تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، جلد اول/مهاجرت شروع شد
۸ – مهاجرت شروع شد
مجلس سوم که اکثریت و اقلیت نامعلومی داشت توسط شاه مفتوح شده بیطرفی ایران در جنک اعلام گردید. مجلس مزبور از آغاز گشایش گرفتار این بحران فکری شد، جراید نیز دچار حرارت و هیجان شدیدی شده بودند، فعالیتهای سیاسی از طرف سفارتخانها روزافزون شده بود. تقیزاده در برلن بود و از آنجا کسانی را بتهران فرستاده و با کمیتهٔ دموکرات مذاکراتی داشتند، بالجمله معلوم شد کمیتهٔ دموکرات در تهران با قسمتی از افراد فراکسیون دموکرات متحد شدهاند و با ژاندارمری که بریاست معلمان سویدی دایر بود نیز همدستی در کار است.
متفقین از ین قضایا خوششان نمیآمد و اندیشناک بودند و اعتماد آنها از ادارهٔ ژاندارمری سلب شده بود و تهران در نظر آنها یکپارچه «بمب» بود که برخلاف آنان ممکن است منفجر شود، چنانکه مرحوم متینالسلطنه مدیر «عصر جدید» در مقالهای بتاریخ پنجشنبهٔ سوم محرمالحرام ۱۳۳۴ نوشت: «سالهای قبل در تهران پایتخت ایران هیئتهای مسلح از روسی، آلمانی و عثمانی حرکت نمیکرد، اسلحه و بمب از اطراف ما (بطوریکه میتوان گفت تمام ما در روی بمب حرکت میکنیم!) بتهران وارد نشده بود!...» باری معلوم است که این عبارات تا حدی اغراقآمیز بود و برای رفع بهانهٔ حرکت قشون روس از کرج بمرکز نوشته شده بود، اما بیهیچ هم نبود[۱]!...
این حالات موجب گردید که روز آخر ماه ذیحجهٔ ۱۳۳۳ یکعده قشون روس که عدهٔ آنها بتفاوت از یکهزار و هفتصد تا دو هزار نفر بود از قزوین بقصد تهران حرکت کرد و مستوفیالممالک رئیسالوزراء تصمیم گرفت که شاه را از پایتخت حرکت داده باصفهان ببرد و قبلا هم بکمیتهٔ دموکرات و بعضی وکلا محرمانه دستور داده بود که از تهران بقم رهسپار شوند و این دستور را در قصر ابیض بمن و شاهزادهٔ سلیمانمیرزا شخصاً داد و گفت: از تهران بروید ـ و بالاخره ژاندارمری بامهمات. واز سفرای دول متحده سفیر آلمان، و جمعی از نمایندگان مجلس و مردم متفرقه بسوی قم عزیمت کردند.
من در نوبهار بعد از دریافت خبر حرکت قشون روس بسمت تهران مقالهای نوشتم که عنوانش «دشمن حمله کرد!» بود و یک شمارهٔ دیگر نیز بعد از آن منتشر و مقالهای تحت عنوان «دوست هم حمله کرد!» در پاسخ مقالهٔ عصر جدید که بالاتر ذکر شد نگاشتم و این روزنامه بلافاصله توقیف گردید و بمن اشاره شد که از تهران خارج شوم!
- ↑ من یادداشتهائی در این قضایا دارم و نیز تاریخی از روی اسناد و مدارک رسمی و کتاب سبز دولت ایران در قضایای سه سال و نیمهٔ جنگ، یعنی تا سال ۱۹۱۸ نوشته و در روزنامهٔ نوبهار همان سال چاپ شده است که مجموع یادداشتها و این تاریخ انشاءاللّه در موقع فرصت بطبع خواهد رسید و از روی آن اسناد معلوم میشود که گناه انقلابات ایران زیر سر دولت تزاری است.