پرش به محتوا

تاریخ جراید و مجلات ایران، جلد چهارم

از ویکی‌نبشته

سالیانی پیش مرحوم محمد علی تربیت نیز در این فکر بود و یادداشتهای متعددی هم فراهم آورد از جمله در پایان کتاب «دانشمندان آذربایجان» فهرست جراید و مجلاتی را که بوسیله آذربایجانیان چه در ایران و چه در خارجه نشر شده است بدست داد. پرفسور ادوارد براون مستشرق شهیر انگلیسی هم بر سر این امر رنج برد و کتابی مدون ساخت که یکی از منابع کار آقای صدرهاشمی بوده است. کتاب براون در نوع خود از تألیفات مفید میباشد. در مجله کاوه هم که بشهر برلین زیر نظر آقای تقی‌زاده نشر میشد اسماء تعدادی از جراید و مجلات بطبع رسید و حتی مقالاتی از مرحوم تربیت در باب اسماء جراید و مجلات ایران و شرح و چگونگی آنها مندرج است که مورد كمال استفاده است.

غرض آنکه فراهم آوردن اسماء جراید و مجلات ایران کاری تازه نیست و از چندین سال پیش باینسوی جمعی بر سر آن کار کرده‌اند. لکن کاری را که آقای صدر هاشمی آغاز نهاد و اکنون رو بانجام است موضوع را خاتمه بخشید، وی دوره کتاب خود را در دو قسمت جمع آورده است. قسمت نخست عبارتست از جرایدی که تا شهریور ماه سال ۱۳۲۰ نشر شده است که تا اکنون سه مجلد آن انتشار یافته و با حرف « ظریف » پایان پذیرفته است. از قرار با بك جلد دیگر قسمت اول کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران ختم میشود.

اما قسمت دوم فهرست و شرح جراید و مجلاتی خواهد بود که پس از شهریور ۱۳۲۰ و در دوره دمکراسی اخیر نشر شده است. فوایدی که از این کتاب مترتب است بسیار است. باقرانت کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران خواننده آگاه بخوبی میتواند نوع روحیه و فکر صاحبان قلم را که بیشتر آنان از رجال سیاست این مملکت بوده‌اند در یابد و نیز نکاتی بسیار در باره اقدامات و کوششهای مفید یا مضر تقی‌زاده علی اکبر دهخدا، مرحوم صور اسرافیل، مرحوم ملك الشعرا بهار، مرحوم فرخی یزدی، مرحوم عشقی، لاهوتی، سید محمد تدین سید ضیاء الدین طباطبائی، و دیگران میخواند و از همین میان با تاریخ اجتماعی و فکری پنجاه ساله اخیر ایران آشنا میشود.

آقای صدر هاشمی در ابتدای جلد اول کتاب خویش باجمال تاریخچه‌ای از چگونگی و وضع مطبوعات از زمان ایجاد تاکنون بدست داده و نیز از قوانین مطبوعاتی که از لحاظ انضباطی و محاکماتی وضع شده بحث کرده است که درحد خود مفید است.

یکی دیگر از فوایدی که این کتاب متضمن آنست تصاویری است که از روزنامه‌ها و مجلات بچاپ رسیده است که نشانی از صنعت چاپ و طرز صفحه‌بندی روزنامه و سلائق مردم زمان میباشد بحث انتقادی درباره این کتاب را باید بوقت و مجالی بیشتر گذاشت. تنها بذکر این نکته اشاره میشود که سیاق کلام درباره اشخاص در این کتاب فرق دارد درباره یک روزنامه بتفصیل سخن رفته و در باب دیگری باجمال گفتگو شده است. شاید در بعض موارد بدون سبب از اشخاص تمجیدی شده که لزومی نداشت.

نقل بعضی از قسمتهائی که از مشخصات روزنامه یا مجله بوده بواسطه گذشت زمان هم بلافایده است و هم اینکه جای مطالب بهتر را گرفته است. مثلاً خواننده از خواندن آدرس فلان روزنامه که در فلان سال در فلان کوچه از بازارچه «کل عباسعلی» بوده است فایده‌ای بر نمیگیرد و یا اینکه بداند قیمت اعلان در صفحه سوم جریده از قرار سطری چهار عباسی حساب میشده است وقس علی ذلک.

اما فایدت بیشمار این کتاب در جای خود محفوظ و اهل تاریخ را مددی دقیق است. امید ما اینست که آقای صدر هاشمی به نشر بقیه این کتاب توفیق یابد و تا آنجا که برایشان میسور است از درج گراور جراید و مجلات قدیمی امتناع نکند که کتابشان دارای مزیت خاص خواهد بود خاصه اگر بعضی از «کاریکاتورها» و «اعلانات» را چاپ برساند که از نظر تاریخ صنعت چاپ در سنوات پیش بسیار مفید است.

ایرج افشاری

پس از ذکر این مقدمه اکنون شروع باصل کتاب نموده و بشرح مجله عالم نسوان میپردازیم.

محمد - صدر هاشمی - اصفهان تیرماه ۱۳۳۱
 

حرف العین

(۷۸۵) عالم نسوان

مجله عالم نسوان در طهران بصاحب امتیازی (نوابه خانم صفوی) و در تحت نظر فارغ التحصیلین مدرسه عالی اناثیه امریکائی ایران بیت آل در سال ۱۲۹۱ شمسی تأسیس و شماره اول آن در ذیحجه ۱۳۳۸ قمری مطابق میزان ۱۲۹۱ شمسی و سپتامبر ۱۹۲۰ میلادی منتشر شده است. مجله عالم نسوان هر دو ماه یکشماره در ۳۸ صفحه بقطع کوچک خشتی طبع و بنا براین در هر سال شش شماره از آن توزیع میشده است. ابونه سالیانه در مرکز ده قران و در خارج از مرکز ۱۲ قران و تک نمره دو قران است و از شماره ول سال سیزدهم که سال آخر انتشار مجله است بواسطه گرانی کاغذ وجه اشتراک به ۱۴ قران ترقی کرده است. قیمت اعلانات که در طول مدت انتشار تفاوتی ننموده بدینقرار است:

صفحات اول: یک صفحه ۴۰ قران نصف صفحه ۲۵ قران ربع صفحه ۱۵ قران صفحات آخر بترتیب ۲۵ قران، ۱۵ قران و ۱۰ قران است. محل اداره مجله مدتی در مدرسه عالی آمریکایی و زمانی در مدرسه انائیه امریکائی طهران بوده است. مجله عالم نسوان از مجلاتیست که مخصوص نسوان تأسیس و بیشتر مقالات آن بقلم فارغ التحصیلان مدرسه اناثیه امریکائی نوشته شده است. مقالات این مجله در پیشرفت و ترقی نسوان مملکت و تعلیم اصول خانه داری و زندگانی جدید بآنها کمک فراوان نموده است.

در شماره اول سال اول مقدمۀ بعنوان ( مرام عالم نسوان) در دو صفحه درج شده که برای مزید اطلاع خوانندگان از سبک مندرجات مجله بعینه آنرا نقل مینمائیم:

مرام عالم نسوان

در این عصر جدید و دوره سعید که تیر فروزان معارف از افق ایران ما تابان گردیده غنچه‌امید از باغ آرزوی معارف پروران شکفته و روح حیات مطبوعات در کالبد وطن دمیده مجله عالم نسوان با قدمهایی ضعیف و لرزان پا بدایره مطبوعات گذارده خواهران ایرانی خود را تهنیت میگویند و درود میفرستند.

در ممالک متمدنه که مطبوعات راه تکامل و ترقی را میپیمایند روزنامه‌ها و مجلات زنانه قسمت مهمی از آنرا تشکیل میدهند و چنانکه در آمریکا مجله ماهیانه مخصوص بطبع میرسد که مشترکین آن به کرور بالغ است.

مجمع نسوان فارغ التحصیل ایران بیت آل (مدرسه دختران امریکائی ) روزگاری متمادی است که آرزومند تأسیس یک مجله برای خانمهای ایرانی بوده خوش بختانه امروز بآن روز فیروز رسیده و بانتشار عالم نسوان موفق گردیده است.

در این شماره اول خاطر خوانندگان محترم را از مقصد و مقصود این مجله مستحضر میدارد: غرض از تأسیس عالم نسوان تعاون در تعالی و ترقی نوان و تشویق آنان بخدمت وطن و خانواده و حسن اداره امور بینی میباشد.

مجله عالم نسوان هر دوماه بک نمره طبع و توزیع میشود و ابدأ قصد انتشار اخبار سیاسی که در روزنامه‌های یومیه خوانده میشود نداشته فقط مطالبی را که برای زنان ایرانی نهایت لزوم و اهمیت را دارد در تحت شش موضوع ذیل بحث قرار خواهد داد.

۱- مقالات صحیة که در هر نمره بقلم یکی از اطبای مشهور مجرب دارالخلافه مخصوص این مجله نگاشته میشود چنانکه اینک اولین مقاله را در این موضوع (دکتر امیراعلم) و در نمرات آتیه اطبای ایرانی هر یک بنوبت خود ما را مستفید خواهند نمود.

۲- دستور پرستاری و تربیت اطفال که بقلم خانم دکتر مکدول. رئیس مریضخانه امریکائی و میس تلی پرستار آن مریضخانه نوشته شده و بفارسی ترجمه میگردد.

۳- مطالب راجع به اداره امور بیتی که در سعادت و آسایش خانواده مدخلیت تام دارد مقالاتیکه در تحت این عنوان نوشته میشود مشتمل بر دستور‌های عمومی و خصوصی خانه داری از قبیل نظافت آشپزی و غیره میباشد.

۴- از آنجائیکه تکلیف هر زن متمدنه دقت در طرز لباس و حسن انتخاب آن میباشد این مجله نهایت سعی و اهتمام را بذل مینماید که در هر شماره یکی دو نمونه باطرزی مطبوع و اسلوبی مرغوب از روزنامجات امریکا و اروبا اخذ نموده بضمیمه دستور‌های لازمه مناسب هر فصل بنظر خانمهای محترمه برساند در این قسمت‌ امید است که از معایب و نواقص که از عدم تکمیل دستگاه چاپ رخ میکند صرف نظر نمایند.

۵- اخبار ترقی نسوان و خدمات آنان در کل جهان خصوصاً ایران.

۶- مقالات ادبی و آثار منظوم و منثور محترمات ادبیه ایرانی در این قسمت برای هر خانم ایرانی زمینه و موقع خوبی است که استعداد طبیعی ادبی خود را نشانداده محرک ذوق و اسباب شوق سایرین گردند.

مجدداً خاطر عموم خواتین محترمه را متذکر مینمائیم که تأسیس این مجله برای ترقی عالم نسوان است و باید همه حتی المقدور در آن شرکت نمائیم. بدون مساعدتهای معنوی‌ایشان با دامه این مقصود شریف موفق نخواهیم شد اکمال اشتیاق منتظر پیشنهادات تنقیدات و هر قسم مقالات جدی و فکاهی، نظم و نثر از طرف‌ ایشان میباشیم. اگر می‌خواهید طرز شناختن خوراکها و شیرینیهای جدید را بخواهران خود تعلیم دهید عالم نسوان در این امر بایشان مساعدت خواهد نمود.

هر مقاله باید با امضا و آدرس نویسنده باداره برسد ولی میتوانند امضا را در اداره محفوظ معرفی نمایند.

اداره در رد و قبول و تنقیه هر مقاله مختار است و فقط مقالاتی درج میکند که با مسلک مجله مخالف نباشد. ما‌امیدواریم که بتوسط عالم نسوان فاضله‌ها، شاعره‌ها نویسندگان و عالمهای علم اکونومی خانه داری را شناخته بهعموم معرفی نمائیم. اگر میخواهید در ترقی نسوان شرکت جوئید بسم اله این گو و این میدان! » در هر شماره روی جلد مجله بالای اسم مجله (عالم نسوان) عبارت و با شعری بعنوان شعار مخصوص چاپ شده و من جمله در شماره اول عبارت (الجنته تحت اقدام الامهات) درج است. در شماره دوم این شعر:

بود چشم ابنای آن خانه کور
که بانوی آن باشد از علم دور
 

و در شماره سوم این شعر:

در مملکتیکه زن حقیر است
شک نیست که مرد آن فقیر است
 


و در شماره ششم سال اول این شعر (گر جوی غیرت بود ما را و دیمت در نهاد * بهر اثبات حقوق خود نمائیم اجتهاد.) و در شماره اول سال دوم این رباعی: ( نسوان، ننگ ذلت و پستی تا چند؟ * در حالت نیستی و هستی تا چند؟. بازیچه بدن بدست رندان تا کی؟ * در قید هوا و مدپرستی تا چند؟.) و در شماره ششم سال دوم این رباعی: (همت هست که روز بیداری ماست * غیرت غیرت که وقت هشیاری ماست. فرصت فرصت که کار با یاری ماست * جرأت جرأت که عصر دلداری ماست.)

در بیشتر شماره‌های سیزده ساله مجله عالم نسوان از این قبیل اشعار روی جلد مجله چاپ شده و ما برای نمونه بهمین مختصر قناعت میکنم. سال اول مجله عالم نسوان با نشر شماره ششم مورخ شوال ۱۳۳۹ قمری مطابق سرطان ۱۳۰۰ شمسی خاتمه یافته و در همین شماره مقاله بعنوان پایان اولین مرحله چاپ شده که قسمتی از آن چنین است: «عالم نسوان با انتشار این شماره نخستین سال زندگانی خود را بپایان میرساند. مادر شماره اول انتشار شش نمره را در عرض سال وعده نمودیم و عهده دار شدیم که در هر شماره مقالات صحیحه، دستور پرستاری و تربیت اطفال، خانه داری، طرز لباس اخبار ترقی نسوان و مقالات ادبی نظماً ونثراً از نظر قارئین محترم بگذرانیم. بحمداله که بادای وظیفه خود موفق گردیده و خدمات ما مورد قبول خوانندگان گرامی واقع شد. عالم نسوان تشکرات صمیمانه خود را خدمت دوستانیکه بمساعدتهای معنوی آنها اولین مرحله زندگانی را پیموده است تقدیم مینماید... » مجله عالم نسوان در سال اول در مطبعه سربی (فاروس) طبع و در این محلها توزیع شده است: مطبعه فاروس، خیابان لاله‌زار - مغازه انصاف آقا بابا - جلوخان شمس العماره. کتابخانه اقبال.

سال دوم مجله بهمان سبک و قطع و شماره صفحات سال اول طبع و شماره اول این سال در محرم ۱۳۴۰ قمری مطابق سنبله ۱۳۰۰ شمسی منتشر شده است. مندرجات و مطالب سال دوم مانند سال قبل بقلم نسوان و مخصوصاً فارغ التحصیلهای مدرسه اناث امریکائی تهیه گردیده و از این حیث تفاوتی با سال اول ندارد. سال دوم با انتشار شماره ششم مورخ شوال ۱۳۴۰ قمری خاتمه یافته و شماره اول سال سوم در محرم ۱۳۴۱ قمری مطابق سنبله ۱۳۰۱ توزیع گردیده است. در سال سوم نیز هیئت مدیره مجله همان سبک و روش سال اول و دوم را در انتشار مجله بکار برده است. در شماره اول این سال شرحی تحت عنوان تشکر و اخطار درج شده که قسمتی از آنرا برای مزید اطلاع خوانندگان گرام نقل مینمائیم: «عالم نوان در نشر شماره اول سال سوم تشکرات صمیمانه خود را خدمت دوستان و قارئین محترم خود تقدیم میدارد که بمساعدتهای معنوی آنها دومین مرحله زندگانی را پیموده و شروع بسال سوم عمر خود مینماید امید است بعدها هم بمعاونت ایشان بادای وظیفه خود بهتر موفق گردیده خدمات ما مورد قبول خوانندگان گرامی واقع شود..... با کمال خوشوقتی بقارئین گرام و علاقمندان دانشمند محترم اخطار مینمائیم که سال گذشته عده مشتركين مجله عالم نان متجاوز از ۲۵۰ بوده علاوه بر اينكه تك نمره بفروش میرسید تشکرات خود را خدمت مشتركين محترم تقدیم نموده امیدواریم که بعدها بمساعدت ایشان زاید بر این گشته متمنی هستیم كمك نموده عده آنهارا بچهارصد یا بیشتر هم برسانیم.»

شماره اول سال یازدهم مجله عالم نسوان در چهل و هشت صفحه و چهار صفحه ضميمه بقطع خشتی در مطبعه سربی (فاروس ( طبع و در دیماه ۱۳۰۹ شمسی مطابق ژانویه ۱۹۳۱ میلادی منتشر شده است. در سال یازدهم انتشار مجله تحت نظر هیئت رئیسه مدرسه اناثیه امریکائی و این هیئت عبارت بودهاند از (ميس دولیتل - طيبه میردامادی - مسیز بویس) و مدیر داخلی مجله آقای عباس آرین پور کاشانی و صاحب امتیاز مجله : نوابه خانم صفوی است. سر مقاله شماره اول این سال تحت عنوان (سال یازدهم) نوشته شده و قسمتی از آن بدین قرار است کار کنان عالم نوان در ابتدای شروع یازدهمین سال انتشار مجله از صمیم دل بمشتركين محترم خود تبريك گفته و امیدوارند در این سال جدید بتوانند پیش از پیش مشترکین خود را خدمت نمایند.....» در شماره اول رباعی زیر بعنوان شعار مجله روی جلد چاپ شده و رباعی از شاعر معروف افسر است: همیشه راست بگواز دروغ کن پرهیز * دروغ زشت بود ، گرچه مصلحت آمیز گرفتم از سخن راست فتنه بر پا خاست * مکن برای دروغش همیشه دست آویز.

دو شماره دوم سال یازدهم بدو شعر مذکور این شعر نیز اضافه شده است :

چه بود سود هزاران هزار بدره زر*خرد بهیچ شمارد زبان نیم پشیز
 

سال یازدهم با انتشار شماره مورخ آبان ۱۳۱۰ شمسی خاتمه یافته و سال دوازدهم مجله با همان خصوصیات وقطع سالهای سابق منتشر گردیده است . مختصر تغییری که در سال دوازدهم مجله داده شده اینست که از شماره چهارم این سال بجای عباس آرین پور کاشانی، (طیبه میردامادی) مدیر داخلی مجله معرفی شده است . علاوه بر این (اشرف خانم نبوی) باعضاء هیئت مدیره مجله اضافه شده است .

در سال دوازدهم نیز مجله مرتباً دو ماه یکمرتبه انتشار یافته چنانچه شماره دوم آن در اسفند ۱۳۱۰ شمسی و شماره ششم که آخرین شماره این سال است در آبان ۱۳۱۱ شمسی منتشر گردیده و رویهمرفته در سال دوازدهم مجله عالم نسوان در ۲۸۸ صفحه بقطع خشتی طبع و توزیع گردیده است.

مجله عالم نسوان از مجلات بسیار مفید است که مدت زیادی دوام کرده و با نشر مقالات سودمند توانسته است خدمات گرانبهائی بطبقه نوان این کشور بنماید . مطالعه دوره‌های این مجله برای نیوان و دوشیزگان لازم و ضروریست. برای مزید اطلاع خوانندگان فهرست مندرجات چند شماره از سال اول مجله را نقل مینمائیم.

حفظ الصحه دوشیزگان در زمان بلوغ - دستور پرستاری و توجهات اطفال - توجهات لازمه در اوقات حمل- خانه داری- قانون خانه داری - تربیت - پختن کیک - طرز لباس احتیاجات ضروری - دوره حیات یک گل - زنان باهنر الحق سزد که فخر کنند - اخبارترقی نسوان - مدارس دختران طهران - فن پرستاری در ایران - شرأفت در زندگانی -شرایط صحت و لوارم محافظت اطفال جدید الولاده - دستور پرستاری و توجهات اطفال طریق شیر دادن بطفل - طریق نگاهداری دایه - خانه داری - خانم و خدمت کاران - طریق پختن سوهان - طرز لباس - اخبار ترقیات نسوان چرا ما ترقی نکرده‌ایم - معارف زنان ایران.

(۷۸۶) عبرت

روزنامه هفتگی عبرت در شهر تبریز با چاپ سنگی در سال ۱۳۲۴ قمری منتشر شده است. مرحوم تربیت در فهرست جراید آذربایجان و برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (ص ۱۱۸) بآنچه نوشتیم مطلبی اضافه نکرده‌اند.

(۷۸۷) عدالت

روزنامه هفتگی مصور عدالت بمؤسسی (میرزا محمود خان ملقب بحکاک باشی)و بمدیری (میرزا سید حسین خان ناشر روزنامه‌های الحدید، صحبت و خیر) در شهر تبریز تأسیس و با چاپ سنگی در سال ۱۳۲۴ قمری منتشر شده است. مرحوم تربیت در فهرست جرایدآذربایجان درباره رورنامه عدالت بطور اختصار اینطور نوشته است: «روزنامه هفتگی منتشر در تبریز با چاپ سنگی بمدیریت سید حسین در سال ۱۳۲۴» برون شرح مفصل‌تری راجع باین روزنامه آورده و می‌نویسد من مجموعه بسیار خوبی از این روزنامه دارم این مجموعه بنمره ۱۵ سال اول مورخ ۱۱ شعبان ۱۳۲۴ قمری شروع و بنمره ۴ سال سوم مورخ جمادی الاول ۱۳۲۵ قمری خاتمه پیدا میکند. هر شماره آن در هشت صفحه بقطع ۱۲ در شش و سه چهارم اینچ با چاپ سنگی و بخط تعلیق و پنج شماره آن بخط نسخ است. در چند شماره تصاویر خطبای معروف از قبیل میرابو و سیرون را دارد. وجه اشتراک روزنامه در تبریز ۲۲ قران و در سایر شهر‌های ایران ۲۶ قران، روسیه ۵ منات، سایر ممالک ۱۵ فرانک است. روزنامه عدالت مدت سه سال منتشر و چون مطالبی در آن راجع بآزادی زنان نوشته شده از طرف انجمن تبریز تعطیل و بجای آن روزنامه الحدید منتشر میگردد.

مرحوم کسروی در کتاب تاریخ ۱۸ ساله آذربایجان (ص ۹۵ کتاب) شرحی بدین قسم راجع بروزنامه عدالت و مدیر آن نوشته است: « روز نامه عدالت که از پیش از مشروطه پراکنده میشد چون مدیر آن آقا میرزا سید حسین خان دیرزمانی در روسستان زیسته و یکرشته‌ اندیشه‌های زهرآلود اروپائی ارمغان آورده بود و همینکه آزادی پیش آمد بزبان دراز‌یهای بیجا برخاست از این جهت انجمن (منظور انجمن تبریز است. مؤلف) روزنامه او را در بست.» در صفحه ۱۰۷ همین کتاب مینویسد: « در ایران یکی از مشروطه خواهان معروف سید حسینخان تبریزی مدیر روزنامه عدالت بوده که در آنزمان که آقای طباطبائی و دیگران در طهران با دربار کشاکش مینمودند او نیز در تبریز نهانی کوششهائی میکرده اما چون سید حسینخان روستان را دیده ناگهان قلم برداشته سخن از آرادی زنان راند و اینبود که خود مشروطه خواهان روزنامه‌اش را بسته و از شهر بیرونش کردند. » از تألیفات مدیر عدالت کتاب (خواب و خیال) است که در ۷۸ صفحه خشتی چاپ و منتشر شده و قیمت آن در ابتدا پنجاه شاهی معین شده است در این کتاب از مشروطیت و تمدن و ترقی و مظالم استبداد و ریاکاری‌ها وعوام فریبی‌ها را که مصنف در عالم خواب دیده و همچنین از رژیم آزادی در مملکت بحث نموده است. آقای عدالت هما نقسم که نوشتیم وقتی صاحب امتیاز و مدیر روزنامه عدالت در تبریز بوده و در ایام استبداد از تهاجم مستبدین آن ایالت بطهران گریزان شده و در راه معارف بویژه برای طرفداری مدارس دختران زحمات بسیار کشیده‌اند و چندین سال هم معلم ومدیر مدارس طهران بوده و اکنون آن پیر مرد مانند سایر پاکدامنان وطن بی‌دارائی و بی‌پول در گوشه وزارت معارف عمر خود را بسر می‌برند.

از روزنامه‌های الحدید، صحبت و خبر که بمدیری سید حسینخان عدالت طبع و منتشر شده از هر کدام جداگانه در محلهای خود گفتگو نموده‌ایم.

(۷۸۸) عدالت

روزنامه عدالت در شهر شیراز بمدیری ( سید محمد حسن عدالت ) تأسیس و در سال ۱۳۹۹ قمری منتشر شده است. آقای عدالت شرح حال خود را بدینقسم برای نگارنده تهیه و ارسال داشته‌اند:

این بنده سید محمد حسن عدالت فرزند مرحوم سیدابوتراب مجتهد سروستانی متولد شیراز رایچه ۱۳۱۰ قمری که از سن ده سالگی تا اوایل مشروطیت در یکی از حجرات (اتاق) مدرسه خان در شیراز مشغول تحصیل و شغل طلبه گی را داشت و از بدو مشروطیت که بعضی از مرتجعین در صدد اذیت و آزارم بطور مخفیانه برآمدند باستناد اینکه با هوچی گر‌ها و مرتجعین مخالفت و با مشروطیت و وطن خواهی موافقت داری چندی از نظر آنها دوری جسته یکی از قصبات نزدیك شهر (سروستان) مسافرت نموده بجزئی علاقه و املاک پدری میخواستم خودم را مشغول نمایم تا اینکه با وضعیت دهات و نداشتن معاشر ناچار بشیر از عودت و باز با دوستان و وطنخواهان بنای مخالفت با ارتجاعیون را گذاردیم تا سال ۱۳۳۳ قمری ملیون شیراز حزب دمکرات را تشکیل داده ـ و در اول وحله میتوان گفت غیر از حقیقت و معنی چیز دیگری در برنداشت - بنده هم در حزب دمکرات که آمال و آرزوی حقیقی را ظاهراً بآتیه درخشانی نشان میداد روز و شب بخیال شیرین و با یك روح‌ امید‌وار و خسته نا شدنی میدویدم - چون تجربه ثابت کرد این ره که تو میروی سراب است - ناچار در سال ۱۳۹۹ خورشیدی امتیاز روزنامه بنام عدالت گرفته و خواستم بلکه از این رهگذر بوظیفه وجدانی خود عمل نموده و ملت خواب رفته را بیدار نمایم (هنوز هم در خواب هستند) شماره و مندرجات روزنامه عدالت بهترین گواه من است که غیر از حق و حق گوئی و حق نویسی و عدالت خواهی صفحات و مندرجات روزنامه را پاک و بی‌آلایش نگاهداشتم و از خواهشهای اشخاص ارگان هر کس و ناکس (بااینکه تطمیع و تهدید متنفذین و هزار محظورات آنروزی روز و شب آسایشم را سلب کرده بود) معهذا همانطور که قبلاً متذکر شد روزنامه را تا سال ۱۳۰۸ خورشیدی ادامه داده و از آن بعد که زبان و قلم بسته شد روزنامه عدالت هم از انتشار خود داری نمود و تاکنون که چهارده سال میگذرد و ما هنوز هم از آزادی زبان و قلم جز اسمی مشاهده نمیشود روزنامه عدالت منتشر نشده و نخواهد شد مگر روزی که بتوان با اهل حقیقت و ملت باحس روبرو شده و از روی عدالت حقیقت گوئی کند - فعلا بنده یکنفر زارع و قسمتی از املاک پدری خود را که ارثاً بمن رسیده است اداره نموده و معتقدم از این رهگذر هم که باشد دقیقه‌ای از خدمت بنوع و توده زحمتکش خودداری نکرده و حتی القوه نقطه‌های ضعفی که برای رنجبران پیدا میشود جلو‌گیری نمایم و آرزو میکنم که آیا روزی میشود که ایران و ایرانی از نعمت آزادی حقیقی برخوردار شود یا نه!!!!! با تقدیم احترامات.

(۷۸۹) عدل

روزنامه عدل در شیراز بموٌسسی آقای (نایب الصدر) و مدیرمسئولی (میرزا محمد صادق شریف) تأسیس و در سال ۱۳۳۳ قمری منتشر شده است. شماره اول روزنامه عدل در شهر شوال و شماره هشتم آن در تاریخ یكشنبه ۲۲ ذیقعدة الحرام ۱۳۳۳ مطابق ۱۰ میزان ۱۲۹۴ شمسی انتشار یافته طرز انتشار روزنامه هفتگی بوده و روز‌های شنبه طبع و یکشنبه توزیع میشده هر شماره آن در چهار صفحه بقطع وزیری متوسط و با چاپ سنگی در (مطبعه ایالتی) طبع و هر صفحه آن مشتمل بر دو ستون است. محل اداره: شیراز، دروازه باغشاه آدرس تلگرافی: شیراز. عدل. شرایط اشتراك: در شیراز سالیانه ١۶ قران. ششماهه ۹ قران. در سایر ولایات اجرت پست اضافه میشود. قیمت تک نمره پنج شاهی است. در زیر عنوان روزنامه، عدل بدینقسم ٍ معرفی شده: «روزنامه‌ایست سیاسی - اخلاقی - طرفدار آزادی. »

مندرجات روزنامه پس از درج سرمقاله که معمولاً صفحه اول را فرا گرفته عبارت است از اخبار شهری و مکتوبات و تلگرافات شکوائیه که از اطراف رسیده است. قسمتی از سر مقاله شماره هشتم روز نامه بدینقرار است: « قریب دو ماه است که از اثر مسامحه کاری‌های هیئت دولت و غرض رانیهای وکلای باشرف ملت صفحه جنوب وطن عزیز ما محل تاخت و تاز و جولانگاه عساکر و سو بحران انگلیسی گشته و هرچه در اینمدت ملت بیچاره با نالهای جگر خراش خود را از تعدیات ناهنجار دولت بریطانی بدربار دولت متبوعه خود استغانه و استمداد و کسب تکلیف مینماید مع التأسف بجواب مساعدى که موجب تسكین خاطر و حالت‌ امیدواری ملت در اینکه هیئت دولتی دارند که خانه آنها را از تعرضات بیگانگان محفوظ نموده و وکلائی هستند که پاس حقوق آنها را منظور خواهند داشت نائل نگشته فقط تنها چیزیکه از مصادر امور یعنی بعد از تشکیل کابینه جدید و رئیس الوزرائی آقای مستوفی الممالك در مخابرات حضوری مشهود افتاد همانا تلگرافات جلوگیری از احساسات ملی بود که (دولت مشغول مذاکرات است..... دولت مشغول اقدامات لازم است... کاری نکنید که نتیجه اقدامات دولت عقیم ماند.... »

شماره دهم سال اول روزنامه در تاریخ یکشنبه ۷ ذی الحجة الحرام ۱۳۳۳ قمرى منتشر شده و سرمقاله این شماره تحت عنوان (آگاهی ) و بدینقسم شروع میگردد: «اگر در احوال پیشینیان و سرگذشت ملل مختلفه دنیا تا درجه که تاریخ نوع بشر ما را هدایت میکند نظری افکنده و بدور بین حقیقت و چشم بصیرت و عبرت موجبات ترقی یا انحطاط آنها را از روی محاکمه تاریخی در هر عصر کاوش نموده.... . »

در این روزنامه مطالبی درباره انقلاب فارس و طغیان ژاندار مری دیده میشود من جمله در هین شماره قطعنامه که از طرف ژاندارمری برازجان صادر شده و در آن مقاصد خود را آشکار ساخته و از خدمت دولت کناره گرفته‌اند، درج شده است.

میرزا محمد صادق شریف- تنظیم و تدوین روزنامه عدل که ارگان حزب اعتدال شیراز بوده بعهده آقای میرزا محمد صادق شریف معروف بستوده بوده است. نامبرده مردی دانشمند و مطلع و زمانی ریاست اوقاف اصفهان را عهده دار بودند. شرح زیر خلاصه‌ای از نامه‌ایست که در شرح احوال خود نوشته و برای اینجانب ارسال داشته‌اند.

نام اصلی سید محمد صادق متولد شیراز در شب نوزدهم رمضان ۱۳۰۵ قمری فرزند حاج ملا محمد حسین که یکی از علما و زهاد شیراز بوده و در کازرون متولد شده است. فارسی را در مکتب خانه مرحوم کربلایی محمد صادق آموخته و مبادی نحو و صرف و منطق و اصول و فقه و مخصوصاً علوم ریاضی سبك قدیم را خدمت والد مرحوم تلمذ نموده. سطوح را در خدمت اساتید نامی عصر از قبیل مرحوم حاج سید محمد على و مرحوم حاج شیخ محمدرضااصولی و مرحوم آسید جعفر مزارعی و فلسفه و حکمت و کلام را خدمت مرحومین حاج شیخ یوسف و آشیخ عبدالین وحاج مهذب الدوله استفاده نموده. مخفیانه و دور از انظار علوم جدید را نزد آقا محمد جواد فرا گرفتم. این شخص که خدایش او را رحمت کند گرچه سوء خلق مفرطی داشت و گاهی هم کار بعصا و زدن شاگرد می‌افتاد ولی رویهمرفته استفاده شایانی از آنمرحوم نمودم. نه تنها مرا از خیال حجة الاسلامی که تمام همم مصروف نیل بدانمقام میبود و حتی یکمرتبه بقصد رفتن نجف فرار نموده بودم و مرحوم والدم از دو منزلی مراجعت دادند، باز داشت بلکه تحریص و ترغیبم نیز برفتن اروپا مینمود و تاحدی خودم هم در اثر مطالعات زیاد و بدست آوردن کتبی از مصر شوق مفرطی بعلوم جدید پیدا نموده. بعد از فوت والده‌ام طاقت توقف شیراز را نیاورده و با اجازه والد ماجد بطهران حرکت نمودم. در آنجا خدمت آقا میرزا عبدالرواق و بعضی اساتید رسیده مباحث مشگله را تحصیل و پس از چندی توقف به بیروت حرکت و در مدرسه (لائیک) فرانسوی‌ها مشغول. بدبختانه جنگ اول درگیر شد و دولت عثمانی وارد جنگ و شهر بیروت نمونه‌ای از صحرای محشر گردید تمام مدارس تعطیل و تبدیل بمریضخانه و جای مجروحین جنگ گردید. خلاصه بهر جان کندنی بود بشیراز مراجعت احساسات جوانی و آشنائی بدنیای دیگران و ملاحظه اوضاع رقت بار خودمان تحریکم کرد که روزنامه‌ای دایر و هموطنان را از کید استعمارطلبان و بیگانگان آگاه نمایم و ضمنا تشویق آقای حاج علم الهدی ابطحی و لیدران حزب اعتدال ممد بر این عزم شد و روزنامه عدل را در سال سی و سه قمری تأسیس نمود. همه کار آنرا خود عهده دار میبودم. مقاله‌نویسی، کسب خبر رفتن مطبعه، توزیع و خرید کاغذ و و و بدبختانه انقلاب داخلی ایران و آمدن قشون انگلیس بشیراز و سانسور و عدم آزادی مجبورم نمود روزنامه را در و تخته کنم و مشغولیات دیگری انتخاب کنم چون تازه بعضی مدارس در شیراز بسبک جدید ولی بی‌برنامه تأسیس میشد منهم مدت‌ها با موسسین اولیه بدون اندک کمکی از دولت مشغول شدیم. بعداً بجای یکی از معلمین اعزامی از مرکز مشغول کار شدم، بعد‌ها که معارف رو بسط گذاشت تدریجاً بسمتهای دیگر منصوب از قبیل مفتش ایالتی فارس، کفیل فرهنگ فارس، ریاست دبیرستان چند ماهی هم مرحوم داور بعدلیه ام کشانید ولی چون این کار موافق روحیه‌ام نبود از آن صرف نظر نمودم و مجدداً بفرهنگ مراجعت و بریاست دارالمعلمین تبریز منصوب، سپس ریاست دارالفنون و ریاست تحقیق اوقاف مرکز و کفالت اداره کل اوقاف و اخیراً بریاست اوقاف اصفهان منصوب گردیده‌ام.» این بود اجمالی از شرح احول آقای ستوده بقلم خود‌ ایشان در حال تحریر این قسمت آقای ستوده بازنشسته شده‌اند.

(۷۹۰) عدل

روزنامه عدل در تهران در سال ۱۲۹۲ شمسی تأسیس و هفته سه بار منتشر شده است. در تاریخ ۲۲ ثور ۱۳۰۲ شمسی شورای عالی فرهنگ امتیاز این روزنامه را بنام ( حاج شیخ جعفر) تصویب نموده ولی چون نامبرده روزنامه عدل را تا ۲۲ قوس سال مذکور منتشر ننموده وزارت فرهنگ طبق آگهی که در جراید نموده ملزم کرده است که صاحب امتیاز برای انتشار آن باید اقدام بتجدید امتیار بنماید. نگارنده تا کنون اطلاعی ندارد که این روزنامه مجدداً منتشر شده است یا نه.

(۷۹۱) مدل مظفر

روزنامه هفتگی عدل مظفر باژلاتین در شهر همدان تأسیس و در سال ۱۳۲۴ قمری منتشر شده است. این روزنامه بمدیری ( دکتر حسن خان طبیب علی ) که در دستگاه ظهیرالدوله حاکم همدان بوده تأسیس و انتشار یافته و پس از نشر سیزده شماره تغییر اسم پیدا کرده و در سال ۱۳۲۵ قمری بنام (اکباتان) منتشر شده است. ( تاریخ مطبوعات و شعر فارسی ص ۱۱۸ )

(۷۹۲) عراق

روزنامه عراق در شهر اراک ( سلطان آباد و با عراق سابق ) بمدیری و مؤسسی آقای(باقر موسوی) تأسیس و شماره اول آن در اول اسفند ۱۳۱۲ شمسی منتشر شده است. با نبودن هیچگونه وسیله در شهر اراک و بیعلاقگی مردم آنجا بقرائت روزنامه آقای موسوی با همکاری دسته‌ای از جوانان منورالفکر اقدام بتأسیس و نشر روزنامه عراق نموده و برای این منظور آقای باقر موسوی در سال ۱۳۱۱ شمسی چاپخانه‌ای از اصفهان خریداری و بعراق حمل کرده و تدریجاً در توسعه و تکمیل آن کوشیده تا اینکه چاپخانه آبرومندی بنام (چاپخانه موسوی) دایر نمود و روزنامه در همین چاپخانه طبع میگردید.

روزنامه عراق در بدو پیدایش دارای دو صفحه بوده و از ۱۵ مرداد ۱۳۱۳ شمسی با مزایای بیشتری در چهار صفحه منتشر گردیده و از ابانماه ۱۳۱۴ ببعد مصور و با وضع زیبائی یومیه شده است. شماره مسلسل ۳۸۵ سال چهارم آن در چهار صفحه بقطع وزیری بزرگ در چاپخانه سربی (موسوی) طبع و در تاریخ یکشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۱۵ مطابق ۲۲ محرم ۱۳۵۶ قمری توزیع گردیده است. با اینکه در این سال و سنوات بعد عراق (روزنامه یومیه) معرفی شده ولی در عمل هفته سه شماره بیشتر منتشر نشده است. محل اداره روزنامه سلطان آباد. میدان پهلوی. عنوان تلگرافی سلطان آباد. نامه عراق. قیمت اشتراک روزنامه: عراق و ولایات یکساله ۵۰ ریال. ششماهه ۳۰ ریال. ممالک خارجه ۸۰ و ۴۵ ریال تک شماره ۲۵ دینار. بعد از دو روز یک ریال قیمت اعلانات صفحه اول و دوم سطری دوریال صفحه سوم و چهارم سطری یک ریال.

مندرجات روزنامه عراق مانند سایر جراید محلی، پس از درج سرمقاله، عبارت است از مقالات گوناگون و اخبار محلی عراق و سایر شهر‌ها و اخبار خارجه رمانهای مختلف نیز در پاورقی روزنامه چاپ شده است. صفحه چهارم روزنامه مخصوص درج اعلانات ثبتی است. اصولاً این روزنامه مانند بعضی روز نامه‌های دیگر بمنظور نشر اعلانات ثبتی تأسیس شده است. آقای باقر موسوی پس از وقایع شهریور اداره رورنامه و چاپخانه را بتهران انتقال داده و روزنامه را در اینجا منتشر نموده است. آقای موسوی جوانی است فعال و در امور چاپ و مطبه کمال حیرت را داراست.

(۷۹۳) عراق عجم

روزنامه عراق عجم بمدیری و نگارندگی (ادیب الممالک) در طهران تأسیس و در سال ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است. شماره پنجم سال اول روزنامه در تاریخ سوم جمادی الاول ۱۳۲۰ قمری و شماره ۲۶ این سال در تاریخ پنجشنبه ۱۷ محرم ۱۳۲۶ قمری انتشار یافته است. عراق عجم روز نامه (آزاد هفتگی) معرفی شده و هر شماره آن در چهار یا هشت صفحه بقطع وزیری ۱۲ در ۶ و سه چهارم اینچ با چاپ سربی در (مطبعه شاهنشاهی) بطبع رسیده است. اداره روزنامه (دروازه دولاب جنب باغ میرزا علی قائم مقام) منزل مدیر و نگارنده روزنامه (ادیب الممالک) بوده. مکاتیبی که باداره میرسد اهم از اینکه درج شود یا نشود صاحبش حق استرداد ندارد. مکتوب بی‌امضا و تمبر از درج معذور است.

اینها خصوصیاتی است که در یک طرف عنوان روزنامه چاپ شده و در طرف دیگر قیمت اشتراک سالیانه بدینقرار معین شده است: طهران ۱۲ قران. سایر ولایات داخله ۱۷ قران روسیه ۵ منات سایر ممالک ۱۰ فرانک. قیمت اعلانات سطری پنج شاهی تک نمره در تهران صد دینار. در سایر ولایات نمره فروشی نمیشود. وجه آبونه بدون قبض چایی اداره نباید داده شود.

این روزنامه ارگان انجمن عراق عجم در طهران بوده و درباره مندرجات آن در ضمن یک سطر در هر شماره در زیر عنوان روزنامه اینطور نوشته شده است: « این جریده در مطالب علمی، ادبی، اخلاقی سیاسی پلتیکی، حب وطن امور متعلقه بمدارس بیداری ابناء وطن عزیز و مقالات عام المنفعه درج میشود» سر مقاله شماره ۲۶ سال اول روزنامه بدینقرار است:

«عاشورای سنه ۱۳۲۶. جن و بشر بر آدمیان نوحه می‌کنند چرا؟ برای اینکه نوع انسان در این ماه ذلیل و دستخوش دیوان و شیاطین میشوند. تکیه دولت دام چید و شست شکار مظلومان است تکیه دولت مذبحه و مقبره بیچارگان است. تکیه دولت نخجیر گاه پریرویان و مقتل بدبختان و مقبره عشاق و تفرجگاه سنگین دلان است. تکیه دولت جائی است که شمس الملک در آنجا بضرب شلاق و زخم قمه و قداره شور عاشورا را تجدید میکند. تکیه دولت جائیست که فتحنامه آل زیاد و صحیفه ذلت آل محمد در آن در کمال قشنگی و دلربانی قرائت میشود. تکیه دولت مکانیست که مستبدین سر مشق و دستور العمل شمر و یزید را در آنجا تعلیم میگیرند. تکیه دولت عرصه‌ایست که قدرت و غلبه استبداد را بمشروطیت هویدا می‌کند... » پس از این سرمقاله شرحی تحت عنوان (واقعه حیرت‌انگیز) راجع بتوطئه قتل ارباب جمشید در شب عاشورا نوشته و بعد (بقیه مکالمه نصراله بیک و میرزا نصرت از شماره ۲۵) را درج کرده است. در صفحه چهارم قطعه شیرینی از میرزا آقا فرصت شیرازی نقل نموده که قسمتی از آن بدینقرار است:

باچه قانون اساسی در چه مذهب بیگناه
ریختی‌ای مستبد خون من مشروطه خواه
 
ترکتازی فتنه‌سازی جنگجوئی رهزنی
بوالعجب کمیسیونی دارد آن چشم سیاه
 
لعل را جان بخش خواندی زلفرا آرام دل
دلبرا کابینه بر هم زن که کردی اشتباه
 
لعل تو جان میستاند زلف تو دل میبرد
این دو ظالم را مجازاتی بده دادی بخواه
 
از دلم آرام بردی چون خط آوردی پدید
مملکت را بی‌قوا کردی و دولت را تباه
 
عالمی آشفته خواهد شد که از صد جوفه دل
انجمنهائیست سری اندر آن زلف دوتا
 
فرصت و ما و شما در مشورت دادیم رأی
کز بتان مجلسی دل بر نگیریم و نگاه.

از روز نامه عراق عجم نگارنده تا همین شماره ۲۶ سال اول را در دست دارم. و اما میرزا صادقخان ادیب الممالک که سابقا روز نامه ادب را مینوشته احوالش را بتفصیل در جلد اول کتاب ذکر کرده‌ایم.

(۷۹۴) عرفان

مجله عرفان بمدیر مسئولی (احمد مراغی عرفان) در اصفهان تأسیس و شماره اول سال اول آن در ۱۶ صفحه بقطع کوچک خشتی در مطبعه سربی (گلبهار) طبع و در تاریخ ۲۰ برج عقرب ۱۳۰۳ شمسی منتشر شده است. روی جلد مجله عرفان، مجموعه‌ای مستقل، علمی، ادبی، اخلاقی و اجتماعی و طرفدار معارف معرفی شده. مقاله افتاحی مجله که بقلم (میرزا محمد کرمانی) تهیه شده و در آن نامهای مشروطیت، جمهوریت، رئیس الوزراء وزارتخانه‌ها ذکر گردیده، بدینقسم شروع میگردد:

«بسم الله تعالی شأنه. کل امر ذی بال لم یبدء ببسم الله وهو الابتر. حمد و سپاس یمر و قیاس ملک الملوک و شهنشاه متقوم و مستغنی بذاتی را سزاست که فکر مشروطه خواهان عالم وجود را در کنگاش خانه ربوبیتش راهنی - لایسئل عما یفعل وهم یسئلون جماهیر جمهور بین عالم کون در ساحت جمهوریت کبریانیش حیران و سرگردان پای را از سر و مشروطه را از جمهور نشناسند. سبحانک لا علم لنا إلا ما علمتنا. و قوانین مضبوطه دولت مشروطه‌اش بشرط ان اکرمکم..... »

پس از مقاله افتتاحی مذکور، مقاله‌ای بعنوان (پوزش و معذرت) در سه صفحه مجله چاپ شده که پایان آن بدین قرار است: « اینک فهرست محتویات نامه عاجرانه‌ام را (که مگر بنظر صاحبدلان نیرو بیاید) خاطر نشان خوانندگان محترم مینمایم با زبانی شرم آلود عذر نارسایی سخنم و میخواهم که نتیجه سخن سنجیم نالیدن است نه بخود بالیدن ۱- حقیقت اسلام و احکام اسلامیه با فلسفه و نتایج سیاسیه آن. ۲- نزدیک بودن اسلام بمذهب قدیم ایران بلکه توافق آنها در بعضی احکام. ۳- حقیقت زبانها ولغتها خصوص لغت قدیم ایران. ۴- دفع موهومات و خرافات و بر افکندن اصول کهنه پرستی و غیر‌ها. »

در همین شماره تحت عنوان (قسمت ادبی. اشعار بقافیه تازه) از (م. کرمانی) درج شده که برای نمونه قسمتی از آنرا ذیلا نقل مینمایم:

بگویمت سخنی بشنو این بدیع نکات
که بلکه پی بیری یک زمان براه نجات
 
بدست دشمن این سرزمین با برکات
نمانده هیچ بجز از قضا چهار لکات
 

بر حبیب خدا ختم انبیا صلوات.

گسسته رشته نظم امور ملک ز هم
برای نفع اجانب فتاده‌ایم بهم
 
نه با یزید بود چاره ساز نی اد هم
فکنده دهر سرو کار خلق با کلنات.
 

که بر حبیب خدا ختم انبیا صلوات.

به رنجبر نه ملاذ و نه ملجاء و نه مجیر
نه هست عقده گشائی ز کار‌های فقیر
 
بخرج مینرود ناله و فغان و صغیر
فتاده‌ایم بششدر هلا ز چهار جهات
 

که بر حبیب خدا ختم انبیا صلوات.

زمام در کف امرد ز ارمنی و‌یهود
با مردان مسلمان رسیده جزئی سود
 
چوخر تو خر شد و مانع شد ارمیان مفقود
زیول ماست که زنده خرید کرده قنات
 

که بر حبیب خدا ختم انبیا صلوات.

بگو که کیست کند درد‌هایمان درمان
بغیر خالق بیچون و حضرت یزدان
 
وگر نه (ذره) امام زمان شده حیران
که تا چگونه کشد خلق را بسوی نجات
 

که بر حبیب خدا ختم انبیا صلوات.

سال اول مجله عرفان با انتشار شماره ۱۲ خاتمه یافته و شماره اول سال دوم آن در ۲۴ صفحه بقطع خشتی در مطبعه سربی (پروین اصفهان) طبع و در ۱۵ تیر ماه مطابق ۲۶ ذیحجه ۱۳۴۴ قمری انتشار یافته است. از این شماره است که کتاب تاریخ (انقلاب ایران) تألیف برون را آقای پیمان ترجمه و در مجله طبع نموده است. سال دوم مجله عرفان با انتشار شماره‌های ۱۰ و ۱۱ در یک جلد، در ۴۸ صفحه بقطع کوچک در تاریخ تیرماه ۱۳۰۶ شمسی خاتمه یافته و با نشر این شماره دوره مجله عرفان پایان یافته و از آن پس بصورت روزنامه منتشر گردیده است. در صفحه آخر شماره اخیر مجله تحت عنوان (پایان ایندوره) نوشته است: « سپاس خدا برا که دوره دوم سال سوم مجله عرفان بپایان رسید. ایندوره دارای یکصد بحث علمی، ادبی، اجتماعی است و حاوی سیصد صفحه که با کاغذ و چاپ مرغوب طبع گردیده. » بدین ترتیب دوره مجله عرفان خاتمه یافته و همانقسم که یاد‌آور شدیم از آن پس مجله عرفان بصورت روزنامه که از آن جدا‌گانه گفتگو مینمائیم انتشار یافته است.

(۷۹۰) عرفان

روزنامه عرفان در اصفهان بمدیری آقای (احمد عرفان) تأسیس و در سال ۱۳۰۶ شمسی منتشر شده است شماره اول روز نامه عرفان در چهار صفحه بقطع متوسط با چاپ سربی در (مطبعه پروین مؤسسه عرفان) طبع و در تاریخ ۵ شنبه چهارم ربیع الاول ۱۳۴۶ قمری انتشار یافته است. این روزنامه در ابتدا هفتگی بوده و پس از چندی عنوان یومیه پیدا کرده و در عمل هفته سه شماره منتشر شده است. مقاله افتتاحی روزنامه که در شماره اول تحت عنوان ماده (مرام) درج شده بدین قرار است زمانه هماره و در تجدد و تبدل است اساتید و بزرگان از دیر زمانی است نوشته و گفته‌اند ما هم گفته و نوشته‌ایم و اینک هم تکرار میکنیم که ترتیبات و تنظیمات دیروز برای رفع حوائج امروز کافی نیست و باید بکلی این اصول و این طرز امرار را بشیوه جدید تبدیل و تجدید نموده و عادات کهنه را طومار کرده و همان راهی را که برای طی مدارج ترقی و تعالی معلم بزرگ دنیا (اروپا) پیموده ما هم به پیمائیم و بدانیم که اقوام و مللیکه در افکار و عادات گذشته جامد و راکد مانده و هیچ مایل بتغییر و تبدیل وضعیات پوسیده نیستند و هیچ یک ارتجارت و ترقیات علوم و فنون جدیده را نمیپذیرند خود را بوادی بوار و هلاک انداخته و باضمحلال و پریشانی ابدی دچار میشوند. این خود معلوم است که با اشتر حلیم وخرک لنک سلیم نتوان همفسر شمندفر و طیاره گردیده بهمین قیاس... (پس از این قیمت شرحی در دوستون روزنامه راجع بتجدد و تمدن و اینکه چگونه تجدد را باید اقتباس نمود نوشته تا میرسد باینکه) روزنامه عرفان سعی میکند که هموطنان عریزش را بتمدن کنونی و تجدد واقعی راهنمایی نموده و نمونه از زندگی امروزی را نشان بدهد. روزنامه عرفان طرفدار جدی معارف و معارفخواهان را بهترین دوست و دشمنان معارف را بدترین دشمن میدارد. روزنامه عرفان تا سر حد امکان مفاسد و معایب اجتماعی را تنقید کرده و خواهد گفت. روزنامه عرفان بهیچ فرقه و مقامی مربوط و منسوب نبوده و با اتکاء بخدا و اتکال بنفس و کمک دوستان حقیقی اداره میشود روزنامه عرفان بحسن استقبال هموطنان خصوص اهالی اصفهان آرزومند است‌ امیدواریم حرفی نزنیم جز از روی عقیده و چیزی ننویسیم بغیر حق و حقیقت. مادر مواقع مقتضیه امتحان خود را داده و بیش از این لازم بتوضیح نیست. حفظ دین وطن آراد یرا شعار خود ساخته و از وطنخواهان واقعی دره لباس که هستند استعانت میطلبیم وعلیه التکلان. »

مندرجات روزنامه عرفان پس از درج سرمقاله، عبارت از اخبار محلی اصفهان و قسمتهای کوچک ادبی، اخلاقی که بیشتر ترجمه و یا بصورت مقاله مستقلی است. و نیز اخبار کشور و اخبار خارجه بطور اختصار در آن درج شده. هر چندی یک بار رمانی بصورت یا ورقی در روز نامه چاپ شده . قسمتی از کتاب تاریخ ادبیات ایران تألیف برون را آقای سیف پور فاطمی ترجمه نموده و آنرا بنام گلزار ادبیات ایران در این روز نامه درج نموده است پس از تأسیس اداره ثبت اسناد و ثبت عمومی در اصفهان، صفحات دو و سه و گاهی چند صفحه ضمیمه روزنامه مخصوص درج اعلانات ثبتی است و مدت ده پانزده سال اعلانات ثبت عمومی اصفهان و کاشان و یزد مخصوص دوروزنامه عرفان و اصفهان بود و لذا یک قسمت از مندرجات این دو روزنامه را اعلانات ثبتی تشکیل یدهد. اعلانات انحصار وراثت و مزایده‌ها نیز از مندرجات این روز نامه است. فهرستی از مقالات و اخبار شماره اول سال اول عرفان بدین قرار است: (افاده مرام ترجمه از قطعات هوگو - راجع بکتاب شاهنامه - داستان خواندنی -‌ام الامراض یا زکام غزل اثر طبع گلشن ایرانپور - راجع بمحمود خان استکی - ورود.). در عنوان روزنامه عرفان (طرفدار معارف - علمی - سیاسی - اجتماعی مصور) معرفی شده و درباره تصاویر روزنامه باید در نظر داشت که گاهگاهی تصاویر خارجی در آن چاپ شده است.

همانقسم که یاد‌آور شدیم روزنامه عرفان در سال اول هفتگی بوده و در سال دوم تا سال پنجم هفته دو نوبت منتشر شده و از سال ششم عنوان یومیه پیدا کرد و هفته سه نوبت منتشر گردیده و تاکنون که سال بیست و هفتم انتشار آن است روزهای یکشنبه، سه شنبه و پنجشنبه منتشر میگردد.

محل اداره روزنامه: اصفهان. خیابان سپه. عنوان تلگرافی عرفان. وجه اشتراک آن در ابتدا در داخله ۵۰ قران و در خارج ایران ۶۰ قران و باریاب معارف ومعلمین و محصلین تخفیف کلی داده میشده. قیمت تک شماره ۶ شاهی بعداً وجه اشتراک ترقی نموده و مبلغ زیادتری شده است. روزنامه عرفان یکی از روزنامه‌های کهنسال شهرستانهاست و اداره امور داخلی آن هر چندی بعهده یکنفر بوده چنانچه آقای ابوالقاسم پاینده و زمانی آقای (ا. فررانه) و محمد حسین میرزا فصیح و ابرقوئی مدیریت داخلی آنرا داشته‌اند. روزنامه عرفان دارای چاپخانه اختصاصی است و این چاپخانه اول بنام مطبعه پروین و بعد اصفهان و پس از تشکیل ثبت عمومی بنام مطبعه عرفان موسوم شده است.

آقای احمد عرفان- آقای معلم حبیب آبادی که یکی از دانشمندان گمنام اصفهان میباشد شرح حال جامعی از مرحوم عرفان نوشته و ما غیر آنرا از شماره ۳۲۳۷ عرفان مورخ ۵ شنبه ۲۱ آذر ماه ۱۳۳۰ بعینه نقل مینمائیم.

در این ایام که مرحوم احمد عرفان رحمة الله علیه مدیر رورنامه عرفان برحمت ایزدی پیوسته جرائد اصفهان هر یک مقالاتی در باره آنمرحوم و اظهار تأسف او وفات او تحریر نموده و از خدمات و زحمات وی در عالم علم و عمل و ادب قدردانی فرموده اند. و حقا آنمرحوم شایسته این تقدیر و تجلیل بوده و میباشد.

اینک این بنده شرمنده محمد علی معلم حبیب آبادی نیز نظر بسوابق و روابطی که در زمان حیوة وی با او داشتم لازم دانستم چند سطری در شرح احوال او مرقوم و بدینوسیله اولاً یادی از او نموده و ثانیاً تسلیت و تعزیتی ببازماندگان آنمرحوم تقدیم کرده باشم.

مرحوم احمد عرفان فرزند عبدالصمد بن میرزا عبدالله از اهل مراغه آذربایجان بود - جدش میرزا عبدالله از معاریف شهر مراغه و آنجا مسجدی ساخته که تاکنون باقی و برقرار و بنام وی معروف است - فرزندش عبدالصمد از آنجا باصفهان آمده و عیال اختیار کرده و مرحوم احمد عرفان از آن زن در پنج شنبه پانزدهم ماه شعبان المعظم سنه ۱۳۱۱ (هزار و سیصد و یارده هجری قمری) چنانکه از خود وی مسموع شد مطابق حوت ماه برجی سه ۱۲۷۲ شمسی در اصفهان متولد شده و در کودکی وی پدرش هم در اصفهان وفات کرده و در تخت فولاد مدفون شد و مرحوم عرفان پس از طی مراتب صباوت در مدرسه علیه مشغول تحصیل شد و در همان ایام علوم قدیمه ار عربی و غیره را در مدارس قدیمه از قبیل مدرسه صدر و مدرسه میرزا حسین فرا گرفت و سپس بتکمیل علوم جدیده پرداخت و مخصوصاً زبان انگلیسی را نیکو فرا گرفت و مدتی هم در علوم ریاضیه خدمت مرحوم محاسب الدوله (نامش میرزا آقاخان فرزند حسینقلی خان بن میرزا محمد خان بن بیگلر خان ار بزرگان علماء ریاضی و مخصوصاً هندسه و حساب بود در سنه ۱۲۷۴ متولد شده و در تهران خدمت مرحوم حاجی نجم الدوله درس خوانده و هم آنجا در جر که عرفاء و صوفیه سلسله صفیعلیشاه درآمد چندین کتاب در هندسه و جبر و مقابله تألیف کرده و سالها در اصفهان مقیم و آخر هم آنجا در شب شنبه غره ماه جمادی الاول سنه ۱۳۵۶ وفات کرد و با اینکه در آن اوقات از طرف دولت دفن اموات در داخله شهر ممنوع بود وی را استثنائا با صدور اجازه، اولیاء امور در مسجد رحیم خان در ایران مقبره مرحوم آقا میر سید حسن مدرس دفن کردند). بتحصیل پرداخت و رساله جبر و مقابله وی را در نزد خود آن مرحوم کامل ساخت و زمانی دراز در مدارس جدیده بتعلیم مشغول بود و در سنه ۱۳۴۱ نخست امتیاز مجله و بعد روز نامه را جدا گرفت و هر دو را بنام عرفان موسوم ساخت که پس ارچند سال نام خانوادگی خود را نیز همین کلمه گردانید و بدان معروف شد و مجله را سه دوره یا چهار سال منتشر کرده و سپس ترک نمود. وروز نامه را بطوری که از سالنامه پارس (سال ۱۳۰۹ ص (۱۹۵ بر می‌آید در (شوال - ذی القعده) سنه ۱۳۴۵ با ز شارش پرداخت و تا آخر عمر مرتباً هر هفته‌ای دو یا سه شماره باستثناء بعضی از ایام منتشر نمود که شماره آخرین آن ۳۲۳۱ از سال ۲۶ و در ۱۹ صفر ۱۳۷۱ مطابق ۲۷ آبان ۱۳۳۰ شمسی سه روز قبل از وفات او منتشر شد.

و این روزنامه بطوری که همه در مقالات خود نوشته‌اند و ما نیز بدان معترفیم و صفحات سنوات عدیده آن شاهد صدق آن میباشد از روزنامه‌های بسیار متین و وزین و دارای خلاصه اخبار داخله و خارجه از اصفهان و ایران و سایر اقطار جهان و مطالب ادبی و تاریخی و رجالی و گاهی ترجمه بعضی از کتب و غیره با قلمی عفیف و شیوا بوده و هیچوقت از حدود عفت قلم و حفظ حدود و حقوق هر کس و هر طبقه و متانت ووقار روزنامه‌نگاری خارج نشده و شایسته است دوره‌های بیست و هشت ساله آن هر یک تنظیم و تجلید و محفوظ در کتابخانه‌ها مدرک نویسندگان آینده بلکه عصر حاضر نیز قرار گیرد. و بهرحال مرحوم عرفان مدتها بود که مریض و چندبار بسکته مبتلا و از خانه بیرون نمیآمد تا در این اواخر قدری بهتر شده و گاهی در اداره روز نامه حاضر میشد و بالاخره ناگهان در شب پنج شنبه بیست و دویم ماه صفر الخیر سنه ۱۳۷۱ (هزار و سیصد و هفتاد و یک) قمری مطابق ۳۰ آبان ماه باستانی سنه ۱۳۳۰ شمسی بار بسکته مبتلا و همان شب بملا اعلا پیوسته و وفات کرد و روز پنج شنبه او طرف انجمن روزنامه نگاران بوسلیه اعلانات عدیده خبر فوت او در شهر منتشر و برنامه تدوین او تنظیم گردید و روز جمعه طبق آن جنازه او با تشییعی عظیم بتخت فولاد محمول و در تکیه حکیم بزرگوار مرحوم جهانگیرخان قدسه سره مدفون شد و در روز شنبه و ما بعد‌ها در امکنه متعدده مجالس سوگواری عدیده برای او برای او برپا و طبقات مختلفه در آن شرکت نمودند و دو فرزند یکی پسر بنام بهرام و دیگر دختر که از وی کوچکتر است بنام پروین از او بازماند و چنانکه اشاره شد مدیران جراید اصفهان هر یک قدر او را منظور آورده و بتفصیل و اختصار در روزنامه‌های خود شرحی از این واقعه مرقوم داشتند. و همچنین بعضی از شعراء مرائی و اشعاری در این قضیه و تاریخ آن بنظم آوردند که در روزنامه ‌ها نوشته شد و این فقیر نیز در آخر مرتبه‌ای چنین گفته‌ام.

از پی سالش معلم شد روان
تار اهل انجمن گیرد خبر
 
ناگهان آمدیکی بیرون و گفت
فوت عرفان بد باین ماه صفر
 

پس از فوت عرفان انتشار روزنامه بنام خانم آنمرحوم بانو ملک عرفان صادر گردید و هم اکنون روز نامه بصاحب امتیاری و مدیری مشارالیها بسبک سابق منتشر میگردد.

(۷۹۶)عروة الوثقی

روزنامه هفتگی عروة الوثقی در سال ۱۳۲۵ قمری در طهران منتشر شده است. (تاریخ مطبوعات و شعر فارسی من ۱۱۹)

(۷۹۷)عصر

روزنامه عصر در طهران بصاحب امتیاری ـآقا میرزا آقا اصفهانی) و مدیر مسئولی (حاج شیخ حسنخان تبریزی) تأسیس و در سال ۱۳۲۸ قمری منتشر شده است. طرز انتشار آن هفتگی بوده و معمولاً در چهار صفحه بقطع وزیری بزرگ با چاپ سنگی در (مطبعه شرقی) طبع و توزیع گردیده عنوان مراسلات: طهران، خیابان کاشف السلطنه نمره ۲۸ عنوان تلگرافی طهران عصر قیمت اشتراک طهران پنج قرآن برای خارج از طهران اجرت پست اضافه میشود. قیمت تک نمره در طهران سه شاهی مراکز فروش جلوخان شمس العماره کتابخانه علمیه، مصدق، این روزنامه برای هیچکس پیش از فرستادن قیمت اشتراک ششماهه فرستاده نمیشود مقالات عام المنفعه تا جائیکه مخالف با قانون مطبوعات نباشد قبول و نشر میشود. مرد اسلات راجع بمدح و ذم اشخاص پذیرفته و درج نخواهد شد مکاتیب وارد مسترد نمیشود.

خصوصیات مذکور در هر شماره در عنوان روزنامه قید شده و علاوه بر این در زیر عنوان روزنامه بدینقسم معرفی شده است: « روزنامه‌ایست بیطرف، ملی، سیاسی، ادبی طرفدار استقلال ایران» مندرجات روزنامه عصر پس از درج مقاله اساسی که بعناوین (مکرر بخوانید - تهذیب لازم است - ملاخان محمد واعظ ترک) نوشته شده عبارت ار مکاتیب و نامه‌های مختلف است. مقالات روز نامه غالباً تند و دلچسب است. مسلک این روزنامه مانند روزنامه ایران نو دمکرات است.

شماره ۳ سال اول روزنامه در تاریخ ۱۷ ذیحجه ۱۳۲۸ قمری و شماره ۸ آن در تاریخ یکشنبه ۲۰ محرم الحرام ۱۳۲۹ و شماره ۲۸ آن در تاریخ پنجشنبه ۲ رجب و شماره ۳۱ آن که آخرین شماره‌ایست که از روزنامه در دست است در تاریخ ۳ شعبان ۱۳۲۹ قمری منتشر گردیده است. در بعضی از شمارهها وجه اشتراک بدینقسم نوشته شده: در طهران ۱۰ قران، در سایر شهر‌ها ۱۲ قران در خارج ایران ۸ فرانک.

روز نامه چهرنما در شماره ۳ سال هشتم خود مورخ ۱۵ صفر ۱۳۲۹ قمری شرحی بعنوان تقریظ جراید درباره سه روزنامه بدین شرح نوشته است: « جنوب و عصر و جارچی ملت منطبعه‌های طهران که بتازگی از آثار معارفبار خود جهان مطبوعات و ادبیات را مرهون خیالات عالیه و مقاصد متعالیه خود در ادای قرض وطنخواهانه نموده‌اند. مقصد مقدس (جنوب) دفاع از حرکات متعدیانه و تجاورات نا مشروعانه همسایه حیل ما‌یه جنوب است. ومسلک سیاسی (عصر) که از قلم فرخنده شیم یگانه حکیم اعلم اکمل و فرزانه اجمع افضل (آقا میرزا آقا) اصفهانی است تردید و تنقید افکار از صحت عاری وزرای بزرگ و مندرجات جراید ترک انگلستان و پطرز بورغ میباشد(جارچی ملت) بسی مطلوب و بیاناتش مرغوب علاوه مزیت دیگر که تصویر هم دارد. »

میرزا آقا اصفهانی- میرزا آقا اصفهانی ملقب بمجاهد از آزادیخواهان معروف و از کسانیکه از قبل از مشروطیت برای تحصیل آزادی فداکاری و جانفشانی نموده. نامبرده در زمان صدارت عین الدوله باتفاق حاجی میرزا حسن رشدیه و مجدالاسلام کرمانی از طهران بکلات نادری تبعید گردید. شرح تبعید این سه نفر را بتفصیل در حرف نون کتاب در ذیل روزنامه (ندای وطن) شرح خواهیم داد. در اینجا فقط آنچه را مرحوم کسروی درباره علت تبعید میزا آقا نوشته نقل مینمائیم. مرحوم کسروی در جلد اول تاریخ مشروطه (صفحات ۱۲۳ و ۱۲۴) مینویسد: «میرزا آقا از استانبول، تازه آمده و نزد عین الدوله خود را قانون داد نشان داده و چنین پیشنهاد کرده بود که قانونی که خواسته میشود او بنویسد و چون مرد خودنما و هوسناکی میبود سخنانی از قانون و آزادی و چگونگی توده‌های اروپا میراند ولی وقتی عین الدوله اینها را گرفت (منظور رشدیه و مجد الاسلام و میرزا آقاست) شهرت داد که بهائی بودند‌ و از این جهت وقتی طباطبائی وساطت مجدالاسلام را نزد عین الدوله کرد جواب داد که بهائی بودند. » تبعید کلات مدت زیادی طول نکشید و مرحوم میرزا آقا مجاهد بوساطت مشیرالدوله بطهران برگشت و تا سال ١٣٢۶ قمرى در پایتخت بسر میبرد و در سال مذکور سفری بلندن و مصر نمود و از آنجا از راه عراق عرب بایران مراجعت کرد مدیر چهره نما در شماره ۶۴ سال پنجم روزنامه مورخ ۲۰ ذبحجة الحرام ١٣٢۶ قمری در جزو کسانیکه بمصر وارد شده درباره میرزا آقا اصفهانی مینویسد: « جناب آقا میرزا آقا مجاهد تاجر اصفهانی که ذكر حالات مختلف علاماتشان در اذهان سیاسیون مرتسم شده پنجم ذیحجه ١٣٢۶ از لندن بطریق پورت سعید ورود نموده و هفت روز محض دیدار آثار عتبقه و امكنه قدیم توقف نمودند و سپس از راه سویس بجانب عراق عرب عزیمت بایران رهسپار گردیدند. در مدت توقف‌ایشان آقای حاج میرزا عبدالجواد مشکی از بذل هیچگونه خدمتی نسبت بایشان فرو‌گذاری نکرده و نگارنده بر حسب دوستی و سابقه چندین ساله و ارتباط اوقات تجارتی حضور‌ایشان را مغتنم دانسته و چند سؤال نمودم. در اینجا مدیر چهره نما بذکر چند پرسش و پاسخ پرداخته که برای اطلاع از زندگانی مرحوم میرزا آقا مجاهد بطور خلاصه آن‌ها را نقل می‌نمائیم. ابتدا مدیر چهره نما می‌پرسد شما چه مسلکی دارید و از چه حزبی محسوب می‌شوید؟ جواب: قبل از انعقاد مجلس و بلوای اولیه طهران در ایران دو حزب تأسیس شد یکی مروج خیالات روحانی و یکی منشأء حرکات جسمانی - این دومی‌ اهمیتش زیادتر است و اصلش از قفقاز‌یه روسیه بود که مهاجرین و فراری‌های مظلوم جمع شده و هیئتی بنام (مجاهدین) تشکیل داده و خیلی اثرات مفید برای مردم داشتند ولی افسوس که جمعی در آنها داخل شده بخیال قتل محمد علیشاه افتادند. از جمله اشخاصی که از بدو ورود وصیت باعتدال کرد من بودم و از اینجهت بعضی از دوستان گفتند من تغییر مسلك داده‌ام ولی من میگویم نه مثل شاه و درباری‌ها راضی هستم بی‌ناموسانه و بوالهوسانه متعه روسها بشوم و نه مثل مردمان پست فطرت دوست دارم که بوظیفه کم اجیر و کار‌گذار انگلیس‌ها باشم مسلك من استقلال وحسن استقبال وطن مقدس من است.

..... در باب اینکه کجا میل توقف دارم جنابعالی که از سایرین بهتر میدانید که از سال ۱۳۲۳ که ابتدای سفر فرنك من بوده است تا این ساعت من دارای هیچ قسم اختیار نبوده‌ام. حركات من اضطراری بوده است و امروز هم با این اوضاع حاضره محبوب‌ ترین نقاط را برای اقامت وطن مقدس خودم ایران را میدانم بواسطه اینکه آلام و اکدار این چهار ساله قوای مادی و معنوی را کاهیده است و محتاج باستراحت کرده است و این استراحت در ایران است تا خدا چه مقدر کرده باشد. »

سابقا یادآور شدیم که آقا میرزامجاهد در زمان محمد علیشاه در باغشاه محبوس گردید. شرح گرفتاری او را در شماره دوم سال هفتم چهره نما مورخ ۱۵ محرم ۱۳۲۸ قمری تحت عنوان (فرق مشروطه و استبداد چیست؟) ذکر کرده که چون مقاله مذكور خوانندگان گرام را بقسمتی از زندگانی آنمرحوم آشنا میسازد، بعینه آنرا نقل مینمائیم: « پس از مراجعت آقا میرزا آقا مجاهد اصفهانی چون از وضع حاج محمد اسماعیل مسبوق نبود بهم دیدن کردند دوستان از حال مغازه و هم مشریان او آقا میرزا آقا را مطلع کردند‌ ایشان هم بكلى ترك تمام گفته بقسمیكه اهالی طهران همه فهمیدند. در باریان و باغشائیها چون ورود‌ ایشان را دانستند اول بتطمیع چون قانع نشدند بعد بتهدید دنبال بآمیرزا آقا کردند پیشرفت نکرد ولی آقا میرزا آقا بنا باحتیاط طهران را ترك و بشمیرانات رفت و در اینجا بنا گذاشت چندین نسخه ژلاتین باسم (شکوفه عصر) منتشر کرد و بسیار آن‌ها مؤثر شد تا مجاهدین بطهران رسیدند و محمد علی میرزا خلع و مشروطه دایر شد.

آقا میرزا آقا هم از شمران بشهر طهران آمد و از همه ملاقات کردند و هیچ حرفی در میان نبود تا آقای تقی‌زاده و مدیر روز نامه مساوات آقا سید محمد رضا از تبریز وارد شدند آقا میرزا آقا از این دو نفر ملاقات نکرد و مجدداً به شمیران رفت پس از چند روز شنیده شد که در پی دستگیری آقا میرزا آقا هستند و یکی از طهران بشمیران بایشان خبر داد آقا میرزا آقا بطهران آمد و بر خلاف سابق همه روزه از صبح تا عصر بازار بود تا آنکه روزی یکی از دوستان میگوید جناب میرزا آقا خوب است دوباره پشمیران بروید. جواب می‌دهد مقصد شما را فهمیدم من مخصوصاً بشهر آمده‌ام و مسأله گرفتن من از دوشق خارج نیست یا آنکه مرا گرفته بعدلیه میبرند و محاکمه میکنند اگر محکوم شدم مجازات خواهند داد یا آنکه لوطی بازی و هرج و مرج است پس در شق ثانی بشهر هم باشم بهتر است جهت آنکه مغرضین نگویند فرار کرده است.

اواخر رجب روزی بازار بود و شبرا بخانه میرود شب پنج ساعت از شب گذشته دسته ترك، فارس، قفقازی، بختیاری که چهارده نفر باشند ‌میروند درب خانه‌ایشان دق الباب میکنند خدمتکار می‌آید و بر میگردد خبر میدهد میریزند در خانه. نصر الله برادر عیال‌ایشان می‌آید جلو که چه خبر است؟ فوری تفنگرا در شقیقه او گذاشته میگویند میرزا آقا کجاست والا تو را می‌کشم او افتاده او ترس غش می‌کند. «این جوان معقول ار آن شب ببعد پس از بهوش آمدن حالت جنونی پیدا کرده و با کلی مخارج در حالش افاقه نشده.» چون نصر الله خان میافتد میریزند برزن‌ها در حالیکه هوا گرم بوده و تمامی زنها در خواب و لخت و عریان بوده اند زنها قرآن میآورند که ما را اذیت نکنید جواب میدهند ما ارمنی هستیم و بقرآن اعتقاد نداریم. عاقبت ‌میروند در پشت بام خانه در صورتیکه آمیرزا آقا با عیال خودش در رختخواب خوابیده بودند با یك پیراهن و زیر شلوار او را پائین میآورند و میبرند. (در اینجا حال زن‌های خانه را بحس خوانندگان واگذار میکنیم. )

آقا میرزا آقارا بردند بباغشاه و با چند نفر دیگر من جمله مجد الاسلام کرمانی مدیر روزنامه (ندای وطن) که محاکمه و تبعید شد و هنور آمیرزا آقا در باغشا میباشد هر قدر بجراید نوشتند و بوزراء ورؤسا گفته شد که میرزا آقا حکمش چیست؟ چرا او را بعدلیه نمیآورند؟ چرا محاکمه نمیکنند؟ هر یک جوابی غیر موافق دادند. از بسکه متفرقه عریضه دادند آخر جناب سپهدار اعظم در حاشیه نوشته بودند: (در ۲۷ رمضان در مجلس عالی حکم شد که آمیرزا آقا از حبس بیرون بیاید و در ظرف دو هفته الی یکماه بجهت تسویه امورات خودش در طهران باشد و بعد یک مسافرتی نماید.) این حکم را بهر اداره نشان دادند جواب دادند ما اطلاع نداریم.... تا از حکم جناب سردار اسعد وزیر داخله چند روز قبل آقا میرزا آقا و رضا بالا رئیس نظمیه سابق و پسر حاج میر را حسن آقا تبریزی و میرزا عبدالرحیم اللهی مدیر اقیانوس و دو نفر سید و یکنفر شیخ را که جمله هفت نفر بودند از باغشاه بطهران آوردند باز هم نه محاکمه و نه استنطاق، نه مرخصی نه مجازات، نا تبعید، نه استرضا، نه حرف حسابی. ملاحظه شود پس فرق استبداد و مشروطه چیست؟.»

این بود شرحیکه مدیر چهره نما درباره میرزا آقا اصفهانی نوشته در شماره ۵ سال هفتم چهره نما مورخ ربیع الاول ۱۳۲۸ قمری نیز نامه‌ای بامضاء ( خانواده میرزا آقای مجاهد)اصفهانی درج کرده و خلاصه آن نامه تظلم و دادخواهی خانواده میرزا آقا مجاهد است که برای چه پنج ماه است میرزا آقا حبس و بدون علت هنوز محاکمه او نشده و ما سرگردانیم. در شماره ۶ سال هشتم چهره نما شرحی بامضاء یکنفر ایرانی مقیم مصر چاپ شده و در آن مدیر روزنامه عصر با مدیر روزنامه تمدن مقایسه گردید شرح مذکور بطور خلاصه چنین است: «آقا میرزا آقا مجاهد مدیر روزنامه عصر. موقعیکه بمصر آمدند و با او صحبت کردیم شخصی فهمیده و با چند زبان از عربی و فرانسه و ترکی عثمانی و انگلیسی آشنا بود امام مدبرالممالک مدیر روز نامه تمدن جز لهجه اصفهانی یچیز دیگر آشنائی نداشت و تعجب است چگونه در روزنامه خود بمدیر عصر بدگوئی کرده است. » این بود قسمتی از شرح زندگی مدیر روزنامه عصر.

(۷۹۸) عصر آزادی

روزنامه عصر آزادی در شیراز بصاحب امتیازی و مدیری (میرزا جواد خان آزادی، مدیرزاده) تأسیس و در سال ۱۲۹۹ شمسی منتشر شده است. شماره اول این روزنامه در برج قوس یا تیرماه سال مذکور انتشار یافته و در ابتدا هفتگی و سپس یومیه گردیده است. پس از آنکه آقای جواد آزادی بنمایندگی مجلس شورایملی انتخاب گردید، روزنامه بصاحب امتیازی‌ ایشان و بمدیر مسئولی و نگارندگی آقای فضل اله شرقی در شیرار منتشر میشد شماره‌های ۳ و ۴ سال اول عصر آزادی در برج جدی و شماره‌های ۷٬۶٬۵، ۸ آن در برج دلو و شماره‌های ۹، ۱۱٬۱۰ آن در برج حوت سال ۱۲۹۹ شمسی باداره مجله فلاحت و تجارت رسیده است. شماره مسلسل ۱۹۳۹ سال هیجدهم عصر آزادی بصاحب امتیازی جواد آزادی و مدیر مسئولی (فضل اله شرقی) در چهار صفحه بقطع بزرک در مطبعه سربی (آفتاب) طبع و در تاریخ جمعه ۱۵ مرداد ۱۳۱۶ شمسی مطابق ۲۸ جمادی الاول ۱۳۵۶ قمری واوت ۱۹۳۷ میلادی انتشار یافته در عنوان روزنامه اسم روزنامه (عصر آزادی) بخط نستعلیق و در زیر آن سال تأسیس (۹۹۲۱) نوشته شده و در بالای آن بعنوان شمار روزنامه دو کاره (خدا و آزادی) درج است. جای اداره: شیراز. دبستان ابن سینا. قیمت اشتراک روزنامه: سالیانه ۶۰ ریال. خارجه ۸۰ ریال قیمت اعلانات صفحه اول سطری دو ریال و ما بقی صفحات یکریال. تک شماره سی دینار. مندرجات عصر آزادی عبارت ار مقالات مختلف و اخبار داخله و خارجه می‌باشد و صفحه چهاره آن مخصوص درج آگهی‌های ثبتی است.

شماره اول سال بیستم عصر آزادی که دارای شماره مسلسل ۱۹۳۷ میباشد، در چهار صفحه بقطع بزرک در مطبعه سربی (شیراز - مطبعه موسوی) و در تاریخ یکشنبه سوم تیر ماه ۱۳۱۸ شمسی مطابق ۷ جمادی الاول ۱۳۵۸ قمری توزیع شده است خصوصیات و بهای اشتراک روزنامه بشرحی است که قبلاً ذکر نمودیم و مندرجات این شماره پس از درج مقاله مختصر افتتاحی، مقالات گوناگون و اخبار فارس و اخبار داخله و خارجه و صفحه چهارم اعلانات ثبتی است. در این شماره مقاله بعنوان (بیستمین سال انتشار عصر آزادی یکسال دیگر از عمر نامه ما گذشت) بمناسبت آغاز بیستمین سال انتشار روزنامه درج شده که ذیلا عین آنرا نقل مینمائیم:

خوشیم باینکه یک واحد برجمع ارقام خدمت‌گزاری ما بمیهن عزیز افزوده شده این افتخار نصیب ما گشته است که بگوئیم بیست سال است از تاریخ انتشار اولین شماره عصر آزادی می‌گذرد. شکر گذاریم از اینکه در محیط آسایش و امنیتی قرار گرفته و بهمین جهت توانسته‌ایم با نجام وظیفه قیام نمایم. نگرانیم باین جهت که آنچه در تصور خود برای آبرومند شدن و مفید بودن روزنامه خود میاندیشیدیم بعمل کردن همه آنها موفق نشده‌ایم گرچه ترتیب انتشار منظم روز نامه و نشر آخرین اخبار خبرگزاری پارس و دقت بیشتر در جلب خبر‌های صحیح از قدم‌هایی بود که برای بهبودی روز نامه سالیکه گذشت برداشته شد گرچه با اصرار و علاقه آقای مدیر چاپخانه موسوی اولاً از صفحه صفحه چاپ کردن روزنامه با حروف زشت و دستگاه چاپ نامتناسب آسوده شدیم و بعلاوه در قسمت آخر سال موفق شدیم حروف ۱۲ نورا بجای حروف ۱۸ بکار اندازیم گرچه و گرچه.... ولی از خیلی جهات خود‌مان اذعان داریم رورنامه ما نقص دارد و در صدد هستیم که با کمک خداوند و دستگیری دوستان تا آنجا که میتوانیم در رفع نقایص بکوشیم. تنها چیزیکه مایه‌امیدوار بست این است که خودمان میدانیم برای پیشرفت روز نامه دقیقه فروگذار نکرده‌ایم و نتیجه اقدام را هم برأی العین دیده‌ایم. با همه آنچه ذکر شد تصمیم داریم برای سال آینده طوری باصلاح رور نامه برداریم که آخر سال یک شماره روزنامه را بتوانیم بتوضیح و بیان پیشرفتهای آن اختصاص دهیم. مگر نه اینست که یکی از کار‌های اساسی سازمان پرورش افکار رهبری و راهنمایی و فراهم آوردن تسهیلات در کار چاپ و انتشار روزنامه‌ها است...... »

روزنامه عصر آزادی تا هنگام فوت جواد آزادی یعنی تا شهریور ۱۳۲۳ شمسی منتشر میشد و پس از فوت‌ ایشان نیز بمدیری آقای فضل الله شرقی منتشر میگردید و از این قسمت روزنامه جداگانه در ذیل کتاب گفتگو خواهیم کرد.

آقای فضل الله شرقی اکنون مدیر دبیرستان ابن سینا در شهر شیراز میباشند.

شرح حال جواد آزادی مدیر روزنامه عصر آزادی

جواد آزادی در تهران در شهریور ۱۳۲۳ شمسی بدرود زندگانی گفت و در روز یکشنبه پنجم شهریور ماه از طرف وکلای فارس در مسجد مجد فاتحه برای او گرفتند. شرح حال، جواد آزادی را در شماره ۲۰۴ روزنامه ایران ما مورخ یکشنبه ه شهریور ۱۳۲۳ اینطور نوشته است:

« مرحوم جواد آزادی فرزند مرحوم شیخ محمد حسین حیات در تاریخ ۱۲۷۹ شمسی در شیراز متولد گردید مرحوم حیات پدر آنمرحوم از پیشقدمان اولیه مشروطیت و آزادی در فارس بوده چندین مرتبه از طرف مقامات متنفذ وقت توقیف و حبس گردید و معارف فارس و دبیرستان حیات از تأسیسات آنمرحوم است بعلاوه روزنامه حیات را منتشر میکرد که در تاریخ ۱۲۹۹ از آنجائیکه دارای جنبه انتقادی شدید بود توقیف گردید. روزنامه عصرآزادی بنام آقای جواد آزادی در حیات مرحوم پدرشان امتیاز گرفته شد. این روزنامه تا تاریخ ۱۳۱۴ که مرحوم آزادی برای دوره نهم مجلس شوری از لار انتخاب گردید مستقیماً تحت نظر خود‌ ایشان چاپ و منتشر میشد و از آن تاریخ تا ۱۳۲۰ تحت نظر آقایان حسین استقلال وفضل الله شرقی در شیراز منتشر گردید.

سوابق اداری و فرهنگی مرحوم آزادی عبارت از کمکهای مؤثر بمرحوم حیات در تأسیس معارف فارس و تأسیس دبیرستان حیات و ریاست هنرستان پیشه و هنر و کفالت اداره پیشه و هنر فارس که با فعالیت‌ ایشان کارخانه عظیم قند مرودشت ساختمان گردید.

سوابق پارلمانی- از دوره نهم مجلس شورای ملی تا دوره چهاردهم متوالیا نماینده مجلس و اغلب جزء هیئت رئیسه مجلس و از افراد بر جسته پارلمان و هیئت رئیسه مجلس بود. »

پس از فوت جواد آزادی (جبهه مطبوعات اصفهان) نیز بیاد آنمرحوم در سالن دبیرستان سعدی مجلس یاد بودی منعقد نمود و یکی دو تن آنجا سخنرانی نمودند من جمله آقای علی‌امین عضو دفتر دادگاه بخش اصفهان خطا به راجع بزندگانی آزادی قرائت نمود که متن آن از شماره ۲۳۰۸ روزنامه عرفان مورخ ۱۶ شهریور ۱۳۲۳ در اینجا نقل میشود:

اسم مرحوم آزادی جواد نام خانوادگی بجهت‌ اتی الذکر مدیر‌زاده اهل شیراز فرزند ارشد محمد حسین حیات مدیر روزنامه حیات و مدیر مدرسه شریعت دومین مدرسه که ابتدا در شیراز تأسیس شده و از آزادی خواهان بنام و معروف شیراز و عضو برجسته و بنام حزب دمکرات فارس است که پس از طی خدمات فرهنگی این اواخر بریاست فرهنگ فارس منصوب شده و شخصاً ادیب و فاضل حتی در راه نشر حقایق و بیداری هموطنان خود یکدفعه منزل او بغارت رفته و خود او زندانی شده است بنابراین ملاحظه فرمودید که پدر آزادی یکی از آزاد خواهان و خدمات مهمی بمشروطیت و بخصوص بفرهنک فارس نموده است و معروفیت اولیه مرحوم آزادی بمدیر‌زاده از این جهت بوده که پدرش بطوریکه عرض شد اوائل مدیر مدرسه شریعت بوده که بعد از مرگ او بیاس خدمات فرهنگی بنام پدرش حیات نامیده شد آزادی در سن ۲۷ سالگی که تحصیلات جدید و قدیم خود را بپایان رسانیده بود بمدیریت مدرسه که پدرش مؤسس آن بود برقرار و خود نیز سمت تعلیم داشته که خود این بنده افتخار شاگردی ایشان را داشته و دارد و در همین ایام نیز قدم بصحنه سیاست گذارده و نگرفتن امتیازی بنام روزنامه عصر آزادی نائل گردید که در عمر خودش و بگواهی مدیران محترم جراند قدیمی اصفهان از جرائد مفید و بنام فارس بوده و از این رهگذر خدمات فرهنگی و تنویر افکار عامه و بخصوص در راه آزادیخواهی به میهن ما کرده است.

آزادی شخصی بود خلیق بردبار و رفیق پرست و فوق‌العاده نجیب و دارای حجب و حیای ظاهر و ظاهری آرام و متین و از خصایص و خصوصیات اخلاقی او عدم عصبانیت و طرفیت با رقبای سیاسی و کسانیکه با و حسد میورزیدند و بد خواه او بودند و هیچ وقت دیده نشد که حتی قلماً هم با کسی اظهار خصومت و ظرفیت نماید اما چیزی را که صلاح ایران و میهنش میدانست بی‌ پروا و بدون ترس ابراز و اظهار میکرد در اینموقع بود که قلم را برمیداشت و اشخاص مؤثر را مؤدبانه و با رعایت نزاکت انتقاد میکرد که نمونه آن طرفیت و انتقاد از یکی از مأمورین سیاسی بود که بواسطه آن روزنامه عصر آزادی توقیف و از آن تاریخ ببعد مقام و موقعیت محسوسی در جامعه پیدا نموده و محبوبیت خاصی یافت.

آزادی پنج دوره بنمایندگی مجلس از طرف موکلین رشید و باوفای خود یعنی لاریها انتخاب شد و تاکنون سابقه نداشته که وکیلی این اندازه طرف محبت موکلین خود واقع گردد زیرا حفظ حقوق موکلین مد نظر او بوده و حتی از جزئیات کار آنها فرو‌گذار نمیکرد و شب و روز میدوید بالاخره در سال دوم وکالت با خانواده خلعت بری سرداراقتدار نوه سپهسالار اعظم ازدواج کرد و تا آنجا که در سال ۱۳۲۱ که این بنده در طهران بودم به پسر داشت و البته پیش خودتان فکر میکنید که آیا ثروت و اندوخته او چقدر است و پس از ۵ دوره و کالت چه اندازه استفاده و اندوخته نموده است. متأسفانه باید عرض کنم که اولاً در خانه اجاره مینشست و بظن قوی می‌توانم بگویم که مقداری هم ممکن است مقروض بوده است. »

این بود شرحی که آقای علی‌امین بصورت خطابه در باره مرحوم آزادی در سالن دبیرستان سعدی ایراد نمود. پس از فوت آنمرحوم از طرف نمایندگان مجلس شورایملی مجلس ترحیمی برای آنمرحوم در مسجد مجد در طهران منعقد گردید و نمایندگان مجلس و هیئت دولت در این مجلس حضور بهمرسانیدند. روزنامه اطلاعات بهمین مناسبت از خدمات آنمرحوم در شماره مورخ شنبه چهارم شهریور ۱۳۲۳ شمسی شرحی نوشته که برای خوف از اطناب از نقل آن خودداری نموده و شرح راجع به روزنامه عصر آزادی و مدیر آنرا بهمین جا خاتمه میدهیم.

(۷۹۹) عصر انقلاب

روزنامه عصر انقلاب بصاحب امتیازی و مدیر مسئولی (میرزا آقاخان همدانی ) و سر دبیری (ی دبیر خلوت) در طهران تأسیس و شماره اول آن در چهاردهم ربیع الاول ۱۳۳۳ قمری مطابق برج دلو پارس ئیل و فوریه ۱۹۱۵ میلادی در دو صفحه بقطع بزرگ منتشر شده است. این روزنامه در ابتدا هفته یک نمره و پس از چندی هر هفته دو نمره در چهار صفحه بقطع بزرگ در مطبعه سربی (ایران) طبع و توزیع گردیده. محل اداره آن: طهران. مقابل شمس العماره در مطبعه ایران. عنوان تلگرافی طهران اداره عصر انقلاب.هنگامیکه عصر انقلاب هفتگی بوده صبح روز یکشنبه منتشر میشده است. وجه اشتراک این روزنامه بدینقرار است: طهران سالیانه ۴۰ قران. ششماهه ۲۲ قران ولایات داخله ۴۵ قران و ۲۴ قران. خارجه ۶۰ قران و ۳۵ قران. تک نمره در طهران ۵ شاهی و در ولایات شش شاهی است.

در عنوان روزنامه عصر انقلاب بدینقسم معرفی شده: «این جریده ملی. آزاد و مستقل الافکار در حفظ منافع وطن و اساس حکومت ملی سخنرانی میکند. »

مندرجات روزنامه بدینقرار است که معمولاً در صفحه اول آن مقاله سیاسی بقلم مدیر روزنامه نوشته شده و صفحات دیگر روزنامه مخصوص اخبار داخله واخبار جنگ اروپا میباشد. عصر انقلاب را میتوان روزنامه سیاسی و تبلیغی شمرد که در هنگام جنگ بین‌المللی اول با بدایره انتشار گذاشته و مقالات آن بیشتر بمنظور تحریک و انقلاب مردم بر علیه حکومت وقت نوشته شده است. فی المثل مقاله شماره سوم سال اول آن بعنوان (قاصر کیست - مقصر کدام است؟) تدوین شده و در آن نویسنده سعی کرده است قاصر و مقصر را هیئت دولت قلمداد نماید.

چیزیکه بیشتر در روزنامه عصر انقلاب جلب توجه میکند طرفداری صریحی است که در آن بنفع آلمان‌ها و بزیان متفقین شده و از این حیث بیشتر روزنامه جنبه تبلیغاتی دارد. فتوحات آلمان و ابلاغیه‌های آندولت و مقالاتی از قبیل (آلمان و آذوقه) که در آن سعی شده فراوانی آذوقه را در آلمان ذکر نماید و یا مقاله (پاریس و توپهای مهیب آلمان) در آن درج گردیده.

از شماره ششم سال اول مورخ ۱۶ ربیع الثانی ۱۳۳۳ قمری عصر انقلاب هفته دو روز، یکشنبه و چهار شنبه منتشر گردیده و سر مقاله این شماره بعنوان (آه آه که ایرانیان در نظر بلژیکیها چقدر بی حس بقلم رفته‌اند) در یک صفحه نوشته شده است. از شماره ۱۶ سال اول مدیر و سر دبیر سیاسی (میرزا آقا خان همدانی) معرفی و اسم دبیر خلوت از عنوان روزنامه حذف شده است. عصر انقلاب در مطابع مختلف سربی از قبیل مطبعه برادران باقرزاده و مطبعه ایران طبع گردیده و مدتی هم محل اداره آن بخیابان علاء الدوله منتقل شده است.

پس از انتشار شماره ۲۹ سال اول عصر انقلاب مورخ چهارشنبه ۱۸ رجب ۱۳۳۳ قمری که سر مقاله آن تحت عنوان (اسلام و وضعیت کنونی دنیا - عثمانی وجنگ) درج گردیده، روزنامه مدتی توقیف و بعداً در تاریخ سه شنبه ۱۰ ذیقعده ۱۳۳۳ بنام (عهد انقلاب) مجدداً منتشر شده است. از روزنامه عهد انقلاب بتفصیل در محل خود گفتگو خواهیم کرد. و اما علت توقیف عصر انقلاب حملاتی بوده که در روزنامه بکابینه عین- الدوله نموده و علناً با آن مخالفت کرده است. عین الدوله که معتقد بود روزنامه‌ها چه حقی دارند در سیاست دخالت کنند روز نامه را توقیف نمود. ولی مدیر روز نامه دست از مرام خود بر نداشت و همانقسم که یادآور شدیم پس از چند ماه روزنامه عهد انقلاب را بجای آن منتشر نمود.

روزنامه عصر انقلاب پس از سی و سه سال خاموشی بهمت فرزندان مرحوم عبداله فریار و تحت نظر هیئت تحریریه ،در تاریخ شنبه ۲۲ تیر ۱۳۲۵ شمسی مجدداً منتشر گردید. سر مقاله این شماره که از آن بتفصیل در ذیل کتاب گفتگو خواهیم کرد تحت عنوان (پس از سی و سه سال) نوشته شده و بدینقسم شروع میگردد: « پس از سی و سه سال خاموشی و سکوت اینک عصرا نقلاب بار دیگر منتشر میشود. جای تأکید و تکرار نیست که ما نیز مانند همه همکاران و هم میهنان خود طالب استقلال و عظمت و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور عزیز خود میباشیم....»

در همین شماره شرح حال مرحوم میرزا آقاخان عصر انقلاب را بدینقسم نوشته است:

میرزا آقاخان عصر انقلاب- کسانیکه سنین عمرشان از پنجاه گذشته و در جوانی با عالم سیاست و مطبوعات سروکاری داشته‌اند از شنیدن نام عصر انقلاب در عین حال دو خاطره در ذهنشان زنده میشود. اول شخصی بارز و قیافه‌ای نجیب و محبوب نشان علوهمت و یاک طینت راد مردی که یک عمر فداکاری و مبارزه در راه آزادیخواهی را با شرأفت و سربلندی بپایان رسانیده و یاد خود را در دل دوستان و هوا خواهان با افسوس و تأثر برجای نهاده است. دوم یک روزنامه آزادیخواه و انقلابی که هدفی جز رهبری افکار و دریدن پرده‌های سالوس و فریبکار قیافه اهریمن ارتجاع و استعمار یعنی دشمن دیرین ایران و عالم بشریت نداشته و ار این حیث آئینه تمام نمائی از‌ ایده‌آل آزادیخواهان و روشن فکران پرشور عصر سراسر انقلاب صدر مشروطیت و در عین حال شاهد صادقی از طرز فکر و درجه بصیرت و نازک بینی صاحب آن در مسائل سیاسی و اجتماعی بوده است. مرحوم عصر انقلاب (میرزا آقاخان فریار) در عمر خود هرگز ماسکی بصورت نگذاشت و ازهمین رو دوستان و طرفداران و آشنایان برویة وعقاید او تا پایان عمرش در قیافه حقیقی و باطنی او تغییری مشاهده نکردند.

عصر انقلاب عمری را در راه وصول بهدف عالی خود یعنی آزادی برای ایران با فداکاری و مبارزه پایان رسانید. او جوانی خود را در اینراه با حبس و شکنجه و نفی بلد گذرانید ولی این موانع را کوچکتر از آن میدانست که ار هدف بزرگ و عالی خود روی بر تابد. در بستر بیماری و حتی در روزهای پایان زندگی خود فرزندان و دوستانش را بشهادت و فداکاری در راه حصول آزادی و مبارزه بر علیه جهل و خرافات و کهنه پرستی و نکبتهای دیگری که مولود ارتجاع است تشویق و ترغیب مینمود. مرحوم فریار در سی سال پیش دوره اول عصر انقلاب را منتشر نمود و با آنکه توقیفهای پی در پی مانع از ادامه انتشار نامه مزبور گردید چهل و یک شماره آن که آندوره را تشکیل میدهد برای نشان دادن امال و افکار وی شاهدی صادق می‌باشد. (همانقسم که یاداور شدیم تعدادی از شماره‌های مذکور بنام عصر انقلاب و بقیه باسم عهد انقلاب منتشر شده است. مؤلف.)

در دوره‌های پنجم و ششم تقنینیه مرحوم فریار از اردبیل و خلخال بنمایندگی مجلس انتخاب شد و غیر از آن نیز همواره دارای مشاغل عدیده بوده و زندگانی وی پر از مبارزات آزادیخواهانه میباشد و از آنجمله خدمات ملی وی را در جنگ جهانی اول و ایام مهاجرت اجباری باستانبول باید بشمار آورد در ۱۳۱۸ شمسی شاید بنا بمقتضیات سیاسی (با آنکه علت مزاج مانع از فعالیت سیاسی وی بود) مرحوم فریاد را بسمت ریاست اداره راه اصفهان مأمور آنسامان نمودند و مدت شش سال در آنجا بود تا اینکه بنا به تقاضای خود بتهران مراجعت و در پست مدیر کلی وزارت راه پس از کسالت ممتدی در ۱۳۲۴ بسن شصت و چهار بدرود حیات گفت. » و نگارنده را با مرحوم فریار هنگامیکه رئیس اداره راه اصفهان بود اتفاق ملاقات دست داد. خیلی میل داشت شرح حال خود را برای چاپ در کتاب تاریخ جراید مرقوم دارد ولی موفق نگردید.

(۸۰۰) عصر تمدن

روزنامه عصر تمدن در طهران بمدیری و مؤسی (میرزا مهدیخان ساعی) تأسیس و در سال ۱۳۴۱ قمری منتشر شده است. شماره اول این روزنامه در هشت صفحه بقطع وزیری بزرگ در مطبعه سربی (روشنائی) طبع و در تاریخ شنبه ۱۳ شعبان المعظم ۱۳۴۱ قمری مطابق ۱۰ حمل ۱۳۰۲ شمسی و ۳۰ مارس ۱۹۲۳ میلادی توزیع گردیده. محل اداره رورنامه: طهران لاله زار. قیمت اشتراک آن: سالیانه پنج تومان. شش ماهه سه تومان. تک نمره شش شاهی است. فهرست مندرجات هر شماره در ابتدای صفحه اول درج شده و من جمله فهرست مطالب شماره اول بدین قرار است: ستایش - مرام ما ترانه عارف - عصر تمدن - مسائل جاریه - گذارشات خارجه - ادبیات - مقالات وارده مطبوعات خارجه - اعلان.

سرمقاله شماره اول و یا مقاله افتتاحی روزنامه پس از ستایش و نیایش الهی بعنوان (مرام ما) بدینقسم شروع می‌شود: «ما میخواهیم دستگاه زندگانی و اسباب و علل برتری و بهتری ملل راقیه ومعنی ومفهوم تمدن عصر حاضر را شرح و تفسیر نموده... » پس از این مقاله مسائل جاریه داخلی و بعد گذارشات ایران و خارجه چاپ شده است. شماره دوم روزنامه در تاریخ ۱۷ حمل ۱۳۰۲ منتشر شده و در آن مردم را بانتخاب سید ضیاء الدین تشویق نموده است. از شماره سوم پاورقی روزنامه بعنوان (مسافرت در فضای آسمان با کشتی هوائی) درج شده در این پاورقی شرح مسافرت سه نفر انگلیسی از طرف مشرق افریقا بطرف مغرب آن، برای کشف اراضی مجهوله، بیان گردیده است. پاورقی مذکور ترجمه آقای عین الملک (که در آن ایام ژنرال قنسول ایران در فلسطین و شامات بوده) میباشد. از مندرجات عصر تمدن اشعاریت که در آن درج شده این روزنامه یکی از روزنامه‌های خوب و مفید بوده است و از آن نگارنده فعلا تا شماره هشتم مورخ جمعه ۲۹ شوال، مطابق ۱۵ جورای ۱۳۰۲ را در دست دارم سرمقاله این شماره باین عنوان است: «افتضاح در پی افتضاح - مدرس و نصرت الدوله و کمپانی بعد از آنکه بمنفعت مبادی خارجی نتوانستند بانواع دسیه و گربه رقصانی.... »

(۸۰۱) عصر پهلوی

روزنامه عصر پهلوی در شهر اصفهان بمدیری (موید الشریعه گیلانی) بطور هفتگی تأسیس و در سال ۱۳۰۴ شمسی منتشر شده است. عصر پهلوی پس از توقیف روزنامه کاشف اسرار (از این روزنامه در حرف کاف کتاب بتفصیل گفتگو خواهیم کرد.) منتشر گردیده و ظاهراً بیش از چند شماره منتشر نشده و مدیر آن عزیمت بتهران نموده است. در شماره اول و دوم سال دوم مجله صحت منطبعه اصفهان مورخ فروردین و اردیبهشت ۱۳۰۴ شمسی تحت عنوان ( غزل خدا حافظی) اینطور نوشته است:

« پس از ده سال توقف در اصفهان بخدمت‌گزاری این مرز و بوم اکنون برای اقامت بطرف مرکز رهسپارم البته مشقات وصدمات و مصائب گوناگونی که در این مدت دهسال تحمل نموده‌ام اظهارش از توضیح واضحات است. اهالی اصفهان اگر من از میان شما می‌روم احساسات پاک شما را که همه موقع پشتیبان من بوده بیادگار میبرم در خاتمه از آقایان عظام و دوستان گرام معذرت خواسته که برای عارضه کسالت نتوانستم جهت خدا حافظی شرفیایی حاصل نمایم. مدیر عصر پهلوی - مؤید گیلانی.»

مرحوم ابوالقاسم پروردین ملقب بمؤید الشریعه گیلانی علاوه بر روزنامه عصر پهلوی، روزنامه‌های کاشف اسرار و لوای اسلام را در اصفهان منتشر نموده است.

(۸۰۲) عصر پهلوی

مجله عصر پهلوی در قاهره مصر بزبان فارسی بمدیری و مؤسسی (عبدالله رازی لیسانسیه در حقوق) تأسیس و شماره سوم سال چهارم آن در فروردین ماه ۱۳۰۸ شمسی در هفتاد صفحه بقطع خشتی منتشر گردیده است. مجله عصر پهلوی قبلاً بنامهای رستاخیز و سودمند منتشر شده و در سال چهارم باسم عصر پهلوی نشر یافته است. از مجلات رستاخیز و سودمند در محلهای خود گفتگو کرده‌ایم.

عصر پهلوی مجله‌ایست ادبی، سیاسی و اجتماعی و مندرجات آن که تحت عناوین قسمت سیاسی، قسمت اجتماعی، خوشه چینی و فلسفه و اخلاق آورده شده عبارت است از مقالات سیاسی راجع باوضاع ایران و بطور کلی ممالک مشرق زمین و مطالب متنوع علمی و اخلاقی و گاهی اشعاری نیز بزبان فارسی در آن درج شده است. در همین شماره نمونه بعنوان (نوروز) اشعاری چاپ شده که بمدح اعلیحضرت رضا شاه پهلوی خاتمه پیدا میکند. دیگر از مندرجات مجله اخبار کشور است. از مزایای مجله تصاویر مختلف است که از مخترعین و رجال نامی گراور شده و من جمله تصویر اعلیحضرت شاه فقید میباشد که در زیر آن نوشته (بهار معنوی یا گلزار، آمال ملت ایران) این مجله از حیث طبع و کاغذ چندان مرغوب نیست و قیمت اشتراک آن در ایران ۱۵ ریال در خارجه نیم لیره انگلیسی - عنوان مجله: صندوق البوسه. مصر - القاهره.

(۸۰۳) عصر جدید

روزنامه عصر جدید در شهر مشهد بمدیری و مؤسسی (سید حسن الموسوی ) تأسیس و با چاپ سنگی و بخط نسخ درشت در سال ۱۳۲۸ قمری منتشر شده است. شماره دوم این روزنامه در تاریخ ۲۳ ربیع الاول و شماره ۱۸ آن در تاریخ ۱۶ ذیقعد - ۱۳۲۸ قمری توزیع گردیده. هر شماره عصر جدید در چهار تا هشت صفحه و هر صفحه آن بقطع ۱۳ در ۷ اینچ است. وجه اشتراک روزنامه در مشهد سالیانه ۱۶ قران، در سایر شهرستان‌های ایران ۲۰ قران و در خارج ایران ۲۵ قران است.

(۸۰۴) عصر جدید

روزنامه عصر جدید در طهران بطور هفتگی در تحت نظر و مدیریت (عبدالحمیدخان متین السلطنه) تأسیس وشماره اول آن در تاریخ شنبه ۱۲ ذی القعده ۱۳۳۲ قمری خلاف مطابق ۳ اکتبر ۱۹۱۴ میلادی توزیع شده است. خصوصیات عصر جدید بر خلاف روزنامه‌های معمولی آنزمان در عنوان روزنامه چاپ نشده و از محل اداره و مرام و مسلک روزنامه و قیمت اشتراک در بالای صفحه اول ذکری نگردیده و تمام این خصوصیات در خلال صفحات روزنامه نوشته شده است. و بلکه در عنوان هر شماره اسم روزنامه (عصر جدید) بخط نسخ واسم مدیر روزنامه و فهرست مندرجات طبع گردیده است.

عصر جدید معمولاً در ۱۲ صفحه بقطع وزیری بزرگ در مطبعه سربی (مطبعه ایران - لاله‌زار) طبع شده و مندرجات آن بیشتر اخبار مربوط بوقائع جنگ بین‌الملل و ذکر فتوحات متفقین و متحدین است. برای اطلاع از مندرجات روزنامه فهرست مطالب شماره اول را نقل می‌نمائیم: یادداشت هفته - نمایندگان دار الشورای ملی وضعیت بازار تهران - پایتخت در بار همیونی - اطلاعات خارجه - بعد از چهارده سال روابط آلمان و اطریش قبل ارجنک - انهدام شهر لوون - محاکمه مادام کایو - آلمانها چگونه وارد بروکسل شدند - سرعت حرکت قشون آلمان و شعبه مطبوعات - محاکمه مادام کابو - کامنتا تألیف جدید هلیگلاند - آخرین اخبار -

بر خلاف تمام جراید که در شماره اول مقاله افتتاحی روزنامه را بذکر خط مشی و مرام سیاسی خود اختصاص میدهند در این روزنامه بعوض این قبیل مقاله تحت عنوان (یادداشت هفته) مقاله راجع بجنگ بین‌الملل نوشته است. مقاله مذکور بدینقسم شروع میشود: « با اطلاعات ناقصی که از منابع مختلف المنافع آنهم پس از حک و اصلاح چند از وقایع جنگ بین‌الملل بایران می‌رسد خیلی مشکل است که وضعیت میدانهای جنگ را از روی صحت و یقین دانست. همینقدر معلوم است که قوای آلمان..... »

در صفحه ششم شماره اول باز اسم روزنامه بخط نستعلیق و در زیر آن محل اداره و تاریخ انتشار روزنامه چاپ شده است: «طهران، خیابان علاء الدوله. آدرس تلگرافی (عصر جدید). طهران - تلفن ۲۲۴ - ۱۲ ذی قعده ۱۳۳۲ مطابق ۳ اکتبر ۱۹۱۴. » در همین صفحه مقاله تحت عنوان (بعد از چهارده سال) درج شده که خلاصه آن چنین است: در چهارده سال قبل نویسنده عصر جدید جریده مظفری را در بوشهر تأسیس نمود و پس از چندی بمدیر حالیه آن که نمیدانم اکنون در کجاست واگذار نمود. از آنوقت تا بحال سبک روزنامه‌نویسی در ایران تغییر کرده و همانقسم که ادبیات سبک نوی پیدا کرده روزنامه نیز تغییراتی پیدا نموده سپس مدیر روزنامه شرحی راجع بسبک روزنامه‌نگاری در ایران قدیم و مقایسه آن باروزنامه‌های فعلی نوشته و اضافه میکند که مدیر روزنامه باید غرض و نظر خاصی نداشته باشد و ضمناً از تمام امور با اطلاع باشد تا بتواند اظهار نظر کند و مردم با و اطمینان داشته باشند. در خاتمه مینویسد: « پس صرف نظر از قانون مطبوعات که حدودی از برای او تعیین کرده یا نکره باشد اول تکلیف روزنامه‌نگار این است که در تمام آنچه مینویسد خدا را شاهد و ناظر بداند و باهمین عقیده و مسلک است که بدون هیچگونه طرفداری از اشخاص یا احزاب ما شروع بطبع این جریده میکنیم و از خداوند توفیق میخواهیم که بتوانیم از عهده این تکلیف بزرگ برآئیم. »

شماره دوم عصر جدید در تاریخ شنبه ۱۹ ذیقعده ۱۳۳۲ بهمان سبک شماره اول منتشر شده و سر مقاله آن بعنوان (یادداشت هفته) است. در شماره ششم فرمان بیطرفی ایران در جنگ بین‌الملل اول بضمیمه تمثال احمد شاه و نیز دستوری از طرف وزارت معارف خطاب بمدیران جراید در این زمینه چاپ شده است.

عصر جدید روزنامه‌ایست سیاسی، اخباری و اخلاقی و ادبی و چون مرتباً هفته یکبار منتشر میشده، در نوع خود کمتر نظیر دارد. نویسندگان روزنامه علاوه بر متین السلطنه، مدیر روزنامه آقایان (جعفر خامنه) و (افراسیاب آزاد) میباشند. پاورقی بعضی صفحات کتاب (کلید زندگی یا هزار و یک نصیحت: تألیف اعلم الدوله) چاپ شده است.

شماره ۴۱ سال اول در ۱۶ صفحه در تاریخ ۲۶ شعبان ۱۳۳۲ قمری طبع و توزیع گردیده و چون نشر این شماره مصادف با جشن ولادت احمد شاه بوده، تصویر شاه مذکور در صفحه اول چاپ شده است. از شماره ۴۶ کتاب (مهر فرزندی تألیف رمان‌نویس فرانسوی ادلف دانری) که آنرا حبیب اله عین الملک ترجمه کرده، بعنوان پاورقی در صفحه پنجم درج گردیده است. از شماره ۴۱ عصر جدید هفته سه شماره روز‌های شنبه، سه شنبه و پنجشنبه طبع و توزیع و نیز اسم روزنامه بارنک قرمز چاپ شده و تعداد صفحات نیز به ۱۶ صفحه ترقی کرده است. از اینموقع شرایط اشتراک بدینقسم معین گردیده طهران یکساله ۵۵ قران. ششماهه ۳۰ قران ولایات داخله ۶۰ قران. و ۳۵ قران وممالک خارجه ۸۰ و ۴۵ قران. از مزایایی که ار این شماره بعد روزنامه پیدا کرده چاپ گراور‌های کوچک مربوط بآلمان‌ها و وقایع جنگ میباشد.

سال اول عصر جدید با انتشار شماره ۶۵ مورخ شنبه سلخ شوال المکرم ۱۳۳۳ قمری خاتمه پیدا نموده و شماره اول سال دوم آن با همان سبک و روش و بهمان قطع سابق طبع و در تاریخ سه شنبه ۳ ذیقعده ۱۳۳۳ قمری منتشر شده است: در سال دوم عنوان یادداشت هفته، تبدیل به (یادداشت عصر جدید) و بخط قرمز چاپ شده است در این سال شماره صفحات به ۶ و ۸ تنزل نموده و در بعضی از شماره‌ها‌ گراور اشخاص بزرگ خارجی دیده میشود. ترجمه دو کتاب رمان یکی مهر فرزندی) ترجمه عین - الملک و دیگری (مسخره در باری) ترجمه اعلم الدوله، بصورت پاورقی طبع گردیده است

از روزنامه عصرجدید نگارنده مجموعه کاملی در دست دارم که بشماره ۱۰۴ سال دوم مورخ شنبه ۸ شعبان ۱۳۳۴ قمری مطابق ۱۰ ژوئن ۱۹۱۴ خاتمه پیدا میکند سرمقاله شماره اخیر بعنوان (یادداشت عصر حدید - بزرگترین جنگ بحری) نوشته شده است. عصر جدید تاریخچه کاملی از دو سال اول جنگ بین‌الملل اول است. آخرین شماره منتشره عصر جدید، شماره نود و نهم از سال سیم بوده و مرحوم متین السلطنه مقاله بعنوان (طوطی و طوطی قاضی) برای شماره صدم روز نامه نوشته بود که یکساعت از شب گذشته بقتل رسید و روزنامه عصر جدید خاتمه یافت. این مقاله را اعلم الدوله ثقفی برادر آنمرحوم در کتاب صد و پنجاه مقاله نقل کرده است. برای اطلاع از شرح احوال متین السلطنه رجوع شود بحرف ط کتاب کلمه طلوع.

(۸۰۵) عصر جوان

در تاریخ ششم خرداد ۱۳۰۴ شمسی امتیاز روزنامه عصر جوان در تبریز بمدیری (آقا میرزارحیم خان) از تصویب شورایعالی معارف گذشته است.

(۸۰۶) عصر حدید

روزنامه عصر جدید در طهران تأسیس و منتشر شده و پس از توقیف طولانی مجدداً در سنبله ۱۳۰۱ شمسی منتشر گردیده است. روزنامه طوفان در شماره ۷ سال دوم مورخ ۲۸ سنبله ۱۳۰۱ شمسی در باره تجدید انتشار عصر جدید می‌نویسد. د روزنامه عصر جدید پس از توقیف طولانی روز شنبه با مهمترین قسمت جاسوس معروف آلمانی راسپوتین منتشر میشود. » نگارنده بیش از آنچه مذکور شد از این روز نامه اطلاعی ندارم.

(۸۰۷) در محلول

مجله عصر حدید که در حرف (ر) این کتاب بعنوان مجله راهنمای تجارتی ایران ار آن شرحی داده شده چون از شماره ۶۷ مورخ آخر ۱۳۰۸ شمسی تنها بنام (عصر حدید) انتشار یافته، ما نیز او آن بعنوان علیحده گفتگو مینمائیم. بنابراین مجله عصر حدید که در ابتدا بنام راهنمای تجارتی ایران بمدیری آقای (فرخ دین پارسا) منتشر میشده، در آذر ۱۳۰۸ شمسی در طهران انتشار یافته است این تغییر اسم و جدا شدن امور مجله از اتاق تجارت طهران در اثر اختلافی بوده که بین مدیر مجله و اتاق تجارت طهران رخ داده و برای روشن شدن موضوع بهتر آنستکه آنچه در این باره تحت عنوان (عصر حدید و اتاق تجارت) نوشته عیناً نقل نمائیم:

«عصر حدید و اتاق تجارت طهران - البته تغییر روش عصر حدید و انتشار مجله‌ای شبیه‌بان باسم اتاق تجارت ایجاب میکرد که پیش آمد‌های نسبت باین موضوع باطلاع قارئین برسد ولی از آنجا که عصر حدید همیشه پیرو حفظ نزاکت و متانت شخصی بوده است هیچ در این باب ننوشت و اگر ادب و احترام نسبت بمشترکین و خوانندگان عصر حدید که سئولاتی در این باب مینمایند نبود حال هم چیزی نمینگاشت اینک خلاصه زندگانی دوره حدید عصر حدید. یعنی دوره عضویت اتاق تجارت - باطلاع آقایان می‌رسد موقع تصمیم بانتشار عصر حدید بعضی از آقایان منور الفکر اتاق تجارت طهران پیشنهاد نمودند که این مجله خود را ارگان رسمی اتاق تجارت قرار دهد و در مقابل آنها هم کمکهائی از حیث تکثیر انتشار باین مجله بنمایند این وعده البته برای تجدید حیات یک مجله مغتنم و قابل قبول بود و این اداره هم بقبول آن تن در داد ولی متأسفانه باید اذعان شود که نه تنها از طرف اتاق تجارت طهران ایفای بعهد نشد بلکه آزادی کارکنان این اداره هم سلب گردید زیرا در هر موضوعی کارکنان این اداره بایستی تابع و مدافع نظریات بی‌فلسفه اتاق تجارت طهران واقع شوند.... در مرداد ماه جاری یکی از جراید مرکزی توجه نظری باطـاق تجارت طهران کرده گوشه از پرده این صحنه را بالا رد و صحیح یا سقیم صحنه خیلی بد منظری را نمایش داده که کارکنان این اداره را وادار نمود برای حفظ حیثیت خود خویش را کنار کشید که لااقل خرد را بازی‌کننده این صحنه که جریده مذکور نمایش داد نشناساند لهذا در تاریخ اول مرداد ۱۳۰۸ که مصادف با انتشارات جریده مذکور بود موقع را برای کناره‌گیری مقتضی شمرده و تحت نمره ۴۵۲ استعفاء خویش را با کتمان علل آن که متانت و حفظ ادب ایجاب میکرد باطاق تجارت طهران تقدیم نمود. این بود خلاصه تاریخچه گذشته عصر حدید و بر آن چیزی افزوده نمیشود و احتمال میرود همین مختصر برای جوابگوئی آقایانیکه کتباً و شفا‌هاً سئولاتی در اینجاب مینمایند کافی باشد. ‌امید است عصر حدید در خدمت جدیدیکه عهده دار شده و دارای آزادی کامل است با مساعدت آقایان علاقمندان موفقیت حاصل کرده و نسبت بقسمت فلاحت و صنعت که مقدمه امور تجارت است دستورات سودمندی تقدیم اشخاص ذیعلاقه نماید که جبران قصور غیر اختیاری گذشته شده باشد. »

چنانچه از مقاله مذکور مفهوم میگردد عصر حدید خود را طرفدار فلاحت و صنعت معرفی نموده است و از اینجهت روی جلد مجله عصر حدید را مجله ماهانه که (ارگان رسمی مجمع توسعه صنعتی و فلاحتی ایران) میباشد دانسته است. و در باره مندرجات مجله نوشته است: « مقالات اقتصادی، صنعتی، فلاحتی و اجتماعی پذیرفته و بهر گونه سؤالی راجع بموضوعات فوق جواب کافی داده میشود. » و بهمین مناسبت از شماره اول که شماره ۶۷ است مقالاتی راجع به (تلویزیون)، (پرورش گوساله)، (تربیت کرم ابریشم) و پرسشهای گوناگون دیگر، درج نموده است. قطع و شماره صفحات (۴۸ صفحه) و طرز چاپ و کاغذ مجله با سابق تفاوتی نکرده و نیز صفحات زیادی از اول و آخر مجله مخصوص درج اعلانات تجارتی و صنعتی است. قیمت اشتراک مجله: سالیانه در طهران و ولایات ۱۲ قران. خارجه دو دولار تک نمره یکفران. قیمت اعلانات مانند سابق است. محل اداره: طهران. چهارراه حسن آباد. خیابان شاهپور در عنوان مجله عصر حدید نیز صاحب ومدیر (ف. پارسای) و مؤسس: (ن. نوری)معرفی شده. اگر بخواهیم خلاصه از دوران انتشار مجله را ضبط کنیم باید‌آور شویم که ابتدای تأسیس مجله دیماه ۱۳۰۶ بوده که بطور ماهیانه منتشر میشده و تا ۲۸ شماره مرتب منتشر گردیده و در اردیبهشت ۱۳۰۹ هفتگی شده و ۲۰ شماره هم تا آبان ۱۳۰۹ منتشر و بعد تعطیل گردیده است. مجله عصر حدید دارای مطالب سود مندیست. در شماره ۱۰ مجله معارف مورخ تیر ماه ۱۳۰۸ راجع بعصر حدید اینطور مینویسد:

«اشخاصیکه از جدیت آقایان نظام الدین خان نوری و فرخ دین پارسای مطلع باشند میدانند اگر موانعی در کار نبود پیشرفت مجله عصر حدید و راهنمای تجارتی ایران در تحت مدیریت این دو نفر وجود فعال چندین مقابل بیشتر از این میبود با وجود موانع بسیار یکسال مجله را با بهترین اسلوب که در ایران نظیر ندارد ادامه داده و موفق شدند سال دوم آنرا ادامه دهند. »

آقای فرخ دین پارسای- با اینکه شرح احوال آقای فرخ دین پارسای مختصراً در ذیل مجله راهنمای تجارتی ایران و مجله جهان زنان ذکر گردیده، در اینجا نیز خلاصه از نامه که بعنوان (سرگذشت یا سر نوشت) خود‌ ایشان نوشته‌اند نقل میگردد: «فرخ دین پارسای در سال ۱۳۰۷ هجری قمری بدنیا آمد، نه پسرم مرا دید و نه من پدر مرا. پدرم از نواده مرحوم ملا احمد نراقی طلبه‌ای بود که بطهران برای تحصیل آمد و در سن ۲۴ سالگی مادرم را که از خانواده‌های مستوفیهای تفرش و علویه بود بزنی گرفت. تربیت و تعلیم خود را مرهون شوهر مادرم (سرهنگ احمد خان معروف باسلامبولی) هستم. تحصیلات ابتدائی من در مدرسه افتتاحیه و شرف و ادب تهران بود سالی که بایست بدارالفنون رفته و تحصیلات متوسطه را شروع کنم مادر بزرگم که مربی من بود و باصطلاح خودش (رجوع باصل) را برای من میخواست مرا بکربلا برد - در کربلا چندی تحصیل مقدمات عربی وفقه گذرانده و بعد به نجف رفته از محضر مرحومین یزدی و خراسانی استفاضه مینمود.

در سال ۱۳۲۵ قمری بتهران مراجعت و در این تاریخ بسن ۱۸ سالگی رسیده بود ناپدریم برای آنکه مرا مرد زندگی کند دستور تهیه شغلی که معاشه ام را تکافو نماید داد و من معلمی یکی از مدارس ابتدائی را یافته و مشغول شدم. در این مدرسه علاوه بر تدریس بتکمیل تحصیلات خود نزد مدیر مدرسه که از طلاب روشن فکر وقریب الاجتهاد بود می‌پرداختم و بنا بتوصیه مدیر مدرسه نامبرده در کمیته جهانگیر که برای اعاده مشروطیت فعالیت مینمود نام‌نویسی کرده و در ردیف مهاجرین در آمدم. پس از ورود مجاهدین بتهران و فرار محمد علی میرزا در ردیف جمعی مجاهدین بسازمان شهربانی منتقل و در آنجا تعلیمات نظامی فرا گرفتم ولی چون روح سلحشوری نداشتم با آنکه باخذ درجه نیز نائل گردیده بودم از این سازمان استعفا و بپیروی از روح نویسندگی بسمت کارمند روزنامه (پلیس ایران) مشغول گردیدم. در این روزنامه که بعداً تمام خودرا (بارشاد) تبدیل نمود سمت مخبری داشته و چون از طرف مؤسس این روزنامه (مرحوم مؤید الممالک فکری) تشویق میشد گاهی هم مقالاتی در آن مینوشتم. در عین حال سمت خبر‌نگاری روزنامه‌های (نوبهار مشهد -راه نجات اصفهان - مظفری بوشهر-کمال همدان) را نیز عهده مینمودم. (پس از اینقسمت شرحی از ازدواج خود و تأسیس مجله جهان زنان بمدیریت خانم خود ذکر کرده تا میرسد باینجا که. ) در کابینه قوام السلطنه من و خانمم باراک تبعید شدیم و وقتی بقم، وارد شدیم احساس کردم که عزیمت ما بعراق یا اراک خطر‌ناک است زیرا گفتگو‌های طهران در مجالس و منابر (این گفتگو‌ها مربوط بمقاله مندرج در مجله جهان زنان راجع بلزوم تعلیم و تربیت زنان بوده است. مؤلف ) دال تکفیر خانم من در قم هم منعکس و شخصاً در معرکه ای که در قبرستان قم گرفته بودند شنیدم که مدیره جهان زنان را در ردیف دشمنان خانواده رسول سب مینمایند و چون در اراک هم چند نفری را باسم بهائی و سوزاندن قرآن مقتول ساخته بودند از رفتن باراک منصرف و در حوالی قم قامت گزیدم و پس از چندی با سمت مفتش راه شوسه تهران - اراک دوباره وارد خدمت دولت گردیدم.

در سال ۱۳۰۵ بسمت رئیس حسابداری راه مازندران که شوسه شدن آن شروع شده بود عزیمت نمود. در این مأموریت گرفتار شخصی مغرض شده که ۱۸ ماه بی‌تکالیف مانده و بالاخره با صدور قرار مجرمیت آنشخص بجرم افترا دوباره بریاست دفتر ناحیه راه شوسه تهران منصوب گردیدم. این غرض ورزی و افترا روح مرا خسته و تصمیم قطعی گرفتم از خدمت دولت برکنار و شغل آزادی بیابم بابن لحاظ با کمک مرحوم نظام الدین نوری مجله عصر حدید را دایر و ارگان اتاق تحارت تهران قرار داده و بطوریکه در فصل ۱۴۷ مربوط بمجله (اتاق تجارت) جلد اول تاریخ جراید و مجلات ایران مرقوم داشته از سمت ارگانی اتاق تجارت کناره‌گیری و مجله را در آغاز ماهانه و سیس هفتگی منتشر کرد.

این تبعید چهل روز طول کشید و با شرط اینکه دنبال خدمت دولتی بروم و روزنامه‌نویسی را کنار بگذارم آزاد و بتهران آمده و در وزارت اقتصاد ملی بخدمت مشغول گردیدم. از بعد از شهریور ۱۳۲۰ که موقع جولان نویسندگی بود خوشبختانه دوره رکود زندگی من شروع و چون قادر نبودم همرنگ جماعت شده و مقالاتی بنویسم که مخلوطی از انتقادات مستهجن وعبارات دور از ادب و اخلاق باشد کمتر بمطبوعات خدمت نمودم فقط دو بار چند ماهی از نظر التزام اخلاقی که نسبت بآقای شیروانی مدیر محترم روزنامه میهن داشتم در غیاب‌ایشان و در موقع قدرت یا اشتلم متجاسرین آذربایجان روزنامه میهن را اداره میکردم. » پس از این قسمت آقای فرخ دین پارسا شرح مأموریت اصفهان و تحریکاتی که در این شهر بر علیه او شده و عاقبت زندانی گردیده نوشته و مقاله خود را خاتمه داده است.

(۸۰۸) عصر دموکراسی

روزنامه بنام عصر دموکراسی در طهران تأسیس و منتشر شده ولی نگارنده از تاریخ انتشار این روزنامه اطلاعی ندارم.

(۸۰۹) عصر سعادت

روزنامه عصر سعادت در سال ۱۲۹۵ شمسی در شهر رشت بطور هفتگی تأسیس و منتشر شده است.

(۸۱۰) عصر عزت

روزنامه عصر عزت در تهران بمدبری (میرزا ابوالفضل ساوجی) در تاریخ ششم خرداد ۱۳۰۴ شمسی امتیاز آن از تصویب شورایعالی معارف گذشته و بعداً بطور هفتگی منتشر شده است.

(۸۱۱) عصر قدرت

در تاریخ ششم خرداد ۱۳۰۴ شمسی امتیار روزنامه عصر قدرت در طهران بمدیری (دکترکاظم خان وزیری) از تصویب شورایعالی معارف گذشته و در همین سال بطور هفتگی منتشر شده است.

(۸۱۲) عصر نو

روزنامه عصر نو در طهران یکمرتبه در سال ۱۳۰۱ شمسی تأسیس و بطور هفتگی منتشر شده و بار دیگر در سال ۱۳۰۳ شمسی بنحو مذکور انتشار یافته است.

(۸۱۳) عصر نهضت

شماره اول روزنامه عصر نهضت بصاحب امتیازی (ع. سدید) و مدیر مسئولی (ح. قربانی) روی یکورق بزرک طبع و در تاریخ یکشنبه ۱۹ رمضان مطابق ۱۵ ثور ۱۳۰۲ شمسی منتشر شده است. مقاله افتتاحی عصر نهضت بدینقسم شروع میگردد:

«بنام خدا. اگر چه در طلیعه این نامه ملی مشروحاً عقیده و مرام خود را بیان نمودیم ولی در این موقع که بنام خدای تعالی اولین قدم را در میدان مطبوعات میگذاریم بیمورد نیست که یک یاد‌آوری دیگری.... » شماره اول سال دوم عصر نهضت بصاحب امتیازی (مظفر الممالک) و مدیرمسئولی (حسین قربانی) تأسیس و روی یک ورق بزرگ چاپ و در تاریخ سه شنبه ۲۷ شعبان ۱۳۴۲ مطابق ۱۳ حمل ۱۳۰۲ منتشر گردیده. در اول صفحه این شماره تحت عنوان (تأسف و معذرت) اینطور نوشته است: چون روزنامه کوچک ما فقط با وجه آبونه و مساعدت مشترکین اداره میشود متأسفانه در نتیجه عدم توجه آقایان و نرسیدن وجوه اشتراک یک مدت متمادی در مضیقه افتاده انتشار نیافت اینک او این تأخیر معذرت میخواهیم‌ امیدواریم در آتیه جبران ماسبق بشود. »

سرمقاله این شماره بعنوان (از احمد میرزا دفاع میکنند) و در آن از سردار سبه طرفداری نموده است. صفحه دوم مشتمل بر تلگرافات و اخبار داخله و خارجه میباشد. طرز انتشار روزنامه هفتگی بوده و محل اداره خیابان ناصریه معین شده است.

شماره ۲ سال دوم عصر نهضت روی یک ورق بزرگ با چاپ سربی در مطبعه بوسفور (شعبه ۲) چاپ و در تاریخ غره ذیحجه الحرام مطابق ۱۳ برج سرطان ۱۳۰۳ شمسی منتشر شده است. عنوان تلگرافی: عصر نهضت محل اداره: مسجد سراج الملک کوچه وقفی. نمره۲ عجالتاً هفته دو شماره شنبه و دوشنبه توزیع میشود. تمام مطالب باسم مدیر اداره است. اشتراک سالیانه طهران شش تومان. داخله ۷ تومان. خارجه ۸ تومان. تک نمره ۵ شاهی اعلان بدون استثنا سطری یک قرآن در زیر اسم روزنامه که با خط نستعلیق درشت نوشته شده سال تأسیس (۱۳۴۱) درج است. مقاله افتتاحی این شماره بعنوان (امروز چه باید کرد؟.) نوشته شده و پس از آن مقالات و نامه‌های مختلف چاپ شده است. از روزنامه عصر نهضت فعلا تا شماره ۶ سال دوم مورخ ۱۶ ذیحجة الحرام مطابق ۲۸ برج سرطان ۱۳۰۳ در دست است.

(۸۱۴) عطارد

روزنامه عطار ددر سال ۱۲۹۲ شمسی در طهران بطور هفتگی و مصور تأسیس و منتشر شده است.

(۸۱۵) عظمت اسلام

روزنامه عظمت اسلام بصاحب امتیازی و مدیر مسئولی(عبدالحمید خان مشرقی) در طهران تأسیس و در سال ۱۳۰۲ شمسی منتشر شده است. شماره اول این روزنامه در چهار صفحه با کاغذ خوب و چاپ مرغوب در مطبعه سربی برادران باقر‌زاده طبع و در تاریخ سه شنبه ۱۱ ربیع الثانی ۱۳۴۲ قمری مطابق ۲۷ برج عقرب ۱۳۰۲ انتشار یافته است.

در عنوان شماره اول عظمت اسلام بدینقسم معرفی شده است: «این جریده در فلسفه احکام و عظمت اسلام و اتحاد مسلمین روی زمین بحث مینماید و برای توحید افکار مسلمانان عالم و شناسائی ملل سلام با هم سعی میکند و از عموم دانشمندان و علماء اعلام و نویسندگان اسلام استمداد میطلبد و از شماره دوم صورت سلاطین و زمامداران و بزرگان ممالک اسلامی را‌ گراور نموده و بطرز بسیار عالی برای شناسائی مسلمانان عالم باهم انتشار میدهد و بطور اختصار مسائل تاریخی و فلسفه اجتماعی و اخبار مهمه داخله و خارجه و وقایع مهمه ممالک اسلامیه و ادبیات و کلمات بزرگان اسلام نگاشته میشود. » بهمین منظور شعار روزنامه این دو جمله که یکی بالای اسم روزنامه و دیگر زیر آن چاپ قرار داده شده است: «الاسلام یعلو ولا یعلی علیه. » و «واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولا تفرقوا. »

مقاله افتتاحی روزنامه تحت عنوان (مرام-و آرزوی ما) بدینقسم شروع میگردد: «روز نامه عظمت اسلام بطوریکه از اسم آن آشکار است مندرجاتش بیشتر راجع بترقی و تعالی عالم اسلام خواهد بود.... » شماره دوم روزنامه که عکس ولیعهد ایران محمد حسن قاجار در صفحه اول آن چاپ شده در تاریخ سه شنبه ۱۸ ربیع مطابق ۵ برج قوس ۱۳۰۲ شمسی منتشر شده در شماره سوم تصویر سردار سپه رئیس الوزراء ایران طبع گردیده و در این شماره متجاوز از سه صفحه عملیات مفید سردار سپه شرح داده شده است. در شماره چهارم اولین منظره از نمایش عظمت قشون ایران در میدان مشق طهران دیده میشود و در آن بار از سردار سپه تمجید شده است در شماره پنجم علاوه بر صاحب امتیاز (مشرقی) نام مؤسس و سر دبیر روز نامه آقای عادل السلطان خلعت بری نیز در عنوان روزنامه اضافه شده است.

جای اداره روزنامه خیابان ناصریه وکالتخانه مجله بزرگ (صنایع آلمان و شرق). عنوان تلگرافی عظمت اسلام. قیمت اشتراک سالیانه ۵۰ قرآن ولایات و خارجه باضافه تمبر پست. قیمت تک نمره ده شاهی. از روزنامه عظمت اسلام فعلا تا شماره پنجم مورخ ۲۴ برج سرطان ۱۳۰۲ در دست است.

(۸۱۶) عظمت ایران

روزنامه عظمت ایران در سال ۱۳۰۳ شمسی هفته دوبار در طهران منتشر شده است.

(۸۱۷) عظمت شرق

روزنامه عظمت شرق در سال ۱۳۰۳ شمسی در طهران بطور هفتگی تأسیس و منتشر شده است.

(۸۱۸) علم‌آموز

روزنامه علم‌آموز در سال ۱۳۲۵ قمری در طهران منتشر شده است (صفحه ۱۱۹ تاریخ مطبوعات و شعر فارسی برون)

(۸۱۹) علم و اخلاق

مجله علم و اخلاق بصاحب امتیازی (حبیب الله آموزگار) و مدیری (سید محمد حجت) در طهران تأسیس و در سال ۱۲۹۹ شمسی مطابق سال ۱۳۳۹ قمری منتشر شده است. شماره اول این مجله در برج دلو سال ۱۲۹۹ انتشار یافته و مجله مذکور نشریه (جمعیت علم و اخلاق) چنانچه روی جلد مجله معرفی شده، بوده است • مجله علم و اخلاق معمولاً در ۳۲ صفحه بقطع كوچك در مطبعه سربی (طهران) واقع در خیابان لاله‌زار طبع و بطور ماهیانه منتشر میشده است.

وجه اشتراك مجله سالیانه در طهران دو تومان و ششماهه ۱۲ قران و در ولایات اجرت پست اضافه میشده. قیمت تک نمره‌ سی شاهی است محل اداره: طهران. بازار مدرسه حسینی نمره ۲۲ جنب منزل آقای سید محمد حجت. محل تکفروشی: خیابان ناصریه. کتابخانه گنج دانش. حسن آباد. دارو خانه جاوید.

مندرجات علم و اخلاق بیشتر مطالب مربوط باخلاق و بمنظور اشاعه علوم اخلاقی و تهذیب اخلاق محصلین و جوانان تحریر میشده است. برای مزید اطلاع خوانندگان از مندرجات مجله قسمتی از فهرست مطالب شماره دوم و چهارم سال اول آنرا با ذکر اسامی نویسندگان آن‌ها ذیلا نقل مینمائیم.

تربیت در مدارس فرانسوی (ب. س) برهنه خوشحال. (ع. قویم) علل ترقی و تنزل ملل (س.م.ى) حفظ الصحه (حکیم السلطنه) مسابقه ادبی: نمونه از ادبیات منشوره (انتصار العلماء). سخنان برگزیده (ع. قویم) ادبیات منشوره (علی.پرتو)

آقای حبیب الله آموزگار- آقای حبیب الله آموزگار در سال ١٢۶٩ شمسی در قصبه اصطهبانات فارس متولد و بن ۱۲ سالگی در شیراز بتحصیل مشغول و درسته ۱۳۲۸ قمری بطهران آمده و بتکمیل کمالات اشتغال ورزیده است. سپس در جرگه مطبوعات وارد بدواً بر دبیری روزنامه نیم رسمی آفتاب و بعد بر دبیری روزنامه (صدای ایران) و مدیری مجله‌های (رهنما) و (علم و اخلاق) برقرار بوده و اینك هم صاحب امتیاز روزنامه (جهان آینده) میباشد. بعد بخدمات فرهنگی داخل شده و بدواً بریاست مدرسه دولتی ادب و پس از آن بریاست معارف فارس و ریاست تعلیمات ولایات منصوب و کتب درسی چندی در این مدت تألیف کرده‌اند پس از انحلال عدلیه در زمان مرحوم داور بوزارت دادگستری منتقل و مشاغل مختلفی را از عضویت استیناف و ثبت کل و باز رسی قضائی و دادیاری و بازرسی عالی تمیز را عهده دار بوده و اینک مستشار دیوان کشور میباشند. ( شماره ۹-۱۰ سال سوم مجله آینده ( کتبی که تا کنون از آقای آموزگار طبع و توزیع گردیده از اینقرار است: ۱- کتاب اصلاحات اجتماعی. این کتاب در سال ۱۳۰۷ بوسیله روزنامه اطلاعات در ۴۸۲ صفحه کوچک چاپ شده و مطالب آن راجع بمفاسد اجتماعی ما و علاج آن می‌باشد. ۲۰ - زن در جامعه - این کتاب در سال ۱۳۱۰ بوسیاه روزنامه اطلاعات در مطبعه سیروس در ۳۰۸ صفحه کوچک طبع شده و محتویات راجع باهمیت وجود زن در جامعه - خلقت جسمانی زن - وظیفه حیاتی زن میباشد.

۳-رهنمای تربیت یا اصول تعلیم ترجمه و تألیف حبیب الله آموزگار - این کتاب در سال ۱۳۰۱ در مطبعه روشنائی در ۲۴۸ صفحه پستی چاپ شده و مطالب عمده آن عبارتست از: تربیت نظام مدرسه - أصول تعلیم - متفرعات تدریس - طرق تدریس مواد. ۴-عالم ارواح تلخیص و ترجمه آموزگار از کتاب الارواح طنطاوی. این کتاب در سال ۱۳۰۷ در مطبعه سیروس در ۲۹۲ صفحه کوچک طبع شده است.

۵-منطق آموزگار این کتاب در سال ۱۳۰۱ در مطبعه فاروس در ۷۳ صفحه پستی طبع شده است.

در حین تحریر این یادداشت آقای آموزگار عضو کمیسیونی است که از طرف اعلیحضرت همایونی مأمور تقسیم املاک موقوفه پهلوی بین رعایا و کشاورزان گردیده است. نامبرده از فضلا و دانشمندان مشهور و از فضات مبرز ایران بشمار میرود آقای آموزگار علاوه بر کتبی که نامبردیم یکدوره نحو و صرف معروف به صرف آموزگار، در چهار جلد برای مدارس تألیف نموده و کراراً بطبع رسیده است.

(۸۲۰) علم و تربیت

مجله علم و تربیت در شهر شیراز بمدیری (آقای میرزا حسین خان پرتو نویسنده روزنامه اتحاد اسلام و ملت) تأسیس و در سال ۱۳۳۹ قمری منتشر شده است. شماره اول مجله علم و تربیت بقلم (ح. پرتو) دبیر جریده هفتگی فارس شیراز در ۳۲ صفحه بقطع کوچک با چاپ سنگی طبع و در تاریخ غره محرم الحرام ۱۳۳۹ مطابق ۱۵ ستمبر ۱۹۲۰ میلادی و ۲۳ سنبله ۱۲۹۹ شمسی انتشار یافته. قیمت اشتراک سالیانه سلفا ۳۶ قران است.

مقاله افتتاحی مجله بدین قرار است:« بسم الله الرحمن الرحیم. هست کلید در گنج حکیم علم و تربیت تمهید. علم عبارت از پرورش عقل و مدارک بوسیله کشف حقایق رموز عالم و تربیت پرورش و حسن استعمال معلومات آدم است. علم عقل و دماغ انسان را نورانی میسازد و تربیت ویرا بانور علم براه راست میبرد... ملک نگارش این مجله ادخال علم و تربیت اروپائیان است در یک سلسله از لکتور (قرائت)های ساده که برای قارئین غیر آشنای باصطلاحات فنی فهم آن آسان باشد و در هر جا صحبت از علوم عالیه و صنایع و اختراعات گردد اصطلاحات فنی را بلسان عادی تنزل یا چنان شرح و تبیین مینماید که هر کی زبان فارسی را خوب بداند بتواند بقدر قوه خویشتن از مقالات آن استفاده کند.

چون پسران و دختران قسمت اعظم جامعه امروز و فردا را تشکیل میدهند و اکثریت آنانکه خواندن و نوشتن را میدانند در این جنس یافت میشوند و امید تأثیر تربیت تنها بآنهاست لذا این مجله بدو قسمت علیحده باسم پسران و دختران انقسام مییابد . ح . پ.»

فهرست مندرجات مجله که در هر شماره روی جلد مجله چاپ شده از شماره اول بدینقرار است علم و تربیت. تمهید - قسمت پسران - نتیجه سعی و مجاهدت - حفظ الصحه صنایع و اختراعات جدید - اخلاق - رباعی - قسمت دختران - زن امروزی - تدبیر منزل پرستاری - معالجات خانگی - زنان مشهور - ژاندارک . ) تمام این مقالات بقلم مدیر مجله نوشته شده است . (شماره دوم مجله در تاریخ غره صفر ۱۳۳۹ قمری مطابق ۲۲ میزان ۱۲۹۹ شمسی منتشر شده است.) در شماره ۱۲ دوره سوم مجله فلاحت مینویسد شماره۴ مجله علم و تربیت در برج جدی و شماره ۵ آن در برج حوت ۱۲۹۹ از شیراز باداره مجله واصل گردیده است.

برای اطلاع از شرح حال آقای میرزا حسینخان پرتو رجوع شود بجلد اول کتاب تاریخ جرائد و مجلات ایران صفحه ۴۸ .

(۸۲۱) علم و هنر

مجله بسیار زیبای علم و هنر را آقای (ابو القاسم وثوق مهندس) در برلن تأسیس نمود و شماره اول آن در مهر ۱۳۰۶ شمسی منتشر شده است. مدیر و رئیس تحریریه مجله آقای سید محمد علی جمال زاده میباشد.

مجله علم و هنر عنوان ماهانه داشته ولی جمعا بیش از شش شماره تا بهمن ۱۳۰۷ شمسی منتشر نشده و بعضی از شمارهها دو شماره در یکجلد انتشار یافته است.

مجله علم و هنر بزبانهای فارسی و فرانسه و آلمانی در موضوعات فنی و اقتصادی و ادبی بقلم دانشمندانی از قبیل آقای میرزا محمدخان قزوینی ، کاظم زاده ایرانشهر جمال‌زاده مهندس وثوق و هوشیار شیرازی و غیره نوشته و منتشر شده است. این مجله دارای سر لوحه بسیار زیبا و ببک سرلوحه های کتب خطی تذهیب شده و در وسط آن اسم مجله (علم و هنر) باخط نستعلیق خیلی خوش و در زیر آن سال تأسیس مجله (۱۳۰۶) چاپ گردیده است. در زیر سرلوحه خصوصیات مجله و فهرست قسمت فارسی و تصاویر و قسمت آلمانی و فرانسه مجله طبع شده. قیمت اشتراک مجله سالیانه (۱۲ نمره) سه دلار امریکائی و محل اداره : برلن لایپزیگ معین شده است . همانقسم که یاد‌آور شدیم مندرجات مجله علم و هنر مطالب فنی، اقتصادی و و ادبی است. برای اینکه خوانندگان بهتر بنوع مطالب مجله آشنا شوند فهرست مندرجات شماره دوم با ذکر اسامی نویسندگان آن‌ها را ذیلا نقل مینمائیم. شماره دوم متعلق بابان و آذر ماه ۱۳۰۶ مطابق نوامبر و دسامبر ۱۹۲۷ میلادیست.

۱- قسمت فارسی: ثروت ملی بقلم سید محمد علی جمال‌زاده. ۲- اهمیت نقشه و نقشه‌برداری بقلم ابوالقاسم وثوق مهندس. ۳- زمین اسرار خود را فاش میکند بقلم احمد فرهاد. ۴- مختصری از سیاست نفت دول بقلم ع. ا ۵- جمعیت آلمان در سال ۲۰۰۰ میلادی بقلم جمال‌زاده. ۶- نیویورک. ترجمه. ۷- طبع آزمائی علم و هنر ۸- فرهنگ صنایع و فنون. (قسمت دوم) وثوق مهندس. ۲- قسمت آلمانی:

۱-تاریخچه مدرسه صنعتی ایران و آلمان در طهران. ۲- پیشنهاد دولت ایران راجع بخرید ماشین آلات و لوازم راه آهن ۳- اطلاعات مهم برای مسافرین اروپایی بایران

از همین شماره در صفحات ضمیمه مجله (فرهنگ صنایع و فنون) بزبان فارسی، آلمانی انگلیسی و فرانسه تألیف ابوالقاسم وثوق مهندس چاپ شده. در این شماره بقیه از قسمت اول ابزار‌های معمولی دستی و قطعات مشتر که مهم ماشینها بطور عموم درج گردیده است. اعلانات تجارتی مربوط بکارخانه‌های آلمانی با تصاویر آن‌ها بتعداد زیاد در هر شماره در اوراق ضمیمه مجله وجود دارد و همین اعلانات و مرغوبی چاپ و کاغذ مجله، علم و هنر را یکی از مجلات نفیس و بسیار خوب قرار داده ولی متأسفانه انتشار مجله دوام زیادی نکرده و با نشر شماره ششم متعلق بمرداد - بهمن ۱۳۰۷ برای همیشه تعطیل گردیده است. مندرجات قسمت فارسی این شماره بعلاوه ۱۸ قطعه تصویر بدینقرار است: ۱-سرمقاله: اقدامات مبارک دولت و ملت. ب. قسمت اقتصادی وقتی: ا. اطلاعات اقتصادی راجع بترکیه. ۲- راه نجات صنیع الدوله. ۳- آلمان درصد سال پیش. ۴- یک شاهکار صنعت و تکنیک. ۵- منبع عظیم قوه برق در مصر. ۶- ساده‌ترین طریق جهت برطرف کردن کمی آب در ایران و افغانستان. ج- متفرقات علمی وفنی: ۱- چین (ملت - زبان - خط) بقلم سید محمد علی جمال‌زاده- ۲- عده مسلمان‌ها در دنیا ترجمه. ۳- مقدار غذای سالیانه انسان. علم و هنر. ۴- خرس کیسه دار (کولا) ۵- سر نوشت زمین بقلم احمد فرهاد. ۶-تصمیمات ملت آلمان. علم و هنر، د قسمت ادبی: یکی از شعرای قدیم فارسی بقلم عباس اقبال ۲- بیست مقاله قزوینی - علم و هنر. ترجمه حال رجال ایران ترجمه حال میرزا محمد خان قزرینی. کتاب تازه رهبر نژاد نو - قابل توجه ادبای ایران. نوع پرست (سرگذشت) مرغ و زمین. بازی و تکنیک. صورت و کلاً و نمایندگان محترم مجله علم و هنر در ایران و خارجه. فرهنگ صنایع وفنون.

قسمت فرنگی: ۱- متن قرار داد موقتی بین ایران و آلمان۰ ۲- ترانزیت جنس از طریق روسیه. ۳-اطلاعات اقتصادی. ۴- بلژیک وایران.

در همین شماره هفتم تصویری از مرحوم مرتضی قلیخان صنیع الدوله چاپ شده.

این تصویر بقسمیکه در زیر آن نوشته مربوط بوقتی استکه صنیع الدوله بسن هفده سالگی در برلن تحصیل مینموده است. این عکس از روى يك پرده نقاشی برداشته شده که در زمانیکه مرحوم صنیع الدوله در برلن تحصیل میکرده بتوسط نقاشی آلمانی کشیده شده والان در برلن موجود است.

معمولا قسمت فارسی مجله در ٥٥ صفحه بقطع خشتی بزرگ طبع گردیده و قسمتهای فرانسه و آلمانی آن دارای صفحه شماره علیحده است. از این مجله نگارنده مجموعه کاملی در دست دارد. آقای سید محمد علی جمالزاده فرزند مرحوم سید جمال واعظ اصفهانی که در صدر مشروطیت ایران خدمات گرانبهائی بآزادی نموده، از نویسندگان مبرز میباشند و شرح احوال ایشان بطور اختصار در ذیل مجله الجمال در جلد اول کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران بطبع رسیده است.

(۸۲۲) علمی و یا روزنامه علمی

رورنامه علمی را در طهران مرحوم محمد حسن خان صنیع الدوله که بعداً ملقب باعتماد السلطنه گردید در ۲۲ ذی الحجه ۱۲۹۳ قمری تأسیس نمود و تا سال ۱۲۹۷ دائر بود و جمعاً ٦٤ شماره از آن منتشر شده است. اينك شرح تفصیلی این روز نامه نمره اول روزنامه علمی در روز دوشنبه ۲۲ ماه ذيحجة الحرام ١٢٩٣ قمری در مطبعه سنگی در چهار صفحه با خط نسخ متوسط طبع و منتشر شده است . سرلوحه روز نامه علمی عبارت از فرشته بالداریست که در مقابل آن کتابی مفتوح و در يك صفحه آن جمله ( انا مدينة ) و در صفحه دیگر (العلم وعلى بابها) بخط نسبتاريز نوشته شده است. در طرف راست این تصویر تاریخ انتشار بسال میلادی و هم چنین قيمت يك طغرى روز نامه ( يك عباسی ) و قیمت اعلان سطری دهشاهی ) درج و در طرف دیگر بغیر از نمره اول این عبارت طبع شده است: (هر کس اخبار و تحقیق علمی بدار الطباعه همایونی بفرستد در این روز نام باسم خود او نوشته میشود.) و اما در نمره اول بجای عبارت مذکور اینطور نوشته است: چون اخبار مدرسه دارالفنون و مجلس حافظ الصحه زیاد بود در این نمره بهمان اقتصار شد و الا از اغلب علوم در این روزنامه نوشته میشود.» .

هر صفحه روز نامه مشتمل بر سه ستون و قسمتی پاورقی است. برای اطلاع از چگونگی تأسیس این روز نامه و سبك مندرجات آن بهتر آنستکه اعلانی را که در ستون اول و دوم صفحه اول نمره اول نوشته عينا نقل نمائيم :

«اعلان - بعموم مطالعه کنندگان معلوم باشد که ابداع... شريفه علميه مخصوص برای... و قدیمه نافعه بحال خاص و عام.... و مطلقا منظوری از طبع و انتشار آن نیست مگر فایده و منفعت عمومی و ترقی در مدارج کمالات و تربیت و مزید اطلاعات آحاد و افراد اهالی این ملت با سعادت و تکمیل مسائل طبیه که موجب حفظ صحت و بره از مرض و محفوظ ماندن نفوس محترمه از خبطهای.... خارج است.... (این قسمت در شماره نمونه در صحافی کاغذ روی آن چسبانیده شده و در قسمت‌های دیگر که نقطه چنین شده در طبع ریخته است و چون شماره دیگری در دست نبود تصحیح مقاله ممکن نگردید(این روزنامه بر اتیان بقوانین و مطالب علمی است و مقدم جمیع علوم که در واقع جزء بزرگ علم دین میباشد مکارم اخلاق است پس اگر در اخلاق و رسوم و آداب و افعال بعضی اشخاص نیز نقصان و اختلالی بیند هر آینه در این روزنامه اظهار مینماید بدون اینکه صراحتاً اسم شخصی را برد یا بکنایه که ابلغ از تصریح است برده ابروئی درد بلکه طوری ادا مینماید که فاعل فعل ذمیم وغیره همه برقبح عمل آگاه شوند دون العامل و از صفات ذمیمه اجتناب نمایند بنابر مراتب مسطوره احدی را حق گله از روزنامه شریفه علمی نیست. »

پس از مقدمه مذکور که بمنزله مقاله افتتاحی روز نامه (اخبار مدرسه دارالفنون و مریضخانه) و بعد از آن(تفصیل مسافرتیکه از انگلستان بقطب شمال شده) و سپس مقاله درباره (تحقیق در علم اخلاق) و پس از آن (اطلاعات جغرافی با مقدمه) مجموع مقالات نمره اول روزنامه علمی را تشکیل میدهد پاورقی روزنامه که از همان نمره اول روز نامه شروع گردیده و در تمام چهار صفحه روزنامه طبع شده ترجمه کتاب (تاریخ حمزه اصفهانی موسوم بکبار الامم) می‌باشد. آغاز ترجمه بدینقرار است: بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین والعاقبة للمتقین والصلوة علی نبیه وحبیبه محمد واله اجمعین حمزة بن حسن اصفهانی گوید این کتابیست که من درج نموده‌ام در آن تواریخ سال‌های سلطنت.... » مترجم در هیچ کجائی از ترجمه نام خود را ذکر نکرده و معلوم است که کتاب ار طرف اداره روزنامه ترجمه شده است.

نمره دوم روزنامه علمی در تاریخ دوشنبه ۲۹ ذیحجه الحرام ۱۲۹۳ قمری مطابق پانزدهم ژانویه ماه فرانسه ۱۸۷۷ میلادی منتشر شده و در عنوان آن جمله (اداء قیمت چهار قسط) افزوده شده است مندرجات روزنامه علمی علاوه بر پاورقی که در هر - شماره مرتباً درج شده عبارت است از مقالات مختلف درباره مسائل اخلاقی و علمی و مخصوصاً بیشتر (اخبار مجلس حافظ الصحه) در آن دیده میشود در نمره سوم شرحی راجع باهمیت این مجلس و توجهاتی که نسبت بحفظ الصحه عموم میشود درج گردیده است. و بطور خلاصه بیشتر مطالب این روز نامه اخبار علمی و جغرافیائی و اخلاقی است و بهیچ وجه اخبار درباری و مملکتی در آن چاپ نشده و مخصوصاً قسمتی از جغرافیای ممالک اروبا و افریقا در آن نوشته و در بعضی ار شماره‌ها که مطالب علمی محتاج بتصویر بوده، تصاویری نیز طبع شده است.

روز نامه علمی همانقسم که در ابتد نوشتیم بمدیری (محمد حسن) خان صنیع الدوله تنظیم و منتشر می‌شده و در هر شماره در پایان صفحه چهارم کلمه (محمد حسن) چاپ شده است. او نمره ۵۱ مورخ پنجشنبه چهارم ذیقعده الحرام ۱۲۹۵ قمری سرلوحه روزنامه برداشته شده و فقط اسم (روزنامه علمی) و سایر خصوصیات روزنامه طبع گردیده. نگارنده مجموعه که از این روز نامه در دست دارد تا شماره ۶۳ توشقان ئیل شنبه سیم ربیع الاوا، ۱۲۹۷ قمریست ولی در شمار ۶۰ سال دوم دوره جدید کاوه مینوی از این روزنامه جمعا ۶۴ شماره منتشر شده و شماره اخیر بتاریخ ۲۳ جمادی الآخر سنه ۱۲۹۷ است.

(۸۲۳) علمی

مجله علمی در طهران در تحت نظر هیئتی از معارف پروران که در هر شماره در انتهای صفحه آخر آن آقای حسین طهرانی از طرف هیئت مدیره (باین عبارت از طرف هیئت مدیره حسین طهرانی) اسم خود را ثبت نموده، بطور ماهیانه تأسیس و در سال ۱۲۹۳ شمسی مطابق ۱۳۳۳ قمری منتشر شده است.

اسم مجله (علمی) بخط نستعلیق درشت و در زیر آن عبارت (توانائی فرع دانائی است.) بعنوان شعار مجله چاپ شده است. وجه اشتراک مجله طهران سالیانه ۱۲ - قران. ولایات ۱۵ قران خارجه ۱۲ فرانک. قیمت تک نمره یکقران و قیمت اعلانات نیز سطری یکقران است. محل اداره: طهران خیابان چراغ برق بالاخانه دواخانه پاستور. عنوان مراسلات: طهران. اداره مجله علمی. لوایح و مقالاتی که باداره میرسد هیئت مدیره در درج آنها مختار است. مجله علمی بطور ماهانه بوده و هر نوبت در ۷۹ صفحه بقطع خشتی در مطبعه سربی (کلیمیان) واقع در خیابان جباخانه طهران طبع و توزیع میشده. این مجله از حیث ظرأفت طبع و زیبائی کاغذ و تنوع مطالب یکی از بهترین مجلاتی است که تا آن تاریخ بزبان فارسی منتشر شده است.

مندرجات مجله علمی چنانکه اسم آن نیز حکایت می‌کند اغلب مطالب علمی مربوط بحفظ الصحه فلسفه قانون و فلسفه تاریخ است. این مطالب بقلم هیئت مدیره و سایر دانشمندان تنظیم و تدوین شده و نویسندگان مقالات سعی داشته‌اند مطالب اساسی و مقالات بکر برای درج در مجله تهیه نمایند و از این جهت پشت جلد مجله (حق طبع وترجمه مقالات مجله را) برای خود محفوظ داشته و کسی حق نداشته است مطالب مجله را نقل و یا ترجمه نماید. در پشت جلد مجله صفحة بعنوان (همقلمان رسمی) معین شده و در پائین این صفحه اینطور نوشته است: از هر یک از فضلای گرام و جوانان تحصیل کرده سر مقاله در این مجله درج شود نام او در این صفحه بعنوان هم قلم رسمی ثبت خواهد شد ۲۰ در هر شماره، در این صفحه نام دو سه تن از نویسندگان که بدرج مقاله اقدام نموده، چاپ شده که از آن جمله اسامی آقایان مهدی مافی سعد الملک و احمد خان نجل عین الممالک وابو القاسم خان نجل اعتصام الملک، می‌باشند. هر شماره مجله دارای فهرست مندرجات و غلطنامه‌ایست ولی صفحه شمار مخصوص ندارد و شماره صفحات آن از نمره اول حساب شده است.

رساله موسوم به (شرکت اسهامی تألیف مصدق السلطنه) ضمیمه شماره ۴ مجله بوده و برای مشترکین مجاناً ارسال شده است.

مندرجات مجله علمی بقلم نویسندگان و دانشمندان متخصص د: موضوعات تهیه شده و از اینجهت بیشتر مقالات جنبه علمی بخود گرفته است. برای مزید اطلاع خوانندگان قسمتی از عنوان مقالات با اسامی نویسندگان آن‌ها را ذیلا نقل مینمائیم.

نوروز (حاج میرزا یحیی) تجارت (وحید المالک). فاجعه اصفهان یا تاریخ شاه سلطان حسین (مهدی مافی سعدالملک). راجع بمحاکم (حاجی ندیم باشی خراسانی) یلتیک دولتین روس و انگلیس در قلمرو ایران (احمد بن عین الممالک). بودجه یا روح مشروطیت (موسی شیبانی) اصول مالیات (محمدعلی مافی سالارمعظم) حفظ الصحه عمومی (حاجی دکتر محمود خان). فاجعه در قطب جنوب (ابوالقاسم بن اعتصام الملک) زبان ما. (حاج میرزا یحیی). جنگ بین‌الملل اروپ. (امیر جلال الدین) از افادات مرحوم خان غارت. زهر بزرگ یا تریاک. (دکتر حسینقلی خان) کشف اسرار زنجره (افراسیاب آزاد). افکار پریشان (حبیب الله عین الملک) فلسفه رقیت (آقا میرزا سید هادی آیت الله‌زاده افجه) اساس جغرافیای ایران (احمد بن عین الممالک). احترام قلم (مهدی مافی) معادن (محمد حسین بروجردی). فهرست مذکور از شماره ۴ تا ۹ سال اول مجله گرفته شده است. لازم است یادآور شویم که بیشتر این مقالات بطور مسلسل در چند شماره چاپ شده است از قبیل مقاله اصول مالیات، علل جنگ بین‌الملل و حفظ الصحه و غیره. از مجله علمی نگارنده فعلا تا شماره ۹ سال اول مورخ اول سنبله ۱۲۹۴ شمسی مطابق ۱۳۳۳ قمری در دست دارم. در جلد اول کتاب تاریخ جرائد و مجلات ایران در ذیل مجله ادبی ذکری از مجله علمی بیان آمده و در آنجا یاد‌آور شده‌ایم که مجله ادبی پس از دو سال که از تعطیل شدن مجله علمی گذشته با بدایره انتشار گذاشته است و از این عبارت و با در نظر گرفتن تاریخ تأسیس مجله ادبی معلوم می‌گردد که مجله علمی بیش از یکسال منتشر نشده است. برای اطلاع بیشتری رجوع شود باصل شرح راجع بمجله ادبی.

(۸۲۴) علمی و فنی

مجله علمی وفنی در سال ۱۳۱۴ شمسی در طهران بطور ماهیانه تأسیس و منتشر شده است.

(۸۲۵) علمیه با روزنامه علمیه دولت علیه ایران

روزنامه علمیه پاروزنامه علمیه دولت علیه ایران در طهران در سال ۷۸۵ جلالی مطابق ۱۲۸۰ قمری تأسیس و بسه زبان فارسی، عربی و فرانسه منتشر شده است. شماره اول این روزنامه روز دوشنبه ۲۷ دیماه ۷۸۵ جلالی مطابق غره شهر شعبان ۱۲۸۰ قمری و ۱۱ ژانویه ۱۸۶۴ میلادی انتشار یافته صفحات روزنامه بقطع بزرک ۲۶ در ۴۰ سانتیمتر و معمولاً عده آن‌ها متغیر و شماره اول آن در شش صفحه و بعضی ار شماره‌ها به ۱۷ صفحه بالغ میگردد.

روز نامه علمیه ماهی یک شماره با چاپ سنگی در کارخانه دولتی دارالخلافه طهران طیع شده و محل این مطبعه یا کارخانه در مدرسه دارالفنون بوده است و اگر قائل نشویم که محل مطبعه از ابتدا در دارالفنون بوده لااقل مدتی در آنجا بوده چه در بعضی از نمرات همین روزنامه این عبارت مسطور است: « منطبقه دارالخلافة الباهرة طهران. در دار الطباعه دولتی در مدرسه مبارکه دارالفنون. » و در بعضی از نمرات بجای عبارت مذکور اینطور نوشته شده: « منطبعه دارالخلافة ناصرة در کارخانه دارالانطباع دولتی در مدرسه مبارکه دارالفنون. ». قیمت اشتراک سالیانه روزنامه در ابتدا ۹ هزار دینار و پس از نشر نمره ۱۷ یعنی از نمره ۱۸ که ابتدای سال سوم تأسیس روزنامه بوده قیمت اشتراک سالیانه ضمیمه روزنامه دولتی گردیده و بانضمام آن روزنامه قیمت سالیانه تومان و شش هزار دینار معین شده است. قیمت تک نمره پانزده شاهیست سرلوحه روز نامه تصویر سر در عمارت شمس العماره طهران است که برفراز آن ساعت بزرگی که دو شیر و خورشید در دو طرف آن قرار گرفته نصب است. در پائین عمارت تصویر سه نفر قراول و قراول دیگری دم در‌ ایستاده و نیز تصویر حوضی که در سابق مقابل سر در شمس العماره بوده و دو توپ که تصویر آنها در آب منعکس شده، در این سر لوحه دیده می‌شود. تصویر مذکور عمل یکی از نقاشان ماهر عصر ناصری بوده ولی در زیر آن نام مصور مسطور نیست.

چنانچه در ابتدا اشاره نمودیم روز نامه علمیه به زبان فارسی و عربی و فرانسه نوشته شده بدین ترتیب که در ابتدا از دو تا پنج صفحه روز نامه بقسمت فارسی اختصاص دارد و سپس همان مطالب بعربی و فرانسه ترجمه شده با این تفاوت که در قسمت فارسی تاریخ انتشار بماه و سال فارسی و در قسمت عربی بماه و سال عربی و در قسمت فرانسه بسال میلادی ذکر شده است. فی المثل نمره چهار روزنامه ۵ صفحه اول بزبان فارسی است با ذکر تاریخ (بیستم فروردین ماه مطابق سال هفتصد و هشتاد وشش ناقصه جلالی) و از صفحه ۶ تا ۸ بعربی: ذکر تاریخ (قد انطبعت هذه الصحیفه فی یوم الجمعة غرة ذیقعدة الحرام سنه ۱۲۸۰ هجریة) و از صفحه ۹ تا ۱۳ بفرانسه با ذکر تاریخ (طهران‌آوریل ۱۸۶۴) چاپ شده است.

در روزنامه علمیه نامی از مدیر و نویسنده و مؤسس نیست و در عنوان آن بذکر قیمت سالیانه و تک نمره و جمله (منطبعه کارخانه دولتی دار الخلافه طهران) اکتفا شده است ولی از اطلاعاتی که از خارج داریم می‌دانیم که اداره این روزنامه و روزنامه‌های دولتی وملتی هر سه در اداره علیقلی میرزای اعتضادالسلطنه بوده و در جزء اداره دارالفنون نشر میشده است اتفاقاً نمراتیکه از روزنامه علیه در دسترس نگارنده میباشد متعلق بکتابخانه دانشکده علوم معقول و منقول است و این روز نامه ابتدا جزء کتابخانه همین اعتضاد السلطنه بوده و عبارتی که پشت آن ثبت شده چنین است: ( جلد اول روزنامه علمیه که مشتمل است بر چهارده نمره داخل کتابخانه مبارکه نواب مستطاب اشرف امجد ارفع والا شاهزاده اعظم افخم اعتضادالسلطنه وزیر علوم و صنایع و معادن و تجار علیقلی میرزا دام اقباله وزید اجلاله گردید فی شهر شوال ۱۲۸۱. مهر، اعتضادالسلطنه»

در شماره اول روزنامه شرحی دائر واگذاری امر روزنامه از طرف ناصرالدین شاه باعتضاد السلطنه نوشته و از همین جا معلوم می‌گردد اداره امور روزنامه بعهده اعتضاد المطلنه بوده و مطالب روزنامه انشای مرحوم میرزا محمد حسین فروغی است ولی معلوم نیست چه کسانی مباشر طبع و نشر روزنامه بوده‌اند.

شرحی که در صفحه اول شماره اول بمنزله مقاله افتتاحی روز نامه نوشته شده بدینقر ار است چون منظور نظر كیمیا اثر اعلیحضرت قدر قدرت اقدس ظل اللهی ولینت كل ممالک محروسه ایران تربیت و ترقی ملت و دولت ورواج علم و صنعت بسیاری ارعلوم وصنایع که در ازمنه سالفه در ایران بوده و سایر دول آنرا تحصیل و تکمیل کردند یا علم و صنعتی که در این دولت ابد مدت از دول خارجه پایران نقل و تحویل شده با سایر اخبار مفیده جدیده چنانکه باید بر مردم آشکار نیست برای استحضار عموم خلایق و انتشار علوم که فواید بزرك براو مترتب است از جانب سنی الجوانب شاهنشاهی حکم محكم قدر توام باعتضاد السلطنه وزیر علوم و صنایع صادر گشت که روز نامه علمیه در هر ماهی یکمرتبه سمت انطباع یابد تا مطالعه‌کنندگان را از آن فایده و بهره کلی حاصل شود. »

ار این معتصر و از اسم روز نا نامه (علمیه) معلوم می‌گردد که مندرجات روزنامه بیشتر مطالب علمى واكتشافات جدید اروپائیان است و وزارت علوم و صنایع برای روشن نمودن اذهان ایرانیان آن‌ها را منتشر و در دسترس مردم قرار داده است. برای اطلاع بیشتری از مندرجات و مطالب روزنامه فهرست بعضی از نمرات آنرا ذیلا نقل می‌نمائیم مطالب نمره اول و دوم راجع باین است که علوم و صناعات هر وقتی از اوقات در یکی از امکنه عالم شیوع ورواج داشته بعد از مدتی بمملکت دیگر نقل شده است. مندرجات نمره سوم درباره تعیین می‌ده تاریخ و بیان سال شمسی و قمریست. از نمره چهارم در تحقیق انوار كواكب وكسوف وطلوع و غروب قمر است. مطالب نمره ششم باین عنوانست شهور دوازده‌گانه که اکنون در عرب و عجم معروفت در جاهلیت باسامی دیگر مشهور بوده و ارباب لغت در اسامی هر یك نیز اختلافی کرده. شماره هفتم راجع برصد سیارات و ثبت ریجات وجد ولی از تقویم هر شل در این شماره ترسیم شده است. و نیز صورت (تل مراغه که خواجه نصیر طوسی در آنجا رصد بسته و در مراغه مشهور برصد داغی است) در این شماره چاپ شده است. نمره هشتم عبارتست از: تحقیق ماه و روز ولادت باسعادت حضرت خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله. در این نمره جدولی ار عرض وطول جغرافی بلاد تلگرافی ایران طبع گردیده است. نمره ۱۲ که آخرین نمره سال اول روز نامه است باین سطور شروع می‌گردد: چون در روزنامه‌های سابق مکرر از سیارات و اقمار ذکر شده اما با نفراده هنور از احدی از سیارات و اقدار آن‌ها سخن نرفته است فلهذا چنان مناسب افتاد که در این نمره از احوال قمر که نیز اصغر واقرب اجرام بكره ارض و سیار تابع وی است چیزی نگاشته شود... »

این بود شمه‌ای از مندرجات یکساله روز نامه علمیه و مندر جاب سال‌های دیگر نیز بهمین نهج است. پس از انتشار هفده نمره روزنامه مدت یکسال دوچار تعطیل گردید و نمره ۱۷ که در تاریخ غره شهر ذیحجة الحرام ۱۲۸۱ قمری نشر شده بود، نمره ۱۸ آن در تاریخ چهارشنبه غره شهر محرم الحرام ۱۲۸۳ انتشار یافت و در خود روز نامه نیز اشاره باین تعطیل یکساله نموده می‌نویسد: چون مدت یکسال گذشته بجهت بعضی موانع روزنامه علمیه طبع نشده - مدتی در گفت اگر تأخیر شد - مهلتی بایست تا خون شیر شد. در کره ثانی از تاریخ محرم الحرام ۱۲۸۳ که اول سال عربست ابتدا بنوشتن آن نمودیم ۲۰ در این شماره پس از شرح مذکور می‌نویسد: «چون در روز نامه محرم آنسال اسامی شهور جاهلیت مذکور شد مناسب آمد که در این روزنامه نیز اسامی ایام هفته جاهلیت نوشته شود و ابتدا از یکشنبه باین ترتیب..... »

پس از انتشار نمره چهل و دوم مورخ غره جمادی الثانیة ۱۲۸۵ بار روزنامه دچار تعطیل گردید و نمره چهل و سیم آن در غره محرم الحرام ۱۲۸۶ قمری انتشار یافت. راجع باین تعطیل در نمره چهل وسیم اعلانی بدین قم درج است: « اعلان - چون ابتدای روزنامه علمی در ماه محرم الحرام بود و قرار شد در هر ماهی یک نمره از طبع بیرون بیاید بعد از آن مدتی نوشتن آن بتعویق افتاد چنانچه در روزنامه نمره هیجدهم عذر از تعویق آن خواسته باز بترتیب شهور نوشته شد تا اینکه این اوقات چندماهی باز از ترتیب شهور افتاد و اگر می‌خواستیم بدون ملاحظه ترتیب شهور نوشته شود از قاعده خارج بود باز لابداً ابتدا از محرم نموده بعد از این بیاری خداوند متعال و بدولت و اقبال بیروال شاهنشاهی که قرون بیشمارش در پی باد نمره بنمره ماه بماه بنوشتن و طبع آن خواهیم پرداخت. »

آخرین نمره که از روزنامه علمیه منتشر شده نمره پنجاه و سیم است و این نمره در تاریخ شنبه ۹ دیماه ۸۹۲ جلالی مطابق یوم شنبه، غر شهر شوال المکرم ۱۲۸۷ قمری انتشار یافته و از آن پس روزنامه برای همیشه تعطیل شده است. در سال مذکور علاوه بر این روزنامه، روزنامه ملتی نیز از طرف دولت تعطیل شده و عمل جراید را بعهده محمد حسنخان واگذار کرده‌اند. قسمت فارسی روزنامه علمیه بخط نستعلیق ریز و قسمت عربی آن بخط نسبتاً درشت و فرانسه آن بخط ریز مراسله‌ایست. صفحه اول هر نمره ده سطر و صفحه دوم مشتمل بر ۲۵ سطر و هر صفحه قسمت فرانه ۲۹ سطر است.

(۸۲۶) علوم مالی و اقتصاد

مجله علوم مالیه واقتصاد هر سه ماه یکمرتبه در طهران صاحب امتیازی (افخم السلطان) وموسی (واژه ناخوانا الدوله) تأسیس گردیده و شماره اول آن مربوط بیرج حوت ۱۳۰۲ و حمل و نور ۱۳۰۳ شمسی است در برج ثور انتشار یافته است. این شماره در ۸۲ صفحه بقطع وزیری کوچک با کاغذی مرغوب و طبعی زیبا در مطبعه (برادران باقر‌زاده) طبع و مشتمل بر مطالب سودمند ومفید راجع بعلوم مالی و اقتصادی و بقلم نویسندگان مبرز نوشته شده است. اسامی نویسندگانی که با مجله کمک قلمی نموده طبق صورتی که در شماره اول چاپ شده بدینقرار است: آقای میرزا سید مصطفی خان کاظمی (دبیر الملک). آقای موسی خان، سلطان محمد خان عامری. میرزا علیمحمد خان اویسی. عطاء الملک روحی نماینده سیرجان میرزا محمود خان ناصری شاهزاده خروانی. میرزا محمود خان بدر. میرزا مهدیخان دیهیمی. جمال‌زاده.

مقالة افتتاحی مجله بعنوان (مقدمه) در شماره اول چاپ و در آن بعلت طبع و انتشار مجله اشاره شده که برای مزید اطلاع عین آنرا نقل می‌نمائیم:(مقدمه - بمنه وتوفیقه - بدون تردید و تأمل بایستی تصدیق نمود که نخستین عامل مهم ترقیات عالیه و تثبیت استقلال ملیت و استوار داشتن قوائم سیاست یک ملت و مملکت مرتبط ومنوط بترقی و پیشرفت اقتصادیات است و بس. ملل حیه عالم در سایه این مقصود قادر شده‌اند که طبیعت باین عظمت را تسخیر وتدمیر نموده و در پرتو توسعه اقتصادیات توانائی حاصل کرده‌اند که قائم بالذات و مستقل الفکر زیسته اهریمن احتیاج و استیصال را زبون ومقهور فرشته استغنا و مناعت قرار داده‌اند. این استکه محیط اینگونه ملل هماره عالم نو از صنعت کار، هنر پیشه پرورش داده عطالت و بطالت که همرو فقر و استیصال و ناشی از جهل مزمن است یکسره از آندیار رخت بر بسته، فعالیت و قدرت خستگی ناپذیر آنان را در اثر اینهمه اختراعات محیر العقول و نمایشات حیرت‌انگیز متناوباً مشاهده می‌کنیم. اینک که وطن پر افتخار ما در ظل توسعه و بسط قشون بهترین عامل نهضت اقتصادیرا که تعمیم امنیت و رفاهیت توده و قاطبه است، حائز گردیده ما نیز بنوبه خود مبادرت بیک قسمت از خدمت نموده و بوسیله نشر این مجله محقر نا چیز ار خداوند متعال توفیق می‌خواهیم بلکه بتوانیم بعضی مطالعات و مطالب مهمه اقتصادی را که نافع و سودمند باوضاع مالی امروزه کشور محبوبمان بشود نشر بدهیم. من الله التوفیق وعلیه التکلان.» چنانچه از مقدمه مذکور معلوم می‌گردد مندرجات مجله بیشتر مطالب مربوط بامور مالی و اقتصادیت و ما برای مزید اطلاع خوانندگان گرام فهرست مندرجات چهار شماره سال اول رو اذیلا نقل می‌نمائیم: ترتیب استقراض دولتی در اروپا (در این مقاله انواع قرض، قرض اجباری و قرض آزاد، طرق مختلفه استقراض وقروض دائم وقروض استهلاکی بطور مشروح ذکر شده است.) مالیات‌های مستقیم ایران: (در این مقاله تاریخچه مالیات مستقیم و اقسام آن از قبیل مالیات ارضی، اصنافی، خالصجات، مالیات سر بازی با خانواری و نیز اقسام مالیات مزروعی، مالیات طواحین، مزارع ومواشی سرانه، ایلات، مراتع، مستقلات، بیوت النحل، جنگل‌ها و عوارض معافی بطور مشروح با ذکر تاریخچه هر یک بیان شده است. این مقاله دبیر الملک از صفحه ۱۶ تا ۶۱ مجله را فرا گرفته است.) وضعیت مالیه انگلیس، کلیات راجع باصول بودجه.

مندرجات شماره دوم: مالیات‌های غیر مستقیم ایران (خسروانی) دولت و خالصجات (۱-تاریخچه خالصجات دولتی ۲-کتاب رقبات ۳-اسناد خالصجات دولتی بقلم عمید الملک). مالیات‌های مستقیم ایران (میرزا رضاخان). مندرجات شماره سوم: مالیات‌های غیر مستقیم ایران، دخانیات و رسومات (خسروانی) بی اعتدالی در مالیات‌های ایران (روحی). انحصار دخانیات در مملکت ایران (نظام- الدین نوری) مکتوب از پاریس (محمد خان قزوینی) سیاست نفط در دنیا (المیمحد اویسی)

مندرجات شماره چهارم تصویب بودجه (پارلمان‌های خارجه و مجلس ایران) ثقة الدوله. مالیات تناسبی و مالیات تصاعدی (مشرف الدوله). نقره - قران. (مسعود الدولة)

شماره دوم سال اول که متعلق ببرج جورا و سرطان و اسد است در برج جوزای ۱۳۰۳ شمسی منتشر گردیده و سال اول با انتشار شماره چهار خاتمه پیدا کرده است.

سال دوم مجله علوم مالیه و اقتصاد با همان اسلوب و روش سال اول تأسیس و شماره اول و دوم آن یکجا در یک مجلد منتشر گردیده در این سال نیز مجله نفاست طبع و زیبائی کاغذ و تنوع مطالب را از دست نداده منتهی قطع صفحات قدری بزرگتر شده است. در شماره اول و دوم سال دوم تاریخ انتشار نوشته نشده ولی از بعض مقالات مندرج در آن معلوم می‌گردد که مجله در سال ۱۳۰۴ شمسی منتشر شده است. این شماره دارای ۹۶ صفحه و بعلاوه ضمیمه دارد که در آن گراور و شرح حال استاد میروا محمد خان قزوینی - محمد علیخان فروغی - فرانک ه گیرو - کلنل دو مکرمک، چاپ شده است. در سال دوم در مدیر مجله تغییری پیدا شده بدینقم که مؤسس (ابوالحسن طباطبائی - دیبا (تقة الدوله) و مدیر میر محمد حسین خان حسابی معرفی شده. مقاله افتتاحی سال دوم که تحت عنوان ( طلوع سال دوم) نوشته و در آن اشاره بتغییر مدیر مجله نموده بدینقرار است:

«طلوع سال دوم بنام خداوند بخشنده مهربان مجله علوم مالیه و اقتصاد بجهاتی که در اعلانات خود ذکر کرده در ابتدای سال دوم نتوانست در موقع خود شماره اول را بیرون بدهد و این تأخیر و او آنکه به علت منطقی کافی معلل بود موجبات خجلت کارکنان ما را در مقابل خوانندگان بدپول بدیده و اگر خوب بخواهید خوانندگان پول نده فراهم ساخت و پر واضح است در اینجا وقتی میگوئیم خوانندگان مقصود از تمامی آن‌ها نیست و بلکه منظور اکثریت از آنهاست و چون در مثل مناقشه نیست همه را بیک چوب نمی‌رانیم و‌امیدواریم در ایران نیز روزی برسد که خوانندگان در باطر‌وار صمیم قلب معتقد بپرداخت وجه آبونمان جراید و مجلات بشوند و اینکار بتدریج البته صورت خواهد گرفت. در یکماه قبل دوست محترم نویسنده اعلی حضرت آقای ابوالحسن خان دیا (ثقة الدوله سابق) مؤسس محترم مجله علوم مالیه در ضمن اینکه با یک روی خوش و با یک نوع پذیرائی‌های صمیمانه که مخصوص خودشان است بنده را برای صرف ناهار در منزل خود پذیرفته بودند پس از مذاکرات مربوط بمجله و اظهار تأسف از تأخیر طبع آن از این بنده خواهش کردند که آیا ممکن است شما مدیریت مجله را قبول کنید. این بنده با وجود تمام گرفتاری‌های کمر شکن اداری برای عشقی که بجریده و جریده‌نگاری دارم و نیز برای آرام ساختن عطشی که هر یک از نوع بشر بمعروف ساختن خود دارد و نیز اگر باور بفرمائید برای خدمت بعالم اقتصاد ومالیه مملکت و بالاخره برای اطاعت فرموده دوست عزیز بلادرنک لبیک اجابت گفتم و بهمین جهات در آخر این مقاله که نام آن (طلوع سال دوم) است امضای (محمد حسین حسابی) در جای مدیر ملاحظه خواهید فرمود آری بمدیری این مجله که فقط برای خدمت بعالم اقتصاد ومالیه مملکت تأسیس شده افتخار می‌کنم و خویشتن را خدمت‌گزار عموم کارکنان مجله می‌دانم و از حضرت باریتعالی کمک واستعانت می‌جویم که برای انجام خدمتی بعهده گرفته‌ام هدایت بصراط مستقیم فرموده فکرم را قوی وروشن و ببازوانم قوت عنایت فرماید و نیز از عامه علاقه‌مندان بترقی مجلات و ترقی امور اقتصادی مملکت و آنهائیکه نسبت بنویسنده لطف مخصوصی دارند انتظار قوی دارد باما و کارکنان مجله کمک‌های خوب بکنند چه از حیث راهنمائی و با کمک تحریری و چه از دادن انتقادات که در صورتی که با منطق وحس سلیم تحریر شده باشد باروی گشاده و بازوان باز استقبالش خواهیم نمود از رسیدن بمقصود‌امیدواری دارم چه از روی صمیمیت کار می‌کنم و بعلاوه یک عده از جوانان نخبه کاری کمک‌های ذی قیمت خود را مجانی و از روی صمیم قلب از مجله مضایقه نکرده و با ما کار می‌کنند و برای آنکه و یا کاری نکرده باشیم از ذکر اسامی آن‌ها خود داری کرده و فقط باین تشکر نامه قناعت می‌کنیم

اصولی را که مجله تعقیب خواهد کرد از اینقرار است: اولاً مسلک مجله عیناً همان است که در شماره‌های سال اول ذکر و تصریح شده. ثانیاً چون طبع شماره اول از سال دوم بتأخیر افتاد اینک این شماره فوق‌العاده را که شماره اول و دوم از سال دوم نامیده می‌شود منتشر می‌اریم. ثالثاً در مد نظر گرفته‌ایم از این ببعد در هر شماره دیر یکی از اشخاصی را که بمالیه و اقتصاد ایران خدمت بزرک کرده‌اند طبع کرده و ترجمه حال او را نیز علاوه کنیم و‌امیدواریم باین خدمت موفق شویم. رابعاً در مد نظر داریم که در آنیه هر وقت وسائل اجازه داد بر عده شمارم‌ها افروده بجای سه ماه یکبار هر دو ماه یکبار مجله را منتشر سازیم. خامساً حتی المقدور سعی خواهیم کرد انشای ما ساده و آسان باشد و غلط کمتر داشته باشد و هر یک از خوانندگان در این رمینه بما نصایح بدهند متشکر خواهیم شد. مدیر مجله علوم مالیه و اقتصاد محمد حسین حسابی. » از مقالات مفید شماره اول و دوم سال دوم یکی مقاله‌ایست بقلم (ذ. بهروز) که در آن دو فرمان یکی راجع بالغای مالیات سلمانی و حمامی مورخه شعبان ۱۲۸۳ و دیگر فرمان الغای مالیات نان و گوشت بدستور ناصر الدین شاه (این دو فرمان از روی سنگی که در طرف دست راست درب شمالی مسجد شاه طهران است استنساخ شده) آورده شده.

و دیگر مکتوبیست از پاریس که بقلم آقای میرزا محمد خان قزوینی در جواب آقای میر محمد حسین حسابی مدیر مدیر مجله نوشته شده است. (برای اطلاع از مکتوب باصل شماره رجوع شود.)

آبونمان یکساله مجله در طهران ۲ تومان و در ولایات داخله ۲۲ قران و تک شماره ۵ قران است. محل اداره مجله طهران - خیابان مولوی. تلفن نمره ۲۸۷.

از سال دوم مجله علوم مالیه و اقتصاد بیش از یک مجله که مشتمل بر شماره اول و دوم بوده منتشر نشده و برای همیشه این مجله نفیس و مفید تعطیل گردیده است بنابر این از مجله علوم مالیه و اقتصاد چهار شماره در سال اول و دو شماره در سال دوم بشرحیکه مذکور افتاد منتشر شده و بعد تعطیل شده است.

میرزا ابوالحسن خان دیبا - مرحوم دیبا ملقب به تقة الدوله چندی معاون اداره کل تجارت بود و زمانی در دربار مرحوم رضا شاه فقید خدمت می‌کرد و عاقبت مورد سوء ظن واقع گردید بشر حیکه در جراید نوشته شده در شهر ملایر مسموم و بقتل رسید. و اما مدیر مجله حسابی همان مرحوم میر محمد حسین خان حسابی است.

(۸۲۷) علیگر

ظاهر آروز نامه بنام علیگر بزبان فارسی در کلکته هندوستان منتشر شده است.

(۸۲۸) عنکبوت

روزنامه عنکبوت در تبریز بمدیری (میرزا باقر نطاق) در ششم خرداد ۱۳۰۴ شمسی امتیار آن از تصویب شورایعالی معارف گذشته است. مرحوم تربیت در فهرست جراید آذربایجان صفحه ۴۱۲ درباره روز نامه عنکبوت می‌نویسد: « عنکبوت روز نامه هزلی هفتگی منتشر در تبریز با چاپ سربی مصور بمدیریت باقر نطاق در ۵- ۲۰۱۳۴۳ از شرح مذکور معلوم می‌شود این روزنامه لااقل برای مدت دوسال منتشر می‌شده ولی متأسفانه نگارنده نمونه از آنرا در دست ندارد. در شماره ششم سال دوم مجله عرفان چاپ اصفهان، مورخ ۲۲ دیماه ۱۳۰۵ شمسی می‌نویسد:

روزنامه عنکبوت بایست امرور پس از توقیف‌های متوالی رسید از تجدید انتشار آن خوشوقت گشتیم. »

آقای باقر نطاق مدیر روزنامه عنکبوت روزنامه‌های دیگری باسم شمال غرب وطلیعه سعادت در تبریز منتشر نموده است.

(۸۲۹) عنقا

مجله عنقا در شهر اصفهان بمدیر مسئولی (شیخ اسد الله گلپایگانی. ایزد گشب) تأسیس و شماره اول آن در ۱۸ صفحه بقطع کوچک خشتی در مطبعه سربی (شرکت امامی) طبع و در اول فروردین ۱۳۰۵ شمسی مطابق پنجم رمضان ۱۳۴۴ قمری منتشر شده است. با اینکه امتیار مجله عنقا در تاریخ ۲۴ تیر ۱۳۰۴ شمس از تصویب شورای عالی معارف گذشته ولی انتشار آن تا فروردین سال بعد بتأخیر افتاده است.

مجله عنقا هر ماه شمسی یکمرتبه طبع و توزیع می‌شده ولی دوره سالیانه آن چنانکه در عنوان مجله نوشته شده ده شماره بوده است محل اداره: اصفهان کوچه مسجد علی. منزل شخصی مدیر. عنوان تلگرافی: عنقا. وجه اشتراک مجله: سالیانه ۳۰ قران. خارجه ۳۵ قران. ششماهه ۲۰ قران رنجبران و ارباب معارف مخصوصاً معلمین مدارس و شاگردان خمس آبونه تخفیف داده می‌شود. قیمت اعلان و لوایح خصوصی با دفتر اداره است. تک نمره دو قران.

عنقا بقسمیکه در عنوان هر شماره معرفی شده مجموعه‌ایست علمی - اخلاقی - ادبی فکاهی - اجتماعی ولی بیشتر مندرجات آن مطالب اخلاقی و ادبی و فلسفی است. فهرست مندرجات شماره‌های اول سال اول و دوم مجله که ذیلا نقل می‌کنیم مطلب را بخوبی آشکار می‌نماید. فهرست مندرجات شماره اول: در اطراف عنقا - سیمرغ - قسمت فلسفی تأثیر نوابغ و شعرا در اجتماع - دیانت و لزوم آن - اثر لافونتن (خورجین). فهرست مندرجات شماره اول سال دوم: جمال چیست؟ چرا ما‌اشیاء جمیله را دوست داریم؟ شرح حال فیلسوف اعظم ملاصدرا - فواید روره با کشف یک حکمت از احکام اسلامی قصیده فلسفی و اخلاقی.

سرلوحه مجله عبارت از خورشید تا با نیست که از پشت کوه بیرون آمده و در بالای آن فره وهر با دو بال کشیده قرار گرفته و در زیر این سرلوحه اسم مجله بخط نستعلیق نوشته شده است. طبق نامه که مدیر مجله در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۱۹ شمسی بنگارنده این سطور مرقوم فرموده و مشتمل بر قسمتی از شرح حال خود و توضیحاتی در باره انتشار مجله عنقا می‌باشد، رویهمرفته ۱۲ شماره ار این مجله بیشتر منتشر نگردیده و مجله برای همیشه تعطیل گردیده است. از این دوازده شماره، ده شماره آن متعلق بال اول و دو شماره مربوط بسال دوم مجله است. شماره اول سال دوم در فروردین و شماره دوم در اردیبهشت ۱۳۰۶ شمسی منتشر گردیده است. چند تن از شعرای اصفهان اشعاری در تأسیس و انتشار عنقا سروده که بعضی از آن‌ها را از شماره اول مجله نقل مینمائیم. آقای عبدالحسین همت یار سروده‌اند:

تعالی الله تعالی الله که عنقا
چوشمس از قاف دانش شد هویدا.
 
برای سال طبعش گفت (نیکو)
دل سیمرغ شد تاریخ عنقا.
 
۱۳۴۴
 

آقا محمد جعفر رجائی قطعه سروده که چند شعر آخر آن چنین است:

گر بپرسی از مدیر آن بود نامش اسد
بوعلی سینای ثانی مولدش گلپایگان
 
خواستم تاریخ نشر این مجله از خرد
تا دری آید بکف از بحر طبع بیکران
 
بلبل طبع رجائی در میان آورد سر
گفت یا بشری شده عنقا هویدا در جهان
 

مدیر مجله نیز برای مجله خود ماده تاریخ زیر را سروده است:

بر جهالت چیره آمد جیش علم
همچو اور آبتین بر پیور اسب.
 
شد بقرن بیستم عنقا پدید
بهر تار بخش سرود ایزد گشب.
 
سال شمسی در نظر بگرفت شمس
گفت (مرغ کوه دل) او را فحسب.
 
۱۳۰۵
 
شیخ اسدالله ایزد گشسب. اسدالله ایزد کشب اصلاً گلپایگانی ولی ساکن

اصفهان بود. تخلص شعری او شمس نام خانوادگیش ایزد گشب است. کلمه گشسب بمعنی اشراق است چون گشبی اشراقی را گویند و بمعنی پرست هم هست پس ایزد گشت بمعنی ایزد پرست می‌باشد. مرحوم شیخ اسدالله در سال ۱۲۶۲ شمسی در گلپایگان بدنیا آمده و پس از سکونت در اصفهان بکسب فضایل و معلومات فارسی و عربی رداخته و نزد فضلای عصر بتحصیل علوم معقول و منقول اشتغال ورزیده تا اینکه در علوم دین موفق بتحصیل اجازاتی گردیده است. مدتی در فرهنگ اصفهان بمدیری دبستان حکمت و چندی هم دبیر دبیرستان‌ها بود مرحوم ایزد گشسب مردی وارسته و دارای فضایل اخلاقی و در سلمک تصوف بمقام مرشدی رسیده بود وی از پیروان حاج ملا سلطانعلی گنابادی و در اصفهان اداره این سلسله بعهده او یعنی شیخ گنابادی‌ها بود وفاتش در شب جمعه ۵ جمادی الاول ۱۳۶۶ قمری در اصفهان اتفاق افتاد و جنازه او را در تخت فولاد بخاک سپردند.

وازوی فرزند برومندی باقیمانده که در دانشکده حقوق تحصیل می‌نماید. مرحوم ایزد گشسب علاوه بر انتشار مجله عنقا چند رساله و کتاب نیز تألیف و منتشر نموده است: ۱- نور الابصار در احوالات نور علیشاه اصفهانی. ۲- جذبات الهیه که منتخبی است از دیوان شمس تبریزی. ۳ شمس التواریخ ۴- نامه سخنوران اسامی مؤلفات‌ایشان را به تفصیل در کتاب رجال اصفهان ذکر کرده است.

(۸۳۰) عهد آزادی

در کتاب تاریخ ادبیات معاصر تألیف آقای رشید یاسمی اسم روزنامه عهد آزادی در جزء سایر جراید ذکر شده و نگارنده بیش از اینهم از آن اطلاعی ندارم.

(۸۳۱) عهد انقلاب

روز نامه عهد انقلاب بصاحب امتیازی و مدیر مسئول ) میرزا آقاخان همدانی ) در طهران تأسیس و در سال ۱۳۳۳ قمری منتشر شده است. روزنامه عهد انقلاب دنباله روزنامه عصر انقلاب است که پس از توقیف روزنامه مذکور در کابینه عین الدوله بنام عهد انقلاب منتشر گردیده. توضیح مطلب اینکه پس از انتشار شماره ۲۹ سال اول عصر انقلاب مورخ چهارشنبه ۱۸ رجب ۱۳۳۳ قمری که در آن مقاله تحت عنوان ) اسلام و وضعیت کنونی دنیا - عثمانی و جنگ ( نوشته شده، روزنامه مدتی توقیف و مجدداً در تاریخ سه شنبه ۱۰ ذیقعده ۱۳۳۳ قمری مطابق ۲۹ سنبله و ۲۱ سپتامبر ۱۹۱۵ میلادی بنام عهد انقلاب چاپ و منتشر شده و بنابر این شماره اول عهد انقلاب در تاریخ سه شنبه ۱۰ ذیقعده ۱۳۳۳ قمری توزیع گردیده است.

مقاله افتتاحی این شماره تحت عنوان (سیاس یزدان پاک) و خلاصه آن چنین است: « در این ایام تیره و تار سپاس بردان را که مجدداً قلم را بدست ما داده و ما نیز تا زنده‌ایم از ایران وطن خود در این عهد انقلاب فرو‌گذاری نمی‌کنیم. توقیف عصر انقلاب در کابینه شوم عین الدوله که طرفدار روس و انگلیس است و جز حقیقت کوئی مخالفت با عین الدوله از همان اول چیز دیگری نمی‌نوشت و از اینرو عین الدوله که معتقد بود روز نامه‌ها چه حقی دارند در سیاست دخالت کنند روزنامه عهد انقلاب را توقیف نمود ولی بجای آن عهد انقلاب با همان مرام وملک بجای روز نامه توقیف شده منتشر می‌شود گرچه از سابق امتیاز عهد انقلاب را داشته‌ایم ولی این مدت بواسطه کسالت مدیر و برخی موانع دیگر انتشارش بتأخیر افتاده و اکنون منتشر می‌گردد. » هما قسم که یاد‌آور شدیم این شماره، شماره اول عهد انقلاب و شماره ۳۰ عصر انقلاب است

محل اداره وقیمت اشتراک وقطع روزنامه عموماً مانند پیش یعنی مثل روزنامه صر انقلاب می‌باشد و بنابر این برای اطلاع از خصوصیات روز نامه بحرف عین کلمه عصر انقلاب مراجعه. شود تنها تغییری که در روزنامه داده شده روز‌های انتشار است یعنی عهد انقلاب روز‌های سه شنبه و جمعه نشر می‌شده است. نگارنده فعلا تا شماره ۱۱ - ۴۰ این روزنامه را که در تاریخ ۱۵ عقرب توشقان مطابق دوشنبه ۲۹ ذیحجه ۱۳۳۳ قمری منتشر گردیده در دست دارم روزنامه عهد انقلاب پس از مدتی تعطیل و بشرحیکه جداگانه ذکر خواهیم کرد مجدداً منتشر شده است.

پس از آنکه روزنامه عهد انقلاب مدتی تعطیل بود مجدداً بصاحب امتیازی (میرزا آقا خان فریور) و نگارندگی آقای (سعید نفیسی) در طهران در سال ۱۳۰۲ شمسی منتشر شده است.

پس از آنکه شماره اول روز نامه‌امید بمدیری آقای (سعید نفیسی) در تاریخ سه شنبه ۱۱ سرطان ۱۳۰۲ انتشار یافت روز نامه توقیف گردید و بجای شماره دوم روزنامه‌امید روز نامه عهد انقلاب منتشر گشت و لذا این شماره عهد انقلاب، شماره دوم می‌باشد. پس از این توضیح بذکر خصوصیات روز نامه عهد انقلاب می‌پردازیم هما قسم که یاد‌آور شدیم عهد انقلاب بصاحب امتیازی میرزا آقاخان فریور که همان مبرزا آقا خان همدانی است و بمؤسسی و نگارندگی آقای سعید نفیسی در طهران منتشر شده و شماره اول آن که دوم‌امید است در چهار صفحه بقطع بزرگ در مطبعه بوسفور شعبه ۳ چاپ و در تاریخ پنجشنبه ۱۳ سرطان ۱۳۰۲ مطابق ۲۰ ذیقعده ۱۳۴۱ قمری ه ژوئیه ۱۹۲۳ میلادی منتشر گردیده. قیمت اشتراک روز نامه: ایران هشت تومان خارجه به تومان قیمت هر شماره هشت شاهی محل اداره طهران خیابان علاء الدوله اداره شفق سرخ. طرز انتشار آن هفته دو روز روزهان سه شنبه و پنجشنبه بوده است.

سرمقاله شماره اول آن تحت عنوان (یغاگری بلدیه طهران) بدینقسم شروع می‌گردد: همه چیز در این مملکت موضوع خود را از دست می‌دهدم ادارات و مؤسسات عمومی وسیله استفاده اشخاص می‌شوند..... »

پاورقی روزنامه که در صفحه سوم چاپ شده ترجمه قطعه (ژارژای نزد خدا. اثر الفونس دوده) می‌باشد. در صفحه چهارم علاوه بر اخبار خارجه مطالبی ار مطبوعات ایران نیز نقل شده است. پاورقی شماره چهارم روزنامه ترجمه ) آخرین درس اثر - الفونس دوده ) است. سرمقاله‌های روزنامه عهد انقلاب عموماً یعلم آقای سعید نفیسی و بامضای‌ایشان است. نگارنده فعلا تا شماره هفت عهد انقلاب مورخ سه شنبه اول اسد ۱۳۰۲ مطابق نه ذیحجه ۱۳۴۱ را در دست دارم.

برای اطلاع بیشتری از روزنامه عهد انقلاب و شرح حال آقای سعید نفیسی و میرزا آقاخان فریار رجوع شود بجلد اول کتاب کلمه‌امید و مجلدات سوم و چهارم کتاب ذیل کلمات (شرق) وعصر انقلاب.

(۸۳۲) عهد ترقی

مجله عهد ترقی در طهران بمدیر مسئولی (ح. ر) و بهمت (جمعی از معارف پروران) تأسیس و در سال ۱۳۳۳ قمری منتشر شده است. شماره اول مجله عهد ترقی در ۲۰ صفحه بقطع وزیری کوچک طبع و در تاریخ غره شعبان مطابق ۲۴ جوزا ۱۳۳۳ قمری انتشار یافته. قیمت اشتراک مجله: طهران یکساله ۱۲ قران ششماهه هفت قران. ولایات یکساله ۱۵ قران ششماهه ۸ قران عنوان مراسلات: خدمت مدیر مسئول عهد ترقی اداره روزنامه نوبهار. تک نمره یکقران.

عهد ترقی مجله‌ایست ماهیانه و روی جلد آن علاوه بر اسم مجله (عهد ترقی) وسال تأسیس (۱۳۳۳) و فهرست مندرجات، تصاویری از اختراعات عصر جدید از قبیل ، تلفون هواپیما، خط آهن و غیره رسم شده است. برای اطلاع از نوع مندرجات و سبک مجله بهتر آنست مقاله افتتاحی آنرا که در صفحه اول شماره اول چاپ شده عینا نقل نمائیم: «باسمه. مقصد ما. »

بچه کار آیدت ز گسل طبقی
از گلستان من ببر ورقی
 
گل همین، پنج روز و شش باشد
وین گلستان همیشه خوش باشد
 

آغار سخن بنام یکتا خداوندی شروع نموده که ناطقه بما عطا فرموده تا بتوانیم بگوئیم. این حکم کلی و عمومی است که در دنیا هر موجودی بفراخور حال خویش بسایر موجودات و مخلوقات خدمت می‌نماید. در حوزه اجتماعی هم بدین منوال هر کس را آنچه در خور امکان آید از دیگران مضایقه ننماید، دست بدست هم داده امور دنیوی را از پیش می‌برند. اهم این خدمات که شخص می‌تواند بهموطنان و برادران خود بکند توسعه و انتشار معارف در آن مملکت می‌باشد. مسأله معاوف را اهمیت باندازه‌ایست که ما را یارای بیان فواید و منافع آن نیست. همینقدر می‌توانیم بگوئیم ترقی و تعالی هر مملکت، ثروت و دولت هر ملت بسته بمعارف است..... یکی از وسانای که بیشتر بتوسعه معارف كمك می‌كند طبع و توزیع اوراق و مجلات بین مردم می‌باشد زیرا آنانکه فراغتی ندارند که تحصیل نمایند و در کودکی‌ایشان را میسر نشده بخوبی دانش آموزند این مجلات و اوراق از چگونگی معلومات بطوریکه اسباب کسالت نگردد بیان می‌نماید و می‌توانند از آن بهره وافی ببرند اوراق فقط منحصر بروزنامه‌های پلتیکی و اخباری نیست بلکه مجلات علمی هم لازم است. پس بحکم این مقدمات بنام یزدان پاك و خواجه لولاك محمد بن عبدالله صلى اله علیه و آله و باستعانت شاهنشاه معرفت خواه دل آگاه سلطان احمد شاه قاجار که دانش دوست و خود دانا بمعلومات امروزی است. ما یك مشت جوانان ایرانی که بفراخور حال خویش خدمتی از این بیش نتوانیم کرد، قدم در میدان همت گذارده و بطبع و توزیع این مجله همت می‌گماریم. مجله ما ( عهد ترقی ) مجله‌ایست علمی، ادبی، صنعتی، تاریخی، جغرافیائی، ‌بندی اخلاقی و مصور که برادران را از این معلومات می‌آگاهاند. شربت دانش و بینش را بآنان می‌چشاند، در ترویج زبان پارسی جدیتی بخصوص دارد وحتى القوه در احیای آن ساعی است چون در این اوان نسوان محترم پا بدایره معارف نهاده‌اند قسمتی را راجع بخانه داری، نگاهداری اطفال وسایر امور زنانگی نموده است. علاوه بر این‌ها امتیازی که دارد آنکه شرح احوال نامیان بزرك و دانشمندان سترك را در هر شماره در قسمتی بیان می‌نماید و صفحاتش را بتصویر آنان مزین می‌ارد. مجله مارا مسلك بیطرفی است و در امور سیاسی هیچگونه مداخله ندارد تنها مقصدش نشر علم و معارف است و یگانه نیتش اطلاع بر اوضاع معلومات وصنایع کسانیکه بخریداری این مجله همت می‌گمارند در آخر کتابی دارند که کلیاتی از علوم و صنایع می‌باشد. ‌امید واریم بهمت برادران ایرانی نژاد و مسلمانان پاک نهاد این مجله در طرق ترقی روان و از عهده ایفای آن برآید. »

پس از سرمقاله مذکور، مقاله دیگری بعنوان (قرون معروفه تاریخی) درج شده است.

فهرست مندرجات هر شماره در پشت جلد مجله چاپ شده. فهرست مندرجات شماره اول از این قرار است: مقصدما - قرون معروفه تاریخی حضر ترعه سویس - اسفنج وطریقه صید آن - آسمان پیمانی - ادبیات (رارع). مردن اطفال وجلو‌گیری از آن - میزان الرطوبه کاغذی - اسرار فنیه - تراجم مشاهیر (اراگو).

فهرست مندرجات شماره دوم موازنه اروپائی - شکار در عالم حیوانات - آسمان پیمائی - ادبیات ( نعم الانقلاب ). راجع بنسوان - مردن اطفال و جلوگیری از آن - فنون وصنایع - بقای روح مردن قدم در زندگی حقیقی گذاردنست.

هما نقسم که قبلاً اشاره کردیم مجله عهد ترقی بهمت جمعی از معارف دوستان تأسیس شده و در شماره اول اسمی از مدیر و صاحب امتیاز مجله نیست ولی در شماره دوم در پایان ص صفحه آخر در جائیکه شرحی بعنوان (اعتذار) نوشته امضای (ح. ر) بنام مدیر مسئول دیده می‌شود و این امضا می‌رساند که علامت اختصاری نام مدیر مسئول مجله (ح. ر) است. در شماره اول مجله پروین که ذکری از این مجله نموده نوشته است مجله عهد ترقی راهیئتی از معارف پروران در طهران منتشر نموده‌اند.

شماره دوم مجله در غره رمضان مطابق ۲۲ سرطان و شماره سوم در غره شوال مطابق ۲۱ اسد ۱۳۳۳ قمری بهمان سبک و قطع شماره اول منتشر گردیده است محل اداره مجله: اداره روزنامه نوبهار - عنوان مراسلات: خدمت مدیر مسئول عهد ترقی اداره نوبهار. طهران. شمار مجله که در هر شماره روی جلد آن چاپ شده این شعر معروف است: « کسب کمال کن که عزیز جهان شوی.) محل طبع مجله مطبعه سربی کلیمیان طهران. و هر صفحه مجله مشتمل بر دوستون است. برای اطلاع ار قسمت ادبی مجله این چند شعر اثر طبع پر تورا که در شماره دوم بعنوان (نعم الانقلاب ولو علینا) چاپ شده نقل می‌نمائیم:

بننگ آمد دلم زین وندگی‌ای مرک تعجیلی
ز یک رنگی بجان آمد تحمل چرخ تبدیلی
 
مرا جسمی است چون گاه ولی بار غمم کوهی
فزونتر طاقتی نبود مرا‌ای غصه تقلیلی.
 
ستم بر خستگان تا چند ایگردون دون پرور
زنیکی لفظ ماندی در جهان از جور تعطیلی
 
چان این آتش غم را بدل پنهان کنم یارب
زبان را نیست یارانی بده ایخامه تفصیلی
 
علاج غم مگر از عشق جوید پرتو محزون
که جور یار به کز روزگار ایعشق تکمیلی
 

(۸۳۳) عهد تجدد

روزنامه عهد تجدد در سال ۱۳۰۲ شمسی در طهران بطور روزانه تأسیس و منتشر شده است.

(۸۳۴) عهد جدید

در سال ۱۲۹۴ شمسی روزنامه عهد جدید در طهران بطور هفتگی تأسیس و منتشر شده است.

حرف الغین

(۸۳۵) غربال

امتیاز روزنامه غربال در طهران بمدیری ) غلامحسین خان (نوری) در تاریخ قوس ۱۳۰۳ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشته است. نگارنده تاکنون نمونه این روزنامه را بدست نیاورده ولی ظاهراً بطور هفتگی منتشر شده است.

(۸۳۶) غرب ایران

روز نامه غرب ایران در ذیحجه ۱۳۳۵ قمری در شهر کرمانشاه تأسیس و منتشر شده است. در شماره ۳۷ سال نهم روزنامه وطن مورخ سه شنبه ۲۸ ذیحجه ۱۳۳۵ قمری شرحی راجع بطلوع روزنامه بدینقم نوشته است: «طلوع - جریده فریده غرب ایران که بتازگی در کرمانشاهان بطبع می‌رسد با اسلوبی و نگارشاتی محکم شماره اول آن باداره رسیده است و عالم معارف غرب را روحی تازه بخشیده ما موقعیت کارکنان آن اداره محترم را همیشه مسئلت می‌نمائیم. »

(۸۳۷) غرب ایران

بغیر از روزنامه غرب ایران که در کرمانشاهان منتشر می‌شده روزنامه دیگری بهمین نام در طهران در سال ۱۳۰۲ شمسی تأسیس و هفته دوبار منتشر شده است.

(۸۳۸) فرش

روز نامه غرش در شهر اصفهان بمدیری آقای (محمد باقر تویسرکانی) در سال ۱۲۹۹ شمسی تأسیس و بطور هفتگی منتشر شده است.

(۸۳۹) غیرت

روز نامه غیرت با طبع ژلاتینی در سال ۲۰- ۱۳۱۹ قمری در طهران بوسیله یک انجمن سری تأسیس و منتشر شده است. اعضاء عمده این انجمن که بر علیه‌امین السلطان شده عبارت بودند از شیخ عبدالعلی موبد، میرزا محمد علیخان، حاج میرزا حسن رشیدیه و شیخ یحیی کاشانی - در حقیقت روزنامه غیرت ارگان این انجمن سری بوده است. از انجمن مذکور در ذیل روزنامه ایران امروز، در جلد اول کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران نیز ذکری بمیان آمده است.

(۸۴۰) غیرت کربلا

روزنامه غیرت کربلا در شهر کربلا بزبان فارسی تأسیس و در سال ۱۳۳۴ قمری منتشر شده است. گرچه در این روزنامه اسمی از مدیر و نویسنده آن در بین نیست ولی در عنوان آن در زیر عنوان مکاتبات نوشته است: «سالن استخبارات حاجی میرزاعلی شیرازی مدیر مظفری، و چون بشرحیکه بعداً در حرف میم کتاب ذیل روزنامه مظفری یاد‌آور می‌شویم که مدیر مظفری بخارج ایران تبعید گردیده و در سال مذکور در کربلا و نجف بوده و مخصوصاً که نامبرده با انگلیس‌ها که مسبب تبعید او بوده شدیداً خصومت داشته و این روزنامه نیز بر علیه سیاست انگلستان در جنک بین‌الملل اول است لذا احتمال قو می‌رود یعنی بطور قطع مدیر و نویسنده روزنامه غیرت همان آقای میرزا علی آقا شیرازی مدیر مظفریست بهر صورت خصوصیات روزنامه غیرت چاپ کربلا بدینقرار است:

شماره سوم روزنامه غیرت بشکل کتابچه چهار صفحه‌ای بقطع خشتی که صفحه اول و چهارم آن سفید و دو صفحه داخل یعنی صفحات دو وسه با چاپ سنگی مطلبی بخط ریز نستعلیق و درهم و برهم طبع و در تاریخ اول رجب ۱۳۳۴ قمری منتشر شده در عنوان روزنامه علاوه بر اسم روزنامه ( غیرت کربلا ) و تاریخ انتشار آن، در یکطرف قیمت اشتراک ود طرف دیگر خصوصیات دیگر روز نامه چاپ شده و اما قیمت اشتراک بدینقسم است: مادام العمر سالانه ششماهه در تمام ممالک اسلام خواندن و فهمیدن و در راه خدمت اسلام و بقای استقلال دولت ایران بجدیت و راستی قدم زدن در ممالک خارجه - حفظ مراتب ایرانیت. قیمت تک نمره بعد از خواندن بدیگری دادن این قیمت اشتراک روزنامه است و اما خصوصیات دیگر روزنامه: محل اداره کر بلای معلی - در میدان. عنوان مکاتبات: سالمون استخبارات – حاجی میرزا علی آقا شیرازی مدیر مظفری. عنوان تلگرافات: کربلا - مظفری.

در زیر عنوان روزنامه چند شعر و یکسطر نثر بدین قرار نوشته شده. اشعار:

‌های... با ناموس مردان وطن. دست غیر آلوده دامان وطن. مادر مظلوم ما ایرانیان. گوید او با نوجوانان وطن. هـان بی‌ناموس فرزندان من. دست غیر آلوده بر دامان من.

قسمت نثر: « این ورقه در این ایام که یوم الامتحان است بیادگار خدمت خدام و خیانت خائنین که هر یک در موارد خود امتحان داده‌اند طبع می‌شود. »

روزنامه غیرت در مطبعه سنگی بخط خیلی ریز و درهم برهم ولی بقسمیکه مندرجات آن بخوبی قرائت می‌شود طبع شده و با اینکه بیش از دوصفحه نیست و هر صفحه آن مشتمل بر دوستون می‌باشد، مطالب آن زیاد و علاوه بر آنچه در متن نوشته در حواشی صفحات نیز مطالبی بخط ریز چاپ شده است. منظور از تأسیس و نشر روزنامه غیرت تحریک ایرانیان بر علیه مقاصد استعمار طلبانه روس و انگلیس در ایران و عراق و بخصوص در کربلا و نظیر روزنامه انتقام بوده است.

مندرجات روزنامه بیشتر مقالات مهیجی است که بمنظور بیداری ایرانیان و طرفداری از دولت مسلمان عثمانی در جنگ بین‌الملل نگاشته شده و در همین شماره نمونه مقاله‌ایست بقلم یکی از سیاسی دان‌های نجف تحت عنوان: ( در کار‌های امروز اشخاص جدی راستگو لازم است، و نیز تحت عنوان ( نصر من الله وفتح قریب و بشر المؤمنین ( اخبار شکست انگلیس‌ها را در تنگه داردانل و محاصره کوت العماره که چهار ماه و بیست روز طول کشیده و اخبار فتح این نواحی بدست عثمانیان و اعراب درج شده است. و خلاصه اینکه منظور اصلی از نشر این روزنامه درج اخبار تبلیغاتی عثمانی‌ها و متحدین آن‌ها بوده است. از روز نامه غیرت کربلا فعلا تا شماره همین سوم در دست است و جای تعجب است که با اینکه مطالب روز نامه زیاد و خیلی ریز نوشته شده چرا دو صفحه آن سفید گذاشته و چاپ نشده است. شرح احوال میرزا علی آقا شیرازی مدیر مظفری بتفصیل در حرف میم کتاب در ذیل روزنامه مظفری ذکر خواهد شد.

حرف الفاء

(۸۴۱) فارس

روزنامه فارس در شهر شیراز بمدیری مرحوم میرزا آقا فرصت (فرصت الدوله شیراری) تأسیس و در سال ۱۳۳۱ قمری منتشر شده است. شماره اول روزنامه در آغاز جمادی ۱۳۳۱ قمری و شماره‌های ۴، ۵، ۶، ۷ از سال پنجم آن در برج اسد و شماره‌های ۸، ۹، ۱۰ این سال روزنامه در برج سنبله و شماره‌های ۱۱، ۱۲ آن در برج میزان و شماره‌های ۱۳، ۱۶ آن در برج قوس سال ۱۲۹۹ شمسی انتشار یافته و بهمین جا دوره روزنامه فارس خاتمه پیدا کرده است. روزنامه فارس مدتی تحت نظر آقای فضل الله خان بنان منشی قنسولخانه در شیراز اداره می‌شده است.

در پاورقی روزنامه فارس کتاب (اشعه شعاعیه) تألیف آقای میرزا محمد حسین شعاع الملك كه تذکره‌ایست از حالات شعراء معاصر و اشعار منتخبه آن‌ها و کتاب (رهنمای جوانان) تألیف دکتر استال امریکائی ترجمه آقای پرتو شیرازی بطبع رسیده است. لازم است یادآور شویم که روزنامه که مرحوم میرزاتقی خان کاشانی در شیراز بزبان فارسی و عربی منتشر نموده بنام (الفارس) بوده و بعضی مانند مرحوم برون اشتباهاً آنرا بنام (فارس) ضبط کرده‌اند. و ما در جلد اول کتاب بتفصیل از رورنامه الماری گفتگو نموده‌ایم.

فرصت الدوله شیرازی - میروا محمد نصیر حسینی ملقب بمیرزا آقا ابن میرزا جعفر ابن می‌را كاظم ابن الحکیم میرزا نصیر. فرصت در سال ۱۲۷۱ در شیرار متولد شدم و از آغاز عهد بلوغ تا مدتی علوم متداول عصر خود را از قبیل نحو وصرف و منطق وحكمت وحساب و هندسه و اصطرلاب فرا گرفته تا اینکه ادیبی کامل و اریبی فاضل گردیده است. استادش شیخ مفید در حق او می‌فرماید.

فرصت آن شمع جمع اهل هنر
که ندارد قرین زنوع بشر
 
فیلسوفان دهر را شاید
که از فضل و هنر شود رهبر
 

اکثر تحصیلات آنجناب نزد شیخ بزرگوار مفید بوده و علاوه بر علوم مذکور خامه‌اش در فنون صورتگری سحر آفرین است وی در جایی از تألیفات خود می‌نویسد که مدار معیشتم از تناشی است و گرنه هرگز از اعیان و اشراف مراسودی نیست. نام بعضی از تألیفات او بدین قرار است: کتاب دریای كبیر. اشكال المیزان. بحور الالحان. منشآت نشر. دیوان اشعار قریب ده هزار بیت از قصاید و غزلیات و ترجیعات و مسمطات و رباعیات. دیگر آثار عجم.

(۸۴۲) فارسنامه

در سالنامه ۱۴ - ۱۳۱۵ فارس می‌نویسد: « در سال ۱۳۰۳ شمسی آقای (حشمت الممالك ) مؤسس جریده گفتار راست روزنامه فارسنامه را در شیرار منتشر ساخت. » در فهرست امتیازات جراید و مجلات ضمیمه شماره ۷ و ۸ سال دوم مجله تعلیم و تربیت می‌ نوید در ۴ قوس ۱۳۰۳ متیاز روزنامه فارسنامه بآقای حسنعلیخان حشمت الممالك در شورایعالی معارف تصویب گردید.

و این روزنامه فارسنامه غیر از روزنامه پارسنامه است که در شیراز در سال ۱۳۰۴ شمسی بمدیری آقای حسام‌زده پازارگاد مدیر خورشید ایران تأسیس و منتشر گردیده و ما از روزنامه پارسنامه در جلد دوم کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران گفتگو کرده و برای آن عنوان علیحده قرار داده‌ایم.

(۸۴۳) فرج بعد از شدت

روزنامه فرج بعد از شدت در اصفهان بمدیری (آقا میرزا نور الدین مجلسی) تأسیس و در سال ۱۳۲۵ قمری منتشر شده این روزنامه در چهار صفحه بقطع وزیری بزرگ در مطبعه سنگی فرهنک واقع در بازار سراج‌های اصفهان طبع و ماهیانه سه نمره یعنی هر ده روز یکمرتبه توزیع شده است.

شماره اول روزنامه فرج بعد از شدت در شهر شعبان ۱۳۲۵ قمری انتشار یافته و پس از انتشار سه شماره بعلت تأسیس انجمن بلدیه در اصفهان اسم روزنامه تبدیل به (انجمن بلدیه و فرج بعد از شد)ت گردیده است. راجع باین تغییر اسم شرحی در شمار مچهارم روزنامه مورخ رمضان ۱۳۲۵ قمری ذکر نموده که برای توضیح مطلب عین آنرا ذیلا نقل می‌نمائیم.

«چون این جریده ابتدا باسم فرج بعد از شدت موسوم شد و بعد از بطبع رسیدن نمره اول آن انجمن مقدس بلدیه اصفهان بکوری چشم دشمنان و مستبدین بر پا شد و چون این بنده عضویت در آن انجمن داشتم اعضای انجمن مقدس که تمام از علما و از بزرگان و اعیان و اشراف می‌باشند و همچنین رئیس انجمن مقدس آقای وتیق الملک تکلیف فرمودند که چون از این تاریخ ببعد این انجمن مقدس لابد باید جریده مخصوص داشته باشد که آنچه مذاکره می‌شود همه روزه در انجمن در آن جریده درج شود لهذا بهتر این است که این جریده موسوم با نحمن بلدیه شود از اینجهت اسم آن را انجمن بلدیه قرار دادیم و آنچه راجع بآبادی مملکت و ترقی ملت است باسم فرج بعد از شدت درج شود لهذا ابتدا می‌کنیم با نجمن بلدیه روز سه شنبه سلخ شعبان... »

در شماره پنجم نیز اسم (انجمن بلدیه فرج بعد از شدت) برای روزنامه محفوظ مانده ولی از شماره شش فرج بعد از شدت اراسم روزنامه حذف و روزنامه تنها بنام (انجمن بلدیه) منتشر شده است. بنا بر این روزنامه فرج بعد از شدت باین نام بیش از سه شماه منتشر نگردیده و شماره چهار و پنج باسم انجمن بلدیه و فرج بعد از شدت انتشار یافته و از شماره ششم ببعد منحصراً باسم (انجمن بلدیه) منتشر شده است. برای اطلاع ار شماره ششم ببعد باید بجلد اول کتاب ذیل انجمن بلدیه مراجعه شود. مندرجات فرج بعد از شدت بیشتر مقالاتیست بقلم مدیر روزنامه راجع بخوابد مشروطیت ومضار استبداد و از شماره چهار بعد که روز نامه ارگان انجمن بلدیه شده بیشتر مندرجات روز نامه مذاکرات و احکام انجمن بلدیه می‌باشد.

مقاله افتتاحی روز نامه که در آن اسامی بعضی از جراید آن ایام ذکر شده بدینقرار است: احمد بیحد و ثنای بیعد مر خداوندیرا سزد که حبل المتین اسلام را بمجلس ملی محکم گردانید و ندای عدالت از صور اسرافیل دمید تا سرمایه دانش بگوش اهل معارف رسید و کوکب دری را بخانه شرف کشانید تا ندای وطن را بگوش اهل تربیت رسانید واهل دانش را بر فواید عامه داشت تا پرورش ابنای وطن را بهتر از جهاد اکبر دانند و وصف الجمال شرأفت را بشر یا رسانند و انسان را از میان تمام مخلوقات برگزید و او را بعقل و علم از سایر حیوانات برتری داد و در حقش ولقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم فرمود و مشرف بتشریف ولقد کرمنا بنی آدم نمود و بعضی را برتری و شرف داد بسایرین بواسطه علم و در حق آن‌ها فرمود هل‌یستوی الذین یعلمون والذین لا یعلمون و هم چنین فرمود...... »

مقاله مذکور فهرستی از جراید منتشره صدر مشروطیت ایران است. در همین شماره مقاله بعنوان (مناظره مشروطه با استبداد) بطبع رسیده است. و این مقاله بدینقم شروع می‌شود: «روزی مشروطه که جوانی است در کمال خوشگلی و خوشرویی که تازه در پشت لب‌های او مو‌های نازک رونیده عمامه سفید کوچکی برسر.... » در زیر عنوان روزنامه فرج بعد از شدت بدینقسم معرفی شده است: «در این جریده از کلیه مطالب نافعه بحال عامه خلق بحث می‌شود مراسلات بدون اسم و امضا درج نخواهد شد. »

وجه اشتراک روزنامه سالیانه در اصفهان دوازده قرآن - شش ماهه شش قرآن سایر بلاد ایران: پانزده قرآن و هفت قرآن و نیم. هندوستان و افغانستان چهار روپیه و دو روپیه. تمام اروپا و عثمانی و مصر: هشت فرانک و چهار فرانک. قیمت هر نسخه صد دینار. وجه اشتراک بعد ار ارسال چهار نمره یک قسط گرفته می‌شود.

اعلامات سطری دهشاهی. اوایح مجاناً درج می‌شود. محل توزیع: محله شمس آباد اصفهان منزل مدیر جریده. روزنامه بخط نستعلیق بسیار خوب وکاتب آن (العبد مصطفی) امضا می‌نماید.

از امتیازات روزنامه فرج بعد از شدت سادگی و روانی جملات و عبارات آنت بقسمی که هر کس مایل است آنرا بخواند و مطالب آنرا درک می‌کند و این رویه بر خلاف معمول رورنامه‌های آن ایام است که سعی می‌کردند مطالب رامشگل بنویسند و این خود حکایت از ذوق نویسندگی مدیر روزنامه می‌نماید و اگر مطلب بدرازا نمی‌کشید بطور نمونه یکی از مقالات آنرا نقل می‌کردیم. شرح احوال مرحوم مجلسی را در جلد اول کتاب نوشته و عکس‌ایشانر اگر اور نموده‌ایم خوانندگان بذیل روزنامه ) انجمن بلدیه ( مراجعه فرمایند. در اینجا فقط بنقل شرحی که مدیر روزنامه ارژنگ در شماره ۱۲ سال چهارم روز نامه ارژنک مورخ ۱۷ اسفند ۱۳۰۷ شمسی پس ارفوت مجلسی بعنوان تسلیت نوشته اکتا می‌نمائیم: دراثر کسالت و نقاهت یگانه پیشوای محترم اسلامی حضرت مستطاب آقای آمیرزا نور الدین مجلسی اعلی اله مقامه الشریف چندروز قبل برحمت ایزدی پیوسته. الحق و الانصاف جای تأسف و تحسر است بر این بگانه عضو محترم اسلامی ما همه مسلمین در سوگواری آنوجود محترم شریک و سهیمیم. » دو رباعی زیر را که اثر طبع آنمرحوم است باین قسمت اضافه نموده و شرح راجع برورنامه فرج بعد از شدت را خاتمه می‌دهیم:

رباعی

نگار من چو برخار خود نقاب گرفت
فغان زخلق برآمد که آفتاب گرفت
 
گرفت در دل من جای آن‌نگار و دریغ
که شهریار دیاری چنین خراب گرفت
 


أیضاً

نگارم بوسه برجان می‌فر و شد.
غنیمت‌ دان که ارزان می‌فروشد.
 
گل رویت اگر دهقان ببیند
یقین دارم گلستان می‌فروشد.
 

این نکته را نیز لازم است یادآور شویم که برون بطور اختصار در باره فرج بعد از شدت نوشته است روزنامه هفتگی منتشره در طهران با چاپ سنگی (صفحه ۱۲۱ کتاب مطبوعات و شعر فارسی) و چنانکه خوانندگان ملاحظه می‌فرمایند اشتباهاً محل آنرا طهران ضبط کرده است.

(۸۴۴) فرخی

مجله فرخی در سال ۱۳۰۲ شمسی در طهران تأسیس و بطور ماهیانه منتشر شده است.

(۸۴۵) فردا

روزنامه فردا در سال ۱۳۰۰ شمسی در طهران تأسیس و بطور هفتگی منتشر شده است.


(۸۴۶) فردوس

مجله فردوس در سال ۱۲۹۵ بطور ماهیانه در طهران تأسیس و منتشر شده است.

(۸۴۷) فردوسی

مجله فردوسی در تهران در سال ۱۳۰۰ شمسی صاحب امتیازی (میرزا محمد وفادار) و بقلم دیپلمه‌ها و محصلین مدرسه عالی امریکائی تأسیس و شماره اول آن در برج جدی سال ۱۳۰۰ شمسی مطابق با جمادی الاول ۱۳۴۰ قمریی منتشر شده است.

مجله فردوسی دنباله مجله الادب است که از شماره اول سال چهارم مجله مذکور بنام فردوسی موسوم و منتشر گردیده. از مجله الادب در جلد اول کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران بتفصیل یاد‌آور شده‌ایم. درباره تغییر نام مجله فردوسی شرحی در مقاله افتتاحی مجله ذکر شده که برای روشن شدن موضوع عین آنرا ذیلا نقل می‌نمائیم.

«مجله ما چهارمین سال زندگانی خود را شروع می‌نماید ولی با چهره جدید، بالباس نوین و بالاخره با صورت کیکه از گذشته خویش مرور و بآتیه خود‌امیدوار و بمراحلی که سیر نموده اختیار می‌نماید. در این سیر چهار ساله اول گیاهی نا چیز، سپس سبز و خرم، آنگاه شکوفه شاداب و اکنون گل نورسی است که طراوت نرگس و سنبل دارد و نکهت مشک و عبیر پراکنده می‌نماید. مجله ما این سال جدید عمر خود را بنام حکیم سخندانی شروع می‌نماید که ادبیات ایران نه، بلکه ادبیات تمام دنیا را افتخار از اوست. علت این تغییر نام در آنستکه از دیر زمانی در مدرسه ما انجمنی بنام انجمن ادبی فردوسی بوده و محصلین این مدرسه از پرتوانوار آن بزرگوار استفاضه نموده و برای کسب فنون سخنگوئی و شعر سرائی در انجمن مزبور مجاهدت کرده‌اند. و از آنجا که مؤسسین انجمن مزبور و این مجله هر دو از متعلمین یک مدرسه هستند در شورای محصلین چنین صلاح دیده شده است که برای وحدت مساعی مشارکت در تحصیل، مجلة الأدب تغییر نام دهد و خودرا باسم مجله فردوسی موسوم دارد.

این اسم بزرک نه تنها ما را بوجود یکنفر ایرانی که یادگار جاوید و پاینده از خود باقی گذاشته است متذکر می‌سازد بلکه گذشته با مجد و عظمتی را که نیاکان ما داشته‌اند و فردوسی آن‌ها را در طی اشعار فنا ناپذیر خود شرح داده و عملیات دلیرانه آن‌ها را بر شمرده است، بخاطر ما می‌آورد ما نیز کوشش خواهیم کرد که بیره اجداد وفادار بوده در تمام جنبه‌های زندگانی یعنی در افکار پاک، گفتار نیکو و اعمال دلیرانه آن پایه و درجه برسیم حق داشته باشیم خود را بدان بزرگواران نسبت دهیم و‌امیدواریم این مجله که نخستین وسیله ظهور افکار ماست محل ظهور خیالات بلند و افکار عالی سودمند باشد. »

در شماره اول رباعی زیر که گوینده آن (ا. معدنچی) است بعنوان شمار مجله چاپ شده:

روزیکه طریق و رسم جم هیچ نبود
جز لحن عرب بریر و بم هیچ نبود
 
شدر نده عجم ز شعر فردوسی طوس
زیرا که نشانی رعجم هیچ نبود.
 

خصوصیات مجله فردوسی مانند مجله الادب و طرز انتشار آن نیر هر دوماه یکمرتبه بوده است. محل اداره مجله: مدرسه عالی امریکانی و تک نمره آن دو قران است مجله فردوسی معمولاً در ۴۱ صفحه بقطع کوچک در مطبعه سربی (مدرن) طبع و توریع شده و مجله علمی، اخلاقی، اجتماعی و ادبی معرفی گردیده است. بیشتر مندرجات مجله عبارت از مقالات و یا ترجمه‌های کوچکیست که نویسندگان و یا مترجمین آن‌ها محصلین مدرسه عالی و یا کسانی بوده که از مدرسه مذکور فارغ التحصیل شده‌اند. برای نمونه فهرست مندرجات شماره اول مجله راذیلا نقل می‌نمائیم: صبح (اعتصامی) مکتبخانه - آدمیت (صابر ظاهر‌زاده) پند دیوانه (ع. م. عامری) مناظره قلم و شمشیر (ارسلان تنکابنی) یک اسطرلاب قرن پانزدهم (علی اشرف شیبانی) خطاب بکارگر (ترجمه از هوپ هوپ نامه) معلم باید دارای چه صفاتی باشد؟ (بویس) طاق کسری (ع. ا. شریف) محبوسین قفقاز (عطااله اتحادیه)

(۸۴۸) فرنگستان

مجله فرنگستان ار طرف جوانان ایرانی مقیم برلن تأسیس وشناره اول آن در پنجاه صفحه بقطع کوچک خشتی در چاپخانه شرکت (کاویانی) طبع و در تاریخ اول ماه مه ۱۹۲۴ میلادی مطابق ۱۳۰۳ شمسی منتشر شده است. در هیچ یک از اوراق مجله نامی از مؤسسین و مدیر مسئول مجله نیست و فقط در مقاله افتتاحی مجله نوشته شده چند نفر جوان ایرانی که سعادت خود را توام با سعادت ایران می‌دانند گرد هم جمع آمده می‌خواهند با دریدن پرده چهل و خرافات ایران را به برخاستن از این خواب غفلت کمک نمایند. » سرمقاله‌های مجله غالباً بدون امضا وبنوشتن تاریخ مقاله اکتفا شده است ولی از امضای سایر مقالات تا اندازه با سامی اشخاص و مؤسسین مجله می‌توان پی برد و فی المثل در شماره اول مقاله (زنان ترک) بقلم (احمد فرهاد) مقیم برلن و مقاله (کاپیتولاسیون) بقلم (غلامحسین فروهر) و مقالات دیگران بقلم (جمال‌زاده) و (ابراهیم مهدوی) و (علی اردلان) و (مشفق کاظمی) و (رضی اسلامی) و (پرویز کاظمی) می‌باشد.

باید باین اسامی که در اغلب شماره‌های مجله دیده می‌شود اسامی (ارانی) و (حسن نفیسی) را اضافه کرد. نامه فرنگستان از حیث زیبائی طبع و خوبی کاغذ گراور و تنوع مندرجات از بهترین نمونه مجلات و جرایدیست که در خارج ایران بطبع رسیده و نظیر آن مجله ایرانشهر و روزنامه کاوه می‌باشد که بهمت ایرانیان مقیم برلن تأسیس و منتشر شده است. با همه محسنات و خوبی‌ها که در مجله فرنگستان بوده دوام زیادی پیدا نکرده و بواسطه کمی سرمایه و نداشتن مشترکین زیاد بیش از یک سال دوام نکرده و پس از انتشار دوارده شماره تعطیل شده است.

در جزوه اول مجموعه کتاب درباره مدت انتشار و علت تعطیل مجله اینطور می‌نویسد: « مجله فرنگستان که در ماه مه ۱۹۲۴ تا‌آوریل ۱۹۲۵ از طرف جوانان ایرانی یکسال تمام ۱۲ شماره در برلن منتشر شده یکی از مجلات بسیار سودمند و متجددی بود که بنهضت اجتماعی و زنده شدن روح ملسی ایران خدمت نمود ولی بی علاقگی خوانندگان نگذاشت که سال دومی هم برای آن باشد. »

فرنگستان مجله مصور بوده و عنوان مراسلات در هر شماره بزبان آلمانی در آن نوشته و وجه اشتراک بدینقسم معین شده: سالیانه یک لیره. ششماهه نیم لیره انگلیسی - در صورتیکه عده مشترکین بهزار و پانصد نفر برسد به ۲۵ قران و اگر از این عده نیز تجاوز نماید تا ۱۵ قران تخفیف خواهد یافت.

هر کس ده نفر مشترک برای فرنگستان پیدا نموده وجه اشتراک آنرا مستقیماً بفرستد یکسال این نامه مجاناً برای او فرستاده خواهد شد قیمت اعلانات مجله: یک صفحه، یکبار ۲۰ مارک. سه بار ۵۰ مارک. شش بار ۹۰ مارک. دوازده بار ۱۸۰ مارک. نیم صفحه بترتیب ۱۲ مارک. ۲۸ مارک. ۵۵ مارک. ۱۰۰ مارک. ربع صفحه بترتیب ۷ مارک. ۱۶ مارک. ۳۵ مارک. ۶۰ مارک. روی جلد مجله این دو سطر درج است: « اگر می‌خواهید بزنده شدن روح ملی، با نقلاب، اخلاقی، بنهضت اجتماعی ایران کمک نمائید در ازدیاد مشترکین آن کوشیده و از تبلیغ و ترویج آن خودداری نکنید. »

سرلوحه مجله که در هر شماره بالای صفحه اول چاپ و در روی آن اسم مجله (فرنگستان) درج شده عبارت از تصویر کلیسای بزرک و دور نمای خیابان‌ها و ابنیه متعددی که بمنظور نمایش عظمت ساختمان‌های فرنگستان که در نتیجه انقلاب فکری و صنعتی در اروپا پدید آمده طبع گردیده است.

مقاله افتتاحی مجله که تا اندازه مرام و مقصود از انتشار مجله را توضیح می‌دهد بدینقرار است: « ما چه می‌خواهیم ۲ ایران از خواب در از چندین قرن بیدار می‌شود چند نفر جوان ایرانی که سعادت خود را توام با سعادت ایران می‌دانند گردهم آمده می‌خواهند با دریدن پرده جهل و خرافات ایران را ببرخاستن از این خواب غفلت کمک نمایند. خوشبختانه یا بدبختانه ما امروز در محیط آزادی زندگانی می‌نمائیم که در آنجا خرافات سلطنت ندارد. مردمان جاهل پیشوا وقائد جمعیت نیستند. هر کس در اظهار عقیده خود آزاد است. نه کی قلم می‌شکند نه زبان می‌برد. نه تهدید بحبس مینماید. خواهران و برادران جوان ما می‌خواهیم این سعادت و خوشبختی را که قضا و قدر نصیب ما نموده باشما قسمت نمائیم. دماغ‌های تند فکر و قلب پر احساسات شمارا که محیط ایران بخمودت محکوم نموده است برای سعادت ایران بکار بیندازیم. بیائید بکوشیم ایرانرا از جهل و بد بختی برهانیم. بیائید ایرانرا برای یک انقلاب اخلاقی که ما را از انسان قرون وسطی بانسان قرن بیستم ترقی دهد مستعد کنیم. دماغهای ما همه از یکنوع افکار انباشته شده است، قلوب باک ما همه مأمن یکنوع احساسات است زیرا ما جز سعادت ایران مقصودی نداریم ما فقط می‌خواهیم زندگانی نمائیم اما یک زندگانی که شایسته قرن بیستم باشد.

ما همه جوانیم، ماهمه‌امید زندگانی داریم، ماهمه می‌خواهیم سالیان در از یا سر بلندی و افتخار بگذرانیم ما همه یک آرزو داریم و همه بطرف یک مقصود می‌رویم سلطنت فکر جوان برفکر پیر. ما نمی‌ترسیم. ما بظفر خود مطمئنیم زیرا حق با ماست ایران باید زندگانی از سر گیرد همه چیز باید نو گردد، ما ایران نو، فکر نو، مرد نو می‌خواهیم. ما می‌خواهیم ایران را اروپائی نمائیم. ما می‌خواهیم سیل تمدن جدید را بطرف ایران جریان دهیم. ما می‌خواهیم با حفظ مزایای اخلاقی ذاتی ایران این سخن بزرگ را بکار بندیم ایران: باید روحاً وجسماً. ظاهراً وباطناً فرنگی مآب شود

از روز اول از هر طرف حملات شدید برای خاموش نمودن صدای ما شروع خواهد شد ولی ما به پشتیبانی شما جوانان بردشمنان فکری خوب غالب آمده ثابت خواهیم کرد: فکر پیر در مقابل فکر جوان قادر مقابله و برابری نبوده باید محو و نا بود گردد. این نامه با سرمایه قلیل چند نفر محصل بی‌بضاعت اداره می‌شود هر یک در مدت سال برای عملی نمودن این فکر پاک خود را از هر تفریحی محروم نموده‌اند ولی اگر شما می‌خواهید این نامه زنده بماند و ناشر افکار شما جوانان گردد در انتشار آن بکوشید و هر چه می‌توانید بر عده مشترکین بیفزائید. مطمئن باشید که ما از راه نامه‌نگاری قصد استفاده نداشته فقط می‌خواهیم آواز خود را بهم آوازی رفقای جوان بلند نموده راه حق و حقیقت را بمردم بنمایانیم از همراهی فکری با ما مضایقه نکنید، در درج و انتشار مقالات شما که با مرام و آرزوی ما مخالف نباشد با کمال افتخار حاضریم ولی اول بکوشید که قسمت مالی نامه ما لااقل برای یگال تأمین شود. اکنون ما به پشت گرمی همت جوانان بالشکر جهل و خرافات بمبارزه ومصاف مشغول میگردیم. فتح ما به بهمراهی شما است. »

برای اطلاع از نوع مقالات مجله فرنگستان فهرست مندرجات شماره پنجم آنرا ذیلا نقل می‌نمائیم: لکه ننگینی بقلم مشفق کاظمی. تعرفه‌های گمرکی بقلم غلامحسین فروهر. شبه از داستان ورزش در اروپا بقلم پرویز کاظمی. زبان فارسی. بقلم احمد فرهاد بک فصل از تربیت روحانی. موسیقی بقلم احمد فرهاد. عجایب علم بقلم ت ارانی. برق در بدن بقلم وهاب مثیری ایران در نظر اجانب پس از فاجعه جمعه ۲۷ سرطان: لمم مرتضی یزدی‌زاده. نمایشگاه و مبله بقلم حسن نفیسی. منظره میدان توپخانه آذربایجان تلمت ارانی. برای سرهائیکه بوی قورمه سبزی می‌دهد.

شماره‌ای که فهرست آنرا نقل کردیم در تاریخ اول سپتامبر ۱۹۲۴ میلادی مطابق ۱۳۰۳ شمسی منتشر شده است. مجله فرنگستان از ماه مه ۱۹۲۴ تا‌آوریل ۱۲۹۵ از طرف جوانان ایرانی مقیم برلن یکسال تمام منتشر شده و سال دومی پیدا نکرده است.

(۸۴۹) فروغ

مجله فروغ در شهر رشت بمدیری و مؤسی آقای (ابراهیم فخرائی) تأسیسو شماره اول آن در دیماه ۱۳۰۶ شمسی منتشر شد و تا آذر ۱۳۰۷ شمسی یک ال تمام دوازده شماره منتشر گردیده است. مندرجات مجله فروغ مخصوصاً از لحاظ ادبیات بزبان محلی و تاریخ گیلان و غیره حائز اهمیت است. روی جلد مجله فروغ بدینقسم معرفی شده است: مجموعه‌ایست حاوی مقالات مفیده که آغاز هر ماه شمسی در رشت منتشر می‌شود. ۲ و نیز در شماره اول مجله اینطور معرفی شده است: « فهرست شماره اول مجله فروغ را بجمع‌آوری آثار گیلی تقید مرحوم حسین کمائی اختصاص داده‌ایم شماره‌های دیگر مجله عبارت خواهد بود از موضوعات مختلف علمی، ادبی اقتصادی، تاریخی و فلسفی که قلم نویسندگان گیلان و فضلای مملکت اشاعت خواهد یافت. »

شماره اول مجله فروغ در ۳۲ صفحه بقطع خشتی، با چاپ سربی در مطبعه فردوس) رشت طبع و در تاریخی که ذکر کردیم منتشر شده است. مقاله افتتاحی مجله بد ینقسم شروع می‌شود:

در‌بان کیل - چون مجله فروغ مولود محیط گیلان است و نشر مجلات وجود یک روابط و مناسباتی را با محیط خود مقتضی است لذا ما حتی القوه ساعی هستیم یک قسمت از مندرجات مجله را به شناسائی‌های محلی و موضوعات راجعه بگیلان اختصاص دهیم و برای اولین دفعه تحت عنوان فوق بقسمتی از آثار مرحوم حسین کسمائی اشاره نموده بجمع وضب‌ها اشعار کیلی تقید مزبور مبادرت میورزیم» پس از این قسمت شرحی راجع بزبان گیلی و بعد بتفصیل شرح احوال و اشعار حسین کسمائی را نوشته است.

در ضمن همین مقاله درباره اشعار کمائی می‌نویسد: « روح عاصی، مشاهدات ناگوار، ارزوی سعادت وطن از آغار عهد شباب قریحه کماتی را بگفتن شعر تحریک میکرد. کسانی بزبان فارسی و گیلی اشعاری که سلیس و روان و در عین حال متین و با روحند باقی گذارده که مجموعه آن‌ها نمایشی از عظمت فکر ۔ حساسیت قلب و روشنی دماغ وی می‌باشد. »

بهای سالیانه فروغ همه جا ۳۰ قرآن. عنوان تلگرافات و مراسلات: رشت. مجله فروغ مکان اداره: سبزه میدان آقای ابراهیم فخرائی مدتی سردبیر روزنامه طلوع رشت بوده و نیز روزنامه پیام را در شهر مذکور منتشر نموده‌اند. برای اطلاع از شرح حال‌ایشان بجلد دوم کتاب کلمه پیام مراجعه شود.

۸۵۰ فروغ تربیت

مجله فروغ تربیت در طهران مدیری آقای (میرزا ابوالحسن خان فروغی) تأسیس و در سال ۱۳۰۰ شمسی منتشر شده است. آقای فروغی در آخرین شماره مجله (اصول تعلیم) انتشار این مجله را وعده داده. در شماره چهار سال اول مجله علم و اخلاق مورخ اور ۱۳۰۰ شمسی شرحی بعنوان تقریط درباره انتشار مجله فروغ تربیت بدینقم نوشته است: و در این سال مجله فروغ تربیت که مراتب معارف پروری و دانشمندی مؤسس آن مستغنی از توصیف و مندرجات آن بهترین گواه است قدم بعالم مطبوعات طهران گذاشت - طرر انتشار مجله ماهانه بوده است. علاوه بر مجلسه اصول تعلیم وفروغ تربیت رساله بنام مجموعه اشعار فروغی از ادیب دانشمند آقای میرزا ابوالحسن خان فروغی در سال ۱۳۰۱ شمسی در ۱۲۰ صفحه پستی با چاپ سنگی بطبع رسیده نامبرده تصمیم داشته است مجموعه اشعارش را بطبع برساند وای در این رساله فقط موفق بطبع مقده» و داستان شیدوش و ناهید گردیده است.

۸۵۱ فروغ خاور

روزنامه فروغ خاور در طهران بطور هفتگی تأسیس و در سال ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است.

۸۵۲ فروردین

روزنامه فروردین در شهر رضائیه بمدیریت حبیب الله آقازاده و دبیری محمود اشرف‌زاده تأسیس و در سال ۱۳۲۹ قمری بطور هفتگی بزبان ترکی منتشر شده است. بنا بنوشته مرحوم تربیت در فهرست جراید آذربایجان از روزنامه فروردین مجموعاً بیست و هشت شماره منتشر شده است.

روزنامه فروردین ارگان فرقه (دموکرات) رضائیه بوده و مندرجات روزنامه بیشتر عبارت از دایی و مظالم روس‌ها در ایران و بخصوص آذربایجان است. روس‌ها از روزنامه فروردین خیلی نا راضی بوده و ابتدا هر چه سعی کردند مرحوم اشرف‌زاده نویسنده رور نامه را بخود جلب کنند ممکن نگردید تا اینکه در اواخر سال ۱۳۲۹ به واسطه یک مقاله شدیداللحن که در روزنامه چاپ شده بود، قنول روس در ارومیه چند نفر قزاق باداره روزنامه فروردین فرستاد و محمود اشرف‌زاده را دستگیر نموده نولخانه بردند.. پس از گفتگوی زیاد فنول در مقابل سرسختی و استقامت اشر فزاده بخشم آمد و دستور داد تا او را در مقابل قونسولخانه دم دروازه (بورد شاه) سرمای زمستان او را برهنه کرده چهار نفر قزاق بیرحم قر یب نیمساعت بر بدن برهنه‌اش شلاق زدند و آنمرحوم تاز بانش یاراتی می‌کرد صدای بلند فریاد میزد (با شاسون ایران) و (یاشاسون مشروطه) تا اینکه بالاخره بیچاره از کثرت درد غش کرده بیهوش گردید و از اعضایش خون جاری گردید. این پایداری بعدی در حاضرین اثر کرد که زن‌های تماشاچی بنای گریه گذاشته و یک صاحبمنصب روسی که کلاه آنمرحوم را نگاه می‌داشت یک جمله مختصری بروسی نوشت و در آستر کلاه او گذاشت و آن این بود. (تبریک می‌کنم تو را‌ای بهادر ایران)

جای آن دارد که شرح حال این جوان غیور آذربایجانی را ذیلا نقل نمائیم. خوشبختانه شرح حال او بتفصیل در شماره ۱۱ سال اول روزنامه کاوه چاپ شده و ما بعینه از آنجا نقل می‌نمائیم.

یادگار مرحوم اشرف‌زاده

هرگز نمی‌رد آنکه دلش زنده شد بعشق
ثبت است در جریده عالم دوام ما.
 

یکسال تمام قبل از این تاریخ یعنی در ۲۰ رمضان ۱۳۳۳ (غره اوت ۱۹۱۵) مرحوم میرزا محمود خان اشرف‌زاده در یک فرسخی صحنه نزدیک کرمانشاه هدف تیر جمعی از قطاع الطریق گشته مقتول گردید.

بمناسبت سرسال وفات آن یگانه فروند غیور ایران اضاء اداره (کاوه) لارم دیدن که چند سطری در تاریخ زندگانی آنمرحوم بطریق تذکار نوشته و آن فاجعه مؤلم را دوباره بخاطر آورده دمی چند محزون و مغموم گردند. واشگی چند بیاد آن جوان ناکام از دیدگان بیارند و درودی بر روح پرفتوح آن یگانه مرد حساس باغیرت ایرانی بفرستند.

میرزا محمود خان معروف باشرف‌زاده پسر کوچک میرزا علی اشرف خان منشی کنسولگری روس در تبریز و از اعیان و متمولین مشهور آن شهر و برادر کوچک میرزا علی اکبر خان منشی اول کنسولگری حالیه روس در تبریز بود. تولد وی در تبریز در حدود سنه ۱۳۰۲ بود. تحصیلات ابتدائی خود را در آن شهر در مدرسه کمال لقمانیه و بعد در مدرسه سوسانوف که بالنسبه خصوصی وغالباً مخصوص اطفال بزرگان بود با نجام رسانیده زبان روسی و فرانسه و عربی و مقدمات علوم متداوله را بخوبی بیاموخت. سپس خود مدتی بمطالعه کتب تواریخ و علوم اجتماعی پرداخت و تا حدی که برای یک ایرانی غیور با فقدان شرایط ووجود موانع در ایران ممکن است معلومات خودرا در این مواضع تکمیل نمود. بعد‌ها مدتی در جراید (عدالت) و (شفق) و (آزاد) و (مشورت) و (شورای ایران) که همه در تبریز نشر می‌شدند و در (حبل المتین) کلکته مقالات متعدده نوشت.

مقارن آن اوقات ستاره حکومت مشروطه در ایران طلوع نمود. در حین انتخاب و کلای مجلس رساله مفیدی در اهمیت انتخاب ووضع جریان آن در ممالک متمدنه در تبریز ورساله دیگری نیز در همین موضوع بنام (تنقید) در ارومیه نشر کرده بی پروائی و افکار وطن پرستانه آنمرحوم بنا بپاره ملاحظات و منافع خانوادگی منافی رأی و مشرب آقا میرزا علی اکبر خان برادر مهترش بود چرا که اولاً خود مومی الیه در قنسولگری روس دارای مقام مهم منشی اول وثانیاً عمه‌ایشان یعنی خواهر مرحوم میرزا علی اشرفخان در حباله حاجی میرزا حسن (مجتهد) معروف تبریزی بود ولی مرحوم اشر فزاده از آن اشخاص نبود که وقعی باین قسم ملاحظات گذاشته اوامر وجدان خویش را پشت گوش بیندازد. بالاخره تنافی مسلک و تباین مشرب کم کم باعث افتراق بین دو برادر گردید. بعد از گلوله باران مجلس و بر هم زدن اساس مشروطه از طرف محمد علی شاه درسته ۱۳۲۶ در اثنای تسلط و خونریزی انجمن (اسلامیه) وجنک محله شتربان با مشروطه طلبان در تبریز مرحوم اشر فزاده خود را از میان باران آش و خون بیان وطن پرستان انداخت و ناز و نعمت خانه پدر را ترک نموده با سختی هر چه تمامتر روزی با پنج شاهی شیر برنج بازاری بدون یکباره نان بنای زندگی گذاشت و تمام مدت دو محاصره تبریز و جنگ‌های ستارخان با دولتیان را با این وضع بسر برد. و در همین اوقات بود که آنمرحوم جزء فرقه (سوسیال دیموکرات) که متشکل از جوانان ایرانی و گرجی‌های قفقازی بود گردید. و فرقه مزبور چنانکه معلوم است در انقلاب آذربایجان وجنک با دولتیان در زیر سر کردگی مرحوم ستارخان رکن مهمی بودند چنانکه از چهل و دو نفر جوانان گرجی مزبور سی و سه نفر از‌ایشان در جنگ‌های مختلف تبریز هدف گلوله استبدادیان گشتند.

بعد از افتتاح مجلس دوم در ۱۳۱۷ بارومیه رفته و در آنجا در سن ۱۳۲۹ بک روزنامه هفتگی باسم (فروردین) که از جراید فرقه (دیموکرات) بود تأسیس نمود. در اوایل محرم ۱۳۳۰ (یعنی در همان اثناء واقعه ناگوار تبریز و دار ردن روس‌ها تقة الاسلام وسایر صنادید ملت را) بسلماس رفته در آنجا ببقیة السیف ملتان واتباع‌امیر حشمت که از زیر شمشیر روس‌ها جان خود را بموئی خلاص کرده بودند ملحق شده از راه چهریق ووان وارز روم وطر ابزون و دریای سیاه با کمال سختی بعد از سه - چهار ماه توانستند نیمه جانی با سلامبول برسانند مدت هفت هشت ماه هم در اسلامبول گذرانید مو در جنک بالکان یک رساله کوچکی باسم «عصر حاضردن بر تیبرق» (یعنی یک ورقی از قرن حاضر) بزبان ترکی عثمانی نشر نمود. در ۱۳۳۱ از اسلامبوک بپاریس رفته پس از مدتی آقای ممتاز السلطنه سفیر ایران در پاریس که گویا نسبتی هم با خانوداه آن مرحوم داشته‌اند او ر ابسفارت برده در دفترخانه سفارت بشغلی و ا داشتند ولی پس از اندکی طبع بلندش تاب و تحمل بعضی ناملایمات را نیاورده از سفارت بیرون آمد.

در مدت اقامت خود در پاریس در جریده معروف فرانسوی (مجله عالم اسلامی) مقالات مفصل بامضای (آذری) می‌نوشت و در دو سال قبل که بهمت دوسه نفر از ایرانیان مقیمین باریس یک روز نامه فارسی ماهیانه باسم (ایرانشهر) در پاریس منطبع می‌شد مرحوم اشرف‌زاده محرو عمده آن روزنامه بود ولی بدون امضاء. بعد از ظهور جنک عمومی مرحوم اشرف‌زاده هنوز در پاریس اقامت داشت و همواره از اعماق دل آرزو میکرد که کی می‌شود از آن زنجیر آهنین یعنی محوطه استحکامات پاریس که از تمام اخبار و اوضاع عالم سکنه پاریس را محجوب و مانند مرغ در قفس محبوس کرده بود بیرون جهیده بآزادی پر و بالی بزند و اگر با تیغ و تفنک نشده لااقل بازبان و قلم بر ضد دو دشمن غیور ایران روس و انگلیس بقدر مقدور خود اشتراکی در این جنک عالمگیر بنماید. این بود که بمجرد پیدا شدن اولین فرصت در ۱۸ ربیع الاول ۱۳۳۳ از پاریس بلوزان (سویس) حرکت کرده و در اوایل جمادی الاخره با جمعی از دوستان هم مشرب از راه اسلامبول وحلب بطرف بغداد عازم گردید و قصدش این بود که از آنجا بشیر از برود ولی بواسطه اغتشاش راه ما بین خانقین و کرمانشاه مدتی مجبور باقامت در بغداد گردید. و پس از آنکه راه بالنسبه امن شد بارفقا بکرمانشاه رفت و از کرمانشاه سواره بطرف کنگاور حرکت کردند که از آنجا بسلطان آباد و کاشان و اصفهان و شیرار بروند.

در ۲۰ رمضان ۱۳۳۳ در یک فرسخی صحنه نزدیک کرمانشاه در اوایل تاریکی شب از پای کوهی که در سر راه‌ایشان بوده غفلة شلیکی بلند می‌شود بعد معلوم می‌شود که قریب سی نفر از قطاع الطریق در کمین بوده‌اند رفقایش فرار کرده بصحنه مراجعت می‌کنند ولی مرحوم اشرف‌زاده می‌زند بسینه کوه. اشرار او را تعاقب کرده و چند تیر و تفنک بطرف او خالی می‌کنند و آن جوان ناکام را از پا در می‌آورند و تمام آنچه داشته از اسباب و کتاب و نقد و اسب و اسناد و نوشتجات بغارت می‌برند، و بنا بتحقیقاً بعد معلوم شد که آن جماعت از طایفه آل قباد بودهاند و آل قباد شعبه‌ایست از ایل کاکاوند که مرکز اقامتشان در حوالی هرسین از ایالت لرستان است. و بعضی گویند که آن جماعت محرک داشته‌اند یعنی قتل مرحوم اشرف‌زاده جنایت سیاسی بوده است. در هر صورت فردای آن روز نعش آن مرحوم را با کمال احترام بکرمانشاه آوردند و مردم شهر استقبال شایانی نمودند و در سر قبر آقا در اتاقی‌امانت گذاردند سپس در همانجا بخاک سپردند.

مرحوم اشر فزاده تقریباً سی سال داشت یعنی در بحبوحه شباب و عنفوان جوانی با هزاران آمال و‌امانی این حیات فانی را گذاشت و گذشت و ظاهراً یک پسری دوسه ساله از او باقی است که روی او را هم هیچ ندیده چه فقط دو سه ماه بعد از عروسی مجبور شده بود که زن و خانه واهل ووطن را گذاشته بقیه عمر خود را که مانند مدت دل کوتاه بود در غربت شهر بشهر و دیار بدیار سرگردان و بی‌سامان بسر برد.

این شرح حال بعینه در شماره ۱۱ سال اول روزنامه کاوه مورخ ۱۵ شوال ۱۳۳۴ هجری قمری صفحات ۴ و ۵ و ۶ این شماره چاپ شده است.

(۸۵۳) فروردین

روزنامه فروردین در شهر شیراز منتشر شده است. در سالنامه ۱۴ - ۱۳۱۵ معارف فارس می‌نویسد روزنامه فروردین بتوسط آقای سید جمال الدین جزایری در شیراز منتشر شد.

(۸۵۴) فروردین

روزنامه فروردین در طهران بطور هفتگی تأسیس و در سال ۱۳۰۷ شمسی منتشر شده است.

(۸۵۵) فرهنگ

روزنامه فرهنگ در اصفهان بمدیری (میرزا تقیخان سرتیپ حکیمبائی ظل السلطان) تأسیس و شماره اول آن در چهار صفحه بقطع بزرک در مطبعه سنگی (دار الطباعه دروازه دولت) طبع و در تاریخ دوم جمادی الاولی ۱۲۹۶ هجری مطابق ۲۴‌آوریل ماه ۱۸۷۹ مسیحی و ۱۵ اردیبهشت ماه ۸۵۱ منتشر شده است. این روز نامه هفته یکبار روز‌های پنجشنبه طبع و منتشر می‌شده ووجه اشتراک آن سالیانه دو تو‌مان در دو قسط و در خارج اصفهان اجرت پست افزوده می‌شده است. قیمت اعلانات سطری یکهزار دینار.

روزنامه فرهنک بخط نستعلیق و با کاغذ بسیار خوب طبع شده و تحریر آن بعهده (میرزاعبد الرحیم خوشنویس متخلص با واژه ناخوانا) که یکی از خطاطان معروف و مشهور اصفهان بوده است. نامبرده در هر شماره اسم خود را در انتهای صفحه چهارم نوشته است. هر صفحه روزنامه مشتمل بر سه ستون و از همان شماره اول صفحات اول و دوم و سوم روز نامه دارای پاورقی است.

شماره اول روزنامه با مقدمه یا مقاله افتتاحی زیر شروع می‌شود: « بنده نگارنده که اکنون زیاده از نه سال است بشرف چاکری و ملازمت استان مبارک حضرت مستطاب اشرف اسعد والا شاهنشاه‌زاده اکرم افخم ظل السلطان سلطان مسعود میر را دامت شوکته وعظمته قرین مفاخرت و مباهاتم بروزگار فرمانفرمایی شاهنشاه‌زاده معظم در مملکت فارس جریده حوادث وصحیفه وقایع آن مرز و بوم را بسال ۱۲۸۹ هجری بنوعی شایسته و بایسته بطبع رسانیده منتشر می‌ساخت جمعی از هموطنان و گروهی از غیرتمندان را دلپسند و بعضی از دانشمندان نیکو نهاد و برخی از بخردان پاک نژاد را اردور و نزدیک مطلوب و مرغوب افتاده بود یکسال پیوسته تکمیل و انتشار روزنامه فارس روز افزون بود تا آنکه شخصی عاری از انصاف و حقوق بشریت و بری از صفات تمدن و لوارم تربیت محض اغراض شخصیه و تصورات بهیمیه رحمت یکساله مرا بهدر کرد ارباب دانش و اصحاب بینش را که از فواید محاسن آن صحیفه خبیر وبصیر و بنتائج شریفه آن‌امیدوار بودند مرفوع الخیال ومکسر الحال کرده مرا از طبع روزنامه ممنوع و فارغ البال نمود هر تن از هوشمندان زمان زبان بتشنیع او گشوده و هر کس از اخوان الصفا بتقبیح وی آغاز کردند دیری نگذشت که اثر افعال ناصوابش دامنگیر وفاد حقیقتش ظاهر و هویدا شد خدایش بکیفر رسانید و یردانش مجازات بخشید. نپنداری که بدگو رفت و جان برد * حسابش با کرام الکاتبین است. پای آمال و‌امانیش بنک بر آمد ورورگار زندگانیش بسر رسید نه از رفتارش اثری و نه از بازماندگانش خبریست یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم والله متم نوره فحمداً له ثم حمداً له که رأی مبارک حضرت مستطاب شاهنشاه‌زاده اشرف افخم والازاده الله مجداً وشرفاً اکنون که اول ربیع و آغار خرمی جهان و هنگام جوانی جهانیانست چون غنچه سر از گریبان متخیله آورده با بداع رور نامه مخصوص باسم فرهنگ برای تذکار وقایع و سوانح مملکت اصفهان و مضافات آن اشارت فرمود فا الحمد لله الذی هدانا لهذا وما کنا لنهتدی لولا انه انا الله. چگونه شکر این نعمت عظمی را توان نمود که همواره ذات منزه الصفاتش مصدر آثار خیریه و مدنیت است.

(پس از شرح فوق یک صفحه روزنامه درباره فواید و تعریف روزنامه نوشته شده تا می‌رسد باینکه. ) چون بعضی از رور نامه نگاران مجبورند که در محامد و محاسن برخی از اعیان و بزرگان ووزراء وامناء وغیره مشروحات لا یعنی و تعلقات غیر موجه و ستایش‌های فوق‌العاده در صحیفه خود مندرج نمایند لهذا خدمت مطالعه‌کنندگان صحیفه فرهنگ عرض می‌کنیم که منشی فرهنگ بهیچوجه بنوشتن اینگونه مشروحات لا یعنی که خالی از هر گونه سودوزیانست مجبور نیست و خود را از تعرض مطالب مهمه آزاد می‌داند مدح و ستایش بدون وجود وظهور علت موجبه آن سبب تحمیق و تسفیه نگارنده است و یقولون انه لمجنون درست کاری و نکو کرداری لازمه تمدن و انسانیت است پس بیان این صفات برفرض صدق از جمله وقایع وسوانح و محتاج درج در روزنامه نیست بلکه ظهور آنچه مخالف این صفات است سبب استعجاب و تحیر اوهام ومناسب یادداشت در صعایف است الافضل ما - شهدت به الاعداء خودستائی فی الحقیقه نزد عقلا مستقبح و مستعجن است مگر آنکه فضیلتی باشد خارق عادت وما فوق قدرت عموم مردمان.

علاوه بر اندراج اخبار متعلقه بایالت اصفهان و مضافات و یزد و بروجرد و خونسار و گلپایگان که وظیفه مخصوص این روزنامه است همیشه آخر هر سنجه از فرهنگ بایراد مطالب علمیه ومسائل غریبه وبدیعه وصنایع وفنون متأخرین حکما و فضلاء اروپا و غیره موشح خواهد شد تا آنکه طالبین علوم وسالکین جاده تربیت نیز از آن محظوظ و بهره‌مند گردند. رب زدنی علما والحقنی بالصالحین. »

از ذکر مقاله افتتاحی مذکور تحت عنوان (اخبار داخله) وقایع اصفهان و نرخ قیمت ماکولات و سایر اجناس شهری و بعد بعنوان (اخبار تلگرافیه خارجه) و (اخبار مختلفه) سه ستون از صفحه آخر روزنامه گرفته شده است.

پاورقی‌های روزنامه عبارت از رساله‌های مختلفی است که من جمله رساله‌ایست مربوط به (استدلال بر حرکت زمین) وارهمان شماره اول چاپ شده و باین مقدمه شروع می‌شود: « از آنجا که بعضی از مراتب علمیه و مطالب طبیعیه اروپا برای نکته دانی و روشن روانی ناظران ورقه خالی از تمری نیست بلکه اثری تمام و فیضی عام دارد نگارنده واجب دید که شمه از آن مطالب را در ذیل روزنامه بنگارد و بمطالعه آن روان بینندگان را روشن دارد و دیگر آنکه برخی از مردمان دانشمند خواهشمند شدهاند که شرحی از حرکت زمین با دلایل و براهین متین که تعیین شده و بمنتهای یقین رسیده در این روزنامه مسطور شود لهذا از رساله موسوم بفصول اربعه که نگارنده در سنه ۱۲۹۱ هجری نگاشته‌ام در ذیل هر صفحه سطری چند مسطور می‌شود و من الله التوفیق. »

سال اول روزنامه فرهنگ با نشر نمره ۳۹ خاتمه یافته و سال دوم آن با انتشار نمره چهل مورخ ۱۸ ربیع الثانی ۱۲۹۷ هجری مطابق ۳۰ مارس ۱۸۸۰ میلادی شروع شده است. در سال دوم مختصر تغییری در سرلوحه روزنامه داده شده بدینقسم که کلمه (فرهنک) در بالای سرلوحه بخط نسخ درشت و در زیر آن ( اصفهان) و در دو طرف قیمت اشتراک و تاریخ انتشار درج است • قیمت سالیانه روزنامه در اصفهان و توابع ۱۲ قران. طهران و عراق عجم و یزد و کاشان و بروجرد ۱۷ قران، فارس و عربستان و آذر بایجان و خراسان و گیلان و مازندران ۲۲ قران کلکته و بمبئی و سایر ممالک هندوستان و برما وققازیه ۲۵ قران سنت پترسبوک و لندن و پاریس و اسلامبول و مصر سه تومان. روزنامه فرهنگ مدت دهبال در اصفهان مرتب منتشر شده و دوره کامل آن در کتابخانه دبیرستان صارمیه موجود است.

(۸۵۶) فرهنگ

روزنامه فرهنگ در طهران بمدیری و صاحب امتیازی (اعتضاد العلماء - مرتضی. الشریف) تأسیس و درسا، ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است. برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی صحه ۱۲۲ می‌نویسد من شماره دوم روز نامه فرهنگ را دارم و این شماره در چهار صفحه بقطع ۱۲ در ۶ و سه چهارم اینچ و در تاریخ ۱۹ جمادی الاول ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است. قیمت اشتراک سالیانه آن در طهران ۱۲ قران و در سایر شهر‌های ایران باضافه قیمت پست درووسیه ۳، منات در اروپا ۷ فرانک طور انتشار فرهنگ هفتگی بوده است.

(۸۹۷) فرهنگ

مجله فرهنگ در سال ۱۲۹۸ شمسی در طهران تأسیس و هر یکماه یکمرتبه منتشر شده است.

(۸۵۸) فرهنگ

مجله فرهنک که از انتشارات جمعیت فرهنگ رشت است در سال ۱۲۹۸ شمسی تأسیس و پس از انتشار هفت شماره مدتی تعطیل و مجدداً در سال ۱۳۰۴ شمسی منتشر گردیده است. برای آشنا شدن بجمعیت فرهنگ رشت که مجله مذکور از انتشارات آن جمعیت است مختصر تاریخچه آنرا ذیلا نقل می‌نمایم:

در سال ۱۲۹۹ شمسی عده از جوانان و فارغ التحصیل‌های مدارس رشت برای ترویج معارف و دست زدن باصلاحاتی یک مجمع معارفی بنام (فرهنگ) طرح کرده و شروع باردیاد اعضاء و تقویت اساس آن نمودند. این جمعیت ابتدا دوچار اشکالات و موانعی گردید و مانند سایر جمعیت‌ها همه نحو افترا و بهتان بآنان وارد آوردند ولی مجمع‌ایستادگی نمود و کار‌هایی انجام داد منجمله در سال ۱۲۹۸ موفق بنشر مجموعة باسم مجله (فرهنگ) شد. اقدام دیگر انجمن فرهنک رشت تأسیس چند کلاس اکابر مجانی بود که قریب یکصد نفر در این کلاس‌ها مشغول تحصیل بودند. دیگر از کار - ‌های انجمن تهیه نمایش و دادن تاتر‌های اخلاقی بود که قریب دویست مرتبه بهترین پی‌های اخلاقی را بمعرض نمایش گذاشت. تأسیس مجالس سخنرانی نیز از اقدامات مفید انجمن بود. جمعیت فرهنک رشت مدت چهار سال فعالیت می‌نمود و منجمله هفت شماره مجموعه بنام مجله (فرهنگ) منتشر نمود تا اینکه در نتیجه انقلابات گیلان و حوادث آن حدود مجبور بتعطیل شد تا سال ۱۳۰۴ شمسی که در حقیقت سال دوم مجله است دو مرتبه منتشر گردید.

از سال اول مجله فرهنک که بیش از هفت شماره منتشر نشده نگارنده نموده‌ای در دست ندارم ولذا بشرح مجله در سال دوم می‌پر داریم: شماره اول سال دوم مجله فرهنگ پس از سه سال تعطیل در برج حمل ۱۳۰۴ شمسی بمدیری (تقی رائفی - عضو جمعیت فرهنگ) تأسیس و منتشر شده و وجه اشتراک سالیانه آن ۲۰ قران و تک شماره آن دو قران معین گردیده است. مجله فرهنک بقطع کوچک در مطبعه سربی (عروة الوثقی رشت) طبع و معمولاً در چهل صفحه انتشار یافته فهرست مندرجات شماره اول آن بدین قرار است: هشت سال مبارره (مطالبیکه راجع بجمعیت فرهنک نقل کردیم از این مقاله بود. مؤلف) بلبل و شاخ گل بطرف قطب شمال - مبحث علمی.

مجله فرهنگ ماهی یکشماره طبع و توزیع شده و بعنوان مجله (علمی، ادبی، اخلاقی، فنی و اقتصادی) معرفی شده است. محل اداره: رشت سبزه میدان عنوان تلگرافی: رشت فرهنک، مجله فرهنک تامهر ماه ۱۳۰۷ شمسی بشماره ۷ سال چهارم مرتباً منتشر گردیده و از آن پس برای همیشه تعطیل شده است. این مجله یکی از بهترین مجلاتی است که در ولایات ایران منتشر شده و دارای مندرجات بسیار مفیدی میباشد. شماره اول سال چهارم آن بمدیری آقای (تقی رائفی) پس از یکسال تعطیل بعد از نشر سال سوم، در فروردین ۱۳۰۷ منتشر گردیده است. نگارنده از مجله فرهنگ تا شماره سوم سال چهارم مورخ خرداد ماه ۱۳۰۷ در دست دارم ولی هما تقسم که یاد - آور شدیم انتشار مجله تا مهرماه سال مذکور ادامه داشته است.

آقای تقی رائفی- آقای تقی رائقی مدیر مجله فرهنگ در پاسخ در خواست اینجانب شرح احوال خود را مرقوم داشته که بطور خلاصه چنین است:

تقی رائفی فرزند حسن در سال ۱۲۷۱ شمسی در رشت متولد شده و پس از تحصیل مقدمات علوم قدیمه وجدیده مدت هشت سال در مدارس محلی رشت بسمت آموزگاری و نظامت و مدیری مشغول بوده پیش آمد انقلاب گیلان سبب گردید که با جمعی از مهاجرین رشت را ترک نموده و بصوب قزوین رهسپار گردد. این مهاجرت ششماه طول کشید و پس از آرامش گیلان مجدداً بدانجا باز گشت و بمدیری دبستان فردوسی مشغول کار شد در سال ۱۳۰۰ دبستان مذکور دولتی و بنام دبستان عنصری شماره ۲ موسوم و مشار الیه نیز بمدیری آن باقی ماند. در سال ۱۳۰۷ بطهران احضار و در طهران بمدیری دبستان سعادت شماره ۱۴ منصوب گردید در سال ۱۳۱۰ برشت منتقل شد و تا سال ۱۳۱۵ در رشت مشغول انجام وظیفه بود تا اینکه در خرداد سال مذکور بنمایندگی فرهنک و اوقاف ساوه منصوب گردید ولی بعلت نا سازگاری آب و هوای ساوه بیمار شد و ناچار برشت عودت نمود و در اداره کیسه بافی رشت که بنگاهی است ملی استخدام گردید. سه سال نیز در آنجا مشغول بود و مجدداً در فرهنک بخدمت وارد شد و تا مهر ۱۳۲۷ بمدیری دفتر فرهنک و سپس بریاست دایره بایگانی در فرهنگ استان اول ایفای وظیفه. نمود آقای رائقی در سال ۱۳۰۳ امتیار مجله فرهنک را گرفت و مجله را با قطع خشتی از ۳۲ تا ۴۰ صفحه بطور ماهیانه در هر ماه شمسی در مدت چهار سال انتشار داد. این مجله حاوی مقالات عام المنفعه که بتلم عده از فضلای کشور وجوانان بافضل گیلان نوشته می‌شد منتشر می‌گردید.

(۸۵۹) فره‌وهر

روزنامه فره وهر بمدیری و مؤسسی (خدارحم آبادیان) در طهران تأسیس و شماره اول سال اول آن در تاریخ ۲۸ دلو ۱۳۰۱ مطابق سلخ جمادی الثانی منتشر شده است. این روز نامه از انتشارات زردشتیان بوده و در عنوان آن، بالای اسم روز نامه تصویر (فره‌وهر) چاپ شده است. تاریخ انتشار روزنامه بدو تاریخ اسلامی و زردشتی طبع گردیده و در شماره نخستین سال اول برابر خرایزد مهرماه ۱۲۹۲ دیده می‌شود جای اداره: طهران - علاء الدوله. بهای روز نامه داخله سالیسانه ۲۰ قران. ششماهه ۱۵ قران. سه ماهه ۱۰ قران. تک نمره هفت شاهی.

طرز انتشار فره و هر هفتگی بوده و روز‌های شنبه منتشر می‌شده. در زیر عنوان روزنامه فهرست مندرجات آن چاپ شده و فهرست شماره اول بدینقرار است: افکار ما صفحه یک. مازردشتیان. عالم زردشتی صفحات ۳ و ۴ خلاصه اخبار پارلمان سر گذشت اردشیر نساجی و اهمیت آن. امراض مقاربتی - شماره اول رونامه در هشت صفحه بقطع وزیری بزرگ در مطبعه فاروس طهران چاپ شده و مقاله افتتاحی آن بدین قرار است: « فکرما. در این زمان که مال و دول مختلفه روی زمین با سرعت محیر العقولی مشغول درک وسائل و اسباب تهیه ارتقاء و پیشرفت صوری و معنوی خود میباشند فی الحقیقه وجود روزنامه جات مقتدر‌ترین عوامل ومفید‌ترین وسائلی است از برای نیل بمقصود..... امروز در تمام ایران غیر از زردشتیان عموم ملل و ضوایف دارای روز نامه هستند و زردشتیان تنها ملتی می‌باشند که تا با مروز از اینوسیله اصلاح و ترقی خود محروم بوده بنا بر این بمناسبت اقتضای این دوره و فواید و پیشرفت کلیه امور روزنامه ما علی العجالة هفتگی منتشر می‌شود و بس مروریم که باین مقصود نائل شدیم ۲۰۰ سپس شرحی راجع بکلمة فره وهر و انتخاب آن و اینکه این کلمه بجای حقیقت وهیولا ونفوس مجرده نزد رودشتیان است شرحی نوشته و بعد مقاله مازردشتیان و عالم دردشتی تا صفحات چهارم روز نامه را فرا گرفته است.

مقاله شماره دوم بعنوان (معارف ایران) و تاریخ زردتشتیان است. شماره پنجم فره وهر در تاریخ سه شنبه ۲ شعبان ۱۳۴۱ مطابق ۲۹ حوت ۱۳۰۱ انتشار یافته و از این روزنامه فعلا تا شماره ۲۴ سال اول مورخ سه شنبه ۲۲ محرم مطابق ۱۲ سنبله ۱۳۰۲ در دست نگارنده می‌باشد. مندرجات روز نامه بیشتر مطالب مربوط بزردشتیان است. رمان زن نان فروش تألیف گزاویه دومن ته پن - ترجمه رستم پور جمشید » بعنوان پاورقی در روزنامه درج شده است.

(۸۶۰) فرهی

امتیاز روزنامه فرهی در اصفهان بمدیری (آقا میروا بهاء الدین) در تاریخ ۹ خرداد ۱۳۰۴ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشته است.

(۸۹۱) فریاد

روزنامه فریاد در شهر ارومیه (رضائیه) تأسیس و شماره اول آن در تاریخ چهارشنبه ۲۱ محرم الحرام ۱۳۲۵ قمری مطابق ۲۱ فیورال ۱۹۰۷ میلادی، در چهار صفحه بقطع متوسط وزیری در مطبعه سربی (ارومیه - مطبعه آمریکائیه) طبع و توزیع گردیده مدیر کل روزنامه (میرزا حبیب ارومیه) و منشی اداره: (میرزا محمود غنی‌زاده دیلمقانی) و ناظم اداره (میرزا عبدالعلی حریری دیلمقانی) معرفی شده. طرز انتشار روزنامه هفتگی بوده و روز‌های شنبه طبع و یک شنبه توزیع می‌شده عنوان مراسلات: ارومیه سرای حاج ابراهیم اداره فریاد بدل اشتراء (اینطور نوشته است) داخل شهر سالیانه ۱۲ قران ششماهه ۸ قران سایر ولایات بترتیب ۱۸ قران ویک تومان. روسیه چهار منات و دومنات و نیم. ترکیا ۵۰ غروش وسی غروش. اروپا ۱۲ فرانک وهشت فرانک. قیمت یک نسخه ۴ شاهی. بعد از سه نمره بدل آبونه دریافت می‌شود. اعلانات سطری با نزده شاهی در هر شماره این شعر در زیر اسم روزنامه چاپ شده است: (قد صرفت العمر فی قیل وقالیا جیبی قم فقد ضاق المجال.)

مقاله افتتاحی روزنامه که در آن شرح پیدایش روز نامه را ذکر کرده بدین قرار است: « نیایش - فریاد. رب اشرح لی صدری ویسر لی أمری واحلل عقدة من لانی یفقهو قولی باک یزدانا بخشنده مهربانا. مدد مدد که جمله جهانرا توئی مدد فرمای کمترین بنده را بی‌استعانت قدرت بالغه‌ات در این فضای بی‌انتها چه یارای دم زدن است و ناتوان پرستنده را بی‌راهنمائی توفیقت در اولین دشت پهناور کجا قدرت قدم زدن. یارب یارب مدد که پیروان رفتند و همه در منزل مقصود آرمیدند و باقصی المرام رسیدند لیک ما را غول فطرتان این دشت و ابلیس منشأن این صحرا از راه بردند عنان اختیار وقوت و اقتدار مادی و معنوی ما را ارکف ر بوده دیرزمانی بکوه و دره و دشت سرسردی و آواره هر طرف دوانیدند. یارب یارب، هنگام سپیده دم است و فضا اندکی تاریک و این راه که پیش پایمان است پرباریک و ماهم که بدمیدن صور و غریدن شیپور سر از خواب برداشته‌ایم هنوز سراسیمه و مخمور باهمان پریشانی ره می‌سپاریم... » پس از این مقدمه تعریف ملک را نموده که ملک چیست و چه فایده دارد و اینکه در اروپا فرق مختلف یافت شود که هر کدام دارای مسلکی میباشد سپس مینوید پس اتخاذ مسلک در سابق در میان ما نبوده و یا اربین رفته و از اروپا با تراک سرایت کرده و از آنجا بمطبوعات ایران ولی فعلا جریده فارسی ایرانی ملکی جز طرفدار ترقی ملت و استقلال دولت بطور مشروطیت مسلک دیگری ندارد و ما هم نه سوسیالیست و نه نارشیست هستیم و بلکه طالب سعادت و ترقی ملت ایرانیم.

پوشیده چه داریم همینیم که هستیم در خاتمه سرمقاله از محقر بودن نامه پوزش طلبیده است. مقاله افتتاحی روزنامه تمام صفحه اول و دوم و نصف ستون‌های صفحه سوم را فرا گرفته و با مضای (م. ع). است. فریاد اولین روزنامه‌ایست که در شهر رضائیه انتشار یافته ولذا در شماره دوم تحت عنوان اعلان اینطور می‌نویسد:

چون وقت توریع شماره اول فریاد پاره از آقایان شهر در گرفتن آن اظهار اکراه فرموده و بعضی را هم چون تا حال روز نامه ندیده‌اند حیرت دست داده و ترسیده عقب کشیده بودند بنابر این نا چاریم این سطور را بنویسم شماره اول فریاد را از آنجائیکه اول انتشار و در ارومیه همچو نوبری بود لهذا در شهر بهریک از محترمین و آقایان یک نمره برسم اهدا و اتحاف تقدیم شده است و پس از ارسال شماره دوم اگر مایل باشتراک نیستند قیمت این دو شماره را ارسال داشته و باقا میرزا عبدالعلی دیلمقانی ناظم اداره اطلاع دهند که فرستاده نشود.

مندرجات روزنامه فریاد پس از درج سرمقاله، عبارت از مقالات مختلف از قبیل مقاله حسبحال که باین عنوان شروع می‌گردد:

«رفتند حاجیان و رسیدند بر حجازما در نخست مرحله مشغول خواب ناز»

و یا مقاله بانک علی یاسرمایه سعادت ایرانیان، سرمقاله شماره دوم فریاد تحت عنوان (احتیاجات ارومیه بسیار است - دیری است ارومیه دل شاد نداشتروز قیدالم خاطر آزاد نداشت. بسیار مرض‌های نهان داشت ولیبیچاره زبان نداشت فریاد نداشت) نوشته شده علاوه بر مقالات مذکور اخبار محلی ارومیه و سلماس و انجمن ولایتی مندرجات فریاد را تشکیل می‌دهد. شماره دوم فریاد در تاریخ غره صفر ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است.

مرحوم تربیت در کتاب دانشمندان آذر با جان (صفحه ۴۱۲) پس از آنکه مینوید روز نامه هفتگی فریاد منتشر در رضائیه با چاپ سربی بمدیریت حبیب الله آقازاده در ۱۳۲۵، اضافه می‌کند که از روز نامه فریاد ۲۳ (بیست و سه شماره) نشر شده است. برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (صفحه ۱۲۲) مینوید روزنامه هفتگی فریاد منتشر در ارومیه در سال ۱۳۲۵ قمری بمدیری میرزا محمود غنی‌زاده (مدیر روزنامه‌های شفق وبوقلمون) من شماره ۲۲ این روزنامه را که در تاریخ ۲۷ شعبان ۱۳۲۵ قمری منتشر شده در دست دارم.

از نوشته مرحوم تربیت معلوم می‌شود که شماره مذکور آخرین شماره نبوده و بلکه شماره ۲۳ آن نیز منتشر شده است. مرحوم کروی در کتاب تاریخ مشروطیت ایران (صفحه ۳۷۳) راجع به این روز نامه می‌نویسد: « یک روزنامه آبرومند دیگری بنام فریاد در همان زمان در ارومی نوشته می‌شد که دارنده آن میرزا حبیب اله آقازاده و نویسنده‌اش میرزا محمود غنی‌زاده بودند > حبیب الله آقازاده مدیر فریاد روزنامه ‌های فروردین و شاهین را نیز منتشر نموده است.

(۸۹۲) فریاد

روزنامه فریاد در طهران بمدیری آقای (میر را سید محمد طباطباتی) تأسیس و انتشار یافته. آقای سید محمد طباطبائی مدیر روز نامه تجدد ایران بعد از انقلاب خراسان وقیام کلنل محمد تقی خان، پس از چند مرتبه تبعید و گرفتاری بالاخره در سال ۱۳۰۴ شمسی بطهران آمده و در آن شهر قریب بیگسال روزنامه فریاد را منتشر کرده است. در فردوین ۱۳۰۶ شمسی شورایعالی فرهنگ تصویب نمود که آقای طباطبائی بجای روزنامه فریاد، روز نامه تجدد ایران را منتشر نماید و از آن پس روز نامه تجدد ایران بجای فریاد منتشر شد برای اطلاع بیشتری از شرح احوال مدیر روزنامه تجدد ایران بجلد دوم کتاب تاریخ جراید، نمره ۳۷۱ کتاب رجوع شود.

(۸۶۳) فریاد آذربایجان

روزنامه فریاد آذربایجان در تبریز بصاحب امتیازی و مدیری وسر دبیری (حاج کاظم خان دادگران) تأسیس و شماره چهل و شش سال دوم آن در تاریخ چهار شنبه ذیقعده ۱۳۴۵ قمری مطابق ۱۷ خرداد ۱۳۰۶ شمسی در چهار صفحه بقطع بزرک در مطبیعه سربی (تبریز - مطبعه‌امید) طبع و توزیع شده است. امتیاز روزنامه فریاد آذر بایجان مدیری (حاج کاظم دادگران) در خرداد ۱۳۰۴ شمسی از تصویب شورای عالی معارف گذشته است.

طرز انتشار روزنامه ابتدا هفتگی و بعد یومیه بوده است. ارزش روزنامه بدین قرار معین شده سالیانه: داخله ۵۰ قرآن، خارجه ۶۰ قران. ششماهه ۳۰ قرآن و ۳۵ قرآن. قیمت اعلانات و لوایح و مکاتیب خصوصی با دفتر اداره است. تکشماره ۸شاهی از معلمین و شاگردان مدارس نصف قیمت دریافت می‌شود. محل اداره: خیابان طهماسبی عنوان تلگرافی: تبریز. فریاد آذربایجان.

مندرجات روز نامه پس از درج مقاله اساسی مربوط باوضاع سیاسی و اقتصادی، عبارت از اخبار خارجه بتفصیل و اخبار داخله و مقالات مختلف راجع باوضاع محلی آذر بایجان است. مرحوم تربیت در فهرست جراید آذربایجان راجع بروزنامه فریاد آذربایجان مختصراً نوشته است: روزنامه هفتگی منتشر در تبریز با چاپ سربی بمدیریت حاجی کاظم دادگران در ۶ - ۱۳۴۵.

(۸۶۴) فریاد ایران

روزنامه فریاد ایران در سال ۱۳۰۹ شمسی در کرمانشاه بطور هفتگی تأسیس و منتشر شده است.

(۸۶۵) فریاد وطن

روزنامه فریاد وطن در سال ۱۲۹۰ شمسی بطور هفتگی در تهران تأسیس و منتشر شده است.

(۸۶۶) فصاحت

مجله فصاحت در شهر کرمانشاه بمدیری و صاحب امتیازی (میرزا محمد جواد کرمانشاهی) آقای شباب، تأسیس و منتشر شده است. امتیاز این مجله در تاریخ ۵ بهمن ۱۳۰۴ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشته و س از آنکه تا سال ۱۳۴۵ قمری منتشر گردیده بروز نامه مبدل شده و روزنامه فصاحت تا سال ۱۳۰۹ شمسی انتشار یافته و در آن تاریخ توقیف گردیده است. امتیاز روزنامه فصاحت بجای مجله بهمین نام در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۰۶ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشته است.

در سالنامه ۱۳۰۹ پارس پس از آنکه عکس آقای شباب مدیر جریده فصاحت را چاپ کرده درباره روزنامه فصاحت می‌نویسد « جریده فصاحت در کرمانشاه بمدیریت آقای شباب که در نظم و نثر از قبیل دیوان نشاط شباب، شکرستان، دبستان معرفت کیمیای سعادت و تیر شهاب آثار زیادی دارند. »

(۸۶۷) فکر

روزنامه فکر در شهر تبریز بمدیری (وارتانیانس) تأسیس و در سال ۱۳۳۰ قمری منتشر شده است. مرحوم تربیت در فهرست جراید آذربایجان در باره روزنامه فکر مینوید: روز نامه هفتگی فکر منتشر در تبریز با چاپ سربی بمدیریت الکساندر در وارتانیانس در ۲۵ ربیع الاخر ۱۳۳۰ روزنامه ارتجاعی است. »

در وار‌تانیانی معلم نقاشی در مدرسه ارامنه تبریر بوده و روزنامه فکر را پس از آمدن روس‌ها بتبریز و کشتار جمعی در آنشهر و بر هم زدن جراید (محرم ۱۳۳۰ قمری) منتشر نموده. در این روز نامه صمد خان شجاع الدوله مراغی را بادامه عملیات روس‌ها در آذربایجان تشویق می‌نماید و این تنها روز نامه‌ایست در ایران که چنین سبکی را پیش گرفته و از این جهت مرحوم تربیت آنرا روزنامه ارتجاعی قلمداد کرده است.


(۸۶۸) فکر آزاد

مجله فکر آراد در شیراز بمدیری آقای ) نوبخت ) تأسیس و قبل از سال ۱۲۹۸ شمسی منتشر شده است. مجله فکر آزاد پس از توقیف مجله دیگری که بنام زندگانی) تأسیس و یک شماره منتشر شده، انتشار یافته و این مجله هم بیش از دو شماره منتشر نگردیده است. پس از توقیف مجله فکر آزاد، آقای نوبخت اقدام بتأسیس و انتشار روزنامه بهارستان نموده و چون روزنامه بهارستان در اوایل حمل ۱۲۹۸ شمسی منتشر شده قهراً مجله فکر آزاد قبل از این تاریخ بوده است. برای اطلاع از روزنامه بهارستان و شرح حال نوبخت رجوع شود بجلد دوم کتاب تاریخ جراید نمرده ۳۰۵.

(۸۶۹) فکر آزاد

روزنامه فکر آزاد بصاحب امتیازی و نگارندگی آقای (احمد دهقان) ابتدا مدت دو سال در شهر مشهد و ز ابتدای سال سوم در طهران منتشر شده است.

آغاز تأسیس روزنامه فکر آزاد در شهر مشهد در ۲۹ جورای ۱۳۰۱ شمسی بوده و شماره اول سال سوم آن که آغاز انتشار روزنامه در طهران می‌باشد در تاریخ چهار شنبه ۲۰ عقرب ۱۳۰۳ شمسی بوده است. در شماره ششم سال مجله الکمال دوم منطبعه مشهد مورخ ۲۵ برج سرطان ۱۳۰۱ شمسی شرحی بعنوان (تقریظ) در باره انتشار روزنامه فکر آزاد در مشهد نوشته که چون مشتمل بر اسامی روز نامه‌های منتشره خراسان در آن تاریخ می‌باشد، بی‌فایده نیست بعینه آنرا نقل نمائیم: «تقریظ (شرق ایران) (آگاهی) داشت که تا فکر ملت آزاد نشود (چمن) آبادی دردمن (طوس) نروید و راه ) سلامت ( را کسی نپوید و (نوبهارش) از تطاول خزان سالم و (تاره بهارش) را گل‌امید نماند لهذا دهقان خردمندش که دارای امتیاز معارفی بود (عصر جدید) معارف (خراسان) را رفعتی به (کمال) داد ومهر (منیر)ش را برورنامه آزادی علامه (فکر آزاد) که بصاحب امتیازی جناب ادیب دانشمند آقای آمیرزا احمد خان خان دهقان و مدیریت جناب آقای رفعت التولیة عالم مطبوعات را زینت داده چون (خورشید) درخشان ساطع ساخت. ما موفقیت آن مدیر محترم وصاحب امتیاز معظم را در ترویج معارف اسلامیه که لازمه احترامات محیط قدس امامت و پناهندگی در بار کرامت است از درگاه احدیت خواستاریم.

صد شکر در خراسان گردید فکر آزاد آری بفکر آزاد هر خاطری شود شاد.

رفعت گرفت دهقان در خاک شرق ایران داروغه ستم را از ده بکند بنیاد.

(۱۳۴۵-۵-۱۳۴۰)
 

ارباب باز قلعه بر بدو ساله گت * دهقان شرق ایران بادا بفکر آزاد • آقای میرزا علی اکبر خان گلشن آزادی مدیر جریده آزادی چندی در مشهد مدیر داخلی فکر آزاد بوده است. برای اطلاع از آن رجوع شود بکلمه آزادی جلد اول کتاب.

هما نقم که قبلاً یادآور شدیم روزنامه فکر آزاد بمدیری آقای احمد دهقان مدت دو سال در مشهد منتشر شده و از ابتدای سال سوم بطهران منتقل شده است. شماره اول سال سوم یا اولین شماره منتشر در تهران در هشت صفحه بقطع بزرک وزیری در مطبعه سربی (قناعت طهران) طبع و در تاریخ چهارشنبه ۲۰ عقرب ۱۳۰۳ مطابق ۱۴ ربیع الثانی ۱۳۴۳ و ۱۲ نوامبر ۱۹۴۲ انتشار یافته. جای اداره: تهران خیابان جلیل آباد و بهای روز نامه یکساله داخله ۵۰ قران. شش ماهه ۲۶ قران. خارجه ۶۰ قران و ۳۲ قران. تکشماره ۸ شاهی. روز‌های انتشار دوشنبه و پنجشبه بوده است.

سرمقاله شماره اول سال سوم بعنوان (آغاز دوره جدید) و بد ینقسم شروع میگردد: « خواننده محترم. این روز نامه که بشما تقدیم می‌شود شماره اول از سال سوم فکر آراد است. نامه فکر آزاد دو سال در کرسی خراسان (مشهد مقدس) منتشر شده و سال سوم آن در تهران (سرچشمه خوشبختی یا بدبختی ایران) شروع گردید. چون قطع طرز واسلوب روزنامه در این سال تغییر یافته ابتدای آنرا (آغاز دوره جدید فکر آزاد) نامیده برای استحضار خاطر شما مقصود خود را از انتشار روزنامه مسلک و رویه نامه‌نگاری و بعضی مزایا و محلات این دوره شرح می‌دهیم...... »

پس از این قسمت بشرح عللی که مردم نسبت بجراید و مطبوعات بدبین شده پرداخته است. در شماره اول پس از سرمقاله مذکور، مقالة بعنوان (قدرت جامعه) و بعد خبر‌های داخله و اخبار دار الشورای ملی و اخبار خارجه درج شده است. در همین شماره وعده داده که از شماره آینده ترجمه رمان یوسف) گاریبالدی ) را که میروا اسداله خاکپور ترجمه کرده چاپ می‌نماید.

از روزنامه فکر آزاد نگارنده تا شماره ۱۴ مورخ سه شنبه ۱۰ جمادی الاخر ۱۳۴۳ قمری مطابق ۱۶ جدی ۱۳۰۳ را در دست. دارم تعداد صفحات تاشماره اخیر یکصدو دوازده صفحه است. سرمقاله این شماره بعنوان (بنام ایران و ایرانی) و در آن تمجید و تعریف فراون از سردار سیه شده است. از مندرجات روزنامه فکر آزاد که معمولاً در هر شماره چاپ شده اشعار ایرج میرزا است.

آقای احمد دهقان- آقای احمد دهقان همان آقای احمد بهمنیار کرمانی استاد دانشگاه است که شرح احوال‌ایشانرا بتفصیل در ذیل روزنامه دهقان، در جلد دوم کتاب تاریخ جراید چاپ کرده‌ایم. در اینجا باید اضافه کنیم که آقای احمد دهقان کرمانی مدت توقف در مشهد که روزنامه فکر آزاد منتشر می‌نموده، کارمند انحصار تریاک بوده است. در پایان این شرح لازم است اضافه نمائیم که چون طبق قانون تغییر محل طبع روزنامه و یا مجله از شهری شهر دیگر منوط باجازه شورایعالی فرهنک است لذا شورایعالی فرهنگ در قوس ۱۳۰۳ شمسی امتیاز روزنامه فکر آراد را بمدیری (میرزا احمد خان دهقان) که در طهران منتشر شود تصویب نموده است.

(۸۷۰) فکر استقبال

روزنامه فکر استقبال در شهر اسلامبول بربان فارسی بدبری (علی شریعت - زاده) تأسیس و در سال ۱۳۲۸ قمری منتشر شده است. از روزنامه فکر استقبال بیش از یک شماره منتشر نشده و ذیلا خصوصیات این شماره را از روی نمونه که در دست است شرح می‌دهیم:

روزنامه فکر استقبال در نه صفحه بقطع خشتی کوچک در مطبعه سربی با کاغذ وطبع بسیار خوب چاپ و در تاریخ ۲۱ شعبان ۱۳۲۸ قمری منتشر شده است. در عنوان روزنامه اسمی ارمدیر و صاحب امتیاز روزنامه نیست و فقط در انتهای صفحه نهم که آخرین صفحه روزنامه است نوشته: (اسلامبول. ع ل شریعت‌زاده) و از این عبارت محل طبع و نام مدیر روزنامه (علی شریعت‌زاده) معین می‌گردد. آنچه لازم است یاد‌آور شویم اینکه در اینجا و در فهرست جراید آذربایجان نام خانوادگی مدیر روزنامه (شربت‌زاده) ضبط شده ولی تصور می‌رود هما قسم که در بالا نوشتیم شریعت زاده باشد و بغلظ شربت‌زاده چاپ شده است. بخصوص که در کتاب مطبوعات و شعر فارسی برون نیز (علی شریف‌زاده تبریزی) نوشته شده است.

هر صفحه روزنامه مشتمل بر دوستون و در بالای اسم روزنامه (فکر استقبال) جمله (دست اخوت نشود قطع) و در طرف راست عنوان روز نامه این عبارت: (در مقابل اجرت همین نسخه از قارئین حس وطن پرستی مطلوب است) و در طرف چپ عنوان عبارت: (اجرت پست در همه جا بعهده صاحب مقاله است) درج گردیده. در زیر عنوان جملات (عجلو بالصلوة قبل الفوت) و (عجلو بالتوبه قبل الموت) چاپ شده است. مقاله افتتاحی رورنامه بدینقسم شروع می‌گردد: ( بر عامه ملت و قاطبه هم وطنان پوشیده و مخفی نیست که در این مدت سه چهار سال اخیر صدای کلمات مشروطه و انجمن و تشیید مبانی مجلس و قانون اساسی و عدالت ووضع اساس مساوات وحریت واخوت و قطع ریشه نفاق و استحکام بنای اتفاق و غیره از هر سمت ایران بگوش ما وجهانیان: سیده و می‌رسد ولی ماملت بدبخت معنی کلمات فوق را از فرط جهایکه داریم ندانسته و خودمان مفقود الاثر کرده‌ایم.... »

مقاله دیگر این شماره تحت عنوان (قانون چه فایده می‌بخشد) است. بقیه مندرجات آن نیز مقالاتی نظیر همین دو مقاله است. همانم که یاد‌آور شدیم از روزنامه فکر استقبال بیش از همین یکشماره منتشر نشده است.

(۸۷۱) فکر ایران

روز نامه فکر ایران در سال ۱۳۰۲ شمسی بطور روزانه در طهران تأسیس و منتشر شده است.

(۸۷۲) فکرت

در سال ۱۳۱۲ شمسی مجله فکرت بطور ۱۵ روزه در طهران تأسیس و منتشر شده است.

(۸۷۳) فکر جوان

روزنامه فکر جوان در شهر رشت بمدیری و صاحب امتیازی آقای (علی آزاده گیلانی) تأسیس و در سال ۱۳۰۵ شمسی منتشر شده است. امتیاز روز نامه فکر جوان که پس از توقیف روزنامه قرن ۱۴ بمدیری علی آزاده گیلانی، صادر شده در تاریخ ششم خرداد ۱۳۰۴ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشته ولی طبق نامه شماره۲۸۱ مورخ ۲۳/۱/۱۶ که آقای آزاده بنگارنده نوشته‌اند، انتشار روزنامه فکر جوان در نیمه دوم سال ۱۳۰۵ بوده است. در شماره دوم سال دوم مجله عرفان مورخ شم اور ۱۳۰۵ درباره طلیعه روزنامه فکر جوان مینوید که روزنامه بقلم آقای آزاده گیلانی مدیر محترم جریده قرن ۱۴ با پست اخیر رسید و مژده انتشار روزنامه فکر جوان را میداد. ا شرح مذکور معلوم می‌گردد که روزنامه در همان اوائل نیمه دوم سال ۱۳۰۵ منتشر گردیده است.

پس از چهار سال انتشار مرتب روزنامه فکر جوان، برحسب حکم شهربانی، از نشر و چاپ روزنامه جلوگیری شد و تا شهریور ۱۳۲۰ گرفتار توقیف غیر قانونی بود پس از وقایع شهریور دو مرتبه روزنامه بکمک هیئت تحریر به که از یک عده جوانان تحصیل کرده تشکیل شده، پا بدایره انتشار گذاشته و تا دیماه ۱۳۲۱ که بموجب قانون تنگین مطبوعات احمد قوام روز نامه توقیف گردید، منتشر می‌شده از دیماه مذکورتا۔ نهم آذر ماه ۱۳۲۲ که موفق بام یاز مجدد روزنامه شده، فکر جوان توقیف بوده است. از آن تاریخ تاکنون روزنامه مرتب بطور هفتگی منتشر شده است.

فکر جوان معمولاً در چهار صفحه بقطع بزرک با چاپ سربی در مطبعه (چاپ زربافی - رشت) طبع و منتشر شده. شماره ۳۸۲ دوره سوم از سال بیست و دوم روزنامه در تاریخ پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۲۴ شمسی مطابق ۳ ربیع الثانی ۱۳۶۵ قمری نشر شده. جای اداره رشت، خیابان پهلوی، عنوان تلگرافی: فکر جوان قیمت اشتراک روزنامه سالیانه ۲۰۰ ریال ششماهه یکصدریال تک شماره دو ریال.

مندرجات روزنامه فکر جوان پس از سرمقاله که معمولاً راجع باوضاع گیلان و کشور می‌باشد عبارت از مقالات متنوع و اخبار گیلان و یکی دو صفحه آگهی ثبتی و غیره می‌باشد. سرمقاله شماره ۳۸۲ بعنوان (فرزند انقلاب) و در باره میرزا کوچک جنگلی است. تصویر کوچک جنگلی در صدر این مقاله چاپ شده و در دو طرف آن این شعر درج است: (ز فیض خون جوانان جنگلی روری * زخاک تیره سرآرد نهال آزادی. ) و نیز تصویر (حسین کمائی) در این شماره چاپ شده و در کنار آن نوشته است: « شاد روان حسین کمانی از آزادیخواهان با‌ایمان و متهور بوده است. حسین کمائی از جوانی در مبارزات سیاسی شرکت داشته و به نهضت جنگل خدمات بیشمار کرده است. ». بیانات استاندار در سالن شهرداری و بقیه مقاله در اطراف نوغان و شرح راجع به پنیسیلین، قسمت دیگر مندرجات شماره مذکور را تشکیل می‌دهد.

فکر جوان یکی از جراید مفید و مرتب شهرستانهاست که مدتی متوالی منتشر شده و مشتمل بر مقالات مفید و عام المنفعه می‌باشد. آقای آراده گیلانی شرح احوال خود را در پاسخ درخواست نگارنده بدینقسم مرقوم داشته‌اند:

آقای علی آزاده گیلانی

نام و نام خانوادگی اینجانب علی آراده گیلانی فرزند مرحوم شیخ علی اکبر مجتهد از اجله علماء و محترمین گیلان تولد اینجانب در سال ۱۲۷۴ شمسی در نجف اشرف بوده و مقدمات تحصیلی خود را در گیلان شروع نموده‌ام نظر باینکه باستحکام مبانی مشروطیت و آزادی ایران علاقه تام و تمام داشته‌ام ار اینر و در بهمن ماه ۱۳۰۲ امتیاز روزنامه قرن چهارده را اخذ و مدت دوسال مرتباً منتشر می‌نمودم که گرفتار توقیف و پس از مدتی در نیمه دوم سال ۱۳۰۵ موفق باخذ امتیاز جریده فکر جوان گردیدم و با اتکاء بجامعه روشنفکر و فرهنگ پرور گیلان در انتشار این نامه کمال موفقیت حاصل بوده است تا اینکه پس ار چهار سال انتشار مرتب بر حسب حکم شهربانی آنروز از انتشار و چاپ روزنامه فکر جوان جلوگیری و از آن تاریخ تا شهریور ۱۳۲۰ گرفتار توقیف غیر قانونی و خود اینجانب نیز زمانی در بند عمال دیکتاتوری و سالیانی نیر در تبعید بسر برده و در این مدت بکلی هستی خود را از دست دادم و شرح مشقات این دوره بعدی است که قلم از توصیف آن عاجز است خوشبختانه بعد از فرار شاه سابق با کمک یکعده از دوستان همراز و دانشمند خود موفق بانتشار مجدد فکر جوان گردیدم و از آن تاریخ تاکنون مرتباً هفته‌ای یک شماره منتشر می‌گردد و مطالب روزنامه بهمت هیئت تحریریه که از یکعده جوانان تحصیل کرده و دانشمند تشکیل شده است تهیه می‌شود.

بموجب قانون ننگین مطبوعات قوام (احمد قوام قوام - السلطنه هنگام ریاست وزراتی خود قانونی گذرانید که بموجب آن امتیاز تمام جراید و مجلات لغو می‌شود و کانی حق گرفتن امتیاز دارند که واجد شرایط سنگینی باشند و از جمله دارای لیسانس و سپردن مبلغ پنجهزار تومان پول در بانک و شرایط دیگر. مؤلف) که آبروی دموکراسی نوین ما را بر باد داده است در دیماه ۱۳۲۱ دوباره روز نامه توقیف و با سعی زیاد امتیاز مجدد اخذ و از نهم آذر ماه ۱۳۲۲ بانتشار مرتب روزنامه موفق شدم روش روزنامه طرفداری از استقلال و دموکراسی کامل و استقرار قوانین وتعمیم فرهنک و جلو‌گیری از تجاور غارتگران می‌باشد. »

این بود شرحیکه آقای مدیر محترم روزنامه فکر جوان ارسال داشته بودند.

(۸۷۴) فکرنو

در چهارم شهریور ۱۳۰۴ شمسی امتیار روزنامه فکر تو به دیری (اکبر آقا خان شیرویه) را شورایعالی فرهنگ تصویب نموده است. طرر انتشار این روزنامه هفتگی و محل انتشار آن شهر اصفهان است.

(۸۷۵) فلاح

روزنامه فلاح در سال ۱۳۰۳ شمسی در طهران بطور هفتگی تأسیس و منتشر شده است.

(۸۷۶) فلاحت

مجله فلاحت در تحت نظر اداره کل فلاحت و تجارت و بمدیری آقای (دکتر مرتضی گل سرخی) در طهران بطور ماهیانه تأسیس و در مطبعه (فاروس) طبع وهر نوبت یکهزار نسخه از آن منتشر شده است. سیاق مطالب این مجله تجارتی و فلاحتی است: مجله ماهانه فلاحت در آغاز سال ۱۳۱۰ شمسی تأسیس و شماره اول سال چهارم آن در فروردین ماه ۱۳۱۵ در ۵۱ صفحه خشتی بزرگ منتشر شده است. هما قسم که یاد آور شدیم مجله فلاحت از انتشارات اداره کل فلاحت بوده ولی بمدیری دکتر مرتضی ل سرخی منتشر شده مندرجات آن چنانچه روی جلد هر شماره نوشته عبارت است از مطالب (علمی، فنی، عملی) که مطالب آن‌ها از طرف متخصصین و کارمندان عالی رتبه اداره فلاحت و بامضای آن‌ها درج شده. نوع وسبک مطالب بیشتر مربوط به (قوانین و مقررات فلاحتی) و (دستورات فلاحتی) و (مقالات علمی فلاحتی) و (فلاحت بین المللی) و (ترجمه مقالات سودمند فلاحتی) و (جواب سئولات وارده) می‌باشد مقاله افتتاحی شماره اول سال چهارم بدینقسم شروع می‌گردد: « بیماری خداوند در پرتو توجه اعلیحضرت همایون شاهنشاه پهلوی سال سوم مجله فلاحت انجام پذیرفت و سال چهارم شروع می‌شود. مرام مجله همان راهنمای طبقات فلاحین است باصول علمی و عضلی امروزه فلاحت دنیا و طرز کاشت و برداشت محصول و آماده ساختن آن برای استاده و فروش خصوصیات مجله بدو زبان فارسی و فرانسه بدینقسم نوشته شده: وجه اشتراک سالیانه داخله ۱۸ ریال شش ماهه ۱۰ ریال خارجه سالیانه ۸ شلینک. تک شماره ۲۰ ریال. محل فروش: طهران کتابخانه ابن سینا و کتابخانه طهران در ولایات کتابخانه‌های معتبر، محل اداره: طهران. خیابان شاه.

مجله فلاحت در سال چهارم مرتب هر ماه یکشماره منتشر شده و آخرین شماره این سال یعنی شماره ۱۲ در اسفند ۱۳۱۵ نشر یافته و مجموع صفحات آن در این سال ۴۲۴ صفحه می‌باشد که تمام بیک قطع و اندازه است. در بیشتر شمار م‌ها برای نشاندادن جزئیات وخصوصیات نباتات تصاویر مختلفی چاپ شده منتهی ساده و غیر رنگی است. در سال پنجم نیز مجله بهمان سبک و روش سال چهارم منتشر شده و شماره اول این سال در فروردین و شماره‌های نهم و دهم متعلق بآذر و دی ۱۳۱۹ ینگجه انتشار یافته است

دکتر مرتضی گل سرخی- دکتر مرتضی گل سرخی تا آخر سال ۱۳۱۷ شمسی عهده دار انتشار و توزیع مجله بوده و از فرورین ۱۳۷۸ شغل‌ایشان تغییر کرده است نامبرده در سال ۱۲۹۷ خورشیدی مجله بنام مجله بیطاری منتشر نموده که از آن در جلد دوم کتاب تاریخ جراید گفتگو کرده‌ایم علاوه بر این مجله دو جلد کتاب فلاحت تألیف و طبع کرده است.

(۸۷۷) فلاحت مظاهری

بدستور مظفر الدین شاه قاجار در سال ۱۳۱۸ قمری دوات ادارة بمدیر کلی آقای اصفه الدوله بنسام اداره کل فلاحت تأسیس نمود و این اداره دو اقدام سودمند نموده یکی تأسیس مدرسه موسوم به (مدورسه شاهنشاهی فلاحت) در این مدرسه محصلینی خواندن و حساب و قدری فرانسه بدانند قبول می‌شده و فقط علوم فلاحت تحصیل می‌ کرده و بعدار تحصیل از طرف اداره مرکزی بسمت مدیری فلاحت بسایر ولایات و خالصه جات دولتی فرستاده می‌شده‌اند.

اقدام دوم اداره فلاحت تأسیس وطبع مجله فلاحت مظفری بوده که در آن از اقسام فلاحت و اصلاح اعمال زراعتی بحث می‌کرده. مجله ماهانه فلاحت مظفری در سال ۱۳۱۸ قمری در طهران تأسیس و منتشر شده است. برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (صفحه ۱۲۳) می‌نویسد نمره دوم مجله در آغار جمادی الثانی ۱۳۱۸ انتشار یافته وی اضافه می‌کند که من نمره دوم سال اول و نمره ۱۶ سال دوم آنرا در دست دارم و این نمره در صفر ۱۳۲۵ قمری نشر شده. هر شماره مجله ۱۶ صفحه بقطع هفت در چهاروسه چهارم اینچ است قیمت اشتراک آن در طهران شش قران و در سایر شهرستانهای ایران ۸ قران و در خارج ایران دوازده قران است.

(۸۷۸) فلاحت و تجارت

مجله فلاحت و تجارت که از انتشارات اداره کل فلاحت و تجارت بوده در طهران تأسیس و در هر برج یک شماره از آن نشر شده است. شماره اول سال اول مجله فلاحت و تجارت در اول حمل یونت تیل ۱۲۹۷ در ۱۶ صفحه بقطع خشتی با چاپ سرای طبع و منتشر شده در پشت جلد مجله خصوصیات آن بدین ترتیب چاپ شده است:

وجه اشتراک در داخله سالیانه ۲۵ قران، ششماهه ۱۵ قران. در خارجه سالیانه ۳۰۰ وششماهه ۱۸ فرانک. قیمت اعلانات یک صفحه صد قران. نیم صفحه ۶۰ قران. ربع صفحه چهل قران. ثمن صفحه ۳۰ قران درباره مندرجات آن نوشته است:

«مجله‌ایست علمی و علمی محتوی مقالات اقتصادی و معلومات راجعه بامور مربوط بفلاحت تجارت - صنایع - جنگل‌ها - آب‌ها - معادن - راه‌ها و پل‌ها و غیره که از طرف اداره کل فلاحت و تجارت منتشر می‌شود. » گراور پشت جلد و اطراف مجله عمل سلیمان ربانی گراور ساز است.

سر مقاله شماره اول و یا مقاله افتتاحی مجله تحت عنوان (طلیعه بهار) و بقلم مرحوم ملک الشعرای بهار در دو صفحه نوشته شده و بدینقسم شروع می‌گردد: طلیعه بهار ایران باید از راه سعی و عمل از روی زراعت و استخراج معادن نباتی و جمادی آباد شود ورب النوع فلاحت، فصل دلفریب بهار، از طرف خداوند رحیم، بدهقانان و کشاورران سر زمین ما بشارت می‌دهد، بآن‌ها می‌گوید کار کنید و رنج برید زیرا این سرمایه است که هرگز کم نخواهد شد...... » سرمقاله مذکور بدینقسم ختم می‌گردد: «پس ایملت عزیز ما بیائید زراعت نیم، بیائید در جستجوی گنج موروثی خود رمین مزرعه اجدادی خودمان را کاویده و نتیجه سعی و عمل خود ما نرا در وسط هر سال استخراج نمائیم مجله فلاحت و تجارت یک طرفه داوری و خجسته دستوری است که می‌خواهد آداب فلاحت یعنی تنها سرمایه و وسیله رستگاری ملت ایران را بآنان یاد داشت نموده و بیاموزاند این اولین قدم است. خیلی نقایص داریم ولی باید اول بفکر نقایص خود افتاد سپس به زبان آورده برای بار سوم آنرا بموقع عمل و کار در‌آوریم.... بهار مدیر و سردبیر روزنامه نو بهار. » مندرجات مجله بیشتر مطالب مربوط بفلاحت و تجارت می‌باشد و نویسندگان مقالات در سال اول عبارتند از میرزا مهدیخان مقوم الملک، میرزاعلیخان تجریشی، آقای شارل سکرتن، اسدالله میر منصور خان، ذکاء الملک، دکتر ولی الله نصر، دکتر مرتضی خان، دکتر احمد خان، سعید نفیسی، فهیمی، میرزا احمد خان فین الدوله دفتری.

در شماره اول پس از درج طلیعه شرحی بعنوان (تبلیغات وزارتی) نوشته که قسمتی از آن چنین است: « نظر با همیت بسط امور فلاحتی و تجارتی در مملکت هیئت وزراء عظام برحسب پیشنهاد وزارت فلاحت و تجارت و فواید عامه در جلسه ۳۰ برج دلو گذشته تأسیس یک اداره کل فلاحت و تجارت را در این وزارتخانه تصویب و مخصوصاً تأکید فرمودند که در ترقی و پیشرفت این دو رشته مهم زندگانی ملی مراقبت کامل بعمل آید... (سپس شرحی از شورای فلاحتی و شورای تجارتی نوشته و بعد راجع بمجله فلاحت و تجارت چنین می‌نویسد: ): مجله فلاحت و تجارت، لزوم انتشار معلومات فلاحتی و تجارتی توجه سرمایه‌داران و ارباب املاک بآبادانی مملکت و بالاخره راهنمائی و تشویق عامه ببسط صنایع وزراعت نکته نیست که محتاج بتوضیح باشیم. وزارت فلاحت و تجارت و فواید عامه در ضمن سایر اقداماتیکه برای پیشرفت مقاصد فوق در نظر دارد انتشار یک مجموعه را بنام (مجله فلاحت و تجارت) ذمت همت خود دانسته که از این راه هم بمعارف مملکت خدمتی شده باشد و هم بوسیله آن بتواند با صاحبان فکر و معرفت در امور راجعه بفلاحت و تجارت تبادل افکار نموده در پیشرفت و ترقی این دو امر مهم زندگانی ملی بهتر از عهده وظایف خود بر آید. این مجله عجالتاً ماهی دو نسخه طبع و هر نسخه آن مشتمل بر ۱۶ صفحه خواهد بود. بواسطه جمع نبودن اسباب کار بدیهی است در طبع و کاغذ و جلد و حتی مندرجات آن قصور و نواقصی موجود است که انشاء الله متدرجا مرتفع خواهد گردید اصول محتویات این مجله از این قرار است:

تبلیغات وزارتی - فلاحت و متعلقات آن - تجارت و اقتصاد - جنگل‌ها و آب‌ها - معادن و راه‌ها - قوانین و امتیازات - و بالاخره اعلانات -‌امید است که با مساعدت صاحبان همت و ارباب معرفت و نویسندگان با بصیرت این مجله مقام حقیقی خود را حائز گردیده یک جای خالی معارف مملکت را پر کند. »

سال سوم مجله فلاحت و تجارت- شماره اول سال سوم مجله در حمل (پیچی تیل ۱۲۹۹ شمسی) منتشر شده و در این سال مرتباً مجله در هر ماه یک شماره نشر شده و شماره ۱۲ که در حرت (پیچی تیل ۱۲۹۹ شمسی) از طبع بیرون آمده، خاتمه پیدا می‌کند. دوازده شماره سال سوم مجموعاً در ۴۸۰ صفحه بقطع خشتی در مطبعه سربی ( بوسفور» طبع گردیده است. مندرجات مجله در این سال نیز مانند سالهای قبل عبارت از مقالات اقتصادی، فلاحتی و تجارتی و صنعتی است که نویسندگان و یا اداره کل فلاحت آن‌ها را تهیه و در مجله منتشر می‌شده مقاله افتتاحی سال سوم که تا اندازه خوانندگان را بوضع مجله آشنا می‌سازد از اینقرار است: « بسمه تعالی شانه بعون اله تبارك وتعالى سال دوم مجله فلاحت و تجارت بپایان رسید و اینك این مجله قدم بسال سوم می‌گذارد ادامه دو سال برای یك مجله که در واقع در محیط ما پیشقدم فکر جدیدی می‌باشد با مشکلات و محذوراتی که تهیه مقالات و طبع و نشر آن باوجود عرت مطابع وقلت نویسنده و خواننده در پیش دارد خود موفقیتی را نشان میدهد. انکار نداریم که مجله فلاحت و تجارت خالی از نواقصی نیست ولی این نکته را هم نباید از نظر برانیم که این مجله دارای آن نقصی است که در اول هر کاری بنا۔ چار در پیش می‌آید و متدرجا و با كمال صعوبت باید رفع شود...... با کمی وسائل و انواع عرتهائی که در طبع و انتشار مجله فلاحت و تجارت همواره در کار بوده و می‌باشد میتوان گفت که مندرجات سال دوم بمراتب بهتر از مطالب سال اول بوده و‌امید می‌رود که در سال سوم در پیشرفت آن بیشتر موفقیت شود و برای تأمین اطمینان بحصول این موفقیت از عموم معارف پژوهان مملکت استمداد می‌نمائیم ضمنا چون مجله ما دارد در ممالك خارجه نیر طرف توجه بعضی از مراکز مربوطه می‌شود خالی از فایده نمی‌دانیم بطوریکه سابقاً نیز در نظر داشتیم قسمتی از آنرا بزبان فرانسه بنویسیم و بدینوسیله باشخاصی که در خارج بجز نام و نشانی از ایران چیز دیگر بخاطر راه نداده‌اند این مملکت را از نقطه نظر اقتصادی معرفی نمائیم بلکه از اینراه نیز خدمتی به - بسط تجارت و بهبودی وضعیت اقتصادی ممالکت بعمل آید. ‌امید واثق داریم که خوانندگان محترم عموماً و مخصوصاً معارف خواهان معظم مملکت هم در اینراه باما موافقت فرموده در ترویج و تأیید پیشرفت مقاصد این مجله از بذل هر نوع مادت و معاضدت مضایقه نخواهند داشت. »

هما نقسم که در مقاله افتتاحی مذکور وعده داده شده در سال سوم چند صفحه بزبان فرانسه بصفحات مجله افزوده شده و در هر شماره یکی دو صفحه در آخر مجله تحت عنوان ( قسمت فلاحتی وتجارتی ( بفرانسه طبع گردیده است. مجله فلاحت و تجارت یکی از مجلات خیلى مفید و مخصوصاً مشتمل بر اطلاعات زیادی درباره فلاحت و تجارت ایران می‌باشد. در هر. شماره چند صفحه اختصاص بواردات و صادرات مملکت داده شده و از این حیث برای کسانیکه طالب آمار و اردات و صادرات آن ایام باشند بسیار مفید است.

مجله فلاحت و تجارت پس از سه سال انتشار تعطیل گردیده و مجدداً در مهرماه ۱۳۰۵ شمسی، پس از شش سال تعطیل بمدیریت آقای مشفق کاظمی با بدائره انتشار گذاشته و در این دوره پنج شماره از آن نشر یافته و برای همیشه تعطیل گردیده است.

در دوره اول یعنی در حقیقت سه سال اول انتشار مجله امور آن بعهده آقای سعید نفیسی، نویسنده معروف بوده است زیرا بقنمیکه در شرح حال‌ایشان در جلد دوم کتاب، در ذیل مجله شرق یاد‌آور شده‌ایم، نامبرده در سال ۱۲۹۷ شمسی بایران مراجعت کرده و تاسال ۱۳۰۰ شمسی رئیس اداره فلاحت و مدیر مجله فلاحت و تجارت بوده‌اند. از آن پس یعنی از سال ۱۳۰۰ شمسی تا سال ۱۳۰۴ در اداره راه مشغول ورئیس اداره امتیازات و اداره راه دماوند بوده است و بارفتن‌ایشان از اداره فلاحت مجله نیز تعطیل شده است.

(۸۷۹) فلق

روزنامه فلق در شهر طهران بمدیری و نگارندگی (صادق بروجردی) تأسیس و در سال ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است. پس از انتشار شماره ششم روزنامه قلم باک روزنامه مذکور از طرف دولت توقیف و بجای آن روزنامه فلق منتشر گردیده شماره اول روزنامه فلق در چهار صفحه بقطع بزرک باچاپ سربی در مطبعه (سعادت) طبع و در تاریخ شنبه ۱۱ جمادی الاول ۱۳۴۱ مطابق ۸ برج جدی ۱۳۰۱ شمسی انتشار یافته. سرمقاله این شماره بعنوان (حق - ناحق) نوشته شده و مطالب آن گله از دولت و شاه است که چرا روزنامه قلم پاک بدون محاکمه توقیف شده است. قسمت‌ها تی از سرمقاله مذکور بدینقرار است:

«امروز تاریخ ایران یک صورت مبهمی را بخود گرفته آنچه می‌بینیم حق و حقانیت پایمال ومعدوم و ناحق بلباس حق جلوه‌گر است ما سعی داریم ملک و ملت ترقی نمایند. ما سعی داریم فکر ملت روشن گردد - ما سعی داریم مملکت معارف صحیحی داشته باشد....

توقیف روزنامه ملی کارگری قلم پاک آنهم بدون محاکمه در مملکتی که دارای قوه مقننه است و هر روز نمایندگان در دار الشورای ملی قانون وضع می‌کنند دارای هیچ اصول و منطقی نیست..... مکرما چه نوشته بودیم که دلشان خواست محفر یده مارا توقیف نمایند. ما خواستیم خدمتی پادشاه مملکت بنمائیم و او را ارجریان افکار عمومی مطلع کنیم. اگر کار بدی کرده‌ایم تو به می‌کنیم و انجام اینقبیل مطالب مهمه را بچاپلوس‌های متعلق که شاه و گدا دروغ می‌گویند و مطالب را بعکس جلوه میدهند و موجبات اشتباه کاری را فراهم می‌نمایند وامیگذاریم هر چه میل دارند.... ما خیال می‌کردیم ذات شاهانه از مشی قلم باک ما که با کمال شاه دوستی نگارش می‌یابد و افکار عمومی را بسمع اعلیحضرتش می‌رساند موافقت فرموده منتظر خواهند بود بعد ار این هم کلمات عامه را از خوب و بد بتوسط نامه محقر خود بسمع همایونش برسانند.... از شخص شخیص سلطنت و نفس نفیس عدالت مستدعی هستیم جراید ملی را عموماً و قلم پاک را خصوصاً امر فرمایند از توقیف بی‌محاکمه خارج نماینده روزنامه فلق در عنوان آن خود را (طرفدار مظلومان و کارگران) معرفی نموده و بالای اسم روزنامه (فلق) آیه (یا فالق الاصباح) و هم چنین این شعر را (گوسفند از برای چوپان نیست * بلکه چوپان برای خدمت اوست. ) بعنوان شعار روز نامه چاپ کرده است.

محل اداره ناصریه (اتحادیه جراید) و آدرس تلگرافی: فلق و بهای روزنامه طبقه اول ده تومان، طبقه دوم پنج تومان، طبقه سوم دوتومان، تک نمره ۴ شاهی اجرت لوایح و اعلانات با دفتر اداره است. مطالب باید بعنوان اتحادیه جراید باشد مؤسس ومسئول روزنامه (عبدالله‌زاده) معرفی شده است. در هر شماره در صفحه اول یک رباعی بامضای (ص) که همان صادق بروجردیست چاپ شده و رباعی شماره اول این است:

تن پروری و مفتخوری گشته رواج
این درد بایست نمائیم علاج
 
هر کس نکند کار و گریزد از رنج
سازیم بنان شب و روزش محتاج
 

مندرجات روز نامه فلق پس از درج سرمقاله عبارت است از مقالات مختلف و اشعاری علیه سرمایه داری و بنفع کار گریست. این اشعار عموماً اتر طبع (صادق بروجردی) و تحت عنوان (فکاهی ادبی) چاپ شده است من جمله قسمتی از این اشعار بنقل از شماره سوم بدین قرار است.

فکاهی ادبی

قیمت القاب ارزان گشته است
اکرم و اعظم فراوان گشته است
 
خرشود گاهی الاغ و که حمار
در تکاپو بهر پالان گشته است
 
بهر این تن پروران بیهنر
ملک ایران جمله ویران گشته است
 
موش بود و‌گر به گردید آن پلید
مور مانند سلیمان گشته است
 
از وجود کارگر در مملکت
درد هر بیدرد درمان گشته است
 

جواب رنجبری

کارگر امروز اعیان گشته است
کافری بود و مسلمان گشته است
 
کار فرما کرده بود او را غلام
کارگر امروز سلطان کشته است
 
هر غنی بر هر فقیری ظلم کرد
آن غنی اکنون پشیمان گشته است
 
کارگر در دست خود دارد چکش
کله ظالم بندان گشته است
 
صادق بروجردی
 

طرز انتشار فلق هفتگی بوده و در عنوان وعده داده است (بهمت معارف پروران یومیه خواهد شد) ولی ظاهراً هیچگاه یومیه نشده است.

از روزنامه فلق نگارنده تا شماره ۱۱ در دست دارم. این شماره در تاریخ سه شنبه ۲۴ رجب مطابق ۱۳ برج حوت ۱۳۰۱ منتشر شده و در صفحه اول آن تصاویر مرحوم علی قلیخان مخبر الدوله وحسین قلیخان مخبر الدوله و غلامرضا خان مخبر الدوله باذکر مختصر شرح احوالشان چاپ شده است.

(۸۸۰) فنی

مجله فنی در سال ۱۲۹۷ شمسی بطور ماهیانه در طهران تأسیس و منتشر شده است.

(۸۸۱) فواید عامه

روز نامه فواید عامه در شهر طهران در سال ۱۳۲۵ قمری تأسیس و منتشر شده است. برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (صفحه ۱۲۴) می‌نویسد این روزنامه بمدیری (یوسف خان هراتی که در قضایای بمباران مشهد بوسیله روس‌ها گرفتار گردید) انتشار یافته و نامبرده بعداً روزنامه بنام (کلید سیاسی) منتشر کرده است. برون اضافه می‌کند که من نمونه روزنامه فواید عامه را ندیده‌ام.

(۸۸۲) فولاد

روزنامه فولاد در سال ۱۳۰۳ شمسی در طهران تأسیس و منتشر شده وطرد انتشار آن هفته سه بار بوده است، نگارنده از این روزنامه نمونه‌ای در دست ندارم ولی روزنامه ایران مورخ ۲۹ جوزای ۱۳۰۳ شمسی تحت عنوان ( انتشار ( مینوید جریده فولاد با قطع بزرک از هفته آینده منتشر می‌شود. عجالتا هفته سه شماره با داشتن قسمتهای جالب توجه علمی و اجتماعی بمعرض افکار هموطنان تقدیم خواهد شد (دفتر جریده فولاد)

حرف القاف

(۸۸۳) قاجاریه

روزنامه قاجاریه که در عنوان آن (محفل اتحادیه سلسله جلیله شاهزادگان و قاجاریه) نوشته شده در سال ۱۳۲۵ قمری در طهران تأسیس و منتشر شده است. شماره اول این روزنامه بدون تاریخ و در چهار صفحه در مطبعه سرای (شرقی) چاپ و منتشر شده. محل اداره رور نامه بدین نحو قید شده: «فعلا محل این محفل شریف اتحادیه در خیابان وریز مخصوص خانه‌های مصدق الدوله است». قسمت یک نسخه سه شاهی در زیر عنوان روزنامه این سطر چاپ شده: « فقط در این محفل اتحادیه حفظ عله ارحام و ترقی و تعلیم اطفال این سلسله جلیله است. »

روزنامه قاجاریه ناشر افکار اتحادیه قاجاریه که در تاریخ چهارشنبه سیم ربیع الاول ۱۳۲۵ قمری در طهران تأسیس شده و موسوم به (مجمع وداد و اتحاد قاجاریه) بوده است. برای اینکه خوانندگان گرام از تشکیل این اتحادیه که اعضاء آن از شاهزادگان قاجاریه و بنام نواب نامیده می‌شد اطلاع حاصل کنند قسمت‌هایی از شرحی که در شماره ۵۰ سال اول روزنامه صبح صادق مورخ چهار شنبه ۲۳ ربیع الثانی ۱۳۲۵ قمری راجع باین اتحادیه نوشته نقل می‌نمائیم:

مجمع و داد و اتحاد قاجاریه یکشنبه ۲۰ شهر حال منعقد و و کلاً سلسله شاهزادگان و قاجاریه که پس از این بر حسب صلاح دید عموم بنواب نامیده می‌شوند موجب دعوتیکه از طرف حضرت اشرف آقای عضد الملک از آقایان نواب شده بود هشتاد و شش نفر نواب محترم حاضر شده بودند که اسامی هر یک بدون ملاحظه تقدیم و تأخیر درج می‌شود

پس از افتتاح مجلس گفته شد که مقصود از انعقاد این مجلس چیست و بهتر آنست که غرض از انعقاد آنرا بیان کنیم تا آقایان نواب تکالیف خودشان را بدانند و وظیفه خودشان را بفهمند و اگر مقصود از این اجتماع فقط تأسیس مدرسه بجهت اطفال این سلسله است بهتر آنست که حضرات نواب علیهده بنشینند و در باب تأسیس این مدرسه شریفه که مقدم بر تمام مقاصد است عنوانی بفرمائید تا این آمدن و رفتنها بی‌نتیجه نماند.

در جواب از این سؤال جواب‌های مختلف گفته شد و یکی از شاهزادگان با کمال فصاحت بیانی شافی و کافی نمودند که خلاصه آن اینست که مقصود از انعقاد این مجمع محترم نه فقط برای تشکیل مدرسه است و این فقره یکی از مهمات ومقاصد متعدده این انجمن است بلکه اول مقصود از این اجتماع و اتفاق و اتحاد جان نثاری بذات مقدس ملکوتی صفات همایون شاهنشاهی محمد علی شاه قاجار خاداله ملکه وارواحنا فداه و اطاعت اوامر مجلس مقدس دار الشورای کبری است........ » پس از این قسمت شرایط تشکیل این انجمن و اسامی اعضاء آنرا نوشته است که برای اطلاع از آن باید باصل روزنامه صبح صادق رجوع نمود.

مقاله افتتاحی و یاسر مقاله شماره اول روزنامه قاجاریه عبارت است از (خطابه - ایست که نواب مستطاب و لاحاجی شیخ سیف الدین میردا که از اجله محترمین شاهزادگان و قاجاریه و در مراتب علم و تقوی فرید عصر می‌باشند) ایراد نموده و تحت عنوان فوق نوشته شده و بدینقسم شروع می‌گردد: « بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله الذی الف بین قلوب عباده فاصبحو بنعمته اخوانا ونزع الفل من صدورهم وظلو فی الدنیا اقرباء واحواناً والصلوة علی محمد المصطفی وعلی اله واصحابه الذین اتبعوه قولا وضلا وعدلا واحسانا. فبعد قال الله تبارک وتعالی فی کتابه فاصحبتم بنعمته اخوانا خداوند تباک و تعالی در مقام امتنان بر بندگان خود و گرویدگان پیغمبر آخرالزمان می‌فرماید که با تشتت آراء و اختلاف اهواء که برحسب بشریت در سوشت شما بود..... » این خطابه باین جملات ختم می‌گردد: «مقصود ما از این اجتماع ترتیب و رعایت ار اقوام ذوی الاحترام خودمان است و خدمت بوجود مبارک اعلیحضرت شاهنشاه اسلام که شرف قومیت ما مربوط بآن وجود مبارک است و همراهی با طاعت مجلس مقدس محترم شورای ملی را فریضه ذمه خود می‌دانیم و باین عقیده زندگانی می‌کنیم پس زنده باد محمد علیشاه قاجار و پاینده باد مجلس شورایملی ایران » نکته شایان توجه این است که در شماره ۱۵ روزنامه صبح صادق (مکتوبی از انجمن قاجاریه) چاپ کرده و در آن نوشته است:

«خدمت مدیر محترم روزنامه صبح صادق زحمت می‌دهیم بر طبق مذاکرات سابقه انجمن دار الوداد خیریه قاجاریه روزنامه که مخصوص ذکر مقالات مفیده و ترتیبات ابتداء این انجمن است امتیاز آن با اکثریت آراء منتخبین باید بایکی از افراد این مسلسله جلیله باشد که اولاً قابلیت و استعداد تحریر وترتیب و توریع این روزنامه را بوجه اکمل واحسن داشته باشد و ثانیاً شخصاً دخیل در نیک و بد و خیر و شر این طایفه بوده و مطالبی که بر خلاف مصالح امور آن‌ها باشد ننویسد از قرار مذکور روز نامه باسم انجمن قاجاریه دیروز طبع و نشر شده که از مؤسس و نگارنده آن انجمن ما اطلاعی ندارد و از نویسنده آن خیلی عجب است که بی‌اطلاع این انجمن خود را منسوب باین انجمن ساخته و هنوز اجاره تأسیس این روز نامه بکی داده نشده هر گاه کسی رورنامه بنویسد بالایحه باسم این انجمن نشر دهد بی‌اطلاع ماست و در نیک و بد مطالب آن ابدأ انجمن مسئول نیست و بتوسط وزارت علوم نویسنده آن طرف مسئولیت واقع خواهد گردید و من بعد مطلبیکه محتاج بنشر وطبع روزنامه باشد زحمتش باداره یومیه صبح صادق داده خواهد شد. »

از شرح مذکور معلوم می‌شود روزنامه قاجاریه از انتشارات انجمن قاجاریه نبوده و شخصی خود سرانه آنرا نشر داده است و دیگر اینکه چون در این تکذیب نامه می‌نویسد روز گذشته منتشر شده و روز گذشته می‌شود چهار شنبه ۹ ربیع الاول ۱۳۲۵، معلوم میگردد تاریخ انتشار روزنامه تاریخ مذکور است. بهر صورت خداوند بحقایق امور آگاه است. از روزنامه قاجاریه نگارنده بیش از همین شماره اول را در دست ندارم.

(۸۸۴) قاسم الاخبار

روزنامه قاسم الاخبار در طهران بمدیری (میرزا ابو القاسم خان همدانی) تأسیس و در سال ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است. برون در کتاب شعر و مطبوعات فارسی در صفحه ۱۲۴ می‌نویسد نمره دوم این روز نامه در تاریخ پنجم ربیع الثانی ۱۳۲۵ قمری انتشار یافته و من نمره دوم و هفتم آنرا در دست دارم. وجه اشتراک روزنامه در طهران قران و در سایر شهر‌های ایران ۱۲ قران است.

(۸۸۵) قاصد طهران

در چهارم شهریور ۱۳۰۴ شمسی شورایعالی فرهنک امتیاز روزنامه قاصد طهران را در طهران مدیری (فرانسوا ملک کرم) تصویب نموده است.

(۸۸۶) قانون

روزنامه قانون بزبان فارسی بمدیری (پرنس میرزا ملکم خان ناظم الدوله) در شهر لندن از بلاد انگلستان تأسیس و منتشر شده است. این روزنامه در سال ۱۳۰۷ قمری تأسیس و تا چند سال در لندن ماهی یکشماره از آن نشر شده ولی نظر بحملات سخنی که در آن بحکومت و شاه و وزراء ایران می‌کرد انتشار آن در ایران ممنوع گردید روزنامه صور اسرافیل در شماره پنجم خود راجع باهمیت این روز نامه می‌نویسد: کس این جریده را خوانده می‌داند که از صدر اسلام تا بحال بزبان فارسی هیچکس بدین فصاحت و سلامت که صرف معنی و زبان وقت باشد قلم روی کاغذ نگذاشته است. »

آقای عبد الحسین نوائی مقالة بعنوان (یکقسمت از شرح حال ملکم) در مجله یادگار نوشته و من جمله راجع بروزنامه قانون می‌نویسد: « شاید امروز کلمه قانون یعنی اسم این روزنامه چندان تارگی نداشته باشد ولی باید در نظر گرفت که این روزنامه در زمان ناصرالدین شاه یعنی دوره نوشته می‌شد که ادای لفظ قانون جرم شناخته می‌شد و سید جمال الدین اسد آبادی معروف را بهمین جهرم از ایران بیرون کردند و در حق او انواع توهین روا داشتند. من جمله او را (قانونی) خواندند. ارحق نباید گذشت که مطالب روز نامه قانون سخت در اذهان مردم مؤثر واقع شد و پایه تخت استبداد ناصر الدین شاه را لرزانید. مطالب این روزنامه بسیار ساده و روان و عبارت بود از حملات سخت بوضع استبدادی عجیب و فجایع دربار سلطنتی ایران و تجاوزاتیکه کار - گذاران دولت بنام دربار و شاه و صدر اعظم انجام می‌دادند چون این سبک تحریر تا آنوقت سابقه نداشت، مردم رغبتی بخواندن آن ابراز کردند و چون دیدند که مطالبی بر خلاف شاه و دربار و عمال دولت، نوشته، این افسانه که شاه سایه خداست و او امرش واجب الاطاعه است از ذهن آنان بیرون رفت و همین مقدمه‌ای شد برای جنبش مشروطه و واژگون ساختن کاخ استبداد. » در همین مقاله آقای نوای در باره کیفیت انتشار اولین شماره روزنامه قانون قسمت‌هایی را از کتاب ملک ارا برادر ناصرالدین شاه که خود حاضر و ناظر قضیه بوده بدینقسم نقل می‌نماید:

«ملکم خان... روز نام‌های مسمی بقانون در منزل خودش بباسمه رسانده بجهت اشخاصی چند بطهران فرستاد. عریضه‌ای هم بشاه نوشت باسمه کرده در لف هریک از نسخه‌های نمره اول صورت آن عریضه را با سمه کرده بود. یک نسخه هم برای شاه فرستاد. مضمون آنکه چون مسموع شد قبله عالم ارواحنا فداه میل باجرای قانون دارید، ما جماعتی از ایرانیان که در خارجه هستیم، قانونی بجهت ایران نوشته هر ماهی قدری از آنرا چاپ کرده انتشار خواهیم داد نمره اول آنرا بحضور مبارک فرستادیم هر گاه پسندیده است مشغول کار باشیم والا موقوف داریم > آقای نوائی دنباله مطلب را اینطور می‌نویسد: « مضمون نسخه اول منحصراً مذمت بسیار بود از وضع سلطنت ایران و صورت نوشتجات جعلی بود که از بلاد ایران بنویسنده روزنامه قانون نوشته‌اند و کل آن نوشتجات مملو بود از شکایت از‌امین السلطان وحکام شاه و تشویق و ترغیب مردم ایران بود بآزادی و ترتیب مجلس شورای ملی و برهم زدن سلطنت مستقله و خارج شدن از قید عبودیت و اینکه نباید خلق یک مملکت تابع رأی ومیل یکنفر باشند که هر چه بخواهد بکند و شرح مجالس شب و هرزگیهای‌امین السلطان و اینکه در سرسفره خورش فسنجان را مثل حنا بریش همدیگر می‌ماند ووضع رسیدگی او بمرایض مردم و اینکه وقت کامل از غیظ بخودش فحش می‌دهد و دو ذرع ارجا می‌جهد ویقه خود را پاره می‌کند و از این مقوله بود.

استبداد عجیب ناصرالدین شاه که بطول مدت بغرور و خود خواهی شدید آمیخته شده بود با مطالب این روزنامه چندان سازش نداشت، بلکه همچنانکه ملک ارا نوشته در همان شماره اول صحبت از مجلس شورای ملی و محدود کردن اختیارات شاه وعمال او بود. بهمین جهت ناصرالدین شاه ورود این روزنامه را بایران غدغن کرد ولی آزادیخواهان و کسانیکه از دست دربار استبداد دلی پر خون داشتند، این روزنامه را بهر طور بود تهیه می‌کردند و در مجامع مخفی برای دوستان وهم مسلکان خود می‌خواندند وقتی بناصر الدین شاه خبر دادند که مجمعی از آزادیخواهان تشکیل شده و روز نامه قانون از اینجا باطراف منتشر، می‌شود، بلافاصله انجمن را محاصره و غارت نمودند و افرادش را که بالغ بر دوازده نفر می‌شدند اسیر نمودند و در خانه کامران میرزای نایب السلطنه حبس کردند. یکی از آنان بنام حاج سیاح محلاتی (پدر آقای حمید سیاح) خود را از بالا خانه پرت کرد و پایش شکست روزنامه قانون تا سال ۱۳۲۵ قمری بدون ترتیب گاهگاهی منتشر می‌شد. »

این بود شرحیکه آقای عبد الحسین نوائی راجع بروزنامه قانون در ضمن شرح حال ملکم نوشته است ضمنا نامبرده اضافه می‌کند که ملکم در نوشتن این روزنامه آلت و واسطه بیش نبوده و بلکه انگلیس‌ها چون با مین السلطان، صدر اعظم ناصرالدین شاه که شدیداً بسیاست تزار روس تمایل نشان می‌داد، میانه خوبی نداشتند میخواستند بدست ملکم و با روزنامه قانون از شاه و دربار انتقام گیرند. ولی بهر صورت روز نامه قانون اثر خود را در بیداری مردم بخرج داد و در آگاه ساختن آنان بطرز کار و فکر اولیاء دولت تأثیر و اهمیت فراوان داشت.

در باره تأسیس و انتشار روزنامه قانون در لندن بعضی آنرا مربوط بلغو امتیاز (کازینو) دانسته و شرح آنرا اینطور بیان می‌کنند که در سال ۱۳۰۶ قمری که ناصرالدینشاه برای بار سوم باروپا سفر کرد امتیاز کازینو که در طهران تأسیس شود بملکم خان وزیر مختار، ایران در لندن، داد و چون خبر این امتیاز بصدر اعظم، ‌امین السلطان رسید سخت بر آشفت و در صدد لغو آن برآمد و عاقبت پس از مذاکره باشاه و سفیر انگلیس در طهران تلگرافی لفو آنرا بملکم اطلاع داد اما در این وقت ملکم امتیاز را بتاجرف انگلیسی فروخته بود بمبلغ سی و پنج هزار لیره. این تاجر نیز علاوه بر دادن این مبلغ پولهائی برای تهیه مقدمات کار خرج کرده و هنگامیکه عازم ایران بود خبر لغو امتیاز با و رسید. کار بمحاکمه کشید. ملکم خان که از بدست آوردن امتیاز استفاده کلی کرده بود و حالا می‌باید آن استفاده را با چیزی اضافه پس بدهد خیلی عصبانی شده برای انتقام از اتابک روزنامه قانون را تأسیس کرد و در آن مقداری ترجمه از قوانین فرنگستان و مقداری تنقید از اوضاع و لزوم تغییر حکومت و مخصوصاً چند ستون نامه‌های جعلی بعنوان نامه‌های وارده از ایران که ماد تمام آن‌ها هتاکی و نا سزا کوئی با تابیک و شرح خرابکاری‌های او و اطرافیانش بود دروغ یار است نوشته و نسخه‌های متعددی از آن بطهران فرستاد. این روزنامه بغیر از یکشماره که مستقیماً برای شاه فرستاده می‌شد بقیه شماره‌های آن در یک بسته برای حاج سیاح محلاتی و مسیو داوید خان که دعوی آزادیخواهی داشته و از مخالفین حکومت وقت بودند و با چند نفر از همفکران خود مجلس محرمانه در طهران ترتیب داده بودند ارسال می‌شد و بوسیله آن‌ها در طهران و بعضی شهرستان‌های دیگر منتشر می‌گردید.

وصول این روزنامه انعکاس عجیبی در طهران نمود و مطالب آن که نسبت بشاه وصدر اعظم خیلی وننده بود هیاهوی عجیبی ایجاد کرده بود شاه از مطالب روزنامه متغیر شده و حق هم داشت زیرا که بملکم خیلی مهربانی کرده بود این بود که بصدر اعظم دستور داد تمام امتیارات و عناوین ملکم را سلب کند. آتا بیک هم همین کار را کرد و فوراً بوسیله تلگراف تمام امتیازات و مقام ودارت مختاری را از ملکم سلب نمود و بدولت انگلستان هم مراتب را اطلاع داد و کاردار سفارت را در لاین مأمور کرد که موقتاً امور سفارت را اداره کند ملکم خان از عمارت سفارت باسلب تمام عناوین خارج شد و از کرده خود پشیمان بود و در دادگاه هم با تاجر انگلیسی مشغول زد و خورد بود، مأمورین پلیس طهران نیز بزودی مرکز نشر روزنامه را در طهران کشف کرده میو داوید خان و حاج سیاح وده نفر همدستان آن‌ها را گرفته در خانه نایب السلطنه موقتاً زندانی نموده. حاج سیاح بقصد فرار خود را از بالاخانه پرتاب کرد و پایش شکست و دوباره او را گرفته پس از معالجه با یارده نفر دیگر تحت نظر بیست نفر سرباز مسلح بیک کاری سوار کرده، بقزوین فرستادند این عده قریب ششماه در قزوین بازداشت بودند و بعد از شش ماه آزاد شده هر یک بطرفی رفتند. پس از ذکر این قسمت به توضیح خصوصیات روز نامه قانون می‌پردازیم:

رورنامه قانون در چهار صفحه بقطع وزیری بزرک باچاپ سربی مجموعا ۲۴ شماره منتشر شده و جای تعجب است که در هیچ یک از ۲۴ شماره موجود تاریخ طبع و انتشار ندارد. از اینرو معلوم نیست هر نمره آن در چه تاریخی منتشر شده است. طر انتشار آن در عنوان روزنامه هفتگی معین شده و نوشته است (هفته یک نمره طبع و توزیع می‌شود) ولی هرگز این وعده عمل نشده و در مدت متجاوز از پانزده سال ۲۴ شماره نشر شده است. اسم روز نامه (قانون) در وسط عنوان نوشته شده و در زیر آن نام مؤسس (پرنس میرزا ملکم خان ناظم الدوله) و در زیر نام مدیر کلمات (اتفاق عدالت - ترقی) چاپ شده و در طرف چپ عنوان روزنامه قیمت اشتراک سالیانه بدینقرار طبع گردیده است: « قیمت اشتراک سالیانه در طهران ۲۰ قران سایر ولایات داخله ۲۵ قران خارجه ۳۰ قران قیمت یک نسخه دو عباسی ۲۰ محل اداره قانون اینقسم تعیین شده: ( محل صدور این جریده در دفتر خانه کمپانی انطباعات شرقی در کوچه لمبارد نمره ۳۸ در لندن. محل توزیع در طهران و تبریز کتابخانه تربیت. »

مقاله افتتاحی روزنامه باین خطبه عربی شروع می‌شود: « بسم الله الرحمن الرحیم اللهم بداء نا باسمک العظیم بعد الاتکال علی عونک الکریم بنشر صحیفة القانون، قانوناً لعبادک المؤمنین و دستوراً‌یهتدی باصوله خیر المهتدین فارشد ناو ایاهم إلی صراط الرشاد المستقیم وانور عقولنا بیزان العلیم السلیم لنسلک فی مهناج العدل والاستقامه وعظی بخاتمة الصالحین یوم القیامه. جمع کثیری از خلق ایران بچندین سبب خودرا از وطن مالوف بیرون کشیده در ممالک خارجه متفرق شده‌اند. در میان این مهاجرین متفرقه آن اشخاص باشعور که ترقی خارجه را با وضاع ایران تطبیق می‌کنند سال‌ها در این فکر بودند که آیا بچه تدبیر می‌توان باین بیچارگان که در ایران گرفتار مانده‌اند جزئی امدادی برسانند. پس از تفحص و تفکر زیاد بر این عقیده متفق شدند که بجهت نجات و ترقی خلق ایران بهتر از روزنامه آزاد هیچ اسباب نمی‌توان تصور کرد آن چند نفر اشخاص وطن پرست که معنی قدرت روزنامجات را درست فهمیده‌اند در این چهار پنج سال بیک عزم مردانه افتادند باطراف دنیا و بهر وسیله باصرار چه بالتماس و چه بگداتی از دولتخواهان ایران و ارباب کرم و طالبان‌تر قی اعانتهای وافر جمع نمودند و بعون الهی این روز‌ها یک کمپانی معتبری ترتیب دادند باین عزم مبارک که از اطراف ایران بقدری که بتوانند روزنامجات و کتابچه‌های مفید انتشار بدهند که از آن جمله یکی همین جریده قانون است. »

پس از مقاله افتتاحی مذکور مقاله دیگری است که قسمت اول آن چنین است: «ایران مملو است از نعمات خدا داد. چیزی که همه این نعمات را باطل گذاشته نبودن قانون است. هیچکس در ایران مالک هیچ چیز نیست زیرا که قانون نیست. حاکم تعیین می‌کنیم بدون قانون، سرتیپ معزول می‌کنیم بدون قانون، حقوق دولت را میفروشیم بدون قانون، بندگان خدارا حبس می‌کنیم بدون قانون، خزانه می‌بخشیم بدون قانون، شکم پاره می‌کنیم بدون قانون.... » و خلاصه اینکه تمام مندرجات شماره اول راجع بفواید و اهمیت قانون است. در انتهای صفحه چهارم شماره اول این سطر نوشته شده: از این جریده قانون یکدفعه برای معتبرین یک نسخه مجاناً فرستاده میشود اگر قیمت سالیانه آنرا ترسانند نسخه دیگر فرستاده نخواهد شد. »

نمره دوم روزنامه قانون باهمان خصوصیات نمره اول چاپ شده و در نمره سوم در زیر قیمت اشتراک نوشته است، یک ذره غیرت و دیگر ار وجه اشتراک ننوشته است. در همین شماره است که در صفحه سوم آن نوشته این جریده فقط از برای آدم نوشته می‌شود. کسانیکه آدم نیستند نباید این اوراق را به بینند. » در شماره چهارم نامه ملکم خان مدیر روزنامه بناصر الدین شاه درج شده و نامه مذکور باین جمله شروع می‌گردد: « قبل از ظهور جریده قانون عریضه ذیل را بتاریخ غره رجب گذشته مستقیماً بخاک پای اعلیحضرت همایون شاهنشاهی فرستادیم. قربان خاکیای جواهر اسی اقدس همایونت شویم. در این مدت چهل سال سلطنت هیچ قسم توجه شاهنشاهی در اصلاح امور ایران تمری نبخشید با این فراغت طولانی و با همه اقدامات ملو کانه امروز ولایات ایران خرابتر. خلق ما مغلوک‌تر، اشگر‌ها بی‌نظم‌تر، استقلال دولت کمتر، رنجش عامه بیشتر و خطرات انهدام نزدیکتر شده است.... » یک قسمت عمده از مندرجات روز نامه قانون مقالات مؤثر و خواندنی است که قلم مدیر روزنامه نوشته شده و قسمت دیگر آن مقالاتی است از اطراف که راجع بشاه و بی‌عدالتیهای او نوشته شده و پاسخ آن‌ها داده شده منتهی اساسی اشخاص با علامت اختصاری طبع گردیده بدینطریق: اجویه.

ح. ا فرستاده شد. وصول را همیشه اطلاع بدهید. م. ع. ظلمی که بشخص شما وارد بیاورند البته مختارید که ببخشید ولیکن ظلمی که جانوران دیوان بریکی از اخوان آدمیت وارد بیاورند انتقام آن بر هر آدم واجب است. ا. ط. بعتبات زیادتر بفرستید. ا. د. حرف لاشخور‌ها قابل اعتنا نیست. ش. م. آن دو فوق را هم از حالا فدوی آدمیت بدانید.

سرمقاله شماره ۲۴ قانون که آخرین شماره منتشره این روزنامه می‌باشد بدینقسم شروع می‌گردد: « سال گذشته از جانب یک مجمع عالی اعلام نامه مسمی بکلام در بعضی دوایر محرمانه انتشار یافت. چون تبلیغ آن معانی در بعضی دوایر دیگر این اوقات لازم شده اصل آن کلام مبارک را در اینجا دوباره طبع می‌نما نیم بدیهی است که موکلین آدمیت منتهای دقت را بعمل خواهند آورد که مبادا این ودیعه شریف کسانی بیفتد که از حلقه آدمیت خارج باشند. کلام ما بیست و چهار نفر از امنای آدمیت باقتضای یک ماموریت عظیمی در یکی اراقالیم مقدسه اسلام جمع شده مطالب ذیل را بهریک از اولاد منتخبه ایران مستقیماً و محرمانه تبلیغ می‌نمائیم. ‌ای برادران روحانی.... »

در سال ۱۳۲۵ قمری روزنامه قانون بدستیاری و همت آقای هاشم آقای ربیع‌زاده تبریزی در تهران تجدید طبع شده و بغیر از شماره اول در بقیه شماره‌ها کلمه (کپیه) در عنوان روزنامه چاپ شده و نیز از شماره چهار بآنطرف مهر قرمزی مشتمل بر جملات زیر در سراوحه روزنامه رده شده است: ( قیمت یک نسخه ه شاهی، اشتراک سالیانه طهران ۲۰ قران سایر ولایات ۲۵ قران خارجه ۱۵ فرانک طهران. هاشم ربیع زاده. » آقای ربیع راده در سال مذکور یکدوره کتب و رسائل پرنس ملکم خان را که مشتمل بر یازده رساله است طبع کرده و قیمت آن‌ها را با جلد ۱۵ قران و بدون جلد ۱۲ قران معین کرده است. این بار ده رساله که در دویست و شصت صفحه شده بدین قرار است: « اصول تمدن - حرف غریب - رساله غیبیه - رفیق ووزیر شیخ ووزیر - پولتیک‌های دولتی - تنظیم لشگر و مجلس - سیاحی گوید - توفیق‌امانت اصول آدمیت - اصول مذهب دیوانیان. » در شماره ۱۱ روز نامه صور اسرافیل که خبر طبع یازده رساله را بعنوان (بشارت) چاپ کرده می‌نویسد: « ملت حق‌شناس ایران سالهاست اثر قلم و نتیجه افکار‌ایشان را مثل کاغذ زر دست بدست می‌برند و قدر و قیمت آن نسخ عالیه را بخوبی می‌دانند. » از اینجا معلوم می‌شود روزنامه قانون و رساله‌های ملکم در آغاز مشروطیت ایران چه تأثیر و اهمیتی داشته است.

میرزا ملکم خان ناظم الدوله- شرح احوال میرزا ملکم خان در بسیاری از مجلات و جراید چاپ شده و اجمال آن اینست که وی پسر یکی از ارامنه جلفای اصفهان بود در سال ۱۲۴۶ در اصفهان متولد شد و مذهب اسلام را قبول کرد. در نتیجه مراقبت و زحمات پدرش مقدمات علمی را فرا گرفت و برای تکمیل معلومات بپاریس اعزام گردید و معلومات متوسطه و خالیه را در آنجا فرا گرفت و در رشته حقوق علاقه خاصی ابراز می‌داشت. پس از بازگشت بایران بسمت مترجمی مخصوص شاه انتخاب شد و بواسطه جلب اطمینان دربار از جریان سیاست مطلع بود، وقتی که فرخ خان‌امین الدوله بسفارت بارویا می‌رفت میرزا ملکم خان بسمت مستشاری همراه او رفت و موفق بگردش و بازدید قسمت اعظم اروپا شد. آشنایی با تمدن غرب در مغز میرزا ملکم خان تأثیر محو ناشدنی بخشید و بهمین مناسبت هم خواهان اصلاحات بود. مقام او در دربار باعث گردید که بالاخره بفارت ایران در لندن منصوب گردد و بعداً بشرحیكه سابقا یاد‌آور شدیم در نتیجه اختلاف با صدر اعظم وقت و دربار مبغوض شاه واقع گشت و تمام امتیارات از او سلب گردید.

(۸۸۷) قانون

روزنامه قانون در طهران مدیری آقای (رسا) تأسیس و در سال ۱۳۰۰ شمسی منتشر شده است. روزنامه قانون از جراید متین و معروف و شماره اول آن در سنبله سال ۱۳۰۰ شمسی انتشار یافته و چون پیوسته با رور و قلدری مبارزه می‌نموده چند مرتبه گرفتار توقیف شده و من جمله یکمرتبه در دلو ۱۳۰۲ از انتشار آن جلوگیری شده است. روزنامه ایران مورخ ۷ دلو ۱۳۰۲ درباره این توقیف اینطور اظهار نظر میکند: « توقیف جریده قانون - روزنامه، قانون که از معتبرترین و جدی‌ترین جراید مهم مركز است مع التأسف بواسطه درج یك مقاله اخیراً برطبق تصمیم اولیاء دولت توقیف گردده است. ما از این پیش آمد متأسفیم و‌امیدواریم در محکمه دلایل آزادی خویش را اقامه و اثبات نمایند. » روزنامه قانون تا سال ۱۳۰۵ شمسی کم و بیش منتشر می‌شده و در این وقت چون مدیر آن آقای رسا با اقلیت مجلس شور ایملی همکاری داشته و در جزء مدیران جرایدی بوده که در مجلس متحصن شده، مبغوض دولت قرار گرفته و چندی گرفتار تبعید شده است.

روز نامه قانون مدت چهار سال منتشر نشده تا سال ۱۳۰۹ شمسی مجدداً بسبك فكاهی و کاریکاتوری و با مندرجات اجتماعی و اخلاقی طبع و منتشر شده ولی این مرتبه هم انتشار آن دوامی پیدا نکرده است. روز نامه ایران آراد مورخ پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۰۹ شمسی در باره انتشار مجدد آن می‌نویسد: « روز شنبه از قرائت روزنامه فکاهی و کاریکاتوری قانون که شمارا بسمت تجدد هدایت می‌کند غفلت نکنید و نیز داستان قیام نادر شاه را در تمام شماره‌های این روزنامه بخوانید تا روح ملی شما تقویت شود. »

خلاصه‌ای از تاریخچه زندگی آقای رسا مدیر روزنامه قانون

بقلم خود‌ایشان

این بنده میر سید اسداله رسا مدیر روز نامه قانون فرزند مرحوم می‌رسید حسین تهرانی موطنم طهران و پدرم از اصیل‌ترین خاندان سادات تهران که در انقلاب مشروطیت ایران از پیشقدمان بوده و از بانیان نهضت عظیم قیام برضد دربار استبداد بشمار می‌رود و مادرم از نواده‌های سلطان مرادخان که نسب آن‌ها با تابکان فارس می‌رسد می‌باشد و چون پدرم مدتی در خراسان (مشهد) میزیسته احترام زیادی در مشهد و بمناسبت انتساب مادرم با خاندان بزرگی از فارس بستگانی در شیراز داریم و بسیار خوشوقت هستم که رشته ارتباط خانوادگی من با سه نقطه مهم وحاس ایران - تهران - خراسان - فارس متصل است و شاید ثبات و پایداری و استقامت من در راه مبارزه باستمگران مربوط باستمداد از تربت پاک ومقدس حضرت علی ابن موسی الرضا وحضرت شاه چراغ و حضرت عبدالعظیم علیهم السلام باشد.

تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در مدارس ادب و ثروت تهران بیایان رسانده و تحصیلات عالی من در فقه و حقوق اسلامی مرهون محضر پرفیض فضلاء و اساتید بزرگواری چون مرحوم میرزا محمود قمی مدرس مدرسه صدر و مرحوم علامه حکمی و دیگران از بزرگان دین و دانش می‌باشد.

احساسات تند و پرشور وطن پرستی از روز‌های اول زندگی بمن رنج می‌داد و بهمین مناسبت همیشه با قلدران و زورگویان و آن‌هایی که افکار عمومی را چیزی موهوم میشمردند سرگرم ستیز و مبارزه بودم.

خداوند بزرک شاهد و ملت ایران گواه است. از دقیقه‌ای که زبان بگفتار کشودم ار ستمگران مذمت کردم و از آنساعت که توانستم بنویسم قلم من چون خاری در سینه و دیده و پهلوی مخالفان حکومت ملی جای می‌گرفت و هر چه بیرحمانه ترنوک خامه‌ام قطع می‌گردید تیز‌تر و برنده و مؤثر‌تر می‌شد.

قلدر‌ها وقتی از نیش قلم من مصون می‌ماندند که بکنج زندان با گوشه تبعیدگاه‌ها می‌افتادم شدت مبارزه من باروح بیگانه پرستی از کابینه وثوق الدوله معروف بکابینه قرار داد شروع می‌شود و همان ایام را باید روز‌های اول همکاری من با پیشوای بزرگوار احرار ایران مرحوم سید حسین مدرس بحساب آورد.

اگر وثوق الدوله قرار داد را اجرا، می‌کرد فاتحه استقلال ایران خوانده می‌شد ولی قیام شدید میلیون و آزادیخواهان اجاره نداد آنروز هم تدبیر انگلستان فاتح شود زیرا خورشید جذاب و تابناک ایران مغلوب و اسیر ولی، تیره گردد.

من باعشقی و فرخی و کمره‌ای و ضیاء الواعظین و افرادی دیگر از احرار چون بطور سختی بعاقدین قرار داد حمله می‌کردیم و نطق‌ها و بیانیه‌ها و اعلامیه‌های آتشین ما بنیان استعمار را میلرزاند، همه ما‌ها را بزندان انداختند ولی بذر فکر ما روئیده و سبز شد و نمو کرد و کار را بآنجا کشانید که آن ورقه لعنتی که وثوق الدوله وصارم الدوله ونصرة الدوله و خیانت کارانی دیگر پول‌های زیاد برای اجرای آن از انگلیس‌ها گرفته بودند پاره شد و دور افتاد و مرد! ...

پرده کودتا بالا رفت:

آنجا هم من جزء اولین دسته‌ای بودم که باید بزندان بیفتم. سرهنگ پاشاخان دژخیم مشهور شهربانی که هنگام مبارزه قرار داد مرابسیاه چال انداخت. این جاهم مأمور توقیف من بود و صورتی به صمصام السلطنه نشان می‌دهد که من جزء نخستین دسته‌ای بودم که باید بزندان بروم مرحوم صمصام السلطنه که این صورت را می‌بیند یمن اطلاع می‌دهد که بیراهه بمنزل او بروم و از آنجا خارج نشوم تا از شدت مراحل اولیه کودتا کاسته شود جریانات و حشت‌آور تأثر‌انگیز کودتا - گرفتن و بستن و ایجاد اختناق در همه جا و همه چیز مرا بفکر گرفتن امتیاز روزنامه‌ای بنام (قانون) انداخته و در شهریور ۳۰۰ که دیکتاتوری ایران می‌رفت ریشه محکمی پیدا کند با اینکه بیش از بیست ساله از سن من نمی‌گذشت و مشاجره عجیبی با مرحوم ممتاز الدولة ودر معارف آنوقت و میرزا رضاخان نائینی معاون آن مرحوم راجع یکی از مواد قانون مطبوعات (۳۰ سالگی) مدیر روز نامه داشتیم بگرفتن امتیاز موفق و فوراً بنشر قانون شروع کردم.

هنوز چند شماره قانون منتشر نشده بود که سید میرزا آقا فلسفی مدیر روزنامه (حیوة جاوید) مورد ضرب و شتم سردار سپه فرمانده قوی و وزیر جنك بعدار كود تا قرار گرفت و دندان سید شکسته شد.

روزنامه قانون ضمن انتشار یادداشت شدیدی باین عمل اعتراض و این رفتار را تقبیح نمود و اختلاف بین روز نامه قانونو سردار سپه از این تاریخ مرحله جدی‌تری بخود گرفته مدتی نکشید تا صحبت خلع قاجاریه و جمهوری قلابی بعمل آمد و من با اینکه نسبت به بقای سلطنت در خاندان قاجار علاقه‌ای نداشتم با جمهوری قلابی نیز نظر خوبی نداشته و با قیام مردانه مردم و بر هم زدن بساط ساختگی جمهوری هم آهنگی کرده و این مرتبه نیز مردم فاتح شدند و صدای جمهوریت در فضا خفه شد.

پس از بهم خوردن و پایان یافتن بازی جمهوریت مدت کوتاهی سردار سپه باصلاحات پرداخته و در ارتش و تمام نقاط کشور آثار بارزی از اقدامات مفید پدیدار شد مع التأسف چندی طول نکشید که اطرافیان دزد و نالایق آن سرباز فعال ولایق را احاطه کرده و بر جمع مال و دور شدن و مبارزه باصفه اصلاح طلب و آزادی خواه تحریص و ترغیبش نمودند و شد آنچه شد.

مخالفت من بوسیله مقالات روزنامه قانون با جمهوریت سبب شد که با فاصله‌های کوتاه روزنامه قانون توقیف و خودم هم گرفتار می‌شدم.

آهنك شوم دیکتاتوری رفته رفته بالا گرفت و دستگاه شهربانی در گاهی و مختاری و آیرم کاری جز گرفتن و کشتن و تبعید کردن نداشتند و پس از اینکه چند بار دچار سوه قصد شدم تا آخر دوره دیکتاتوری گرفتار زندان و تبعیدگاه‌های سمنان - کاشان - اصفهان یزد - کرمان و شهرضا بودم.

من در آخرین حوزه اسارت خود در اصفهان بحال افسردگی و ناتوانی افتاده بودم که بار دیگر کشور ما گرفتار دیکتاتوری هژیر و رزم آراء گردید و طلیعه قیام آزادیخواهان بزعامت دکتر مصدق و آیت الله کاشانی برای مبارزه با استعمار و ملی شدن نفت پدیدار گردید.

برای اینکه کتاب مجاهدت‌های من ک صفحه کسر نداشته باشد باهمان حال ناتوانی بتهران شتافتم و با نشر روزنامه قانون تا امروز آنچه توانستم و میسر بود برای محو استعمار و تجدید دوره آزادی و پایان یافتن اسارت ملت ایران کوشیدم و‌امیدوارم با عنایت خداوند و ائمه اطهار سلام الله علیم اجمعین تا آخرین دقیقه زندگی از این راه و رسم منصرف و منحرف نشوم. وبالله التوفیق وعلیه التکلان

(۸۸۸) قدرت

در تاریخ ششم خرداد ۱۳۰۴ شمسی امتیاز روزنامه قدرت در شیراز بمدیری (میرزا عبدالله مدیر مدرسه قوامیه) از تصویب شورایعالی معارف گذشته است ولی در باره انتشار این روز نامه در سالنامه ۱۴ - ۱۳۱۵ معارف فارس می‌نویسد در سال ۱۳۰۹ شمسی جریده قدرت بمدیریت آقای میرزا عبدالله قدرت شیرازی منتشر شد.

(۸۸۹) قرن بیستم

شماره اول سال اول جریده قرن بیستم بصاحب امتیازی و نویسنده اساسی (ر. میرزاده عشقی) در ۱۶ صفحه بقطع وزیری با چاپ سربی در مطبعه روشنائی طهران چاپ و در تاریخ جمعه ۲۷ شعبان ۱۳۳۹ قمری مطابق ۱۶ تور ۱۳۰۰ شمسی در طهران منتشر شده است. محل اداره: طهران. مجله جمشیدی - اداره جریده قرن بیستم قیمت اشتراک طهران. سالیانه ۸۰ قران، ششماهه ۴۵ قران، ولایات ۸۰ قران ۴۵ قران، خارجه ۹۰ قران، ۵۰ قران. تک نمره در طهران عجالتاً یکقران است.

خصوصیات مذکور در عنوان جریده قرن بیستم و در زیر اسم جریده طرر انتشار آن (هفتگی) نوشته شده و فهرست مندرجات در زیر عنوان در هر شماره درج است فهرست مندرجات شماره اول با ذکر اسامی نویسندگان آن‌ها بدینقرار است: قرن بیستم (مقاله اساسی) میرزاده عشقی. غزل یکرنگی. روسبیان ری (میرزاده عشقی) خلاصه مسائل سیاسی داخله - روابط بین ایران وروس - گذارشات کنونی دنیا قرن بیستم). قطعه پارسال (اندوه) میرزاده عشقی. امال (شادی) (صبا) خزان و مرک جوان (ایران الدوله جنت). زندگانی (س. م - ارجمند). صمیمیت. (س. کورس.) تجمل (عبدالله دیده‌بان). ریش مصنوعی (عشقی). اعلانات.

مقالات اساسی و یاسر مقاله روزنامه از بهترین مقالات روزنامه است. شماره دوم قرن بیستم در تاریخ یکشنبه ۷ رمضان ۱۳۳۹ مطابق ۲۱ تور ۱۳۰۰ بهمان سبک شماره اول چاپ و منتشر شده. در این شماره نمایشنامه‌ای که بقلم عشقی تدوین و در ۲۷ جمادی الثانی ۱۳۳۹ قمری در اصفهان و در ۲۹ شعبان آن سال در طهران بمعرض تماشا گذاشته شده و موسوم به (حلواء الفقراء) است، در یک پرده، بعنوان پاررقی از صفحه وزنامه بآنطرف چاپ شده است. شماره ۴ سال اول در جورای ۱۳۰۰ نشریافته وسر مقاله آن چنین است (کار در ایران - کار دار‌ها - بیکار‌ها. ).

شماره اول سال دوم قرن بیستم بصاحب امتیازی میرزاده عشقی و مدیر مسئولی (عباس اسکندری) در چهار صفحه بزرگ در مطبعه سربی ایران و در تاریخ سه شنبه ۲۸ جمادی الاولی ۱۳۴۱ قمری مطابق ۲۵ جدی ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است. در سال دوم قرن بیستم بجای روزنامه سیاست که صاحب امتیاز و مدیر آن عباس اسکندری بوده و توقیف شده، منتشر گردیده و در حقیقت بجای روزنامه سیاست بوده است. سرمقاله این شماره تحت عنوان (سیاست) نوشته شده و در زیر آن نوشته است: سیاست چرا توقیف شد؟ چرا؟ برای آنکه سیاست در مدت یکسال و نیم عمر نویسندگی خود ثابت خود را تغییر نداد (در این سرمقاله بشدت بسیاست انگلیس و قوام السلطنه حمله شده است.). محل اداره در سال دوم: طهران خیابان شاه آباد. قیمت اشتراک یکساله داخله ۸۰ قرآن، ششماهه ۴۵ قرآن سه ماهه ۲۵ قرآن. خارجه بعلاوه اجرت پست. تکشماره ۴ شاهی. مندرجات قرن بیستم در سال دوم عبارت از سرمقاله‌های تند و آتشین و قسمتی از اشعار عشقی و مقالات اجتماعی تحت عنوان (الفبای فساد اخلاق) و اخبار داخله است. از دوره دوم روزنامه قرن بیستم ۱۸ شماره منتشر شده و آخرین شماره آن که شماره ۱۸ دوره دوم سال ووم است در تاریخ ۲۸ حمل ۱۳۰۲ شمسی انتشار یافته است.

در باره انتشار روزنامه بمدیری عباس اسکندری روزنامه ایران مورخ ۵ دلو ۱۳۰۱ در ضمن اخبار داخله اینطور مینویند: « قرن بیستم که سال گذشته در شانزده صفحه مانند نوبهار این دوره منتشر می‌شد اینک با قطع بزرک هفته سه شماره منتشر میشود. ما موفقیت آقای میرزاده عشقی و آقای عباس میرزا مدیر مدیر محترم آنرا از خدا خواهانیم. »

پس از چهار ماه تعطیل مجدداً سومین دوره روزنامه قرن بیستم در سال ۱۳۰۳ شمسی، در آغاز رژیم جمهوریت منتشر گردید در این دوره بیش از یکشماره منتشر نشد و مطالب و مقالات همین شماره باعث قتل عشقی گردید. تاریخ انتشار این شماره هفتم تیرماه ۱۳۰۳ شمسی مطابق ۲۴ ذیقعده ۱۳۴۳ قمریست. این شماره با قطع کوچک در ۸ صفحه چاپ شده و مقالات و اشعاری که در این شماره باعث قتل عشقی شد عبارتند از: (آرم جمهوری) و (جمهوری سوار) و (نوحه جمهوری) مقاله آرم جمهوری در صفحه ۸ آخرین شمار مروز نامه قرن بیستم چاپ شده و بمناسبت این مقاله (کاریکاتوری) نیز طبع گردیده است. مقاله مذکور بدیتقسم شروع می‌گردد: « آرم لغتی است فرانسه خدا پدر فرانسه را بیامرزد که تمام جوجه فکلی‌های ما را باصطلاح خودشان آدم کرده واز مشروطه خواهی هم گذرانده جمهوری طلب نموده است... »

عشقی با انتشار این مقالات بر علیه جمهوری پیشنهادی رضا خان سردار سیه قیام نموده عاقبت هم جان خود را فدای عقیده خویش نمود و پس از انتشار آخرین شماره رورنامه قرن بیستم که همین شماره نیز بعلت مخالفتی که بارژیم جمهوریت در آن شده بود توقیف گردید، در تاریخ ۱۲ تیر ماه ۱۳۰۳ شمسی هنگام صبح در خانه مسکونیش جنب دروازه دولت هدف گلوله دو نفر قرار گرفت و اما اشعاری که در شماره اخیر روزنامه عشقی چاپ کرده تحت عنوان (جمهوری سوار) و (مظهر جمهوری) و (نوحه جمهوری) می‌باشد و همه آن‌ها را آقای علی اکبر سلیمی در صفحات ۲۴۲ بآن طرف دیوان عشقی بنقل از همین شماره اخیر قرن بیستم بطبع رسانیده است.

در صفحه اول آخرین شماره قرن بیستم کاریکاتور مردی خرسوار را نشان می‌دهد که خود را بیای خم رسانیده و شیره می‌خورد و در کنار کاریکاتور نوشته است: (جناب جمبول برخر جمهوری سوار شده شیره ملت را مکیده و می‌خواهد بسر ما شیره بمالد). و در صفحه دوم اشعار جمهوری سواری طبع شده که دو شعر اول آن‌ها چنین است:

هست در اطراف کردستان دهیخاند آن چند کرد ابلهی

قاسم آباد است آن ویرانه دهاین حکایت اندر آن واقع شده


در صفحه چهارم آخرین شماره اشعار (مظهر جمهوری) چاپ شده:

من مظهر جمهورم - الدرم و بولدرم

از صدق وصفا دورم - الفرم و بولدرم

در صفحه پنجم عکس تابوتی را نشان می‌دهد که زیر آن نوشته (جنازه مرحوم جمهوری قلابی) و این اشعار (تحت عنوان نوحه جمهوری) چاپ شده است:

آه که جمهوری ما شد فنا.

پیرهن لاشخوران شد قبا.

........

میرزاده عشقی- شرح احوال عشقی را آقای علی اکبر سلیمی در مقدمه دیوان عشقی بتفصیل چاپ کرده و احتیاجی بتکرار آن نیست فقط آنچه مربوط بپایان زندگی وقتل اوست در اینجا ذکر می‌نمائیم. مرحوم میرزاده عشقی در سن ۳۱ سالگی در طهران کشته شد. جزئیات وقوع حادثه را روزنامه ایران مورخ جمعه غره ذیحجة الحرام ۱۳۴۲ مطابق ۱۳ سرطان ۱۳۰۳ در ضمن اخبار داخله اینطور می‌نویسد: « صبح روز قبل دو نفر اشخاص مجهول درب منزل میرزاده عشقی رفته دق الباب می‌نمایند کلفت میرزاده پشت درب حیاط آمده و سؤال می‌نماید چه کار دارید می‌گویند با میرزاده کاری داریم پس از استعلام و اجازه درب منزل را بار نموده واردین با طاق میرزاده وارد و پس از اظهار بهانه که قبلاً تهیه شده بود یکی از آن‌ها رولور خود را کشیده یک تیر بطرف میرزاده شلیک و فرار می‌نماید گلوله بیالای شکم اصابت کرده می‌افتد کلفت او بنای داد و فریاد را گذارده چند نفری از اهالی جمع شده آژان هم رسیده میرزاده را در حالتی که صحبت می‌کرده با درشکه کمیساریا برده در آنجا مختصر تحقیقاتی نموده برای عمل و معالجه بمریضخانه نظمیه می‌آورند دکتر نظمیه مشغول پانسمان و معالجه شده ولی بعد ارظهر مرحوم می‌شود جنازه‌ایشان بوسلیه درشکه باتفاق چند نفر از نمایندگان مجلس و چند نفر از مدیران جراید حمل بمنزل شخصی خودش گردید. »

قضبه قتل عشقی بصورت ظاهر تا مدتی از طرف نظمیه تعقیب شد و چندی نیز ابو القاسم خان بر ضیاء السلطان برای استنطاق در توقیف نظمیه بود. قتل عشقی در طهران و در مجلس جوش و خروشی بر پا نمود و آقای ملک الشعرای بهار از طرف اقلیت مجلس در جلسه مجلس شورایملی مورخ سه شنبه ۱۷ سرطان ۱۳۰۳ بیاناتی راجع باینکه دولت باید از این قبیل ترور‌های سیاسی جلوگیری نماید و حتی باید قاتلین عشقی بمجازات برسند اظهاراتی نمود و از طرف نمایندگان اکثریت نیز باظهارات آقای ملك الشعراء جواب‌هایی داده شد و خلاصه اینکه قتل عشقی در مجلس جار و جنجالی بر پا کرده است. هنوز در طهران کوچه که منزل عشقی در آن واقع است نزدیك چهار راه سید علی بنام آنمرحوم موسوم است.

عشقی یکی از شعرای معروف زمان خود بوده و اشعارش دارای سبکی نو و بسیار جالب می‌باشد. دیوان او یکمرتبه در سال ١٣٠۶ و باردیگر در مطبعه شفق در مهر ۱۳۰۸ و دفعه سوم در سال ۱۳۲۴ شمسی بوسیله آقای علی اكبر سلیمی طبع ومنتشر شده است. عشقی در سال ۱۲۹۹ باصفهان آمده و در این شهر نمایش (رستاخیز پادشاهان ایران) را بمعرض نمایش گذاشته که شرح آنرا در شماره ۵٢ سال اول روزنامه اختر مسعود چاپ اصفهان مورخ ٢۴ حوت ١٢٩٩ بدینقسم نوشته است:

شورش ادبی عشقی

آقای میرزاده عشقی جوان فارغ التحصیل مدرسه سلطانی و دارالفنون اسلامبول که در رشته علوم اجتماعی و فلسفه صاحب فن و دیپلوم هستند، قریب دو سال است که بایران آمده و بد بختانه در کابینه وثوق الدوله در نظمیه طهران توقیف شد و چند ماه پیش باتفاق صمصام السلطنه بختیاری باصفهان آمده و پس از مراجعت معظم الیه‌ایشان موقتاً در اصفهان اقامت کرده و از نتایج تحصیلات عالیه خود دامن همت بکمر‌زده و عالم معارف ایران را سرشار نمودند.

ایشان بعلاوه حسن علم و تحصیلات، قوه شعری بس عالی دارند و مخصوصاً در انقلاب ادبی اشعار ما و عروض سبك اروپائی را با هم بکار انداختند، این جوان ادیب و دکتر علوم اجتماعی ما در همین ایام دو پرده نمایش یکی آهنگی (ایرا) موسوم (برستاخیز پادشاهان ایران) و دیگری نیم آهنگی (اپریت) موسوم: (از تاریکی بروشنائی) اولی را تماماً با اشعار بس مؤثر و بی‌اندازه عالی و با نوا‌های شرقی مخلوط بغربی دومی را نظم و نثر و با نوت‌های بسیار پسندیده تازه بمعرض نمایش در آوردند رستاخیز پادشاهان‌امیران تاکنون دوبار نمایش داده شده و از تاریکی بروشنائی یك بار ادبا و دانشمندان وطن پرست میاندازه عاشق روح جوان عشقی شده با صدای باند میگوئیم: زنده یاد عشقی.

(۸۹۰) قرن چهاردهم

روزنامه قرن چهاردهم در شهر رشت بمدیری (آقای آزاده گیلانی) مدیر روز نامه فکر جوان، تأسیس و در سال ۱۳۰۲ شمسی منتشر شده است . شماره اول قرن چهاردهم در برج دلو ۱۳۰۲ شمسی انتشار یافته وابتدا مطالب روزنامه با نظر هیئت تحریریه تهیه میشده و پس از یکسال در نتیجه اختلافی که بین مدیر روزنامه و هیئت تحریریه حاصل شده مدر روزنامه از هیئت مذکور جدا شده است و برای اطلاع عموم در شماره ۶۴ روز نامه طلوع رشت مورخ ۲۰ دلو ۱۳۰۳ شمسی اینطور آگهی کرده است: دوره دوم قرن ۱۴ چون بوسیله هیئت تحریریه اداره میشد که مقام جریده را محفوظ نداشته و از رویه متانت منحرف شده بودند لذا تبری از هیئت مزبور را لازم دانسته و امیدواریم در آتیه نزدیک نامه قرن ۱۴ را با سبک متین و اسلوب مرغوبی انتشار دهم . نمره ۳۸ صاحب امتیاز قرن ۱۴ آزاده گیلانی »

قبل از تاریخ مذکور نیز روزنامه قرن ۱۴ موقتاً تعطیل بوده و در روزنامه طلوع مورخ اسد ۱۳۰۳ اعلانی با مضای آراده گیلانی شده که کسانیکه با اداره روزنامه کار دارند در اداره جریده پرورش بآقای آراده گیلانی مراجعه نمایند در شماره ۵۹ طلوع مورخ جدی ۱۳۰۳ بنقل از فوق العاده که بامضای هیئت تحریریه منتشر شده وعده داده است که جریده قرن ۱۴ هر هفته روزهای جمعه انتشار می یابد. روزنامه قرن ۱۴ نزدیک دوسال منتشر میشده و بعد توقیف شده و مدیر آن در صدد برآمده است که امتیاز دیگری بگیرد و لذا در تاریخ ششم خرداد ۱۳۰۴ شمسی امتیاز روزنامه فکر جوان را گرفته است برای اطلاع از شرح احوال آقای آزاده گیلانی رجوع شود بکلمه فکر جوان در حرف الفاء کتاب.

(۸۹۱) قزوین

روزنامه قزوین بمدیری (میرزا ابو القاسم) و سردبیری (م. ا اسدزاده) در شهر قزوین تأسیس و در سال ۱۳۲۸ قمری منتشر شده است. طرر انتشار آن هفته دو شماره بوده و قیمت اشتراک سالیانه آن در قزوین ۱۰ قرآن ، و بلاد داخله ۱۲ قرآن ششماهه بترتیب ۶ قرآن، ۷ قرآن. وجه اشتراک بعد از سه ماه دریافت خواهد شد . قیمت تک نمره در همه جا صد دینار است. محل اداره قرائت خانه قزوین . اسم روزنامه (قزوین) بخط نستعلیق درشت و در زیر عنوان روزنامه بدینقسم معرفی شده : ( روزنامه ایست آراد سیاسی اخلاقی و مطالب عام المنفعه ومذاکرات انجمن ولایتی و ادارات و وقایع شهری درج میشود . »

شماره ۳۵ سال دوم قزوین در چهار صفحه بقطع وزیری بزرگ با چاپ سربی در (مطبعه قزوین) چاپ و در تاریخ سه شنبه ۳ رمضان مطابق ۵ برج سنبله ۱۳۲۹ قمری منتشر شده است. سرمقاله این شماره بعنوان (ضدیت علنی همسایگان باما) نوشته و بدینقم شروع میگردد: چندیست که رفتار دیپلوماسی روس و مأمور نظامی آنها که بر خلاف همه چیز و بر ضد تمام مواد اصلاح پرورانه دنیا قدم بداخل مملکت ما گذارده....» پس از سرمقاله مذکور، مقاله (اولین تشکیل حکومت دموکراسی در عالم بقیه از شماره قبل) و بعد مقاله از روزنامه پلیس ایران و در خاتمه اخبار شهری درج است.

بطور کلی مندرجات روزنامه قزوین عبارت از یک سرمقاله اساسی و یکی دو مقاله دیگر و اخبار شهریست عنوان بعضی از سرمقاله‌ها بدینقرار است: شماره ۴۲ (اساس سیاست و پلتیک دول)، شماره ۴۳ قسمت دوم سرمقاله شماره قبل است.

ر مقاله شماره ۴۷ تحت عنوان (درد چیست؟ درمان کدام است) نوشته شده و با مقدمه زیر شروع می‌گردد: « پیش آمد امور غیر مترقبه اختلال ادارات دوات، بحرانهای متوالیه کابینه ایران، ابداعات عدیده که از اثرات آنتریک‌های دیلوماس‌های روس و انگلیس هر روزه از پرده خفا ظاهر شده بمنصه ظهور می‌رسد هر یک از افراد حساس و نکته سنج سیاست ایران را در بحر تفکر فرو برده و بجمله ذیل متوجه ساخته با خود در عالم تفکر می‌گوید: درد چیست؟ درمان کدام است؟ »

روزنامه قزوین در سال دوم مرتب متشر شده و دارای مقالات مفید و مهیج و مشتمل بر تلگراف‌های انجمن ولایتی قزوین با نجمنهای سایر شهر‌های ایران می‌باشد. آخرین شماره که از سال دوم نگارنده در دست دارد شماره ۶۵ مورخ بتاریخ یکشنبه ۲ محرم ۱۳۳۰ قمریست. سر مقاله این شماره بعنوان (چشم کجا که بنگرد حال فکارت ای وطن * گوش کجا که بشنود ناله زارت‌ای وطن. ) است. روز نامه قزوین از حیث زیبائی طبع و کاغذ در بین جراید آن ایام تازگی دارد. هما قسم که قبلاً یاد‌آور شدیم یکقسمت از مندرجات روزنامه قزوین (مذاکرات انجمن ولایتی) قزوین و اقدامات انجمن. می‌باشد و از این حیث قزوین روز نامه مفیدیست. برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی صفحه ۱۲۵ باختصار درباره این روزنامه پرداخته و می‌نویسد من نمره ۲۱ سال اول و ۱۶ سال دوم آنرا که در تاریخ سلخ جمادی الاول منتشر شده در دست دارم

روزنامه قزوین از سال ۱۳۳۰ تا سال ۱۳۳۲ قمری بعلت استیلای قشون روس و انقلاب آذربایجان تعطیل بوده تا اینکه مجدداً در شوال ۱۳۳۲ قمری بمدیری آقای (مصطفی خان) از محاق تعطیل بیرون آمده و منتشر شده و تا سال ۱۳۳۲ قمری که نام آن در مجله پروین قید گردیده منتشر شده است.

(۸۹۲) قشون

مجله قشون در طهران تأسیس و در سال ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است. این مجله از انتشارات وزارت جنک بوده و شماره اول آن در فروردین سال ۱۳۰۱ انتشار یافته و مرتباً مدت ده سال یعنی تا آخر سال ۱۳۱۰ شمسی ماهی دو شماره طبع و توزیع گردیده است. مجله قشون یکی از آثار قشون جوان و نیرومند ایران و مطالب آن مخصوصاً برای نظامیان مفید و برای غیر نظامیان نیز چون مشتمل بر ترجمه کتب مفیده می‌باشد سودمند است آبونه مجله برای نظامیان ۶۰ قران و برای غیر نظامی ۸۰ قران قیمت تک شماره دو قران است. روی جلد مجله نشان مخصوص نظامیان و وزارت جنگ طبع گردیده است.

شماره پنجم سال سوم مجله قشون بقطع خشتی و با چاپ سربی (مطبعه کل قشون) طبع و در تاریخ اول جوزای ۱۳۰۳ منتشر شده است. محل اداره: وزارت جنک و طرز انتشار آن روز اول و پانزدهم هر برج منتشر می‌شود فهرست مندرجات این شماره عبارت است از عامل اخلاقی (صفحه ۱۹۳) معاینه طبی هوا نوردان (صفحه ۲۱۱) تیر - اندازی (۲۲۳) نویسندگان و مترجمین این شماره بترتیب عبارتند از آقای غلامحسین مقتدر، و‌امیر اعتضاد وسرهنک رضا قلی، و نیز در زیر اسم مجله ( قشون ) سال تأسیس (۱۳۴۰ قمری) قید گردیده است. در ابتدای تأسیس مدیری مجله با آقای نوبخت مدیر روزنامه بهارستان بوده ولی بعداً‌ایشان در انتشار مجله سمتی نداشته‌اند،

(۸۹۳) قضائی

مجله قضائی در سال ۱۳۰۳ شمسی در طهران بطور ۱۵ روزه تأسیس و منتشر شده است.

(۸۹۴) قلم آزاد

روزنامه قلم آزاد در طهران بمدیری (حسین هاتفی) تأسیس و در سال ۱۳۰۲ شمسی منتشر شده است. شماره اول سال اول این روزنامه در چهار صفحه بقطع وزیری با چاپ سربی در مطبعه (سعادت) طبع گردیده و در تاریخ سه شنبه ۳۰ شعبان ۱۳۴۱ مطابق ۲۷ حمل ۱۳۰۲ منتشر شده است. محل اداره: طهران خیابان علاء الدوله مدیر و نگارنده (حسین هاتفی) عنوان تلگرافی: طهران قلم آزاد. عجالتاً هفته یک شماره منتشر می‌شود. وجه اشتراک سالیانه داخله ۵۰ قران ششماهه ۳۰ قران. خارجه ۶۰ قران و ۳۵ قران. تکشماره شش شاهی.

روزنامه قلم آزاد بدینقسم معرفی شده: روزنامه سیاسی، ادبی، اجتماعی، تاریخی مقاله افتتاحی آن بدینقسم شروع می‌گردد:

«مرام ما - قبل از آنکه شروع بنوشتن مرام و مسلک قلم آزاد بنمائیم لازم است مفاد مکتوب هفده سال قبل مرحوم مغفور طالب ف را که بمجد الاسلام کرمانی مدیر ندای وطن نوشته بود بنظر خوانندگان محترم برسانم.... »

مندرجات قلم آزاد بغیر از مقاله اساسی عبارت از مختصری اخبار و مکتوبات متفرقه است. در شماره دوم مورخ ۹ تور ۱۳۰۲ در صفحه اول آن عکس سردار سپه (رضا خان) رسم شده و این اشعار در بالا و اطراف آن درج گردیده است: (مرکز امن و‌امان امروز ایران است و بس * هست‌گر مردی در این کشور رضا خان است و بس حضرت اشرف وزیر جنک کز بیمش عدو.. ) از روز نامه قلم آزاد نگارنده تا شماره ۱۰ سال اول مورخ پنجشنبه ۲۹ صفر ۱۳۴۲ مطابق برج میزان ۱۳۰۲ آنرا در دست دارم. لازم است یادآور شویم که قبل از نشر روز نامه آگهی انتشار آن در روزنامه‌های طوفان و ایران چاپ شده است.

(۸۹۵) قلم آزاد

علاوه بر روزنامه قلم آزاد که شرح آنرا نوشتیم در طهران مجله بنام قلم آراد بمدیری و مؤسی (ح. معطر) تأسیس و در سال ۱۳۰۸ شمسی منتشر شده است. شماره ۱ - ۱۰ مجله قلم آزاد در ۲۴ صفحه بقطع وزیری متوسط با چاپ سربی و کاغذ اعلی و پشت جلد حنائی در آبانماه ۱۳۰۸ شمسی چاپ و منتشر گردیده. جای اداره: سرای حاج حسن طهران عنوان تلگرافی: قلم آزاد. طرز انتشار مجله ماهانه بوده و آبونه یکساله آن داخله ۱۲ قران خارجه ۱۰ شیلینک. قیمت اعلانات یک صفحه ۲۴۰ قران نیم صفحه ۱۴۰ قران، ربع صفحه ۷۷ قران، و یک هشتم صفحه ۴۰ قران، و یک شانزدهم ۳۰ قران و یک بیست و دوم ۲۰ قران تخفیف برای سه اعلان صدی پنجاه و برای شش اعلان ۰/ ۱۰۰ برای ۱۲ اعلان ۰/ ۱۵۰. اعلانات مجاناً ترجمه می‌شود. قیمت تک نمره یکقران.

علت اینکه درباره بهای اعلان تفصیل بالا را نوشته این است که مجله قلم آزاد مخصوص درج اعلان و باین منظور تأسیس شده است. در صفحه ۵ شماره ول (پس ارچند صفحه اعلان) تحت عنوان (مقصود ما) می‌نویسد: قبل از آنکه ما بخواهیم بفلسفه پیشرفت صنعتی و تجارتی مملکتی که سیر تعالی نموده‌اند داخل شویم لازم است برای قارئین محترم مرام و مقصود این مجله را نشان داده و بعد داخل شویم بکمیات و کیفیات آن که تنها نشان دادن راه ترقی و تعالی بوسیله صنعت و تجارت است. ما میخواهیم این مجله را هادی و راهنما قرار دهیم. از طرفی برای آشنا شدن تجار ایرانی بکارخانجات صنعتی عالم و از جهت دیگر جلب کنیم نظریات کارخانجات خارجی را بمواد خام و مواد اولیه ایران و مربوط سازیم تجارتخانه‌های داخلی و خارجی را باهم بوسیله انتشار آدرس آن‌ها و بدهیم اطلاعات کافی راجع بطرز معاملات و تجارت و صناعت، صادرات و واردات بازار‌های دنیا. ما میل نداریم بداخل در مراحل سیاسی، و در عوض سیاست بافی در نظر داریم خدمت بزرگی را انجام دهیم که یگانه مایه حیاتی هر ملتی می‌باشد یعنی تقویت روح صنایع و تجارت و ارتباط تجارتی بهتری بین تجار ایرانی و خارجه و این بار سنگین را تا آخرین نفس با تمام قوای خود خواهیم کشید. باری چون این مجله مخصوص صنعت و تجارت است و بقدر امکان نمی‌ خواهیم از پلتیک صحبت نمائیم، قارئین محترم از چند کلمه فوق مقصود را فهمیده و خواهند فهمید. ما در نظر داریم انتشار این مجله را عجالتاً در ماه یکمرتبه در ۲۸ صفحه بچهار زبان فارسی، انگلیسی، فرانسه، آلمانی و‌امیدواریم در آتیه نزدیکی بر صفحات این مجله افزوده و یا بطور هفتگی منتشر نمائیم و برای اینکه مجله در دسترس عموم تجار و کسبه باشد آبونمان آنر بنازلترین قیمتی قرار داده‌ایم مجله تجارتی قلم آزاد هر نمره پنجهزار جلد چاپ و در تمام ممالک دنیا منتشر می‌شود. »

از مقاله مذکور که در حقیقت مقاله افتتاحی مجله است خصوصیات و طرز انتشار مجله قلم آراد معلوم می‌گردد و ما برای مزید اطلاع خوانندگان عین آنرا نقل کردیم شعار مجله که در هر شماره در عنوان مجله چاپ شده دختر‌یست که ورقه در دست دارد وروی آن بخط نستعلیق اسم مجله بزبان فارسی (مجله تجارتی قلم آزاد) و فرانسه نوشته شده و این دختر روی کره‌ای‌ایستاده است. مجله تجارتی قلم آزاد در مطبعه سربی (مدرن) چاپ شده است. مندرجات مجله علاوه بر اعلانات متعدد عبارت است ار مقالات اقتصادی از قبیل: (بیمه - یک نظریه مفید راجع بمسأله بیمه در ایران قانون انحصار تجارت و متمم آن - قانون ثبت شرکتها)

از شماره ششم که با شماره هفتم یکجا منتشر شده مدیر داخلی مجله (ع. حکمت) در عنوان مجله معرفی شده از مجله قلم آزاد تا نمره ۱۲ سال اول مورخ اردیبهشت ماه ۱۳۱۰ شمسی در دست است با انتشار این شماره سال اول مجله خاتمه پیدا کرده است. رویهمرفته بیشتر اهمیت مجله قلم آزاد بواسطه اعلانات آنست.

(۸۹۶) قلم توانا

روزنامه قلم توانا بمدیری (میرزا مرتضی خان فتوحی) در طهران تأسیس و در سال ۱۳۰۴ شمسی بطور روزانه منتشر شده است. امتیار این روز نامه در تاریخ ۲۴ تیرماه ۱۳۰۴ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشته است.

(۸۹۷) قلم پاک

روزنامه قلمم پاک در طهران بمؤسسی و مسئولی (عبدالله‌زاده) تأسیس و در سال ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است. شماره اول این روز نامه در چهار صفحه بقطع وزیری متوسط در مطبعه سعادت طهران چاپ و در تاریخ جمعه ۲۷ ربیع الاول ۱۳۴۱ قمری منتشر شده است. در صفحه اول این شماره عکس سید جمال اسد آبادی و در زیر آن مختصر شرح احوال آن دانشمند با تمجید از وی و در صفحات ۲ و ۳ که با چاپ سنگی طبع گردیده کاریکاتور و در صفحه چهارم اشعاری بعنوان (ادبیات و فکاهی) طبع گردیده است. اسم روزنامه (قلم پاک) در گوشه راست عنوان و در بالای آن بعنوان شعار روزنامه آیه (ن والقلم وما یسطرون) چاپ شده محل اداره ناصریه اداره (بدر) و آدرس تلگرافی: قلم پاک است. بهای روزنامه: طبقه اول ده تومان طبقه دوم پنج تومان. طبقه سوم دو تومان. تک نمره شش شاهی. و نیز در عنوان روزنامه وعده داده است که (بهمت معارف پروران یومیه خواهد بود) ولی ظاهراً هیچگاه یومیه نشده است

پس از انتشار شماره ششم روز نامه توقیف شده و بجای آن روز نامه (فلق) انتشار یافته است برای اطلاع از روزنامه فلق و سرمقاله آن که چگونه بدون جهت روز نامه قلم پاک توقیف شده بحرف ف کتاب کلمه فلق رجوع شود. پس از مدتی قلم باک از توقیف خارج شده و شماره هفت آن در تاریخ سه شنبه ۳۰ شعبان ۱۳۴۱ قمری مطابق ۲۷ حمل ۱۳۰۲ شمسی مجدداً منتشر شده و این شماره روی یک ورق با قطع بزرک طبع گردیده است از روزنامه قلم باک فعلا تا شماره ۱۴ مورخ شنبه ۲۲ ذیقعده ۱۳۴۱ مطابق ۱۵ سرطان ۱۳۰۱ در دست است.

۸۹۸ قند پارسی

مجله ادبی قند پارسی بمدیری (محمد احسن الله خان المتخلص بثاقب) در علیگر هندوستان طبع و در سال ۱۳۲۳ قمری منتشر شده است. برون در کتاب شعر و مطبوعات (صفحه ۱۲۵) در باره قند پارسی بطور اختصار نوشته است روزنامه ادبی قند پارسی در علیگر هندوستان چاپ شده است و اضافه کرده است که من نمونه آنرا ندیده‌ام.

نگارنده نیز تا کنون نمونه این مجله را بدست نیاورده‌ام و اطلاعی که در باره آن دارم عبارت از شرحی است که در شماره اول سال دوم مجله چهره نما منطبعه مصر مورخ ۱۵ جمادی الاول ۱۳۲۳ قمری نوشته و آن شرح بعینه چنین است: « قند پارسی پارسی گویم که نغز و دلکش است چون مرا با پارسی گفتن خوش است. نامه نامی و روزنامه گرامی قند) (پارسی) چاپ شده علیگر هندوستان که چون باغی است از گل ‌های رنگارنک پارسی آراسته و بوستانی است از غنچه‌های نوشکفته زبان دری پیراسته و نگارشات شیرینش بازار سخن سنجان ترک و تازی را شکسته و سخنان نمکینش بازوی شیرین زبانان بسته شاهدی است در سخن پردازی شکرزا و دلارایی است در سخن طرازی سراسر زیبا و ستایشش بسیار و گذارشش بیشمار (زشیرینی شکر را بسته بازار از اومد هوش طوطی در شکر‌زار) این نخستین نامه مشکین چکامه‌ایست که در هندوستان از ریزش خامه عنبرین آمه خردمند دانش پژوه یگانه فرزانه (محمد احسن الله خان المتخلص بناقب) بیارسی سخن راند نو آموزگاران را در پارسی آموختن و دبستانیان را در فرس و دری اندوختن بهترین سرمایه‌ایست بسزا و خوشترین پیرایه ایست بجا (مدیر روشن ضمیرش ثاقب) در چکامه پارسی با تازی سرودن سر آمدسخن سنجان است و زنده‌کننده سنائی و خاقانی است چنانکه می‌گوید: بایدت در عین هجران روی خندان داشتن دشته برجان خوردن و پنهان زجانان داشتن یک گلستان گل ید امن زیبات در یاد وصل بک جهان شادیت باید روز هجران داشتن.. »

(۸۹۹) قیام

روز نامه قیام بمدیر مسئولی آقای (موسوی‌زاده) مدیر و صاحب امتیاز روزنامه پیکار، در طهران تأسیس و در سال ۱۳۰۱ منتشر شده است. آقای موسوی‌زاده علاوه بر انتشار روزنامه قیام و پیکار با فرخی مدیر طوفان نیز همکاری داشته و ما شرح همکاری او را در ذیل روزنامه طوفان نوشته‌ایم و نیز از روزنامه پیکار در جلد دوم کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران گفتگو کرده‌ایم.

طرر انتشار روزنامه قیام هفتگی بوده و بیش از سه شماره از آن منتشر نشده و شماره سوم آن نیز در زیر کلیشه روزنامه ایران آزاد انتشار یافته و در صفحه دوم همین شماره سوم است که موسوی‌زاده خطاب بشاه ایران بدبختی‌های ملت را تذکر داده است. و همین مقاله سبب توقیف روز نامه و تبعید موسوی‌زاده باتفاق ضیاء الواعظین مدیر روزنامه ایران آزاد گردیده است. روز نامه طوفان در شماره ۳۱ سال دوم مینوید موسوی‌زاده سه بعد از ظهر شنبه ۲۴ جمادی الثانی مطابق ۲۲ دلو ۱۳۰۱ شمسی در راه آزادی با تفاق آقای ضیاء الواعظین مدیر روزنامه ایران آزاد از طهران تبعید شد مو باصفهان و یزد فرستاده شدهاند فرخی مدیر طوفان در همین شماره شرح مؤثری بعنوان: بما می‌گویند مصالح مملکت و مقتضیات کنونی حرکت آن‌ها را ایجاب نموده است... » نوشته و بشدت از دو همکار خود موسوی‌زاده وضیاء الواعظین دفاع کرده است.

قبل از تبعید این دو مدیر روزنامه، در دو ساعت و نیم قبل از ظهر روز یکشنبه ۱۵ دلو ۱۳۰۱ شمسی محکمه‌ای بعضویت هیئت حاکمه ) آقا شیخ رضا دهخوارقانی - آقا حسین همدانی - آقا سیدهادی نوری - شریعت‌زاده - آشیخ علی اکبر مازندرانی ) برای محاکمه ضیاء الواعظین و موسی‌زاده تشکیل شده و نتیجه محاکمه تبعید آندو بوده است. خبر این محاکمه تحت عنوان (شامو موسوی‌زاده در شماره ۳۶ سال دوم طوفان چاپ شده است. آقای موسوی‌زاده بعد از شهریور ۲۰ در کابینه قوام السلطنه چندی وزیر دادگستری و رمانی هم وزیر مشاور بوده است.

(۹۰۰) قیام بحق

روز نامه قیام بحق در سال ۱۳۰۱ شمسی بطور هفتگی در طهران تأسیس و منتشر شده است. نمونه‌هایی از این روز نامه را سابقا دیده و در دست داشته‌ام ولی در حال حاضر برای نقل خصوصیات آن موجود نیست.

(۹۰۱) قیامت

روز نامه قیامت در سال ۱۳۰۱ شمسی بطور روزانه در طهران تأسیس و منتشر شده است.

(۹۰۲) قیام شرق

روزنامه قیام شرق در سال ۱۲۹۶ شمسی در طهران هفته سه بار منتشر شده است نمونه از این روزنامه را تاکنون بدست نیاورده‌ام.

حرف الکاف

(۹۰۳) کار

روز نامه کلار در طهران بمدیر مسئولی و صاحب امتیازی آقای (ابوالفضل لسانی) تأسیس و در سال ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است. شماره اول این روزنامه در چهار صفحه بقطع بزرک با چاپ سربی در مطبعه بوسفور چاپ و در تاریخ سه شنبه ۱۸ رجب ۱۳۴۱ مطابق ۱۵ حوت ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است.

طرز انتشار روزنامه کار هفته سه شماره روز‌های یکشنبه و سه شنبه و ه شنبه بوده و روزنامه بدینقسم معرفی شده: «سیاسی، اجتماعی، اقتصادی. ». شماره اول با سر مقاله‌ای بدینقسم شروع می‌گردد: « کار برای بیکار. هر کسی در بدو امر باین کلمه کوچک نظر انداخت ممکن است در دفعه اول بسلیقه انتخاب‌کننده این کلمه کوچک پر معنی انتقاد نماید.... » پس از این سرمقاله مقاله دیگری بعنوان (تشنجات اروپا) و بعد اخبار داخله و خارجه چاپ شده. در صفحه دوم وسوم روزنامه ترجمه کتاب (اقتصاد سیاسی یا اکونوم پلیتیک تألیف آ. یوکهانوف) طبع گردیده است روز نامه کار روز نامه‌ایست سیاسی و اخباری نظیر روزنامه سیاست و در آن جداً بقوام الساطنه وسید ضیاءالدین و نصرت الدوله وملک الشعرای بهار با درج مقالات شدیدی حمله شده محل اداره روز نامه کار طهران خیابان ناصر به نمره ۳۰ وجه اشتراک روزنامه: سالیانه ۸۰، قران، شش ماهه ۴۵ قران کارگران و محصلین و معلمین دوتومان تخفیف داده می‌شود ولایات اجرت پست افزوده می‌شود. قیمت تک فروشی ۶ شاهی. از روزنامه کار فعلا تا شماره ۸۰ مورخ سه شنبه ۱۲ ربیع الاول مطابق ۳۰ میزان ۱۳۰۲ در دست است.

آقای ابوالفضل لسانی آقای لسانی از قضات معروف ایران و در ابتدای خدمت خود در دادگستری چندی در اصفهان و بعد در یزد مشغول کار بود. در ۱۳۲۹ در مجلس سنای ایران شرکت کرد و شغل رسمی او وکالت دادگستریست.

(۹۰۴) کارگر

روزنامه کارگر در شهر خوی بمدیری و صاحب امتیازی (میر محمد ماکوئی) تأسیس ز در سال ۱۲۹۹ شمسی منتشر شده است. شماره دوم این روزنامه در چهار صفحه بقطع وزیری در مطبعه سربی (خوی - مطبعه ادب) چاپ و در تاریخ ۱۷ ذیحجه ۱۳۳۸ مطابق ۹ سنبله ۱۲۹۹ شمسی منتشر گردیده. طرز انتشار روزنامه کارگر هفته یکمرتبه روز‌های چهارشنبه بوده و مندرجات آن پس از درج سرمقاله، مطالب و مقالات راجع بسرمایه‌داران و سوء استفاده آنان و نیز اهمیت طبقه کارگر و همچنین حوادث و وقایع شهر خوی و تلگرافات و اخبار داخله ایران می‌باشد. روزنامه مذکور طرفدار کارگران است.

محل اداره روزنامه کارگر: دربند حاجی ابراهیم خلیل و عنوان تلگرافات خوی کارگر محل فروش: دواخانه اتحاد. وجه اشتراک در خوی سالیانه دو تومان، ششماهه ۱۲ قران. داخله سالیانه ۲۵ قران، تشماهه ۱۵ قران. نمره یک عباسی، در فهرست جراید آذربایجان راجع باین روزنامه می‌نویسد: « روزنامه هفتگی منتشر در خوی با چاپ سربی یمدیریت میر مهدی ماکوئی در ۱۳۳۸ » نگارنده از روز نامه کارگر تا شماره چهارم مورخ ۲ محرم ۱۳۳۹ قمری را در دست دارم نا گفته نماند که در عنوان روزنامه مدیر و صاحب امتیاز (س... م ماکونی) معرفی شده و در انتهای صفحه ۴ مدیر مسئول (میر مهدی ماکونی) امضاء نموده که ظاهراً هر دو یکنفرند.

علاوه بر روزنامه کارگر منتشر در خوی روزنامه بهمین نام یکمرتبه در سال ۱۲۹۳ شمسی بطور هفتگی و یکبار در سال ۱۳۰۱ شمسی باز بطور هفتگی تأسیس و منتشر شده که چون نگارنده نمونه از هیچکدام بدست نیاورده، جدا‌گانه بشرح آن‌ها نپرداخت

(۹۰۵) کارون

روزنامه کارون در اصفهان بمدیر مسئولی و نگارندگی (سعید شیروانی) تأسیس و در سال ۱۳۰۲ شمسی منتشر شده است. شماره ششم سال اول این روزنامه روی یک ورق بزرگ، با چاپ سربی در مطبعه (بامداد اصفهان) طبع و در تاریخ دوشنبه ۲۹ صفر ۱۳۴۲ قمری مطابق ۸ میزان ۱۳۰۲ شمسی منتشر شده است.

صاحب امتیاز روزنامه کارون (م. ج. شیروانی) معرفی شده، محل اداره روز نامه اصفهان خیابان چهار باغ وجه اشتراک: سالیانه ۵۰ قرآن. مندرجات روزنامه کارون ما نند سایر جراید محلی مقالات گوناگون و اخبار محلی و اخبار داخله است. برای اطلاع از سبک مقالات آن قسمتی از سرمقاله شماره نمونه را زیلا نقل می‌نمائیم: «آغوش مادر - خوب فکر کنید به بینید سرمنشأء این خرابی - سرچشمه این فساد اخلاق و منبع این فقر و پریشانی کجا است، شما هرچه زیادتر سعی و تلاش میکنید هر چه بر اصرار خود در برانداختن این وضعیت ناهنجار می‌افزایید و هر قدر بخواهید خود را بهتر نمائید روز بروز بد‌تر شده می‌بینند امروز از روز گذشته یک درجه بپرتگاه زوال نزدیکتر شده‌اید. دیروز جنون بکله شما زد بهوس افتادید رژیم را تغییر دهید بلکه از زیر فشار استبداد خلاصی جوید استبداد را مشروطه بدل نمودید ولی امرور می‌بینید همان آش است و همان کاسه... » پرواضح است نوشتن چنین مقاله در آن ایام که مقدمات تغییر سلطنت تشکیل می‌شد قدری مشکل بوده است. آنچه در روزنامه کارون تازگی دارد قطع آنست که برای اولین بار در روز نامه ‌های ولایات مانند طهران، کارون، بقطع بزرک چاپ شده است. روزنامه ارژنک مورخ ۳۰ بهمن ماه ۱۳۰۵ شمسی اعلان نموده است از هفته آینده روز نامه کارون انتشار خواهد یافت. نمونه از انشار مجدد آن در دست نگارنده نیست. اشتباه نشود این آقای سعید شیروانی با آقای بنان السلطان شیروانی مدیر روزنامه میهن ارتباطی ندارد.

(۹۰۶) کازرون

در سالنامه ۱۴ - ۱۳۱۵ معارف فارس می‌نویسد در سال ۱۳۰۵ شمسی جریدة بنام کازرون بتوسط آقای میرزا عبداله کار رونی طبع گردید وای قبل از انتشار از طرف والی فارس توقیف شد.

(۹۰۷) کاشان

روزنامه کاشان در شهر کاشان بمدیری (نایب الصدر) تأسیس و در سال ۱۳۲۹ قمری بطور هفتگی منتشر شده است. برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (ص ۱۲۵) در باره این روزنامه مینوید روزنامه کاشان در سال ۱۳۲۹ قمری در شهر کاشان منتشر شده است.

(۹۰۸) کاشف اسرار

روزنامه کاشف اسرار در اصفهان بمدیر مسئولی (پروردین) تأسیس و در سال ۱۲۹۵ شمسی منتشر شده است.

شماره اول سال چهارم روز نامه کاشف اسرار با قطع بزرک وزیری با چاپ سربی در مطبعه (حبل المتین) چاپ و در تاریخ دوشنبه ۸ رجب المرجب مطابق ۲۶ حوت ۱۲۹۹ شمی منتشر شده است.

سرمقاله این شماره که (بنام نامی اعلی حضرت قدر قدرت سلطان احمد شاه) نوشته و بالای آن تاج کیانی گراور شده بدینقم شروع می‌گردد: « تحویل حمل شد و در تمام نقاط ایران نقارخانه افتخار و مباهات را بنام دیهیم کیانی ووارث تخت و تاج کیان سلطان احمد شاه زدند ۰۰۰۰» پس از این سرمقاله، مقاله دیگری بعنوان (تاریخ ضبط کن) درج شده و در آن بشدت بسیاست همایه شمالی تاخته و منجمله می‌نویسد: « وا اسفا در حدود خراسان قزاقان روسی بدون رعایت ناموس بحمام زنانه رفتند معا بدما طویله اسبان لشگریان نزار قبه مطهره حضرت رضا را با توپ شرر بار خراب کسبه و مردمان بی‌سلاح ما هدف تیر زهراگین. -» در پایان این مقاله مینوید «این نوروز روح ملیت ما را زنده داشته این عید سعید فارخانه شرأفت و اصالتمارا بگوش عالمیان رسانید همسایه محبوب جنوبی ما استقلال ما را بیاد شمشیر‌های نیاکان ایران تقدیر نموده تبریک گفت. » در همین شماره مقاله‌ای تحت عنوان (چهارمین سالحا) نوشته و مقاله مذکور بدینقسم شروع می‌گردد: « سه سال تمام است ادای وظیفه نموده برای آگاهی ملت خویش فداکاری نمودیم آنچه را که در امکان داشتیم بیم و پروا نداشته گفتیم و نوشتیم با اینکه با هزاران موانع... » اخبار اصفهان وداخله نیز قسمتی از مندرجات کاشف اسرار را تشکیل می‌دهد.

در عنوان روزنامه کاشف اسرار بدینقسم معرفی شده: «این روزنامه از حوادث داخله و خارجه و سیاست مدن و اصلاح ملکیه و علوم و تاریخ و فلاحت نوشته می‌شود. » محل اداره اصفهان خیابان خوش عنوان تلگرافی کاشف اسرار طرز انتشار آن هفتگی بوده و در عنوان روزنامه قید گردیده که بهای این روزنامه همه جا پیش گرفته میشود. کسانیکه مایل باشتراک نیستند نمره اول را پس بفرستند. قیمت روزنامه: اصفهان یکساله ۶۰ قران شش ماهه ۳۵ قران داخله بکاله ۷۰ قران شش ماهه ۴۰ قران. تعیین اجرت لوایح خصوصی و قیمت اعلانات با سردبیر است.

کاشف اسرار از روزنامه‌های تند ولایات است که در اصفهان علیه سیاست همسایه شمالی منتشر می‌شده است.

ابوالقاسم پروردین ملقب به مؤید الشریفه گیلانی مدیر روز نامه کاشف اسرار بغیر از این، روزنامه روزنامه‌های عصر پهلوی و لوای اسلام را نیز در اصفهان منتشر نموده است. از روزنامه عصر پهلوی در حرف عین کتاب (مجلد سوم) گفتگو کردیم و از لوای اسلام نیز در محل خود گفتگو خواهیم کرد.

روزنامه ارژنک چاپ اصفهان در شمار ۲۲۰ سال اول خود مورخ ۱۳ اسفند ۱۳۰۴ شمی شرحی درباره توقیف کاشف اسرار و انتشار عصر پهلوی بجای آن بدینقسم نوشته است: «در اثر خدمات و زحماتی که مدیر شجاع روزنامه کاشف اسرار تحمل نموده اند پس از توقیف بی‌جهت روزنامه کاشف اسرار به نیل امتیاز روزنامه (عصر - پهلوی) موفق و طلیعه برجسته آن در این هفته چشم آزادیخواهان را روشن نمود. »

مرحوم مؤید الشریعه گرفتار بیماری سل شد و چندی در اصفهان و طهران معالجه میکرد و عاقبت هم در اصفهان فوت نمود. نامبرده از دوستان صمیمی مرحوم جلاء السلطنه بود. چند مرتبه ملاقاتش دست داد بالباس عمامه مردی خوش لباس و بسیار پاکیزه بود. از او فرزندی بنام موید باقیست که در شهربانی مشغول خدمت می‌باشد. قبر او در تخت فولاد اصفهان است.

(۹۰۹) کاشف الحقایق

برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی صفحه ۱۲۵ می‌نویسد روزنامه کاشف الحقایق بدیری (میرزا حبیب اله خان مدیر مؤسسه وطن) در طهران تأسیس و هفته دو بار درسا ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است. برون اضافه می‌کند که از روزنامه کاشف الحقایق بیش از یکشماره منتشر نشده و این شماره را من در دست دارم. محل انتشار آن در رشت بوده در چهار صفحه و هر صفحه آن شش و دو چهارم در بازده و یک چهارم اینچ است. وجه اشتراک در شهر رشت ۱۲ قران در سایر شهر‌های ایران ۱۸ قران. در اروپا ده فرانک. در نقاز چهار منات. در هندوستان ۴ مجیدی.

(۹۱۰) کاقاپار

روزنامه کاقا پار بزبان ارمنی در طهران مدیری (آرام یکیان) تأسیس و در سال ۱۳۰۳ شمسی منتشر شده است. امتیاز این دور نامه در تاریخ ۱۰ قوس ۱۳۰۳ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشته و بنا بر این انتشار آن در نیمه دوم سال مذکور بوده است.

(۹۱۱) کالات شارارا

روزنامه مذهبی کالات شارا را بزبان آسوری در شهر ارومیه (رضائیه) بمدیری داود تأسیس و در سال ۱۸۹۶ میلادی منتشر شده است. آقای دارد بعداً اسلام اختیار کرد و بنام (عبد الاحد) موسوم و در اسلامبول ساکن گردید برون در کتاب شعر و مطبوعات فارسی پس از توضیح بالا می‌نویسد روزنامه مذکور بوسیله هیئت مر سلین کاتولیک فرانسوی منتشر می‌شده است.

(۹۱۲) کامکار

روزنامه کامکار در شهر اصفهان بصاحب امتیازی و مدیر مسئولی (فضل اله عوض زاده) تأسیس و در سال ۱۳۰۶ شمسی مطابق ۱۳۴۶ قمری منتشر شده است. این روزنامه ابتدا بطور هفتگی و بعد هفته دو بار و مدتی بطور روزانه منتشر می‌شده. کامکار بیشتر در چهار صفحه وزیری در مطبعه سربی (اتحاد) طبع شده و پس از روزانه شدن روی یکورق بقطع سابق طبع و نشر شده. محل اداره روزنامه اصفهان خیابان سپه سر در مطبعه حبل المتین. قیمت اشتراک آن اصفهان سالیانه ۴۰ قران، ششماهه ۲۴ قران، سه ماهه ۱۲ قران سایر ولایات بترتیب ۵۰ قران، ۳۰ قران، ۱۵ قران، بمصلین مدارس و کسبه تخفیف داده خواهد شد.

مندرجات روزنامه کامکار مانند سایر جراید محلی پس از سر مقاله عبارت از مقالات مختلف و اخبار داخله و خارجه و چند شعر و پس از تشکیل اداره ثبت اسناد و املاک اصفهان قسمتی از صفحات روزنامه را آگهی‌های ثبتی پر کرده است در حقیقت پیدایش روزنامه کامکار بمنظور درج و نشر آگهی‌های ثبتی بوده و بهمین مناسبت پس از چندی توانست چاپخانه مستقلی تهیه نماید. ولی دیری نگذشت که روزنامه در اصفهان زیاد شد و روزنامه‌های گیتی نما و اخگر وصحت نیز سهمی از آگهی‌های ثبتی گرفته و در نتیجه مدیر روزنامه کامکار مجبور شد اداره روز نامه و مطبعه را بشهر قم منتقل نماید. روو نامه کامکار تا آخر سال ۱۳۱۱ شمسی در اصفهان منتشر شده و از آن پس یعنی از ابتدای سال ۱۳۱۲ شمسی منتشر شده است. از روزنامه کامکار در قم جداگانه گفتگو می‌نمائیم.

نگارنده از بدو تأسیس روزنامه کامکار با مدیر آن آشنائی و سوابق دوستی داشت و چون نامبرده از فن نویسندگی اطلاعی نداشت برای انتشار روزنامه احتیاج زیادی بارباب قلم و نویسندگان داشت. نگارنده در آن ایام شوق وافری بنوشتن مقاله مخصوصاً درج و انتشار آن را در جراید داشت و از اینجهت پس از تأسیس روزنامه کامکار، رایگان با مدیر آن همکاری می‌کرد. یک قسمت از مقالات نویسنده بدون امضاء چاپ می‌شد و گاهگاهی با امضای صریح درج مگردید و من جمله در شماره ۱۹ سال اول مورخ ۱۶ بهمن ۱۳۰۶ تحت عنوان (هنوز طفل هستیم) و نیز در شماره ۲۵ سال اول مورخ دو شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۰۷ شمسی مقاله دیگری بعنوان (الفاء کاپیتولاسیون) بقلم نگارنده تدوین شده است.

مرحوم فضل اله کامکار با اینکه معلومات لازم برای روز نامه‌نویسی نداشت ۱۰ در اثر پشت کار وجد وجهد و کوشش توانست از شاگردی مطبعه اتحاد بمدیری رورنامه ترقی نماید. و از راه روزنامه‌نگاری خدماتی بهمشهریان خود بکند و نامی از خود باقی گذارد. وی فرزند عوض نام هفشه جانی، و بهمین جهت نام خانوادگی خود را عوض‌زاده انتخاب کرده بود. تحصیلاتش تا شش ابتدائی و پس از کشته شدن پدرش مدرسه را ترک و در مطبعه اتحاد شاگردی می‌نمود زمانی نیز مطبعه را ترک و در بازار مسگر‌ها دکان سقط فروشی باز کرد و بعد دو مرتبه وارد کار مطبعه شد و بواسطه آشنایی با مور مطبعه بود که در خواست امتیاز روزنامه کرد و امتیاز جریده کامکار در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۰۶ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشت. مرحوم کامکار در اصفهان علاوه بر روزنامه کامکار مجله درخشان را نیز منتشر ساخت و ما از این مجله جداگانه در حرف دال کتاب گفتگو نموده‌ایم.

(۹۱۳) کامکار

روزنامه کامکار در شهر قم تمدیری (فضل الله کامکار) تأسیس و در سال ۱۳۱۲ شمسی منتشر شده است روزنامه کامکار در قم دنباله انتشار روزنامه در اصفهان می‌باشد بدین شرح که پس از انکه آگهی‌های ثبتی در اصفهان رو بنقصان گذاشت و از طرفی در قم اداره ثبت املاک تأسیس گردید مرحوم کامکار بفکر افتاد که روزنامه و مطبعه را بقم منتقل نماید و لذا در اوایل سال ۱۳۱۲ شمسی با چاپخانه مختصر خود رهسپار خود رهسپار قم شد ورور نامه کامکار را بتصور استفاده از آگهی‌های ثبتی در شهر قم منتشر نمود ولی در نتیجه استقبال نکردن مردم از روزنامه و آشنا نبودن بوضعیت شهر مذهبی قم کامکار بیش از دو ماه نتوانست روزنامه را در آنجا منتشر نماید و پس از انتشار هفت شماره مجبور بتعطیل روزنامه گردید و در نیمه اول همان سال شهر قم راترک و بطهران عزیمت نمود چند ماهی نیز در طهران مطبعه کامکار دائر و محل آن در خیابان ناصریه اول کوچه حاج نایب بود روزنامه توفیق که مدیران مرحوم توفیق با کامکار دوستی داشت چند نوبت آگهی مطبعه کامکار را بدینقسم چاپ کرده است: ( مطبعه کامکار. مطبوعات شمارا بارزانترین قیمت قبول می‌نماید شماره ۴ سال دوازدهم توفیق مورخ دوشنبه ۶ آذر ۱۳۱۲. »

مرحوم کامکار سال ۱۳۱۲ را بزحمت در طهران بپایان رسانید و در نتیجه خسارات مادی که بعلت حمل و نقل مطبعه از شهری بشهر دیگر عایدش شد و تألمات روحی روز اول سال ۱۳۱۳ شمسی بدرودزندگانی گفت و جان شیرین را بر سر کار روزنامه نویسی گذاشت. روز نامه توفیق در شماره ۳۰ سال دوازدهم مورخه ۲ شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۱۳ تحت عنوان (تأسف) خبر فوت کامکار را اینطور نوشته است: « بطوریکه از اصفهان اطلاع می‌دهند آقای فضل اله کامکار در اثر کسالتی که داشته دار فانی را وداع وعده را متأثر نموده است. ببازماندگان آن مرحوم تسلیت میگوئیم. » مرحوم فضل اله کامکار برادری موسوم بعزیزاله داشت که در اداره تلفنخانه کار می‌کرد.

(۹۱۴) کانون

روزنامه کانون در طهران بمدیر مسئولی و صاحب امتیاری آقای (حسین مطیعی) تأسیس و شماره اول آن در تاریخ دوشنبه اول فروردین ماه ۱۳۱۷ شمسی مطابق ۱۸ محرم ۱۳۵۷ قمری، با چاپ سربی طبع و منتشر شده است. این شماره در هشت صفحه بزرک بقطع ۴۸ در ۶۴ سانتیمتر طبع گردیده ولی از شماره دوم تعداد صفحات بچهار صفحه تنزل کرده و از آن پس مرتباً در چهار صفحه منتشر شده است. در صفحه اول شماره اول تصویر اعلیحضرت فقیدرضا شاه پهلوی و والاحضرت ولایتعهدگر اور شده است

مقاله افتتاحی روزنامه که در حقیقت حکایت از مرام و مسلک روزنامه و عقیده مدیران مینماید بدینقسم شروع و ختم می‌گردد: « بنام یزدان یاک - جای تردید نیست که جامعه ایرانی بیشتر از هر چیز احتیاج بکتاب و روزنامه قابل استفاده و سود بخش دارد تا از این راه بتواند بطرز بسیار پسندیده و مطلوبی از اقدامات اساسی و بزرگی که هر روز در کشور بعمل می‌آید بهره‌مند گردد..... همانطوریکه در بالا اشاره شد صفحات این نامه بنام خدا و در پرتو عنایات شاهنشاه نشر می‌یابد و تا آنجا که ممکن است سعی خواهیم کرد مندرجات آنرا طوری قرار دهیم که هر کس از خواندن آن استفاده‌ای بر گرفته و فایده حاصل نماید. از خداوند پاک توفیق ادامه این امر را خواستار بوده و ارز و داریم که با خامه ناتوان خویش بتوانیم بانجام وظایفیکه در پیشگاه قائد نامدار و میهن عزیز خود داریم نائل ائیم. »

مندرجات روز نامه کانون مانند سایر جرایدیکه در سال‌های اخری سلطنت رضا شاه فقید نشر می‌شده خیلی خشک و بیروح و مطالب آن منحصر باخبار داخلی که آن هم بیشتر جنبه تعریف و ذکر اقدامات شاه و دولت را دارد و حوادث خارجی و چند ستون آنهم مخصوص درج مقالات تاریخی و ادبی و اجتماعی است البته بقسمی که با جانی بر خورد ننماید. درباره همین روزنامه است که در مقدمه کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران، در جائیکه از سیر تحول تاریخ جراید گفتگو نموده، یادآور شده ایم که طبق پاسخی که مدیر روزنامه درخواست نگارنده مبنی بر چاپ اعلان تقاضای شرح احوال مدیران جراید، نوشته، یادآور شده است که اگر اداره آگاهی شهربانی اجازه بدهد اعلان مذکور چاپ و منتشر خواهد شد. این مطلب حکایت از شدت سانسور وکمال مراقبت شهربانی ارمندرجات جراید می‌نماید. در همین ایام است که تمام ارباب جراید باید قبلاً مقالات وحتی اخبار کوچک خودرا باداره اطلاعات شهربانی، چه در مرکز و چه در ولایات، نشان بدهند و برای طبع آن اجازه بگیرند. چه بسا مقاله بی اهمیتی بعلت داشتن کلمه مبهمی از چاپ آن جلوگیری می‌شد.

با همه این احوال در سال اول روزنامه کانون مقالات مسلسلی تحت عنوان (چگونه باید نوشت؟ ) بقلم آقای سعید نفیسی درج شده که قابل توجه است. در صفحه دوم روزنامه کانون چهار جدول کوچک و یک جدول بزرک که جداول کوچک قرینه یکدیگر و در دو طرف جدول بزرک قرار گرفته ترسیم شده است. این جدول‌ها مربوط بنگاهبانی دواخانه‌ها و میزان درجه حرارت و نمایشات و سینما‌ها و تقویم کانون حرکت پست‌ها می‌باشد. علاوه بر مندرجات مذکور در اغلب شماره‌های کانون چند تصویر از بنا‌های تایخی و اشخاص مربوط بحوادث و وقایع داخلی چاپ شده است. روزنامه کانون بعد از شهریور ۱۳۲۰ نیز گاهگاهی بطور غیر مرتب با تجدید نظر در مطالب و مندرجات آن انتشار یافته است.

محل اداره روزنامه: طهران خیابان لاله‌زار پشت شهرداری. بهای اشتراک سالیانه کانون در داخله ۱۰۰ ریال و در خارجه ۲۰۰ ریال، ششماهه ۵۵ ریال و ۱۰۰ ریال است. بهای آگهی‌های روزنامه صفحه اول سطری ۴ ریال و صفحات دیگر یک ریال و صفحه آخر دو ریال. تکشماره دینار است.

آقای حسین مطیعی - آقای حسین مطیعی مدیر روزنامه کانون فرزند آقای حاج عباس در سال ۱۲۸۰ شمسی متولد شده و دارای ذوق شاعری و طبع شعر می‌باشد نامبرده علاوه بر انتشار روزنامه کانون و کانون شعرا چندی روز نامه تجدد ایران به مسئولیت‌ایشان منتشر می‌شده و زمانی در انتشار روزنامه ادبی نسیم سحر در طهران همکاری داشته‌اند. از آثار‌ایشان گرد آوردن مطالب و نشر کتاب اسرار خلقت است که آقای سرهنک اخگر اشعار آنرا سروده‌اند. در کتاب نامه سخنوران تألیف مرحوم ایزد گشب در زیر عکسی که از آقای مطبیعی چاپ کرده دو غزل نیز از نامبرده طبع نموده که یکی از آن‌ها بعنوان (دوره وصال) می‌باشد.

(۹۱۰) کانون جهانگردی

مجله کانون جهانگردی که از انتشارات انجمنی بهمین نام بوده در طهران تأسیس و در سال ۱۳۱۵ شمسی بطور ماهانه منتشر شده است. وظیفه انجمن مذکور تشکیل وسایل سیاحت جهانگردان در داخل کشور بوده و از اعضاء مبرز آن آقایان عباس مسعودی مدیر روزنامه اطلاعات و دکتر متین دفتری می‌باشند.

(۹۱۶) کانون شعرا

روزنامه کانون شعرا در تهران بصاحب امتیازی و مدیری (حسین مطیعی) و سردبیری (اسدالله صابر همدانی) تأسیس و در سال ۱۳۱۳ شمسی منتشر شده است. کانون شعرا معمولاً در هشت صفحه بقطع وزیری متوسط در مطبعه سربی (مهر) چاپ و روز‌های پنجشنبه هر هفته منتشر شده گرچه این روزنامه در عنوان آن (روزنامه ادبی - اجتماعی فکاهی - اخباری - مصور) معرفی شده ولی بیشتر مندر جاتش اشعار شعرای معاصر کا در پایتخت و یا شهرستان‌ها میزیسته، می‌باشد. در هر شماره مختصر شرح حال و عکس شعر‌اتیکه شعر آن‌ها چاپ شده درج گردیده و از این جهت روزنامه کانون شعرا اسم با مسما نیست و دوره این روزنامه تذکره مختصری از شعرای معاصر می‌باشد. در بین شعرانی که شرح احوالشان در روز نامه کانون شعرا ذکر شده عده یافت می‌شود که بهیچ وجه شایستگی ثبت نام نداشته و نیز در شرح احوال بعضی از آن‌ها باندازه مبالغه گردیده که از حقیقت دور افتاده است ولی رویهمرفته با این معایب در جنب محاسنی که در ضبط نام و شعر و چاپ عکس شعرا در این روزنامه یافت می‌شود ناچیز است.

علاوه بر مطالب مذکور مقالات اخلاقی و ادبی در روزنامه درج شده که خوانندگان برای اطلاع از آن‌ها باید باصل روزنامه مراجعه نمایند سر لوحه روزنامه که در هر شماره نصف صفحه اول را گرفته علاوه بر خصوصیات روزنامه شامل اشعار و کلمات قصاری میباشد و نیز در وسط سرلوحه عکس نیم تنه اعلیحضرت رضا شاه پهلوی که در بالای آن تاج کیانی قرار گرفته و در طرف راست تاج جمله (بنام خداوند) و این فرد شعر: (از هر جهت صورت و معنی قوی شدیم) و در طرف چپ تاج جمله (بخشنده مهربان) و فرد دیگر شعر: (تامتکی بسلطنت پهلوی شدیم) چاپ شده است. در زیر تصویر پهلوی اسم روزنامه (کانون شعرا) بخط نستعلیق و در دو طرف تصویر این اشعار درج گردیده است حامی و منجی وطن - مردد لیر ممتحن - قائد کشور کیان - یکه خدیو کلردان - ضیغم بیشه عجم - حارس مرزو بوم جم - درخور تاج خسروی - نیست بغیر پهلوی هما قسم که یادآور شدیم علاوه بر این خصوصیات در هر شماره اشعار و کلمات قصاری نیز در عنوان روز نامه چاپ شده و فی المثل در شماره چهار سال اول مورخ پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۳۱۳ شمسی مطابق ۱۸ محرم ۱۳۵۳، این چهار شعر از جماالدین دکتی درج شده:« چو صاحب سخن زنده باشد سخن * چو صاحب سخن مرد آنگه سخن بنزد همه رایگانی بود * به از گوهر و زر کانی بود. » این جمله نیز از کلمات قصار است در همین شماره چاپ شده شرف المرء بالعلم والادب لا بالاصل والنسب

محل اداره روزنامه: طهران - خیابان سیروس. کوچه عزت الدوله. قیمت اشتراث در مرکز و ولایات سالیانه طبقه اول ۵۰ ریال طبقه دوم ۴۰ ریال. شعرا و نویسندگان ۳۰ ریال ۰ محصلین و محصلات ۲۵ ریال ۰ تکشماره پنجاه دینار • پس از دو روز یکریال اجرت اعلانات و لوایح با دفتر اداره است. کانون شعرا بیشتر یک روزنامه ادبی بوده و اشعار مندرج در آن متعلق بشعرانی است که در انجمنهای ادبی طهران، اصفهان، همدان و شیراز عضویت داشته و گاهی هم اشعاری از شعرای دیگر در آن دیده می‌شود. روزنامه کانون در فروردین ۱۳۱۴ شمسی با انشار شمار ۴۶۰ وارد دومین سال خود گردیده و در سال ۱۳۱۵ سال دوم را بپایان رسانیده و داخل در سال سوم شده و سال چهارم آن نیز نشر شده و روزنامه تعطیل گردید و بجای آن روزنامه کانون انتشار یافته است. شرح احوال آقای مطیعی مدیر روزنامه را بطور اختصار در ذیل روزنامه کانون نوشتیم در اینجا فقط بذکر مختصر شرح حالی از آقای صابر همدانی سردبیر روزنامه اکتفا می‌نمائیم:

آقا میرزا اسدالله خان صابر همدانی- مولدش در سال ۱۲۷۸ در همدان بوده شاعریت بلند پایه دارای قریحه، پاک وفکری تابناک سخنش نغز و دلکش و اشعارش ملیح وشیو است. وی ببک صائب تبرزی شعر میسراید نظر دوستی که با آقای مطیعی داشته سردبیری روزنامه را قبول کرده و آقای مطیعی در شماره اول سال اول رورنامه از مشارالیه سپاس‌گزاری کرده است.

۹۱۷ (کاوه)

یکی از روزنامه‌های بسیار خوب و مفیدیکه بزبان فارسی منتشر شده روزنامه کاوه است. گرچه این روزنامه در خارج ایران منتشر گردیده ولی از لحاظ خدمتی که بزبان و ادبیات فارسی نموده و چند سال جمع زیادی از فضلا و دانشمندان ایرانی در راه طبع و نشر آن رنج فراوان متحمل گردیده جای آنرا دارد که بطور مشروح و مفصل از آن گفتگو نمائیم.

روزنامه کاوه در شهر برلین پایتخت آلمان بزبان فارسی هر دو هفته یکبار طبع و نشر می‌شده و شماره اول سال اول آن در هشت صفحه بقطع بزرک در تاریخ دوشنبه ۱۵ شهریور ماه قدیم ۱۲۸۵ یزدگردی مطابق ۱۸ ربیع الاول ۱۳۳۴ قمری و ۲۴ ژانویه ۱۹۱۶ میلادی منتشر گردیده است. انتشار روزنامه کاوه بدو دوره قسمت می‌شود دوره قدیم کاوه و دوره جدید و در هر یک از این دو دوره روزه کاوه دارای علائم و ممیزات مخصوصی است که آنرا از دوره دیگر جدا می‌سازد. و در هر دو دوره سرلوحه روزنامه عبارت از مردیست که درفش کاویانی در دست گرفته و عده سپاهیان و شورشیان باالات و اسلحه‌های گوناگون بدنبال او حرکت می‌کنند. شرح درفش کاویانی و خصوصیان آن در صفحات ۴۰۳ شماره اول کاوه بقلم أوسکارمان مستشرق و پروفسور معروف چاپ شده و برای اطلاع از آن بدانجا رجوع شود برای اینکه جزئیات این روزنامه معلوم گردد بشرح هر یک از دو دوره جداگانه می‌پردازیم:

دوره قدیم کاوه- دوره قدیم کاوه با انتشار شماره اول سال اول مورخ ۱۸ ربیع الاول ۱۳۳۴ قمری شروع می‌گردد و با نشر شمار ۳۵۰ مورخ ۱۸ ذی القعده ۱۳۳۷ - قمری خاتمه پیدا می‌کند. روزنامه کاوه در این دوره کاملاً یک روزنامه سیاسی بوده و بیشتر مندرجات آن طرفداری از آلمان و متحدینش یعنی عثمانی و اطریش و بلغار است و همه جا فتوحات ووقایع جنک آلمان را با آب و تاب تمامی نقل می‌کند و بالعکس از هر گونه انتقادی ارانگلیس و فرانسه کوتاهی ندارد. بنا بر این کاوه قدیم یک روزنامه سیاسی و تبلیغاتی است

برون در کتاب تاریخ ادبیات (مجلد سوم صفحات ۳۳۸ و ۳۳۹) در جائیکه از روز نامه کاوه گفتگو می‌کند درباره مقالات دوره قدیم کاره می‌نویسد: « در اوقاتی که کاوه جنبه تبلیغی داشت مندرجاتش بیشتر سیاسی بود و هر چند راجع بوقایع وحوادث ایران و اعمال میلیون (کمیته دفاع ملی ) مطالب سودمند درج می‌کرد اما در موضوعهای ادبی تا بعد از متار که جنک جز در بعضی شماره‌ها وارد نمی‌شد مثلاً در شمار ۴۰ یک قطعه شعر کردی دیده می‌شود. در نمره ۲۰ شرح حالی از ادیب بزرگوار سید محمد صادق قائمقامی ملقب بادیب الممالک ومتوفی در ۲۸ ربیع الثانی ۱۳۳۵ درج است. در شماره ۲۱ مطالبی راجع بنتایج حاصله از مأموریت کاپیتن نی در مایر بافغانستان مسطور است در نمره ۲۳ مقاله از پروفسور می‌توخ درباره رضای عباسی که از صنعتگران مشهور ایرانت درج گردیده. در شماره ۲۶ شرحی راجع بمحصلین ایران و آلمان دیده می‌شود در نمره ۳۳ بمناسبت وصف کتاب جدیدی که موسوم است براه نو ولی بزبان آلمانی تحریر یافته شرحی راجع باقدامات و مساعی مختلفه که برای اصلاح یا تغییر خط فارسی شده است بنظر می‌رسد. در شماره ۳۴ شمه در باب تأسیس انجمن اد ایرانیان در‌ی بران و مکتوبی ار میرزا محمد خان قزوینی در خصوص نکته راجع با ملای فارسی درج گردیده است. در نمره ۳۵ مقاله مفصل و جالب توجهی بقلم میرزا محمد خان راجع قدیمترین شعر فارسی که بعد از فتح عرب باقیمانده مندرج است. »

این بود فهرستی از مقالات مهم دوره قدیم کلوه بنظر برون اکنون بدنباله توضیحات راجع باین دوره کاوه می‌پردازیم.

سال اول دوره قدیم کاوه بشماره ۱۷ مورخ ۵ ربیع الاول ۱۳۳۵ قمری خاتمه پیدا کرده و در این سال کاوه با نظم و ترتیب مخصوصی که در شماره اول دیده می‌ شود انتشار یافته و در سال اول قطع و تعداد صفحات هر شماره یک انداره است. سال دوم کاوه بشماره ۱۸ و ۱۹ مورخ ۲۲ ربیع الثانی ۱۳۳۵ قمری مطابق ۱۵ فوریه ۱۹۱۷ میلادی که یکجا منتشر شده شروع می‌شود. سرمقاله شماره اول سال دوم بدینقسم شروع می‌گردد: سال دوم کاوه - روزنامه کاوه که در هیجدهم ربیع الاول سال گذشته شروع بانتشار کرده بود اینک قدم بسال دوم خود می‌گذارد. باین مناسبت میخواهیم یک نظر اجمالی بخود سیر جنک در دنیا عموماً وایران خصوصاً بیفکنیم. » این شماره در ۱۶ صفحه و بی‌انداره مطالب آن مفید است و من جمله انقلابات یک ساله ایران فهرست‌وار ذکر و نیز نقشه‌های جنگ‌های اروپا در آن ترسیم شده است.

سال سوم کاوه بشماره ۲۵ مورخ ۳ جمادی الاولی ۱۳۳۶ قمری شروع می‌گردد سرمقاله سال سوم که تحت عنوان (سال سوم کاوه) نوشته شده بدینقسم آغاز می‌ گردد: سومین سال نشر روزنامه کاوه آغاز می‌شود. با وجود مشکلات فراوانی که در کار این روزنامه از هر حیث فراهم است بار کارکنان اداره آن بهر ترتیبی بوده تا بحال ۲۵ شماره نشر نموده که رو بهمرفته ماهی یک شماره می‌شود. این روزنامه با آنکه توزیع مرتب و کامل آن در ایران فلا بواسطه جنگ.... » در حال سوم نیز طرز واسلوب روزنامه مانند سال‌های قبل بوده و هما نقسم که یادآور شده‌ایم روزنامه چکیده جنگ اروپا می‌باشد.

دوره قدیم کاره با انتشار شماره ۳۵ مورخ ۱۸ ذی القعده ۱۳۳۷ قمری خاتمه پیدا می‌کند و در همین شماره است که در صفحات هفت و هشت آن عهد نامه متارکه جنک بین‌الملل بین آلمان و متفقین چاپ شده است.

قبل از آنکه بحث درباره دوره قدیم کاوه را خاتمه دهیم‌یی مناسبت نیست قسمتی از مقاله افتتاحی روزنامه که بعنوان «آغاز» درستون اول شماره اول روزنامه چاپ شده نقل نمائیم زیرا که در نقل این قسمت خوانندگان تا انداز. بطل پیدایش کاوه پی می‌برند: « آغاز - کسی کو هوای فریدون کند * سر از بند ضحاک بیرون کند. در یک زمان فوق‌العاده تاریخی د نیا هستیم که عظمت و اهمیت آن از شدت ظهور خفا بهم رسانیده و ماچون در جریان وقایع عظیمه آن هستیم درست ملتفت دهشت هولناک آن نیستم و فقط اخلاف ما حکایات این رمان پر هراس را با هول و عجب خواهند خواند. این طوفان مهیب آتش و خون که روی زمین را فرا گرفته نه تنها بعد از طوفان نوح بزرگترین واقعه انقلابات عالم است بلکه در طوفان آب بقا وفتای انواع و اجناس را فلک مشحون نوح ضامن بود و فقط یک قوم عاصی محکوم با نقراض بودند ولی در این طوفان بسیاری از‌تر و خشک در نتیجه غفلت غرق جهانگیر امروزمخواهند شد.... چند تن از بومیان یک کشور بدبخت و زبون دشمن یعنی ایران نیز در این روز رستخیز ملل وفزع اکبر در شهر برلین مرکز حرکات محیر العقول جنک جهانگیر گرد آمده و درباره مملکت ستمدیده خود فکر می‌کنند.... (در اینجا شرح می‌دهد که چگونه قشون روس و انگلس بپایتخت صفویه و داریوش رسیده و خائنین وملت نجیب ایران زیر بار اطاعت آن‌ها رفته است. ) سپس می‌نویسد: در این حال تکلیف ماست که باز بیکار نمانیم و اگر از دور هم باشد برای بیدار ساختن و برانگیختن هموطنان خود فریاد زنیم و برای همراهی با اردوی جهاد ملی استفانه نمائیم. همین است مقصد این روزنامه کوچک که صدای ضعیف خود را در میان غلغله عالم گیر از دارالسلطنه برلین می‌خواهد بگوش ایرانیان برساند.... (بعد می‌نویسد که انگلیس و روس بایران رحم نمی‌کنند و استقلال آنرا محترم نمی‌شمارند و وظیفه ایرانیان است که انتقام از این دو دشمن گرفته و استقلال ایران را باز گرداند. انگاه از مظالم روس‌ها در شمال و آذر بایجان و اینکه چقدر از بزرگان ایران را بدار آویخته و هم چنین انگلیس‌ها اطراف خلیج فارس را با سارت در آورده شرح داده تا می‌رسد باینکه... ) باین‌امید که بتوانیم صدائی بصدای اولاد بیدار ایران که در هر گوشه که هستند اهمیت موقع امروز را ملتفت شده و فریاد می‌زنندیدهیم بنشر این ورقه مبادرت کردیم و اسم آنرا تیمنا کلوه گذاشتیم. بدبختانه فریدونی در ایران پیدا نشد و قیام ایران برضد دشمنان کار خود ملت است و بس خائنین بزرک ارابناء خانواده سلطنتی بر میخیزند لهذا ما نیز رمز رسم و راه خود را کاوه آهنگر قرار دادیم و با توسل باین اسم مبارک ایران پاک و مقدس، ایران نامدار و نجیب را مخاطب ساخته با تمام قوت روح و قلب خود فریاد میونیم: برخیز‌ای کشور نامور بلند اختر.... »

قیمت اشتراک کاوه در دوره قدیم سالیانه در ایران یکنومان و در سایر ممالک پنج فرانک وعنوان مراسلات که بآلمانی نوشته شده به ینقسم است: (روز نامه کاوه - برلین - شارلو تنبورک - لیبنیز - ۶۴) نکته شایان توجه این است که در روزنامه کلوه اسمی از مدیر و صاحب امتیاز و مدیر مسؤل نیست و همه جا در ذیل مقالات کاوه امضاء شده است. ولی ار خارج می‌دانیم که مدیر روزنامه آقای تقی‌زاده است. محل طبع روزنامه مطبعه کاویانی واقع در برلین است.

دوره جدید کاوه- این دوره که ارغره جمادی الاولی ۱۳۳۸ قمری شروع گردیده روزنامه کلوه، برخلاف دوره قدیم که غیر منظم و بی‌ترتیب منتشر می‌شده کاملاً مرتب و ماهیانه یک شماره در ۱۲ و بعداً در ۱۶ صفحه بزرک طبع و انتشار یافته است. راجع بممیزات این دوره برون شرح جامع و مفصلی در جلد سوم کتاب تاریخ ادبیات ایران ذکر کرده که ترجمه آنرا بنقل از صبحات ۳۱۸ و ۳۱۹ ترجمه آقای رشید یاسمی نقل می‌نمائیم: « در ۲۲ جانوری ۱۹۲۰ میلادی نخستین شماره دوره جدید کاوه او طبع خارج شد این بار بکلی از سیاست صرفنظر کرد و توجه خودرا به ادبیات و علوم معطوف داشت اما در طرز تدوین وسبک تحریر وحسن طبع میزان عالی سابق را از دست نداد. این دفعه جریده کاوه ماهی یکبار انتشار می‌یافت و دوسال دیگر دوام کرد آخرین شماره د نمره ۱۲ » در تاریخ اول دسامبر ۱۹۲۱ چاپ شد و تقریباً دارای ۳۳ صفحه بزرگ دوستونی بود ». بغیر از این قسمت در جای دیگر شرحی تحت عنوان ( مقام ارجمند دوره جدید کاوه در ادب و انتقاد » آورده است.

شماره اول دوره جدید که دارای شماره مسلسل ۳۶ است در تاریخ غره جادی الاخره ۱۳۳۸ قمریی مطابق ۲۲ ژانویه ۱۹۲۰ میلادی منتشر گردیده و سرمقاله این شماره تحت عنوان دوره جدید، بدینقرار است: « مقصود از دوره جدید تغییر اساسی است که در تاریخ روزنامه کاوه حادث می‌شود. روزنامه کاوه در زمان جنک پیدا شد.... روزنامه کاوه زائیده جنک بود و لهذا روش این روزنامه نیز با موقع متناسب بود و حالا که جنگ ختم شده و صلح بین‌الملل در رسید کاوه نیز دوره جنگی خود را ختم شده می‌داند و بیک دوره صلح شروع می‌کند و لهذا اساس وخط روش تا زمانی که از اول سال ۱۹۲۰ میلادی مطابق با ۹ ربیع الثانی ۱۳۳۸ کاوه جدید پیش می‌گیرد نسبتی با کاوه سابق ندارد و در واقع روز نامه تازه می‌شود که مندرجات آن بیشتر مقالات علمی و ادبی و تاریخی خواهد بود و ملک و مقصدش بیشتر از هر چیز ترویج تمدن اروپائی است در ایران، جهاد برضد تعصب -.. » در پایان این مقاله می‌نویسد از این سال مسؤلیت اداره و هم چنین مندرجات روز نامه رسماً با سید حسن تقی‌زاده است از همین شماره اول تحت عنوان مشاهیر شعرای ایران، شرح حال فردوسی ذکر گردیده است.

سال دوم دوره جدید کاوه در تاریخ ۵ شهریور ماه قدیم ۱۲۹۰ یزدگردی و غره جمادی الاولی ۱۳۳۹ قمری و ۱۱ ژانویه فرنگی ۱۹۲۱ میلادی شروع گردید مو اولین شماره آن دارای دیباچه‌ایست بعنوان « دیباچه سال دوم کاره دوره جدید » و باین قسمت شروع می‌گردد: با این شماره سال دوم روزنامه کاوه شروع می‌شود و ما خوشوقتیم بهمت اشخاص علم دوست ایرانی با وجود صعوبت و سایل مراوده پستی باد روزنامه کاوه در ایران و سایر ممالک مشرق زمین انتشار لازم یافت و سال خود را بپایان رسانید. مقصود از انتشار لازم آنستکه اغلب مردم اسم این روز نامه را شنیدند - یا نمونه آنرا دیدند ور نه دایره انتشار آن هنوز هم بآن وسعت نرسیده که عایدات کافی اداره آن بشود. از همت دوستان علم و معرفت‌امیدواریم که امسال وسعت انتشار کلوه بعد مطلوب برسد. »

در سال دوم دوره جدید روزنامه کلوه مزایای دیگری نیز پیدا کرده از قبیل اینکه تعداد صفحات آن از ۱۲ به ۱۶ ترقی نموده و نیز در هر چهار ماه یکمرتبه جزوه «تاریخ روابط روس و ایران > مستقلا در ۱۶ صفحه چاپ شده و با شماره‌های ۴ و ۸ و ۱۲ روزنامه بمشترکین داده شده است. و نیز بواسطه ترقی قیمت کاغذ وطبع وجه آبونه در آلمان صد مارک و شش ماهه ۶۰ مارک و در ایران سالیانه سه تومان و نیم و ششماهه دو تومان ترقی کرده و در سایر ممالک سالیانه بهمان قرار سابق یک لیره انگلیسی معین شده است. برون در کتاب تاریخ ادبیات ایران در باره سال دوم دوره جدید کاوه تحت عنوان «سال آخر کاوه ۱۹۲۱» اینطور می‌نویسد: « کاوه در سال اخیر هم دارای همان مقالات عالیه بود و در تاریخ و ادبیاب مطالب سودمندی انتشار میداد که با تحقیقات مستشرقین اروپائی پهلو میرد. یک سلسله مقاله مهم تاریخی بعنوان «روابط ایران و روس در زمان آق قوینلو و سلسله صفویه تا اول سلطنت آغا محمد خان قاجار» بقلم سید محمد علی جمال‌زاده هر ماهه بطور ضمیمه کاوه منتشر می‌شد و نشان می‌داد که مؤلف کلیه منابع صحیحه شرق و غرب را از نظر گذرانیده و در آن‌ها قضاوت کرده است. قطع شدن جرید. کاره بمدار دسامبر ۱۹۲۱ لطمه بزرگی بفن ایران‌شناسی وارد ساخت. » روزنامه کاوه یکی از بهترین روزنامه‌هایی است که تا کنون بزبان فارسی منتشر شده و از حیث مطلب و مندرجات و از جهت چاپ و کاغذ در بین مطبوعات فارسی کمتر نظیر داشته است. همانقسم که یادآور شدیم مدیریت کاوه بعهده آقای سید حسن تقی‌زاده بوده ولی تنظیم و تدوین مقالات آن بعهده دانشمندانی بوده که در خارج ایران در آلمان مجتمع بوده‌اند. ذیلا شرح حال آقای تقی‌زاده مدیر کاوه را ذکر می‌نمائیم:

سید حسن تقی‌زاده- آقای تقی‌زاده از دانشمندان و سیاستمداران بنام ایران بشمار می‌رود و لذا شرح احوال‌ایشان بتفصیل در اغلب جراید و مجلات داخلی و خارجی چاپ و منتشر شده و ما در اینجا برای ناقص نبودن کتاب و اینکه حسب المعمول شرح حال مدیران جراید را ضبط می‌کنیم بذکر شرح حال‌ایشان مبادرت می‌شود. شرح زیر از مجله شفق مطبوعات که یکی از همشهریان آقای تقی‌زاده چاپ نمود. نقل می‌گردد. در عنوان این شرح یاد‌آور می‌گردد که شرح مذکور تلخیص از کتاب «تاریخ زندگانی تقی‌زاده» می‌باشد.

«آقای سید حسن تقی‌زاده در سال ۱۲۹۶ هجری قمری در یک خانواده روحانی متولد گردید وی مطالعات کلاسیک خود را از کتابخانه محمد علیخان تربیت شروع کرد. آقای تقی‌زاده در نتیجه آشنائی با اشخاصی که برای مطالعه در کتابخانه مزبور جمع می‌شدند در انتشار مجله گنجینه فنون (۱۳۲۰ هجری قمری، ژانویه ۱۹۰۳) شرکت کرد و دو سال قبل از صدور فرمان مشروطیت بمصر رفت. از موقع انتخابات مجلس اول آقای تقی‌زاده در طهران بود و چون انتخابات مجلس اول صنفی بود وی از طرف تجار با چهل و یک رای بنمایندگی مجلس انتخاب شد. آقای تقی‌زاده در مجلس اول ار مبرزترین و کلای ایران و در نتیجه مخالفت با محمد علیشاه قاجار باسلامبول تبعید شد ولی هنگامیکه تبریز بر علیه محمد علی شاه قیام کرد برای کمک بمشروطه خواهان بتبریز بازگشت پس از شکست محمد علی شاه و خاتمه یافتن استبداد صغیر انتخابات عمومی شروع شد آقای تقی‌زاده هم از تبریز و هم از تهران بوکالت انتخاب شد، وی وکالت تبریز را قبول کرده وکالت تهران را رد نمود.

نمایندگان مجلس دوم پس از اشغال آذربایجان بوسیله روس‌های نزاری، بد و دسته منقسم شدند، دسته اول بنام اعتدالی ( محافظه کار » دسته دوم بنام دمکرات، آقای تقی‌زاده لیدر دسته دمکرات بود پس از کشته شدن بهبهانی که از مخالفین دمکرات‌ها بود تقی‌زاده مجبور بترک تهران شد و از راه گیلان و تبریز باسلامبول رفت وی در اسلامبول مجلی بنام جمعیت نشر معارف تشکیل داد تا مهاجرین ایرانی توسط این مجلس با دنیای جدید آشنا شوند. آقای تقی‌زاده پس از چند ماه از اسلامبول بامریکا رفت، در انتخابات مجلس سوم بنمایندگی مجلس انتخاب شد او بایران نیامد و در مجلس شرکت نکرد ولی هنگامیکه جنگ اول جهانی شروع شد برای استفاده از وضع بین‌المللی در حفظ استقلال ایران بکشور خود بازگشت. پس از تشکیل متحدین در اروپا آقای تقی‌زاده وعده از دموکرات‌ها بآلمان رفتند. در برلین تقی‌زاده در رأس ایرانیان مقیم آلمان قرار گرفت و روز نامه کاوه را بیاد کاوه آهنگر منتشر ساخت. آقای تقی‌زاده در کنفرانس صلح استکهلم پایتخت سوئد که از سران سوسیالیست‌های دنیا تشکیل شده بود شرکت کرد و بنام کارگران ایران سخن راند پس از پایان جنک بین‌الملل اول بنمایندگی ایران با دولت شوروی یک عهد نامه تجارتی منعقد ساخت آقای تقی‌زاده قبل از کودتای سوم حوت ۱۲۹۹ شمسی بنمایندگی مجلس چهارم انتخاب شد ولی بایران باز نگشت. در انتخابات دوره پنجم تقی‌زاده از تهران بنمایندگی مجلس پنجم انتخاب شد و پس از مراجعت بتهران در مجلس شرکت کرد. پس از قتل عشقی مدیر روزنامه مصلحت آقای تقی‌زاده بی‌باکانه در مقابل سردار سپه قد برافراشت و با تغییر سلطنت جداً مخالفت کرد او می‌گفت تغییر سلطنت مستلزم تغییر قانون اساسی است بنابر این حاضر نبود سند بردگی ملت ایران را امضا کند. در کابینه مستوفی الممالک پس ارسقوط کابینه فروغی ۱۵ خرداد (۱۳۰۵ تشکیل شده بود سمت وزارت امور خارجه را داشت ولی او بلافاصله در اولین جلسه کابینه جدید استعفا داد. وی پس از چندی از طرف اهالی طهران نمایندگی مجلس شتم انتخاب شد و در تاریخ ۱۴ تیر ماه ۱۳۰۵ بریاست غرفه ایران در نمایشگاه بین‌المللی فیلادلفی ( آمریکا » تعیین شد و بامریکا حرکت کرد. آقای تقی‌زاده در سال ۱۳۰۷ والی خراسان شد و در تیرماه ۱۳۰۸ بوزیر مختاری ایران در لندن انتخاب شد ولی پس از چند ماه بایران احضار شد و در ۲۸ فروردینماه ۱۳۰۸ بوزارت راه منصوب گردید و در ۱۴ مرداد ۱۳۰۹ با داشتن کفالت وزارت راه بوزارت مالیه منصوب شد و چندی بعد فقط عهده دار وزارت مالیه گردید رضا شاه در مقابل خدمات گرانبهائی که تقی‌زاده در وزارت مالیه انجام داده بود او را از کار معزول کرد و بد اور دستور داد که پرونده برای متهم کردن تقی راده تنظیم نماید ولی خوشبختانه عملی نشد. سپس تقی‌زاده بسمت وزیر مختار ایران در پاریس منصوب گردید و پس از آنکه وارد پاریس گردید طولی نکشید که معزول شد و در عهد رضا شاه دیگر شغلی بوی محول نشد، وی با نگلستان رفت و در آنجا مشغول تدریس و تألیف شد تا سوم شهریور ۱۳۲۰ پیش آمد و او بست وزیر مختار ایران در لندن منصوب گردید. »

در حال تحریر این شرح آقای تقی‌زاده مدت دو سال است که بریاست مجلس سنای ایران انتخاب شده و در این مقام بکشور خود مشغول خدمت می‌باشد.

آقای تقی‌زاده علاوه بر فعالیت‌های سیاسی، فعالیت‌های علمی وادبی نیز داشته و بغیر از مقالات روزنامه کاوه در مجلات و جراید دیگر نیز مقالاتی نوشته و هم چنین کتابی بنام از پرویز تا چنگیز تألیف و منتشر نموده است.

چاپخانه کاویانی- روزنامه کاوه در چاپخانه کاویانی واقع در برلین چاپ می‌شده و این چاپخانه را میرزا عبدالشکور و سایر ایرانیانیکه در برلن اقامت داشته محض تسهیل طبع کتب فارسی و اهتمام در صحت و پاکیزگی مطبوعات ایرانی چاپخانه کاویانی را تأسیس نمودند برون در کتاب تاریخ ادبیات ایران جلد سوم صفحه ۳۴۴ درباره این شرکت می‌نویسد: مدیران این شرکت علاوه بر طبع نمایش‌های جدید و رسالاتی راجع بموسیقی وفلاحت وغیره یا تجدید طبع کتب قدیم مثل گلستان سعدی و موش و گربه عبید زاکانی باین فکر افتادند که نسخ نادره نویسندگان بزرک قدیم را بدست آورده چاپ کنند مثلاً راد المسافرین ناصر خسرو و اکنون که نوامبر ۱۹۳۳ است مشغول چاپ وجه الدین هستند. اسامی بعضی از رسائلیکه باعانت و کمک صاحبان همت و یا بخرج خود آن‌ها در مطبعه کاویانی چاپ شده بدینقرار است: ۱ قابوس وشمگیر زیاری ۲ جیجک علیشاه یا اوضاع دربار ایران در عهد قاجار به ۳ رستم و سهرا سلسله النسب صفویه ۵ - معارف در عثمانی ۶ هفتاد و دو ملت - شرح حال شیخ محمد خیابانی ۸ - شرح حال سید جمال الدین اسد آبادی.

(۹۱۸) کخوا

کخوا بمعنای کوکب و مرحوم تربیت در فهرست جراید آذربایجان(ص ۴۱۲) راجع باین روز نامه می‌نویسد: « روزنامه نیم ماهه منتشر در رضائیه در زبان کادانی بمدیریت (رایی یوختن موسی) در ۳۶ - ۱۹۰۶. هیئت تحریریه آن هفت نفر است» برون نیز در کتاب مطبوعات و شعر فارسی ص ۱۲۶ مفاد شرح مذکور را بدینقم نوشته است: روزنامه سیاسی کخوا بزبان کلده در شهر ارومیه در سال ۱۳۲۶ قمری منتشر شده و مدیر آن «موسی یوحنا» است.

(۹۱۹) کردار

روز نامه کردار در سال ۱۳۰۰ شمسی در طهران تأسیس و هفته دو بار منتشر شده است.

(۹۲۰) کرمان

هما نقسم که در جلد اول کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران در ذیل جریده کرمان یاد‌آور شده‌ایم از شماره ۱۲ جریده کرمان تغییر اسم پیدا کرده و بنام (کرمان) منتشر شده است و بنا بر این روزنامه کرمان دنباله همان جریده کرمان است که از آن بتفصیل گفتگو کرده‌ایم و در اینجا بذکر خصوصیات روز نامه کرمان می‌پر داریم.

شماره اول روزنامه کرمان بدون اینکه ذکری از حذف کلمه جریده از نام روزنامه میان آورد در هشت صفحه بقطع وزیری با چاپ سربی بمدیری (میرزا غلامحسین کرمانی) در شهر کرمان تأسیس و در تاریخ ۱۷ شعبان المعظم ۱۳۲۹ قمری منتشر شده است. محل اداره روزنامه: کرمان. جنب اداره بلدیه و طرز انتشار آن ماهی سه نمره معین شده. قیمت اشتراک یکساله کرمان ۲۰ قران ولایات داخله ۲۴ قرآن ششماهه ۱۲ قرآن و ۱۵ قرآن تکنمره شش شاهی. قیمت اعلانات سطری دهشاهی بشاگردان مدارس ده دو تخفیف داده می‌شود در زیراسم روزنامه، بسم الله الرحمن الرحیم، چاپ شده و در زیر عنوان روزنامه این سطر درج شده است: « جریده‌ایست سیاسی اسلامی اخباری با مسلک مستقیم مقالا تیکه مطابق مسلک ماست اداره در در جش آراد و با عدم درج رد نمی‌شود. »

سرمقاله شماره اول روزنامه کرمان بعنوان «قابل توجه عموم اهالی آسیا» و بدینقسم شروع می‌شود: متغلبین مآل‌اندیش دول اروپ و دسیسه کاران عاقبت بین ممالک مغرب یعنی همان مدعیان تمدن که باسم حمایت نوع انسان و آسایش فرزندان صفحه کره ارض را نطع قربانگاه و میدان قتلگاه بنی البشر قرار داده‌اند..... » بغیر از سرمقاله مذکور چند تلگراف از انجمنهای ایالتی و مجلس شورایملی و غیره شده است. شماره دوم کرمان که نمره مسلسل ۱۳ را دارد در سلخ شعبان ۱۳۲۹ منتشر شده و بالای اسم روز نامه سال ۱۳۲۹ که سال تأسیس روزنامه می‌باشد قید گردیده است.

از شماره ۱۸ مطالب انتقادی در پاورقی روزنامه چاپ شده و این مطالب تحت عنوان (مقاله دوم از رؤیای صادقه در شرح و بیان حال مستخدمین و استنطاق حاجی ریخته‌گر) می‌باشد. مقاله مذکور باین شعر شروع می‌گردد: ( من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر * من عاجزم و گفتن و خلق از شنیدنش. ) از شماره ۲۲ جغرافیای کرمان بعنوان اور قی چاپ شده پاورقی مذکور بدینقسم شروع می‌شود: «کرمان بفتح یا بکسر کاف ایالتی است از ولایات اربعه ایران که منقسم می‌شود بولایات حدود ایالت از طرف شمال بکویر لوت که فاصله است ما بین کرمان و خراسان متصل می‌شود.... »

درباره مذهب کرمانیان بنقل از شماره ۲۲ از جغرافیای کرمان می‌نویسد: «مذهب شان عموماً شیعه اثنی عشری ومتشرعه مقلد علمای اصولی جماعتی هم شیخی از شعبه حاج محمد کریم خان گروهی متصوفه از نعمت اللهی و قلیلی اسما عیلی معتقد آقایان محلاتی و معدودی بهائی و ازلی و سنی در بلوچستان وزردشتی که طایفه قدیم ایران هستند و آن‌ها را گبر گویند و‌یهودی که محله مخصوصی دارند... » از روزنامه کرمان نگارنده تا شماره ۱۱ سال سیم مورخ ۱ محرم الحرام مطابق با ۲۲ برج عقرب توشقان ئیل ۱۳۳۴ قمری در دست دارم. این شماره در چهار صفحه و با چاپ سنگی (مطبعه کرمان) طبع و مندرجات آن پس از درج سرمقاله عبارت از اخبار محلی کرمان و توابع و تلگرافات متظلمین و قسمتی از اخبار جنک بین‌الملل می‌باشد.

(۹۲۱) کرمانشاه

روزنامه هفتگی کرمانشاه در شهر کرمانشاه بمدیری (فصیح المتکلمین) تأسیس و در سال ۱۳۲۷ قمری منتشر شده است. شماره اول روز نامه کرمانشاه در تاریخ سوم ذیقعده ۱۳۲۷ قمری انتشار یافته و پس از سه ماه که غیر مرتب این روز نامه نشر شده توقیف گردیده است. برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (ص ۱۲۶) می‌نویسد من نمره ۱۱ کرمانشاه را دارم. این نمره در چهار صفحه بقطع ۱۲ در ۸ و یک چهاوم طبع شده و در تاریخ هفتم ذیحجه ۱۳۲۷ قمری منتشر شده است. وجه اشتراک سالیانه روز نامه در کرمانشاه ۱۲ قرآن، در سایر شهر‌ها ۱۵ قرآن و در خارج ایران ۸ فرانک.

روز نامه کرمانشاه بار دیگر در شهر کرمانشاه بدیر مسئول و نگارندگی آقای (فرج الله کاویانی) تأسیس و در سال ۱۳۰۴ شمسی منتشر گردیده و شماره اول این دوره در آبانماه سال مذکور بوده است. در عنوان روزنامه در این دوره نوشته است: «مؤسسه مرحوم میرزا احمد خان وزیری و مرحوم فصیح المتکلمین. مدیر و نگارنده مسئول: ف. کاویانی». روزنامه کرمانشاه در این دوره نیز پس از مدتی که از انتشار آن گذشته تعطیل و مجدداً در سال ۱۳۰۹ شمسی بمدیری آقای فرج الله کاویانی پا بدایره انتشار گذاشته است در این دوره که در حقیقت دوره سوم روزنامه کرمانشاه است در زیر اسم روزنامه جمله (عصر پهلوی) و (یادگار ۹ آبان ۱۳۰۴) چاپ شده و نیز در عنوان روزنامه در هر شماره در یکطرف‌ام روزنامه این شعر: (فرشته خروشد بیانک قوی - که گیتی بود کشور پهلوی) و در یکطرف دیگر: (ورا فر دور جوانی دهد - برو رونق باستانی دهد. ) درج گردیده است. کرمانشاه (نامه ملی آزاد کرمانشاه) معرفی شده و در باره مرام آن می‌نویسد: (روز نامه ایست که فقط وظیفه روزنامه‌نگاری را انجام می‌دهد. ).

شماره ۹۶ سال هفتم کرمانشاه که دارای شماره مسلسل ۳۲۶ است در چهار صفحه بقطع بزرگ در مطبعه سربی (شرأفت احمدی کرمانشاه) طبع و در تاریخ سه شنبه ۲۴ آبان ۱۳۱۱ مطابق ۱۵ رجب ۱۳۵۱ قمری و ۱۵ نوامبر ۱۹۳۲ میلادی توزیع شده است. محل اداره روزنامه: مطبعه شرأفت احمدی. وجه اشتراک: کرمانشاه ۸۰ ریال خارجه بعلاوه اجرت پست. از محصلین و کارگر و زارع ۵۰ ریال گرفته میشود. تک نمره شش شاهی: تعیین قیمت اعلانات با دفتر اداره است. مندرجات روزنامه مانند سایر جراید محلی عبارت از اخبار محلی و مقالات و ترجمه‌های مختلف و خلاصه‌ای از اخبار داخله و خارجه و صفحه سوم و چهارم آن نیز مشتمل بر آگهی‌های ثبتی و غیر ثبتی است.

(۹۲۲) کرنا

روز نامه کرنا در طهران بصاحب امتیازی و مدیری (رضا) - مینو ) تأسیس و شماره اول آن در تاریخ شنبه دهم رجب ۱۳۴۲ مطابق ۲۷ دلو ۱۳۰۲ شمسی منتشر شده است. روزنامه کرنا معمولاً در چهار صفحه بقطع وزیری متوسط با چاپ سربی (مطبعه سعادت) چاپ و توزیع شده و سرمقاله شماره اول آن که بعنوان (مرام ما) نوشته شده بد ینقسم شروع می‌گردد: در این موقع که فقر ادبی ما بسرحد کمال رسیده وحتی به تصدیق مطلعین از ایام فترت عرب و مغول هم ناچیز‌تر شده است. مایک قسمت از روزنامه خود را بادبیات و لطایف علمی - اخلاقی - فکاهی اختصاص خواهیم داد. » پس از سرمقاله مذکور، مقاله دیگری بعنوان (مجلس پنجم) درج شده است.

محل اداره کرنا: طهران خیابان علاء الدوله. عنوان تلگرافی: نامه کرنا. وجه اشتراک آن طهران سالیانه ۵۰ قران، ششماهه ۳۰ قران. ولایات ۶۰ قران و ۳۵ قران. تک شماره شش شاهی. طرز انتشار روزنامه هفتگی بوده و در زیر اسم رورنامه پس از درج سال تأسیس (۱۳۴۲) نوشته است (هفته یک شماره طبع و نشر می‌شود) از روزنامه کرنا فعلا تا شماره سوم مورخ پنجشنبه ۱۴ شهر ذیحجه ۱۳۴۲ مطابق ۲۶ سرطان ۱۳۰۲ در دست است.

(۹۲۳) کشاورز

روز نامه کشاورز در طهران بمدیری و صاحب امتیاری (سلیم ایزدی) تأسیس و در سال ۱۳۴۱ قمری منتشر شده است. شماره سوم سال اول روزنامه کشاورز در چهار صفحه بقطع بزرک باچاپ سربی در مطبعه (بوسفور) طبع و در تاریخ اول برج عقرب مطابق سوم ربیع الاول ۱۳۴۱ قمری منتشر گردیده است. روزنامه کشاورز دارای سرلوحه بزرگیست که در آن مناظر مختلف کشاورزی و آلات و ادوات آن نشان داده شده و اسم روزنامه (کشاورز) بخط نستعلیق روی آن نوشته شده و در بالای آن این شعر: (دهقان سالخورده چوخوش گفت با پسر کی نورچشم من بجز از کشته ندروی) بعنوان شعار چاپ شده است.

و نیز در عنوان روزنامه کشاورز اینطور معرفی شده: « روزنامه‌ایست فلاحتی علمی، فنی، اقتصادی، مقصد کلی آن توسعه امر فلاحت وتحریک حس اشخاص بصنعت کشاورزی و تشویق زارعین بتکمیل عمل زراعت > در حقیقت مندرجات روزنامه از این قبیل مطالب ومخصوصاً مطالب راجع بکشاورزی خارج نیست چنانچه سرمقاله شماره سوم تحت عنوان (زارع و سرباز) و بقیه مطالب آن نیز مربوط بکشاورزی (جنگل و فواید آن) و خالصه جات دولتی است. طرز انتشار روزنامه هفتگی است. محل اداره: خیابان لاله‌زار. کوچه حاجی باقر. قیمت روزنامه سالیانه ۴۰ قرآن. شش ماهه ۲۵ قرآن قیمت روز نامه در چهار قسمت متساوی در اول هر سه ماه یک ربع دریافت خواهد شد. برای طبقه زارع نصف قیمت تخفیف داده می‌شود. تک شماره ۷ شاهی قیمت اعلانات با دفتر اداره است.

(۹۲۴) کشگول

روزنامه کشکول در طهران بمدیری (مجد الاسلام کرمانی) تأسیس و در سال ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است. شماره. اول این روزنامه در چهار صفحه بقطع و زیری با چاپ سنگی طبع و در تاریخ شنبه پانزدهم شهر صفر المظفر ۱۳۲۵ قمری مطابق ۳۰ مارس ۱۹۰۷ میلادی منتشر گردیده است. در این شماره پس از درج مقاله افتتاحی که ذیلا نقل می‌نمائیم، بقیه صفحات آن مشتمل بر چند کاریکاتور است و منجمله صفحه ۴ آن مشتمل بر کاریکاتور بانک ملی و هجوم مردم در بانک برای گذاشتن پول در آنجا میباشد. در این کاریکاتور از زبان هر کسی مطلبی نوشته یکی می‌گوید (هرچه داشتم دادم آسوده شده نه از دزد می‌ترسم نه از مدعی) دیگری می‌گوید: (داداش بگذار برویم پولمان را بدهیم راحت شویم) ثالثی می‌گوید: (جائیکه وقت پول دادن آنقدر شلوغ باشد آیا وقتی که بخواهیم بگیریم چه خبر خواهد بود). کاریکاتور صفحه سوم مربوط به (شرکت عمومی) است که مردم را از مقابل آن دور می‌کند و می‌گوید (پولتان را بگیرید ولم کنید) ولی آن‌ها جواب می‌دهند: (خیر اینطور نیست ما پول داده راه ساخته‌ایم که نا قیامت فایده ببریم). در نیمی از صفحه دوم تصویر دو نفر که مشغول مذاکره‌اند چاپ شده یکی می‌گوید: (بانک ملی دایر شده پول لازم دارد) دومی جواب می‌دهد: (ما که هر چه داشتیم بشرکت عمومی دادیم رندان خوردند) امضای (حسینعلی) که ترسیم‌کننده کاریکاتورهاست در صفحه چهارم چاپ شده است. تمام صفحات چهارم روزنامه و در بعضی از شماره‌ها صفحات سوم و دوم روز نامه مشتمل بر کاریکاتور است و از این جهت در عنوان روزنامه نوشته است که هر یک از دانشمندان که صور موهوم خنده‌آمیز عبرت‌انگیزی که یکی بر نخورد طرح نموده باداره بفرستد درج و ترسیم خواهد شد.

مقاله افتاحی روزنامه که تا اندازه خواننده را بسلک و مرام روزنامه آشنامی سازد بدین قرار است: « بنام خداوند بخشاینده مهربان عقلای عالم بعد از هزار سال فکر وتأمل از برای تهذیب اخلاق ملت و اشاعه تمدن و تربیت در اصفاع مملکت الاخره اتفاق کرده‌اند که بهترین وسائل این است که اعمال زشت آن‌ها را مجسم نموده بمردم نشان بدهند تا از دیدن آن‌ها عبرت بگیرند بکار‌های نیک پردازند و براه ناستوده نروند. برای تجسم اعمال دو وسیله سهل و ساده بدست آوردهاند آن دو وسیله یکی تئاتر است که در حقیقت غرضش ارتشکیل همان تجسم اعمال است و نواختن موزیک و رقص برای ازدیاد رغبت مردم است بتماشا و دیگری ساختن صور موهومه خیالی موسوم (بکاریکاتور) در روز نام‌ها بعموم مردم نشان دادن و چون تشکیل و تربیت مجلس تئاتر و بازیگر خانه منافی آئین دین مبین حضرت سیدالمرسلین است لهذا بر ماست که آن وسیله اولی را ترک گفته وسیله دومرا پذیرفته باشیم.

سابقاً روزنامه مبار که ادب که یکچند بنده بتحریر آن مفتخر بود و اینک خود صاحب امتیاز و مؤسس آن جناب استاد اجل آقای ادیب الممالک عما قریب دایر خواهند فرمود و عالم مطبوعات را آب و رنگی تازه و هیکل معارف را جلوه و رونق بی اندازه خواهد بخشود یک صفحه کاریکاتور که ضمیمه داشت و ما خیال می‌کردیم چندان محل توجه داشمندان نبوده است ولی این اوقات راطراف و اکناف مملکت جداً ما را ترغیب باحداث و ترسیم و ترتیب آن فرموده‌اند ما هم این موقع را که از توجهات ذات مقدس اعلیحضرت اقدس شاهنشاه ترقی خواه و از برکت مجلس مقدس شور ایملی بیان و بنان دانشمندان بخلعت مهر طلعت آزادی مفتخر شده است و هر کس آنچه راجع بخیر دولت و ملت می‌داند می‌تواند بنویسد و بگوید و عموم مردم می‌خرند و میخوانند مغتنم دانسته شروع باین مشروع نمودیم و چون احتمال دادیم بسیاری مردم باین روزنامه تنها راغب باشند نخواستیم آن‌ها را مجبور بقبول اشتراک ( ندای وطن) نمائیم وهکذا اشخاصی هستند که فقط ندای وطن را می‌خواهند مجبوراً این روز نامه را هفتگی قرار دادیم و قیمت اشتراک آنرا هم با آنکه مخارج زیاد از با بت‌تر سیم و طبع بر می‌دارد ارزان و مناسب قرار دادیم یک نسخه را هم تقریباً بهمان قیمت که تمام میشود با جزئی ملاحظه مخارج مورع وحق العمل فروشنده در سه شاهی نرخ گذاردیم و‌امیدواریم از این جهت هم بتوانیم خدمتی بملت و کمکی بتمدن مملکت بنما تیم بتوفیق باری تعالی. »

این بود مقاله افتتاحی روز نامه کشکول. آنچه از این مقاله مستفاد می‌شود اینستکه روزنامه ندای وطن که مدیری آن با مجد الاسلام کرمانی بوده چون کاریکاتور نداشته، برای ترسیم کاریکاتور، روزنامه کشکول تأسیس گردیده و قیمت آن جدا گانه است. در عنوان روزنامه (کشکولی) رسم شده و بدیواره آن نوشته است: (همه چیز دارد) و دوربر آن اسم روزنامه درج است. در زیر عنوان در ضمن دو سطر روزنامه کشکول بدینقسم معرفی شده است. این روزنامه از قید رسمیت و صحت و مسئولیت بکلی خارج است ابداً با شخص خاصی طرف نیست و غرضش برانداختن عادات زشت بر بریت و مجری ساختن رسوم تمدن و تربیت است هر یک از دانشمندان که صور موهوم خنده‌آمیز عبرت‌انگیزی که بکسی بر نخورد طرح نموده باداره بفرستند درج و ترسیم خواهد شد. »

اداره روزنامه کشکول: طهران. اداره روزنامه ندای وطن است. آبونه اشتراک سالیانه طهران هشت قرآن، در سایر ولایات داخله یکتومان. فرنگستان پنج فرانک. قفقاز و روسیه سه منات، هندوستان چهار روپیه. قیمت یک نسخه به شاهی هما تقم که یادآور شدیم بیشتر اهمیت روزنامه کشکول برای کاریکاتور آنست و در صفحه اول آن مقالات مختلف و گاهی اشعاری چاپ شده است. اخبار داخله و خارجه بطور اختصار در آن درج گردیده چون روزنامه کاریکاتور داشته لذا با چاپ سنگی طبع شده و در هر شماره جمله (سلالة السادات آقا سید مرتضی بعی و اهتمام آقا میرزا حسن و میرزا عباسخان انطباع پذیرفت) چاپ شده است. ترسیم کاریکاتور روزنامه بعهده (میرزا علی) نامی بوده که امضای او در بیشتر شماره‌ها دیده می‌ شود. روزنامه کشکول بخط (مرتضی نجم آبادی) است و (کتبه العبد مرتضی النجم آبادی) در بعضی از صفحات چاپ شده است. نویسندگان کشکول بغیر از مدیر آن مرحوم مجد الاسلام کرمانی، آقای (ضیاء لشگر) است که از شماره ۱۹ اشعاری بنام (اشعار وطنیه ضیاء لشکر) سروده و درج گردیده. چند شعر از اشعار وطنیه بدین قرار است:

ما مملکتی خراب داریم بنیان بقا بر آب داریم از کرده شیخ و گفته باب

افسانه شیخ و باب داریم از نغمه شیخ و شورش شاب هنگامه شیخ و شاب داریم

در هر بلدی بانتخابی غوغا پی انتخاب داریم در هر گذری هزار مشدی

داش و بزن و غراب داریم لو طی سبیل چاخماقی با حربه و پیشتاب داریم

در شماره‌های ۲۱ و ۲۲ نیز اشعار و قصایدی از جناب ضیاء لشگر چاپ شده و نیز ار شماره ۲۸ مقالات نشری از مشار الیه درج گردیده است. در شماره ۲۵ سال اول مورخ نهم شوال ۱۳۲۵ قمری قطعه راجع بمعاهد. روس و انگلیس اثر طبع جلال الممالک چاپ شده که چند شهر اول قطعه چنین است:

گفتند که انگلیس باروس عهدی بسته است تازه امسال تا در پلتیک هم در ایران

زین پس نکنند هیچ اخلال افسوس که کافیان این ملک بنشسته غافلند از این حال

کز صلح میان گربه و موش ویران گردد دکان بقال

در شماره ۳۴ قصیده‌ای از آقای آقا میرزا سید عبدالله خان مستوفی درج شده که باین شعر شروع می‌شود:

غرض زانجمن و اجتماع جمع قوا است
چرا که قطره چو شد متصل بهم دریاست
 
ر قطره هیچ نیاید ولی چو دریا گشت
هر آنچه نفع تصور کنی در او گنجاست
 

آخرین شماره سال اول کشکول شماره چهلم است که در تاریخ سه شنبه ۱۱ شهر ربیع الثانی ۱۳۲۶ قمری منتشر شده و شماره اخیر نیز مانند شماره اول صفحات سوم و دوم مشتمل بر کاریکاتور است و این کاریکاتور وسیله باربری را در ایران و اروپا (خط آهن در اروپا و شتر در ایران) نشان می‌دهد.

(۹۲۵) کشگول

روزنامه کشکول در اصفهان بمدیری و صاحب امتیازی (مجد الاسلام کرمانی) مدیر روزنامه ندای وطن تأسیس و در سال ۱۳۲۷ قمری منتشر شده است. روز نامه کشکول منتشره در اصفهان دنباله کشکول تهران می‌باشد و پس از حوادث طهران و توقیف جراید وفرار آزادیخواهان که در نتیجه بمباران مجلس و استبداد صغیر پیش آمد، مجد الاسلام باصفهان آمده و روزنامه کشکول را در این شهر دایر کرده است و بنا بر این کشکول چاپ اصفهان سال دوم روزنامه است.

شماره اول این روزنامه در چهار صفحه بقطع وزیری با چاپ سنگی که صفحه چهارم آن مشتمل بر کاریکاتور می‌باشد طبع و در تاریخ یوم شنبه ۱۲ ربیع الاول ۱۳۲۷ قمری منتشر شده است. مقاله افتتاحی این شماره بعنوان ( مقدمه ) نوشته شده و در آن علت انتقال روزنامه باصفهان و طرز توزیع آن شرح داده شده و ما برای مزید اطلاع عین آنرا نقل می‌نما تیم: ( مقدمه - ایام هجر را گذراندیم و زنده‌ایم * مارا بسخت جانی خود این گمان نبود. بر واقفان رموز سیاست و عالمان فن تاریخ بخوبی مکشوف است که هیچوقت تاریخ ایران با همیت این دوره نبوده و حوادثی که در این سه ساله در این مملکت پیش آمده که در ظرف چهار هزار دوره عمرانی ایران ار عهد کیومرث که مبدأ تاریخ ایرانیان است ابداً نظائر آن‌ها دیده نشده است مخصوصاً در این ده ماهه تعطیل مجلس مقدس شورای ملی بقدری حوادث جسیمه ووقایع وخیمه عظیمه دیده شد که اگر تاریخ چهار هزار ساله ایران را در یک مجلد بنویسند و تاریخ ده ماهه زمان فترت را هم در یک مجلد بنگارند البته جلد ثانی بمراتب بزرک تر و حجیم‌تر از جلد اول خواهد شد ۰۰۰۰ مجملا در این ایام که مختصری ارا حوال اوضاعش را نگاشتیم اداره کشکول هم مثل سایر ادارات جراید ملیه پایمال ظلم و استبداد درباریان شد تا این اوقات که نسیم آزادی ار طرف اصفهان وزیدن گرفته و کلیه جنوب ایران هم ملحق بشمال شده و احرار بختیاری اشرار مستبده را از اصفهان قرار دادند و حکومت ملیه در انجا استقرار گرفت و بر حسب اتفاق عبور مدیر سابق کشکول باصفهان اتفاق افتاد جماعتی ار بزرگان علماء اعلام و رجال گرام اصرار و ابرام در توقف نگارنده کردند تا چندی بتحریر مقالات مفیده اشتغال پذیرد شاید افکار عامه توسعه گیرد و هموطنان ما مقصد بزرک آزادی طلب آنرا بفهمند که چرا جان در راه حریت می‌دهند بنده هم حسب الضرورة اطاعت کرده جریده فریده جهاد اکبر را برای انتشار مقالات سیاسیه انتخاب نموده و با عدم اجتماع اسباب اداره معطله کشکول راهم دایر داشته‌امیدواریم از این راه هم بتوانیم خدمت بوطن عزیز خود بنمائیم.

و چون اداره کشکول بواسطه مصائب وارده بر هم عصران گرامی و شهادت بعضی از آن‌ها عزادار است لهذا عجالتاً نمی‌تواند تمام مندرجات خود را مثل سال اول از قید صحت و مسئولیت خارج بداند بعلاوه کمی جراید ما را مجبور دارد که نصف مندرجات کشکول را رسمیت بدهیم تا آنکه فائده‌اش زیاد‌تر گردد. و مخفی نماند که چون ده ماه تمام کشکول تعطیل بوده و حالا هم اطمینان بتوقف این شهر و دوام اداره ندارم لهذا بقدر مقدور در طبع و انتشار جریده نمی‌نموده هر هفته دوسه نمره منتشر خواهم کرد و از کسانیکه قبول اشتراک می‌نمایند تمنا دارم جزئی وجه اشتراک را نقداً بدهند که معاونت اداره شده باشد و از خدا توفیق می‌طلبیم. »

پس از سر مقاله مذکور مقاله تحت عنوان (جغرافیای تاریخی وپلتیکی مملکت استبدادی که هنوز در تحت سلطه حکومت استبدادی است) نوشته و منجمله در باره رودخانه‌های مملکت مینویصد: (قنات باغ شاه - قنات فرمانفرما - رود خانه کرج قنات آقای نایب السلطنه - قنات اکبر آباد). در صفحه چهارم مبارزه ملت با استبداد» رسم شده. شماره دوم کشکول در تاریخ چهارشنبه شانزدهم ربیع الاول ۱۳۲۷ قمری شده و سرمقاله آن بعنوان «ملت یعنی چه؟ » و سرمقاله شماره سوم بعنوان «بقیه ملت یعنی چه» می‌باشد. روز نامه کشکول در سال دوم در بیشتر خصوصیات مانند سال اول است و من جمله در قطع صفحات و چاپ و دو سطریکه در زیر عنوان نوشته شده و نیز در ترسیم کاریکاتور با سال اول تفاوتی نکرده است. اداره ککشول: اصفهان جنب قنسولخانه انگلیس، آبونه اشتراک سالیانه: در اصفهان یکتومان. در سایر بلاد ایران ۱۲ قرآن در تمام بلاد خارجه ۵ فرانک. قیمت تک نسخه دوشاهی. در سایر بلاد ایران سه شاهی. طرز انتشار روزنامه هفته دوبار بوده چنانچه شماره هشتم آن در تاریخ چهارشنبه ۷ ربیع الثانی و شماره نهم در تاریخ سه شنبه ۱۲ شهر ربیع الثانی ۱۳۲۷ قمری منتشر شده است.

مندرجات روزنامه کشکول علاوه بر اخبار عمومی ایران، تمام اخباریکه منتهی به تجمع سران بختیاری در اصفهان و حرکت آن‌ها برای مقابله با قشون استبداد و جنگ با محمد علیشاه است درج شده و از اینرو کشگول تاریخچه نفیسی از خدمات بختیاری و مردم اصفهان بمشروطیت ایران می‌باشد. علاوه بر این سواد تلگرافاتی که بین دولت و سران بختیاری ردو بدل شده در این روزنامه چاپ شده است. در شماره ۱۴ روزنامه بعوض در مقاله فرمانی را که فرای روس و انگلیس از محمد علیشاه در باره عفو مقصرین سیاسی گرفته و بوسیله قنسولگری دولتین در اصفهان با طلاع علماء اعلام و صمصام السلطنه رسیده، درج گردیده. آخرین شماره که از روزنامه کشکول در دست است شماره ۲۷ مورخ یوم ۵ شنبه ۲۶ شهر جمادی الثانی ۱۳۲۷ قمر بست. در این شماره است که تعداد افراد قشونی که برای تصرف طهران از اصفهان حرکت نموده بدینقم ضبط کرده است: « در این اواخر که بنای فرستادن اردو بطرف طهران شد در قلیل مدتی شش اردوی منظم فرستاده شده اردوی اول که مشتمل بر پانصد نفر بود در تاریخ بیست و هفتم جمادی الاول (۱۳۲۷ قمری) بریاست منتظم الدوله فروند اسفندیار خان اردوی دوم که مشتمل بر هزار سوار جرار بود در تاریخ فره شهر حال بریاست حضرت آقای حاجی علیقلی خان سردار اسعد اردوی سوم که مشتمل بر چهار صد نفر سوار بود در تاریخ ۱۴ بریاست جناب منظم الملک برادر والاکهر منتظم الدوله حرکت کرد. اردوی چهارم که مشتمل بر چهارصد نفر بود در تاریخ ۱۵ شهر حال بریاست جناب ضرغام السلطنه که در میان بختیاری بتهور بی‌نظیر است و همانا فتح اصفهان نشان درجه شجاعت‌ایشان اشت. (منظور فتح اصفهان در جنگ اقبال الدوله است. مؤلف) اردوی پنجم که مشتمل بر عده که مشتمل بر عده کافی بود در تاریخ ۱۷ شهر حال بریاست مهدیقلی خان فروند سردار ظفر - اردوی ششم که مشتمل برهزار نفر سوار بود بریاست آقای غلام حسین خان سردار محتشم. اینک عده سواری که از اصفهان برای طهران حرکت کرده بالغ بر چندین هزار نفر است. » و نیز در حاشیه صفحه آخر همین شماره بعنوان (تلگراف مژده) این خبر درج شده است: امرور صبح مشروطه خواهان بقدر سه هزار نفر طهران را تصرف نمودند و فعلا در لاله‌زار و خیابان سفارت‌ها شلیک از طرفین می‌کنند قزاق‌ها هم در میدان جمع شده‌اند. مشروطه خواهان از چهار طرف دور آن‌ها را گرفته صدی توپ متصل شنیده می‌شود بموجب انتشار این خبر در اصفهان حسب الامر حضرت صمصام السلطنه نقاره خانه را کوبیدند و چهارده تیر شلیک نمودند.

مرحوم مجد الاسلام کرمانی علاوه بر روزنامه کشگول روزنامه‌های ندای وطن و محاکمات را نیز طبع و منتشر نموده و ما بتفصیل شرح حسال آنمرحوم را در ذیل روزنامه ندای وطن بیان خواهیم کرد.

(۹۲۶) کشکول دهقان

مجله کشگول دهقان در طهران در سال ۱۳۰۴ شمسی بطور ما‌ها نه تأسیس و منتشر شده است.

(۹۲۷) کناسر

روزنامه که اسر یعنی ریبا دوست بزبان ارمنی در شهر تبریز در سال ۱۹۱۹ میلادی بطور ماهانه منتشر شده است. فهرست جراید از کتاب دانشمندان آذربایجان ص ۴۱۲)

(۹۲۸) کلید سیاسی

روزنامه هفتگی کلید سیاسی در طهران مدیری (یوسف خان هراتی معروف به محمد یوسف خان سردار مهاجر هروی) تأسیس و در سال ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است این یوسف خان روزنامه دیگری بنام فواید عامه، منتشر نموده که از آن در حرف ف کتاب گفتگو نموده‌ایم. نامبرده در قضایای بمباران مشهد بدست روس‌ها ارتباط داشته است. برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (صفحه ۱۲۷) می‌نویسد من نمره سوم روزنامه کلید سیاسی را در دست دارم و این نمره در ۳۲ صفحه بقطع هفت در ۳ و ۳ چهارم اینچ چاپ و در تاریخ هفتم ربیع الاول ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است. وجه اشتراک روزنامه در طهران ده قران، در سایر شهر‌های ایران ۱۲ قران، در روسیه منات و در هندوستان چهار مجیدیست.

(۹۲۸) کمال

روز نامه کمال در شهر تبریز بصاحب امتیازی میرزا حسین طبیب زاده (مدیر مدرسه کمال) تأسیس و شماره اول سال اول آن در تاریخ چهارشنبه دهم رجب ۱۳۱۷ قمری مطابق ۳ آبانماه جلالی ۸۲۱ و ۱۵ نوامبر ۱۸۹۹ مسیحی منتشر شده است .

روز نامه کمال ماهی سه دفعه در مطبعه سنگی اخط نستعلیق متوسط در هشت صفحه کوچک خشتی طبع و توزیع شده و در شمارههای موجود اسمی از مطبعه که روزنامه در آن چاپ شده نیست. محل اداره روزنامه : تبریز در اداره مدرسه کمال . وجه اشتراک روزنامه: در تبریز ۸ قران سایر ولایات محروسه ۱۰ قران . ممالک روسیه سه منات . ممالک فرنک ۶ فرانک. هند ۶ روپیه. قیمت نمره در تبریز پنجشاهی . قیمت اعلان سطری پانصد دینار و حقوق پست همه جا بعهده اداره است.

در عنوان هر شماره اسم روزنامه (کمال) دو مرتبه بخط رفاع و در زیر آن اسم رو نامه بفرانسه درج شده و بار در عنوان روزنامه نوشته است (مداخل روز نامه صرف مدرسه کمال خواهد شد). گرچه شماره وقطع صفحات کمال بیشتر شبیه به مجله است ولی همه جا اسم روز نامه بآن داده شده و مثلا مینویسد اداره روز نامه مندرجات روزنامه کمال چنانچه در عنوان هر شماره معرفی شده (جریده علمی و ادبی که هر گونه مقالات و اخبار دایر بترقی ملت وانتشار معارف در آن درج خواهد شد.) مشتمل است بر مطالب علمی و اخبار خارجه ومقالات گوناگون ارقبیل (افتخار وطن) که در شماره دو و سه سال اول درج شده و همچنین اخبار راجع بمدرسه کمال واخبار متفرقه دیگر در آن دیده میشود. درباره تأسیس روز نامه کمال شرحی در صفحات اول و دوم شماره اول آورده که برای مزید اطلاع عین آنرا نقل مینمائیم :

«اعلان چون مدرسه مبارکه کمال قریب هشت ماه است که بناشده امروز تا حدی حالت منظمی داشته و مدیر آنرا از نوایب آنیه او فی الجمله فراغتی حاصل شده از این جهت بتایید خداوند و امداد هموطنان مصارف پرو و بنشر این جریده اهتمام رفت. مقصود کلی از آن فقط ترقی ملت و انتشار معارف و مذاکره به عنی علوم بعبارات ساده و خالی ارتکافات است که کم کم الفاظ علم و آداب و شروط انسانیت گوشزد مردم ایران باشد و برای اینکه اداره خوب راه افتد و کالای علم رونقی گیرد قیمت سالیانه پیش گرفته میشود و از مشترکین محترم مستدعی آنکه در هر جای روز نامه که عیبی بینند فوراً اداره را مطلع دارند و همه کس در رد و قبول آن مختار و در صورت رد غیر از دو نمره اولی هر چه داده شده قیمت نمره ها گرفته میشود.»

پس از مقاله مذکور ، مقاله ای تحت عنوان (دعای ذات اقدس همایونی) درج شده که در انتهای آن شرحی راجع با همیت جراید در مملکت نوشته و نیز در همین مقاله خبر تأسیس مدرسه لقمانیه تبریز را که چند روز قبل لمان الممالک جشن افتتاح آنرا گرفته و ادیب الممالک خطا به مبنی بر تمجید علوم و تشویق مردم در آن جشن انشا کرده، درج کرده است. در هر شماره علاوه بر اینکه اسم مدیر روزنامه در عنوان روزنامه چاپ شده در آخر صفحه هشتم نیز نام ( حسین طبیب‌زاده، درج است. شماره دوم سال اول کمال با همان سبک و اسلوب شماره اول روز یکشنبه ۲۱ شهر رجب ۱۳۱۷ قمری طبع و توزیع شده. در صفحه پنجم نمره سوم که در تاریخ شنبه غره شعبان سال مذکور منتشر شده شرحی راجع بمدرسه کمال نوشته که مجملی از آن چنین است: مدرسه کمال در دوم شهر ذی القعده ۱۳۱۶ تأسیس شده و پانزدهم همان ماه شروع بدرس گردیده و چهار ماه بعد از تأسیس امتحان مفصلی در پیش جمعی از اکابر عالی همت داده جناب آقای ادیب الممالک خطابه بسیار مؤثری اظهار داشته و عموم را با عانت مدرسه تکلیف فرمودند.

سال اول روزنامه کمال با انتشار شماره ۲۹ مورخ دوشنبه ۲۱ شهر شوال المکرم ۱۳۱۸ قمری پایان یافته و در همین شماره شرحی بعنوان ختام سال اول جریده کمال نوشته که مفاد آن اینست: در اثر توجهات شاهنشاهی روز نامه کمال را بسال دوم رساندیم. گرچه در اواسط رورنامه تعویقات متعدده اتفاق افتاده و غالب نمره‌ها در موقعش انتشار نیافته و لذا آخر این ماه که ختام سال دوم مدرسه کمال است روزنامه را انتشار که بیک کرشمه دو کار سازیم یعنی هم بقدر امکان عده نمره‌های روز نامه را بپردازیم و هم آغاز سال دوم او را با ابتدای سال سوم مدرسه مصادف نمائیم. و نیز در همین شماره است که خبر انتشار روز نامه ادب را در مشهد بمدیری ادیب الممالک که سابقاً در تبریز اشاعت می‌یافته، نوشته است. از روزنامه کمال فعلا با شماره ۲۹ در دست است و نگارنده اطلاعی ندارد که بعد از این شماره بازهم روز نامه کمال منتشر شده باشد. قدر مسلم این است که مرحوم میرزا حسین طبیب‌زاده تاربیع الثانی ۱۳۲۱ قمری در تبریز بوده و پس از آن بشرحیکه بعداً یاد‌آور می‌شویم وهبار قفقاز ومصر گردیده است ولی آیا در این مدت باز هم روز نامه را منتشر می‌ نموده اطلاعی ندارم.

(۹۷۹) کمال

روزنامه کمال طور با نزده روزه در شهر قاهره مصر بمدیری و میرزا حسین طبیب‌زاده مدیر سابق روزنامه کمال تبرز » تأسیس و در سال ۱۳۲۳ قمری منتشر شده است. هماهم که در نمره قبل در ذیل روزنامه کمال یادآور شدیم میرزا حسین طبیب‌زاده مدیر مدرسه کمال تبریز ابتدا روزنامه کمالرا در تبریز منتشر می‌نموده و پس از آنکه مدرسه و مطبعه او را غارت کرده‌اند عازم مصر گردیده و در شهر قاهره مصر روزنامه کمالرا تأسیس و منتشر نموده است.

مرحوم کسروی در صفحه ۴۲ تاریخ مشروطه ایران درباره خرابی و غارت مدرسه و مطبعه کمال مینوید > درریع الثانی ۱۳۲۱ قمری که محمد علی میرزا در تبریز بود مردم برضد بلژیکی‌ها شورش نموده و در تبریز بازار‌ها را بستند و بالاخره طلبه ها بیرون و بخته و می‌خوانه‌ها و مهمانخانه‌ها و دبستان‌ها را تاراج کردند و آشوب و غوغای بزرگی و یا گردید. یکی از دبستانهائی که در این پیش آمد تاراج شد دبستان کمال بود که راهبرش میرزا حسینخان می‌بود و روز نامه‌ای نیز بهمان نام می‌نوشت و پس از این پیش آمد در تبریز نمانده و بقفقاز و مصر رفت. » این بود خلاصه از آنچه مرحوم کروی نوشته است. مدیر روزنامه کمال در اوائل سال ۱۳۲۳ قمری با تفاق آقایان تقی داده و میرزا محمد علیخان پس از طی شهر‌های قفقاز و ترکیه وارد مصر گردیده وورود او را بمصر در شماره ۸۴۳ سال ۱۳ روزنامه حکمت مورخ ۱۰ صفر ۱۳۲۳ قمری بدینقم نوشته است: تشریف فرمائی جگر گوشگان وطن بمصر... از آنجمله در این ایام جناب میرزا حسین خان مدیر مدرسه و جریده ( کمال » و جناب سیادت مآب آقا سید حسن و جناب میرزا محمد علیخان مدیر ان جریده فریده «گنجینه فنون » و کتابخانه «تربیت» در تبریز با تن خسته و دل پر‌امید با ضمیر یاک وارد گلشن سرای علوم و معارف مصریه شدند. »

پس از آنکه مدیر روز نامه کمال چند ماهی در مصر توقف نموده در ماه جمادی الاول ۱۳۲۳ قمری روزنامه کمالرا در قاهره تأسیس و منتشر نموده است. متأسفانه نگارنده تاکنون نمونه از روزنامه کمال منتشره در قاهره مصر بدست نیاورده‌ام ولی روز نامه حکمت چاپ قاهره در شماره ۸۵۲ مورخ پنجشنبه ۱۰ جمادی الاول ۱۳۲۳ طلوع آنرا تحت عنوان «تقریظ جریده گرامی کمال» پس از آنکه شرحی دائر باهمیت روزنامه نوشته بدینقسم یادآور شده است: «از آن ستارگان سپهروطن بروری یکی جریده گرامی ( کمال است که در تبریز چندی درخشیده و از آنجا اقول کرده اکنون در جو صاف وشفاف مصر که پر از ستاره‌های درخشان معارف است دیگر باره شارق گردید. ‌امیدواریم که این ستاره درخشان گاه دراز از این افق تا‌بان گشته و کم کم بدر تمام و بعد کمال برسد. » شرح مذکور اشاره بتاریخچه تأسیس کمال ابتدا در تبریز و سپس در مصر می‌نماید.

روزنامه کمال متأسفانه برخلاف آرزوی مدیر حکمت دوام زیادی در مصر نکرده و پس از اندک مدتی بعلت عزیمت مدیر آن از مصر کمال نیز تعطیل شده است.

روزنامه چهره نما با عباراتی نغز و دلکش و مؤثر در شماره ۲۲ سال دوم چهره نما مورخ غره جمادی الثانی ۱۳۲۴ قمری تحت عنوان «چهرنما و هزاران است» اشاره بتعطیل روزنامه کمال و حرکت مدیر آن از مصر بطرف قفقاز نموده که مناسبت نیست عین آن شرح را ذیلا نقل نمائیم. د نهال تناور کمال که در اوج کمال و نهایت جلال رسیده بود و از استعداد جیلی و درایت فطری که یزدان پاک در نهاد نوع ایرانی بودایع گذاشته باندکی کم این نمره شجره تربیت و کمال درختی تنومند بار‌آور پیدا کرد که سرافرازی بکیوان کشید دریغ درد از غفلت و جهالت هموطنانش در تبریز چنان قامتش را مجوف کرد که دلش خسته و مدرسه‌اش بسته و قلمش شکسته و رشته مسلسله روزنامه‌اش گسته گردید پس از کرم خوارگی و برگ ریزی از تبریز ریشه حیات بخاک طربناک مصر دوانید و سرسبزی از این خاک بیرون کرد و دوباره آغاز نشو و نما فرمود کالای ادبیات را رونق داد و با‌زار مطبوعات را زینت نمود.... بازهم افسوس که هنور از میوه نورسش مذاق معارف پژوهان متلذذ نگردیده که صرصر بدبختی ایرانیان وزیدن گرفت و این درخت تنومند لرزان لرزان برگ ریزان رو با نحطاط گذارد هموطنان ما مقیم مصر خزان او را دیده با وجودیکه میدانستند در هر ثمرش اثری است نافع از بی‌هستی قدرش نشناخته و تبعش پرداخته و این نهال برومند را پوسانیدند که شرح حال اسف اشتمال او هر سنگدلی را آب می‌ کند این بود که شماره‌های کمال بآخر سال نرسید و مدیرش رخت عزیمت از ساحت مصر بسوی قفقاز کشید. »

از شرح مذکور معلوم می‌گردد قبل از آنکه روزنامه کمال سال خود را بپایان برساند، مدیر آن از مصر خارج شده است.

(۹۳۰) کمالی

روزنامه کمالی در شهر همدان بمدیری آقای (علی کمالی) تأسیس و در سال ۱۳۰۹ شمسی منتشر شده است. طرز انتشار روزنامه هفتگی بوده و ابتدا در مطبعه سربی (همدان) طبع می‌شده و از سال ۱۳۱۷ پس از خریداری مطبعه مخصوصی، در مطبعه (کمالی) چاپ شده است. وجه اشتراک روزنامه سالیانه ۲۴ قرآن و شش ماهه ۱۲ ریال است. کمالی معمولاً با قطع کوچک چاپ شده و صفحات دووسه آن مخصوص درج آگهی‌های ثبتی همدان است. زیرا که مدتی تنها رورن مه منتشر در همدان همین روزنامه کمالی بوده و ناچار تمام آگهی‌های ثبتی این شهر در روزنامه کمالی چاپ می‌شده است. روزنامه آینده ایران مورخ ۲۴ تیر ماه ۱۳۱۲ درباره سال چهارم کمالی اینطور می‌نویسد: « جریده کمالی که هر چه قطع صفحات آن کوچک ولسی مطالب آن بزرک است با مدیریت آقای رسولی و زحمات مادی و معنوی آقای کمالی سال سوم انتشار خود را خاتمه داده و قدم بمرحله چهارم نامه‌نگاری خود گذاشته است اهالی همدان را مخصوصاً باستفاده از آن توصیه می‌نمائیم. »

مندرجات روزنامه کمالی پس از سر مقاله عبارت است از اخبار محلی همدان و مختصری اخبار کشور و اعلانات ثبتی. روزنامه توفیق مورخ ۹ تیر ماه ۱۳۱۴ اتمام سال پنجم این روزنامه و ورود بسال شش آنرا تبریک گفته است. کمالی تا اواخر سال ۱۳۳۰ نیز منتشر می‌شد.

سید علی کمالی- سید علی کمالی فرزند حاج آقا محمد مجتهد کمالی تحصیلات جدیده را در مدرسه شرأفت همدان که در بدو تأسیس بنام الفت موسوم بوده نموده و تحصیلات قدیمه را در مدت پانزده سال اقامت در نجف انجام داده پدر و جدش از علمای بزرک همدان و کتب مختلفی در فقه و اصول تألیف نموده‌اند و چون از خانواده (کمالا) در همدان بوده نام خانوادگی کمالی انتخاب کرده است. در نامه که در سال ۱۳۱۸ شمسی باینجانب مرقوم داشته می‌نویسد: ( از فضل پدر مرا چه حاصل. در همدان دهسال تمام است که روزنامه کمالی را تأسیس نموده‌ام و مقالاتی که از خود اینجانب بوده کمتر منتشر شده نمونه در اسرار خلقت که چندی قبل بمساعدت روز نامه کانون منتشر شد مختصری نگاشتم برای اینکه جزء نویسندگان محسوب شویم. »

(۹۳۱) کنکاش

روزنامه کنکاش در شهر رشت بصاحب امتیازی و مدیر مستولی (محمد علی حسن‌زاده) تأسیس و شماره اول آن در ۱۳ ذیقعده ۱۳۲۸ قمری منتشر شده است. شماره ۲۸ سال اول این روزنامه در چهار صفحه بقطع بزرک وزیری در مطبعه سربی (رشت - مطبعه عروة الوثقی) طبع و در تاریخ پنجشنبه ۱۲ جمادی الاولی ۱۳۲۹ قمری منتشر شده است. مندرجات این شماره پس از درج مقابله اساسی تحت عنوان (غم و شادی یا انصاف بهترین چیزهاست) شامل اخبار گیلان و اخبار طهران و نامه ‌های شکوائیه است.

مرکز اداره کنکاش رشت سبره میدان منزل حاج حسن آقا. عنوان تلگرافی رشت کنکاش. در یکطرف عنوان روزنامه از ذکر محل اداره این جملات (مقالات عام المنفعه پذیرفته می‌شود - مقالاتیکه باداره برسد و هیئت تحریریه درج آنرا صلاح دانند در ردکردن بصاحبش مجبور خواهند بود و در درج و تعدیلش مختار است) و در طرف دیگر قیمت اشتراک و قیمت اعلانات بدینقسم چاپ شده است، رشت سالیانه ۲۰ قران ششماهه ۱۷ قران. سه ماهه ۱۰ قران سایر ولایات بترتیب ۳۰ قران. ۲۰ قران، ۱۲ قران. مما لک خارجه: ۴۰ قران. ۲۲ قران، ۱۳ قران. قیمت اعلانات صفحه اول سطری ۱۰ شاهی صفحه چهار سطری پنجشاهی تک نمره رشت ۳ شاهی سایر ولایات ۴ شاهی. از روزنامه کنکاش فعلا تا شماره ۳۲ سال اول مورخ سه شنبه ۲۶ جمادی الآخر ۱۳۲۹ قمری در دست است:

آقای محمد علی حسن‌زاده- روزنامه جارچی ملت در شماره ۳۲ سال اول مورخ شوال ۱۳۲۹ قمری تحت عنوان (ورود و خیر مقدم) شرحی راجع بآقای حسن‌زاده و ورود او از رشت بطهران نوشته که برای اطلاع عین آنرا نقل می‌نمائیم: جناب مستطاب فاضل کامل یگانه غیور وطن پرست آقا میرزا محمد علیخان حسن‌زاده مدیر روشن ضمیر جریده شریفه کنکاش منطبعه رشت ریدت بر کا » که از اجله اعیان و در شماره اولین مجاهد و آزادی طلب و حریت خواه گیلانند در تاریخ شنبه ۱۳ شوال از طرف انجمن محترم ایالتی گیلان مأمور بوصول ۲۵ هزار تومان حقوق باقی مانده افواج بطرف طهران حرکت نموده بحمد الله تعالی صبح دو شنبه ۱۵ شهر حال سالماً وارد دارالخلافه طهران شده چشم دوستان بل تمام جراید نگاران طهران را روشن نمودند لدی الورود جناب پطرسخان از برای مهمانداری و پذیرائی مشارالیه تهیه منزل نموده و عده کثیری از اهالی طهران خاصه اعیان و تجار و بعضی از جراید نگاران تا دروازه باستقبال شتافته احترامات فوق‌العاده بعمل آمد پس از ملاقات مستقبلین روانه منزل شدند. مقدم‌ایشان را تبریک میگوئیم. »

ظاهراً پس از ورود آقای حسن‌زاده بطهران روزنامه کنکاش دیگر در رشت منتشر نشده و چند سال بعد یعنی در سال ۱۳۳۶ قمری در طهران با بدایره انتشار گذاشته است. و این مطلب از ا لانیکه در شماره ۵۴ سال نهم روز نامه وطن مورخ ۲۵ صفر ۱۳۳۶ قمری چاپ شده و خلاصه آن بشرح زیر می‌باشد، حدس‌زده می‌شود: « اعلان جریده کنکاش بمساعدت معارف پروران‌امیدوار است که عن قریب دوره قلم فرسائی خود را تجدید نماید. جریده کنکاش با همان مسلک سابق با قطع بزرک طبع و نشر خواهد گردید. اولیای جریده کنکاش پس ار طی جریان قانونی و ترتیب امورات داخلی و اداری بوسیله جراید و طلیعه تاریخ طبع جریده خود را بسمع قارئین خواهد رسانید فقط عجالتاً بموجب این اخطار کارکنان جریده کنکاش خواطر شرکاء خودرا من حضر میدارند که از تاریخ نشر این اخطاریه مدیر اداره حاضر است که محاسبه گذشته شرکاء محترم را ارائه دهد آقایان محترم باداره جریده وطن که موقتاً دفتر جریده کنکاش نیز در آنجا دایر است بمدیر اداره رجوع و اشخاصیکه نیز مطالباتی از این اداره دارند می‌توانند اسناد خود را آورده وجه آنرا دریافت دارند.

در دنباله این قسمت شرحی راجع به پنج هزار متر زمین واقع در پشت دروازه باغ شاه متعلق بشرکت جریده کنکاش برای پرداخت قروض آنجریده و تکمیل اثاث برای طبع جدید آن نامه ملی ارقرار ذرعی دو قران پانصد بلیط بقرعه لاطار گذاشته است. این اعلان بامضای (میر تقی حشمت مدیر شرکت کنکاش و عضو اول هیئت تحریریه وطن) است.

(۹۳۲) کورتز

روزنامه کورتز بمعنی کار در شهر تبریز بزبان ارمنی منتشر شده است. مرحوم تربیت در فهرست جراید آذربایجان (ص ۴۱۲ دانشمندان آذر بایجان) در باره این روز نامه می‌نویسد: کورتز روز نامه هفتگی منتشر در تبریز در زبان ارمنی در ۱۹۰۳ میلادی.

(۹۳۳) کوشش

روزنامه کوشش در طهران بمدیری آقای (شکر الله صفوی) تأسیس و در سال ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است. شماره اول این روزنامه در جدی سال مذکور انتشار یافته و از آن تاریخ مرتباً هفته سه شماره در چهار صفحه هر صفحه و ستون منتشر شده پنجال بنحو فوق منتشر شده و در اول سال ششم روزنامه کوشش بطور یومیه هفته شش شماره با قطع بزرک و حروف خیلی ریز در چهار صفحه هر صفحه ۷ ستون انتشار یافته است. قیمت اشتراک روزنامه در آغار تأسیس سالیانه یکصد ریال و شش ماهه ۵۵ ریال وتکشماره ۲۰ دینار تعیین گردیده شعار روز نامه که در هر شماره بالای اسم روزنامه چاپ شده آیه (لیس للانسان الا ما سعی) است.

روزنامه کوشش تاحین تحریر این قسمت هنور منتشر می‌گردد و شماره مسلسل آن ۷۶۹۵ سال سیام کوشش در تاریخ دوشنبه ۱۲ آبانماه ۱۳۳۱ شمسی در چهار صفحه بقطع بزرک انتشار یافته است. مصولا از آغار. تأسیس ثبت عمومی در ایران صفحات دوم و سوم روزنامه‌ها مخصوص درج آگهی‌های تبتی است. بقیه مندرجات رورنامه پس از سر مقاله که غالباً مربوط باوضاع روز می‌باشد اخبار داخله وخارجه و اخبار مجلس شورای ملی است. بیشتر قوانینی که در طول مدت سی سال وضع. شده در روزنامه کوشش چاپ شده است.

شماره ۲۳ سال دوم روزنامه کوشش در چهار صفحه بقطع بزرگ با چاپ سربی در تاریخ ۲۲ حوت تنگوز تیل ۱۳۰۱ شمسی چاپ و منتشر شده است. محل اداره: طهران. اول خیابان جلیل آباد و آدرس تلگرافی: طهران کوشش. همین گردیده است

سر مقاله این شماره بعنوان (قیام ملی) و بدینقسم شروع می‌گردد: « برخلاف آراء سخیفه معدودی کهنه پرست و متعصبین رسوم عصر جاهلیت و در باریان حامی سلطنت مبلغین فساد و ناشرین اراجیف نهضت ملی باقیافه جدی و محرور شروع شد و احساسات تنفر‌آمیز جامعه مانند سیلاب آتشفشان برای انهدام بارگاه کیوان رفعت مهر سپهر سلطنت خدیو کامکار شهریار معدلت شعار (۱) رو بکریاس عرش اساس (۱) سرازیر گردید...» تمام این سرمقاله علیه سلطنت قاجا به و تشویق بحکومت جمهوریت من جمله در همین شماره بعنوان (پیشنهاد مهم) صورتی ارحقوقیکه سالیانه بخانواده سلطنتی داده می‌شود درج نموده و از نمایندگان دوره پنجم مجلس شورایملی درخواست نموده است که این مبلغ که مساوی با بودجه سالیانه وزارت معارف و اوقاف ومدرس دولتی و صحبه عمومی است و سال‌های سال از خزانه فقیر مملکت باین شاهزاده‌های یی عاطفه و بی‌علاقه بمملکت داده شده است، حذف گردد

و نیز در همین شماره کوشش است که (سرود جمهوری) و (مارش جمهوری) ایران چاپ شده سرود جمهوری مشتمل بر دو غزل که غزل اول بدین مطلع می‌باشد:

بمردم اینهمه بیداد شد ز مرکز داد زدیم تیشه براین ریشه هر چه بادا باد.

از این اساس غلط این بنای پایه بر آب نتیجه نیست بتعمیر این خراب آباد.

غزل دوم بدین مطلع است:

سوی بلبل بوی گل باد صبا خواهد برد خیر مقدم گل تا همه جا خواهد برد.

..............

رحم ایخدای دادگر کردی نکردی ابقا باعقاب فجر کردی نکردی

مارش جمهوری

روی دلکش موی دیجور
روی اندر موی مستور
دست کز این غرفه این حور
کو کشد جز دست جمهور.
ساقی از این دور خسته
ساغر روین شکسته.
مطر با‌ای پی خجسته پاره کن این سیم ناجور.

آخر درد است و مستی پست بادا شه پرستی.

..........

نیست دوران تجرباد * این شجر‌یی بارو بر باد. تا قیامت دادگر باد * بازوی پرزور جمهور کار ایران روبره باد * نام شاهی روسیه باد زنده سردار سپه باد * با غریو کوس شیپور

روزنامه کوشش از روزنامههائیست که با اوضاع زمان و ایران جلو رفته و از اینجهت تا کنون توانسته است خود را حفظ نماید. آقای شکر الله صفوی چند دوره نمایندگی مجلس شورایلی را داشت و تا دوره شانزدهم در مجلس بود. مطبعه سیروس که روزنامه در آن چاپ می‌شود بهمت و با مساعی و کوشش آقای صفوی تأسیس و بکار افتاده است. در کتاب تاریخ نهضت ایران درباره آقای صفوی می‌نویسد: «میرزا شکرالله صفوی صاحب و مدیر روزنامه کوشش در طریق عمل ساعی و زبان روسی را بخوبی می‌داند. »

(۹۳۴) کوکب ایران

روزنامه کوکب ایران در طهران بصاحب امتیازی و مدیری ( رکن الاسلام خلخالی) تأسیس و در سال ۱۳۳۵ قمری منتشر شده است. شماره اول کوکب ایران در چهار صفحه بقطع بزرگ با چاپ سربی در مطبعه (بوسفور) طبع و در تاریخ ۵ شنبه ۹ ذیحجه ۱۳۳۵ قمری مطابق ۴ میزان ۱۲۹۶ شمسی منتشر گردیده. مندرجات این پس از مقاله افتتاحی بدینقم شروع می‌شود: «وضعیات عمومی - یک نفر نویسنده هر قدر هم که زیر دست باشد... » و در آن راجع بنشر روز نامه کوکب ایران پرداخته؛ بعد اخبار طهران و مطبوعات خارجه را نقل کرده است. وجه اشتراک روزنامه که مقدمتاً دریافت می‌شده از اینقرار است: یکساله داخله ۷۰ قران ولایات ۸۰ قران، خارجه ۱۰۰ قران، ششماهه بترتیب ۴۰ قران، ۴۵ قران، و ۶۰ قران. تاریخ اشتراک از اول هر برج شروع می‌شود. طرز انتشار روز نامه هفته سه نمره در ایام دو شنبه و چهار شنبه و شنبه طبع و نشر می‌شده. محل ادار • روز نامه طهران، خیابان لاله‌زار در عنوان روزنامه این جمله چاپ شده: « برای خدمت باستقلال مملکت تأسیس شده است. ». قبل از انتشار شماره اول روزنامه بقسمیکه روزنامه کاشف اسرار چاپ اصفهان تحت عنوان (بشارت) طلیعه روزنامه منتشر شده و عبارت روزنامه کاشف اسرار از اینقرار است: « این دو روزه طلیعه جریده فریده کوکب ایران در تحت مدیریت آقای رکن الاسلام خلخالی که یکی از رحمتکشان باین آب و خاک محسوب هستند باداره رسیده است. »

روزنامه کوکب ایران یکی از روزنامه‌های مفید و دارای سرمقاله‌های آتشین و اخبار داخله و خارجه بتفصیل در آن چاپ شده عنوان بعضی از سرمقاله‌های آن از این قرار است. سرمقاله شماره ۴۰ سال اول (مطالعات سیاسی) و بدینقسم ختم می‌شود حالا که ادامه حیات ما و لوچند روزه موکول بمرگ همسایه است. حالا که اسلامبول و طهران هر دو در مخاطره ولی بلعیدن یکی موقتاً اسباب نجات دیگری می‌شود چه باید کرد. البته ایرانی در فکر سلامت خود و ترک در فکر سلامت خود است. روس در شمال سنگر‌های تازه را اشغال کرده جابجا می‌شود. جلوگیری از اصلاحات ایران - تشویق و تقویت از تمام عناصر ارتجاع حمایت از شجاع السلطنه‌ها وسالار الدوله‌ها وشجاع الدوله‌ها که نصف بزرگتر ایران را بخون و آتش کشیدند اصول سیاست روس است. انگلیسی‌ها گاهی ابراز احساسات موافق نسبت بایران می‌کنند و لی در موقع عمل مخالفتی با سیاست روس ابراز نمی‌شود. »

(خوش بینی یا به بینی) عنوان سرمقاله شماره ۱۹ و (سیاست خارجی ما) عنوان سر مقالات چند شماره است. از روزنامه کوکب ایران نگارنده مجموعه کاملی تا شماره ۵۷ سال اول مورخ چهار شنبه ۲۹ جمادی الاول ۱۳۳۶ قمری در دست دارم.

سید خلیل رکن الاسلام خلخالی- در صفحه ۱۴۲ تاریخ نهضت ایران می‌نویسد «رکن الاسلام مدیر روزنامه کوکب ایران شربت ناگوار مرگ اجباری را چشیده است.» تفصیل قتل آنمرحوم بدین نحو بوده که در شب غره جمادی الاخر ۱۳۳۹ قمری در طهران از طرف دو نفر شخص مجهول مورد حمله شده و با چند تیر موزر بقتل رسیده است.

(۹۳۵) کوکب درخشان

مجله کوکب درخشان در شهر کرمانشاه بصاحب امتیاری و مدیر مسئولی (میرزا احمد جواهری - بروجردی) و سردبیری (واحدی) تأسیس و در سال ۱۳۰۶ شمـ منتشر شده است. شماره اول مجله کوکب درخشان در ۲۳ صفحه بقطع کوچک خشتی و با چاپ سربی طبع و در تاریخ ۳۰ شهریور ما ۱۳۰۶۰ شمسی مطابق ۲۵ ربع الاول ۱۳۴۶ قمری انتشار یافته. محل اداره (مطبعه شرکت سعادت کرمانشاه) و قیمت اشتراک آن در کرمانشاه سالیانه ۱۲ قران شش ماهه ۶ قران. خار چه اجرت پست افزوده می‌شود. طرر انتشار آن ماهانه بوده و مندرجات آن عبارت از مطالب دینی و اخلاقی است. من در شماره اول بعنوان مرام وملک مجله از درج آیه شریفه (انا زینا السماء الدنیا بزیته الکواکب وحفظاً کل شیطان مارد) اینطور می‌نویسد: « دو فرد شعر ذیل را دوست عزیزی موقع طبع مجله ایصال داشته ما از نقطه نظر قدردانی آن را زیب و زینت مجله خود فرار دادیم و تشکرات صمیمانه تقدیم می‌داریم.

قطعه

در سماه دین بنگر کوکب درخشان را داده پرتوش زینت سرزمین ایران را

صفحه دل آرایش گشته مظهر عرفان نهضت سمن سایش رانده است شیطان‌زا

مجله کوکب درخشان مقالات عام المنتمه مشروعه که سبب اتحاد کلمه اسلامیه و حفظ حقوق ملت و دولت باشد پذیرفته و درج می‌شود مسلک و قلم ما در مزایای اسلام و دعوت اسلامی و فلسفه احکام و اخلاق و مواعظ نافعه جهت معاش و معاد و ترغیب در اتحاد و اتفاق و رفع شبهات مخالفین و جواب تنقیدات ملت نصاری خواهد بود. »

در حقیقت مندرجات مجله کوکب درخشان را آنچه در این مقدمه ذکر شده تشکیل میدهد. اولین قسمت مندرجات شماره اول قصیده مولودیه اثر طبع ادیب الممالک است که بمناسبت عید سعید میلاد حضرت ختمی مرتبت در ۱۷ ربیع الاول، در مجله چاپ شده است. قصیده مذکور همان قصیده مشهور ادیب الممالک می‌باشد که بند اول آن اینست:

بر خیز شتر بانا بربند کجاوهکز چرخ عیان گشت همارایت کلوه

از شاخ شجر برخاست آوای چکاوهدر طول سفر حسرت من گشت علاوه

بگذر بشتاب اندر از رود سماوهدر دیده من بنگر در با چه ساوه

در سینه‌ام آتشکده فارس نمودار

پس از این اشعار بتفیسر ادع الی سبیل ربک پرداخته و بعد اشعاری بعنوان (متفرقات) نقل نموده و در خاتمه باز شرحی در اطراف مندرجات مجله نوشته و می‌نویسد: بیاری حق بذاکرات مندرجه در مجله کوکب درخشان حق محقق و باطل عاطل خواهد شد.

(۹۳۶) کوکب دری

روزنامه کوکب دری و یا بنا بر ضبط برون (کوکب دری ناصری) در طهران بمدیری (ناظم الاسلام کرمانی) تأسیس و در سال ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است. این روزنامه بجای روز نامه (نوروز) بوده که از آن در حرف نون کتاب گفتگو خواهیم کرد برون درباره این روز نامه مینوید روزنامه کوکب دری ناصری منتشره با چاپ سنگی در سال ۱۳۲۵ قمری در طهران بمدیری (ناظم الاسلام کرمانی مدیر روزنامه نوروز و مؤلف تاریخ بیداری ایرانیان). برون اضافه می‌کند که من نمر ۱۲۰ این روز نامه را که در تاریخ ۲۲ ربیع الثانی ۱۳۲۵ قمری منتشر شده در دست دارم و این شماره در هشت صفحه و با چاپ سنگی است. وجه اشتراک روز نامه در طهران ۲۰ قران، در سایر شهر‌های ایران ۲۵ قران در روسیه، پنج منات.

در شماره ۷۸ روزنامه مجلس مورخ ۱۲ ربیع الاول ۱۳۲۵ قمری شرحی راجع بطلوع روزنامه کوکب دری نوشته که مناسبت نیست عین آنرا نقل کنیم. شرح مذکور تحت عنوان (ستاره بدرخشید و ماه مجلس شد) نوشته شده است: « معارف پژوهان را بشارت باد جریده شریفه نو روز که چند سال پیش از این با خامه جناب مستطاب استاد معانی طرار آقا میرزا محمد ناظم الاسلام دایر و سایر بود در این ایام بنام (کوکب دری) از افق مجد معالی طالع و نور ارشاد و هدایت بمصداق (کان‌ها کوکب دری یوقد من شجرة مبارکة) از جبهه آن ساطع است نگارنده این نامه نامی که از پیش قدمان عالم مطبوعات و اساتید انجمن دانش به شهر می‌رود سالیان در از در محضر بندگان حضرت حجة الاسلام والمسلمین معی الملة و الدین آقای آقا میرزا سید محمد مجتهد طباطبائی مد ظله العالی بتحصیل علوم وحکم و تهذیب اخلاق وشیم پرداخته و اکنون گنجینه بجواهر هنر مخزون است و سفینه بلثالی حکم مشحون در باره او توان گفت (اذا نطق فهو بحر مواج) و (اذا سکت فهو بحر عمیق) اگر چه در این عهد دمان جراید وسعتی یافته زالی با کلافی بخریداری یوسف دانش تافته است ولی بر اهل خبرت پوشیده نخواهد ماند ماگل نافحه ریا ولاکل عقد عقد ثریا (همه گویند و سخن گفتن سعدی دگر است)(همه خوانند مزامیر نه همچو داود) نور کوکب دری روزگار تمدن را چون صبح صادق روشنی داده و صیت معارف در مجلس هموطنان بمفاد (ولنعرفهم فی لحن القول) شایع نموده. دعوت حق آشکار است از صدا * مقصد شیطان پدید است از ندا.

(۹۳۷) کوکب غرب

در تاریخ ششم خرداد ۱۳۰۴ شمسی امتیاز روز نامه کوکب غرب در شهر کرمانشاه بمدیری (حاج میرزا عبدالله کرمانشاهی) از تصویب شورایعالی معارف گذشته است

(۹۳۸) کوکب مسعود

روزنامه کوکب مسعود در طهران در سال ۱۳۰۴ شمسی بطور هفتگی تأسیس و منتشر شده است.

(۹۳۹) کوکب ناصری

روزنامه کوکب ناصری در شهر بمبئی هندوستان بمدیری (میرزا مصطفی شیخ الإسلام بهبهانی) تأسیس و در سال ۱۳۰۹ قمری مطابق ۹۲ - ۱۸۹۱ میلادی منتشر شده است. این روزنامه با چاپ سنگی و خط تعلیق طبع گردیده و نمره سوم سال اول آن در تاریخ ۱۵ ژانویه ۱۸۹۲ میلادی انتشار یافته است. برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (ص ۱۲۹) می‌نویسد من نمره۴ و ۵ و ۶ و ۷ سال اول این روزنامه را دارم. هر نمره آن در هشت صفحه بقطع ۱۷/۵ در ۱۱/۵ اینچ می‌باشد. وجه اشتراک آن در بمبئی ۱۵ قران. در هندوستان و خلیج فارس و عربستان ۲۰ قران در سایر شهر‌های ایران و ترکیه و اروپا ۲۵ قران برون پس از شرح مذکور مدیر روز نامه رامیر را مصطفی و دکتر سیلوستر: ( نام دکتر را با علامت تعجب نوشته است) و ناشر را مصطفی شیخ الاسلام بهبهانی معرفی کرده است.

(۹۴۰) کوهرنک

روزنامه کوهرنگ در اصفهان بدیری‌امیر قلی‌امینی مدیر روز نامه اخگر اصفهان تأسیس و فقط طلیعه آن منتشر شده است. طلیعه روز نامه روی یک ورق با مضای‌امیر قلی‌امینی در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۱۳ شمسی انتشار یافته و با این عبارات شروع می‌گردد: < ترقی اوضاع معارف و مطبوعات یک مملکت عالیترین و بلکه کامل ترین نمونه ترقی و تعالی حقیقی آن مملکت است از میزان رشد وکثرت مطبوعات یک ملت می‌توان بخوبی میزان رشد سیاسی یا اجتماعی آن ملت پی برد... » در این طلیعه اشاره باختلاف و تفاوت مقام روزنامه‌نگاری در گذشته و حال نموده و باین عارات آنرا ختم می‌نماید: « و بهمین جهت استکه در آتیه نزدیکی بانتشار جریده کوهرنک مبادرت و تا آنجا که محیط اصفهان با آنهمه محدود بودن وسایل کار اجازه دهد یک نشریه قابل استفاده در دسترس همشهریان عزیز خویش بگذارم. روز نامه کوهرنک در نیمه ماه شهریور و در صورت فراهم شدن اسباب کار حتماً در اول مهر ماه بصورت یک روزنامه مفید اجتماعی و ادبی منتشر خواهد شد. ما سعی خواهیم کرد که این روزنامه برای مشترکین محترم اخگر بطور مجانی و برای دیگران بنازلتر بن قیمت ‌های ممکنه فرستاده شده و خلاصه در آینده یکی از آثار سودمند این عصر بشمار آید اصفهان‌امیر قلی‌امینی مدیر اخگر. » ولی متأسفانه این وعده هیچگاه صورت عمل بخود نگرفته و از روزنامه کوهرنک هما سم که یاد‌آور شدیم بیش از این طلیعه منتشر نشده است.

(۹۴۱) کیان

در تاریخ هشتم آذر ماه ۱۳۰۴ شمسی امتیاز روزنامه کیان بمدیری (محمد اسماعیل خان شریف قمشه‌ای) در اصفهان تصویب شورایعالی معارف گذشته ولی این روزنامه هیچگاه انتشار نیافته است. میرزا اسماعیل خان کیان از اشخاص کاردان و بر جسته شهرضا و از کسانیست که در راه پیشرفت امور مردم شهرضا در هر قسمت قدمهای بزرگی بر داشته نامبرده در تاریخ یک شنبه ۱۷ مهر ۱۳۲۲ شمسی در موطن خود شهرضا دار دنیا را بدرود گفت.

(۹۴۲) کیمیا

روزنامه کیمیا در طهران بصاحب امتیازی و مدیری (پرفسور - م مجد‌زاده) تأسیس و در سال ۱۳۰۶ شمسی منتشر شده است. روزنامه کیمیا بطور هفتگی و عنوان آن روز نامه (علمی - ادبی - تاریخی) معرفی شده است. در تمام شماره‌ها این سطر در زیر عنوان روز نامه درج است. شماره‌های این روز نامه زامر با ضبط کنید که در آخر هر سال صاحب سه کتاب نفیس جدید علی و ادبی و تاریخی خواهید بود» منظور از سه کتاب جدیدیکی ) تاریخ انقلاب ایران » و دیگر کتاب ( طب جدید ) وسوم کتاب اصول طب» می‌باشد که در هر شماره قسمتی از آن‌ها درج شده است.

جای اداره رورنامه: طهران. سرچشمه چهار راه سادات اخوی. قیمت اشتراک طهران یکساله دو تومان. شش ماهه ۱۲ قران. ولایات بترتیب ۲۵ قران و ۱۵ قران تک نمره شش شاهی اعلانات سطری دو قرآن. روون همه کیمیا با چاپ سربی و معمولا در چهار صفحه بقطع وزیری چاپ شده و مندرجات آن بغیر از سه کتابی که در بالا ذکر کردیم اشعاریست از مرحوم مجد الاسلام کرمانی، پدر مدیر روز نامه و ادیب الممالک و دیگران شماره ۹ و ۱۰ روزنامه یکجا در ۸ صفحه با چاپ سربی در مطبعه تمدن تهران > طبع و در تاریخ ۶ اسفند ماه ۱۳۰۶ شمسی مطابق ۴ رمضان ۱۳۴۶ قمری منتشر شده است. در این شماره در صفحه اول ( بهاریه، و تغزای» چاپ شده و بهاریه آن بدین شعر شروع می‌گردد:

باز و مین را بهار ساخت مرصع از گل وریحان ولاله طرز مشعشع.

باد صبا کرد و عروس چمن را از طرف شاه نو بیار مخلع.

مطلع تغزل نیز بدینقرار است:

قرارداد من و تو بتا سیاسی نیست ز روی نقشه و افکار دیپلماسی نیست

حدیث عشق و محبت بود نه قول و قرار قرار لیره و تقسیم اسکناسی نیست

پس از این قسمت اشعار مجد الاسلام درباره (اوضاع عدلیه سابق و یا شهر خاموشان) و در صفحه هشتم نیز اشعاری تحت عنوان (اندرز پارسی) از مرحوم مجد الاسلام کرمانی طبع گردیده است. و در شماره ۱۳ و ۱۴ سال اول تحت عنوان (حکایت آدم ابوالبشر و جنک بین‌الملل) اشعاری چاپ شده که باین مطلع شروع می‌شود:

گذشت عمر و ندارم زرفتنش افسوس بگو بمرک بیا تا زنم بپایش بوس در هر شماره بالای اسم روزنامه این شعر بعنوان شعار چاپ شده است: « سخن در کیمیای جسم و جانست - اگر خود کیمیائی هست آنست. )

(۹۴۲) کیوان

در جلسه سیزدهم اسفند ۱۳۱۹ شمسی شورایعالی فرهنک صلاحیت آقای ربیع انصاری را برای چاپ و نشر روزنامه کیوان در رضائیه تصویب نموده است. روزنامه کیوان بمدیری آقای انصاری چندی در رضائیه منتشر می‌شد و در وقایع آذربایجان و آمدن دموکرات‌ها بآن صفحات باصفهان منتقل گردید و دوسه سال در اصفهان منتشر می‌شد و باز برای دفعه دوم برضائیه رفت و روز نامه کیوان تا اواخر سال ۱۳۳۰ شمسی در شهر رضائیه منتشر می‌شد. با اینکه نمونه‌های زیادی از این روزنامه چا از هنگامیکه در رضائیه نشر شده و چه از نمونه‌های اصفهان بتعداد زیادی در دست است اما چرن بیشتر دوره انتشار آن مربوط ببعد از سال ۱۳۲۰ است لذا شرح آنرا مفصلاً در ذیل کتاب ذکر خواهیم کرد.

حرف الکاف

(۹۴۳) گذران توده

روزنامه گذران توده در شهر رشت بمدیری و صاحب امتیازی (میررا خلیل یوسف زاده نوعی) تأسیس و منتشر شده است. این رزنامه ابتدا موسوم به (معیشت ملی) بوده و امتیاز روزنامه باین نام در تاریخ ۱۵ تیر ۱۳۰۵ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشته است. پس از آنکه مدتی روزنامه بنام معیشت ملی منتشر می‌شده تغییر نام داده و باسم گذران توده انتشار یافته است. آقای خلیل نوعی مدیر روز نامه در نامه که بنگارنده مرقوم نموده یاد‌آور نشده‌اند که در چه تاریخی این تغییر اسم پیدا شده وفقط یاد‌آور شده‌اند که درسته ۱۳۰۵ شمسی موفق بتحصیل امتیاز جریده موسوم بمعیشت ملی شدم.

روزنامه گذران توده و یا معیشت ملی پس از وقایع شهریور بار دیگر تغییر اسم داده و بنام (سپید رود) در طهران منتشر شده است. روز نامه سپید رود که صاحب امتیازی و سر دبیری (خلیل نوعی) و در تحت نظر (هیئت تحریریه) اداره می‌شده شماره مسلسل ۲۰۹-۸ آن روی یک ورق بزرگ در تاریخ سه شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۲۵ شمسی انتشار یافته و این تاریخ مطابق با سال بیستم روزنامه بوده است. از روزنامه معیشت ملی در حرف میم کتاب در همین مجلد گفتگو خواهیم کرد آقای خلیل نوعی در تاریخ ششم اردیبهشت ماه ۱۳۱۸ در پاسخ نامه نگارنده شرح حال خودرا اینطور مرقوم داشته‌اند:

«تاریخ نامه‌نگاری از سنه ۱۳۰۵ آغار و تا امروز در این خدمت ادبی و اجتماعی بدون وقفه و تعطیل پایداری کرده.‌ام. قبل از نامه‌نگاری که شغل رسمی اینجانب اختصاص بتجارت روسیه داشت بهیچوجه تصور نمی‌کردم که یک روزی داخل این خدمت ادبی و اجتماعی خواهم شد زیرا تجارت را که مسافرت با آن همراه باشد بی اندازه دوست دارم که بواسطه تغییر اوضاع جهانی و پیش آمد‌های مکرر که تمام بر زبان تجارت همگانی تمام شده دار و ندار تجار را در معرض تحولات قرار میداد ناگزیر مرا از عمل تجارت باز داشت و بنامه‌نگاری آشنا کرد باین معنی پس از انقلاب گیلان که دوره سعادت و خوشبختی ایرانیان آغاز شده قلع و قمع ملوک الطوایف ایران را بسیر اقتصادی و ادار می‌کرد از لحاظ ایقاظ و راهنمائی در جراید محلی بنشر مقالات اقتصادی و تجارتی با ذوق و عشق زاید الوصفی مبادرت نموده. کم کم فکر تأسیس چاپخانه و نامه‌نگاری و تشویق دوستان که نگارشات ناچیزم را حسن تلقی می‌نمودند و حلاوت نگارشات اجتماعی نیز ذوق و قریحه تحریر را تقویت و تهییج می‌نمود بفکر تحصیل امتیاز روز نامه افتاده تا درسنه ۱۳۰۵ موفق بتحصیل امتیاز جریده موسوم بمعشت ملی شدم.

مقالات مهم اقتصادی من عبارت از انحصار تجارت خارجی - لغو امتیاز بانک شاهنشاهی - استقلال اقتصادی - جنک سرمایه - طرق تأسیس شرکت‌ها سندیکا‌ها - نفت در سیاست بین‌الملل و در این قبیل مسائل اساسی و حیاتی دور‌زده که الحمدلله با توجه شاهنشاه محبوب انجام و آنچه که از خدا طلب می‌کردم کامیابی حاصل آمد ولی باید دانست قبل از شروع بنامه‌نگاری که ذوق اداره کردن یک جریده اقتصادی در محیط ثروت خیز کیلان کمک قلمی ادباء محلی را نیازمند بود اوضاع اقتصادی از کمک قلمی ادباء محلی محروم و دوستان نویسنده هر یک در مشاغل ملی و دولتی سرگرمی پیدا کردند و این سبب شد تنظیم هر گونه مقاله و اخبار را شخصاً عهده بگیرم که بدیهی است این وضعیت انسان را از تهیه عواید که وسعت نشریات منوط بآنست باز میدارد - در هر حال ادامه نامه‌نگاری منوط بوجود چایخانه اختصاصی است که در بدو نامه‌نگاری در رشت تأسیس نمودم و چون تکمیل وسائل چاپ از هر حیث برای من غیر مقدور بود چاپخانه‌های رشت را دعوت بشرکت و اتحاد نمودم تا از ۱۴ پس سال بتشکیل شرکت سهامی چاپ با سرمایه چهارصد هزار ریال توفیق حاصل گردید که‌امید است در اثر اقدامات هیئت مدیره و اهالی معارف پرور و سال چاپ در آتیه کامل گردد و یادگار نیکی در گیلان باقی بماند.

در دوره نامه‌نگاری گذشته از نشر رساله‌های اقتصادی دو جلد کتاب تألیف و انتشار داده‌ام اولی موسوم بتاریخچه زندگانی دومی موسوم بگذشتگان که حاوی تاریخ مشروطیت ایران است. محل تولد نگارنده اردبیل در سال ۱۲۶۹ می‌باشد خلیل یوسف نوعی مدیر و نگارنده روزنامه گذران توده معیشت ملی سابق رشت»

(۹۴۴) گفتار راست

روزنامه گفتار راست در شهر شیراز بمدیری آقای (سید نور الدین گلستان) تأسیس و در سال ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است. ظاهراً آغاز انتشار این روز نامه در اسفند ماه سال مذکور بوده و تا چهار سال دوام داشته و طرز انتشار آن هفتگی بوده است. مجله تحفة الادباء در شماره دهم مورخ اسفند ۱۳۰۱ بعنوان تقریظ راجع باین روزنامه مینوید: د نامه نامی گفتار راست از افق مطبوعات فارس طالع و از مندرجات مفیدهاش لذت واقعی بردیم. موفقیت کارکنان آنرا از خداوند خواهانیم»

(۹۴۵) گل آتشی

مجله گل آتشی در شهر شیراز بمسئولیت آقای نوبخت و به دیری آقای حسام‌زاده خوشنود تأسیس و در سال ۱۲۹۹ شمسی منتشر شده. شماره اول این مجله در دلو ۱۲۹۹ منتشر شده و روزنامه اختر مسعود چاپ اصفهان طلوع آنرا در شماره ۴۸ سال اول خود بدینقسم ذکر کرده است: « مجله شریفه گل آتشی که در چندی قبل طلوع آنرا بشارت دادیم اینک با سبکی نیکو از آسمان معارف شیراز بمدیریت آقای نوبخت مدیر بهارستان و دنیای ایران طلوع نموده است. »

مجله فکاهی گل آتشی قبل از انتشار موسوم به (گل سرخ) بوده و در اعلانات متعددی که در جراید آن ایام منتشر شده انتشار مجله (گل سرخ) را بنام تو بخت وعده داده است و ما برای نمونه یکی از این اعلانات را بنقل از روز نامه زبان زنان چاپ اصفهان شماره ۲۴ سال دوم مورخ شنبه ۲۱ سنبله ۱۲۹۹ شمسی ثبت می‌نمائیم: دار آنجائیکه ثبات اعتماد بنفس عالیترین صفات انسانی است بهارستا‌یان بهارستان را که بتصدیق بینانان تا کنون راه ترقی را پیموده است ادامه داده و علاوه مجلسه بنام (دنیای ایران) تأسیس و تا شماره سوم آنهم طبع و نشر شده و بخواست خداوند و عتماد و اتکائیکه بخود داشته و داریم هر دو نامه را ادامه خواهیم داد چون بهارستانیان در نظر دارند که عموم خاصه بطبقه سوم اهالی و سواد اعظم خدمت خود را تکمیل کنند اخیراً تصمیم نمودهاند که نامه فکاهی، انتقادی، علمی و سیاسی با زبانی ساده که در هر پانزده روزی طبع و نشر شود بنام (گل سرخ) تأسیس نمایند آقایان محترم را خاطر نشان می‌نماید که این نامه با یک سبک مطلوب مستحدث قدم بعالم مطبوعات خواهد گذاشت و قسمت‌های فکاهی آن خیلی جالب خواهد بود. قیمت این مجله خیلی ارزان است فقط به ۱۵ قرآن یکسال می‌توانند این نامه را اشتراک نمایند هر کس طالب است قیمت آنرا قبلاً بوسیله‌امانت پستی یا تمبر یگشاهی و سه شاهی یا برات تجارتی ارسال داشته تا اسم‌ایشان در دفتر مشترکین ثبت گردد. نوبخت صاحب و نگارنده جریده بهارستان و مجله دنیای ایران شیر از ۲۴ ذیقعده ۱۳۳۸)

از شرح مذکور و اعلانات دیگریکه در جراید آن ایام بهمین مضمون نشر شده معلوم می‌گردد که آقای نوبخت در صدد انتشار مجله بنام (گل سرخ) بوده و چون امتیاز این نام را مدیر گلستان گرفته آقای نوبخت مجله خودرا بنام گل آتشی منتشر نموده است. در این باره نیز اعلانی در شماره ۳۸ سال دوم روزنامه زبان زنان مورخ ۲۳ ربیع الاول ۱۳۳۹ قمری بدین شرح نوشته است: « گل آتشی مطابق شرحیکه از اداره روزنامه بهارستان از شیراز رسیده روزنامه ایکه موسوم به (گل سرخ) قرار بود از حوزه بهارستانیان انتشار یابد و چون بعداً امتیاز آنرا مدیر گلستان گرفتند و بنابر این بهارستانیان روزنامه مذکور را بهمان پروگرام که قبلاً انتشار داده بودند وعده می‌دهند بهمین زودی‌ها بنام (گل آتشی) چنانچه در مراسله مذکوره شرح داد. اند و همچنان اعلان آنرا چند ماه پیش داده بودند، سزاوار بود آقای مدیر گلستان بنام گل سرخ امتیار می‌خواستند ور نحش بهارستانیان که در یک ایالت، همقلم نشسته اند، چنین آتشی نمی‌کردند. ». مجله گل آتشی مدت یکسال با یکسال و نیم منتشر شده و در موقع کودتای سوم حوت چون مجله و روزنامه نو بخت طرفدار کود تا بودم مورد حمله مخالفین واقع گردیده و مدتی کناره گرفته و متعاقب آن پس از چندی بطهران حرکت کرده است.

(۹۴۶) گلبن

مجله گلبن در سال ۱۳۱۵ شمسی در طهران بطور ماهیانه تأسیس و منتشر شده است.

(۹۴۷) گلبهار

روزنامه گلبهار در شهر یزد بمدیری آقای (ع. مولوی) و سردبیری آقای محمد کیوانفر و در سال ۱۳۱۲ شمسی تأسیس و منتشر شده است. شماره ۲۶ سال دوم روزنامه با چاپ سنگی روی یک ورق طبع و در تاریخ سه شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۱۴ مطابق ۲۷ ذیحجه ۱۳۵۳ قمری منتشر شده. مسلک روزنامه ادبی، اخلاقی، اقتصادی و طرفدار معارف معرفی گردیده. محل اداره: یزد. دفتر مطبعه ایران و گلبهار ی‌های آبونمان. داخله سالیانه ۳۰ ریال، شش ماهه ۲۰ ریال، تکشماره ۳۰ دینار قیمت اعلانات با دفتر اداره است. طرز انتشار روز نامه ابتدا هفتگی و بعد هفته سه شماره بوده است. مندرجات گلبهار پس از سرمقاله که غالباً مربوط با وضاع محلی یزد می‌باشد عبارت از اخبار شهری و مختصری از اخبار خارجه و ترجمه از مجلات خارجی و غیره می‌باشد. آقای عبدالمولی مولوی از خدمت‌گزاران مطبوعات و مطبعه بنام مطبعه گلبهار در یزد دائر نموده است.

(۹۴۸) گلزار

مجله گلزار در سال ۱۳۰۱ شـ در طهران بطور ماهیانه تأسیس و منتشر شده است

(۹۴۹) گل زرد

مجله گل زرد در طهران در تحت نظر و بمدیری میرزا یحیی خان - ریحان در سال ۱۳۳۶ قمری تأسیس و شماره اول آن در شعبان سال مذکور منتشر گردیده است. این مجله هر پانزده رور یکمرتبه طبع و توزیع می‌شده و شماره دوم آن در تاریخ ۱۲ رمضان ۱۳۳۶ منتشر گردیده است.

وجه اشتراک سالیانه مجله بدین قسم معین شده: در تهران و سایر ولایات ۲۰ قران و در فرنگستان ۳۰ قران. وقیمت تک نمره در تهران ۷ شاهی و در ولایات ۸ شاهی در شماره ۲ ص ۳ سال اول دراثر شوق و رغبتی عموم جوانان و اطفال در خواندن گل زرد پیدا نموده مدیر مجله آبونمان یکساله مجله را برای دختران و پسران و کلیه اطفال مکتب از دو تومان به پانزده قران تخفیف داده و نیز زن‌های بی بضاعت و کسبه بازار را مشمول همین حکم دانسته است. بنا براین برای این قبیل اشخاص آبونمان سالیانه ۱۵ قران بوده است.

در همین شماره محل تکفروشی مجله نقاط ذیل در طهران معین شده است: ناصریه کتابخانه گنج دانش بالای لاله‌زار کتابخانه حسینیه. چهارراه حسن آباد درمانتان جاوید.

قیمت تکنمره نیز از شماره ۴ در همه جا شش شاهی شده است. و برای این تخفیف دفتر مجله در ص ۳ شماره ۴ شرح مفصلی تحت عنوان (گل زرد در دست مردم) نوشته و در آنجا حساب مختصری از تک فروشی مجله نموده و از استقبال شایانیکه مردم نسبت بقرائت مجله نموده سپاس‌گزاری کرده و در خاتمه متذکر شده است: حق آن بود که وزارت جایله معارف با اداره گل زرد که بتوسط یک عده از بهترین نویسندگان و شعرای دانشمند جوان اسباب فرانت عده کثیری از هموطنان خود را فراهم آورده و مدخلیت تامی با عالم ادبیات ایران دارد همراهی شایانی نموده و نگذار د اسباب دلسردی کارکنان آن فراهم بیاید. »

چنانچه اشاره نموده‌ایم گل زرد مجله‌ایست ادبی و اشعار آن در طرز نوین شعر و انقلاب شعری ایران کمک بزرگی نموده و در حقیقت گویندگان اشعار این مجله باین سبک پیشروان سبک انقلابی شعر فارسی بوده‌اند.

اشعار فکاهی و ادبی بامضای (جوجی) و (ذره) و (لختی) در این مجله دید می‌شود که در محل خود قابل خواندن است.

اشعار بامضای (لختی) متعلق بآقای میرزا سید عبدالحسین خان (حسابی) است در شماره دوم بمناسبت انتشار آن در ماه رمضان اشعاری بامضای (جوجی) تحت عنوان (ماه رمضان است) درج شده که دو فرد اول آن این است:

ای یار بده مژده که ماه رمضان استماه رمضان است

شد وقت دعا خواندن و هنگام اذان استماه رمضان است

ماه رمضان است و بر و جانب مسجدای مردک عابد. آه

در همین شماره اشعاری بامضای (ذره) تحت عنوان Lدکترا پول ندارم بعلی» آورده شده که بند اول آن این است:

سوی بازار روان گردیدمنا که از دور حکیمی دیدم

راستی خیلی ازش ترسیدماین سخن را ر یکی بشنودم

دکترا پول ندارم بعلیدخل معقول ندارم بعلی

در شماره سوم «مورخه ۲۷ رمضان المبارک ۱۳۳۶» نیز اشعاری بامضی و «جوجی» تحت عنوان (خوشه چینی!! ) مندرج که قسمتی از آن این است:

ای بچه‌ها بیائید شد وقت خوشه چیدن باید میان حاصل از هر طرف دویدن.

باداس خوشه‌ها را یکباره سر بریدن تا کی ردست گردون جود و سم کشیدن.

شد وقت عیش و شادی روز دو بدو شد

هم فصل خوشه چینی هم موقع درو شد

دیروز بهر گردش رفتم میان صحرا تا بر مزارع سبز یک دم کنم تماشا

نا گاه پیرمردی دیدم من اندر آنجا با طفل خویش می‌گفت هر دم که جان بابا

شد وقت عیش وشای روز بدو بدو شد

هم فصل خوشه چینی هم موقع درو شد

در همین شماره اشعای بامضای (لختی) تحت عنوان (در یکی از معرک‌های مسجد شاه) درج است که قسمتی از اول آن ذیلا ذکر می‌شود: آمر شد - پسر جون

امسال عجب سال غریبی است آمر شد در شهر هیاهوی عجیبی است آمر شد.

از غم همه راسهم و غیبی است آمر شد اما نه حکیمی نه طبیبسی است آمر شد

ای داد ار این شهر شرر بار آمر شد

ما از همه جا قصه شنیدیم پسر جون زین شهر بدان شهر دویدیم پسر جون

چون مرغ بهر سوی پریدیم پسر جون یک شهر چنین شوم ندیدیم پسر جون

کس نیست از این قصه خبردار آمر شد

گل زرد در مطابع سربی مختلف طهران مانند (مطبعه تمدن) ومطبعه (روشنائی) طبع شده است. در شماره ۱۹ مجله مورخ ۲۹ جمادی الثانی ۱۳۳۷ قمری تحت عنوان (آری یا نه) بامضای ذره اشعاری چاپ شده که دو شعر اول آنها چنین است.

باغها یک سره امروز معطر شده است کوه صحرا همه پرزینت و زیور شده است

از گل و لاله جهان یکسره محشر شده است تا به بینیم چه امسال مقدر شده است

بهر امسال تو تقویم خریدی یا نه

داش حسن حال بمقصود رسیدی یا نه

این اشعار یک صفحه مجله را فرا گرفته ست محل اداره مجله گل زرد طهران خیابان لاله‌زار و قیمت آبونمان بطور مطلق دوتومان و تک نمره شش شاهی است. اسم روزنامه (گل زرد) بخط نسخ درشت در عنوان مجله نوشته شده است در روزنامه ایران مورخ دوشنبه ۲۰ ذیحجه ۱۳۴۱ قمری مطابق اسد ۱۳۰۱ اعلانی از طرف (دفتر گل زرد) چاپ شده که شماره فردای گل زرد جالب توجه است و نیز در شماره دوشنبه ۱۱ جمادی الثانی سال مذکور ایران یاد‌آور شده که جریده گل زرد امروز منتشر شد. از این دو اعلان معلوم میشود گل زرد تا سال مذکورکم و بیش منتشر میشده است.

در شماره سوم مجله دانشکده چاپ طهران مورخ ۱۳۳۶ قمری شرحی بدینقسم تحت عنوان (گل زرد) نوشته است:«مجموعه گل زرد که در تحت نظر آقای میرزا یحیی خان ریحان عضو دانشکده و بساعدت عده از جوانان هوشمند ماهی دوبار نشر میشود در حقیقت نمونه‌ایست از طرز ادبیات جدیده که بلسان عمومی و برای فهم بازاریان و کلیه عوام با جلب توجه خوص ایجاد شده و‌ امید میرود که با تشویق ادبا و فضلا این سیاق نظمی و نثری رایج شده و این ورقه ترقی نماید. این مجموعه بدستور مجمع دانشکده ایجاد شده است. مجمع دانشکده در این مجموعه مستقیماً نظری ندارد ولی اطمینان بترقی و صلاحیت آن دارد. »

نمره یازدهم سال سوم گل زرد در تاریخ شنبه ۲۳ محرم و نمر ۲۱۰ سال چهار آن در تاریخ دوشنبه ۸ جمادی الاول منتشر شده در سال سوم و چهارم مجله گل زرد بمدیری (س. ابراهیم - الفت) و همه جا مؤسس ( ریحان » معرفی شده و در سایر خصوصیات مانند سال اول و دوم است. نمره ۳۱ سال چهارم که آخرین شماره سال چهارم میباشد بمدیری آقای الفت و در تاریخ دو شنبه ۱۹ ذیقعدة الحرام «بدون ذکر سال» منتشر شده و نگارنده فعلا تا همین شماره در دست دارم. سرمقاله این شماره اشعاریست بعنوان ( قسمت ادبی ) بدینقسم:

مملکت از چه پر از هلهله و شور و نواست. این ز بی‌حسی ماست

هر طرف می‌نگرم فتنه و شوری بر پاست. این ز بی‌حسی ماست

برون در جلد چهارم تاریخ ادبیات ایران (ص ۳۴۳ ترجمه کتاب) در جائیکه از

مطبوعات ایران بعد از جنگ بین‌المللی نام می‌برد مینوید اما هیچ یک از این ‌ها (منظور مجلات فارسی است) در خوبی مطالب و زیبائی شکل بایرانشهر نمی‌رسند و بطریق اولی با کاوه نیز برابری نمی‌کند اما از این حکم گویا می‌توان مجله گل زرد را مستثنی دانست. این نامه در اواخر اگست ۱۹۲۰ در طهران تأسیس گردید و مدیرش میرزا یحیی خان ریحان اشعاری بتخلص ریحانی سروده در آن طبع می‌کرد»

(۹۵۰) گلستان

روزنامه گلستان در شهر رشت بمدیری (آقا محمد حسین رئیس التجار) تأسیس و در سال ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است. شماره اول این روزنامه در تاریخ ۱۴ شعبان ۱۳۲۵ قمری انتشار یافته و بنا بر نوشته برون (ص ۱۲۹ تاریخ مطبوعات) از روزنامه گلستان جمعاً چهار شماره نشر شده و شماره آخر که شماره چهارم باشد در اول ذیحجه انتشار یافته است. برون مینوید من این چهار شماره را در دست دارم و هر شماره آن در چهار صفحه بقطع ۶ و سه چهارم در ۱۱ اینچ و وجه اشتراک آن از اینقرار است: برای ایرانیان غیرت و انصاف و برای خارجیان عدالت و مساوات

در ضمن نامه که از رشت برای روزنامه مساوات طهران فرستاده شده و آن نامه در شماره ۵ سال اول مساوات مورخ ۱۰ شوال ۱۳۲۵ چاپ شده شرحی راجع بابونه روزنامه گلستان رشت نوشته که مناسبت نیست آنرا نقل نمائیم. در این نامه می‌نویسد: چه شد آن غیرت و تعصب مجاهدین غیور که آوازه وطن پروریشان گوشزد تمام بلاده بود مدیر محترم گلستان رشت گویا از وجوه آبونه خود جمع‌آوری نکرده تا در این موقع بمصرف برساند. (گلستان جریده‌ایست در رشت که وجه آبونهاش در بلاد داخله غیرت و انصاف و در خارجه تعصب مذهبی و وطن پرستی بقلم آقای محمد حین رئیس التجار است»

(۹۵۱) گلستان

روزنامه گلستان در شهر شیراز بمدیری آقای )سید محمد تقی گلستان) تأسیس و در سال ۱۲۹۷ شمسی منتشر شده است. روزنامه گلستان از روزنامه‌های و زین و آبرومند شیراز بوده و تا حین تحریر این قسمت منتشر می‌گردد. شماره‌های ۲۲ و ۲۳ سال دوم گلستان در برج اسد و شماره‌های ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۰۴۴ ۰۴۵ از سال دوم آن در برج قوس و شماره‌های ۴۶، ۴۷، ۴۸، ۴۹، ۵۰؛ ۵۱ از سال دوم آن در برج جدی و شماره‌های ۵۲؛ ۵۳ در برج دلو و شماره‌های ۲۹۱ ۳، ۴ از سال گلستان در برج حوت سال ۱۲۹۹ شمسی بادار • مجله فلاحت و تجارت واصل شده است. روزنامه توفیق مورخ دو شنبه ۱۷ دیماه ۱۳۱۳ شمسی شروع هیجدهمین سال آنرا بدین قسم تبریک گفته است: « روزنامه گلستان شیراز سال هفدهم خود را بپایان رسانید مواکنون وارد هیجدهمین مرحله جریده‌نگاری خود گردیده ما این، وفقیت را بآقای آسید تقی گلستان مدیر دانشمندش تبریک گفته و بقاه آنراخواهانیم. »

دور نامه گلستان در سال دوم خود، هنگامیکه فرمانفرما والی فارس بوده، دوچار توقیف گردیده و پس از چندی بعلت فشار مطبوعات از توقیف خارج شده است روزنامه اختر مسعود چاپ اصفهان در شماره ۱۵ سال اول خود مورخ ۲۲ تور ۱۲۹۹ شمی راجع بتوقیف گلستان می‌نویسد: « مطابق مکتوب واصله از شیراز جریده گلستان یکماه است توقیف شده است. » در شماره ۱۹ همین روز نامه می‌نویسد با معارف پروری آقای فرمانفرما والی ایالت فارس بچه مناسبت مدتیست به‌یه بعضی مفتخواران بی‌باک روزنامه گلستان توقیف شده. پس از آن بنام قانون آزادی مطبوعات تقاضای رفع توقیف از روزنامه را نموده است.

این توقیف دوام زیادی پیدا نکرده بقسمیگه روز نامه زبان زنان مورخ ۱۴ نقده ۱۳۳۸ خبر رفع توقیف آنرا اینطور نوشته است: « روز نامه گلستان که چندی پیش معلوم نبود چرا و بچه وسیله توقیف شده بود اینک مجدداً از افق شیراز درخشنده شده است و با این پست شماره ۱۱ و ۱۳ آن رونق افروز اداره ما شد علت این توقیف بنا بتقاضای جمعی از علمای شیراز از قبیل شیخ محسن وشیخ علی و غیره بوده که در روزنامه راجع بتربیت نسوان شرحی نوشته بوده است.

شماره ۸ سال دوم روزنامه گلستان که در عنوان آن (صاحب ومدیر سیاسی) ملک المحة من تقوی معرفی شده در چهار صفحه بقطع وزیری بزرگ با چاپ سنگی در مطبعه (محمدی) شیراز طبع و در تاریخ شنبه ۲ حمل ۱۲۹۹ منتشر شده است بهای گلستان: شیراز سالیانه ۴۰۰ قران؛ ۶ ماهه ۲۲ قران و سه ماهه ۱۲ قران و در دخله بترتیب ۴۵ و ۲۵ قران معین گردیده است این شعر گلستان (از گلستان من بیر ورقی) بعنوان شعار بالای اسم روزنامه چاپ شده است.

روزنامه گلستان مورخ ۸ قوس ۱۲۹۹ سال اول آن عنوان (اخبار شیراز) این خبر را درج کرده است: «میهمانان هزیر آقای مساوات و آقای میرزا محمد علی خان کلوپ و آقای ناصر الاسلام و آقای کرازی و آقای نیرالسلطان و جمعی دیگر از احرار و آزادیخواهان که در پنجسال قبل بواسطه پاره پیش آمد‌های سوه از ایران بارو پا هجرت کرده بودند در هفته گذشته بشیر از ورود و از طرف هم مسلکان آقایان دموکرات استقبال از آقایان عمل آمد. » چون خبر مذکور مشتمل بر اسامی چند تن از ارباب جراید بود آنرا نقل کردیم و نیز در شماره مورخ ۲۴ عقرب ۱۲۹۹ در باره دو روزنامه (اقتصاد ایران) و (سلامت) ینطور می‌نویسد:

اقتصاد ایران - پس از مدتی زجر کشیدن و توقیف شدن اخیراً شماره‌های ۱۴ ۱۵ باداره گلستان رسیده با قلبی مملو از محبت موفقیت مدیرش را تبریک میگونیم.

سلامت - جریده سلامت که مدتی تعطیل بود اینک شروع بسال دوم کرده شماره اولش با تغییر قطع باداره رسیده است. روزنامه گلستان مدتی یومیه بوده و هر نوبت در چهار صفحه طبع و منتشر می‌شده شماره ۱۹۴۷ سال نوزدهم آن که عنوان یومیه داشته صاحب امتیازی و مسئولی (س. تقی گلستان) در چهار صفحه با چاپ سربی (مطبعه موسوی شیراز) طبع و در تاریخ شنبه ۱۶ آبان ماه ۱۳۱۵ مطابق ۲۱ شعبان ۱۲۵۵ قمری منتشر شده است. محل اداره روزنامه: شیراز سرباغ (در همین شماره اعلان تغییر محل گلستان از سر باغ بدور بند نزدیک دبیرستان سلطانی چاپ شده است). اشتراک یکساله ۷۰ ریال خارجه یک پهلوی تک شماره نیم ریال مندرجات روزنامه گلستان مانند سایر جراید ولایات عبارت از اخبار و مقالات گوناگون است. در شماره مذکور نیز در مقاله آن عنوان (تأثیر تمدن اسلام بر تمدن اروپا) ترجمه از مجلات دیگران است و در صفحه دوم اخبار خارجه و صفحه سوم و چهارم مخصوص آگهی‌های ثبتی است. سرمقاله شماره ۱۹۴۸ روزنامه تحت عنوان (قیامت سعدی) و بقلم آقای استخر است.

روزنامه گلستان تا سال ۱۳۳۱ شمسی منتشر می‌شده و در این سال مطبعه و اداره آن بدست جمعی آتش‌زده شد و از آن پس منتشر نشده است. آقای گلستان در امور سیاسی و اجتماعی فارس وارد و از اینراه خدماتی همشهریان خود نموده وی از طرف اهالی فارس بنمایندگی مجلس مؤسسان دوره اول انتخاب شد و در مجلس مذکور عضو هیئت رئیسه بود آقای گلستان مدتی نیز شهردار شیراز بوده است

(۹۵۲) گلستان سعادت

روزنامه گلستان سعادت در طهران در سال ۱۳۲۵ قمری بمدیری (میرزا نصر الله خان) بطور هفتگی تأسیس و شماره اول آن در ربیع الثانی ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است. برون که شرح مذکور را نوشته اضافه می‌کند که هر نمره این روزنامه در چهار صفحه با چاپ سنگی و خط تعلیق چاپ شده و وجه اشتراک آن: در طهران ۲۰ قران؛ در روسیه ۶ منات؛ در هندوستان ده ناتو در اروپا ۵ فرانک است.

روزنامه چهره نما چاپ مصر مورخ دهم جمادی الأول ۱۳۲۶ قمری در فهرست جراید منتشره می‌نویسد روزنامه گلستان در طهران مدیری (میرزا نصر الله) منتشر شده است.

(۹۵۳) گل سرخ

مجله گل سرخ در شهر شیراز بدیری آقای تقی گلستان تأسیس و شماره اول آن در برج جدی سال ۱۲۹۹ شمسی منتشر شده است.

مجله حقیقت چاپ اصفهان در شماره ۱۱ سال دوم خود مورخ ۱۸ حوت ۱۲۹۹ شمسی طلوع این مجله را بدینقسم می‌نویسد: « مجله شریده گل سرخ که عندلیب گلستان سخن سنجان را در اعضای هر پا‌زده روز از انتظار شگفتی خود بی‌تاب می‌کند اداره ما را منور و ممطر نموده. ما موفقیت کا، دانشمند بارع آقای ملک المحققین مدیر محترم و کارکنان آن اداره را از خداوند مسئلت نموده اشتراک سالیانه شیراز ۱۲ قران سایر نقاط ۱۳ قران. »

آقای ملک المحققین گلستان همان مدیر روزنامه گلستان است که نام‌ایشان و روز نامه‌شان را جداگانه ذکر کردیم. هما تقسم که در ذیل مجله گل زرد یاد‌آور شدیم ابتدا آقای نوبخت در نظر داشته است مجله بنام گل سرخ در شیراز منتشر نماید و اعلانی بشرح زیر در جراید و مجلات آن ایام منتشر نموده گل سرخ - از آنجائیکه ثبات اعتماد بنفس عالیترین صفات انسانی است بهارستانیان بهارستان را که تصدیق بینایان تاکنون راه ترقی را پیموده است ادامه داده و علاوه مجله بنام (دنیای ایران) تأسیس و تا شماره سیم آنهم طبع و نشر شده و بخواست خدا و اعتماد و اتکائی که بخود داشته و داریم هر دو نامه را ادامه خواهیم داد. چون بهارستانیان در نظر دارند که عموم خاصة بطبقه سوم اهالی و سواد اعظم خدمت خود را تکمیل کنند اخیراً تصمیم نموده اند که نامه فکاهی، انتقادی، علمی، سیاسی با زبانی ساده که در هر پانزده روزی طبع و نشر شود بنام ( گل سرخ) تأسیس نمایند. قیمت اشتراک ۱۵ قران. نوبخت صاحب و نگارنده جریده بهارستان و مجله دنیای ایران » ولی آقای نوبخت بعلت پیشدستی آقای گلستان بانتشار مجله گل سرخ توفیق نیافته و مجله گل سرخ را آقای گلستان منتشر نموده است. شماره سوم مجله گل سرخ در برج دلو ۱۲۹۹ انتشار یافته است

(۹۵۴) گلشن

روزنامه گلشن که در ابتدا چندی بصورت مجله هفته دو بار در مطبعه (باقر زاده) طبع و هر نوبت یکصد نسخه از آن منتشر می‌شد و یندیری و سردبیری (آقای آ سید محمد رضا‌امیر رضوانی) در طهران تأسیس و در سال ۱۲۹۶ شمسی منتشر شده است. از این دوره گلشن نگارنده نمونه در دست ندارد ولی همین قدر می‌دانیم که پس از چندی بصورت روزنامه در آمده و مدتی توقیف بوده تا اینکه در ثور ۱۲۹۹ شمسی از توقیف خارج و مجدداً با بدایره انتشار گذاشته است.

شماره اول سال پنجم روزنامه گلشن با قطع بزرگ و چاپ سربی بمدیری و سردبیری (س. رضا. ‌امیر رضوانی) که دارای شماره مسلسل ۲۸۲ می‌باشد در چهار صفحه در تاریخ جمعه دوم ذیقعدة الحرام ۱۳۳۹ مطابق ۱۷ سرطان ۱۳۰۰ شمسی منتشر شده است. سرمقاله این شماره بعنوان (پنجمین سال است) و از همین شماره در پاورقی صفحه ۴ رمان Lپلیس لندن تألیف شارلوس انگلیسی و ترجمه میرزا سلیمان خان خسروی» و پاورقی صفحات دو و سه رمان «مرد سابقه دار» ترجمه میرزا باقر خان معلم تبریزی چاپ شده. انتشار این شماره پس از آنستکه در کابینه سید ضیاء الدین تمام رزنامه‌های طهران توقیف شده و مجدداً در تاریخ فوق منتشر شده است و لذا آقای‌امیر رضوانی در همین شماره از تمام دوستان و رفقایش که در مدت توقیف روزنامه اظهار همدردی نموده سپاس‌گزاری کرده است. از مطلب فوق نتیجه میشود که روزنامه گلشن از مخالفین سرسخت سید ضیاءالدین طباطبائی بوده و بشدت بوی حمله می‌کرده است. بهر صورت پس از رفتن سید ضیاء الدین باردیگر رورنامه گلشن در سال ۱۳۰۱ توقیف شده و خبر توقیف آنرا روزنامه خلق تحت عنوان باز هم توقیف بی‌محاکمه بدین قسم نوشته است: « جریده شریفه گلشن توقیف گردید خیلی متأسفیم که باینگونه توقیف‌ها چه محملی بیابیم عجالتاً غیر از اظهار تأسف سخن نمیگوئیم تا بعد چه شود. شماره سوم روزنامه فلق مورخ شنبه ۲۲ برج جدی ۱۳۰۱ شمسی. شماره ۸۱ سال ششم گلشن در تاریخ دو شنبه ۲۷ رمضان ۱۳۴۱ مطابق ۱۴ ثور ۱۳۰۲ شمسی و شماره ۱۷ سال هفتم آن که دارای شماره مسلسل ۴۴۲ می‌باشد در چهار صفحه بقطع بزرگ با چاپ سربی مطبعه شرکت برادران باقر‌زاده، طبع و در تاریخ پنجشنبه ۲۳ محرم الحرام ۱۳۴۲ مطابق ۱۳ سنبله ۱۳۰۲ منتشر شده است. روزنامه گلشن در این تاریخ هفته دو شماره روز‌های یکشنبه و چهار شنبه منتشر می‌شده و محل اداره آن طهران خیابان ناصریه. مقابل درب اندرون عنوان تلگرافی: طهران. گلشن است. وجه اشتراک آن طهران یکساله ۸۰ قران ششماهه ۴۵ قران داخله ۹۰ قران و ۵۰ قران خارجه ۱۰۰ و ۵۵ تران. وجه اشتراک همه جا قبلاً در یافت می‌شود. تکنمره ۸ شاهی. روزنامه گلشن در آن ایام یکی از بهترین جراید پایتخت و مشتمل بر مقالات سیاسی و اخبار داخله و خارجه بوده است وضمناً مقالاتی در مدح و ذم اشخاص در آن چاپ می‌شده و منجمله در شماره نمونه یعنی شماره ۱۷ سال هننم آن این رباعی اثر طبع‌امیر رضوانی درج است:

ای منتظر الصدارة گیلانی وی شهره به بیشعوری و نادانی

خواهیکه زمامدار ما گر‌ی تو حقا که ذلیل گشته است ایرانی

مجله ملاحت و تجارت وصول شماره‌های سال چهارم روز نامه گلشن را بدین نحو بدفتر مجله ضبط کرده است: شماره‌های ۱۴، ۱۸، ۱۹، ۱۰، در برج اسد، شماره ۲۳ در برج سنبله، شماره ۲۴ در برج میزان و شماره‌های ۲۷، ۲۸، ۳۰، ۳۲ در برج قوس و شماره ه‌های ۳۶، ۳۹، ۴۰ در برج جدی و شماره‌های ۴۲، ۴۳، ۴۴ در برج دلو و شمار ۴۶ سال چهارم در برج موت و تمام متعلق بسال ۱۲۹۹ شمسی است

شماره ۶۱ سال یازدهم گلشن که دارای شماره مسلسل ۸۹۰ می‌باشد در چهار صفحه بقطع بزرک در مطبعه سربی (بوسفور) طبع و در تاریخ یکشنبه ۹ مهر ماه ۱۳۰۶ منتشر شده در این تاریخ گلشن روز‌های یک شنبه سه شنبه و پنجشنبه منتشر می‌شده و قیمت اشتراک آن مانند سال هفتم است. ظاهراً روزنامه گلشن تا اواخر سال ۱۳۱۴ شمسی که مصادف با فوت مرحوم‌امیر رضوانی است کم و بیش منتشر می‌شده است

رضا‌امیر رضوانی- رضا‌امیر رضوانی متجاوز از بیست سال بعالم مطبوعات خدمت نموده و عاقبت شب ۲۵ اسفند ماه ۱۳۱۴ فوت نموده است. آقای ساعی مدیر روزنامه نسیم شمال بعنوان ماده تاریخ فوت‌امیر رضوانی مدیر روزنامه گلشن ) در شماره ۲۲ سال شانزدهم روزنامه نسیم شمال مورخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۱۰ اشعار زیر را سروده است:

مدیر نامه گلشن‌امیر رضوانی که بود شاعر و نامه‌نگار و چامه سرا

از این سراچه فانی که بی‌ثبات و بقاست برفت و کرد روانش مکان بملک بقا

نمود طایر جانش هوای گلشن قدس زنوق ارقفس تن پر ید بی‌پروا

روان پاکش از این خاکدان برفت برون بداد ایزدش اندر ریاض رضوان جا

همیشه با همه کس مهربان و خوشخو بود نساخت و نجه دلی را ز خویش در دنیا

زحن خلق و صفای ضمیر وطبع بلند بهیچ کس نیستند ید غیر مهر و وفا

ز نظم و نثر همه روزه گونه گونه گهر نثار کرد بسردم ز طبع گوهر را

تمام عمر همی بود هم او مصروف بخدمت وطن واهل آن بصدق و صفا

فسرده گشت دل جمله اهل مطبوعات زمرگ او که غم‌انگیز بود و جانفرسا

خدای شاد کند روح او بگلشن قدس دهد متام مر او را به جنت الماوا

ز عقل سال وفاتش چوخواست ساعی داد چنین جواب بدو کی سخنور دانا

۱۳۱۴ ساعی نسیم شمال

(۹۵۵) گلگون

روزنامه گلگون در شهر همدان تأسیس و در سال ۱۳۰۶ شمسی هفته سه بار منتشر شده است.

(۹۵۶) گلوش

مجله گلوش در شهر شیراز تأسیس و در سال ۱۲۹۹ شمسی بطور هفتگی منتشر شده است.

(۹۵۷) گمرک

مجله کمرک از انتشارات اداره کل کمرک بوده و در طهران منتشر شده است انتشار این مجله ماهانه بوده و شماره اول آن در آذر ۱۳۰۸ شمسی نشر شده و مرتباً تا آخر سال ۱۳۱۰ شمسی جمعاً ۲۸ شماره انتشار یافته است. این مجله برای تجار و کسانیکه علاقه‌های تجارتی دارند نافع است.

(۹۵۸) گنج شایگان

روزنامه گنج شایگان در سال ۱۳۲۵ قمری مطابق ۱۹۰۷ میلادی در طهران منتشر شده است.

(۹۵۹) گنجینه انصار

مجله گنجینه انصار در اصفهان بمدیری و نگارندگی (حاج میزا حسن خان انصاری صدر الادباء) تأسیس و در سال ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است. شماره اول این مجله در ۱۶ صفحه بقطع کوچک خشتی با چاپ سربی در (مطبعه فرهنک جنب بانک) طبع و در تاریخ ۱۶ شوال ۱۳۱۵ قمری منتشر شده عنوان مراسلات: اصفهان، درب مسجد ذو الفقار حاج میرزا حسن خان انصاری صدر الادباء. طرز انتشار مجله ماهی دو نمره بوده ولی جمعا از مجله گنجینه انصار پیش از سه شماره نشر نشده است. وجه اشتراک مجله: اصفهان سالیانه یک تومان و دو هزار دنیار. دیگر بلاد یک تومان و چهار هزار وقیمت یک نمره پانصد دینار و اعلان سطری یک قران.

مقاله افتتاحی مجله گنجیه انصار بدینقسم شروع می‌شود: « بسم الله تعالی‌شانه کل ما یرتقی الیه بوهم * من جلال وقدرة وسناء. فالذی ابدع البریه اعلی * منه سبحان مبدع الأشیاء. الهی حبیبت عرض می‌کند: لا احصی ثناء علیک ولیت بحجز می‌آید که ان لم تبدتنی الرحمة منک فمن السالک بیالیک. ملکا پادشا‌ها درماندگان را پناه ده و راندگان را راه از پا افتاده‌ایم تو دست گیر ۲۰۰۰ در صفحه اول مجله تصویر یک آخوند بنام (ملا فضیح هراتی) و یک جوان بنام (آقا وجیه گجراتی) طبع شده و این دو تصویر حکایت از دو عقیده مختلف بروجوان و با شیخ و شاب می‌نماید. مندرجات مجله تماماً مذاکراتیست بین شیخ وشاب که اکثر آن مربوط بآزادی و استبداد است گرچه در عنوان مجله مقصد (در ترقی دولت و ملت و ثروت عمومی است و غرض خصوصی با احدی ندارد) نوشته شده ولی همانطور که یاد‌آور شدیم تمام مندرجات مجله عبارت از مذاکرات بین شیخ و شاب می‌باشد. نمره دوم مجله با همان سبک نمره اول در تاریخ دوم دیقعده ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است.

در سال ۱۳۱۸ شمسی نگارنده از زنجان نامه بمحضر آقای شیخ جابری مدیر مجله گنجینه انصار نوشته و از‌ایشان درخواست نمودم شرحی درباره این مجله بنگارنده مرقوم دارند. آقای جابری بخط خودشان نامه ذیل را در پاسخ نگارنده نوشته‌اند که از لحاظ اطلاع بسبک نگارش‌ایشان عین آنرا نقل می‌نمائیم. و چون شرح احوال‌ایشان بتفصیل در جلد اول کتاب آمده لذا از تکرار آن خوددای می‌نمائیم و نیز از نقل اشعار سره ضمیمه نامه بعلت خوف از اطناب چشم می‌پوشیم. اینک نامه آقای جابری فدایت کردم ملطفه مرسله حضرت صدر زنجان و دستخط یار به از جان با محتویاتی که یخرج منهما اللولو والمرجان پییر رنجور ناتوان روان و جان بخشود و بر ارادت افزود در خصوص مجله اسرار الانصار آنرا بسال ۱۲۹۷ بنده نوشته و از وزارت معارف اجازت خواسته و مرقوم داشته و بطور دروس مرتبه منظم بوده که اطفال دبیرستان‌ها بخوانند شامل سه رساله بود یکی اخلاق بطریق رمان و پادشاهی عشق وجنک عقل و حمق وعلم وجهل وصدق وکذب ومعارضات ومفاوضاتشان متضمن شواهدی از کلام الهی و ترجمه اخبار و تفره سخنان حکمای هر ملل و نحل و اندکی نظم ادبای عرب و عجم و دوم تمدن و تدین ورد مسلک ویران کنی جهان کمونیستی و محاسن آداب و ملکات متدینین هر ملتی در خیرات واحسان قراء بطرق ادیان خودشان و حس آثار دیانت و صناعت و قناعت در نظم جهان واخبار بجنک امروزه در اروپا با خصوصیات واقعه سوم ادبیاتی نظم و نثر و امروزه نسخه‌اش چون عنقای مغرب شده سال گذشته یکی داشتم برای کرمان فرستادم بایست نمی‌دانم رئیس پست آنجا در چه مرامی بود که موجبات زحمت را چند ماه برای بنده فراهم آورد تا عاقبت بر اولیای دولت خدمات بنده واضح شد عجالتا اگر اصفهان تشریف آوردید از دوستان یک نسخه باید پیدا نمود تقدیم کرد واما مجله گنجینه انصار را بنده در ۱۲۸۴ شمسی و ۱۳۲۵ قمری سه نمره نوشته وطبع کرده محاسن مشروطیت صحیحه و اتحاد اسلام و اتفاق دولت و ملت و اخبار بسیاری ارحوادث آتیه امروزه و تشویق بتربیت افکار و ترتیب مجالسش چون از آن مجالس منعقده در لندن آگاهی داشتم و در بمبئی حا دید ه بودم و اگر نختی از هر نمره‌اش پیدا شود خودم نمره یک تومان خریدارم زیرا ایام جوانی و قوت فکر و قلم بود و مطالبی عالیه در آن ودیعه نهاده که امروز محیر العقول است و هر که به بیند جبران شده که سی و چهار سال قبل از کجا غیب دانسته بود که حوادث آتیه را با معالجاتش نوشته بود و اینک اخلاص خود را اهداء می‌نمایم با ابیاتی پارسی سره که با‌تر ضعف پیری و دردمندی گفته‌ام اگر درج در منطبعات خود نمائید موجب امتنان است.

(۹۶۰) گنجینه دانش

روزنامه گنجینه دانش در طهران تأسیس و در سال ۱۳۰۲ شمسی بطور هفتگی منتشر شده است.

(۹۶۱) گنجینه فنون

مجله گنجینه فنون بمدیری (مرحوم محمد علی تربیت) در شهر تبریز هر پانزده روز یکمرتبه طبع و توزیع می‌شده و تاریخ تأسیس آن غره ذیقعده ۱۳۲۰ قمری مطابق ۳۰ ژانویه ۱۹۰۳ میلادیت، در امرات منتشره گنجینه فنون اسمی از مدیر مسئول آن برده نشده و فقط عنوان مکانیب وقیمت وجه اشتراک روی جلد مجله و در عنوان آن نوشته ولی از خارج اطلاع داریم مدیریت مجله بعهده آقای تربیت بوده است. خود مرحوم تربیت در فهرست جراید آذربایجان می‌نویسد:

«گنجینه فنون مجله نیم ماهه منتشر در تبریز بمدیریت محمد علی تربیت در ۱۳۲۰ یگال نشر شده است. مرحوم کسروی در کتاب تاریخ ۱۸ ساله آذربایجان (ص ۶۳ کتاب) بغیر از تربیت آقای تقی‌زاده و اعتصام الملک را جزء مؤسسین مجله گنجینه میشمارد و عین عبارت او چنین است: «همچنین آقا سید حسن پسر آقا سید تقی پیشنماز که جوان دانشمندی بود و از پیش از مشروطه با آزادیخواهان همراهی می‌نمود و از جمله در سال ۱۳۲۰ بهمراهی آقامیرزا محمد علیخان تربیت و آقا میرزا یوسف خان اعتصام الملک ماهنامه بنام (گنجینه فنون) چاپ می‌نمودند که پس از یکسال بسته گردید. » از شرح مذکور معلوم می‌گردد که مؤسسین گنجینه فنون سه نفر «تقی‌زاده - تربیت اعتصام الملک» بوده ولی در عین حال مدیر مجله تربیت است. اشتباه مرحوم کسروی در اینستکه طرز انتشار گنجینه فنون را ماهانه دانسته در صورتیکه طبق نمونه‌های موجود هر پانزده روز یکبار منتشر می‌شده است.

عنوان مکاتیب ومحل اشتراک در کتابخانه تربیت دم مدرسه طالبیه دار السلطنه تبریز - ایران وجه اشتراک سالیانه در تبریز ۱۵ قرآن و در خارج بعلاوه اجرت پست و قیمت یک نمره هشتصد دینار است. مجله گنجینه فنون هر شماره آن بنام جزو. موسوم است و فی المثل جزوه دهم و هفدهم نام گذاشته شده است. مندرجات مجله عبارت از مطالب مربوط بجغرافی وسیاحت نامه و ریاضیات فلکی و امثال این امور می‌باشد که اغلب از زبان‌های اروپائی ترجمه شده و قسمت‌های سیاسی و ادبی کمتر در آن دیده میشود و از طرفی مطالب آن فهرستی نیز ندارد. ما برای مزید اطلاع خوانندگان فهرست قسمتی از مندرجات مجله را ذیلا نقل می‌نمائیم:

مندرجات جزوه ۱۰ بقیه جغرافی احصائی روسیه و اروپا. خط راه آهن - کاه کشان - اودو کولونی هنر‌آموز ) این قسمت که بقیه از جزوه‌های سابق و از صفحه ۳۷ این جزوه شروع می‌شود مشتمل بر مطالبیت از قبیل « عمل صابون شفاف، علی صابون‌های معطر عمل جوهر صابون صابون لکه‌گیری » تمدنات قدیمه وسفینه غواص

جزوه ۱۱: بقیه جغرافی احصائی فرانسه اختراع ورقه پستی. خطر نفت و غار تاریخ چراغ‌ها و انوار - هنر‌آموز (این قسمت که دنباله جزوه سابق است از صفحه ۴۱ شروع و بصفحه ۴۴ ختم می‌گردد.). تمدنات قدیمه (از صفحه ۴۱ تا ۴۴) سفینه غواص (از صفحه ۴۰ تا ۴۴). هما نقسم که خوانندگان ملاحظه می‌فرمایند گنجینه فنون مجموعه‌ایست که در هر نوبت قسمتی از چند رساله بنام‌های هنر‌آموز، رساله تمدنات قدیم، ، سفینه غواص در آن طبع می‌شده و بشکل مجموعه منتشر می‌شده است و از خصوصیات مجله این است که هر قسمت از آن دارای صفحه شمار مخصوصیت و نیز خود مجله صفحه شمار جداگانه دارد.

درباره رساله‌های هنر‌آموز و تمدنات قدیمه و سفینه غواص که در مجله چاپ شده شرحی در جزوه ۱۹ چاپ شده که عیناً آنرا نقل می‌نمائیم: د هنر‌آموز که کتاب صنعتی است از تمام صنایع مفیده بشر بوجه اکمل و بطریق کفایت سخن خواهد راند وفصول عمده آن که از باب مثال ذکر می‌شود: آئینه‌سازی و صابون پزی، میناسازی و عطر کشی و رنگ‌آمیزی و آتش بازی و شیشه‌گری و دباغی وشمع وشکر ومرکب وتذهیب و غیره. رساله تمدنات قدیمه مشتمل است بر تمدنات منقرضه مال قدیم شرق زمین و آن حاوی هفت کتاب است که کتاب اول در نشو تمدنات و کتاب دوم در عوامل مؤثره و مولده تمدنات و سیم در تمدن مصری و چهارم در تمدن کلدانی و آشوری و پنجم در تمدن‌یهود و ششم در تمدن ایرانی هفتم در تمدن فبنیکی و در هر یک از این‌ها شرح خواهد داد از جغرافی و تاریخ مختصر و زبان و ادیان و علوم و صنایع و عادات و رسوم و معماری و حجاری.

سفینه غواص رشته و حلقه‌ایست از سلسله روما ن‌های علمی بعنوان سیاحات خارق العاده از تألیفات رومان‌نویس ماهر (ژول) که دو هر یک از آن‌ها علمی از علوم در ضمن یک افسانه دلچسب و داستان شیرین بخوانندگان می‌آموزد و موضوع علمی این کتاب که یکی از شیرین و مفید‌ترین آنهاست علم دریا ونباتات وحیوانات و سایر محتویات بحریست»

برون در کتاب تاریخ مطبوعات و شعر فارسی (ص ۱۳۰) در باره قسمتهای چهارگانه مجله گنجینه فنون اینطور شرح می‌دهد مجله گنجینه فنون که جمعاً ۲۴ شماره منتشر شده از چهار قسمت ترکیب گردیده. قسمت اول تحت عنوان (گنجینه فنون) مشتمل بر مطالب علمی و هنری. قسمت دوم بعنوان (هنر‌آموز) است و این قسمت کتاب کاملی است که میرزا محمد علیخان تربیت آنرا نوشته. قسمت سوم تحت عنوان (تمدن قدیمه) است که اصل آن بفرانسه و تألیف گوستاولوبون می‌باشد و آقای سید حسن تقی‌زاده بفارسی آنرا ترجمه کرده. قسمت چهارم بعنوان (سفینه غواص) می‌باشد که اصل آن از ژول ورن رمان‌نویس است و آقای میرزا یوسفخان اعتصم الملک آن را از فرانسه ترجمه کرده است.

مجله گنجینه فنون در هر نوبت در ۱۶ صفحه بقطع خشتی و با چاپ سنگی بدون آنکه ذکری از مطبعه آن شده باشد چاپ شده و از حیث کاغذ وطبع متوسط و نمونه از مطبوعات سنگی آن ایام است.

محمد علی تربیت - مرحوم محمد علی تربیت در سال ۱۲۹۵ در تبریز متولد شده و روز چهار شنبه ۲۶ دیماه ۱۳۱۸ شمسی در طهران فوت نموده است. شرح احوال ایشان را بتفصیل در ذیل مجله گنجینه معارف نقل خواهیم نمود فقط در اینجا بذکر عباراتی که مرحوم اسفندیاری رئیس مجلس شورایملی پس از فوت آنمرحوم بعنوان (اظهار تأسف) ایراد نموده می‌پر داریم:

اظهار تأسف از فوت آقای تربیت

آقای رئیس- بنده یقین دارم که آقایان همکاران بنده مثل من در این قضیه مولمه که واقع شده است واقعاً متأثر ومتأسف هستند (صحیح است) بنده از سال ‌های دراز با مرحوم محمد علی تربیت از نزدیک دوستی داشتم و باحوالات و مزایای ایشان با خبر بودم‌ایشان یک شخص واقعاً متینی؛ سنگینی، با زبان پاک باقلب خوش بین و با اقدامات خیلی مؤثری راجع بخدمات کشور همیشه خودشان را معرفی کردند

همه آقایان می‌دانند که چون‌ایشان ملتفت بودند که بهترین راه ترقی هر کشور بسته بعلم است باین جهت در مسائل علمی و فرهنگی آنقدر یکه مقدرر بود‌ایشان سعی کرده و همیشه خدمات خودشان را در کشور نمودار کردند چه در جاهائیکه شخصاً بودند و چه در جاهائیکه از طرف دولت مأموریت داشتند همیشه بتأسیس بنگاه‌های معارفی و بخدمات علمی مشغول و خود برای این منظور معرفی می‌کردند و بعلاوه چون میدانستند که علم بدون کتاب کمتر ممکن می‌شود باینواسطه یک عشق و علاقه‌ای بکتاب داشتند که در هر جائی که رفتند کتابخانه هائیکه اسباب شئون کشور و برای اهالی مؤثر و مفید بود تأسیس نمودند ملاحظه فرمودید که در آذربایجان و در گیلان که ماموریت داشتند این خدمت را بخوبی انجام دادند و کتابخانه‌های ممتازی در آنجا تأسیس کردند که فعلا مبالغی کتاب در آن‌ها موجود است که برای خدمت بمعارف خیلی مفید و مؤثر است.

بنده حقیقتاً فوت و فقدان‌ایشان را که می‌توانم عرض کنم هیچکدام منتظر نبودیم و مایل بودیم که این خدمت‌گزار خوش نیت سال‌های زیاد بکشور خدمت کند و اثر بدهد متأسفانه اینطور واقع شد که در نتیجه بیماری که از مدتی پیش داشتند و بواسطه آن همتی که خدا بیامرزد مرحوم محمد علی تربیت را داشت و نشان نمی‌داد یکمرتبه از پا درآمد و واقعاً اسباب تأسف و تألم همه گردید (صحیح است)‌امید - وارم که خداوند آن مرحوم را غریق رحمت کند و در مقابل خدمات بکشور و حسن خدمت شاهنشاه معظم خود انشاء الله مغفور باشد و ببازماندگان آنهم خداوند توفیق بدهد که بسیره پدر بزرگوارشان تأسی نموده اسباب تسلی خاطر دوستان آنمرحوم باشد بواسطه این عقدان اگر اجاره می‌دهید باحترام آنمر حوم مجلس را ختم کنیم مجلس آینده روزه شنبه چهارم بهمن ماه سه ساعت پیش از ظهر دستور لوایحی که موجود است یکساعت و نیم بظهر مجلس ختم گردید

(۹۶۲) گنجینه معارف

مجله گنجینه معارف در شهر تبریز بمدیری (محمد علی تربیت) تأسیس و در سال ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است. شماره اول این مجله در قرب ۱۳۰۱ شمسی مطابق ۲۴ اکتبر ۱۹۲۲ میلادی انتشار یافته. طرز انتشار آن در هر برج شمسی بک بار بوده. مندرجات آن بیشتر مطالب علمی وادبی و فلسفی است. محل ادار •، مجله در تبریز عمارت لقمان و قیمت سالیانه آن در داخله ۱۵ قرآن و در خارجه ۱۶ فرانک و تک نمره یک قرآن است. مرحوم تربیت در فهرست جراید آذربایجان راجع باین مجله چنین می‌نویسد: « گنجینه معارف - مجله ماهانه منتشر در تبریز بمدیریت محمد علی تربیت در ۱۳۴۱ قمری هشت شماره منتشر شده است. علت تعطیل مجله مسافرت ایشان بخارج بوده است.

شماره چهار مجله گنجینه معارف در ۳۲ صفحه بقطع خشتی در مطبعه (فاروس تبریز) طبع و در تاریخ ۲ جمادی الاخری ۱۳۴۱ قمری مطابق اول دلو ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است. در این شماره شرح مفصل و فاضلانه بقلم آقای تربیت درباره احکیم زلالی خونساری) درج است. همانقسم که در فهرست جراید آذربایجان تصریح شده از این مجله بیش از ۸ شماره منتشر نشده است.

محمد علی تربیت- محمد علی تربیت فرزند مرحوم میرزا صادق خان پسر میرزا جواد پسر میرزا علی اکبر پسر میرزا مهدیخان وزیر و منشی نادرشاه می‌باشد محمد علی تربیت در ششم خرداد ۱۲۵۶ خورشیدی در شهر تبریز متولد و همواره به کسب علوم و تحصیل فنون در همانشهر مشغول و بیشتر بفرا گرفتن علم هیئت و طبیعیات وطب همت می‌گماشته و در این رشته‌ها تا سرحد امکان تحصیلات خود را ادامه داد. است. از سال ۱۳۱۱ قمری تا ۱۳۱۳ معلم طبیعیات آموزشگاه دولتی تبریز شده و آموزشگاه تربیت را که نخستین آموزشگاه ملی تبریز است شخصاً در ۱۳۱۵ قمری ه تبریز دایر ساخته در ۱۲۷۶ شمسی الی ۱۲۸۱ معلم هیئت و جغرافیا و ادبیات آموزشگاه لقمانیه بوده و در ۱۲۸۸ بواسطه خدمات شایان و درخشان بعالم فرهنک و علم و فداکاری‌های بسیار در راه مشروطیت و آزادی از طرف اهالی تبریز بنمایندگی دوره دوم مجلس شورایملی انتخاب و تا ۱۲۹۰ در مجلس شوری سمت نمایندگی داشت و پس از آن چندین بار بمصر و اسلامبول و فرنگستان مسافرت کرده و در تمام دور مسافرت چون در کتبخانه‌های بزرک اروپا و مصر و ترکیه بمطالعه و تحقیق کتب ایرانی می‌پرداخت اطلاعات گرانب‌های بسیار از کتب باستانی و تازه ایران در محفظه خاطر یادگار داشت بحدیکه می‌توان گفت از کتب و تألیفات ایران و خاور هیچکس از ایرانی و اروپایی باندازه وی دارای اطلاع نبود چنانکه هر کتابی از هر مؤلفی را میدانست در کدام کتابخانه موجود است و ابواب و فول وی چیست و در کدام عصر تألیف شده و مؤلف آن کیست؟

مرحوم تربیت پنجسال یعنی از سال ۱۳۰۰ الی ۱۳۰۴ رئیس فرهنگ آذربایجان بوده و خدمات فرهنگی مشارالیه در زمان تصدی این سمت در خور همه گونه تعریفو ستایش می‌باشد. یک کتابخانه و قرائتخانه عمومی دائر و با همت فراوان کتاب‌های نفس و سودمندی در آنجا گرد آورد که هم اکنون سالیانه هزار‌ها نفر از دانشمندان و دانشجویان با مطالعه از آن کتابخانه استفاده کامل می‌برند.

از سال ۱۳۰۵ الی ۱۳۰۹ ریاست فرهنگ گیلان را عهده دار بود. از ۱۳۰۷ إلی ۱۳۰۹ عهده دار ریاست بلدیه تبریز بوده و با دائر کردن باغ ملی بزرگی بنام گلستان یک گردشگاه و تفریحگاه زیبا و دلکش براهالی تبریز از خود یادگار گذاشته است. بعد از آن در دوره هشتم قانون‌گذاری بسمت نمایندگی مجلس شور ایملی انتخاب شده و تا دوره حاضر سمت نمایندگی مجلس شورایملی را داشته است از آثار مرحوم تربیت یکی کتاب زاد و بوم در جغرافیای ایران ویژه آذربایجان است. مجله گنجینه فنون و گنجینه معارف نیز از آثار ادبی آنمرحوم می‌باشد که در زمان ریاست فرهنگ آذربایجان انتشار یافته است (این مطلب درباره مجله گنجینه معارف صحیح ولی در باره گنجینه فنون درست نیست چه طبق نمونه‌های موجود گنجینه فنون قبل از این تاریخ منتشر شده است. مؤلف) تاریخ مطبوعات ایران از مهمترین تألیفات آنمرحوم می‌باشد که‌های شرح نام و آمار جراید ایران و جرایدی که در خارج ایران بزبان فارسی طبع شده می‌باشد. این کتاب را پرفور براون بزبان انگلیسی ترجمه کرده و با چاپ و گراور‌های بسیار ممتاز منتشر نموده است و این اثر در نوع خود یکتا و بسیار مهم است.

آخرین تألیف مرحوم تربیت کتاب نفیس دانشمندان آذربایجان است. علاوه بر این تتبعات و تحقیقات ادبی و تاریخی ریاد از آن مرحوم بصورت مقالات در مجلات و روزنامه‌های مختلف انتشار یافته است مخصوصاً در مجله ارمغان مقالات شیوای بسیار از او یادگار و در خور هر گونه استاده است...

این قطعه مرثیت مشتمل بر ماده تاریخ رحلت وی اثر طبع آقای‌امیر خیزی است و بر فراز سنک قبروی نقر شده:

ماده تاریخ

دریغا بدی مه سپیده دمانگل گلشن تربیت شد بیاد

دریا چنان مرد روشن روانکش افرد شمع درون بامداد

دریغا نهان شد بمیغ اندرونفروزنده خورشید فرخ نهاد

محمد علی تربیت آنکه بودیجان ارجمند و بتن پاکزاد

چو بگذشت سالی بد و شصت و دومه عمرش اندر محاق اوفتاد

مرغ دلش تنگ شد این جهانبسوی جهان دگر پر گشاد

بیفشاند دامن این خاکدانبجانان سیرد آنچه جانانش داد

(بشد تربیت) ماند از او یادگارسخن‌ها که گیتی ندارد بیاد

۱۳۱۸

مگر بد دل آزرده از زندگیهمی خواست حل کردن از رشاد

که بر گوش را روز مرگش سروشسرودی (دل تربیت شاد باد)

۱۳۰۸

شرح حال مرحوم تربیت بطور خلاصه از شماره ۷ و ۸ سال بیستم مجله ارمغان نقل گردید. در اصل مجله تصویر مرحوم تربیت نیز چاپ شده است.

(۹۶۳) گیتی نما

رور نامه گیتی نما در اصفهان صاحب امتیازی (مهدی اژئی مخترع کبریت اصفهان) تأسیس و در سال ۱۳۰۹ شمسی منتشر شده است. طبق معمول جراید، روزنامه گیتی نما نیز قبل از انتشار مبادرت بنشر طلیعه نمود که در آن از مرام و مسلک روزنامه گفتگو نموده است. ذیلا شرح مختصری از طلیعه مذکور داده سپس اصل روزنامه می‌پردازیم

طلیعه روزنامه گیتی نما روی یک ورق بقطع بزرک در مطبعه سربی (اتحاد) طبع و در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۳۰۹ شمسی مطابق ۲۴ ذیقعده ۱۳۴۸ قمری و ۲۴ آوریل ۱۹۳۰ میلادی منتشر شده است. در این طلیعه تمثال رضا شاه پهلوی و در دو طرف آن اشعاری در ثنای آن پادشاه طبع گردیده شعر آخر این اشعار این است:

آری آری مرد چون گیرد زمام کشوری همچو شاه پهلوی ویرانه گلشن می‌کند در زیر اشعار چند سطر بعنوان عرض تبریک پنجمین جشن تاجگذاری اعلیحضرت رضا شاه پهلوی ار طرف ملت ایران و مخصوصاً مردم اصفهان چاپ شده. مقاله طلیعه روزنامه بدین قرار است: بنام خدا - معمولاً در نخستین شماره‌های جراید نویسندگان زبردستی خود و توانائی قلم خویش را بمعرض نمایش و آزمایش گذاشته و باصطلاح حماسه سرائی می‌کنند که ما چنین و چنانیم و چه می‌کنیم و چه خواهیم کرد ولی کارکنان گیتی نما چون به یک قلم بی‌آلایش و یک روح پاک و یک فکر عاشق اصلاحات قدم بمیدان حیوت قلمی می‌گذارند بهتر اینست این روح پاک و صداقت و راستی را در مقام حماسه سرائی هم نگذاریم جریحه دار شده و بگوئیم ما هیچ نیستیم تا سر نوشت و عملمان ما را درچه پایه قرار دهد. و در سهم خود هیچ نمی‌کنیم جز اینکه خیر و صلاح ملک ملت در آن باشد و هیچ نمی‌خواهیم جز آنکه اصلاحات اجتماعی، اخلاقی اقتصادی، علمی و ادبی که دوره سراسر افتخار قائد توانا و مایه مباهات و شرأفت ملی اعلیحضرت شاهنشاه (پهلوی) خلد الله ملکه شروع و دولت‌های مورد اعتماد ذات همایونش بسرعت برق در کار انجام و اجرای نیات مقدسه او هستند روز بروز عملی‌تر شده و در نتیجه بنیان و اساس کاخ عظمت ملت کهن ایران که ویران شده بود بیش از پیش در ظل عنایت و فکر بلند این شهریار عظیم الشأن بر استحکام مبانی آن افزوده شود. و از درگاه ایزد متعال آرزومندیم که ما را بعمل کردن آنچه میگوئیم توفیق و سعادت بخشد (گیتی نما)

پس از مقاله مذکور مقاله دیگری بعنوان ایران دیروز ایران امروز ( درج شده است با اینکه در این طلیعه طرز انتشار روزنامه یومیه نوشته و یاد‌آور گردیده که جز روز‌های تعطیل همه روزه منتشر می‌شود ولی هیچگاه بصورت یومیه نشر نشده و بعداً که نگارش روزنامه بعهده مرحوم (ادیب فرهمند) واگذار شده گیتی نماهفته چهار شماره منتشر شده است.

جای ادا. روزنامه: اصفهان، خیابان سپه مطبعه اتحاد. آدرس تلگرافی: اصفهان گیتی نما بهای رو نامه: یکساله ۴۰ قران. ششماهه ۲۰ قران. سه ماهه ۱۰ قران. تک شماره ۲ شاهی. بعد از یک روز دهشاهی - بارباب صنایع وطنی و معارفیون نصف قیمت تخفیف داده می‌شود. بهای اعلانات صفحه اول سطری دو قران صفحات دیگر یک قران در عنوان روزنامه گیتی نما بدینقسم معرفی شده: روزنامه علمی، ادبی، سیاسی، تاریخی، کاریکاتوری. ». مندرجات روز نامه مانند سایر جراید محلی عبارت از یک مقاله اساسی و اخبار محلی اصفهان و اخبار ایران و خلاصه از اخبار دنیا ومقالات گوناگون و گاهی اشعاری از آثار انجمن ادبی اصفهان در آن درج است یکی دو صفحه روزنامه نیز مخصوص درج آگهی‌های ثبت عمومی است. از روز نامه گیتی نما نگارنده فلا تباشماره ۸۲ سال اول مورخ پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۱۰ شمسی مطابق ۱۸ شوال ۱۳۵۰ قمری را در دست دارم در این شماره صاحب امتیاز (مهدی اڑنی) و نگارنده (ادیب فرهمند) معرفی شده است.

میرزا مهدی اژتی از طلاب روشن فکر اصفهان و در مدرسه جده کوچک سکونت داشت. وی مدت زمانی از عمر خود را صرف تهیه کبریت وطن نمود و بالاخره پس از تکمیل آن چون از لحاظ قیمت نمی‌توانست با کبریت‌های خارجی رقابت کند دنبال آنرا ر‌ها کرد و بهمین جهت دارد و مأیوس گردید. آنچه بخاطر دارم در آن ایام کبریت خارجی دانه یکصد دینار بفروش می‌رسید در صورتیکه کبریت اژئی یکصد دینار و نیم تمام می‌شد زیرا که قسمت عمده کار‌ها را با دست انجام می‌داد. البته تهیه کبریت و قوطی آن در آن ایام خیلی تازگی داشت و نام میرزا مهدی مخترع کبریت در اصفهان مشهور بود و بهمین مناسبت هم در عنوان روزنامه پس از ذکر نام خود عنوان (مخترع کبریت اصفهان) را بدان اضافه کرده است. مرحوم میرزا مهدی اژنی در اتاق فوقانی مقابل در ورودی مدرسه ساکن بود نگارنده سال حقیقی فوت او را بخاطر ندارم و گویا بین سنوات ۱۱ - ۱۳۱۲ شمسی فوت کرده است. شرح احوال مرحوم ادیب فرهمند نویسنده گیتی نما را در ذیل مجله تحفة الادبا بتفصیل یاد‌آور شده‌ایم.

(۹۶۴) گیلان

روزنامه گیلان در شهر رشت بمدیری و صاحب امتیازی (میرزا حسن خان اسد زاده) تأسیس و در سال ۱۳۲۶ قمری منتشر شده است. روزنامه گیلان از انتشارات انجمن ولایتی گیلان بوده وجمه ۱۲ شماره از آن انتشار یافته است. شماره اول آن در تاریخ ۱۸ ذیحجه ۱۳۲۶ قمری از طبع خارج شده است.

(۹۶۵) گیلان

روز نامه گیلان در شهر رشت تأسیس و در سال ۱۳۲۸ قمری منتشر شده است. طرز انتشار گیلان یک روز در میان بوده است. برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (صفحه ۱۳۱) مدیر و ناشر این روزنامه را (M. S) ومسلک سیاسی آنرا اعتدالی دانسته و تاریخ اولین شماره آنرا ۲۶ شعبان ۱۳۲۸ ضبط کرده است.

(۹۶۶) گیلان

روزنامه گیلان در شهر رشت بصاحب امتیازی (سعید صفی) و مدیری (محمد خان) تأسیس و در سال ۱۳۳۸ قمری منتشر شده است. شماره ۵ سال اول آن در چهار صفحه بقطع بزرگ با چاپ سربی در مطبعه (اتحاد رشت) طبع و در تاریخ یازدهم ربیع الاخر ۱۳۳۸ قمری مطابق ۱۲ جدی ۱۲۹۸ شمسی انتشار یافته است.

انتشار این شماره پس از مدتی توقیف بوده و در مقاله افتتاحی روزنامه اشاره باین مطلب نموده می‌نویسد: « در این مدت که جریده گیلان در تحت توقیف بوده ما با دیده حسرت با مورات گیلان نگریسته و پیوسته مناظر هولناک ومراحل خطر‌انگیز را مشاهده می‌کردیم و پیوسته منتظر وقت و اجازه نشر روزنامه بوده با کمال بی‌صبری روز میشمردیم اینک که با زحماتی زیاد تحصیل اجازه نشر روز نامه را نمودیم با اسلوبی محکم شروع بکار کرده با وجود هیئت حاضره‌امیدواریم که من بعد جریده گیلان که بخیال نشر معارف وبسط اطلاعات اهالی این سرزمین است دچار مشکلات و موانع پیش نشده بتوانیم از عهده ایفای وظیفه برآئیم.... »

بقیه مندرجات این شماره عبارت از تلگرافاتی است که بین وثوق الدوله رئیس الوزرای وقت ومیررا کوچک خان جنگلی رد و بدل شده که ما برای ضبط در تاریخ صورت تلگرافی را که میرزا بوثوق الدوله نموده نقل می‌نمائیم:

«تلگراف میرزا کوچک خان - حضور مبارک بندگان حضرت اشرف اعظم آقای وثوق الدوله رئیس الوزرای مملکت ایران: امت شوکته العالی. در این موقع که حضرت آقای میرزا احمد خان آذری کفیل محترم ایالت گیلان ابلاغ اوامر مطاعه و نیات مقدسه بندگان حضرت اشرف دامت عظمته را با این جمعیت فرموده‌اند بمقام جارت آمده خاطر مقدس را مستحضر می‌دارد این جمعیت از چندین سال باین طرف با فداکاری‌ها وجان فشانی‌های فوق‌العاده که متحمل شده‌اند بغیر از خدمت‌گزاری با بناء وطن واستقلال مملکت ورفاهیت و آسایش عامه بهیچ اقدامی مبادرت نورزیده همیشه آرزومند قدرت وسطوت اولیای دولت بوده‌اند ولی متأسفانه بعضی از عناصر مغرض این نیات پاک جمعیت را در حضور مبارک سوء تفسیر نموده و بدبختانه موفق بایجاد یک نوع سوء تفاهمی گشته فدویان را متمرد و مخل آسایش مملکت قلمداد نموده و بالاخره باعث اینهمه خسارات و خونریزی گشتند. در تمام این مراحل باز هم جمعیت بهیچ وجه قصد مخاصمه نداشته در مقابل قشون دولتی همیشه راه دفاع را پیش گرفته در این موقع جمعیت مقاصد مقدسه بندگان حضرت اشرف را برای حفظ قومیت و شرأفت مملکت تصدیق می‌نمایند با کمال افتخار و صمیمیت بحضور مقدس اطمینان کامل می‌دهد که چا کر و تمام افراد جمعیت از این تاریخ کاملاً مطیع اوامر دولت معظم خود بوده و بکلی ترک مخاصمه نموده‌ایم و بهیچ وجه در اجرای اوامر مطاعه و در جان فشانی و خدمت گذاری مملکت قصور نخواهیم ورزید عموم جمعیت از طرف قرین الشرف بندگان حضرت اشرف‌امیدواریم بمراحم عالیه برسیم و یقین دارند که در سایه مکارم وافیه در آتیه شرأفت آن‌ها کاملاً تأمین خواهد شد. کوچک است » با اینکه معمولاً ما مطالب زیادی از مندرجات جراید نقل نمی‌کنیم ولی این قسمت بخصوص را برای ضبط در تاریخ و روشن شدن روابط جنگلی‌ها با دولت مرکزی بعینه نقل کردیم. ضمنا امضای میرزا که با کلمه (کوچک است) دیده می‌شود قابل توجه است.

اخبار داخله و خارجه و چند اعلان که در صفحه چهارم گیلان چاپ شده تمام مندرجات این شماره را تشکیل می‌دهد. محل اداره روزنامه (رشت. سبزه میدان) و عنوان تلگرافی گیلان است. وجه اشتراک آن سالیانه داخله ۴۰ و خارجه ۶۰ قران. ششماهه بترتیب ۲۵ و ۳۵ قران. تک نمره ۴ شاهی. اعلانات صفحه اول سطری ۳ قران و صفحات دیگر سطری دو قران. طرز انتشار روزنامه هفته دو شماره بوده و در زیر عنوان روزنامه که طرز انتشار معین شده این جمله نیز (مقالات وارده کلیه با نظریه سردبیر است) درج گردیده است. اسم روزنامه (گیلان) در مربع مستطیلی چاپ شد و بالای آن در خارج مستطیل جمله (بسمه تعالی و به نستعین) دیده می‌شود. نگارنده اطلاع ندارد که تا چه مدت روزنامه گیلان منتشر شده ولی قدر مسلم این است که تا برج نور ۱۲۹۹ شمسی انتشار می‌یافته در شماره اول سال دوم مجله اقبال مورخ اول برج تور ۱۲۹۹ مطابق ۲ شعبان ۱۳۳۸ شرحی بدینقحم مینوید: « روزنامه گیلان منطبعه رشت بقلم آقای خسروی مدیر و سر دبیر جریده تهذیب بطبع می‌رسد. این روزنامه دارای اخبار داخله و خارجه و مقالات مفیده است و هفته سه بار طبع می‌شود. » شرح مذکور چون مشتمل بر توضیحی راجع بروزنامه گیلان بود بنقل آن مبادرت کردیم.

حرف اللام

(۹۶۷) لاپاتری

روزنامه لا یاتری یعنی وطن در طهران بزبان فرانسه بمدیری (بارون نرمان (Baron de Norman) تأسیس و در سال ۱۲۹۳ قمری منتشر شده است. از روزنامه لا باتری بیش از یک شماره منتشر نشده و این شماره مورخ بتاریخ ۹ محرم ۱۲۹۳ قمری بوده و چون در آن دم از آزادی و مساوات میزده موافق طبع ناصر الدین شاه و اطرافیان او نیفتاده و برای همیشه توقیف شده است.

درباره تأسیس روز نامه مذکور شرحی مرحوم تربیت در شماره ۱۲ سال چهارم مجله تعلیم و تربیت نوشته که برای مزید اطلاع عین آنرا نقل می‌نمائیم: « در تاریخ ۱۲۹۰ که ناصرالدین شاه بفرنگستان می‌رفته است در موقع عبور از استانبول یک دستگاه مطبعه بقیمت پانصد لیره عثمانی در آنجا خریده و با یک نفر مطبعه چی بطهران فرستاده اند و بعد از مراجعت شاه بایران میرزا حسنخان وزیر امور خارجه که از اوضاع فرنک اندازه متأثر شده بود یکنفر از مملکت فرانسه که بارون نرمان نام داشته است بطهران خواسته روزنامه بعنوان لاپاتری تأسیس نموده ولی جز یک شماره از آن مقط در دهه اول محرم سال ۱۲۹۳ در آن مطبعه چاپ شده و دیگر انتشار نیافته است زیرا که شیوه نگارش آنروزنامه بمذاق اولیاء امور آنزمان توافق ننموده و فوراً مدیر مقصر آنرا معزول و روز نامه را هم تعطیل کردند. » در شماره پنجم سال دوم دوره جدید کاوه ملیت بارون را بلژیکی دانسته و با مختصر تغییری درباره روزنامه لاپاتری اینطور می‌نویسد:

«تا آنکه در سال ۱۲۹۰ در حین مسافرت ناصرالدین شاه بفرنگستان در اثنای توقف در اسلامبول یک دستگاه چاپخانه با حروف عربی و فرنگی بقیمت پانصد ایره عثمانی ابتیاع شد و آن دستگاه را با یک نفر حروفچین روانه طهران کردند ولی در طهران اعمال شد و در بوته تعویق ماند تا آنکه در سال ۱۲۹۲ بارون نرمان اجازه نشر روزنامه فرانسوی با سم پاتری (وطن) تحصیل کرده و چرخ مطبعه را تعمیر و حروف را صاف کرده و بکار انداخت. ». در شماره ششم همین دوره کاوه مینوید. «ولی از این روزنامه فقط یک شماره نشر شد مورخ ۹ محرم ۱۲۹۳ و چون دم از آزادی زد موافق طبع شاه نیفتاد و توقیف شد برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی خود یکجا در مقدمه کتاب (صفحه ۱۶) و جای دیگر در صفحه ۱۳۱ بطور اختصار یاد آور میشود که این روزنامه بطور هفتگی در طهران بزبان فرانسه تأسیس و شماره اول آن در تاریخ پنجم فوریه ۱۸۷۶ میلادی مطابق ۱۲۹۳ قمری منتشر شده است .

واما بارون نرمان بلژیکی در تشکیلات در بار ناصرالدین شاه همه جا نام او جزو مترجمین ذکر شده و مخصوصاً در تقویم ضمیمه جلد سوم منتظم ناصری بدین سمت او را یاد کرده است .

(۹۶۸) لسان الغیب

روزنامه لسان الغیب در سال ۱۳۱۹ قمری در طهران تأسیس و با طبع ژلاتینی منتشر شده است. روزنامه لسان الغیب بوسیله کمیته سری که از جمعی از احرار از قبیل میرزا محمد علی خان، شیخ عبدالعلی موبد ؛ حاج میرزا حسن رشد به وشیخ یحیی کاشانی و غیره برعلیه (امین السلطان اتابک اعظم) تشکیل شده منتشر میشد . از این کمیته و چگونگی اطلاع بر آن در جای دیگر این کتاب بتفصیل گفتگو کرده ایم .

(۹۶۹) لقمان

مجله لقمان در شهر مشهد در سال ۱۳۰۹ شمسی تأسیس و بطور ماهیانه منتشر شده است

(۹۷۰) لوای اسلام

روز نامه لوای اسلام در اصفهان بمدیری (ابو القاسم معروف بموید الشریعه گیلانی) مدیر روزنامه کاشف اسرار منتشر شده است. طلوع این روزنامه در ذیحجه ۱۳۳۵ قمری بوده و پس از انتشار سه شماره لوای اسلام توقیف و عوض آن باهمان سبک وقطع روزنامه (کاشف اسرار) منتشر شده است. در این باره در انتهای صفحه ۸ شماره اول کاشف اسرار که در حقیقت شماره ۴ لوای اسلام میباشد اینطور اخطار نموده است چون لوای اسلام مظلومانه توقیف شد جدها کاشف اسرار بهمان سبک و روش مشترکین لواء اسلام را محظوظ خواهد نمود و متمنی است خوانندگان بهان سمت بشناسند. دفتر اداره.»

محل اداره روزنامه: اصفهان خیابان خوش قیمت روزنامه : یکساله ۶۰ قران ششماهه ۳۵ قران. داخله یکساله ۷۰ قران ششماهه ۴۰ قران. قیمت تکنیره شش شاهی

در شماره اول کاشف اسرار که بجای لوای اسلام توقیف شده در هشت صفحه با چاپ سنگی چاپ و منتشر شده در ابتدای صفحه اول آن در مستطیلی که اطراف آن سیاه گرفته شده اینطور نوشته است: « بازماندگان لواء اسلام با کمال تأثر وزارتین جلیلتین معارف وعدلیه را از شهادت آنجریده مقدسه مستحضر میسازند.» بغیر از این تسلیت سرمقاله مؤثری درباره توقیف قلم نوشته که جلات اولیه آن چنین است : «افسوس برشکستگی قلم در مشروطیت -‌ای قلم‌ای آرایش دهنده قوه عقلیه وای زینت افزای قوه فکریه تاکی برقع پوش در پس پرده خفا مستوری - نقاب از روی خود بردار و بنما روی زیبا را - فرزان رؤیت گردان عاشق سرمست شیدا را - مشتاقا نیرا بهوای طلعت ظریف وعذار شریفت جان بلب آمد - شب‌های هجریرا گذراندیم زنده ایم... » هما نقسم که یاد‌آور شدیم شماره چهار لوای اسلام که بنام کاشف اسرار منتشر شده در هشت صفحه مشتمل بریک سرمقاله و اخبار داخله و دو صفحه کاریکاتور درباره مالیه ایران که دو مأمور یکی دست خالی منصوب و دیگری با کیسه پول معزول گردیده نشان می‌دهد وزیر آن نوشته است ) هر که را پنج روزه نوبت اوست ) و نیز قسمت غیر جدی تحت عنوان (همه را لولو برد) درج نموده و در آن اشاره بتوقیف نمره سوم روزنامه لوای اسلام نموده است. در صفحه هشتم نیز تحت عنوان (بزرگان عالم) حکایات ادبی از تحفه سلیمانیه و کلیله و دمنه و اشعاری از سعدی ذکر کرده است از روزنامه کاشف اسرار و مؤید الشریعه گیلانی در محل خود گفتگو کرده‌ایم.

در خاتمه‌یی مناسبت نیست شرحی را که راجع بانتشار لوای اسلام در شماره ۳۳ سال نهم روز نامه وطن مورخ سه شنبه ۱۴ ذیحجه ۱۳۳۵ قمری آورده بعینه نقل نمایم: « جریده لوای اسلام جریده فریده لوای اسلام که بمدیری آقای مؤید الشریعه گیلانی در این چند روزه از افق اصفهان طلوع نموده با یک قسمت کاریکاتور‌های علمی عالم مطبوعات اصفهان را بخود جلب و از بشارت طلوع آنجریده معارف خواهان را بشارت می‌دهد در این دو روزه نمرات آن با داره رسیده موفقیت مدیر آنرا مسئلت داریم»

(۹۷۱) لواء بین النهرین

روز نامه لواء بین النهرین در طهران صاحب امتیازی و مسئولی (ع. شرأفت) و مدیری (س. ح. ادیب السادات فهاری) تأسیس و در سال ۱۳۴۲ قمری منتشر شده است. شماره اول این روزنامه در ۱۲ صفحه بزرگ با چاپ سربی (مطبعه بوسفور شعبه ۱) طبع و در تاریخ ۵ شنبه ۲۷ ربیع الثانی ۱۳۴۲ قمری مطابق ۱۴ قوس ۱۳۰۲ شمسی منتشر شده است.

در زیر عنوان روزنامه، لواء بین النهرین اینطور معرفی شده است: «روز نامه‌ایست علمی ادبی، اخلاقی تاریخی سیاسی راجع بسیاست ایران و عراق عرب » جای اداره: طهران، خیابان شاه آباد - عنوان تلگرافی: لواء بین النهرین، و جه اشتراک هر پنجاه شماره داخله ۳۰ قران خارجه ۴۰ قران، ششماهه بترتیب ۲۵ قران و ۳۰ قران، طرز انتشار روزنامه هفتگی بوده، قیمت تک شماره ۸ شاهی و استثناتا نمره اول آن ده شاهی است.

روز نامه لواء بین النهرین بدو زبان فارسی و عربی نوشته شده و در شماره اول پس از ذکر خطبه بزبان عربی بذکر وجه تسمیه و سبب صدور این روز نامه در ایران پرداخته است. مقاله افتتاحی روز نامه که بزبان عربی نوشته شده باینقم شروع می‌گردد: « بسم الله الرحمن الرحیم - قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا وبینکم الا نعبد الا الله ولا نشرک به شیئاً.... الغایة من هذه الجریدة.... الغرض من اصدار‌ها باللغتین - وجه التسمیه: »

پس از این مقاله خبر ورود آقای خالصی‌زاده را بعنوان (اکبر مراسم استقبال فی ایران - ورود اکبر فائد اسلامی) درج نموده و بعد اخبار و تلگرافاتی بزبان عربی چاپ شده. همین مطالب بعینه در قسمت فارسی طبع گردیده که ما برای روشن شدن وضع روزنامه قسمتی که مربوط بتأسیس و انتشار آن است نقل می‌نمائیم:

«علت صدور این جریده در ایران این است ایران یگانه مرکز بلاد شرق است و این مملکت محاط است بجمیع ملل اسلام حدود او هند و افغان و بلاد ترک و قفقاز و اناطول و کرد و عراق است و مقابل خلیج فارس ساحل نجد و عمان است از جزیرة العرب و در ایران یک نوع آزادی و حریت واسعه‌ای هست که نظیر آن در بلاد غرب هم یافت نمی‌شود گذشته از بلاد شرق خصوصاً بلاد عربستان بد بخت که گرفتار حکام جائزه اروپا گشته‌اند پس ایران نسبتاً سوریای کوچکی در شرق بشمار می‌رود و ایران یگانه مرکز شرقی است که ممکن است واسطه تفا هم بشود در بین ملل اسلامیه با اختلاف ناصری که در آن‌ها هست و لذا نظر ما بر این قرار گرفت که جریده عربیه را در ایران اصدار کنیم. (وجه تسمیه) علت آنکه اسم (لواء بین النهرین) را اختیار نمودیم برای این جریده آن بود که حزب وطنی عراقی بسیار جد و جهد کرد که امتیاز روزنامه باسم (اللواء العراقی) از حکومت محتله در بغداد بگیرد و اصدار کند موفق بآمال خود نشدند چونکه انگلیس‌ها که همواره دشمن آزادی و مدنیت بودند متفرق کردند اعضاء آن حزب را د. تاریخ اول محرم سال گذشته ۱۳۴۱ بعضی را بحبس بعضی را تبعید از آنجائیکه در بغداد از این خدمت بزرک بعالم اسلامیت محروم شدند بعضی از اعضاء مو سه آن حزب در ایران اصدار کردند این جریده را و اختیار نمودند این اسم را برای او چونکه ابن رسم متداول است در بین عرب و فرس و هر دو فرقه بحاق معنای او میر سند. مقاصد جریده:

۱-آگاه نمودن مسلمین عموماً وعرب را خصوصاً بر آنچه احاطه کرده است بآن‌ها از بلایا و محن و آنچه را که کرده و می‌کنند دول اروپا بقصد اضمحلال شرق و اسلام ۲-ذکر حقایق اسلامیه که دعوت می‌کند بسوی تمدن حقیقی ۳-تحر یص و ترغیب نمودن برترک بدعت‌ها و خرافات و موهوماتی که شایع شده است بین بعضی طوایف مسلمین و سبب اضمحلال آن‌ها گشته. ۴-دعوت بسوی وحدت اسلام و اتحاد مسلمین کما اینکه خداوند امر کرده است و هر مسلمان صحیح العملی آنرا واجبو لازم می‌داند. ۵-نقل اخبار عالم اسلامی جمیعاً تا آنکه واقف و مطلع بوده باشند تمام مسلمانان از جمیع اموریکه جریان دارد در بلاد برادران دینی خود از حوادث و اموریکه موجب مضرت و مسرت خواهد بود ۶۰۰۰ اهم مقاصد این جریده شریفه قضیه عراق عرب است و ذکو خواهیم کرد سیر و ادوار آن نواحی را و جنایات و مظالمی که انگریز‌ها در آن صفحات مرتکب شده‌اند و آن حرکات زشت و اعمال قبیحه که از فیصل ظاهر شد از مصائب و لطمات و صدماتی که بر بلاد بد بخت نکبت زده عراق وارد کرد و دست از اینگونه وظائف بر نخواهیم داشت تا زمانی که پروردگار عالم آماده کند از برای عراق یک استقلال تام و تمام منجزی و فائز بشوند اهالی آن صفحات یک آزادی حقیقیه را. »

این بود در حقیقت ترجمه مقاله افتتاحی روزنامه لواء بین النهرین و هماهم که ملاحظه می‌فرمائید ترجمه خیلی سست و نا رساست. بغیر از مطالبی که از شماره اول نقل کردیم، بعنوان پاور فی روزنامه (نطق حضرت آیت الله‌زاده خالصی د امت برکاته در مسجد سلطانی - لیله جمعه غره ربیع الاول ۱۳۴۲) از صفحه دوم روز نامه شروع و بصفحه ۱۱ ختم شده است. نطق مذکور بدین قسم شروع و ختم می‌ گردد: بسم الله الرحمن الرحیم - قل لو کان البحر مداداً لکلمات ربی - بمناسبت ذکر احوال اسلام و اوامر شرع این آیه را عنوان کردم - دیروز و عده دادم امروز قدری در تفسیر این آیه... بنده خیال دارم که در آتیه یک میتینگی در اینجا داده شود باید از زن و مرد همه اصناف جدیت کنند و در این متینک حاضر شوند و برای نظم کوشش کنند و عموم سفرا و رؤسای دولت دعوت شود و مظالم انگلیس‌ها گفته شود خدا شما را توفیق دهد. »

در شماره دوم که در تاریخ سه شنبه دوم جمادی الاولی ۱۳۴۲ مطابق ۱۹ قوس ۱۳۰۲ انتشار یافته، در زیر عنوان بزبان فارسی و عربی نوشته است: بهمت مجتمعین مسجد سلطانی تأسیس شده است > در این شماره مقاله افتتا حی آن بعنوان (الی اهل العراق) می‌باشد و نیز از صفحه دوم نطق خالصی مربوط بشنبه دوم ربیع الأولی ۴۲، بصورت پاورقی درج گردیده است. در این شماره مقاله بعنوان (ایران و بین النهرین) بقلم آقای عبدالرحمن فرامرزی مدیر و نویسنده آینده روزنامه کیهان چاپ شده و در آن بشدت به بعضی از جراید عراق حمله کرده است در شماره سوم که در ۲۵ قوس ۱۳۰۲ انتشار یافته و تعداد صفحات هشت است، (نطق حضرت حجة الاسلام خالصی‌زاده لیله ۳ ربیع الاول) بعنوان سرمقاله چاپ شده است.

شماره پنجم لواء بین النهرین در تاریخ ۱۰ جدی ۱۰۳۲ منتشر شده نطق خالصی متعلق بلیله سه شنبه ۵ ربیع الاولی) را بعنوان سر مقاله چاپ کرده و در آن اخبار داخله و خارجه چاپ شده این شماره نیز در هشت صفحه و با چاپ سربی طبع شده است. رویهمرفته بیشتر منظور از تأسیس و انتشار این روز نامه ترویج از آیت الله زاده خالصی بوده است.

از روزنامه لواء بین النهرین شش شماره بیشتر منتشر نشده و بعوض شماره هفت آن روزنامه (اتحاد اسلام) بمدیری شیخ حسین لنکرانی منتشر شده است. رجوع شود بجلد اول کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران ذیل روز نامه (اتحاد اسلام)

(۹۷۲) لودیانه اخبار

روزنامه لودیانه اخبار در شهر کلکته هندوستان بطور هفتگی منتشر می‌شده و انتشار آن در سال ۱۲۶۲ قمری ۱۸۴۶ میلادی بوده است. برون که در صفحه ۱۳۱ کتاب مطبوعات و شعر فارسی شرح مذکور را نوشته اضافه می‌کند که نمونه آنرا ندیده است

حرف المیم

(۹۷۳) ماه

در سال ۱۳۰۱ شمسی مجله ماه در طهران تأسیس و بطور هفتگی منتشر شده است.

(۹۷۴) ماهتاب

مجله ماهتاب در شهر تبریز بمدیری آقای ( محمد‌امین ادیب ) تأسیس و در سال ۱۳۱۶ شمسی منتشر شده است. این مجله مدت یکسال منتشر و تعطیل شده است.

آقای محمد‌امین ادیب- وی در سال ۱۲۸۳ شمسی در مشهد مقدس متولد پدر‌ایشان حاج شیخ محمد حسین از علماء و اصولاً اهل تنکابن و از شاگردان میرز مرحوم شیرازی است. تحصیلات اولیه آقای ادیب طوسی در مکاتب قدیم و بعد‌ها در مدارس قدیم بتحصیل علوم دینیه پرداخته - در علوم ادب شاگرد استاد فقید میرزا عبد الجواد ادیب نیشابوری و در حکمت شاگرد حاج میرزا عباسعلی معروف بفاضل و علوم قه را در محضر پدر خود تحصیل کرده و از سال ۱۳۰۴ تا سال ۱۳۰۷ مسافرتهائی در هند، ایران، ترکستان، عربستان، مصر، شامات، آسیای صغیر نموده و از زبانهای امروز زبان‌های عربی، ترکی، اردو، انگلیسی، فارسی، و از ربان‌های قدیم سنسکریت اوستائی، پهلوی، عبری، کلدانی را بخوبی می‌دانند و در این زبان‌ها شا گرد هر تسفلد آلمانی و مستر ویلن امریکائی و پروفسور مار روسی و جکن امریکایی بوده‌اند. آقای ادیب در ادبیات فارسی و عربی متخصص وکتب زیادی نوشته‌اند قسمتی از آن‌ها بطبع رسیده فعلا چهار سال است در تبریز متوقف و متاهل می‌باشند کتابهائیکه نوشته‌اند از اینقرار است ۱ - تاریخ دینی ایران از قدیمترین دوره‌های عصر حاضر در دو دوره و ۲۲ جلد که جمعاً دارای سه هزار ورق است و یک قسمت از آن بضمیمه مجله ماهتاب بچاپ رسیده ۲ - دستور زبان فارسی در سه دوره برای دبستان‌ها و دبیرستان‌ها و دانشکده‌ها تهیه شده و بچاپ رسیده ۳- بودا در هند رساله‌ایست در ۱۵۰ صفحه چاپ شده ۴ - تخت سلیمان رساله‌ایست در دویست صفحه در ایران باستان چاپ شده ه - دوره یکساله مجله ماهتاب که در تبریز نشر شده ۶ - ایام کودکی و پیام فردوسی که در جشن هزاره فردوسی بطبع رسیده است (نقل باختصار از سالنامه تمدن رضائیه سال دوم )

(۹۷۴) ماهتابان

امتیاز مجله ماهتابان بمدیری آقای (آقاسید جلال الدین بدری) در تاریخ ۴ شهریور ۱۳۴۰ شمسی در بندر پهلوی از تصویب شورایعالی معارف گذشته است طرز انتشار این مجله ما‌ها نه بوده است.

(۹۷۶) ماه نو

روزنامه ماه نو بصاحب امتیازی و مدیری (علی کافی) در طهران تأسیس و در سال ۱۳۴۰ قمری منتشر شده است. شماره اول روزنامه ماه نو در چهار صفحه صفحه بقطع کوچک در مطبعه سربی (باقر‌زاده) طبع و در تاریخ دوشنبه غره صفر ۱۳۴۰ قمری منتشر گردیده. در زیر اسم روز نامه سال (۱۳۳۹) که معلوم می‌شود سال تأسیس است قید شده ولی تاریخ شماره اول همانست که نقل کردیم. ضمنا از مفاد سرمقاله شماره اول معلوم می‌شود که روزنامه قبل از این تاریخ بنا بوده است منتشر شود و گرفتار توقیف گردیده است. بهر صورت مقاله افتتاحی روزنامه بدینقم شروع می‌شود:

« ماه نو - دیروز برای تحمیل حصه از مصائب ومتاعب و شرکت در زندگانی اجتماعی فکر جریده‌نگاری و هدایت افکار و افشاء حقایق و دریدن پرده‌های ارتجاع کارکنان ماه نو تصمیم گرفته بودند که قبل از کودتا طلوع نمایند بدبختانه در همان ایام که مصادف با زمزمه‌های افتتاح پارلمان بود (ماه نو) ما هم گرفتار ابرهای تاریک حوادث و توقیف شد. اینک امروز، امروز که مجلس شورایملی.... (سپس شرحی دائر با مادگی خود برای خدمت‌گزاری و اینکه با نویسندگان مبرز خود را برای خدمت حاضر کرده‌ایم، نوشته است» پس از این سرمقاله اشعاری بعنوان (ادبیات) بامضای (س. خسروی) و بعد مقاله (بلدیه آلمان) که تا انتهای صفحه چهارم را گرفته درج است.

روزنامه ماه نو هفتگی بوده و شماره دوم آن در چهار شنبه ۱۰ صفر انتشار یافته. از شماره ۱۱ مورخ ۹ رجب ۱۳۴۰ قطع روزنامه بزرگتر شده و بیشتر مندرجات روزنامه مقالاتی بحمایت از کارگران است و بعلاوه اخبار در آن چاپ شده است. از جمله تغییراتی پس از چند شماره در عنوان روزنامه داده شده یکی درج آیة (ما‌تری فی خلق الرحمن من فلوت) و هم چنین عبارت: (مسلک این جریده طرفدار نهضت کارگران اسلام است) و نیز (لوایح کارگران در صورت مطابق بودن با مسلک جریده مجاناً درج می‌شود) می‌باشد خلاصه اینکه روزنامه ماه نو جنبه کارگری و حمایت از کارگر را پیدا کرده است. او این روزنامه نگارنده ملاتا شماره ۳ سال دوم مورخ یکشنبه ۱۵ ربیع الاول ۱۳۴۱ مطابق ۱۳ عقرب ۱۳۰۱ شمسی در دست دارم. محل اداره روزنامه: خیابان لاله‌زار توزیع کل جراید - قیمت اشتراک سالیانه همه جا ه تومان است. تک نمره پنجشاهی

در روزنامه پیکار مورخ قوس ۱۳۰۱ شرحی جنوان (اخطار و بشارت) از طرف مؤسسین جریده کارگری ماه نو، خطاب برفقا چاپ شده و خلاصه در آن وعده افتتاح قرائتخانه ماه نو و کلاس اکابر و مجلس خطابه و کنفرانس، غیره را داده است.

(۹۷۷) ماه نو

مجله ماه نو در سال ۱۳۱۲ شمسی در طهران تأسیس و بطور ماهیانه منتشر شده ولی نگارنده تاکنون نمونه از آن بدست نیاورده‌ام.

(۹۷۸) مجاهد

روزنامه مجاهد در شهر تبریز بمدیری (سید محمد شبستری ملقب بابو الضیاء) تأسیس و در سال ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است. شماره اول آن در تاریخ ۹ شعبان ۱۳۲۵ قمری و شماره ۲۲ آن در تاریخ نهم ذیقعده سال مذکور انتشار یافته است

این روزنامه معمولاً در چهار صفحه بقطع ۶/۵ در ۱۰ و یک چهارم اینچ طبع گردیده. وجه اشتراک در تبریز ۱۵ قران در سایر شهر‌های ایران ۲۰ قران و در ممالک خارجه ۲۵ قران است. برون که شرح مذکور را نوشته اضافه می‌کند که نمرات ۱، ۲۰، ۲۱ و ۲۲ روزنامه مجاهد را در دست دارم.

روزنامه مجاهد پس از انقلاب تبریز وفلک شدن مدیران ابو الضیاء تعطیل شده و مرحوم کسروی در بخش دوم تاریخ مشروطه ایران (صفحه ۳۸۹) راجع بروزنامه مجاهد می‌نویسد: ما روزنامه‌های تبریز چنانکه نوشته‌ایم مجاهد را ابو الضیاء می‌نوشت که با آن سرگذشت دچار آمد (منظور فلک شدن اوست) و روز نامه نیز از میان رفت. » در همین مجلد کتاب کروی عکس ابو الضیاء نیز چاپ شده است. مرحوم تربیت در فهرست جراید آذربایجان بطور اجمال می‌نویسد: « مجاهد روزنامه منتشر در تبریز با چاپ سربی بمدیریت سید محمد شبستری در ۱۳۲۵ ۲۰ مدیر روز نامه مجاهد علاوه بر این روزنامه‌های الحدید و ایران نو را منتشر می‌نموده و ما در محل خود از آن دو گفتگو کرده‌ایم

(۹۷۹) مجاهد

روزنامه مجاهد در شهر رشت در سال ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است. از روزنامه مجاهد پنج شماره که شماره اول آن در تاریخ ۹ شوال ۱۳۲۵ قمری و شماره آخر آن دوم محرم ۱۳۲۶ قمری بوده بیشتر منتشر نشده است. برون می‌نویسد من نمر. یک و چهار آنرا در دست درم هر شماره آن در چهار صفحه بقطع ۶ وسه چهارم در ۱۲ اینچ است. وجه اشتراک سالیانه آن در گیلان ۱۲ قران در سایر شهر‌های ایران ۱۵ قران در روسیه ۲ منات.

(۹۸۰) مجلس

روزنامه مجلس در طهران بمدیری (میرزا محمد صادق طباطبائی) و دبیری (ادیب الممالک) تأسیس و شماره اول آن در هشت صفحه بقطع ۲۰ در ۴۶ سانتیمتر با چاپ سربی (مطبعه سربی خورشید واقع در خیابان ناصریه) طبع و در تاریخ یکشنبه هشتم شوال المکرم ۱۳۲۴ قمری مطابق ۱۲۸۵ شهی و ۲۵ نوامبر ماه فرانسه و انگلیسی و ۱۲ نویاسر روسی ۱۹۰۶ میلادی و ۱۳ تیر ماه ۱۲۷۶ یزدگردی ۱۳ تشرین الآخر ۲۲۱۸ رومی و ۹ آذر ماه ۸۲۸ جلالی انتشار یافته است.

طرز انتشار روزنامه مجلس در ابتدا تا مدت سه ماه هفته چهار شماره (ایام شنبه و یکشنبه و ۳ شنبه و ۵ شنبه) و پس از سه ماه یعنی از شمار ۶۸۰ مورخ بتاریخ ۲۵ صفر المظفر ۱۳۲۵ قمری یومیه گردیده و باستثنای روز‌های جمعه همه روزه منتشر می‌شده است.

در هر شماره در زیر عنوان روزنامه مجلس بدینقسم معرفی شده: « اینروز نامه بکلی مطلق و آزاد است و در مباحث و مذاکرات ومشروعات مجلس شورایملی ایران و کلیه امور پلتیکی و تجارتی و اجتماعی و آنچه راجع باصلاحات ملکی و امور ملی و مربوط بخواید عامه و عواید نوعیه و دائر بحقوق عالم اسلامیت و اجراء احکام اسلام و مدافعه حدود وطن باشد با کمال آزادی سخن میراند، مذاکرات یومیه دار الشورای کبری و لوایح و مقالات و افکار ملت را در مواد مذکوره با لخصوص منتشر خواهد نمود. »

در شماره اول روزنامه، در صفحه اول، سواد دستخط مبارک همایونی را با علامت شیر و خورشید چاپ نموده بدینقسم: « جناب اشرف صدر اعظم چون روز نامه موسومه بمجلس که اجازه طبع آن داده شده است اول روزنامه است که در هر گونه مقالات مفیده راجع بخیر عامه و مصالح امور ملکیه و علیه وحفظ شرائط دولت خواهی بآزادی قلم مخصوص و ممتاز خواهد بود و لازم است در تحت نظر وصوابدید شخصی باشد که جامع اطلاعات علمیه وشرعیه و سیاسیه و درستی و دیانت او کاملاً معلوم و مشهود باشد لهذا بموجب این دستخط مبارک جزئی و کلی این امر مهم را ار انتخاب اعضاء و تعیین وقایع نگاران و کیفیت طبع و نشر وغیره بجناب آقا میرزا محن مجتهد سلمه الله که علاوه بر جامعیت مراتب مرقومه از خانواده بزرک محترم ومقبول سوم ملت و محل کمال اعتماد دولت و بمراتب دولتخواهی ووطن دوستی متحلی و معلومات عصر جدید بصیر و مطلع هستند مرحنت و بعهده کفایت و درستی‌ایشان واگذار و این امتیاز بزرگ را بایشان عنایت فرمودیم تا مجلس از بی‌غرضان خبیر و دولت خواهان جیر تأسیس و تشکیل نموده باکمال دولتخواهی و نهایت دقت و مراقبت این امر مهم را عاجلا بحسن ترتیب قرین انجام دارند. شعبان ۱۳۲۴».

از دستخط مذکور چنین مستفاد می‌شود که در حقیقت صاحب امتیاز روزنامه آقا میرزا محسن (برادر صدر العلماء) و مدیری آن بعهده میرزا محمد صادق طباطبائی بوده است. مرحوم کسروی در جلد اول تاریخ مشروطه ایران ص ۲۵۱ می‌توبد: «پس از داده شدن مشروطه در تهران روز نامه جز از ان‌ها که از پیش می‌بود بر پا نشده بود تا امتیاز روزنامه‌ای بنام (مجلس) بآقا میرزا محسن (برادر صدر العلماء) داده شد که براهبری (مدیری) میرزا محمد صادق طباطبایی (پسر شاد روان طباطبائی) و نویسندگی ادیب الممالک فراهانی از ماه آذر آغا زیده شد و شماره یکم آن روز یکشنبه شوم آذر (هشتم شوال) بیرون آمد. این روز نامه چنانه از نامش پیدا بود بیش از همه گفتگو‌های مجلس را می‌نوشت تا آنجا که مامی دانیم پس از روزنامه (انجمن) تبریز، دومین روزنامه زمان آزادیست. » در شماره اول پس از چاپ سواد دستخط شرحی تحت عنوان (مقدمه) نوشته که بی‌مناسبت نیست قسمتی از آنرا ذیلا نقل نمائیم:

«مقدمه - بسم الله الرحمن الرحیم - بموجب دستخط مبارک همایون متدرجه فوق قلم این روزنامه بکلی آزاد و مطلق است و در مباحث و مذاکرات مجلس شورای ملی و کلیه امور پلتیکی و تجارتی و اجتماعی و آنچه راجع باصلاحات ملکی و امور ملی و مربوط بخواید و عواید عامه و دائر بحقوق وطنیه ومدافعه حدود عالم اسلامیت باشد با کمال آزادی سخن خواهد راند وظیفه مهم این روزنامه نشر اخبار یومیه ومذاکرات وکلای دار الشورای کبرای ایران و احکام صادره از مجلس و گفتگو در مباحث پلتیکی است اخبار ولایات و وقایع شهری و اخبار مخصوص تجارتی و آنچه راجع باسعار عمومی است کسب و درج می‌شود تلگرافات و اخبار خارجه و آنچه از اخبار جراید معتبره اروپ مربوط بمجری ومسلک یلتیک مملکت و داتر بامور داخله باشد ترجمه و نقل می‌شود اخبار علمی ادبی و اقتصادی و صنعتی وصحی و تاریخی و سایر مقالات مفیده بر حسب اهمیت و اقتضاء وقت نقل و درج خواهد شد اخبار فوریه بوسیله سیم تلفون مخصوص اداره تلگراف کسب و درج می‌شود.... »

پس از توضیحات مذکور که تمام آن راجع خصوصیات نشر روزنامه مجلس است مقاله‌ای بعنوان (فواید مجلس) بقلم ادیب الممالک چاپ شده و پس آن مقاله بعنوان (افاده مخصوص) بقلم (محمد صادق الحسینی الطباطبائی) درج گردید و در دنبال آن (مذاکرات دار الشورای کبرای ایران روز پنجشنبه پنجم شوال ۱۳۲۴ قمری) طبع شده است.

این قسمت در حقیقت اولین صورت مذاکراتی است که از مجلس چاپ شده و بدین قم شروع می‌گردد: « پس از اجتماع و کلاً و انتقاد مجلس. جناب حاج شیخ الرئیس از ترتیب عمل نان سؤال کردند. جناب صنیع الدوله رئیس گفتند عمل نان مفوض به هده حاج‌امین الضرب است... » اخبار ولایات و تلگرافات و چند اعلان آخرین قسمت مندرجات شماره اول روزنامه مجلس را تشکیل می‌دهد. آخرین اعلان مندرج در این شماره بدین قرار است: اعلان - هر کس طالب اشتراک جریده یو می‌ه مجلس با شد آدرس خود را با نام و نشان منزل خود باداره روزنامه مجلس که در خیابان جلیل آباد است یا در مطبعه خورشید که در خیابان ناصریت بفرستد که بهمان عنوان برای‌ایشان بتوسط فراش اداره ارسال می‌شود. محمد صادق الحسینی الطباطبائی»

خصوصیات روزنامه مجلس که در عنوان هر شماره چاپ شده بدین قرار است: اداره مرکزی: طهران خیابان جلیل آباد. مدیر کل میرزا محمد صادق فرزند حضرت حجة الاسلام آقای آ میرزا سید محمد طباطبائی. دبیر اداره ادیب الممالک. مکاتیب بدون امضاء و تعرفه کافی و تمبر پست قبول نمی‌شود. عنوان مراسلات. اداره روز نامه مجلس طهران. عنوان تلگرافی: جریده مجلس، قیمت اشتراک طهران سه ماهه ۱۴ قران، ششماهه ۲۶ قران، یکساله ۴۵ قران. ولایات داخله ایران:

بترتیب ۱۷ قران؛ سه تومان، ۵۵ قران، ممالک خارجه نیز بترتیب ۸ فرانک ۱۴۰ فرانک، ۲۶ فرانک. قیمت یک نسخه سه شاهی. وجه اشتراک پس از از سال پنج نسخه مطالبه و دریافت می‌شود.

در شماره اول و دوم وسوم بالای اسم روزنامه (مجلس) بسم الله الرحمن الرحیم و از شماره چهارم به بعد (هو) و در زیر نام روزنامه سال تأسیس (۱۳۲۴) چاپ شده است. شماره دوم روزنامه که بهمان قطع شماره اول منتهی در چهار صفحه چاپ و در تاریخ سه شنبه دهم شوال المکرم ۱۳۲۴ قمری منتشر شده با قصیدة اثر خامة ادیب الممالک شروع می‌گردد. قصیده مذکور باین مطلع است.

شاد باش‌ای مجلس ملی که بینم عنقریب از تو آید درد ملت را در این دوران طیب

شاد باشای مجلس ملی که از توچیره گشت سور مسجد بر کلیسا نور فرقان بر صلیب

هما تقسم که قبلاً یاد‌آور شدیم بیشتر منظور از تأسیس روزنامه مجلس چاپ جریان مشروح مذاکرات نمایندگان مجلس می‌باشد و از این جهت این روز نامه مر تب مدتی هفته سه شماره و از آن پس روزانه منتشر گردیده و مذاکرات نمایندگان را بنام هر کس چاپ کرده است. صورت مذاکرات تحت عنوان (وقایع و مذاکرات روز... دارالشورایملی) درج گردیده و برای اطلاع از مذاکرات نمایندگان و تاریخ آغاز مشروطیت ایران روزنامه مجلس از منابع مفید و معتبر است. روزنامه مجلس تا موقع بمباردمان و پیش آمد وقایع خونین طهران مرتب منتشر می‌شده و با پیدایش این حوادث و تبعید مدیران آقا میرزا محمد صادق طباطبایی این روز نامه نیز مانند سایر جراید طهران تعطیل گردیده است. روزنامه ندای وطن چاپ طهران در شماره ۲۷ سال سوم خود مورخ دوشنبه ۶ شعبان ۱۳۲۷ قمری درباره بازگشت مدیر روزنامه مجلس تحت عنوان (تبریک ورود) اینطور می‌نویسد:

«تبریک ورود - جناب مستطاب شریعتمدار اجل آقای حجة الاسلام‌زاده آقا میرزا محمد صادق گرامی مدیر جریده شریفه مجلس بعد از چهارده ماه تبعید و تحمل آنهمه خارت که همه هموطنان مستحضر هستند و بالاخره بارض اقدس مشهد مقدس مشرف بعد از انهدام اساسی ظلم و عدوان در خدمت حضرت آیت الله عازم طهران شدند و از بین راه جدا شده چاپاری تشریف آوردند عصر شنبه با نهایت حشمت و اجلال کمال عزت و اقبال وارد دارالخلافه شدند اعضاء اداره ورود موکب محترم‌ایشانرا از صمیم قلب تبریک می‌گویند. ». روزنامه مجلس پس وقایع انقلاب دو مرتبه انتشار یافته ولی این بار مدیری و سر دبیری آن عهده مرحوم (شیخ یحیی کاشانی) واگذار شده است در این دوره قطع روزنامه بزرگتر شده و مانند سایر جراید پس از ذکر سر مقاله باخبار ولایات و اخبار خارجه و تلگرافات پرداخته است.

شماره ۱۴۹ سال چهارم مجلس در چهار صفحه با چاپ سربی در (مطبعه مجلس خیابان ناصری) طبع و در تاریخ دو شنبه ۲۶ شعبان المعظم ۱۳۲۹ قمری مطابق ۲۰ اوت ۱۹۱۱ میلادی، بمدیر مسئول و دبیری (شیخ یحیی کاشانی) منتشر شده است. در این شماره، در ستون اول، پس از چاپ چند اعلان مقاله رو نامه تحت عنوان (روابط خارجه - اوضاع داخله بمناسبت عریضه وزراه و دستخط نایب السلطنه) تدوین شده است در این دوره مجلس (روزنامه یومیه ملی، سیاسی تجارتی، مشتمل بر اخبار و مذاکرات مجلس شورایملی) رفی شده و محل اداره آن: طهران - خیابان ناصریه - اداره جریده مجلس، معین گردیده است. آغاز انتشار دوره دوم روزنامه مجلس شعبان ۱۳۲۷ قمری بوده و خبر انتشار آن را روزنامه حکمت چاپ قاهره در شماره ۲ سال هیجدهم مورخ ۱۵ شعبان ۱۳۲۷ بدینقسم نوشته است: « در این هفته نسخ اولیه از جراید گرامی مجلس و (نجات) و (ندای وطن) رسیده. مدیر جریده مجلس جناب میرزا محمد صادق طباطبائی پسر حضرت مستطاب گلگون قباء عاشورای محرم و پیشتاز شهدای وطن در تلمه بیست و سیم آقا سید محمد مجتهد است و دبیر نفر تحریر آن جناب پروانه شمع وطن پرستی و سینه سپر بلا گردان روزنامه نگاران احرار ابرار شیخ یحیی کاشانی بوده که بار‌ها در راه آزادیخواهی و آزادگوئی نیمه شهید بشمار رفته است. »

از شرح مذکور معلوم می‌شود ابتدا آقای شیخ یحیی کاشانی عنوان همکاری داشته و بعداً مستقلا اداره روزنامه مجلس را بعهده گرفته است.

مرحوم کسروی در جلد اول کتاب تاریخ مشروطه ایران (ص ۳۷۶) شرحی در باره روزنامه مجلس نوشته است: « نخستین روز نامه پس از مشروطه روزنامه مجلس گردید. امتیاز آن بنام آقا میرزا محسن و راهبر دنش با دست میرزا محمد صادق طباطبائی بود و خود با کاغذ و حروف خوب چاپ می‌یافت و یکی از روزنامه‌های آبرومند شمرده می‌شد. در این روزنامه نیز گفتار به انسان که روزنامه‌ها نویسند کمتر دیده می‌شود ولی خود از سودمندترین روزنامه‌ها می‌بود: یکی از داستانهای این روزنامه آنتکه چون گفته‌های نمایندگان را در مجلس، می‌نوشت نخست تادیر گاهی نام هر نماینده را هم می‌برد، سپس گویا بخواهش خود نمایندگان نام بردن را کنار گذاشت و هر گفته را بنام (یکی از وکلا) آورد ولی مردم این را ایراد گرفته و از تبریز و دیگر جا‌ها نامه‌ها فرستادند که ناگزیر شد باز بشیوه نخست باز گردد. »

کسانیکه بعنوان مدیری و دییری در کار روزنامه مجلس دخالت داشته یکی مرحوم ادیب الممالک است که شرح احوال او بتفصیل در جلد اول کتاب تاریخ جراد ومجلات در ذیل روزنامه ادب چاپ شده و دیگر شیخ یحیی کاشانی است که در ذیل روزنامه ایران امرور شرح احوال او طبع گردیده و در اینجا بذکر شرح حال آقای سید محمد صادق طباطبائی می‌پردازیم.

آقای سید محمد صادق طباطبائی- نامبرده در سال ۱۳۰۰ هجری قمری تولد یافته و قسمت عمده تحصیلات‌ایشان در مدارس قدیم انجام گرفته است. در آغاز مشروطیت مدیریت روز نامه (مجلس) را عهده دار بوده و در پیشرفت مشروطیت زحمات فراوان کشیده‌اند و از لیدر‌های بزرگ مجلس بشمار می‌رفتند. در آغاز سلطنت پهلوی بسفارت ایران در ترکیه منصوب و پس از آنکه از این مأموریت بازگشتند تا پایان سلطنت پهلوی خانه نشین و بیکار و تحت نظر بودند در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شور ایملی بریاست انجمن نظارت انتخابات طهران انتخاب و از طرف اهالی پایتخت بنمایندگی برگزیده شدند. (شماره ۱۶۰ سال چهارم اطلاعات هفتگی). آقای طباطبائی در دوره‌های پانزدهم و شانزدهم نیز در مجلس شورایملی بوده و در تمام دوره چهاردهم ریاست مجلس بعهده‌ایشان بود. آقای طباطبائی دارای کتابخانه ممتازی بود که تمام کتاب‌های آنرا که اغلب نفیس و بعضی نسخه منحصر بفرد بود بکتابخانه مجلس شورایملی اهدا نمودند.

(۹۸۱) مجله رسمی

مجله رسمی از اول خردادماه ۱۳۰۷ شمسی بدستور وزارت دادگستری تأسیس و بدیری آقای (علی صادقی) در طهران منتشر شده است. مجله رسمی که در حقیقت روزنامه دولت می‌باشد ابتدا هفته سه شماره (تا اواخر سال ۱۳۰۷) و بعد بطور روزانه انتشار یافته و تا کنون که سال ۱۳۱۷ شمسی می‌باشد قریب ۱۱ سال تمام است باستثناء ایام تعطیل رسمی یک شماره بعلتی یا بدون علت تأخیر نکرده تا این تاریخ (۱۷/۱۲/۲۷) ۳۰۴۱ شماره منتشر شده است.

مندرجات مجله رسمی بر طبق ماده ۶ قانون مدنی عبارت از ارایح؛ قوانین، تصویب نامه‌های دولتی، آئین نامه بخشنامه و آگهی‌های محاکم و ثبت اسناد و غیره می‌باشد. میزان صفحات مجله رسمی مختلف بوده مواقعی که آگهی‌های عمومی کشور منتشر می‌شود صفحات روزانه آن از دویست صفحه تجاوز کرده و مدتی است یکصد صفحه و یا کمتر منتشر می‌شود و در اوقات عادی بعد متوسط کمتر از چهل صفحه نیست. آبونمان سالیانه این مجله با اعلانات ۸۰ قران و اوراق اولیه آن ۴۰ قرانست.

تشکیلات مجله رسمی مرکب از پنج شعبه ارسال مراسلات، بایگانی، توزیع تصحیح و حسابداری بوده عده اعضاء با مستخدمین فنی و أعضاء جزء در حال حاضر قریب بیست نفر است. اداره مجله رسمی تا مهرماه سال ۱۳۱۵ اصولاً مربوط به ثبت کل بوده و از آن تاریخ به بعد بر طبق قانون ضمیمه تشکیلات فنی وزارت داد گستری شده است: حقوق اعضاء مجله جزء بودجه رسمی‌وار بودجه ثبت کل تأدیه می‌شود. عایدات مجله رسمی هم از وجه اشتراک وحق الطبع اعلانات جزء عایدات کشور است. شرح مذکور در باره مجله رسمی از نامه که در تاریخ ۱۷/۱۲/۲۷ آقای علی صادقی مدیر مجله در پاسخ درخواست نگارنده نوشه‌اند اقتباس شده است. ضمناً اضافه می‌نماید که مجله رسمی با تشکیلات وسیع‌تری تا کنون نیز منتشر می‌گردد و از بدو تأسیس تمام اعلانات انحصار وراثت واعلانات ثبت شرکت‌ها و نیز آگهیهای اخطاری علاوه بر درج در روزنامه‌های محلی در این مجله نیز منتشر می‌شود.

آقای علی صادقی علاوه بر شرحی که درباره مجله رسمی نوشته‌اند شرح حال خود را را نیز برای درج در کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران بدین نحو مرقوم داشته‌اند:

آقای علی صادقی- نگارنده بعد از پایان تحصیل خود که در جریان انقلاب مشروطیت ایران مشغول بودم مدتی بطور افتخاری در بعضی از جراید یکه در تبریز (مسقط الرأس اصلی) از قبیل شفق و غیره چاپ می‌شد مقالاتی انتشار داده و بعد در اثنای مسافرتی که برای بنده در قفقاز پیش آمد در بعضی از جراید آنجا مانند ارشاد، حیات و غیره و در مجله‌های فکاهی معروف از قبیل ملا نصر الدین و غیره و همچنین در بعضی از مجلات علمی و سیاسی آنجا مقالاتی انتشار دادم.

بعد از شروع جنگ بین‌المللی در سال ۱۳۳۴ هجری قمری مطابق با سال ۱۲۹۵ شمسی و ۱۹۱۴ میلادی بایران و تهران برگشته ابتدا در روزنامه ستاره ایران که تحت مدیریت مرحوم حسین صبا (کمال السلطان) وسردبیری مرحوم سید حسین اردبیلی انتشار می‌یافت مشغول کار شده بعد در روزنامه ایران که مؤسس اصلی آن همان مرحوم سید حسین اردبیلی بود داخل شده از فوت آنمرحوم و انتقال روز نامه مذکور بآقای زین العابدین رهنما همچنین در موقعیکه از‌ایشان هم بآقای ملک الشعراء نوبهار منتقل شد در همان روزنامه اشتغال داشتم.

در اواخر سال ۱۲۹۷ شمسی وارد خدمت وزارت دادگستری شده تا سال ۱۳۰۰ در آنجا بودم در این سال بعنوان تقلیل بودجه وزارت مذکور بنده و عده زیاد دیگری از خدمت منفصل و مجدداً بشغل اصلی یعنی خدمت جراید رفتم. در سال ۱۳۰۱ بنگاه خبر‌نگاری مرکز اطلاعات را تأسیس کردم که درخواست امتیاز آن بنام بنده در وزارت فرهنک موجود است قریب سه سال بنگاه مذکور را اداره کرد بعد بطلی که شرح آن از این مبحث خارج است بنگاه مذکور را برفقای خود که عبارت از آقایان علی اکبر سلیمی، جهانگیر مصور رحمانی و عباس مسعودی بودند واگذار کردم که یکسال بعد روزنامه اطلاعات که فعلا در انتشار می‌باشد از آن بنگاه تولید گردید.

از این پیش آمد مد تا سال ۱۳۰۹ در جراید شفق سرخ: ایران، ایران جوان و مجله بهار و غیره کار می‌کردم اوقاتی برایم پیش آمد که در یک شب (واژه ناخوانا متجاوز از دو سال) چهار و پنج روزنامه متعدد را تصحیح می‌نمودم. در اواخر سال ۱۳۰۶ بر طبق دعوت وزارت داد گستری دوباره داخل خدمت دولتی شده و در ثبت کل تا تأسیس مجله رسمی وزارت دادگستری مشغول بودم.

(۹۸۲) مجمع حقوق و اقتصاد

مجله مجمع حقوق و اقتصاد در سال ۱۳۱۳ شمسی در طهران تأسیس و بطور ماهیانه منتشر شده است.

(۹۸۳) مجموعه حقوقی

مجله مجموعه حقوقی در طهران تأسیس و از اول فروردین ۱۳۱۶ شمسی به دستور وزارت دادگستری از قرار هفته یک شماره منتشر شده است. ابتدا هر شماره آن دارای پنجاه صفحه بوده و پس از یکسال در چهل صفحه منتشر شده و تا آخر سال ۱۳۱۷ بدون تأخیر قریب یکصد شماره از آن نشر یافته است. این مجموعه از حیث تشکیلات اداری جزء جله رسمی بوده و از طرف دو عضو و دو نفر مستخدم جزء اداره می‌گردیده و تصحیح آن نیز بعهده مصححین مجله رسمی بوده است.

(۹۸۴) مجموعه اخلاق

مجموعه اخلاق در طهران بمدیری و نگارندگی (میرزا علی اکبر خان) تأسیس و و جزوه اول آن در ۸ صفحه بقطع کوچک خشتی در مطبعه سربی (مطبعه خورشید طهران خیابان ناصریه) طبع و در سال ۱۳۲۲ قمری منتشر شده است. از جزوه اول مجموعه اخلاق تا جزوه هفدهم فقط سال (۱۳۲۳) در زیر اسم مجله چاپ شده و تا این جزوه مجموعه در هر ماه دو مرتبه یکی در غره و مرتبه دیگر در پانزدهم هر ماه طبع و توزیع می‌شده ولی از جزوه ۱۷ که ضمنا روی پشت جلد تاریخ (غره ذیقعده ۱۳۲۴) ثبت شده مجموعه اخلاق در هر ماه سه نمره (غره - دهم - بیستم) طبع و توزیع شده است. در هر جزوه روی پشت جلد مجموعه اخلاق بدینقسم معرفی گردیده است: « این جزوه که بالمآل کتابی خواهد شد بنام مجموعه اخلاق چنانچه اسمش حکایت می‌کند رسمش بر تهذیب اخلاق و ادب است از پلتیک و سیاسی و مذهبی سخن نمی‌گوید هر کس راجع باخلاق و علم و ادب فصلی بنگارد پذیرفته و درج خواهد شد. »

در حقیقت مندرجات مجموعه اخلاق که بیشتر بقلم عرفا نوشته شده، جز مطالب اخلاقی و تفسیر و تاویل آیات قرآنی چیز دیگری نیست. از جزوه چهارم بآنطرف تا چند شماره این رباعی که ماده تاریخ تأسیس مجموعه بوده، روی پشت جلد درج شده است:

لوحی بمثل همچو کتاب مسطوراز انجمن اخوت آمد بظهور

دیدش چو سروش از پی تاریخش گفتمجموعه اخلاقی آ یا مطلع نور

(۱۳۲۳)

اداره مجموعه اخلاق: طهران خیابان دولت، انجمن اخوت. قیمت اشتراک جزوی پنجشاهی. در سایر بلاد اجرت پست اضافه می‌شود. شمار و سرلوحه مجله عبارت از دایره‌ایست که در وسط آن دو تبرزین عمود بر یکدیگر قرار گرفته و در بین آن‌ها در قسمت پائین کشکول و تسبیحی آویزان است. در مقابل یعنی قرینه کشکول و تسبیح. جمله (هوالعلی الاعلی) نوشته شده و نیز اعداد (۱۳) و (۱۷) در دو طرف دیگر درج است. (این سرلوحه خیلی شبیه بسرلوحه مجله اخوت کرمانشاه است. ). درباره تأسیس مجله مجموعه اخلاق در مقاله افتتاحی شماره اول از حمد خداوند و ستایش از مظفرالدین شاه که با درویشان چنان در آمیزد که گوئی از‌ایشان است می‌نویسد: « پس از آنجائیکه مردم را باید بروش پادشاه خویش گرایند که الناس علی دین ملوکهم پس برای نشر و تعمیم این شیوه پسندیده و تشویق و ترغیب عام بدین آرایش معنوی (انجمن محترم اخوت) که اساسش بر ترویج اخلاق و تکمیل خصائص انسانیت است خدمت بنوع را در مقام تألیف مجموعه برآمد که از کلمات آسمانی و مواعظ ربانی و اخبار ائمه طاهرین و اقوال حکمای الهی و گفتار متکلمین عرب و عجم آنچه بتواند در این مجموعه شریف بگنجاند و بر زبان وقت و لهجه حال مزیدی و توضیحاتی بر آن بیاورد و در هر پانزده روزی یک چزو فیما بین اخوان توزیع می‌نماید و چون این مجموعه برای نشر اخلاق است البته یک از اخوان و اشخاصی که بیان و بنانشان بر صلاحیت و تربیت نوع است فصلی راجع باخلاق و آداب مردمی بنگارند در این مجموعه بنام نگارنده درج خواهد شد در خاتمه از خداوند در انجام این عمل استمداد می‌نماید. »

قسمتی ارمندرجات مجموعه اخلاق ترجمه خطبه حضرت‌امیر بمالک است هنگامی که حاکم مصر بوده و این ترجمه را میرزا صادق وقایع‌نگار با مر فتحعلی شاه انجام داده است. بقیه مندرجات مجموعه عبارت از اشعاریت از ملای رومی و سعدی و بعضی از بزرگان صوفیه و شعرای متصوف آنزمان از قبیل اشعار (علی اکبر شیدا) و اشعار صفی علیشاه از مجموعه اخلاق فعلا تا جزوه هیجدهم که بدون تاریخ است و مجموع صفحات مجله تا این جزوء ۱۴۴ صفحه خشتی می‌باشد در دست است

(۹۸۵) مجموعه ماورای بحر خزر

روزنامه هفتگی (مجموعه ماورای بحر خزر) در سال ۱۳۲۲ قمری در شهر عشق آباد تحت مدیریت (فید روف Fedoroff) روسی منتشر شده است. این روزنامه ارگان سیاست روسیه در ایران بوده و در مدت جنگ روس و ژاپن برای انتشار فتوحات روسیه بوسیله کنسولگری روس در ایران نشر یافته است. نمره چهارم سال چهارم آن در تاریخ ۱۳ ذو القعده ۱۳۲۷ قمری منتشر گردیده است. سر لوحه روزنامه عبارت از تصویر عقابیست که در حال پرواز است و در زیر آن بخط فارسی و روسی (مجموعه ماورای بحر خزر) نوشته شده و نیز در عنوان روزنامه ماورای بحر خزر (روزنامه مصور فارسی) قید گردیده و در زیر اسم روز نامه سال تأسیس (۱۳۲۲) ثبت شده است. قیمت آبونه در روسیه سالیانه ۳ منات ۶۰ ماهه ۲ منات. در بلاد خارجه سالیانه ۴ منات. ۵۰ کاپیک. قیمت اعلان در صفحه اول ۳۰ کابیک و در صفحه آخر ۲۵ کاپیک هر نمره این روز نامه از چهار تا هشت صفحه می‌باشد

یرون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (۱۳۴) یک صفحه روزنامه را گراوز کرده و این صفحه از نمره سوم سال سوم آنست و این نمره در تاریخ جمعه ۲۵ محرم ۱۳۲۶ قمری مطابق ۱۵ فورال سنه ۱۹۰۸ میلادی انتشار یافته است.

در شماره ۸ سال سوم روزنامه ادب چاپ طهران صفحات ۶۰ و ۶۱ آن شرحی بدینقسم راجع بروزنامه مذکور نوشته است: « مجموعه ماورای خزر جریده است که در شهر عشق آباد روس بمدیری (فید روف) منتشر می‌شده و دو شماره از آن برای روزنامه ادب فرستاده شده است. این روزنامه در صفحات بزرک با تصاویر زیاد به زبان فارسی، ترکی، روسی هفته سه روز بطبع می‌رسیده و فهرست مندرجات دو شماره آن بقرار ذیل است: امور سیاسی، مراسلات اروپا و رویه و ایران و خیوه و بخا را و افغانستان اخبار و وقایع داخله راجع بصنایع وحرف و اتفاقاتیکه متعلق است ببلاد ماوراء النهر. متمالات ادبیه از نوادر و ظرایف - تلگرافات از طرف و کلای تلگرافخانه. اعلانات. »

از آقای فید روف مدیر روزنامه‌نگار ده تا کنون اطلاعی بدست نیاورده‌ام.

(۹۸۶) محاکمات

روزنامه محاکمات در طهران مدیری (مسجد الاسلام کرمانی) تأسیس و در سال ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است. این روز نامه ارگان وزارت عدلیه و مخصوص درج محاکمات عدلیه بوده و ابتدا هفته یک شماره و پس از مدتی یک روز در میان منتشر می‌شده است. شماره اول روزنامه محاکمات در تاریخ ۱۷ جمادی الاول ۱۳۲۵ قمری انتشار یافته و هر شماره آن در چهار صفحه بقطع ۱۱ و یک چهارم در ۶ و سه چهارم اینچ بوده است. قیمت اشتراک سالیانه آن در طهران ۱۵ قران، در سایر شهر ‌های ایران ۱۸ قران، در ترکیه و مصر دو مجیدی، در روسیه و قفقاز چهار منات و در اروپا ۱۸ فرانک.

روزنامه محاکمات و در آغاز مشروطیت مجد الاسلام کرمانی تأسیس نمود و بعداً روزنامه رسمی وزارت عدلیه شده است. در شماره ۳۸ سال اول روز نامه ندای وطن مورخ شنبه ۱۰ جمادی الاولی ۱۳۲۵ قمری شرحی بعنوان (اخطار و اعلان) راجع بروزنامه محاکمات بدینقسم نوشته است: «هیئت اداره ندای وطن بحمد الله موفق شدند بر ایجاد روزنامه باسم محاکمات و این روزنامه چنانکه اسمش حکایت می‌کند مسلکش فقط ثبت محاکمات عمده است که در وزارت عدلیه اعظم یا وزارت معارف و اوقاف یا محاکمات تجارت با محاکمات خارجه واقع می‌شود که خلاصه اسناد مدعی و مدعی علیه باصورت احکام صادره در مورد آن‌ها را می‌نگارد. از مطالب متفرقه و اخبار داخله و خارجه و اعلانات و مقالات بکلی معذرت دارد. عرایض متظلمین را بوزارت جلیله عدلیه تقدیم می‌نماید مشروط باینکه عارض را اجزاء اداره بشناسند و اطمینان بصحت ترض او داشته باشند..... مجملا روز نامه محاکمات برحسب اجاره مخصوص و امتیار مفوض از اولیاء دولت در اداره ندای وطن طبع و توزیع می‌شود و عجالتاً چون هنوز اسیاب کامل نیست هفته دو نوبت در یک ورق طبع میشود و بعد انشاء الله یومیه خواهد شد و شماره اول آنرا برای مشترکین ندای وطن میفرستم » توضیحات دیگری راجع بروز نامه محاکمات در دنبال مطالب مذکور نوشته که برای اطلاع از آن‌ها باید باصل روزنامه ندای وطن مراجعه شود.

روزنامه محاکمات از انتشار چند ماه گرفتار تعطیل شده و پس از بیست روز تعطیل مجدداً منتشر شده است. در شماره ۹۶ سال اول ندای وطن مورخ ۲۶ رمضان ۱۳۲۵ قمری مرحوم مجد الاسلام مدیر روزنامه می‌نویسد: « روز نامه محاکمات ما بواسطه تعطیل اداره محاکمات عدلیه و نبودن وزیر چندی معطل ماند حالا که جناب مخبر السلطنه بوزارت عدلیه منتخب شدند و شروع بکار کردند روزنامه محاکمات از غره شوال مرتباً طبع و توزیع می‌شود و‌امید است محاکمات مفیده در آن درج شود و عوض تعطیل این بیت رور را خواهم داد» پس از بمباردمان مجلس و تفرقه آزادیخواهان و تعطیل جراید قهراً روزنامه محاکمات نیز تعطیل شده و مجدداً در سال ۱۳۲۷ قمری با بدایره انتشار گذاشته است خبر انتشار مجدد آنرا مرحوم مجد الاسلام در ضمن شماره‌های ۱۰ و ۲۵ سال سوم ندای وطن مورخ ۱۶ رجب و ۴ شعبان ۱۳۲۷ قمری، بدینقم چاپ کرده است: « برای توضیح مطلب دو فقره از محاکمات عدلیه را فعلا بطور خلاصه نگارش می‌دهیم و انشاء الله تا آخر همین ماه جریده یومیه محاکمات را منتشر می‌سازیم. » و « اعلان - روز نامه محاکمات که روزنامه رسمی وزارت جلیله عدلیه است تا یک هفته دیگر دایر می‌شود و چون جمع وخرج آن راجع بعدلیه است مقرر شده که قیمت اشتراک پیشگی گرفته شود لهذا اعلان می‌شود هر کس طالب اشتراک باشد باید قبل از وقت باداره ندای وطن اطلاع بدهد و قیمت یکساله را که مبلغ بیست و پنجهزار در طهران و سه تومان در سایر ولایات است بپردازد و الا فرستاده نخواهد شد. »

همانقسم که در باره مندرجات روزنامه محاکمات یاد‌آور شدیم مطالب این روزنامه، محاکمات واقع در عدلیه بوده و من جمله از محاکمات مندرج در روز نامه (محاکمه و استنطاق گماشته حاج سید علی آقا و خود‌ایشان در اتاق جزاء) است متن این محاکمه در شماره ۸ مورخ یکشنبه نهم ربیع الآخر ۱۳۲۶ قمری روز نامه محاکمات چاپ شده و مقدمه آن بدینقسم شروع می‌گردد: « چند روز قبل اعلانی بدر و دیوار شهر چسبانیدند که حاصل مفهوم آن اعلان که با ژلاتین طبع شده این است: این مجلس را ما طایفه بهائیه دایر کردیم و تمام این اقدامات از طرف ما‌ها بوده و اغتشاشات ولایات هم از ماهاست و تا آزادی مذهب بها ندهند ممکن نیست امور این مملکت منظم شود.... استنطاق سید علی آقا یزدی استنطاق سید علی آقا یزدی. س. میرزا حیدر علی چند سال است نوکر جنابعالی است. جواب. میرزا حیدر علی نام بنده از وقتی که خود را شناختم نوکر نداشته‌ام نه در تبریز و نه در طهران نه در عتبات. »

لازم بتوضیح است که این محاکمه که از سید علی آقا یزدی پدر آقای سید ضیاء الدین طباطبائی سیاستمدار معروف ایران بعمل آمده و در روزنامه محاکمات نقل شده غیر از ماجرای واقعه معروف توپخانه است. در این محاکمه سید علی آقا متهم است که از بهائی‌ها پول گرفته و بقصد تخریب مشروطیت بنام بهائی شب نامه پرانی کرده است.

شرح حال مجد الاسلام در ذیل روزنامه ندای وطن چاپ خواهد شد.

(۹۸۷) محاکمات

روزنامه محاکمات در شهر تبریز بمدیری (میرزا محمود غنی‌زاده سلماسی) تأسیس و در سال ۱۳۲۶ قمری مطابق ۱۹۰۸ میلادی منتشر شده است. (کتاب مطبوعات و شعر فارسی ص ۱۳۵) مرحوم تربیت در فهرست جراید آذربایجان سال تأسیس روزنامه محاکمات را در تبریز ۱۳۲۸ قمری ضبط کرده اینطور می‌نویسد: «محاکمات روزنامه هفتگی منتشر در تبریز با چاپ سربی بمدیریت محمود غنی زاده در ۱۳۲۸. »

محمود غنی‌زاده بغیر از محاکمات روزنامه‌های سهند، فریاد و بو قلمون را نیز تأسیس و منتشر نموده است و ما جداگانه از هر کدام در محل خود گفتگو نموده‌ایم.

(۹۸۹) محاکمات یزد

روزنامه محاکمات یزد در شهر یزد بمدیری (محمد صادق) تأسیس و در سال ۱۳۲۷ قمری منتشر شده است. این روزنامه هفتگی بوده و با چاپ سنگی طبع می‌ شده. روز نامه محاکمات یزد پس از ورود سردار جنگ بختیاری بحکومت یزد بجای روزنامه معرفت انتشار یافته و دو یا سه نمره بیشتر از آن نشر نشده است برون که شرح مذکور را در کتاب تاریخ مطبوعات و شعر فارسی ( ص ۱۳۵ ) نوشته اضافه می‌کند که من نمره دوم آنرا دارم و این نمره در تاریخ ۱۷ ذیقعده ۱۳۲۷ قمری منتشر گردیده هر نمره آن در چهار صفحه بقطع ۱۱ در ۶ و یک چهارم اینچ و با خط تعلیق بهن و روشن می‌باشد. وجه اشترک سالیانه آن در یزد ۱۶ قران در سایر شهر‌های ایران ۲۰ قران در خارج ایران ۲۳ قران.

(۹۹۰) محشر

روزنامه محشر در طهران بمدیری (کاظم‌زاده علوی) تأسیس و در سال ۱۳۰۲ شمسی بطور هفتگی منتشر شده است. روزنامه محشر که بعلت بعضی ناملایمات چندی در محاق تعطیل بود، شماره اول سال چهارم آن بموسی و مدیری (کاظم زاده علوی) در چهار صفحه بقطع بزرک در تاریخ یکشنبه ۲۷ شهر جمادی الثانی ۱۳۴۵ قمری مطابق ۱۱ دیماه ۱۳۰۵ منتشر شده مقاله افتتاحی این شماره بعنوان (قلم و مطبوعات) است. در این شماره در پاورقی صفحه دوم و سوم (تاریخ سید جمال الدین) تألیف پرفسور برون ترجمه و چاپ شده جای اداره روز نامه لاله‌زار تک شماره آن ۸ شاهی است.

محشر روزنامه‌ایست اجتماعی و سیاسی و بطور تفصیل اخبار داخله و خارجه و مجلس در آن درج است. از روزنامه محشر فلا تا شماره ۵۵ سال ۴ مورخ سه شنبه ۹ صفر مطابق ۱۷ مرداد ۱۳۰۶ در دست می‌باشد. در این شماره مقاله مفصلی تحت عنوان (چرا ما روزنامه نمی‌نویسیم) درج شود و خلاصه آن چنین است این چه مملکت و این چه مشروطه‌ایست هر روز دزد‌ها حمله می‌کنند، حزب وجود ندا ر د تا می‌رسد باینکه ما این وضعیات سخت فداکاری نموده‌ایم و امروز اطمینان نداریم مثل ادوار سابق که عهده دار چندین فقره روزنامه بودیم و بی‌پروا حقایق می‌نگاشتیم حالا هم بتوانیم. اینست که ادامه خدمات خود را موقع دیگر می‌گذاریم و در این هنگام هم اگر ملت و جامعه پشتیبان واقعی نامه ملی ما باشند باز حاضریم که کا فی السابق فداکاری‌های خود را ادامه و آنچه خیر و صلاح عمومی است بگوئیم.

با در نظر گرفتن اوضاع آن ایام و شروع حکومت دیکتاتوری پر واضحت که ادامه کار برای آقای کاظم‌زاده علوی مشکل بوده و لذا از کار روزنامه‌نگاری باجبار دست کشیده و بشغل وکالت دادگستری مشغول شده است. روز نامه صدای شرق چاپ مشهد در شماره ۲۰ سال هفتم خود مورخ ۲۱ آبان ۱۳۰۹ شمسی راجع بآقای علوی و شغل وکالت عدلیه او اینطور می‌نویسد: « یاد‌آوری - حضرت آقای علوی مدیر جریده شریفه محشر که یکی از آزادیخواهان حقیقی بشمار ‌می‌روند و از روز نخستین اعلان حکومت مشروطه عهده دار خدمات ملی و مسئول و مؤسس و مدیر چندین جراید مرکز بودهاند اینک هم برای ادامه خدمت‌گزاری نسبت بهم وطنان خود شغل وکالت عدلیه را عهده دار شده‌اند چون کاملاً بعلم حقوق آشنا در تمام مراحل قضائی و کالت قبول می‌نمایند لهذا عموم آقایانی که فرمایشاتی در مرکز داشته باشند رجوع فرمایند. عنوان تلگرافی علوی. »

(۹۹۱) مخزن دانش

مجله مخزن دانش در سال ۱۳۰۱ شمسی در شهر همدان تأسیس و بطور هفتگی منتشر شده است

(۹۹۲) مدائن

در تاریخ هشتم آذر ۱۳۰۴ شمسی امتیاز مجله مداین در اصفهان بیدبری (میرزا عبدالحسین بنان‌زاده) از تصویب شورای عالی معارف گذشته است. گرچه تصویب امتیاز مداین بنام مجله بوده ولی هنگام انتشار باسم روز نامه نشر شده است روزنامه اختر مسعود چاپ اصفهان در شماره ۹ سال هشتم خود مورخ سه شنبه ۲۳ شوال ۱۳۴۵ قمری بعنوان تقریظ درباره انتشار روزنامه مداین اینطور می‌نویسد: «روزنامه مد این در تحت مدیریت آقای ادیب فرهمند از آسمان مطبوعات اصفهان طالع و چشم معارفخواهان را روشن نموده ما موفقیت هم قلم خود را خواهانیم. »

آقای ادیب فرهمند علاوه بر روز نامه مدائن مجله تحفة الادبا و روزنامه گیتی نما را نیز در اصفهان منتشر نموده و ما از این دو مجله و روزنامه بتفصیل در محل خود گفتگو کرده‌ایم.

(۹۹۳) مدرس فارسی

مجله مدرس فارسی در شهر بمبئی هندوستان تأسیس و بدو زبان فارسی و انگلیسی در سال ۱۳۰۰ قمری مطابق ۱۸۸۳ میلادی منتشر شده است. قسمت فارسی مجله با چاپ سنگی و قسمت انگلیسی آن با الفبای کتابی طبع گردید.

مندرجات مجله مدرس فارسی عبارت از دستور زبان فارسی و ادبیات و حکایات فارسی و ضرب المثل و داستان‌های کوچک می‌باشد شماره اول این مجله در تاریخ سه شنبه اول جاری ۱۸۸۳ میلادی طبع و توریع شده و در هر شماره این شعر بعنوان شمار مجله چاپ شده است:

زلاف حمد نعت اولی است بر خاک ادب خفتن

سجودی می‌توان کردن درودی می‌توان گفتن

مجله مدرس فارسی رویهمرفته سه سال در ۳۶ نمره منتشر شده و شماره آخر که شماره سی و ششم باشد در ماه دسامبر ۱۸۸۵ انتشار یافته است. هر نمره آن در ۱۶ صفحه و قیمت اشتراک سالیانه آن برای کسانیکه قبلاً وجه اشتراک را بپردازند ۴ روپیه و برای کسانیکه در پایان سال پرداخت نماینده رو به. ناشر مجله (خان بهادر منشی) و پسرش و نویسنده و مؤسس مجله آقایان (میرزا محمد جعفر ومیرزا محمد صادق خراسانی کنسول ایران در کراچی) بوده‌اند.

در فهرستی برای بعضی از جراید فارسی در سال دوم دوره جدید کاوه ضبط شده در باره این مجله می‌نویسد: « روزنامه مدرس فارسی در بمبئی در ربیع الاول ۱۳۰۰ دائر شد و مدتی دوام کرد. » اشتباه تنظیم‌کننده فهرست در اینست که مدرس فارسی را روزنامه ضبط کرده در صورتیکه مجله ست.

(۹۹۴) مدنیت

روز نامه مدنیت در شهر تبریز بمدیری (اژانس ارامنه ملقب بصدرا) تأسیس و با چاپ سنگی در سال ۱۳۰۱ قمری منتشر شده است. نمره دوم این روزنامه در ۱۲ جمادی الثانی ۱۳۰۱ مطابق ۹‌آوریل ۱۸۸۴ میلادی انتشار یافته. مرحوم تربیت در فهرست جراید آذربایجان درباره روز نامه مدنیت اینطور می‌نویسد:

مدنیت - روزنامه هفتگی منتشر در تبریز با چاپ سنگی بمدیریت صدرا در جمادی الآخر ۱۳۰۱. »

(۹۹۵) مدی

روزنامه هفتگی مدی در طهران بمدیری و نویسندگی (شیخ عبد العلی ملقب بمؤبد) تأسیس و در سال ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است. پس از وقایع بمباردمان مجلس شیخ عبدالعلی موبد طهران را ترک و بجانب کیلان رهسپار شد و از آنجا باسم (میرزا شیخ علی مجتهد) بسن پترز بورک عزیمت نمود. (مطبوعات و شعر فارسی ص ۱۳۷)

(۹۹۶) مذاکرات مجلس

مجله مذاکرات مجلس در طهران بوسیله اداره کار پردازی مجلس شورایملی تأسیس وشماره اول آن در آذر ماه ۱۳۰۵ شمسی منتشر شده است. مجله مذاکرات مجلس طبق قانون هشتم آذرماه ۱۳۰۵ دوره ششم تقنینیه تأسیس و انتشار یافته و مندرجات آن عبارت از مذاکرات نمایندگان مجلس بوده است. این مجله ز ابتدای تأسیس مرتب منتشر شده و از دوره یاردهم مجلس بطور رایگان و مجانی توزیع می‌شده است. طبع و نشر این مجله ضمن کار‌های اداری مجلس شورایملی منظور و یک مجله دولتی است. مدتی ناشر مجله آقای‌امیر جاهد مدیر محترم سالنامه پارس و چندی هم آقای هاشمی نماینده کرمان و مدیر روزنامه بیداری بوده‌اند.

(۹۹۷) مرآت

روزنامه مرآت در شهر طهران بمدیر مسئولی (مرآت الذاکرین) تأسیس و در سال ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است. شماره سوم سال اول آن در دو صفحه بقطع بزرگ در مطبعه سربی (قناعت طهران) چاپ و در تاریخ چهار شنبه ۱۴ برج قوس ۱۳۰۱ شمسی مطابق ۱۶ ربیع الثانی ۱۳۴۱ قمری منتشر شده است. سر مقاله این شماره بدینقسم شروع می‌گردد عادت ما این است. چنانچه مشاهده می‌کنید نویسندگان و ناطقین در حرف زدن و مقاله نوشتن سعی دارند که افکار خود را طرفدار ضفا و فقرا و دهاقین معرفی نمایند بلکه آرزو و آمال بعضی از آن‌ها... » پس از این مقاله (اخبار هفتگی) و بعد اخبار مجلس چاپ شده است.

در شماره پنجم تحت عنوان (استغائه و ناله مظلومانه ملت به پیشگاه اعلیحضرت همایونی) تمام صفحه اول زشتی‌ها و خرابکاری‌های قوام السلطنه را خطاب بشاه شرح داده و این مطالب سرمقاله شماره پنجم را تشکیل می‌دهد.

طرز انتشار روزنامه مرآت هفتگی بوده ولی در عنوان روزنامه وعده داده است (عما قریب یومیه خواهد شد). محل اداره خیابان لاله‌زار - کوچه معین التجار بوشهری، بهای روزنامه ماهیانه. داخله دو قران بعلاوه اجرت پست، خارجه سه قران بعلاوه اجرت پست. تک نمره سه شاهی. از روزنامه مرآت فعلا تا شماره ۸ سال اول مورخ شنبه ۷ رجب ۱۳۴۱ قمری مطابق ۵ حوت ۱۳۰۱ در دست است. سر مقاله این شماره (کودتای سوم حوت یا یک روز تاریخی) است.

(۹۹۸) مرآت السفر و مشکوة الحضر

روزنامه مرات السفر که پس از چند شماره لفظ (مشکوة الحضر) نیز بعنوان آن اضافه شده از ربیع الاول سال ۱۲۸۸ قمری در سفر ناصرالدین شاه بما رندران از طرف (محمد حسنخان اعتماد السلطنه) در عرض راه و منازل نشر می‌شده و جمعاً ۱۳ شماره از آن منتشر گردیده است.

روزنامه مرات السفر روزنامه‌ایست مشتمل بر وقایع اسفار ناصرالدین شاه و شکار‌های او در سفر مازندران و احوال و مقالات او که بدستیاری محمد حسنخان اعتماد السلطنه در عرض راه نوشته شده و چون وسائل طبع همه وقت در اسفار ناصر الدین همراه بوده در عرض راه طبع و توزیع می‌شده است.

محمد حسنخان وزیر انطباعات روزنامه ایران را نیز در زمان ناصرالدین شاه منتشر نموده و در نمره ۱۶ سال اول آن مورخ بتاریخ چهارشنبه یازدهم ربیع الاول قوی تیل ۱۲۸۸ قمری تحت عنوان اعلان راجع بروزنامه (مرات السفر) شرحی نوشته که ما در جلد اول کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران ذیل روزنامه (اردوی همایون) آنرا نقل کرده‌ایم. قسمتی از سفرنامه مازندران ناصرالدین شاه که بقلم خودش نوشته شده یعنی همین روزنامه مرات السفر در شماره‌های سنوات ۱۲۸۸ و ۱۲۸۹ روزنامه ایران چاپ شده است.

روزنامه مرات السفر ومشکوة الحضر تاسال ۱۳۰۰ قمری باین نام منتشر گردیده و از آن پس بنام (اردوی همایون) انتشار یافته است. برای اطلاع از روزنامه اردوی همایون بجلد اول کتاب مراجعه شود (صفحه ۱۱۲)

(۹۹۹) مرآت المله

روزنامه مرات المله در شهر رشت در سال ۱۳۰۱ شمسی بطور هفتگی تأسیس و منتشر شده است

(۱۰۰۰) مرآت جنوب

روزنامه مرات جنوب در شهر کرمان بمدیری ومؤسسی (سید نصر الله مؤید الاشراف) تأسیس و در سال ۱۳۲۹ قمری منتشر شده است. طرز انتشار این روز نامه هفتگی بوده و شماره اول آن در چهار صفحه بقطع ۶ و یک دوم در ۱۱ و یک دوم اینچ طبع طبع و در تاریخ سوم محرم ۱۳۲۹ قمری انتشار یافته است. این روزنامه با چاپ سنگی و خط نسخ طبع گردیده وجه اشتراک سالیانه آن در کرمان ۲۰ قرآن. برون در کتاب تاریخ مطبوعات (صفحه ۱۳۸) می‌نویسد در صفحه یک شماره اول تصویر (میرزا حسین خان سردار نصرت) چاپ شده است.

روز نامه مرات جنوب بیش از یکسال منتشر نشده و با محکومیت و زندانی شدن مدیران مؤید الاشراف روزنامه تعطیل شده است. شرح محکومیت مدیر مرات جنوب را در شماره ۱۷ سال اول روزنا مه دهقان چاپ کرمان مورخ ۲۱ شهر صفر ۱۳۳۰ قمری تحت عنوان (محکومیت) بدینقسم نوشته است: «جناب آقای سید نصر الله موید الاشراف مدیر مرات جنوب بواسطه درج بعضی لوایح و مقالات مغرضانه ورسم تصویر‌ها و کاریکاتور‌های غیر منصفانه در روز نامه خود همواره موجب توهین نسبت بمحترمین و ادارات دولتی و مدارس می‌شدند. چون حال‌ایشان معلوم بود اغلب اهمیتی بنگارشات ایشان داده نمی‌شد تا اینکه در یکی از نمرات روزنامه نسبت بآقای شوکت الوزاره رئیس پست خانه توهین وارد آورده و نسبت‌های خلاف واقع بایشان داد. جناب‌ایشان متحمل این بی‌احترامی نشده و بمحض ورود ایالت جلیله حضور‌ایشان متظلم شدند. حضرت اقدس والا رجوع بعدلیه نمودند مؤید الاشراف در عدلیه متعهد شد تا ده روز دیگر از عهده اثبات آنچه نوشه برآید و چون در این مدت از عهده برنیامد لذا از طرف عدلیه محکوم بدادن سیصد تومان مجانی و حبس یکساله و توقیف روزنامه شده وفعلا محبوس است. » مدیر روزنامه دهقان پس از شرح مذکور می‌نویسد چون حال فقر و پریشانی مؤید الاشراف معلوم است و همه می‌دانند که این روزنامه در واقع روزی نامه یکنفر هم وطن ماست از رؤسای عدلیه درخواست تجدید نظر وتخفیف مجازات مشار الیه را خواستگاریم.

(۱۰۰۱) مربی

مجله مربی در طهران بمدیری و صاحب امتیازی (میرزا علی اکبر خان سلیمی) تأسیس و در سال ۱۳۰۶ شمسی منتشر شده است. طرز انتشار این مجله هفتگی بوده است.

آقای علی اکبر سلیمی علاوه بر انتشار مجله مربی بنشر مجموعه مفید دیگری بنام گل‌های رنگارنگ در طهران اقدام نموده که ذیلا شرح مختصری در باره آن مجموعه می‌نگاریم. علت آنکه در حرف گاف کتاب از مجموعه گل‌های رنگارنگ اسمی بمیان نیاورده چنین است که گل‌های رنگارنگ مجله نبوده و بلکه از طرف ناشر بنام مجموعه منتشر شده است.

مجموعه گل‌های رنگارنگ که آقای (علی اکبر سلیمی) صاحب موسه مربی، ناشر آن بوده در طهران بطور ماهانه منتشر شده و جلد اول آن در دیماه ۱۳۱۲ شمسی در ۲۴۰ صفحه: طع کوچک خشتی در مطبعه سربی (مهر) طبع و توریع شده بهای هر جلد در همه جا ۵ ریال و ۶ شماره آن ۲۰ ریال و ۲ شماره (برای کسانی که وجه آنرا قبلاً بپردازند) ۵۰ ریال است. شماره اول گل‌های رنگارنگ در سه هزار نسخه طبع گردیده است. برای اطلاع از مندرجات این مجموعه عین مقدمه زیرا که بقلم ناشر آن آقای علی اکبر سلیمی نوشته شده در اینجا نقل می‌نمائیم: بخوانندگان عزیز افتخار دارم که نخستین شماره این مجموعه نوظهور را که حاوی داستان‌ها کوچک و شیرین، ورق و افکار پراکنده، منتخب ادبیات منشور و منظوم از شعراء ایرانی و خارجی، انواع بازی‌های عمومی و ملی، عجایب آداب و اخلاق ملل، چیز‌های تازه و شنیدنی، افسانه‌های ملی، شرح حال رجال و خدام بشر اشعار محلی و خلاصه مندرجات شیرین و جذاب و سودمندی که موجب سر گرمی و تفریح خوانندگان و روشن ساختن افکار آنانست بدوستاران کتاب تقدیم می‌دارم. ع. سلیمی. »

مندرجات مجموعه گل‌های رنگارنگ عبارت از موضوع‌های مختلفی است که اغلب آن‌ها بقلم نویسندگان مشهور ترجمه و تدوین شده و بصورت قطعات کوچک از نظم و نثر در آمده است. در هر شماره فهرست مندرجات در صفحات اول مجموعه با ذکر نویسنده و یا مترجم طبع شده و برای اطلاع بیشتری فهرست شماره اول مجموعه را ذیلا نقل می‌نمائیم:

مقدمه. بخوانندگان عزیز. ع. سلیمی. توحید (نظامی). گل‌های رنگارنگ (ابوالقاسم پاینده). شرط‌بندی (آنطون چکوف). زینت (موپاسان). مه زن زیبا (م. فرمون). علی دشتی درس و کتاب. آنا طول فرانس (محمد سعیدی). آداب و رسوم (بهمن کرمانی). کلیا. (ولتر). جوانی. هوگو (نصراله فلسفی). زن در نظر ملل. گوشه انزوا (فرج اله بهرامی) زیبائی. بمعشوقه خود. لامارتین. فلسفی. کولی‌ها (پوشکین). رضا شهزاد. ارسطو (با تصویر او). دستگیری کنید. هوگو فلسفی. ویولون (ضیاء هشترودی) مهتاب و شهاب (سرمد) پادشاه گل کوکب. دخترک بدبخت. پیر لویس. مرگ مادر، (علی دشتی) دنیا در نظر سعدی. هلال ماه. (نصراله فلسفی) تمدن بشر (اناتول فرانس). محمد سعیدی. بیچاره سزارین. سرود اطفال (تصویر) اذان مغرب (سعید نفیسی) آراء بزرگان دین در نظر خیام. نومیدی میرزاده عشی ولامارتین. سید جمال اسد آبادی با تصویر او. ‌امید (شیلر) رضا کلانتری جهنم چین آلبالو و گیلاس (امیر قلی‌امینی) آدمکش (ملک الشعرا بهار) گمنام. تعریف کلمات. (عبید زاکانی). عروسی در ایران (ع. س) سرود آبشار (محمد جناب راده). عروس دیوانه (غفار سیاهپوش) بخشش (فرانسوا کوپیه). کمدی پهلوان کچل چین (انصاری). تصویر بازیکنان. نیکی (سعدی) فرادا (یحی ریحان). خزان. (لامارتین. فلسفی) چند نصیحت بخانم‌ها باهارون ولات (مکرم اصفهانی) سه بازی علمی غلامحسین مصاحب). ‌ای آرز و (اسدا له طاهری). غنچه معصوم (ابوالقاسم پاینده) هفت (دکتر افشار) قیمت خنده. یک صفحه خونین از تاریخ. اندرز (امیرقلی‌امینی). بوسه (محمود عرفان). رویا. تاریکی. (پور رضا) سلاطین پهلوان. آیا می‌دانید؟ هدف عشق. انا کرتون (محمد علی گلشائیان). از گوشه و کنار. اندوهناک نشوید (صادق نشات) چند شوخی گل‌های شقایق. (عبداله وزیری) عشق (ناتول فرانس) محمد سعیدی. سخن اهل دل (حافظ).

هما تقسم که ملاحظه می‌فرمائید بواسطه تنوع مطالب رویهمرفته گل‌های رنگا رنگ مجموعه مفید و تازه‌ایست که آقای سلیمی آنرا ابتکار نموده است. جلد دوم گل‌های رنگارنگ در بهمن ماه ۱۳۱۲ در ۳۰۰ صفحه خشتی طبع و توزیع شده و نوع مندرجات آن مانند جلد اول است بجز اینکه در این جلد رؤس اخبار مهمه ووقایع یک ماهه ایران و سایر ممالک نیز درج شده است.

جلد سوم گل‌های رنگارنگ در اسفندماه ۱۳۱۲ در ۲۱۶ صفحه بقطع کوچک خشتی و جلد چهارم مجموعه در فروردین ماه ۱۳۱۲ در ۲۰۲ صفحه اصلی و چند صفحه رنگی برای آگهی‌ها همان سبک و روش مجموعه‌های سابق طبع و منتشر شده است.

آقای علی اکبر سلیمی علاوه بر نشر مجله مربی و مجموعه گل‌های رنگارنگ و شرکت در تأسیس مرکز اطلاعات مؤسسه بنام (مؤسسه مربی) تأسیس نموده که کتاب ‌های زیر را بنام آن موسه منتشر نموده است: ۱- دیوان عشقی ۲- سه یار دبستانی ۳- رهبر جوانان ۴- دسته گل ادبی ۵- تاریخ نهضت ایران -۶ اسناد محرمانه سیاسی - ۷- در تلاش معاش ۸- نه سال در امریکا ۹- منهم گریه کردم ۱۰- عشق و ادب ۱۱- کلیات مصور عشقی که بمناسبت (بیستمین سال شهادت میرزاده عشقی) آنرا با مقدمه مفصلی در شرح حال عشقی انتشار داده است.

آقای میرزا علی اکبر خان سلیمی از نویسندگان با ذوق و از خادمین بمطبوعات و مدتی مدیر داخلی روزنامه شفق سرخ را عهده دار بوده است. تنظیم و چاپ کلیات مصور عشقی بهترین گواه برای ذوق و سلیقه مشار الیه است.

(۱۰۰۲) مرد آزاد

روزنامه مرد آزاد در طهران بمدیری و صاحب امتیازی داور نماینده دارالشورای ملی ) تأسیس و شماره اول روز یکشنبه ۸ برج دلو ۱۳۰۱ شمسی مطابق ۱۰ جمادی الثانی ۱۳۴۱ قمری و ۲۸ ژانویه ۱۹۲۳ میلادی منتشر شده است محل اداره مرد آزاد: طهران خیابان علاء الدوله وجه اشتراک آن: داخله

سالیانه ۱۰۰ قرآن ششماهه ۵۵ قران خارجه بعلاوه اجرت پست قیمت تک شماره تا یک ماه ۴ شاهی. اعلانات صفحه اول سطری ۲ قرآن و دوم و سوم ۲ قرآن و چهارم ۱ قران - طرز انتشار روزنامه از همان ابتدا یومیه بوده و با قطع بزرگ در چهار صفحه در (مطبعه بوسفور) طبع و توزیع گردیده. در عنوان روزنامه بالای اسم روز نامه (مرد آزاد) این عبارت (اول اصلاح اقتصادی) درج است.

مرد آزاد دارای سرمقاله‌های تند و آتشین و در اغلب مسائل باوزرا و وکلای مجلس مخالف و دارای عقائد و نظریات سیاسی است سرمقاله‌های روزنامه در ستون اول شروع و بعنوان (یادداشت یومیه) نوشته شده در سر مقاله شماره اول که تنظیم آن مصادف با تغییر کابینه و دولت در صدد تأسیس کابینه جدیدی بوده که در آن آقای مستوفی الممالک نامزد ریاست وزراءه بوده است. داور با ریاست وزراتی مستوفی الممالک بشدت مخالفت نموده و معتقد است باید یکنفر جوان مأمور تشکیل کابینه گردد نه کسانیکه در عهد استبداد باشال وقبا برای سلام حاضر می‌شده‌اند. از همان شماره اول رمان (ارسن لوین) تألیف موریس لبلان ترجمه (نصر الله فلسفی) بعنوان پاورقی در روز نامه درج شده است.

بغیر از سرمقاله بقیه مندرجات روزنامه عبارت است از مقالات مختلف ومذاکرات مجلس شورایملی واخبار داخله و خلاصه از اخبار خارجه و خلاصه روزنامه مرد آزاد در آن ایام نظیر روزنامه اطلاعات و ایران بوده است.

میرزا علی اکبر خان داور- آقای داور مدیر روزنامه مرد آزاد آغاز فعالیت سیاسی خود را از نمایندگی دوره چهارم مجلس شورایملی شروع نمود و در این دوره مجلس از خوار و ورامین انتخاب گردید و در جلسه سه شنبه ۱۰ میزان ۱۳۰۱ شمسی اعتبار نامه او در مجلس بوسیله شیخ العراقین‌زاده بمجلس تقدیم شد و با کثریت آراء تصویب گردید. مرحوم داور از آن پس در جریان امور سیاسی کشور وارد شد و در سلطنت قاجاریه بسلسله پهلوی سهم بسزائی داشت. وی مدتی وزارت عدلیه را عهده دار بود و در این وزارت خانه تغییرات مهمی داد و قضات تازه را سرکار‌آور آخرین شغل دولتی او وزارت دارائی بود و موقعیکه این سمت را داشت خود را انتحار نمود و بزندگی خود خاتمه داد.

(۱۰۰۳) مردان کار

روزنامه مردان کار در طهران بصاحب امتیازی و مسئولی(لطفعلی‌امیر ابراهیمی) و مدیری (سید محسن مجتبوی مرد کار) تأسیس و در سال ۱۳۰۳ شمسی منتشر شده است. شماره اول روزنامه مردان کار روی دو ورق بزرک با چاپ سربی طبع و در تاریخ دو شنبه اول برج تور ۱۳۰۳ مطابق ۱۶ رمضان ۱۳۴۲ قمری انتشار یافته.

در عنوان روزنامه این عبارات و جملات درج است: «قال ص انا بعثت لا تمم مکارم الاخلاق. » و «ان الدین عند الله الاسلام» و (یکی برای همه - همه برای یکی). مقاله افتتاحی روزنامه بدینقم شروع می‌گردد:

«بسم الله الرحمن الرحیم بیان مقصود و مرام ما. مقتضیات زمان و پیچیدگی اوضاع بر ما الزام نمود که ما هم در نوبه خود قدم بعرصه پر خطر هدایت افکار عموم گذاریم... » بقیه مندرجات شماره اول عبارت است از اخبار داخله و خارجه و در صفحه دوم پاورقی روزنامه بعنوان (سفید پوشان) چاپ شده است. شماره سوم مردان کار در تاریخ ۲۱ تور ۱۳۰۳ شمسی طبع و توزیع گردیده است. این روز نامه بعنوان (ناشر گروه مردان کار) معرفی شده است.

(۱۰۰۴) مرد کار

روز نامه مرد کار در تهران بمدیری و صاحب امتیازی (لسان) تأسیس و در سال ۱۳۰۲ منتشر شده است. شماره اول این روزنامه با چاپ سنگی در چهار صفحه بقطع کوچک در مطبعه (عبدالرحیم) طبع و در تاریخ یوم جمعه ۲۶ رجب ۱۳۴۲ قمری مطابق ۱۰ حوت ۱۳۰۲ شمسی انتشار رفته است. محل اداره: گذر مستوفی، وجه اشتراک آن طهران سالیانه ۵۰ قران. شش ماهه ۳۰ قران. ولایات بترتیب ۶۰ قران و ۳۵ قران. تک نمره شاهی.

در عنوان روز نامه مرد کار اینطور معرفی شده: «این جریده فقط طرفدار آزادی مطابق قوانین اسلامی» است. مقاله افتتاحی روزنامه تحت عنوان (نزاع بین مشروطه و جمهوری و کشف حقیقت) نوشته و بدینقم شروع می‌شود: «بزرگان از عقلا و سیاسیون عالم اقسام دولت را به قسم شمردهاند اول دولت مستبده.... » تمام مطالب شماره اول دنباله. همین مقاله و راجع بنزاع جمهوری و مشروطه است.

(۱۰۰۵) مریخ

یکی از روزنامه‌های زمان ناصرالدین شاهروز نامه مریخ است. نمره اول این رورنامه در چهار صفحه بقطع خشتی با طبع سنگی در دار الطباعه خاصه در ارش همایون و بخط نستعلیق ریز خوب چاپ و در تاریخ روز دوشنبه پنجم شهر محرم الحرام سنه ۱۲۹۶ هجری مطابق ۳۰ دسامبر ماه فرانسه ۱۸۷۸ مسیحی منتشر شده است.

ادای قیمت سالیانه روز نامه ۹ هزار دینار و در سه قسط بوده و قیمت اعلان سطری پنجشاهی است. اسم روزنامه (مریخ) با خط درشت در عنوان روزنامه چاپ شده و در دو طرف آن خصوصیات روز نامه درج است. منظور از تأسیس روزنامه مریخ درج وقایع و تواریخ نظامی و همچنین ضبط برخی مطالب علمی و اموریکه انتشار آن‌ها برای اطلاع ایرانیان لازم است بوده چنانچه در شماره اول در زیر عنوان روزنامه مریخ بدینقسم معرفی شده: « این روزنامه مریخ حاوی وقایع رسمیه نظامی ع ا کر دولت علیه ایران و ترجمه تلگراف‌های رسمیه دول و جامع بعضی فصول مرتبطه بانتشار علوم متداوله در فرنگستان و غیره و برخی مطالب که راجع بمد نیست و حقوق انسانیت است می‌باشد و در ذیل تاریخ قیاصره رومیة الکبری که تا کنون بزبان فارسی ترجمه نشده و در خاتمه جنگ آخر که ما بین دولتین روس و عثمانی رو داده مسطور است. »

قطع نظر از مقالات متفرقه که اشخاص بعنوان روزنامه فرستاده و در روزنامه بنام آن‌ها درج شده، بقیه مندرجات مریخ عبارت از اخبار رسمی نظامی است و معلوم میشود روزنامه برای همین منظور تأسیس گردیده است. برای اینکه بعلت تأسیس و نشر روزنامه پی ببرم مقدمه که در شماره اول درج شده نقل می‌نمائیم:

مدتی این مثنوی تاخیر شد مهلتی با بست تا خون شیر شد

روزنامه نظامی که مرات اطوار و حالات و حاکی مراتب ترقیات کلیه اهالی نظام

ظفر انتظام است و افراد قشون نصرت نمون از صاحب منصب و تا بین در هر رتبه و درجه که باشند از تعلیمات و مطالب آن می‌توانند بهره‌مندی حاصل نمایند چندگاهی وجدان مانع و مقدان مقتضی باعث ترک و انتشار آن آمد این اوقات که بطور اهمیت ترتیب و تکمیل دوایر دولتی بتوجهات مخصوصه بندگان اعلیحضرت قویشوکت شاهنشاهی خلد الله ملکه وسلطانه مزیت اختصاص دارد اداره جلیله نظام که دائماً بوضعی خاص مورد توجه ملوکانه بوده و هست لوای اعتلا بر افراشته و همت بر انتظام و و انتساق و جزئی و کلی امور گماشته بروز و اظهار این معنی را رو نامی نظامی مجدداً برقرار وموجب اشتهار و انتشار اخبار اهالی نظام و مؤلفات و نوشته جات مفیده حاوی مطالب جنگی و لشکر کشی و تشکیل اردو‌ها از روی علم و طرح و نقشه دانشمندان فن و نکات و بیانات دیگر و ذکر دریافت مناصب عالیه چاکران محترم و جان نثاران معظم استان معدلت بنیان همایون و شرح خدمات و زحمات و رنج اغتراب و اسفار ایشان بهر دیار می‌گردد. »

هما نقسم در مقاله مذکور یادآور شده بیشتر مندرجات روزنامه مریخ همان اخبار رسمی نظامی است و بغیر از مقالات متفرقه که بقلم نویسندگان در روزنامه درج شده و کمی مخابرات خارجه بقیه عبارت از اخبار رسمی نظامی است. در شماره اول پس از مقاله افتتاحی، حساب خزانه نظام و در پاورقی آن ترجمه تاریخ (قیاصرة رومیة الکبری) درج گردیده است. ترجمه مذکور اینطور آغاز می‌شود: «صیت فیاصرة رومیة الکبری که شرق و غرب.... » اخبار رسمی نظامی مندرج در روزنامه مطابق صورت رسمی متصدیان نظام بوده که برای درج در روز نامه می‌فرستاده‌اند.

چنانچه مثلاً در نمره ۱۳ می‌نویسد: اخبار رسمی نظامی مطابق صورتیکه اللهیار خان آجودانباشی کل نظام و غیر نظام داده است.

روزنامه مریخ در مطبعه سنگی بخط نستعلیق خوب و ریز طبع شده و هر صفحه آن دارای دوستون و در انتهای صفحه چهارم این جمله: «رئیس کل دار الطباعه و دارالترجمه ممالک محروسه ایران صنیع الدوله محمد حسن» و یاکلمه (محمد حسن) درج است. و نیز در هر شماره فهرست مندرجات روزنامه در زیر عنوان آن چاپ شده فهرست مندرجات نمره سوم که در تاریخ دوشنبه ۱۷ صفر المظفر ۱۲۹۶ بارس تیل انتشار یافته بدین قرار است: «اخبار رسمی. (شرف) مختصری از تفصیل جشن میلاد شرأفت بنیاد همایون و تغزل میرزا محمد حسین ادیب. رقعه جناب حکیم الهی. جنگ روس و عثمانی - تلگراف‌های خارجه. تاریخ قیاصره. از روزنامه مریخ جمعاً ۱۸ نمره که نمره آخر آن مورخ بتاریخ ۴ شنبه ۱۶ جمادی الثانی ۱۲۹۷ هجری لوی لیل میباشد منتشر شده است.

(۱۰۰۶) مریخ

روز نامه مریخ در سال ۱۳۰۳ شمسی در شهر مشهد بطور هفتگی تأسیس و منتشر شده است.

(۱۰۰۷) مژده

در تاریخ ۷ دی ۱۳۰۴ شمسی شورایعالی فرهنگ امتیاز مجله مژده را در شهر شیراز بمدیری (میرزا محمد جواد خان مدیر جریده عصر آزادی) تصویب نموده. و این مجله ظاهراً هیچگاه منتشر نشده است. ‌ای اطلاع از شرح حال مدیر عصر آزادی بحرف عین کتاب ذیل روزنامه عصر آزادی مراجعه شود

(۱۰۰۸) ماژه در طهران

روزنامه ماژه دو طهران (پیامبر طهران) در شهر طهران بمدیری (فرانسوا ملک کرم) بزبان فرانسه تأسیس و در سال ۱۳۰۴ شمسی منتشر شده است. اولین شماره این روزنامه در شهریور سال مذکور انتشار یافته و روزنامه ایران مورخ ۱۱ شهریور ۱۳۰۴ شمسی درباره آن می‌نویسد: « مساژه دو طهران - در تحت عنوان فوق اولین شماره روزنامه بزبان فرانسه با داره ما رسید روزنامه مذکور بمدیریت مسیو فرانسوا ملک کرم هفته پنج شماره بزمان فرانسه منتشر می‌شود. روزنامه مذکور دارای تمام اطلاعات خارجی و اطلاعات داخلی و بعلاوه دارای مقالات مهمه‌ایست برای اشخاصی که بزبان فرانسه آشنا هستند بهترین روزنامه‌ایست که برای اولین دفعه در طهران منتشر شده است. » آنچه روزنامه ایران درباره مساژه دو طهران نوشته درست و بجاست بغیر از آنکه این روزنامه اولین روزنامه زبان فرانسه در ایران است زیرا که هما نقسم که در حرف لام کتاب یادآور شده‌ایم روزنامه لاپاتری قبل از این روزنامه بزبان فرانسه نشر شده است.

طرز انتشار مساژه دو طهران یومیه بوده و در چاپخانه (ملک کرم) بطور یومیه طبع و منتشر می‌شده. قیمت تکشماره آن ۳۰ دینار و سالیانه ۱۲۰ ریال است روزنامه مذکور تا سال ۱۳۱۵ شمسی مرتب نشر شده و هر نوبت ۱۳۰۰ نسخه از آن طبع گردیده و عده اعضاء آن چهار نفر بوده است.

(۱۰۰۹) مساوات

روزنامه مساوات در شهر طهران تأسیس و بمدیری (سید محمد رضا مساوات) سال ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است. روزنامه مساوات یکی از روزنامه هائیست در که در موقع انقلاب مشروطیت تأسیس شده و برون در کتاب تاریخ ادبیات خود آن را جزء چهار جریده مهم دوره انقلاب شمرده است شماره اول مساوات در تاریخ یکشنبه ۵ شهر رمضان المبارک ۱۳۲۰ قمری مطابق ۲۶ مهر ماه جلالی ۸۲۹ و ۱۳ اکتبر ۱۹۰۷ میلادی انتشار یافته. این شماره در هشت صفحه بقطع متوسط وزیری و باندازه قطع روزنامه صور اسرافیل می‌باشد و در مطبعه سربی (حقوق) طبع گردیده است.

روزنامه مساوات از حیث شهرت و اهمیت بیای روزنامه صور اسرافیل نمی‌رد ولی از جهت اشتمال آن بر مقالات سیاسی و پیشنهاد‌های مفید کم از روزنامه مذکور نیست. سرلوحه روزنامه عبارت از دو فرشته بالداریست که در دست‌های خود صفحه ایرا که در آن کلمه (مساوات) بخط نستعلیق و در بالای آن آیه (ماتری فی خلق الرحمن من تفاوت) چاپ شده. علاوه بر این قیمت اشتراک وتاریخ انتشار وکلمات (حریت). (عدالت) و (اخوت) در سرلوحه روزنامه طبع گردیده است.

طرز انتشار مساوات هفتگی بوده و وجه اشتراک آن بدینقرار است و سالیانه در طهران ۱۲ قرآن و در سایر شهر‌ها ۱۷ قرآن و در خارجه ۱۰ فرانک. تک نمره در طهران یک عباسی و در سایر بلاد ایران، پنج شاهی است عنوان مراسلات، اداره مساوات واز شماره دهم بآنطرف طهران. مدرسه اصفب بعنوان محل اداره روزنامه معرفی شده است. از شماره ششم مورخ یکشنبه ۱۷ شهر شوال المکرم ۱۲۳۰ قمری نام (سید عبد الرحیم خلخالی) پهلوی اسم مدیر روزنامه (سید محمد رضا شیرازی) درج شده ولی سمت نامبرده در روزنامه معین نشده است تعداد صفحات روزنامه بیشتر ۸ صفحه و گاهی بده صفحه نیز رسیده است. و نیز روزنامه در مطابع مختلف طبع گردیده چنانچه شماره اول آن در مطبعه (حقوق) واز شماره دوم بعد در مطبعه (شرقی که بمدیری شیخ الملک در طهران تأسیس شده) چاپ شده است مقاله افتتاحی مساوات که خوانندگان را بعلت تأسیس ومرام و مسلک روزنامه آشنا می‌سازد بدین قرار است:

«من مدت‌ها در کتب و رسائل و اوراق منتشره خوانده‌ام که یکی از بهترین وسائل برای ترقی ملت و صلاح و فلاح مملکت و آبادی کشور جرائد است و یگانه واسطه نجات و وسیله تمدن و ترقی همان روزنامه و رسائل موقته است و این قدر از فواید و محسنات روزنامه و مزایا و منافع جراید در خود روزنامه‌ها دید که گمان می‌کردم آدم باید هر چه از هر جا بهر زحمت بدست بیارد بروزنامه بدهد و اگر روزی چیزی بگیرش نیامد باید جل ویلاس خانه را زحمت داده گرو گذاشته یا فروخته وجه آنرا در جیب گذارده فوراً بچه‌های روزنامه فروشی را صدا نماید و همه را خدمت ایشان بندگی کرده اوراق رنگین و گوناگون از بزرک و کوچک باسامی مختلفه گرفته روانه منزل گردد گاهی در خود جرائد مدائحی برای روزنامه می‌دیدیم که شبیه بمدحیه‌هایی بود که شعرا بسلاطین قدیم ومتمولین می‌اختند و اغلب دو صفحه مثل اشعار مقفی بعنوان روزنامه است که.... روزنامه است تا آخر وصد مرتبه تکرار این جمله در تعریف صنعت و ترویج حرفت خودشان می‌نوشتند ولی برای اینکه بفهمیم که آیا این فواید واقعاً در این اوراق هست یا نه باید نتیجه که از این وسائل تاکنون بمردم عاید شده نظر انداخت چون ملاحظه این نکته را می‌کنیم می‌بینیم که این فوائد منتظره بملت ایران از جراید خودشان حاصل نگشته و با وجود و فورنبی جراید در ایران و افراط میل مردم و صرف وقت‌ایشان در اینراه نسبت بثروت و تمدن وتعمیم معارف در ایران و حتی تفوق ایران در این شعبه برسایر ملل بنسبت سایر احوال مدنیه و اوضاع اجتماعیه خود دیگران باز صد یک از آن منافع مذکوره مترقبه بایران عاید نگشته... »

سبک نگارش روزنامه مساوات خیلی آزاد و بی‌تکلف است و مدیر آن در تمام مسائل سیاسی با قلمی بی‌پروا مقاصد و مطالب خود را بیان نموده و مخصوصاً از مداهنه و تعلق کوئی که شیوه بعضی از جراید آن ایام بوده یکای برکنار است. در هر شهر ویاقصبه که متظلمین از جور و کام استبداد تنگ آمده و عریضه و شکایتی نوشته مدیر مساوات آنرا بدون پروا و واهمه چاپ نموده است و بعلت پیش گرفتن همین سبک و روش بوده که پس از وضع قانون مطبوعات از طرف مجلس شورایملی در تاریخ شنبه • محرم الحرام ۱۳۲۹ قمری که تا اندازه مطبوعات را محدود ومقید می‌سازد، در شماره ۱۹ سال اول مورخ یکشنبه سوم ربیع الاول ۱۳۲۶ قمری بعنوان اعتراض بقانون جدید مطبوعات، سبک روزنامه را عوض نموده و بعکس نمرات سابق که تمام مندرجات آن‌ها را مخصوص ذکر افعال و اعمال قبیحه حکام ظلم وجور گردانیده است. مطالب این نمره را بموضوعات علمی وادبی اختصاص داده و عذر آنرا تحت عنوان (اخطار) بدینقسم شرح داده است، د اخطار. یقین داریم که همه خوانندگان از تغییر مسلک مساوات وسیاق تحریر آن واله و متفکر شده‌اند ولی اگر علت این حسن اسلوب را بدانند حتماً تعجب نکرده بلکه مساوات را از این اطاعت قانون و اتخاذ ملک عاقلانه و صلح جویانه تحسین هم خواهند نمود چه ظهور باهر النور (قانون نامه مبارکه مطبوعات علی مفتی‌ها الاف التحیات) بیش از آنچه در این نمره مبارکه و غیر از آنرا اجازه نمی‌دهد و باید بعد از این هر چه زودتر همه جراید فرائد فارس و و روز نامجات مبار که این روزنامه و روزنامه مبار که ایران پیروی نموده اطاعتشان را بقانون مقدس جناب مستطاب ملاذ الانام آقای (آقاسید مهدی) وکیل واژه ناخوانا کرور ملت ایران اظهار کنند. »

سر لوحه این شماره یعنی شماره ۱۹ که مصادف با تصویب قانون مطبوعات است و بنظر ارباب جراید این قانون با آزادی قلم منافات دارد، برنک قرمز ملون شده و علاوه در این شماره کاریکاتور (عید ظهور قانون مطبوعات) ترسیم گردیده و در کاریکاتور مذکور صفحه‌ای که عبارت (عید ظهور قانون مطبوعات) روی آن با خط طلایی نوشته شده بدست دو فرشته قرار گرفته و این دو فرشته نیز بارنگ قرمز رنگ‌آمیزی شده‌اند خلاصه اینکه مدیر مساوات با این عناوین میخواهد تأثیر قانون جدید مطبوعات را در عدم آزادی قلم نشان بدهد. فهرست مطالب و مندرجات این شماره که کاملاً با شماره‌های قبلی منافات دارد بدین قرار است:

مکاشفات لاهوتی - اشراقات عرشی - نتیجه - سیاسی - جغرافی - هیئت - تسخیر آفتاب - تجارت - تاریخ - دول قدیم شرق - طب - ادبیات - فقه - صنعت - اخلاق - استخراج معادن اخبارات ممالک ایران - اخطار-

در قسمت اخبارات ممالک ایران در ذیل (اخبار آذربایجان) اینطور مینوید، « از حسن اقبال بی‌زوال ملک الملوک صاحب السیف سلطان الباذل الباسل العادل ارواحنا فداه و از کفایت حضرت اشرف ارفع امنع والاحکمران کل ممالک آذربایجان شهر در کمال امنیت و رعایا در رفاهیت هوا صاف ارزاق فراوان.» و در ذیل (اخبار راجع بخراسان) می‌نویسد: « شکر خدایرا زمین سبز هوا خرم بارندگی بموقع و تجارت تریاک در ترقی. » این سبک که در شماره ۱۹ بکار رفته خواننده را بیاد روزنامه‌های درباری ایران و اطلاع می‌افکند که با عبارات بی‌مغز و جملات خشک حوادث را ذکر می‌نموده‌اند.

آخرین شماره روزنامه مساوات که در طهران چاپ شده شماره ۲۰ است که در تاریخ یکشنبه سلخ ربیع الثانی ۱۳۲۶ قمری انتشار یافته و با پیش آمد بمباردمان مجلس وتفرقه آزادیخواهان و گرفتاری مدیران جراید روزنامه مساوات نیز تعطیل شده و مدیران آن آقایان (آقا سید محمد رضا شیرازی) و (آقا سید عبدالرحیم خلخالی) رهیار قفقاز گردیده و پس از مختصر آرامشی که در ایران روی داده بتبریز بازگشته و روزنامه مساوات را در شهر تبریز دائر نموده‌اند.

(۱۰۱۰) مساوات

روز نامه مساوات در شهر تبریز بمدیری (سید محمد رضا شیرازی) تأسیس و اولین شماره آن با چاپ سنگی در تاریخ ۷ محرم ۱۳۲۷ قمری منتشر شد. است. اولین نمر. مساوات منتشر در تبریز نمره ۲۶ روزنامه مساوات طهران بوده و بشرحی که ذیلا خواهیم نوشت پس از تفرقه آزادیخواهان و پراکنده شدن آن‌ها بخارج ایران منجمله آقا سید محمد رضا شیرازی مدیر مساوات بقفقاز رفته و پس از گردش و سیاحت آن نواحی مجدداً بایران باز گشته و روز نامه مساوات را در تبریز دائر نموده است.

روزنامه حکمت چاپ مصر در شماره ۲۷ سال ۱۷ مورخ غره صفر ۱۳۲۷ قمری در باره روزنامه مساوات چاپ تبریز اینطور می‌نویسد، جریده گرامی (مساوات) که در طهران باداره جناب (آقا سید محمد رضا شیرازی) و (آقا سید عبدالرحیم خلخالی آذربایجانی) منطبع و منتشر می‌شد، پس از ثلمه ۲۳ جمادی الاولی که از آتشباری قزاقان و فوج نظامی ملایر کعبه آمال ایرانیان ویران و ادارات جراید منهوب و مسلوب و مکسر و مدیر جریده (صوراسرافیل) و (روح القدس) شهید گشته آنگاه این دو تن از ذراری رسول الله هم بهر نحو که بود گریبان از دست دژخیمان رهانید و وارد تفلیس شدند، همینکه راه جلفا بتبریز از صولت دلیران تبریز گشوده گشت بمرکز احرار ابرار رفته و دوباره بطبع و نشر آن گرامی جریده فریده پرداخته و شماره ۲۶ غره محرم ۱۳۲۷ که نخستین شماره در تبریز است بادار. حکمت فرستادند. بقا و دوام این نامه نامی را از خدای غالب خواهانیم. » پس از این شرح روزنامه حکمت دوسه صفحه از روز نامه مساوات تبریز را نقل کرده است.

و نیز روزنامه چهره نما چاپ مصر در شماره ۳ سال ششم مورخ غره صفر ۱۳۲۷ قمری تحت عنوان (نقل از گرامی روز نامه مساوات منطبعه تبریز) اینطور می‌نویسد: «یقین مشترکین محترم اعتراض خواهند فرمود اکنون که چهار ماه از تاریخ سال دوم ولادت ما وات می‌گذرد می‌بایست لااقل این نمر مرا شماره اول از سال دوم قرار بدهد به شماره ۲۶ از سال اول. با کمال شرمساری از هموطنان اعتدار می‌خواهم که بلی چنین است قانون جریده‌نگاری هم همین را حکم میکند اما افوس که این قانون مقدس نه بر وفق مزاج مملکت ماست چه بد بختانه در ایران بواسطه تکوین جانور‌های موذی جرائد را افتهاست چنانچه روز ۲۳ جمادی الاول قاطر جمو شی که از جنگل استراباد قرار کرده و گاو کاغذ خوری که از بلده نور گریخته افسار و زنجیر را پاره کرده یکسره از طویله باغشاه باداره صور و مساوات حمله کرده نسخه‌ها را گاو خورد و قلب‌ها را لگد قاطر شکست مساوات تأخیر افتاد حال که سر گاو در خمره گیر کرد و پای قاطر بکنند افتاد ب کوری چشم آزادی ایران از همان نمره (۲۴) سال اول که ترک شده بود شروع نمود تا بدانند خدا خواسته رامنع نتوان کرد. هر نمره مساوات در ۸ صفحه مقطع شش و سه چهارم در دوازده اینچ است ووجه اشتراک سالیانه مساوات منتشر در طهران، ۱۲ قران در طهران ۱۷۰ قران در سایر شهر‌های ایران در خارج ایران ۱۰ فرانک. و مساوات منتشر در تبریز: ۱۲ قران در تبریز. در خارج تبریز ۲۰ قران و در مما لک خارجه، منات.

مدیر مساوات پس از مسافرت بآذربایجان و تبعید و دوری چند ماه از طهران در رجب ۱۳۲۷ قمری باتفاق آقای تقی‌زاده بطهران بازگشت نموده و بنا براین بدوران روزنامه‌نگاری او در تبریز خاتمه داده شده است. روز نامه ندای وطن در شماره ۱۴ سال سوم مورخ یکشنبه ۲۱ رجب ۱۳۲۷ قمری تحت عنوان (تهنیت ورود) اینطور می‌نویسد: « جناب مستطاب حکیم دانشمند و مصنف ارجمند قاموس فضل و دانش اقیانوس معرفت و بینش منادی با‌زار مساوات و مروج عالم مواسات آقای آسید محمد رضای شیرازی که بوسایل حیرت افزا و مقدمات اعجاز نما از واقعه فجیعه یوم الطف و چنگال ظلم و استبداد درباریان می‌دین و شرف مستخلص گردیده و با تحمل مشاق فوق‌العاده بعد از چندی بر کز غیرت و مجمع انسانیت یعنی شهر تبر یز وارد گردیده شمع مجاهدان و ماه محفل آزادگان بود و با عزمی آهنین و قلمی آتشین ریشه استبداد را کند و نهال برومند عدالت و مساوات را خرم و سر بلند نمود اینک در مصاحبت آقای تقی‌زاده وارد دارالخلاقه گردید. واردین محترم لدی الورود بر سر مقبره پاک مرحوم حاج میرزا ابراهیم آقای شهید رفته و آن تربت منور را تقدیس کردند و روح پر فتوحش را بحصول و انجام مقاصد ملت بشارت دادند. ». اینک بذکر مختصری از شرح احوال مرحوم سید محمد رضا شیرازی مدیر روزنامه مساوات می‌پردازیم:

سید محمد رضا شیرازی

سید محمد رضای مساوات فرزند سید محمد حسن بر از جانی شیرازی نویسنده و مدیر روز نامه مساوات و از این جهت معروف بمساوات می‌باشد. نامبرده از کسانی است که قبل از انقلاب مشروطیت عضو مجمع آزاد مردان بوده و از اینراه چه قبل از بر قراری مشرو طیت و چه بعداز آن خدمات مهمی نموده است. مجمع آزاد مردان که مرحوم سید محمد رضا عضو آن بوده در طهران در روز ۱۲ ربیع الاول ۱۳۲۱ قمری تشکیل گردیده و قریب چهل نفر از آزادی خواهان که جملگی مخالف با حکومت استبدادی بودند در آن شرکت داشتند. اسامی بعضی از این آقایان عبارت است از: ملک المتکلمین، سید جمال الدین واعظ، حاجی میرزا یحی دولت آبادی، میرزا سلیمان خان می‌کده، مجد الاسلام کرمانی، معین العلمای اصفهانی، میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل و سید محمد رضا ماوات

از عده نامبرده بغیر از ملک المتکلمین و میرزا سلیمان خان می‌کده بقیه از ارباب قلم و بعداً روزنامه دائر کرده‌اند. مرحوم ماوات در واقعه مسجد شاه طهران و قتل سید حسین طلبه و محاصره مسجد بدستور عین الدوله شرکت داشته و چون از بی‌رحمی قشون دولتی متأثر میگردد بدست خود یکنفر قزاق را بقتل می‌رساند. (کتاب زندگانی ملک المتکلمین ص ۱۲۲)

پس از مرگ مظفرالدین شاه و جلوس محمد علیشاه و مخالفت این سلطان با مشروطه طلبان کمیته بنام (کمیته انقلاب) در طهران تأسیس شد و در حقیقت رهبری و اداره کردن نهضت مشروطیت بعهده این کمیته بود جلسات این کمیته همه روزه از چهار بعد از نیمه شبه تا قبل از طلوع آفتاب مرتباً در منزل حکیم الملک تشکیل می‌گردید. اعضاء کمیته نه نفر و عبارت بودند از، ملک المتکامین • سید جمال واعظ، میرزا جهانگیر خان، سید محمد رضا مساوات، حکیم الملک، تقی‌زاده، سید عبدالرحیم خلخالی، سید جلیل اردبیلی و سه نفر نیز رابط کمیته با خارج بودند. اسامی این سه نفر عبارت است از مرحوم میرزا محمد نجات، حسین آقا پرویز، میرزا محسن نجم آبادی (صفحات ۲۰۰ و ۲۰۱ کتاب زندگانی ملک المتکلمین)

مرحوم مساوات در دوره دوم مجلس شورایمای وکیل آذربایجان بود و در مجلس مسلک دموکرات داشت. در دوره سوم نیز وکیل طهران بود و در ۱۷ جمادی الاخر ۱۳۳۳ قمری انتخاب شد و در این دوره نیز دموکرات بوده نامبرده تا هنگام مرگ نمایندگی مجلس را داشت و در تاریخ ۷ شهریور ۱۳۰۴ شمسی پس از یک کسالت مستدی در شمیران تهران فوت کرد و در امام‌زاده صالح تجریش او را دفن نمودند، روزنامه ایران مورخ ۸ شهریور ۱۳۰۴ مرک ماوات را اینطور می‌نویسد.. « آقای سید محمد رضا مساوات نماینده مجلس شورایملی دیروز بعد از ظهر در باغ فردوس شمیران برحمت ایزدی پیوست. آقایان مستوفی المائک و ندامانی و جمعی دیگر حضور داشتند جنازه آنمرحوم را با مامزاده تجریش حمل و همانجا دفن می‌کنندو از امروز بعد از ظهر در مسجد ناصری مجلس ترحیم منعقد خواهد شد. ». جراید دیگران ایام کم و پیش هر کدام شرحی درباره فوت آنمرحوم نوشته که نقل آن‌ها موجب اطناب است منجمله روز نامه خلق شماره ۱۵ مورخ سه شنبه ۱۲ صفر ۱۳۴۴ قمری تحت عنوان (فقدان اسفناک) می‌نویسد: «آقای آقاسید محمدرضای مساوات نماینده مجلس شورایملی که از پیش قدمان آزادی و مشروطیت می‌بود و همیشه با عوامل استبداد در ستیز سه روز قبل در اثر کالت ممتدی وقات نمود. مجلس شورایملی برای فوت او تعطیل گردیدو دو روز دو مسجد سپهسالار اتحه می‌باشد. »

(۱۰۱۱) مشرق

روزنامه مشرق در شهر تبریز در سال ۱۲۹۵ شمسی بطور هفتگی تأسیس و منتشر شده است.

(۱۰۱۲) مشرق

روزنامه مشرق در طهران در سال ۱۳۰۳ شمسی هفته دو بار تأسیس و منتشر شده است.

(۱۰۱۳) مشرق زمین

در تاریخ ۱۵ تیرماه ۱۳۰۵ شمسی امتیاز روز نامه مشرق زمین بمدیری (آقا سید حسن پرهیزگار) در شهر مشهد از تصویب شورایعالی معارف گذشته است.

(۱۰۱۴) مشروطه بقانون

روزنامه مشروطه بیقانون در سال ۱۳۲۵ قمری در شهر طهران تأسیس ومنتشر شده است (تاریخ مطبوعات و شعر فارسی ص ۱۴۰)

(۱۰۱۵) مشورت

روزنامه مشورت در شهر طهران تأسیس و در سال ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است (تاریخ مطبوعات برون من ۱۴۰)

(۱۰۱۶) مشورت

روزنامه مشورت در سال ۱۲۹۲ شمسی در طهران تأسیس و هفته دو بار منتشر شده است.

(۱۰۱۷) مصباح

روزنامه مصباح در شهر تبریز بمدیریت (میرزا ابوالقاسم تبریزی) تأسیس و در سال ۱۳۲۴ قمری منتشر شده است. طرز انتشار آن هفتگی بوده و چاپ سنگی طبع گردیده است. مرحوم کسروی در کتاب تاریخ ۱۸ ساله آذربایجان روزنامه مصباح را در جزء جرایدیکه در هنگام مشروطیت در تبریز منتشر می‌شده ذکر کرده است.

(۱۰۱۸) مصباح

مجله مصباح در طهران تأسیس و در سال ۱۳۰۱ شمسی بطور ماهانه منتشر شده است.

(۱۰۱۹) مدور

اسم روزنامه مصور در کتاب تاریخ مطبوعات و شعر فارسی برون (ص ۱۴۰) ذکر شده ولی خصوصیات و حتی از محل انتشار آن نامی نبرده است.

(۱۰۲۰) مظفری

روزنامه مظفری در شهر بوشهر بمدیری (آقا میرزا عبدالعبد حان متین السلطنه) تأسیس و در سال ۱۳۱۹ قمری منتشر شده است. اولین شماره روزنامه مظفری با چاپ سنگی در تاریخ ۲ شوال ۱۳۱۹ قمری انتشار یافته و خبر انتشار آنرا تحت عنوان (جریده مظفری در بوشهر) در نمره ۱۱ سال دوم روزنامه ادب چاپ مشهد صفحه ۸۴ بدینقم نوشته است:

«در این هفته (منظور هفته‌ایست که به ۲۴ ذیقعده ۱۳۱۹ خاتمه پیدا می‌کند) نمره نخستین از اوراق جریده مظفری مورخه شهر شوال المکرم چشم مطالعان روشنی یافت. مدیران ادیب یگانه معنی طراز آقا میرزا عبد الحمید خان (متین السلطنه) است. دارای شانزده صفحه متوسط بخط نستعلیق و مادی دو مرتبه در بوشهر بطبع می‌رسد. قیمتش در عموم ولایات داخله ایران غیر از بوشهر سالیانه (۲۶ قران) است. » در روزنامه ادب برای نمونه چند سطر از این روزنامه را نقل کرده است.

میرزا عبد الحمید خان متین السلطنه مدیر مظفری همان کسیست که ابتدا در بوشهر روزنامه طلوع و بعد روزنامه مظفری را تأسیس و منتشر نموده و شرح احوال او را بتفصیل در جلد سوم کتاب تاریخ جرائد و مجلات ایران در ذیل رورنامه طلوع چاپ کرده‌ایم. پس از چندی مدیریت روزنامه مظفری بعهده (آقا میرزا علی آقا لبیب الملک شیرازی) واگذار شد، و شاید هم از ابتدا با متین السلطنه همکاری داشته است ولی به صورت با رفتن متین السلطنه بطهران اداره امور روزنامه مستقلا بعهده آمیرزا علی آقا واگذار شده است.

شماره اول سال چهارم روزنامه مظفری در ۱۶ صفحه بقطع وزیری در بوشهر با کاغذ خوب و چاپ سربی طبع و بدون آنکه ذکری از مدیر و ناشر ومؤسس آن شده باشد در تاریخ ۱۸ شهر ذی حجة الحرام مطابق ۵ برج حوت ۱۳۲۲ هجری مصادف با ۲۳ فوریه ۱۹۰۰ میلادی شده است.

اسم روزنامه بخط شکسته (دو دفعه) نوشته شده و در بالای آن شیر و خورشید و واژه ناخوانا آن سال تأسیس (۱۳۱۹) درج است.

عنوان مراسلات، اداره مظفری بوشهر و قیمت اشتراک: سالیانه بوشهر ۲۸ قران. شش - ماهه ۱۸ قران. در سایر ممالک محروسه ایران بترتیب ۳۶ قران و دو تومان. هندوستان ۱۰ روپیه و ۶ روپبه در تمام اروپا ۱۸ فرانک و ۱۰ فرانک روسیه و ترکستان هفت منات و چهار منات وجه اشتراک آن هر کس و هر جا پیشکی گرفته می‌شود. قیمت اعلانات سطری یک قران است. مظفری (جریده‌ایست آزاد) و ماهی سه مرتبه طبع و توزیع می‌شود.

در زیر عنوان روزنامه، مظفری بدینقسم معرفی شده است: و در این جرید. از هرگونه وقائع واخبارات و مطالب مفیده راجع به صنعت و تجارت و مقالات علمیه وادبیات و هر نوع لایحه که متضمن فواید دولتی ومنافع ملی ومصالح مملکتی باشد بحث می‌شود نوشتجات بیفرض و عام المنفعه که منافی با دین و دولت نباشد پذیرفته و درج خواهد شد و مکاتیبی که درج نشود صاحبش حق استرداد آنرا ندارد. » در هر شماره فهرست مندرجات در ستون اول صفحه اول چاپ شده و فهرست مندرجات شماره اول سال چهارم بدین قرار است.

«شکرانه - شرح اجمال مسافرت نگارنده - مکتوب تجار محترم بیشی - عریضه تلگرافی عموم تجار بمبئی بدربار معدلت مدار ملوکانه - جنرال قنسولگری دولت فخیمه روسیه در بوشهر مکتوب شهری - سواد رقیمه حکمران بنادر بجنرال -- پس از فهرست مذکور بعنوان (شکرانه) خطبه بزبان عربی نوشته که قسمت اول آن چنین است: « الحمد لله الذی وفقنا بانتشار المعارف بین عباده واکرمنا بارتفاع رایات حکمه فی بلاده وانار قلوبنا بنور الایمان... ملک الملوک السلطان مظفر الدین شاه.... » پس از خطبه مذکور چند مکتوب واخبار بوشهر وتوابع و مضانات آن چاپ شده و در هیچ کجای روزنامه اسمی از مدیران نیست. در صفحه ۱۶ این شماره شرحی بعنوان (اعلان مطبعه جدید) آورده که برای اطلاع از تأسیس مطبعه در بوشهر خلاصه آنرا زیلا نقل می‌کنیم: ( در سایه همت ملوکانه و توجهات مخصوصه حضرت والا شاهزاده عین الدوله صدر اعظم چند دستگاه ماشین تیس و سنگی با تمام لوازم وارد بوشهر شده و طبع این شماره باهمان حروف سربی است که جدیداً وارد شده و نمونه از آنست. این مطبعه انواع حروف ریز و درشت را دارد. پس از این شماره یک شماره روزنامه را نیز در مطبعه سنگی مظفری طبع می‌کنیم که در خارج به بینند.)

مرحوم میرزا علی آقا شیرازی مدیر مظفری برای تهیه مطبعه سربی سفری بهندوستان نموده و پس از تهیه مطبعه بپوشهر بازگشته و از ابتدای سال چهارم روزنامه را با چاپ سربی منتشر نموده است. روزنامه حکمت چاپ مصر در شماره ۸۴۱ مورخ یکشنبه ۲۰ محرم ۱۳۲۳ درباره خرید مطبعه وسفر هندوستان، تحت عنوان (تبریک و تهنیت مظفری) می‌نویسد، « جریده فریده مظفری که از آثار قلم و تذکار همت جناب ادیب اریب فیروزمند هوشیار آقا (علی آقای شیرازی) زید فضله بوده و از مدت سه سال در بندر بوشهر بسنگ چاپ منطبع می‌شود مدیر مکارش محض خدمت دولت و ملت و سرعت انتشار معارف زحمت سفر را برخود هموار کرد مدتی در هندوستان پی تدارک ما یلزم مطبعه با حروف رصاصی بوده تا اینکه از همت بلند خویش مقضی المرام ببوشهر برگشته و باصدار شماره اول از سال چهارم از آن گرامی جریده خود دل معارف خواهان و هنر پژوهان را خرم شادان نمود. ‌امید واریم خداوند ویرا مامون و مصون فرماید این نامه نامی در ماهی سه بار طبع شده و قیمت اشتراک سالیانه‌اش در بوشهر ۲۸ قرآن و در سایر بلاد ایران ۳۶ قرآن و در هندوستان ده روپیه و در اروپا ۱۸ فرانک و در روسیه هفت متات است

از شرح مذکور و از نمونه موجود معلوم می‌گردد که انتشار روزنامه مظفری با چاپ سربی از شماره اول سال چهارم بوده و برای کسانیکه در تاریخ مطابع ایران تحقیق و تتبع می‌نمایند اطلاع بر این قسمت لازم و حتی است. و نتیجه این می‌شود که مطبعه سربی در بوشهر از اواخر سال ۱۳۲۲ قمری بوجود آمده است.

شماره اول سال هفتم روزنامه مظفری در ۱۶ صفحه بقطع کوچک خشتی در مطبعه سربی که باید همان مطبعه مظفری بوشهر باشد و اسمی از آن در روزنامه نیست در تاریخ ۲۶ شهر صفر مطابق ۹ برج حمل ۱۳۲۶ هجری و ۳۹ مارس ۱۹۰۸ میلادی طبع و توزیع شده است. سرلوحه روزنامه مانند سال چهارم و دارای شیر و خورشید است. سایر خصوصیات روزنامه نیز مانند سال چهارم منتهی قطع صفحات قدری کوچک شده و در عوض ماهی چهار نمره طبع و توزیع گردیده است. در شماره اول سال هفتم بعنوان (عرض مخصوص) شرحی دائر باینکه سال ششم جریده علیه اسلامیه مظفری سپری شد و دوستان نادان جریده مظفری مانع پیشرفت و ترقی او شدند و این شمار معنتشر میشود تا اگر خدا توفیق و کمک نمود بشغل روزنامه‌نگاری خود ادامه دهیم. در این شماره احکام عاما وحجج اسلام نجف راجع بوجوب اطاعت از مجلس شورای ملی درج است.

توقیف روزنامه مظفری در بوشهر

در صدارت عین الدوله و در همان ایام که حاج میرزا حسن رشدیه و مجد الاسلام مدیر روزنامه

ادب و ندای وطن و میرزا آقا اصفهانی بدستور عین الدوله بکلات تبعید شدند روزنامه مظفری نیز در بوشهر توقیف و مدیران (آقا میرزا علی آقا لبیب الملک) محبوس گردید و این توقیف مصادف با سال چهارم انتشار روزنامه مظفری بوده است. پس از چندی که آن سه نفر از تبعید خلاصی پیدا می‌کنند (شرح آن در ذیل روزنامه ندای وطن در ضمن شرح حال مجد الاسلام چاپ شده است) بوساطت جناب آقای اعتماد السلطنه وزیر انطباعات مدیر مظفری نیز از حبس نجات یافته و روزنامه اش از توقیف خارج می‌شود. و این مطلب را در شماره ۲۶ سال سوم چهره نما چاپ مصر مورخ ۲۰ رجب ۱۳۲۴ قمری تحت عنوان (هیئت معارف و میلیون را مژده) بدینقسم ذکر کرده است:

«جناب... آقا میرزا علی آقا ابیب الملک مدیر گرامی روزنامه مظفری که از تطاول دهر دون و تهاجم بلایای چرخ نیلگون مطرود و محبوس و اداره روزنامه‌اش توقیف واهل بیتش بغم مأنوس بود بوساطت شناسنده قشر از لباب و امتیاز دهنده دریا از سراب جناب... اعتماد السلطنه وزیر انطباعات که جهان معارف را مرهون معارف پروری فرموده از قید طرد و حبس آزاد و مطبعه خودش بخودش واگذار و هیئت معارف دلشاد شد. » از شرح مذکور معلوم می‌شود سختگیری عین الدوله بآزادیخواهان منحصر بپایتخت نبوده و هر جا قلمی بوده شکسته و در هر شهری آزادیخواهی یافت می‌شده گرفتارش می‌ساخته است.

پس از دو سال توقف در بوشهر

همانقسم که یاد‌آور شدیم در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه یعنی در رجب ۱۳۲۴ قمری بوساطت اعتماد السلطنه وزیر انطباعات وقت، مدیر مظفری از حبس نجات پیدا کرد و دو مرتبه بنشر روزنامه پرداخت. پس از دوسال توقف در بوشهر و انتشار روزنامه مظفری مجدداً در سال ۱۳۲۶ قمری هنگام وقوع حوادث بمباردمان مجلس و نفی آزادیخواهان از طهران، مدیر مظفری چون جان پاکش را در بوشهر در خطر دیده بموجب (القرار مما لا یطاق من سنن المرسلین) از آنشهر فرار و رهسپار هندوستان شده است. در بمبئی هندوستان (مدیر الممالک هرندی) مدیر روزنامه (تمدن) منتشر در طهران را که در این هنگاه از ترس دشمنان آزادی بخارج ایران سفر کرده، ملاقات نموده و باتفاق یکدیگر روانه مصر می‌شوند. توقف مدیر مظفری در مصر بیش از دو روز نبوده و از آنجا از طریق ترعه سویز رهسیار مکه می‌گردد. روزنامه چهره نما چاپ مصر در نمره ۹۲ سال پنجم مورخ ۱۰ ذیقعده تحت عنوان (ورود معارف نمود) شرح ورود مدیر مظفری ومدیر الممالک را بمصر اینطور نوشته است. بیا بیا که غم شرح تو دلم خون کرد * هزار لیلی بیچاره را چه مجنون کرد. ۲۹ شوال ۱۳۲۶ دو مهاجر آواره و نو دلداد. دلیار. یگانه بلاکشان راه وطن و مصیبت زدگان وادی معن (آقا میرزا علی آقا لبیب الملک شیرازی مدیر روشن ضمیر گرامی نامه نامی (مظفری) که هفت سال اوراق حیات بخشش در بوشهر سحاب تربیت بود و چه قطرات ذیقیمت می‌باشید و آقا میرزا محمد رضا خان مدیر الممالک هرندی اصفهانی مدیر صائب التدبیر روزنامه (تمدن) که یکسال واندی صفحات معرفت بخش نهال امال ملت بدبخت بود و چه شکوف‌های مدنیت پخش می‌بخشید ساخت معارف صاحت مصر را رونق افزودند (این دو شخص پس از استقبال شایانی، وارد منزل حاج میرزا عبدالجواد مشکی تاجر اصفهانی گردیدند) ناب مدیر الممالک از طریق اسکندریه رهیار اسلامبول خواهند شد و جناب لبیب الملک از طریق سویس بمکه مشرف خواهند گردید. در همین شماره چهره نما در جزء اخبار طهران می‌نویسد «مدرسه و مطبعه‌ها و روزنامه‌ها همه موقوف و بسته شد مگر مطبعه فاروس روسی و مطبعه شاهنشاهی و روزنامه ایران امروز.»

پس از آنکه مدیر مظفری از مصر رهیار مکه شد در آنجا نیز روزنامه مظفری را تأسیس ویک شماره از آن منتشر نموده است. از این روزنامه جدا‌گانه گفتگو خواهیم کرد.

روزنامه حکمت چاپ مصر نیز در شماره ۹۲۳ مورخ غره ذیقعده ۱۳۲۶ قمری خبر ورود مدیر مظفری و مدیر جریده تمدن را بدینقسم نوشته است: « شرح مهاجرت دو بلبل گویای گلزار وطن جناب آقا میرزا علی آقای شیرازی مدیر جریده (مظفری) در بوشهر و جناب آقا میرزا رضا خان مدیر الممالک مدیر جریده (تمدن) در تهران راپس از تلمه ۲۳ جمادی الاولی بسوی هندوستان در شماره‌های حکمت نوشته بودیم روز دوشنبه ۲۹ شوال حضرات معزی الیهما از راه سویس تشریف فرمای مصر شدند و پس از اندک آرامی بهر انجام خدمات وطن اقدس رهسیار فرنگستان خواهند شد. » این قصد صورت تحقق پیدا نکرده و هیچکدام بجانب اروپا نرفته ومدیر مظفری بطرف مکه رفته است

بازگشت مدیر مظفری ببوشهر تبعید از این شهر

پس از برقراری مجدد رژیم مشروطیت و بازگشت آزادیخواهان بدیار خود مدیر مظفری نیز از مسافرت هندوستان و مصر و حجاز بازگشت و برای بار دیگر روزنامه مظفری را در شهر خود منتشر نمود. روزنامه حکمت چاپ مصر مورخ سه شنبه ۱۵ جمادی الاول ۱۳۲۸ قمری اشاره ببازگشت او و انتشار مجدد روزنامه مظفری نموده چنین می‌نویسد: « جریده فریده مظفری منطبع بوشهر که پس از تیرباران نمودن کعبه آمال وطن را در تهران در ۲۳ جمادی الاول ۱۳۲۶ از ظلم وستم بیدادگران و مستبدین معطل شده و مدیران الحاج میرزا علی آقا شیرازی از بیم جان در بدر و سرگردان و دل از خویش و تبار و فرزندان و خانمان برکنده گاهی در هندوستان و هنگامی در مصر و گهی در حجاز امرار وقت نمود تا مجدداً از مشرق طهران آزادی درخشیدن گرفت لذا این ستاره سیار بسوی یار و دیار شتافت و بار سنگین جریده‌نگاری را متحمل شد و ما از مطالعه دوشماره از آن گرامی جریده فریده خرسند گشتیم.».

پس از دو سال توقف در بوشهر و انتشار روزنامه مظفری روز ۱۸ صفر ۱۳۳۰ قمری هنگامیکه مدیر مظفری در حمام بوده دو نفر مأمور از طرف حاکم بوشهر (موقر الدوله) در حمام رفته و از همانجا میرزا علی آقا شیرازی، مدیر مظفری را به بندرریک تبعید می‌نمایند و برای بار دیگر روزنامه مظفری تعطیل می‌شود. تفصیل این تبعید از حمام را روزنامه چهره نما در شماره ۴ سال نهم مورخ غره ربیع الثانی ۱۳۳۰ قمری از قول مخبر خود در بوشهر اینطور می‌نویسد: «از وقایع این چند روزه بوشهر نفی مدیر مظفری از بوشهر است که روز ۱۸ صفر هنگامیکه مدیر مهم جریده مظفری در حمام بود از طرف ایالت جلیله دو نفر مأمور شده بر در حمام آمدند پس از بیرون آمدن از حسام مدیر مظفری را سوار و بطرف بندر ریک از بوشهر اخراجش کردند ماموریتشان هم چنان فوری بود که او را اذن ندادند بخانواده‌اش بیاید. حالیه اقوال در نفی او بسیار است بعضی میگویند از طهران حکم رسیده برخی می‌گویند انگلیس‌ها سبب شده والا جناب موقر الدوله نهایت طرفدار معارف بوده‌اند و مخصوصاً با اداره مظفری نهایت مودت را داشتند و البته‌ایشانهم ناچار بوده‌اند که او را باین قسم از بوشهر منفی کردند خیلی جای افسوس است که رنود نتوانستند یک روزنامه در تمام بنادر به بینند که با داشته باشیم. باز هم‌امید است موقر الـدولــه او را عودت دهد. »

مطالب مخبر تجهره نما بخوبی می‌رساند که انگلیسس‌ها نخواسته‌اند روزنامه مظفری در بوشهر چاپ و منتشر شود.

اهمیت روز نامه مظفری- روزنامه مظفری از روزنامه‌های آزاد و ارجمندی بوده که دوش بدوش روزنامه حبل المتین هندوستان پیش می‌رفته منتهی چون حبل المتین در خارج ایران طبع و توزیع می‌شده دشمنان آزادی ایران دسترس متوقیف و جلوگیری از انتشار آن نداشته اند فقط یکی دو سه بار توانسته‌اند از ورود آن بخاک ایران جلوگیری کنند اما بیچاره مدیر مظفری چون در داخل ایران میزیسته دوچار همه گونه عذاب و شکنجه شده و نگذاشته‌اند با قلم خود مردم جنوب را بیدار کند و از این جهت وقایع ناگوار و سختی برای او پیش آورده و عاقبت هم او را از بوشهر تبعید و در بندر ریک وبصره و کربلا سرگردانش ساخته‌اند. با همه مشکلات و موانع این آزاد مرد هنگام تبعید و آوارگی دست از اظهار عقاید و دشمنی خود با انگلیس‌ها و ستبدین برنداشته و روزنامه را در مکه و کریلا بنام غیرت منتشر ساخته است. اکنون دنباله سرگذشت اسف‌آور مدیر مظفری.

پس از یکسال و نیم تبعید و توقف در بندر ریک وکربلا ناگهان در ربیع الاول ۱۳۳۱ قمری مدیر مظفری وارد بندر بوشهر شده و در صدد بوده است که در صورت عدم موافقت با توقف او در بوشهر با فروش اسباب خانه و لوازم مطبعه خارج ایران رهیار شود اما مخالفین بدون آنکه بدو فرصت دهند مجدداً او را از بندر بوشهر اخراج می‌نمایند. شرح این حادثه رقت‌آور را مدیر چهره نما باز از قول مخبر خود در بوشهر که خود شاهد حوادث بوده اینطور می‌نویسد.

«حادثه مهمتر آمدن ناگهانی جناب حاجی میرزا علی آقا مدیر جریده مظفری از عتبات ببوشهر که پس از یکسال و چیزی که در حبس بندر ریک وفرار و در بدری ومهاجرت وبانواع عذاب ‌های هر گونه گرفتار شده بود آمده بود گویا اسباب خانه و مطبعه وغیره خود را کوچ بکربلا بدهد ولی بدبختانه این کربلائی پر بلاوارد نشده حکومت قانونی او را طلب می‌نمایند و از آمدنش هراسان می‌شوند و پس از گفتگو‌های زیاد قرار می‌شود سه روزه حرکت کند علت استعجال در حرکت او را وجوهات متعدد میشمارند برخی می‌گویند اصل حکومت مایل بماندن اویست برخی می‌گویند انگلیسی‌ها برخی می‌گویند حکم از طهران است که مدیر مظفری باید نفی ابدی بشود علت این شدت و سخت‌گیری معلوم نشده از کجا بوده است. » شماره ۶ سال ۱۰ چهره نما مورخ ۱۰ جمادی الاول ۱۳۳۱. در سال ۱۳۴۲ قمری، پس از چند ماه سرگردانی در بصره، مدیر مظفری باز بخیال مراجعت ببوشهر می‌افتد ولی حکومت بوشهر و دولت ایران اجازه باو نمی‌دهند و حکومت بوشهر با و پاسخ می‌دهد که باید از قونسول انگلیس در بوشهر کسب اجازه نمائید. مدیر مظفری با قنسول انگلیس مکاتبه می‌کند و قنسول با وجواب می‌دهد که باید پنج هزار روپیه در بانک شاهنشاهی بضمانت بگذارید که اگر روزی برضد سیاست انگلیس و مصالح انگلستان مطلبی نوشتید به پنج هزار روپیه حتی نداشته باشید. مدیر مظفری در پاسخ قسم یاد می‌کند که دیگر قلم روی کاغذ نخواهد گذاشت چه رسد بروزنامه‌نویسی و یا برضد مصالح انگلستان مطلبی نوشتن، قونول انگلیس باین پاسخ قناعت نکرده و می‌گوید ورود شما بایران منحصراً بسته بسپردن پنج هزار روییه در بانک شاهنشاهی والا با ورود شما موافقت نخواهد شد. اینک متن آنچه روزنامه چهره نما چاپ مصر از قول محبر خود در بصره در شماره ۶ و ۷ سال ۱۱ مورخ غره جمادی الاول ۱۳۳۷ قمری نوشته، نقل می‌نمائیم.

قریب سه ماه است مدیر بیچاره مظفری در بصره سرگردان بسر می‌برد گویا خیالش رفتن یبوشهر بوده ولی از طرف دولت ایران و حکومت بوشهر و دولت انگلیس اجازه حاصل نشده. معلوم نشده که این بیچاره چه گناه بزرگی مرتکب شده که سه مدعی پر زور دارد در صورتیکه اینگونه مذنبین سیاسی در دنیا بسیار بوده و پس از آنکه یکسال پاشش ماه حبس کشیده یا در بدر و بیرون از وطنشان بودهاند گناهشان آمرزیده شده و قانون اجازه دخول را باو داده است که داخل وطنش گشته سری باهل وعیال وزندگی خود بزند بهر جهت بقراریکه شنیدم از جناب موقر الدوله حاکم بوشهر اجازه طلب کرده است‌ایشان جواب داده‌اند باید از قونسولات انگلیس اجازه بخواهید بقونسلات انگلیس طرف مکاتبه شده قونسول نوشته است باید پنج هزار روپیه در بانک شاهنشاهی ضمانت بگذاری که اگر روزی برضد پلتیک انگلیس و مصالح انگلیس‌ها چیزی بنویسی بآن پنج هزار روپیه حق نداشته باشی. مدیر مظفری قسم می‌خورد که من تازنده هستم قلم روی کاغذ نخواهم گذاشت، چه رسد بروزنامه‌نویسی و برضد مصالح انگلستان چیز نوشتن قونسول جنرال انگلیس باین حرف‌ها گوش نمی‌دهد فقط آمدن او را بسپردن پنجهزار روپیه در بانک بسته است. حاکم بوشهر هم دیگر جوابی نمی‌دهد که بن خلی ندارد لیکن جای شگفت است که یکنفر ایرانی بنا بمیل وخاطر همسایه جنوب باید از وطن و دیدار خویش و غیره محروم باشد - می‌گویند ما بین مدیر مظفری با حاکم بوشهر خوب نبوده و در چه هست بواسطه نقار حاکم بوشهر موقر الدوله است که مانع آمدن مدیر مظفری است خدار به خودش اصلاح کند. مدیر مضانری یک مطبعه باسم مطبعه (حسینی) در کربلا دایر کرده است و یک پسر دیگرش ماشاء الله مشغول کار می‌باشد و خوب ترقی کرده یعنی هر دوشان دو مطبعه را راه می‌برند. »

پس از چندی در بدری و آوارگی بالاخره مدیر مظفری بکربلا رفته و در آنجا تا هنگام مرگ اقامت می‌کند. این نکته را نیز لازم است یادآور شویم که پس از آنکه مدیر مظفری از آمدن بایران مأیوس می‌شود، در صدد بر می‌آید که برای انتقام از مظالم انگلیس‌ها روزنامه در کی بلا تأسیس نماید و بدین جهت در سال ۱۳۲۳ قمری روزنامه باسم (انتقام) تأسیس ومنتشر مینماید. از روزنامه انتقام در جلد اول کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران گفتگو کرده‌ایم. مدیر مظفری در سال ۱۳۳۷ قمری در کربلا فوت می‌کند. روزنامه چهره نما چاپ مصر در یکی از نمرات سال ۱۰ مورخ غره ربیع الاول ۱۳۳۷ قمری در باره پایان زندگی مدیر مظفری از قول مخیر خود در بوشهر چنین مینوید جراید مرکزی طهران نیز مدتهاست بواسطه تاختن بیگدیگر وهوا خواهی بزرگان و آبروی آشنا و خود ریختن توقیف و تعطیل شده و در طهران روزنامه بطبع نمی‌رسد مگر یکی دو مجله تجارت وفلاحت. در بوشهر کسی بفکر ایجاد و طبع جریده نیست چون خواهان نیستند.

سابق در بوشهر جریده مظفری بهمت میرزا علی آقا مدیرش طبع می‌شد ارائر شئومت حکومت چند روزه (موقر الدوله) که در ضمن آنهمه فضایح تاریخی موقر الدوله رویداد آن بیچاره نیز در بدر شد و بعتبات رفت و در کربلا اقامت جست تا چند ماه قبل از این خبر فوت او رسید که بیچاره در کربلا وفات کرد خدایش بیامرزاد. »

پس از فوت مدیر مظفری روز نامه مظفری بمدیری فرزندش (میرزا محمد کریم شیرازی) منتشر شده و شماره سوم و چهارم آن یکجا در تاریخ ۱۵ رمضان المبارک ۱۳۳۸ قمری مطابق ۱۳ برج جوزای ۱۲۹۹ شمسی با همان خصوصیات وسبک سابق در ۸ صفحه بقطع کوچک طبع و منتشر گردیده است. عنوان مراسلات: بوشهر اداره مظفری، طرز انتشار آن ماهی چهار نمره بوده است.

مقاله افتتاحی شماره‌های سوم و چهارم تحت عنوان (سال نوزدهم از تأسیس جریده مظفری) نوشته شده که خلاصه آن چنین است:

این روزنامه ملی در سنه ۱۳۱۹ هجری در زمان مظفر الدین شاه در تحت مدیریت والد ماجدم حاجی میرزا علی آقا لبیب الملک شیرازی در بندر بوشهر تأسیس گردید و با وجود موانع بیشمار و تحدید قلم آنرا نشر داد تا اینکه در اثر تهدید شدید مرکز ناچار بحزم فرنگستان مهاجرت کرد و بالاخره بمکه مشرف شد و در آنجا چندی باسم مظفری جریده دایر نمود (بیش از یک شماره منتشر نشده است. مؤلف) این مهاجرت در نتیجه بمباران مجلس و سقوط مشروطیت در دوره استبداد چند روزی محمد علی میرزا بوقوع پیوسته فلما جاء الحق و زهق الباطل مجدداً معاودت ببوشهر و با عزتی قویتر از اول شروع بنشر این روزنامه ملی نمود و کاملا بوظایف ملی خود عمل نمود تا در سنه ۱۳۳۱ حوادث دوران و عدم مساعدت زمان مقتضی مفقود مانع موجود نمود. مهاجرت اخیر بعتبات عالیات پیش آمد در یام جنگ در بغداد روزنامه باسم صدای اسلام طبع و منتشر نمود. در ۰۱۲اه صفرسته ۱۳۳۶ در کربلا برحمت ایزدی پیوست (بقرار گذارش مخبر جریده چهره نما مدیر مظفری در سال ۱۳۳۷ قمری فوت کرده است. بهر صورت اهل البیت ادری بما فی البیت) عجالتاً حقیقت واقعه را از ما منتظر نباشید زیرا (من عاجزم ز گفتن خلق از شنیدنش) از هیجدهم ماه صفر ۱۳۳۰ تا سلخ شعبان ۱۳۳۸ این روزنامه ملی از خدمت بوطن و ملت معذور بوده و مراحل ثمانیه را بخموشی و انزوا گذرانیده. اکنون ما این اثر مقدس را تعقیب نموده و برای یک دوره دیگر روز نامه مظفری برای خدمت بوطن محبوب حاضر نمائیم. فلا بافتتاح دوره دوم این جریده ملی موفق شدیم. »

در حقیقت سرمقاله مذکور تاریخچه از ادوار مختلف روزنامه مظفریست که با آنچه فیلا نوشتیم مطابق و منطبق است. شماره هفتم دوره دوم در چهار صفحه طبع و در تاریخ ۱۵ شهر شوال ۱۳۳۸ قمری منتشر شده است. آنچه نگارند. بخاطر دارد روزنامه مظفری مدت چند سال پس از تاریخ مذکور نیر منتشر می‌شد ولی علی العجالة نمونه‌هایی از آنرا در دسترس ندارم.

در پایان این شرح لازم است اضافه نمائیم که مدیر روز نامه عصر جدید، مرحوم عبد الحمید خان متین السلطنه، نیز در تأسیس روز نامه مظفری در بوشهر شر رکت داشته و در شماره اول روزنامه عصر جدید چاپ طهران تحت نوان (بعد از چهارده سال) می‌نویسد: « در چهارده سال قبل نویسنده عصر جدید جریده مظفری را در بوشهر تأسیس نمود و پس از چندی بمدیر حالیه آن که نمی‌دانم اکنون در کجاست واگذار نمود.... »

برای اطلاع از بقیه این مقاله و شرح حال متین السلطنه بهمین مجلد کتاب حرف (ع) و جلد سوم کتاب کلمه طلوع مراجعه شود.

(۱۰۲۱) مظفری

روزنامه مظفری در شهر مکه بمدیری (میرزا علی آقا شیرازی مدیر مظفری بوشهر) تأسیس و در سال ۱۳۲۶ قمری منتشر شده است.

مدیر مظفری پس از خروج از بوشهر و عزیمت بجانب مصر از آن کشور بمکه بقصد زیارت حرکت نموده و در شهر مکه یکشماره روز نامه بنام مظفری منتشر نموده است. این شماره در ماه ذی الحجه ۱۳۲۶ قمری انتشار یافته است.

روز نامه حکمت چاپ مصر در شماره ۹۲۶ مورخ ۱۵ محرم ۱۳۲۷ قمری تحت عنوان (صوت حق یا بانگ مظفری از مکه) درباره این روزنامه رم دیر آن چنین می‌نویسد: « صوت حق یا بانگ مظفری از مکه - آزاده مرد یگانه راد حاج میرزا علی آقا شیرازی مدیر جریده (مظفری) پس از تلمه ۲۳ جمادی الاولی چون جان پاکش را در خطر دید بموجب الفرار ممالا یطاق من سنن المرسلین دست از یار و دیار آل و عیال، برداشته برهنمائی این یک بیت شعر: روم بهند که جای سیاه بختان است * سیاه بختم و در هند جای من خالی است. به بومبای و کلکته رفته و چند ماهی در آنجا همدم و همدرد با تیمارکش آوارگان وطن اقدس بود. بعد بهمراهی جناب مدیر خوش تحریر جریده (تمدن) بمصر آمده و چند هفته چشم از دیدارشان روشن و دل از گفتارشان خرم شد. نخست جناب مدیر الممالک دل دوستانش را از فراق داغدار نموده رو بوی استامبول پوئید و جناب مدیر (مظفری) را هم او از خوش و پس از ادای حج بر می‌جمرات دیده دشمنان را کور نموده و شماره اول بعنوان (ناله اسلام) در کعبة الاسلام بنشر جریده (مظفری) پرداخته و منتشر نمود سبحان الله این چه سر پر شوریست که پس از اینهمه مصائب دمی از فکر وطن محبوب نیار می‌ده باری می‌خواهیم در این شماره بنقل برخی از مقالات آن گرامی نامه بپردازیم ولی بمناسبت نبودن جا بشماره‌های بعد موکول شد. »

روزنامه چهره نما در شماره سوم سال ششم مورخ غره صفر ۱۳۲۷ قمری (نقل از روزنامه شریفه مظفری منطبعه مکه یا ناله ملت) بعنوان (احرار عثمانی) بدینقسم آورده است: « شخص وقتیکه یک از سران احرار و پیران تجربه کار وجوانان بختیار غیور ترک را ملاقات می‌کند یک جذبۀ خونی یک عالم مودتی از آن‌ها احساس می‌نماید و لذتی از آن استدراک می‌کند که الذ لذات است‌ای جان بقربان این سر‌های پر شور وجوش‌ای فدای این وجود‌های غیرتمند. » پس از آوردن این مقاله که تقریباً یک ستون از روزنامه چهره نما را فرا گرفته اضافه می‌کند: « شاخ گل هر جا که می‌روید گل است * خم می‌هر جا که می‌جوشد مل است. سوانح اسف شرایح عمری یگانه آزاد مرد غیور و آواره بلاکش اروطن مهجور حاج میرزا علی آقا مدیر روشن ضمیر روزنامه مظفری از همین روزنامه موقتی یا ورقه شرف تاریخی پیدا است که در هر جا قدم فرسوده ذکرش یاوطن یاوطن بوده اوقات توقف مصر مکرر بتحریص گمنام در صدد نشر افکار بودند ولی تألمات مشاهدات مصر بایشان و مدیر جریده تمدن اصایت کرد و هر دو بفاصله دو روز حرکت کردند و ما را بآتش فرقت افکارشان مبتلی ساختند. ».

گرچه شرح راجع بروز نامه مظفری و مدیر آن قدری طولانی شد ولی چون این روزنامه از روزنامه‌های قدیمی ایران و مدیر آن نیز گرفتار حوادثی گردیده جای آنرا داشت که شرح جامعی درباره آن بنویسیم و لذا آنچه در این باره امکان داشت سعی و کوشش کردیم تا مطالب مذکور جمع‌آوری گردید‌امید است مورد استفاده خوانندگان واقع شود.

(۱۰۲۲) مظهر

روز نامه مظهر در شهر تفلیس تأسیس و در سال ۱۳۲۷ قمری منتشر شده است. یک قسمت از این روزنامه بترکی و یکقیمت بفارسی و روسی نوشته شده. هر شماره آن در چهار صفحه بقطع ده در شانزره و یک دوم اینچ ووجه اشتراک آن شش منات است. در عنوان هر شماره روزنامه مظهر اینطور معرفی شده: «ادبی سیاسی اقتصادی و وطنه خدمت ابدر هفته لک ترک غزنه سی. ».

برون که شرح مذکور را در صفحه (۱۴۱) کتاب مطبوعات و شعر فارسی نوشته اضافه می‌کند که من نمره ۱۳ این روزنامه را در دست دارم و نمره مذکور در تاریخ ۲۷ ذیقعده ۱۳۲۷ قمری منتشر شده و وروی یک صفحه آن تصویر (سردار همایون) ژنرال کنول ایران در شهر تفلیس رسم شده است.

(۱۰۲۳) معارف

روزنامه معارف در شهر طهران صاحب امتیاری (انجمن معارف) تأسیس و دره اول آن در چهار صفحه بخط نسخ و بقطع وزیری و چاپ سنگی (بدون ذکر اسم مطبعه) طبع و در تاریخ غره شعبان المعظم ۱۳۱۶ قمری منتشر شده است. اینکه نو بصاحب امتیازی انجمن معارف عین عبارتی است (صاحب امتیاز انجمن معارف) که در سر لوحه روزنامه قید گردیده است.

و نیز در عنوان روزنامه نوشته است (این روزنامه از قید رسمیت آزاد است) ماهی دو مرتبه طبع و توزیع می‌شود. در دارالخلافه طهران بطبع می‌رسد. قیمت سالیانه در طهران شهزار دینار.

در زیر عنوان روزنامه این دو سطر چاپ شده است: « در این روز نامه فقط مطالب راجعه بمدارس و مکاتب ملیه و فواید عامه نوشته می‌شود و هر نوع مطلب و اعلان دایر باین مسائل و مفید بحال ملت که منافی با دین و دولت نباشد پذیرفته و مجاناً طبع خواهد شد. مندرجات روزنامه معارف عبارت از اخبار راجع به تأسیس و افتتاح مدارس در ایران و بعض اخبار مربوط بمدارس در خارج ایران است.

مقاله افتتاحی روزنامه از اینقرار است: « بسم الله الرحمن الرحیم - چون بفضل الله المتعال و بیمن اقبال بی‌زوال بندگان اعلیحضرت اقدس همایون شاهنشا. ظل الله اسلامیان پناه مظفر الدین شاه قاجار خلد الله ملکه و‌اید جیشه اجزای انجمن معارف در ایجاد مدارس و مکاتب ملیه مظفریه که بهترین وسیله برای ترقی دین و دولت و بزرگترین سرمایه برای تربیت ابنای ملت است بر طبق نیات مقدسه همایونی بمقصد خود نائل شده و در این قلیل مدت چند مدرسه معظمه جدیده با ترتیبات لازمه ایجاد و دایر کرده و باز هم در خیال ایجاد و تأسیس مدارس و مکاتب عدیده دیگر چه در دارالخلافه طهران و چه در سایر بلدان ایران هستند لهذا آرای اعضای انجمن معارف بر این قرار گرفت که یک روزنامه مخصوص دایر ترتیبات و تنظیمات مدارس و مکاتب ملیه ومطالب راجعه بآن‌ها و مفید بحال عامه ایجاد و منتشر سازند تا هم عموم عقلای مملکت و هوشمندان ملت که بالطبع و فی نفس الامر از اعضای محترم شمرده می‌شوند از خیالات این انجمن و از وضع و ترتیبات مدارس و مکاتب جدیده کاملاً مستحضر شده و هم غیرتمندان ملت و هوشمندان مملکت خیالات عالیه و افکار مفیده خود را از ادور و نزدیک نوشته باین مجلس ارسال و القا دارند که در صحبایف این روزنامه درج و منتشر شده و عموم اهالی مملکت از آن مطلع و منتفع گردند. بنا بر این پس از تحصیل اجازه و امتیاز مخصوص از طرف قرین الشرف همایونی به مبارکی و می‌منت بترتیب و انتشار این روزنامه اقدام کرده و آنرا موسوم بروزنامه (معارف) نموده و بعد از این ماهی دو نمره از آن بطبع خواهد رسید انشاء الله تعالی و هر نوع نوشتجات راجع بامور مکاتب و مدارس ملیه و مفید بحال عامه که باین اداره برسد در صورتیکه منافی با دین و مخالف با دولت نباشد پذیرفته و مجاناً طبع خواهد شد ولی مخصوصاً اجزای این مجلس محترم خواهش می‌کنند که نوشتجاتی را که برای مندرج شدن در این روز نامه می‌فرستند بکلی خالی از اغلاقات لفظیه واغراقات معنویه و تعلقات رسمیه باشد تا همه کس از خواص و عوام منتفع از آن توانند شد و در ذکر اسامی اعاظم و اعیان هر طبقه هم از ایراد عنوانات زائده وتکلفات فائقه یکلی محترز باشند زیرا که اجزای اداره معارف نیز همین شیوه مرضیه را معمول خواهند داشت.

در شماره اول پس از ذکر این مقاله که تا آخر ستون اول صفحه دوم را گرفته (هر صفحه روزنامه مشتمل بر دو ستون است) تحت عنوان (اخبار راجعه با نجمن معارف) شرحی از رضایت مظفرالدین شاه از انجمن نوشته و ضمناً دستخطی که شاه خطاب بنیر الملک وزیر علوم و معارف وقت راجع بمراقبت زیادتری در امر مدارس، صادر نموده نقل کرده است. این دستخط در رجب ۱۳۱۶ قمری نوشته شده است. پس از این قسمت (اخبار راجعه بمدارس) را نوشته و در آن از بازدید اعضای انجمن از مدرسه (افتتاحیه) شرح مفصلی درج کرده و در نصف آخر صفحه چهارم شرح حال (آمون حکیم) را که با تمام می‌باشد، نقل نموده است.

نمره دوم روزنامه معارف بهمان سبک نمره اول در تاریخ ۵ شنبه ۱۵ شعبان ۱۳۱۶ قمری چاپ شده و ستون اول آن ) اخبار متعلقه با نجمن معارف) و بعد ( اخبار متعلقه بمدارس علیه مظفریه ( درج گردیده است. روزنامه معارف از بهترین منابع برای اطلاع از اوضاع معارف و مدارس زمان مظفرالدین شاه می‌باشد. در بعضی از نمرات آن مطالب که با علمی صور و اشکال توضیح داده شده از قبیل حرکت زمین و بعض تجربیات فیزیکی و شیمیائی چاپ شده است.

روزنامه معارف مدت چند سال بیک سبک و قطع انتشار یافته و نمره ۷۲ سال سوم آن در تاریخ ۵ شنبه ۲۴ شهر شوال ۱۳۱۸ منتشر گردیده و فقط مختصر تغییری که در آن داده شده عبارت از این است که از نمره ۲۶ سال دوم (پنجشنبه دهم شهر شعبان ۱۳۱۸) ماهی سه مرتبه طبع و توزیع و نیز اداره روزنامه (محل رجوع و توزیع مدرسه افتتاحیه) معین شده است. در پایان شرح راجع باین روزنامه لازم است یاد‌آور شویم برون در کتاب (مطبوعات و شعر فارسی ص ۱۴۱) اشتباهاً سال تأسیس و انتشار روزنامه معارف را ۱۳۱۷ قمری ضبط کرده و شرح مختصری درباره آن نوشته است.

(۱۰۲۴) معارف

مجله معارف در طهران بمدیری (شیخ محمد علی بهجت دزفولی) تأسیس سال ۱۳۲۴ قمری منتشر شده است. معارف ابتدا بصورت جریده هفتگی بوده و بعداً بشرحی که ذکر خواهیم کرد بصورت مجله در آمده و تا مدتی باین وضع ادامه داشته است. شیخ محمد علی بهجت از سال ۱۳۲۱ قمری در طهران ابتدا انجمنی بنام انجمن علمی و بعد بنام (مجموعه معارف) تأسیس نموده و قبل از آغاز متر و طیت در این مؤسسه پاره از نشریات از قبیل مجله دعوت الحق و بعضی از کتب کلاسیک تحریر شده است

از آغاز مشروطیت یعنی از اواخر سال ۱۳۲۴ قمری بنوشتن و انتشار جریده هفتگی معارف موفق گردیده. برون که شماره‌های اولیه این جریده را در دست داشته مینوید شماره ۱۶ جریده معارف در تاریخ ۱۲ صفر ۱۳۲۵ قمری منتشر گردیده و نیز اضافه می‌کند که نمرات ۳۱٬۲۵٬۱۳ آنرا در دست دارم. هر شماره آن در ۸ صفحه قطع شش و سه چهارم در یازده و یک دوم اینچ طبع گردیده و وجه اشتراک آن در طهران ۱۷ قران، در سایر شهر‌های ایران ۲۰ قران و در خارج ایران ۱۲ فرانک است.

دوره چهارم مجله معارف از سال ۱۳۰۱ شمسی شروع بنشر نموده و ۴۸ شماره بنام دوره چهارم و ۳۶ شماره بنام دوره پنجم و ۶ شماره از دوره ششم تا آخر اسفند ۱۳۰۹ شمسی منتشر گردیده و در سال ۱۳۱۰ شمسی تعطیل بوده است.

شماره ول سال سوم دوره پنجم مجله معارف در فروردین ۱۳۰۷ شمسی در ۲۰ صفحه بقطع خشتی متوسط بضمیمه چهار صفحه راجع بروش پرورش بقلم بهروز خاوری با چاپ سربی طبع و توزیع شده است.

در عنوان پشت جلد مجله پس از درج اسم مجله (معارف) در دو طرف آن خصوصیات مجله بدینقسم شرح داده شده است: در یکطرف طهران. اولین مؤسسه عه معارف. نمره تلفن ۱۷۷۱. سالیانه ۱۲ شماره انتشار می‌یابد. مؤسس شیخ محمد علی بهجت. سال ۲۳ تأسیس تاریخ تأسیس شوال ۱۳۲۴. در طرف دیگر: قیمت اشتراک سالیانه بشرح ذیل. تکشماره دو قران برای مدارس با کاغذ وسط یکفران اگر قبلاً سفارش داده بشود بقیمت تمام شده. قیمت اعلانات و لوایح با دفتر است

پس از این قسمت فهرست مندرجات هر شماره در پشت جلد آورده شده و در زیر فهرست مندرجات وجه اشتراک بدینقرار معین شده است:

داخله: ۱- رجال درجه اول مملکت و طبقه اعلی ۱۰ تومان. ۲- معارف پروران ۵ تومان ۳- کارکنان معارف و مدیران مدارس ۳ تومان. ۴ معلمین و قرائتخانه‌ها و محصلین طبقه بالا ۲ تومان. ۵- شاگردان مدارس ۱ تومان ۶- اشخاصیکه قبل اشتراک نموده‌اند مطابق سابق. خارجه: افغانستان، هندوستان، بلوچستان، کردستان، ترکستان و کلیه ممالکی که علاقه مخصوص بزبان فارسی دارند وجه اشتراک فقط یکتومان است. سایر ممالک خارجه ۳ تومان. محل فروش تک شماره - خیابان مدرسه فنی هنر کتابخانه مجموعه هنر.

مندرجات مجله معارف چنانچه در طرف چپ سر لوحه مجله معرفی شده بدینقرار است:

این مجله خادم حوزه بشری، محرک جامعه ایران، حامی افراد و مجامع منوره حاوی افکار طبقات عامه، طرفدار حکومت فاضله، مسبب ایجاد معارفی بر وفق استعداد و در خور احتیاجات مملکت و ناشر افکار اعضاء مجموعه معارف و عموم معارف پروران.

در شماره اولهمین سال در صفحات ۵ و ۶ و شرحی تحت عنوان (مجموعه معارف) و اینکه این مؤسسه چیست؟ بیان نموده بخلاصه اینکه مجموعه معارف تأسیس شده است برای خدمت بحوزه بشر عموماً و بجامعه ایران خصوصاً و برای پیشرفت مقصود دو وسیله ککوچک و محقر در دست داریم: مجله و مدرسه • مجله برای نشر آثار و معلومات و مدرسه برای انجام خدمات و اجرای تجارب و امتحانات. ما طرفدار بسط و توسعه تعلیمات عمومی هستیم در صورتیکه مطابق قانون اساسی معارف تعلیمات عمومی عبارت باشد از تربیت حقیقی ابناء نوع و راهنمائی افراد در ایجاد وسائل زندگی و مدرسه قائم بر چهار رکن باشد: علم، صنعت، اخلاق و مزاج. در سنه ۱۳۰۰ مقارن آغاز دوره چهارم در طیی یک بیانیة مخصوص مقاصد مجموعه معارف در ۱۶ صفحه انتشار یافت و پس از ۶ سال که در جریانات اوضاع مجموعه پاره‌ای تغییرات رخ داده است باز لازم دانستیم تجدید مطلع نموده دوباره مرام و مقصد خود را از نو گوشزد نمائیم.

شماره دوم این سال بهمان سبک شماره اول در اردیبهشت ۱۳۰۷ و شماره سوم در خرداد این سال و شماره ۱۲ دوره پنجم سال سوم در شهریور ۱۳۰۸ شمسی منتشر شده است. چنانچه خوانندگان ملاحظه می‌فرمایند چند شماره از این سال در موقع خود منتشر نشده است و این تأخیر انتشار چنانچه در پشت جلد شماره هشتم تفکر داده شده برای اینستکه سال مجله سال تحصیلی شده و اولین شماره سال نو در اول مهر ۱۳۰۸ قرار داده شده و در حقیقت سال مجله معارف مطابق سال مدرسی است و این موضوع برای اینست که چون بیشتر مشترکین مجله از طبقه محصلین است و محصلین در سه ماه تابستان چون تغییر منزل می‌دهند مجله بآن‌ها نمی‌رسیده است. ضمیمه شماره ۱۲ این سال فهرست مندرجات ۱۲ شماره این سال مفصلاً آورده شده است.

اشتراک- با وجود آنکه مندرجات مجله اختصاصی به طبقه مخصوص ارباب فضل دارد و هر کسی نمی‌تواند از مندرجات آن استفاده نماید و به این واسطه ما نباید انتظار داشته باشیم مانند جراید سیاسی اخباری و فکاهی پیشرفت بنماید مع ذلک ترقیات روز افزون مجله رضایت بخش است چنانچه تقاضای اشتراک جدید را از چندی است نتوانستیم بپذیریم و وعده به آخر سال نو دادیم برای نمونه مطابق مدارک موجوده قریب هزار نفر از محصلین ایالات و ولایات داخله و خارجه از قرائت مجله استفاده و بوسیله این مدرسه متحرک کسب علم وفضیلت می‌نماید

خیلی مایه خرسندی است که مجله معارف پیش از چندین مدرسه خدمت به معارف مسلکت مینماید پیشرفت محصلین بواسطه قرائت مجله از سبک تحریرات واصله از آنان خوبی هویدا است

مندرجات- از پیش تاکنون مندرجات مجله آمیخته بیکدیگر و نظام مخصوص نداشته و بمقتضای تکامل تدریجی از اول سال نو عناوین آن معین و در تحت قسمت‌های ممتاز انتشار خواهد یافت و در این جا به اصول برجسته آن ذیلا اشاره نموده و تشریح متفرعات آن را در شماره اول سال نو قرائت خواهید نمود. ۱- تربیت ۲- علوم - اکتشافات و اختراعات ۳- ادبیات ۴- تاریخ ۵- فلسفه ۶- زبان پارسی ۷- زن و زندگی ۸- قسمت محصلین ۹- طرح‌های مفیده مسابق‌ها و موضوع‌های تازه برای نگارش ۱۰- محیط معاصر ۱۱- خدمات برجسته اشخاص معارف پرور ۱۲- اخبار معارفی ۱۳- مقالات وارده ۱۴- پرسش و پاسخ.

جنبه مالی- اگر بخواهیم مجله معارف را به یک شخص شبیه بکنیم مانند یک شخص معیل خواهد بود چه آنکه اولاً باید کلیه مخارج مجموعه معارف را بپردازد زیرا با وجود آنکه بنام اعضاء در دفتر احصائیه مجموعه بعنوان ورودیه و سالیانه و با شهریه مبالغی قید شده است لیکن از چندی پیش تاکنون و جهی گرفته نشده و این وجوه را بطور ذخیره برای یک خدمت مهم عارفی در نظر گرفته‌ایم. ثانیاً باید کسر بودجه مدرسه فنی هنر را کار‌سازی دارد. تانا باید مخارج گزاف جاری وغیر مترقبه طبع کاغذ تجلید تلفون روشنائی مستخدمین فنی و اداری لوازم التحریر اتانیه کرایه ذهاب وایاب وغیره وغیره را راه بیاندازد و از همه بیشتر تخفیف کالی است که در- اشتراک برای محصلین داده شده و هم آنان اکثریت مشترکین را تشکیل می‌نمایند و ابداً وجـه اشتراک‌ایشان با مخارج مجله تکافو نمی‌نماید. خیلی مایه مرت و خرسندی است که با این اقلام زیاد و مخارج گزاف و موانع سخت مجله پایدار و برقرار مانده است.

ب - مدرسه فنی هنر و شعب کوچک آن مدرسه فنی هنر با تازه‌ترین سبک مدارس دنیا هم عنان است و وسائلی که برای تربیت جدید در آنجا تهیه شده است در هیچیک از مدارس موجوده نیست و مقصد ما از این تأسیس نشان دادن نمونه‌ایست از طرز تربیت جدید و همین طرز بدیع و دار بای آنست که ویرا پیش بی‌بضاعت‌ترین خانواده‌ها مطلوب و مورد قبول عامه ساخته است چنانچه می‌بینیم اشخاص بی‌بضاعت با بودن مدارس مجانی زیاد در اطراف وحول وحوش با اشتیاق مفرطی اولاد خود را باین مدرسه می‌آورند (در اینجا شرح مفصلی از فواید مدرسه هنر نوشته است) محل مدرسه در محله شرق ناحیه ۷ مدرسه فنی هنر است.

شماره دوم از سال اول دوره ششم مجله معارف در آبانماه ۱۳۰۸ شمسی منتشر شده. این شماره بهمان سبک و روش شماره‌های قبلی است و در آن مؤسس (م. ع. بهجت) معرفی وسال ۲۵ تأسیس مجله معین شده است. در این شماره شرحی از بی‌مهری مشترکین نوشته که از آن آثار انحلال مجله هویداست. در این شرح اضافه می‌کند که مشترکین نباید از تعویق انتشار مجله گله داشته باشند و تا آخر شهریور ۱۲ شماره را بمشترکین می‌دهیم. در جای دیگر آن مینوید تمام مؤسسات ما بطوری دچار بحران مالی و اقتصادی گردیدند که نزدیک بود خدمات معارفی خود را تودیع نموده و خاتمه بدهیم. این شماره در ۴۲ صفحه می‌باشد.

مجموعه معارف غیرا مجله معارف است- چون ممکن است بعضی از خوانندگان مجموعه معارف را با مجله معارف مخلوط و اشتباه نمایند برای رفع اشتباه یاد‌آور می‌شویم که مجموعه معارف مؤسسه بوده که آقای شیخ محمد علی بهجت در قوای در ماهان تأسیس نموده و همه هفته عصر‌های دوشنبه تشکیل می‌شده و عده زیای از فضلا و دانشمندان عضو این انجمن بوده و در بعضی از شهر‌ها نیز شعبه از انجمن دایر بوده است و مجله معارف از نشریات مجموعه معارف بشمار می‌رفته، در شماره ۱۲ دوره پنجم سال سوم مجله معارف مورخ شهریور ۱۳۰۸ بعنوان (خلاصه خدمات یکساله مجموعه معارف) شرحی نوشته که قسمتی از آن، چنین است. اینک که سال مجموعه معارف مانند سال مجله در آخر شهریور بپایان می‌رسد و سال نو از اول مهر آغاز می‌شود شایسته است خلاصه خدمات کارکنان مجموعه معارف را در این یکساله تذکر بدهیم. (۱) تشکیلات مجموعه معارف... (۲) مؤسسات. الف. مجله معارف جنبه تاریخی. با این شماره سال ۲۴ تأسیس مجله معارف خاتمه می‌یابد و از اول مهرماه سال ۲۰ آغاز می‌شود.

در تمام مدت انتشار مجله معارف از خط سیر معارفی خود منحرف نگردیده و خیلی خرسند هستیم که توانستیم بوسیله تبلیغات شدید در راه علم و فضلیت عده زیادی را با خود هم آواز نمائیم مجله معارف در اول این سال در ۱۶ صفحه انتشار می‌یافت و بتدریج توانستیم به ۳۲ صفحه برسانیم که صفحه‌ای دوستون و هر ستونی باندازه دو صفحه از مجلات معمولی مطلب دارد و جمعاً می‌شود معادل ۱۲۸ صفحه معمولی. ‌امید است باز بر عده صفحات بیفزائیم. »

آقای میرزا محمد علی بهجت در فولی بهروز خاوری- در سالنامه ۱۳۰۸ پارس این شرح را درباره آقای بهروز خاوری مدیر مجله معارف نوشته است: « آقای بهروز خاوری دارای رتبه استنباط در علوم معقول و منقول و اجازه اجتهاد از مرحوم خراسانی در ۱۳۲۱ رئیس کمیسیون تصحیح کتب وترجمه عربی انطباعات معارف ومؤسس انجمن علمی، کتابخانه معارف و مجله دعوت الحق وجرید رسمی معارف نماینده خوزستان و در ۸ ۱۲ مفتش علوم معقول و منقول ومتصدی مشاغل مختلفه در معارف مخصوصاً قسمت اخیر که با تأسیس مدرسه فنی هنر و مجله و مجموعه معارف بایک ذوق سرشار و مساعی خستگی ناپذیری خدمت معارفی خود را ادامه می‌دهد کروی نیز در کتاب تاریخ ۱۸ ساله آذربایجان جائیکه مختصری از جراید مرکز و تبریز که در هنگام مشروطیت برپا شده گفتگو می‌نماید (صفحه ۹۵ کتاب) می‌نویسد. سومی روزنامه معارف که وزارت معارف برپا کرده آقای میرزا محمد علی بهجت عهده دار نگارش آن بود

(۱۰۲۵) معرفت

روزنامه معرفت در شهر تبریز بمدیری و مؤسی (میرزا عبدالله خان فرزند میرزا تقی) تأسیس و در سال ۱۳۱۹ قمری منتشر شده است. برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (ص ۱۴۲) مینوید مدیر روزنامه معرفت میرزا عبدالله خان پسر میرزا قی وزیر عدلیه ملقب بصدر عدلیه و از سادات جهانشاهی تبریز و مدیر مدرسه معرفت تبریز بوده است. و نیز مرحوم تربیت در فهرست جراید آذربایجان مینویند: « معرفت روزنامه هفتگی منتشر در تبریز با چاپ سنگی بمدیریت عبدالله جهانشاهی در ۱۳۱۹ در مدرسه معرفت. ».

(۱۰۲۶) معرفت

روزنامه معرفت بمدیر کلی (حاجی شیخ ابو القاسم افتخار العلماء) ودبیر اداره (شیخ احمد) در شهر یزد تأسیس و شماره هشتم سال اول آن در چهار صفحه بقطع متوسط وزیری در مطبعه سنگی (مطبعه اداره معرفت) باخط متوسط نسخ طبع و در تاریخ دوشنبه ۱۸ رمضان ۱۳۲۷ قمری مطابق سال چهارم مجلس مقدس شورای ملی و سال اول جلوس (در عنوان روزنامه همین قسم نوشته است) منتشر شده است. عنوان مراسلات یزد اداره معرفت. قیمت اشتراک سالیانه یزد یکتومان: شش ماهه ۶ قران داخله، دوازده قران و هفت قران. اعلانات سطری دهشاهی در صورت تکرار تخفیف داده می‌شود. تک نمره چهار شاهی. روزنامه معرفت چنانچه در عنوان آن نوشته شده روز‌های دوشنبه طبع و سه شنبه توزیع می‌شده است. در عنوان روز نامه جائیکه اسم روزنامه بخط نسخ در وسط یک مربع مستطیل درج گردیده در چهار گوشه آن این کلمات نوشته شده است: عدالت - ماوات - حمیت - غیرت.

روزنامه معرفت در ضمن یک سطر در زیر عنوان هر شماره بدینقم معرفی شده است: روزنامه ایست دارای مطالب علمی و اخبار ولایتی وتلکرافی ومقاله عام المنفعه پذیرفته می‌شود. »

سبک مطالب روزنامه مانند سایر جراید آغاز مشروطیت عبارت از وقایع و حوادث انقلاب ایران و حوادث داخلی و وقایع شهر یزد می‌باشد و نیز مقالاتی از متظلمین و کسانیکه مورد اجحاف وظلم مستبدین واقع شده در آن درج شده است.

برای اطلاع بیشتر خوانندگان از مندرجات آن عنوان مطالب شماره ۹ سال اول آنرا در اینجا نقل می‌کنیم: حقوق و حفظ آن (مقاله افتتاحی این مقاله دو صفحه و نیم از روزنامه را گرفته است) ترجمه اخبار تلگرافی روتر. (این قسمت راجع بقرار شاه ایران است بروسیه که از خبرگزاری خارجه رؤیتر نقل شده است) صورت تلگراف وزیر داخله باهالی یزد. اخطار.

روزنامه معرفت بخط نسخ متوسط با طبع سنگی طبع گردید و هر صفحه آن مشتمل بر دو ستون است. از حیث طبع و کاغذ با نبودن وسائل کافی در شهر یزد ممتاز و زیباست. این روزنامه مدتی در یزد منتشر می‌شده و نگارنده فعلا تا شماره ۱۸ سال اول آنرا که در تاریخ دو شنبه ۲۷ ذیحجه ۱۳۲۷ انتشار یافته در دست دارم.

(۱۰۲۷) معرفت

مجله معرفت در سال ۱۲۹۷ شمسی در شهر اصفهان بطور (۱۵ روزه) تأسیس و منتشر شده است.

(۱۰۲۸) معرفت

مجله معرفت در سال ۱۲۹۹ شمسی در شهر بروجرد بطور ماهانه تأسیس و شده است.

(۱۰۲۹) معرفت الاخلاق

روزنامه معرفت الاخلاق در ظهران تأسیس و در سال ۱۳۲۶ قمری منتشر شده است.

(۱۰۳۰) معیشت ملی

روزنامه معیشت ملی در شهر رشت بمدیری (میرزا خلیل یوسف‌زاده نوعی) تأسیس ) و در سال ۱۳۰۵ شمسی منتشر شده است.

امتیاز روزنامه معیشت ملی در تاریخ ۱۵ تیرماه ۱۳۰۵ شمسی از تصویب شورای عالی معارف گذشته و روزنامه مذکور در مطبعه (معیشت ملی) طبع وقیمت اشتراک آن ششماهه ۲۵ ریال و سالیانه ۵۰ ریال است.

روزنامه معیشت ملی پس از مدتی تبدیل نام پیدا کرده و باسم گذران توده منتشر شده و در سال ۱۳۲۴ شمسی گذران توده و یا معیشت ملی سابق نیز تبدیل اسم پیدا کرده و بنام (سپید رود) در طهران تحت نظر هیئت تحریریه و به صاحب امتیازی و سردبیری (خلیل نوعی) منتشر شده است. از روزنامه گذران توده در همین مجلد کتاب بتفصیل گفتگو و شرح حال آقای خلیل نوعی را نیز چاپ نموده‌ایم. شرح روزنامه سپید رود نیز چون تاریخ انتشار آن پس از وقایع شهریور ماه بود. بذیل کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران موکول می‌نمائیم.

(۱۰۳۱) مفتاح الظفر

روزنامه مفتاح الظفر در کلکته هندوستان بزبان فارسی بسر پرستی مدیر حبل المتین (آقای موید الاسلام) ومدیر کلی (میرزا سید حسن کاشانی) تأسیس و نمره اول سال دوم آن در صفحه با چاپ سنگی طبع و در تاریخ هشتم ماه ربیع الثانی ۱۳۱۷ قمری مطابق ۱۰ ماه اگست ۱۸۹۹ میلادی منتشر شده است. با انتشار این شماره ۲۳ نمره در ۳۶۰ صفحه روز نامه مفتاح الظفر طبع و توزیع گردیده است.

در عنوان روزنامه بالای اسم آن جمله (بنام خسرو گیتی مظفر الدین شاه) و در زیر آن سال تأسیس روزنامه (۱۳۱۰ - ۱۸۹۷) درج شده طرز انتشار مفتاح الظفر روز‌های یکم و هشتم و پانزدهم و بیست و دوم هر ماه بوده و محل اداره آن (کلکته فوجداری بالاخانه شیشه گلی نمره ۲) معین شده است. آبونه روزنامه بدین قرار است، هندوستان و برمه و خلیج فارس ده روپیه ممالک محروسه ایران و افغانستان ۴۰ قران چین و زاین و روسیه اروپا ۲۰ فرانک. مسالک عثمانی از عراق ومصر وغیره. مجیدی. درباره قیمت تک شماره روزنامه در شماره‌های اول و دوم نوشته است (خریداران آزاد را مجانی داده می‌شود) و از نمره نهم بجای این جمله نوشته است (اداره خریدار کم از ششماه را قبول نخواهد کرد). در هر شماره روزنامه مفتاح الظفر بدینقسم معرفی شده: داین روزنامه ملی کلیه بخش علمی است مقالات علمیه ومضامین حکمیه بنام نویسنده طبع ونشر خواهد شد... در حقیقت تمام مندرجات این روزنامه مقالات ریاضی و مطالب علمی است. برای نمونه عناوین مطالب شماره اول سال دوم را نقل می‌نمائیم.

فسلفه طبیعی (در این مقاله شرح لنگر بطور تفصیل چاپ شده). علم الارض. (در این مقاله شرح اشکال مثلث أشکال مثلث ومربع و مستطیل و اشکال دیگر بیان شده). اقلیدس مقاله دوم شکل ۷ اثباتی، زراعت‌های تحقیقات حکما درباره طاعون. در انتهای صفحه هشتم امضای (حسن - الحسینی) درج است.

نکته شایان توجه اشتباهی است که در چاپ سال انتشار روزنامه (۱۳۱۷) رخ داده در صورتیکه باید ۱۳۱۶ قمری باشد و این اشتباه از نمره اول سال دوم تا چند نمره تکرار شدمولی از نمره مورخ بتاریخ نوزدهم رمضان اصلاح گردیده و سال ۶ ۱۳ و از آن پس در تمام نمرات همین سال چاپ شده است. از روزنامه مفتاح الظفر تاشماره ۲۲ سال دوم مورخ سوم ماه ربیع الاول ۱۳۱۷ قمری در دست است.

مرحوم مؤید الاسلام و برادرش میرزا سید حسن کاشانی علاوه بر روزنامه مفتاح الظفر روز نامه معروف حبل المتین چاپ کلکته و طهران را طبع و منتشر نموده و برای اطلاع از شرح احوال آند و بجلد دوم کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران ذیل کلمه حبل المتین رجوع شود.

(۱۰۳۲) مفتش ایران

روزنامه مفتش ایران در اصفهان بمدیری و صاحب امتیازی (س. نورالدین) و سردبیری (ابراهیم راه نجات) و مدیر مسئولی (ادیب حضور) تأسیس و هر نوبت در ۴ صفحه بقطع متوسط در مطبعه سربی (حبل المتین) طبع و در سال ۱۳۲۷ قمری توزیع شده است.

شماره اول سال پنجم روزنامه مفتش ایران در تاریخ سه شنبه دوم ذ یقعده ۱۳۳۲ قمری توزیع و در ۸ صفحه بقطع وزیری در مطبعه سربی (اصفهان - مطبعه حبل المتین) طبع گردیده است. شماره دوم این سال نیز در هشت صفحه ولی از شماره سوم در چهار صفحه بقطع مذکور چاپ شده است. سر مقاله شماره اول تحت عنوان (بمناسبت سال پنجم) نوشته شده و بی‌مناسبت نیست قسمتی از آنرا ذیلا نقل نمائیم بحمداله والمنه سال چهارم روزنامه سرآمد و با یک نیه راستی و درستی و صداقت وظائف ملت پرستی خویش را ادا نمود و قدم در سال پنجم نهاد‌امید است آن وظایفی که در مد نظر دارد در این ساله پنجم بخوبی از عهده بر آید و قلم خود را صداقت و راستی بجولان آورده و خدمات جان فشانه خود را بملت محبوب خویش کاملاً ادا نماید اگرچه این روزنامه در بدو طلوعش در آسمان سیاست قلم خود را براستی معرفی نمود و آنچه را که وظیفه خود میدانست بی‌پروا سر در کف دست نهاد و بمیدان جانبازی درآمد و بیک طرزی لوک نمود که آثار قلمیه‌اش بر احدی پوشیده نیست نهایت ارزوی ما در این سال پنجم همانا راستی و درستی و صدق گوئی است‌امید است که باین آرزوی خود نائل شویم. »

مندرجات روزنامه مفتش ایران علاوه بر سر مقاله عبارت از شکایات و تلگرانات و اخبار داخله و خارجه می‌باشد و در عنوان هر شماره بدینقسم معرفی شده است: ((مفتش ایران جریده ایست سیاسی، علمی، اخباری، اخلاقی و از هر گونه مطالب سودمند بآزادی سخن میراند.)) و محل اداره روزنامه در سال پنجم: اصفهان - پشت مسجد شاه و عنوان تلگرافی (مفتش ایران) و قیمت اشتراک آن سالیانه در اصفهان ۲۴ قران و ولایات داخله ۲۰ قران وممالک خارجه ۲۰ قران و قیمت اعلانات در صفحه اول سطری ۲ قران و در صفحه آخر سطری یک قران است. طرز انتشار روزنامه گرچه در عنوان آن قید نگردیده وای از روی تاریخ شماره‌های منتشره معلوم می‌شود هفتگی است.

در سال هفتم روزنامه صاحب امتیاز و سر دبیر سیاسی آقای (ادیب حضور) معرفی شده و نیز در انتهای صفحه چهارم مدیر مسئول (ادیب خور) نوشته و اسمی از راه نجات و سید نورالدین در روزنامه نیست شماره دهم سال هفتم که در چهار صفحه بقطع نسبتاً بزرک در مطبعه سربی حبل المتین چاپ شده، در تاریخ شنبه ۱۳ ذیقعده ۱۳۳۰ قمری منتشر گردیده است. در این سال تغییراتی در خصوصیات روزنامه داده شده و من جمله در عنوان آن نوشته است ((این روز نامه برای خدمت باین آب و خاک تجدید شده است.)) که معلوم می‌شود مدتی روزنامه منتشر نمی‌شده است. در سال هفتم روزنامه با کاغذی خوب و چایی مرغوب طبع شده و بر خلاف سنوات قبل این مزایا را داراست و مندرجات آن بیشتر اخبار محلی اصفهان و مربوط باوضاع داخلی ایران است. در سال دهم روزنامه بدینقسم معرفی شده. ((ملک این روزنامه تفتیش در تمام ایالات و ولایات ایران قویا طرفدار مظلوم و صاعقه خرمن جان خائنین است.)) و بعد‌ها خواهیم دید که همین عنوان یعنی تفتیش در تمام ایالات و ولایات ایران مشکلاتی برای مدیر روزنامه پیش آورد و منتهی بتعطیل روزنامه گردید.

در سال یازدهم روزنامه مفتش ایران با همان خصوصیات سال‌های قبل بمدیر مشولی (ادیب خور مکی) منتشر و شماره اول این سال در تاریخ چهار شنبه دهم شهر شعبان مطابق ۳۰ حمل ۱۳۰۰ شمسی طبع و توزیع طبع و توزیع شده است. در این شماره تحت عنوان (اخطار و معذرت) اینطور می‌نویسد: ((اینک که یازدهمین سال مفتش ایران در رسید و جریده ما مرحله یازدهمین را باید به پیماید با عزمی ثابت و فکری ثاقب و قدمی استوار زمینه‌های ماعدی را فراهم و لوازم و وسائل ثابتی را تهیه نموده و با مناسبترین اسلوب و روشنترین طبع وقلم سیاسی آتشین با نام کاریکاتور‌های مفید و مؤثری در صفحه اخیر داخل عرصه جریده‌نگاری گردیده و مستمداً من اله تعالی نمرات مفتش ایران را مرتباً و بطور هفتگی نشر و اشاعه خواهیم داد. دفتر مفتش ایران.))

هما نطور که وعده داده شد روزنامه مفتش ایران از این پس در ۸ صفحه و هر صفحه مشتمل بر دوستون در مطبعه سنگی (گلبهار) طبع شده و صفحه آخر آن دارای کاریکاتور میباشد. اولین کاریکاتور روزنامه اوضاع اروپائیان را نسبت بملل مشرق نشان می‌دهد. در سال ۱۲ باز تعداد صفحات روزنامه کم شده و شماره ۱۸ این سال در تاریخ یکشنبه ۲۴ جمادی الثانی ۱۳۴۱ قمری منتشر شده است. از این شماره دبیر و مدیر داخلی روزنامه آقای (میرزا با فرخان عراقی) معرفی گردیده است. آقای عراقی از اهالی اصفهان و مسکن او در محله پایقلمه و چندی در ادارات فرهنگ و ثبت اسناد مشغول کار بود و زمانی هم در دادگستری وکالت می‌نمود. چند سال پیش در اصفهان فوت کرد.

در سال شانزدهم روزنامه مفتش ایران صاحب امتیازی و مدیر سیاسی (س، ادیب حضور مکی) مانند سنوات قبل منتشر و در این سال مدیر داخلی روزنامه (ع. ب. ر. مکی) معرفی شده است شماره ۱۰ این سال در چهار صفحه بقطع وزیری در مطبعه سربی (حبل المتین) طبع و در تاریخ چهارشنبه ۲ ربیع الثانی ۱۳۴۴ قمری منتشر شده است و این شماره دارای نمره ملل ۳۰۶۵ میباشد. در سال هفدهم مفتش ایران بطور هفتگی در چهار صفحه انتشار یافته و شماره ۷ این سال در مطبعه سربی (پروین مؤسسه عرفان) طبع و در تاریخ سه شنبه ۲۶ جمادی الثانی (بدون ذکر سال انتشار) منتشر گردیده است در این سال اسمی از مدیر داخلی نیست و مندرجات آن پس از درج مقاله اساسی، اوضاع اصفهان و مختصری اخبار ایران است نمره ملل این شماره ۳۰۸۶ است.

در سال نوزدهم روزنامه صاحب امتیاز و مدیر مسؤلی (س. ایران مدار مکی) و مدیر داخلی (س. م. حسن گلستانه) هفته سه مرتبه طبع و توزیع شده. علت این تغییر بواسطه آگهی‌های ثبتی بوده که در روزنامه چاپ شده و روزنامه هفته سه بار روی یا شورق که از همان صفحه اول آگهی‌های نوبتی ثبتی چاپ و منتشر شده شماره ۳۴ این سال که دارای شماره مسلسل ۳۱۲۸ می‌باشد در مطبعه سربی (پروین) طبع و در تاریخ دوشنبه ۱۴ جمادی الاول ۱۳۴۷ انتشار یافته است. روزنامه مفتش ایران بشرح مذکور مدت بیست و یکسال در اصفهان منتشر می‌شده و آخرین شماره منتشره آن در این شهر که دارای شماره مسلسل ۳۸۱۳ می‌باشد در سال ۱۳۱۰ شمسی انتشار یافته وپس از آن بشرحیکه در ضمن بیان حال مرحوم ایران مدار مکی ذکر خواهیم نمود محل انتشار روزنامه بعراق منتقل شده و شماره مسلسل ۳۸۱۴ روزنامه در تاریخ ۲۹ تیر ماه سال ۱۳۱۰ شمسی در شهر اراک منتشر گردیده است رویه گرفته روزنامه مفتش ایران یکی از روزنامه‌های مهمی بوده که در مدت خیلی درازی در ولایات منتشر می‌شده و بعلت شهامتی که در مدیران بوده غالباً دارای مقالاتی تند و آتشین است. و بعلت همین تندی در ابتدای سلطنت اعلیحضرت رضا شاه فقید مدتی در محاق تعطیل بود و در سال ۱۳۰۰ شمسی مجدداً طلوع نمود.

(۱۰۳۳) مفتش ایران

روزنامه مفتس ایران مدیری و صاحب امتیازی ) ایران مدار مکی) در شهر اراک در سال ۱۳۱۰ شمسی منتشر شده است. این روزنامه دنباله همان روزنامه مفتش ایران است که متجاوز از بیست سال در اصفهان منتشر می‌شده و در سال ۱۳۱۰ شمسی مدیر آن دستگاه روزنامه را بشهر اراک منتقل نموده است و از این جهت در عنوان روزنامه (سال بیست و دوم تأسیس) و شماره مسلسل (۳۸۱۴) نوشته شده منتهی شماره منتشر در اراک را شماره یک ضبط کرده است. شماره اول روزنامه مفتش ایران در اراک بصاحب امتیازی و سردبیر سیاسی و مدیر مسؤلی (ادیب ایران مدار مکی) ومدیر داخلی (سید محمد اطالبی) در چهار صفحه در مطبعه سربی (شرکت مطبعه عراق) طبع و در تاریخ ۲۹ تیرماه ۱۳۱۰ شمسی مطابق ۱۱ ژوئن ۱۹۲۱ میلادی منتشر شده است خصوصیات رو نامه بدین قرار است: محل اداره عراق • خیابان اردیبهشت. وجه اشتراک: داخله: ۵۰ قران. خارجه ۸۰ قران. تک نمره چهارشاهی - اجرت پست علاوه می‌شود قبول‌کنندگان شماره یک در عداد مشترکین ثابت محسوب خواهند شد. قیمت اعلانات صفحه اول سطری دو قران سایر صفحات یک فران. طرز انتشار مفتش ایران هفته سه شماره روزهای یکشنبه - سه شنبه پنج شنبه بوده است مرام و مسلک روزنامه در ضمن یکطر در زیر عنوان آن بدینقسم شرح داده شده، و این جریده سیاسی - اخلاقی - علمی - ادبی - اقتصادی - فکاهی و اجتماعی و تفتیش در تمام ایالات و ولایات ایران است. » وی این مطالب فقط در عنوان روزنامه نوشته شده و مفتش ایران پیش از یک روزنامه محلی نیست و مندرجات آن غالبا یک مقاله مختصر و ترجمه‌های کوچک و حوادث محلی عراق و مختصری اخبار داخله و گاهی یک قطعه شعر وغزل و بقیه مندرجات آن عبارت از آگهی‌های ثبتی است.

مقاله افتتاحی روزنامه تحت عنوان (نامه‌نگاری در ایران، تأثیر افکار در روحیات جامعه) می‌باشد و در آن پس از آنکه شرحی درباره تفاوت قوای موجودات و حرص و از یکه در بشر موجود است و نیز ضعیف همیشه مقهور قوی می‌باشد و اینکه ما افکار خود را روی کاغذ برای آیندگان گذاشته‌ایم و نویسندگان در دنیا مقام بلندی را دارا هستند. در پایان مقاله می‌نویسد: (مطبوعات ما هم همه یکی از دیگری اخذ اریتکل و خیر کرده و اخبار داخله و خارجه آن‌ها تقریباً یا تحقیقاً یک نحواست وهر گاه اختلافی هم در مطالب باشد فقط عبارت از اختلافات اعلانات ثبت است آنهم در اسم ناحیه نه دراصل موضوع اگر امروز اعلانات جراید نمی‌بود از عده جراید کاسته می‌شد و آنهائیکه بیشتر بکسب می‌پردازند از بین می‌رفتند بهر جریده که نگاه می‌کنید آن را مملو از اعلانات ثبت می‌بینند حتی بعضی از جراید بجای سرمقاله و جز از صفحه یک شروع بنشر اعلان ثبت می‌نمایند عده جراید در مرکز و ولایات بسیار است و اغلب بلکه تمام آن‌ها بر خوانندگان محترم تحمیل می‌شوند بطوریکه قلیلی فقط برای استفاده از قرائت جریده اشتراک می‌کنند و اگر اصرار و ابرام ارباب جراید در تحمیل مطبوعات نمی‌بود هیچ یک از خوانندگان باین قبیل اوراق که بهیچ وجه نفعی ندارد توجهی نمیکردند. تمام این تقصیرات متوجه مردم این محیط است زیرا خود مستوجب این می‌باشند که امروز دارا هستند. هرگاه خوانندگان ارباب فضل و ادب را تشویق می‌کردند - اگر قدر فکر و قیمت مبادی فاضله و عقاید مقدسه معلوم می‌شد اشخاص دی متصدی این شغل مهم نمی‌شدند. مدتی بود که ما روزنامه را بطبیعت واگذار کرده بتحریر مطالب مفیده اهتمام نمی‌کردیم زیرا عدم علاقه مردم موجب دلسردی ما بوده و هست ولی فعلا براثر اصرار یکعده از اشخاص منور الفکر آزادیخواه این شهر خود را ناگزیر دیده برای هر شماره جریده مقالات مفیده تهیه و منتشر کنیم بنابراین منتظر توجه خوانندگان می‌باشیم که اگر قدر زحمات ما را بدانند هر روز بر مزایای جریده مفتش ایران خواهیم افزود. تامگر لطف خدا پیش نهد گامی چند. س. ایران مدار. این اول باریست که مدیر روزنامه در ایران حقایق اوضاع روزنامه‌نگاری را بدون پروا و واهمه شرح داده و در حقیقت هم وضع بهمین منوال است زیرا که مفتش ایران پس از بیست و دو سال روزنامه‌نگاری ناچار برای اداره روزنامه اصفهان را ترک و برای آنکه بتواند روزنامه را منتشر سازد بشهر اراک رفته و آنجا مقیم شده است.

سالنامه عراق متعلق بال ۱۴ - ۱۳۱۵ راجع باین روز نامه می‌نویسد: «روزنامه مفتش ایران در عراق در سال ۱۳۱۱ بمدیری آقای ایران مدار مکی تأسیس و پس از یکی دوماه بتمدن ایران موسوم گردیده و بیش از چند ماه انتشار نیافت. » علت تغییر اسم بواسطه فشاری بود که شهربانی آنوقت بمرحوم ایرانمدار وارد آورده که مفتش ایران معنی ندارد و او را مجبور نموده که اسم روز نامه را عوض نماید. ذیلا شرح حال مرحوم ایران مدار بقلم فخر الدین ایران مدار فرزند آنمرحوم نقل می‌گردد.

آقای سید نورالدین عراقی (ادیب حضور ایران مدار مکی)

خلف مرحمت مآب مرحوم حاج سید محمد علی عراقی از علماء معروف که در اواخر عمر در تهران اقامت گزیده و سپس برحمت ایزدی پیوست مرحوم آقا سید محمد علی دو فرزند ذکور داشت یکی بنام سید ابوالحسن و دیگری آقا سید نور الدین که هر دو آن‌ها را برای تعلیم علوم مقدماتی تحت نظر دانشمندان و علماء هم عصر خود سیرد مرحوم سید نورالدین در سن پانزده سالگی از علوم مقدماتی فراقت حاصل نموده و با چند تن از اقارب و بستگان خود برای تعلیم علوم عالیه در بیروت رفته و پس از فراقت علوم عالیه در سن بیست ۱۲ سالگی در علوم مذهبی موفق باخذ گواهینامه اجتهاد گردید وسپس بتحصیل زبان خارجی (فرانسه) وبعداً بعلوم طبیعیات - نجوم - ریاضیات - سیاست - اقتصادیات پرداخت و پس از پنجـال تحمیل بعنوان سیاحت بکلکته وسایر نقاط دیگر هندوستان مسافرت و در انجمنهای مذهبی و سیاسی آن کشور داخل و پس از چند مادی بوطن عزیز خود بازگشت و در سن ۱۸ سالگی خود را برای خدمت میهن عزیزش آماده ساخته و مبادرت بتأسیس مدرسه شرف مظفری نموده و مدرسه را بوسیله معلمین با اطلاع مانند مرحوم فروغی و مرحوم مهندس السلطان و مرحوم نبیل الدوله و چند تن از دانشمندان آن عصر در تهران افتتاح و بتعلیم و تدریس علوم جدید پرداخته و از این راه خدمات مشعشعی بفرهنگ ایران نمود و در دوازدهم ربیع الاول ۱۳۲۸ قمری بموجب اصل ۲۴ قانون روزنامه مفتش ایران را در تهران منتشر وعالم مطبوعات را فروغ و روشنی مخصوص دارسیس آن مرحوم در صدد اصلاحات و رفع نواقص کشور بر آمده و انجمنی بنام انجمن آزادی خواهان با تشریک آقای طباطبائی در تهران تشکیل و بخدمات ملی خود ادامه داده و خائنین که از اقدامات او واقف شدند در صدد هلاک آنمرحوم بر آمده و بمنازعه با او برخاستند تا اینکه خدمات آن مرحوم توجه عمومی را بخود جلب و در سن ۳۰ سالگی از طرف نواحی شمال (مازندران) بوکانت دار الشورای ملی انتخاب و چون مومی علیه حسن ظن مردم را بخود تلقی کرد از هیچ گونه مساعدت و همراهی و اقدامات نافع خود بردم و کشور فروگذاری ننمود تا اینکه مشروطه بتغار مرحوم محمد علی شاه بد جلوه کرد و امر به توپ بستن مجلس را داد در این گیرودار مرحوم سید نور الدین با رفقای فراکسیونی خود فوراً در صدد رفع آسیب و پنهان خود بر آمدند و چون شلیک توپخانه راه فرار را برای آن‌ها مسدود کرده بود ناچاراً در یکی از کنجه‌های مجلس مخفی و پس از سی و دو ساعت دیگر بوسیله مرحوم سرتیپ محمد اسماعیل خان نجات و شبانه‌ایشان را بمنزل خود مخفی نمودند پس از این واقعه‌ایشان در صدر رفع قائله بر آمده و برضد حکومت محمد علی شاه با همراهان خود جداً قیام و سپس محمد علی شاه یکی را بعد از دیگری دستگیر و در باغشاه زندانی و هر یک را بعد از دیگر بعنوانی و طرز مخصوصی از قبیل صور اسرافیل، ملک المتکلین و غیره اعدام تا اینکه نوبت سومی علیه که می‌رسد بوسیله شاهزاده ناصر الملک مورد وساطت قرار گرفته و محمد علیشاه پس از بدست آوردن معلومات و اطلاعات‌ایشان وی را مورد لطف خود قرار داده و لقب (ادیب حضوری) آنموقع بمشار الیه داده شد و در همان تاریخ روزنامه خود که امتیاز آن از شورای عالی وزارت فرهنک مجلس شورای ملی ایران بموجب اصل ۲۴ قانون اساسی گذشته بود که در تمام کشور می‌تواند روزنامه خود را منتشر نماید.

و بعداً بواسطه اختلافات سیاسی و نفوذ شاهزاده‌های قاجار‌ایشان را باصفهان تبعید وقریب ۲۲ سال هم روزنامه خود را در اصفهان و در کرمانشاهان و از سال ۱۳۰۹ تا سال ۱۳۱۱ شمسی در اراک بنام مفتش ایران مرتباً منتشر می‌ساخت تا اینکه از طرف حسودان و خود شیرین‌ها شکایتی مبنی بر اینکه روزنامه مفتش ایران چه علت دارد که با توازن قانون مطبوعات هر روز دریک شهرستانی منتشر شود تا انکه سابق مو می‌علیه را بوسیله شهر بانی اراک بمرکز احضار پس از اجبار به تعویض نام‌فامیل خود از ایران مداری چون نتیجه مطلو به حاصل نشد بعناوین مختلفه‌ایشان را مجبور به تعویض امتیاز روزنامه مفتش ایران نمودند و از اواسط ۱۳۱۱ روزنامه مفتش ایران تعطیل و بنام روزنامه تمدن ایران در اراک ازانق مطبوعات ظاهر گردید و تا سال ۱۳۱۶ کم و پیش روزنامه خود را بدستیاری فرزند خود فخر الدین ایرانمدار که مامور تنظیم مقالات و اداره کردن امور داخلی اداره روزنامه بود انتشار وجداً بواسطه ضعف مزاج روزنامه خود را تعطیل و در سال ۱۳۱۹ مجدداً شرحی بوزارت فرهنک نوشته که در تهران منتشر نمایند اجازه از طرف وزارت فرهنگ برای انتشار صادر ولی اداره سیاسی و نگارشات وزارت کشور بعلت تندی قلم و سوابق روزنامه‌های ۱۳۰۴ اصفهان که بر علیه شاه سابق می‌بود مانع از انتشار آن گردید. رفته رفته ضعف‌ایشان شدت یافت و در ۲۱ اسفند ماه ۱۳۲۰ در بیمارستان مرسلین انگلیس اصفهان در سن ۱۰ سالگی دنیا را بدرود ابدی گفته و بدیارخانی رخت بر گرفت و در تخت فولاد اصفهان تکیه ملک در اتاق شمالی مدفون‌اند.

(۱۰۳۴) مفرح القلوب

روزنامه مفرح القلوب در بندر کراچی هندوستان بزبان فارسی تأسیس و بطور هفتگی منتشر شده است. روزنامه مفرح القلوب مدت مدیدی در کراچی منتشر می‌شده و بیشتر از سی سال انتشار آن ادامه داشته است. آغاز تأسیس آن ظاهراً سال ۱۲۷۲ قمری بوده و تا حدود سال ۱۳۰۲ قمری منتشر می‌شده و در ازمنه مختلف ناشر آن تغییر کرده و من جمله از اوائل تأسیس تا مدتی (محمد شفیع) و بعداً (میرزا محمد جعفر ومیرزا محمد صادق مشهدی، قنسول ایران در کراچی) متصدی نشر روزنامه بوده‌اند. و در شماره‌های نمونه این عبارت در انتهای صفحه آخر هر شماره چاپ شده است «مالک ومهتمم این اخبار نامه مفرح القلوب کراچی ومطبع‌اش میرزا محمد شفیع خلف مرحوم میرزا مخلص علیست » اسم روزنامه بخط نسخ در مربعی نوشته شده و اطراف آن این اشعار درج است ای نام تو راحت دل وجان • سرمایه فرخت فراوان • هر سبزه که از زمین برآید • بر وحدت تو زبان گشاید • نامت چو مفرح القلوب است • فرخنده کیکه دل بتوبست • کاریکه بر توکل تو کردم ابتدا • یارب بفضل خویش رسانش بانتها.

در زیر عنوان مذکور تاریخ انتشار و (تفصیل قیمت و اجرت پست) حاب سباق معین شده و قیمت یک نسخه اخبار نامه (۸ ز) و اجرت طبع اشتهار نامه ومضامین مفیدة خاص فی سطر واژه ناخوانا اجرت طبع اشتهار نامه ومضامین مفیدة عام (معاف). بخیر از سطورمذ کور این دو سطر در انتهای صفحه اول درج است « هر کسیکه بدون دادن زرقیمت اخبار نامه گرفتن اخبار نامه ینام خود به خواهد کرد تا زمانیکه وجه قیمت آنرا ادا نکند همیشه قیمت آن بذمه‌اش محوب شده هر وقت مطالبه و حساب از او گرفته خواهد شد ووجه موصوله بازهر گز مسترد نخواهد گردید».

از روزنامه مفرح القلوب نگارنده نمونه‌های مختلف مربوط بجلد ۲۴ در دست دارد من جمله نمره ۴۶ از جلد ۲۴ است که در تاریخ ۲۲ شهر ذیقعده ۱٫۹۶ مطابق ماه نوامبر ۱۸۷۹ میلادی در ۱۲ صفحه بقطع وزیری و با چاپ سنگی طبع و توزیع شده و نیز نمره ۳ جلد ۲۴ در تاریخ ۱۸ شهر محرم الحرام ۱۲۹۶ هجری مطابق ۱۲ ماه جنوری ۱۸۷۹ میلادی منتشر شده است. معمولاً هر شماره مفرح القلوب در ۱۲ صفحه چاپ شده و مندرجات آن عبارت از مقالات مختلف و اشعار و اخبار جهان و اخبار هند و اخیار بندر کراچی است. برای اینکه خوانندگان بسبک عبارت واخبار روزنامه آگاه گردند یکی دو خبر از نمره ۴ جلد ۲۴ آنرا نقل می‌نمائیم.

«پیشاور ۲۱ دسامبر - منفد عام در میان علی مسجد و جمرود بسبب رهزنی فرقه کوکی خیل بند شده بود مگر خبر بلچیان راه صاف کردند - حکمنامه بنام روسی حاکم ترکستان شرف صدور یافته است که سامان جنک موجود ومهیا دارد. » قسمتی از فهرست مندرجات نمره ۵ جلد ۲۴ مورخ ۴ صفر ۱۲۹۶ قمری بدینقرار است. التماس در خدمت مشتریان اخبار نامه - کتاب رقوم المالک - ناصر الملک محمود خان وزیر دولت ایران - حسین حامد بیک افندی - اظهارات انگلیس در باب اصلاحات اناطولی - خرج جنک افغانستان - افواه هوام - دولت روس و دولت روم جلال آباد - مختصر حالات تهذیب و شایستگی قوم روس و نظم و نسق گورنمنت تناسب اهل اسلام واهل هنود - ربورت از قندر‌ها - شکار پور -

در شماره‌های نمونه این سطر در انتهای صفحه آخر هر شماره درج است: « مالک و مهتم این اخبار نامه مفرح القلوب کراچی و مطبع‌اش میرزا محمد شفیع خلف مرحوم میرزا مخلص علیت. »

روزنامه مفرح القلوب از حیث چاپ و کاغذ مانند سایر مطبوعات هندوستان با خط نستعلیق و روی کاغذ زرد است. رویهمرفته این روز نامه بیشتر از جهت اخبار جهان وهند اهمیت دارد وگرنه از لحاظ مقالات علمی و ادبی چندان قابل توجه نیست و در حقیقت همانقم که بآن نام گذاشته (اخبار نامه) مفرح القلوب است و از این حیث نظیر روزنامه‌های ایران و اطلاع می‌باشد.

(۱۰۳۵) مکافات

روزنامه مکافات در شهر خوی بمدیری (میرزا آقا خان) وصاحب امتیازی (میرزا نوراله علی‌زاده) تأسیس و در سال ۱۳۲۷ قمری منتشر شده است. مرحوم تربیت در فهرست جراید آذربایجان (ص۴۱۱) می‌نویسد: « مکافات روزنامه هفتگی منتشر در خوی با چاپ سربی بمدیریت میرزا آقا مرندی و محمد علی‌زاده (امیر حشمت) در ۱۳۲۷».

برون در تاریخ مطبوعات و شعر فارسی ص ۱۴۲ مینوید، روزنامه مکافات منتشر درخوی بمدیری (میرزا آقاخان هرندی مدیر مدرسه مساوات) وصاحب امتیازی (میرزا نوراله یکانی) و قسمت اشعار آن متعلق به آقای (ابوالحسن خان، محمد علی‌زاده ملقب به سعید الممالک) و (امیر حشمت) که در آن ایام در خوی و سلماس میزیسته است، می‌باشد. (اشتباهی که برای برن دست داده این است که میرزا آخان را هرندی دانسته در صورتیکه اهل مرند آذربایجان بوده است. مؤلف) برون نیز اضافه می‌کند که من نمره. روزنامه مکافات را در دست دارم و این نمره در چهار صفحه مقطع شش و یک دوم و یازده یک دوم و در تاریخ ۴ اصفر ۱۳۲۷ قمری منتشر شده است. قیمت تک شماره آن یک عباسی است.

روزنامه حکمت چاپ قاهره در شماره ۹۳۳ مورح فره جمادی الثانی ۱۳۲۷ قمری شرحی بدینقم درباره روزنامه مکافات نوشته است دروزنامه مشگین شمامه (مکافات) نام که از دار السرور خوی بنام جناب آقا (میرزا ابوالحسن محمد علی‌زاده) نگاشته شده ومدیر پاک دلش جناب آقا (میرزا آقاخان) و صاحب امتیاز آن جناب (میرزا نور الله علیزاده) بوده بتاریخ ۲۲ ربیع الثانی ۱۳۲۷ در آنشهر دلکش منطبع گردیده است. خدا شاهد است دلم از دیدن آن شاد گردید.... »

(۱۰۳۶) مکافات

روزنامه مکافات در سال ۱۳۰۱ شمسی در طهران تأسیس و بطور هفتگی منتشر شده است شورا یعالی فرهنک امتیاز این روزنامه را بمدیری (میرزا باقرخان جعفری) در تاریخ ۹ خرداد ۱۳۰۴ تصویب نموده است.

(۱۰۳۷) مکتب

روزنامه مکتب در سال ۱۳۲۳ قمری در طهران مدیری (حاج میرزا حسن تبریزی ملقب برشدیه) سیس و منتشر شده است. روزنامه فریاد چاپ تبریز (بنقل روزنامه دماوند شماره ۸۷ مورخ دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۲۳ شمسی) پس از انکه شرح حال نسبة مفصلی از رشدیه ذکر کرده درباره روزنامه مکتب می‌نویسد: (رشدیه هنگامیکه در طهران بود خدمت فرهنگی را ضمیمه خدمت سیاسی ساخت و با همگنان بنشر و ترویج افکار آزادی پرداخت. نخست (انجمن تنویر افکار) را با دوستان خود بنیاد گذاشت و شروع بتبلیغ کرد و از راه (شب نامه)‌نویسی و پخش آن بی‌باکانه در اطراف قصر سلطنتی و دربار پیشرفت فکر آزادیخواهی کمک‌های شایان نمود. در سال ۱۳۲۲ بتأسیس روز نامه (مکتب) پرداخت و باعین الدوله صدر اعظم ومظالم وی بمبارزه شروع کرد مخصوصاً موضوع سانسور را که از طرف وزیر انطباعات مقرر شده بود شدیداً انتقاد کردو در کتاب (کفایة التعلیم) و (کتاب تنبیه الغافلین) بنشر افکار تجدد و ترقی پرداخت عین الدوله که دشمن آزادی و تجدد بود رشدیه را مورد غضب شدید قرارداد و بهمراهی دو تن دیگر او را بکلات تبعید کرد و پس از نه ماه که آزادیخواهان قدرت پیدا کردند و فرمان مشروطه داده شد رشدیه هم از منفای خود بیرون آمده بطهران برگشت. ) برای اطلاع بیشتری از شرح تبعید مشارالیه بحرف نون روزنامه ندای وطن رجوع شود.

(۱۰۳۸) ملاعمو

روزنامه ملاعمو در شهر تبریز صاحب امتیازی و مدیری (میرزا احمد مدیر مدرسه بصیرت) تأسیس و بزبان ترکی و با چاپ سنگی منتشر شده است. این روز نامه در سال ۱۳۲۹ قمری بوسیله مخالفین انقلاب مشروطیت و بدست اعضاء (انجمن اسلامیه محله دوچی شهر تبریز) انتشار یافته مرحوم کروی در کتاب تاریخ ۱۸ ساله آذربایجان (ص ۲۵۴) از روزنامه ملا عمر نامبرده و در باره آن مینوید، در این زمانهاست که روز نامه ملا عمر در دو چی بزبان ترکی پدید آمد و تا چند شماره از او پراکنده گردید، دوجی یکی از محلات معروف تبریز است که در حوادث مشروطیت بین اهالی آن و سایر محلات شهر تبریز مانند سرخاب و خیابان و‌امیرخیز همیشه نزاع و زد و خورد بوده است برای اطلاع از این کشمکش‌ها بصفحات ۱۰۳ و ۱۵۴ کتاب تاریخ ۱۸ ساله اذربایجان رجوع شود.

مرحوم تربیت در فهرست جراید آذربایجان نام این روزنامه را (آملاصو) ضبط کرده و برون نیز در کتاب تاریخ مطبوعات و شعر فارسی (ص۳۲) بهمین نحو نوشته است. شرحیکه تربیت در باره این روزنامه نوشته بدینقرار است (آهلا عمو روزنامه نیم ورقی منتشر در تبریز با چاپ سنگی از طرف ارتجاعیون و انجمن اسلامیه در ۱۳۲۶ در مقابل روز نامه اتحاد. »

میرزا احمد مدیر روزنامه ملاعمو، علاوه بر این روز نامه، روزنامه‌های اخوت اتحاد و اسلامیه را نیز منتشر کرده است.

(۱۰۳۹) ملانصرالدین

روزنامه ملا نصر الدین در شهر تبریز بمدیری (جلیل نخجوانی) در سال ۱۳۳۸ قمری تأسیس و منتشر شده است. تربیت در فهرست روزنامه‌های آذربایجان در باره روز نامه ملا نصر الدین می‌نویسد: « ملا نصر الدین، روز نامه هزلی هفتگی منتشر در تبریز با چاپ سربی و تصاویر رنگین بمدیریت جلیل نخجوانی در ۱۳۳۸. شش شماره منتشر شده. ».

(۱۰۴۰) ملت

روزنامه ملت در شهر شیراز بمدیری (میرزا حسین خان پرتو) تأسیس و در سال ۱۲۹۹ شمسی منتشر شده است. تأسیس روزنامه ملت در اواخر سال مذکور یعنی در حوت این سال بوده و بنا بر آنچه در سالنامه ۱۴ - ۱۳۱۵ فارس نوشته بعد از ۲۵ شماره تعطیل می‌گردد. طرز انتشار آن هفتگی بوده است.

میرزا حسین خان پر تو علاوه بر روز نامه ملت روز نامه دیگری بنام (اتحاد اسلام) در شیراز منتشر نموده که برای اطلاع از آن بجلد اول کتاب تاریخ جراید و مجلات ذیل اتحاد اسلام رجوع شود. در کتاب فارس وجنک بین‌الملل صفحه ۲۹۲ در شرح حال پرتو مینوید: - پس از برگشتن بشیر از چند شماره روزنامه ملت را نگاشته که مطبوع طبع ملت نشده، » برای اطلاع بیشتری از این قسمت باصل کتاب مذکور مراجعه شود.

(۱۰۴۱) ملتی با روزنامه ملت سنیه ایران

روزنامه ملتی در طهران با چاپ سنگی در تحت اداره (علیقلی میرزا اعتضاد السلطنه) تأسیس و بطور ماهانه در سال ۱۲۸۳ قمری منشر شده است. این روزنامه ابتدا یعنی شماره اول آن که در تاریخ ۱۵ محرم ۱۲۸۳ قمری منتشر شده باسم (روزنامه ملت سنیة ایران) انتشار یافته و بعد منقطع گردیده و پس از دو ماه باز بهمان عنوان در تاریخ جمعه چهار دهم ربیع الاول ۱۲۸۳ قمری منتشر گردیده و از شماره سوم اسم (روزنامه ملتی) موسوم گردیده و جمعا از این روزنامه بغیر از شماره اول که مورخ ۱۵ محرم می‌باشد، ۳۴ نمره از آن نشر شده و آخرین شماره آن در تاریخ یوم جمعه بیستم شهر جمادی الاخر ۱۲۸۲ قمری منتشر گردیده قیمت سالیانه روزنامه ملتی با نضمام روزنامه دولتی و علمی به تومان و شش هزار دینار بوده و در مطبعه سنگی (دار الخلافه نام در کارخانه دار الانطباع دولتی در مدرسه مبارکه دار الفنون) طبع شده است.

عده صفحات روزنامه از ۵ تا ۷ بقطع ۲۲ در ۳۴ سانتیمتر می‌باشد و هر صفحه آن مشتمل بر ۲۵ سطر بخط نستعلیق ریز است. سر لوحه روزنامه عبارت از دورنمای مسجد شاه طهران است که در زیر آن (مسجد شاه) نوشته شده و این سرلوحه در تمام سی و چهار نمره موجود است. در نمره اول این عبارت بخط نستعلیق زیر در زیر سرلوحه نوشته شده: از جانب سنی الجوانب همایون شاهنشاهی خلد الله ملکه و سلطانه امر و مقرر است که روزنامه ملتی برسبیل آزادی نگارش یابد تا خاص و عام از فواید آن بهره یابند. ». مندرجات روز نامه ملتی اغلب مربوط بشرح حال شعرای قدیم و جدید ایران و در بعضی از نمرات آن آگاهی مختصری از وقایع در بار در آن درج شده و چون مجموعه نمرات این روز نامه خیلی کمیاب است برای مزید اطلاع خوانندگان فهرست تمام سی و چهار نمره را زیلا نقل می‌نمائیم:

نمره اول: شمس الشعرا میرزا محمد علیخان اصفهانی متخلص بسروش، نمره دوم شرح حال دقیقی شاعر. آگاهی از طرف دولت راجع بمنع شبیه و تعزیه خوانی. نمره سوم: شرح احوال هادی نوری افکره تخلص آگاهی راجع بمنع احتکار • نمره چهارم شرح حکیم تا آنی آگاهی راجع باشخاص مفلس، نمره پنجم: شرح احوال عسجدی شاعر بضمیمه جدول معرفت اوایل شهور عرب نمره شش شرح حال حکیم فردوسی. نمره هفتم: شرح احوال داود شاعر نمره هشتم: کیفیت احوال منوچهری شاعر نمره نهم: شرح احوال میرزا محرم. نمره ده: شرح احوال آذر شاعر. نمره یازده شرح احوالهاتف شاعر نمره دوازده: شرح حال حکیم خاقانی، نمره سیزده بقیه حکیم خاقانی. نمره چهارده: شرح احوال وحید شاعر، نمره پانزده: شمه از حال سلطان بایزید. نمره ۱۶: شرح احوال کلیم شاعر (این نمره نه صفحه است. ) نمره: ۱۷ شرح احوال حکیم سنائی علیه الرحمه. نمره ۱۸: درک بهار. (این نمره بدینقسم شروع می‌شود بسم الله تعالی میرزا علینقی حکیم الممالک تفصیل تاره بطور حکایت در ادراک بهار و تأثیرات نوشته بود چون خالی از مزه و فایده نبود در این روز نامه طبع نمود. ). نمره ۱۹ و ۲۰ بقیه شرح درک بهار وقصه جوان حکیم الممالک نمره بیست و یکم: ترجمه میرزا رضای دکتر از قواعد مجمع الصحه که مقرب الخاقان دکتر طو لوزان مرتب نموده. نمره بیست و دوم: ترجمه مجمع الصحة که حکیم باشی حضور همایون شاهنشاهی دکتر طولوزان نموده است. نمره ۲۳ راجع بصفت عکاسی نمره ۲۴: شرح حال نظیری شاعر نمره ۲۵: ترجمه دستور اطباء حافظ الصحه که دکتر طو لوزان حکیم باشی مخصوص وجود مبارک اعلیحضرت شاهنشاهی بجهت ملاحظه وجستجوی سبب عموم و شیوع و با مرتب کرد و میرزا تقی مترجم مجمع الصحة ترجمه نموده است. نمره ۲۶: شرح حال میر عبد العال اصفهانی متخلص بنجات. نمره ۲۷ شرح حال مسعود سعد سلمان بضمیمه نمره ششم از برجمه محمد حسنخان پیشخدمت خاصه حضور همایونی. فصل پنجم در ذکر پیدا نمودن ینکی دنیا. نمره ۲۸: سام میرزا ملقب بشمس الشعرانی متخلص برضوان بضمیمه نمره هشتم از ترجمه محمد حسنخان پیشخدخت در پیدا کردن جزیره هیس پان بولا. نمره ۲۹: تفصیل قانون جدید دولت عثمانی در خصوص تشخیص تبعیت اندولت ضمیمه نمره ده از ترجمه محمد حسنخان در بیان مراجعت کریستوف کلمب. نمره ۳۰: شرح احوال حکیم انوری ابیوردی. نمره ۳۱: شرح حال حلاوت اشتمال بسحق اطعمه. نمره: ۳۲: در بیان قصیده‌ایست بعربی اثر طبع مرتضی قلیخان از نواده‌های مرحوم‌امین الدوله اصفهانی که همان مضمون بفارسی اثر طبع مسام میرزای شمس الشعرا نیز ذکر شده و تفصیل دو قصیده بدینقرار است که در روز دو شنبه ششم شهر ذی القع-. ۱۲۸۶ که ناصر الدین شاه در منزل دره ملاعلی بطرف پل لوشان کت می‌نموده در بین صحبت بمجد الدوله اظهار داشته که تو دلیل راه مالی مجدالدوله جواب داده انشاء اله دلالت غراب نیست. ناصر الدین شاه برای اینکه شعر معروف؛ اذا کان الغراب دلیل قوم سیهد‌یهم سبیل الهالکینا. خوانده نشود این شعر را گفته است: اذا کان القطاء دلیل قوم سیهدیهم صراط المستقیم. پس از ورود بطهران شاه دستور می‌دهد که باید قصیده بفارسی و عربی بهمین وزن و قافیه گفته شود ولذا دو قصیده فارسی و عربی گفته شده و در باغ قصر قاجار برای ناصر الدین شاه خوانده شده است.

مطلع قصیده عربی بدین قرار است: سقی الرحمن بالغیث العمیم * معارجنا بمنعرج الغمیم و مطلع قصیده فارسی این است: بغال سعد و‌ای مستقیمی * بدریا شد روان ایر کریمی.

نره ۳۲: شرح احوال ناصر خسرو. نمره ۳۴: شرح احوال مهری شاعر. این بود فهرست مندرجات روز نامه ملتی و همانقسم که در روزنامه‌های علمیه و دولتی یادآور شده‌ایم در این رورنامه نیز نامی از نویسنده مقالات در بین نیست ولی از خارج می‌دانیم که منشی روزنامه (حکیم سامانی) بوده است.

میرز افتعلی آخوند‌زاده که شرح حال او در صفحات دووسه و چهار کتاب دانشمندان آذر بایجان بتفصیل نوشته شده رساله راجع بروز نامه ملتی خطاب بمنشی آن مرحوم حکیم سامانی تدوین و در آن ایراداتی بسرلوحه و طرز تنظیم مطالب روز نامه نموده است. این رساله در تاریخ یوم جمعه ۱۴ ربیع الاول، سنه ۲ ۱۲۸ پس از رسیدن روز نامه ملتی در تفلیس بآخونده‌زاده نوشته و خلاصه آن این است که آخوند‌زاده اشکالاتی بمنشی روزنامه نموده و من جمله می‌نویسد:

شکل مسجد به تو در روزنامه خود علامت ملت ایران نگاشته در نظر من نامناسب می‌نماید بعلت اینکه اگر از لفظ ملت مراد تو معنی اصطلاحی است یعنی اگر قوم ایران را مراد می‌کنی مسجد انحصار بقوم ایران ندارد بلکه جمیع فرق اسلام صاحب مسجدند علامت قوم ایران قبل ار اسلام آثار سلاطین قدیم فرس است از قبیل تخت جمشید و قلعه اصطخر و امثال آن و بعد از اسلام یکی از مشهورترین آثار پادشاهان صفویه است که در ایران مذهب اثنی عشری را رواج داده‌اند و طوایف مختلف آن را در سلک ملت واحده منتظم داشته‌اند و باعث سلطنت مستقله جدا‌گانه ایران شده‌اند پس بر تو لازم است که بجهت واژه ناخوانا ملت ایران علامتی پیدا بکنی که از یکطرف دلالت بر دور سلاطین قدیمه فرس داشته باشد و از طرف دیگر پادشاهان صفویه را بیاد آورد چون شکل تاج دوارده ترک قزلباش از سقرلات سرخ.

اشکال دیگر آخوند‌زاده راجع بآوردن شرح حال سروش است که در یک روزنامه چه فایده بر پر کردن چند صفحه از روزنامه است در شرح حال شمس الشعرا سروش است و در این قسمت گفتگوی زیادی درباره نسب سروش بنجم ثانی می‌کند.

این رساله در ۴۸ صفحه و در تاریخ ۱۷ شهر رمضان پارس تبل ۱۲۸۳ و در تفلیس نوشته شده و یک نسخه از آن در کتابخانه دانشکده معنون و منقول طهران موجود و به نمره ۲۷۷۶ ثبت دفتر کتابخانه است. ناگفته نماند که در همین کتابخانه یک دوره از روو نامه ملتی که در کتابخانه اعتضاد السلطنه بوده و بعداً جزء سایر کتب کتابخانه مشار الیه وقف مدرسه سپهسالار جدید شده، موجود است و مهر اعتضاد: السلطنه پشت این مجموعه دیده می‌شود.

(۱۰۴۳) ممات وحیات

مجله ممات و حیات در طهران بمدیری (کاشف السلطنه پرنس دو چای) تأسیس و در سال ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است. این مجله بصورت یک رساله‌ایست که در باره فواید خط آهن در ایران نوشته شده و در ۶۰ صفحه بقطع خشتی چاپ و در تاریخ برج ثور ۱۳۰۱ مطابق شهر رمضا ن ۱۳۴۰ و ماه مه ۱۹۲۲ منتشر گردیده ولی چون در پشت و عنوان آن (مجله ممات وحیات) نوشته ما آنرا در ردیف مجلات ذکر نمودیم. محل طبع آن طهران. مطبعه مجلس شورای ملی. مقدمه مجله بدینقسم شروع می‌شود: « روزی در گوشه عزلت نشسته و در بروی خود بسته باحالی افرده و دلی پژمرده بر اوضاع وطن عزیز تأسف می‌خوردم و ابیاتی از مرحوم میرزا فتح الله خان شیبانی در خاطر میسرودم و بر بیچارگی نوع خود می‌گریستم.

یار پریشان و زلف یار پریشان شهر پریشان و شهر یار پریشان

کار رما نه چه گشت در هم و برهم مردم کارند گاه کار پریشان

تا آخر غزل. در این بحر تفکر و غم چندان فرو رفته و غوطه ور بودم که از همه چیزم فراموشی حاصل و از خود بی‌خبر بودم ناگهان در برهم خورد و از صدای آن بخود آمده دوستی که همیشه مشتاق صحبت او بودم وارد گردید.... بالجمله از هر دری سخن گفتیم تا آنکه بالطبیعه از پریشانی اوضاع مملکت صحبت میان آمد در مقام چاره جوئی مباحثات رد و بدل شد (خلاصه اینکه نویسنده یاد‌آور می‌شود اساس خرابی ایران نداشتن راه آهن و این رساله را در موضوع منافع راه آهن نوشته است. ). از مجله ممات وحیات بیش از همین یک شماره منتشر نشده است.

(۱۰۴۴) منارت

روزنامه منارت در شهر تبریز بزبان ارمنی تأسیس و در سال ۱۹۱۹ میلادی منتشر شده است. مرحوم تربیت در فهرست روزنامه‌های آذربایجان در باره این روزنامه می‌نویسد: منارت (مناره) روزنامه هفتگی منتشر در تبریز در زبان ارمنی در ۲۰-۱۹۱۹.

(۱۰۴۵) موسیقی

مجله موسیقی در طهران بمدیر مسئولی (سرگرد مین باشیان) تأسیس و در سال ۱۳۱۸ شمسی منتشر شده است. این مجله از انتشارات (اداره موسیقی کشور که یکی از ادارات تابعه وزارت معارف) بوده است.

شماره اول و دوم مجله موسیقی یکجا در ۳۶ صفحه بقطع پستی با چاپ سربی در مطبعه (تابان طهران) طبع و متعلق بدوماه فروردین و اردیبهشت ماه ۱۳۱۸ می‌ باشد. روی جلد مجله این جمله از واگنر موسیقی‌دان معروف چاپ شده: « آنجا که سخن بار می‌ماند موسیقی آغاز می‌گرد. ». در این شماره پس از طبع عکس اعلیحضرت فقید واعلیحضرت محمد رضا شاه که آنوقت ولیعهد بوده و تصویر فوزیه ملکه آینده ایران، مقاله افتتاحی مجله تحت عنوان (موسیقی کشور) نوشته شده. چند سطر از ابتدا و انتهای مقاله مذکوز بدینقرار است: در این عصر فرخنده که جمیع شئون کشور و حیثیت میهن رو بکمال حقیقی می‌رود و برای احیای قوای مادی

و معنوی این سرزمین باستانی همه گونه وسائل بکار برده می‌شود نسبت بامر موسیقی نیز بنوبه خود از طرف ذات مقدس اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و والا حضرت اقدس همایونی توجه خاصی مبذول شده و مقرر فرموده‌اند که موسیقی کشور تغییر کرده از حالت حزن و اندوه بیرون آید ۰۰۰ برای اجرای این منظور امر بتأسیس اداره بنام اداره موسیقی کشور در وزارت فرهنگ داده شده تا تمام کار‌های مربوط بموسیقی در یکجا تمرکز یافته تحت اصول صحیحی اداره شود..... برای همین منظورو نیز از آنجا که یکی از وظایف اداره موسیقی کشور آشنا نمودن فکر و ذوق عامه بموسیقی علمی و ترویج آنتی بنشر این مجله که برای اولین بار در ایران اشاعه مییابد اقدام نمود و سعی خواهد شد در هر شماره مطالب سودمند فنی برای‌شناساندن ادبیات موسیقی و ترکیبات استادان بزرک و شرح زندگی آن‌ها درج گردد و با گراورهای مناسب زینت یابد... ».

در حقیقت مندرجات مجله موسیقی از همین گونه مطالب خارج نیست چنانچه فهرست مندرجات شماره اول و دوم این مطلب را بخوبی ثابت می‌نماید. اینک فهرست مندرجات موسیقی کشور - وظائف اداره موسیقی کشور - تاریخچه مختصری از زندگی بتهون در عالم موسیقی - پرورش ذوق موسیقی نزد خردسالان - حافظ و موسیقی - معنی نامه حافظ - از چه سنی باید موسیقی را تعلیم خردسالان داد - تازه و کهنه موسیقی. »

مجله موسیقی در نوع خود بی نظیر ولی متأسفانه بیش از چند شماره منتشر نشده تعطیل گردیده است .

(۱۰۴۶) مؤید

روز نامه مؤید در شهر لاهیجان تأسیس و در سال ۱۳۲۵ قمری با طبع ژلاتین منتشر شده است .

(۱۰۴۷) مهدی جمال

روزنامه مهدی حمال در شهر رشت بمدیری (اکبر زاده) تأسیس و در سال ۱۳۲۸ قمری منتشر شده است. برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (صفحه ۱۴۴) مینویسد از این روزنامه فقط یک شماره منتشر شده و آنهم در تاریخ ۱۶ رمضان ۱۳۲۸ قمری است طرز انتشار آن هفتگی و سبک آن فکاهی بوده است.

(۱۰۴۸) مهر

مجله مهر در طهران بمدیری و صاحب امتیازی آقای (مجید موقر) تأسیس و در سال ۱۳۱۲ شمسی منتشر شده است. طرز انتشار آن ماهانه بوده و مرتباً چهار سال تمام منتشر گردیده و تعطیل شده و مجدداً در سال ۱۳۳۰ یا بدایره انتشار گذاشته است شماره اول این مجله در خرداد ماه ۱۳۱۲ منتشر شده و اکثر نویسندگان و شعرای معاصر در این مجله که از حیث زیبائی طبع و خوبی کاغذ کمتر نظیر دارد ، چیز نوشته اند . مجله مهر دارای تصاویر گوناگون و چند صفحه رنگی ضمیمه آن و روی جلد آن گراورهای رنگی چا شده است. وجه اشتراک مجله یکساله در طهران و ولایات هه ریال و در خارجه یک پوند ششماهه ۲۸ ریالوده شلینک ، بمحصلین و محصلات و نظامیان صد ده ازوجه اشتراک تخفیف داده میشود. محل اداره : طهران - خیابان سعدی هما نقسم که یادآور شدیم طرز انتشار مجله ماهانه بوده و در هر ماه مرتب منتشر می شده است چنانچه شماره اول سال چهارم در یکصد و هشت صفحه بقطع وزیری با چاپ سربی (مطبعه مهر) در خرداد ۱۳۱۵ و شماره دوم در تیرماه و سوم در مرداد ماه و چهارم در شهریور و پنجم در مهر و ششم در ابا نماه و هفتم در آذر ماه و هشتم در دی ماه نشر یافته است .

برای اطلاع از خصوصیات و طرز انتشار دوران چهار ساله مجله بهتر آنستکه قسمتی از مقاله افتتاحی سال چهارم را که بقلم مدیر مجله نوشته شده نقل نمائیم: سال چهارم مجله مهر - سال سوم مجله مهر را باهمان حسن انتظام و انتشار مرتبی که در بادی امر بخوانندگان محترم وعده داده بودیم و حقاً هم باید در امر مجله نگاری مخصوصاً دو این دوره نهضت معارفی رعایت نمود ، بیایان رسانیدیدیم. اینک با این شماره سال چهارم مجله مهر را آغاز میکنیم..... مجله مهر بواسطه دارا بودن مطبعه مخصوصی توفیق یافت سی وشش شماره را که در طی سه سال گذشته انتشار داده اول هر ماه بدون تأخیر توزیع و تقدیم مشترکین کند . و اما از بابت نهیه مندرجات مجله بشهادت صفحات مجله مهر نهایت اهتمام بعمل آمده که مجله حتی الامکان دارای مقالات عام المنفعه داخلی و ترجمه های مفید و اقتباسات سودمند باگراورهای جالب توجه باشد. بزرگترین شعرا و بهترین نویسندگان ایران آثار قلمی خود را زیب صفحات مجله نموده اند و نیز از افکار علما و فضلای نامی جهان استفاده و اقتباس و ترجمه شده است. مجله مهر در سال اول یکهزار صفحه و در سال دوم ۱۳۰۸ صفحه (با فردوسی نامه) و در سال سوم ۱۲۹۲ صفحه تقدیم خوانندگان محترم نموده با این سابقه مشترکین مجله وحقا انتظار توسعه و پیشرفت بیشتری در سال چهارم دارند.... (مجید موقر).

آقای مجید موفر مدیر مجله مهر مدتی مدیر روزنامه ایران بوده و زمانی هم روزنامه خوزستان را منتشر نموده و نیز مجله مهرگان را تأسیس و انتشار داده است . نامبرده چند دوره نمایندگی مجلس شورایملی را عهده دار بوده و یکی از نویسندگان ایران بشمار میرود.

(۱۰۴۹) مهرگان

مجله مهرگان در طهران مدیری و صاحب امتیازی (مجید موقر مدیر مجله مهر) تاسیس و در سال ۱۳۱۴ شمسی بطور هفتگی منتشر شده است. قیمت تک شماره این مجله یک ریال وشش ماهه آن ۱۲ ریال و سالیانه ۴ ، ریال است .

منظور عمده از تاسیس و انتشار مجله مهرگان این بوده که چون مجله مهر مجله ادبی و تاریخی است این مجله قدری مطالب آن نزدیکتر بفهم باشد و مندرجات آن بیشتر داستانهای عشقی و حکایات نزدیک بفهم کودکان است. مهرگان نیز سه چهار سال منتشر شده است.

(۱۰۵۰) مهر منیر

روزنامه مهر منیر در شهر مشهد بصاحب امتیازی و مدیر مسئولی (محمد اسماعیل منیر مازندرانی) تأسیس و در سال ۱۳۳۹ قمری منتشر شده است. محل اداره روزنامه: مشهد . در بازار سرشور . آدرس تلگرافی مهر منیر. وجه اشتراک ، یکساله داخله .. یکساله داخله ۵۰ قران . خارجه ۶۰ قران - ششماهه بترتیب ۳۰ قران ، ۲۰۵ قران شعار روزنامه که در زیر اسم روزنامه چاپ شده این آیه (لیس للانسان الا ما سعی) است.

شماره ۲۸ سال ششم روزنامه در چهار صفحه بقطع بزرک و باچاپ سربی طبع و در تاریخ دوشنبه ۳۴ صفر ۱۳۴۶ قمری مطابق ۲۰ مرداد ماه شمسی ۱۳۰۶ منتشر شده است . مندرجات این شماره پس از سرمقاله که بعنوان (مالیه ایران ترقی خواهد کرد) عبارت است از (اخبار داخله) و (اخبار طهران) و چند مقاله مختلف و در صفحه چهارم تحت عنوان (یکمرد عظیم) یا (مخترع ابجد اثراناطول فرانس) ترجمه منیر مازندرانی. بقیه از شماره بیستم چاپ شده است . شماره های اول و دوم و سوم این روزنامه در برج قوس ۱۲۹۹ شمسی منتشر شده است.

محمد اسماعیل منیر مازندرانی- روزنامه آینده ایران در شماره نهم سال پنجم مورخ ۷ دیماه ۱۳۱۳ شمسی راجع بقوت مدیر روزنامه مهر مدیر اینطور نوشته است: « ضایعه عظیم در عالم مطبوعات و ادبیات - پنجه خشمگین و دست بی امان مرک باز یکی از عوامل مطبوعات ایران را برده و تلمه سختی بیکر معارف این مملکت وارد ساخت فوت جانسوز مرحوم آقا میرزا محمد اسماعیل منیر مازندرانی مدیر و نویسنده روزنامه مهر منیر خراسان که اخیراً واقع شده ارز واقعات تاثرآور و از جهت فقدان یک عنصر دانشمند و مورخ کم مانند بسیار اسف‌انگیز است - قسمت عمده زندگانی مرحوم منیر در ترکستان و مراحل کهولت و شیخوخیت در مشهد سیری شده و مقالات تاریخی و ترجمه‌های مختلف آنمرحوم در جراید خراسان و بالاخره انتشار چندین سال جریده مهر منیر در شهر مشهد مقدس نمونه از فعالیت ادبی و سیاسی آنمرد دانا و توانا بود ما با تأسف از فوت یکی از ارکان مهمه مطبوعات ایران ببرادر عالیمقام آنمرحوم آقای حاج محمد جعفر آقا تاجر مازندرانی معروف بکشمیری تسلیت گفته شرکت خود را در این مصیبت اظهار می‌داریم. »

(۱۰۵۱) میزان

روزنامه میزان در طهران بمدیر مسئولی (فخر الواعظین کاشانی) تأسیس و در سال ۱۳۲۹ قمری منتشر شده است. میزان روزنامه‌ایست سیاسی، اخلاقی و هزلی که هفته یک نمره طبع و توزیع می‌شده. محل اداره روزنامه: خیابان ناصریه نمره ۱۴. وجه اشتراک سالیانه آن یکتومان وتک نمره صد دینار و در ولایات بانضمام کرایه است. در عنوان روزنامه میزان در بالای اسم آن آیه (واقیمو الوزن بالقط ولا تخسر والمیزان) و در زیر آن (الا ان حزب الله هم الغالبون) درج است. میزان معمولاً در چهار صفحه بقطع وزیری با چاپ سنگی طبع شده و هر صفحه آن مشتمل بر دو ستون و صفحه چهارم آن مخصوص کاریکاتور است.

شماره هشتم سال اول میزان با خصوصیات مذکور در مطبعه سنگی که اسمی از مطبعه آن نیست طبع و در تاریخ دوشنبه غره شوال ۱۳۲۹ قمری منتشر شده است. سرمقاله این شماره بدینقسم شروع می‌گردد، « موضوع مشروطه و ماحصل آن دو کلمه است. (حریت)، (مساوات) حریت یعنی آزادی کدام آزادی آزادی هر شخص از تصرف دیگری در مطلق حدود و حقوق او. مساوات یعنی برابری کدام برابری یکسان و برابر بودن تمام نفوس است در حقوق بشری و این هر دو مطلب از مقررات الهیه.... » پس از این سرمقاله اشعاری بعنوان (ادبیات) درج شده که چند تای آن‌ها چنین است:

رسید غره شوال ورقت صلح صیام هزار حیف که ماه عزیز گشت تمام

مه صیام بی‌بود محترم لیکن نبود حاصل او بهرما بخیر از نام

بعد از این اشعار اخبار یزد و کاشان را نوشته و در انتهای صفحه سوم اعلانی راجع بکتاب (محمود) که راجع بعضرات تریاک و از تألیفات فخر الواعظین کاشانی مدیر روزنامه می‌باشد چاپ شده و نوشته است این کتاب در خیابان ناصریه در اداره روزنامه مجلس نمره ۳۴ برای فروش حاضر است. در صفحه چهارم که مخصوص کاریکاتور است تصویر محمد علیشاه طبع شده. در این کاریکاتور محمد علیشاه خطاب بیک آخوند و دو نفر دیگر می‌کند که غصه نخورید مطمئن باشید بمرک شعاع السلطنه کاری بکنم که چنگیز نکرده باشد مشروطه خواهان را قتل عا وعیال واولادشان اسیر اموالشان را تاراج خواهیم فرمود طهران را سه روز بدست ترکمان خواهیم داد.

(۱۰۵۲) میطق

روزنامه می‌طلق در شهر تبریز بمدیری الکساندر در وارطانیانس) بزبان ارمنی تأسیس و در سال ۱۳۳۰ قمری منتشر شده است. تربیت در فهرست روزنامه‌های آذربایجان (سی ۴۱۴) راجع باین روزنامه مینوسد: « مبطق. روزنامه هفتگی منتشر در تبریز با چاپ سربی بمدیریت الکساندر دروارتانیانی در ۱۳۴۲ بجای توفیق پس از نشر شماره یک توقیف شده است. » بنابر این روزنامه می‌طق بیش از یک عماره منتشر نشده است. واما اختلافی که درباره سال انتشار روزنامه مشاهده می‌شود آنچه ما نوشته‌ایم (۱۳۳۰) نقل از کتاب تاریخ مطبوعات و شعر فارسی برون (ص ۱۴۴) می‌باشد و‌ای نوشته تربیت معتبر‌تر است. در وارتانیانس علاوه بر روزنامه منطق روزنامه فکر را بزبان فارسی منتشر نموده است.

(۱۰۵۳) مینو

روزنامه مینو در شهر مشهد بمدیری (صدر المدرسین) تأسیس و در سال ۱۳۳۲ قمری منتشر شده است. طرز انتشار مینو هفتگی بوده است.

(۱۰۵۴) میریان

مجله می‌هیان یعنی رنجبر در طهران بمدیری اودیس یقیانس) بزبان ارمنی تأسیس و امتیاز آن در ۱۵ قوس ۱۳۰۳ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشته است.

(۱۰۵۵) میهن

روزنامه میهن در شهر اصفهان بمدیری و نگارندگی (ا. ب شیروانی) تأسیس و در سال ۱۲۹۸ شمسی مطابق ۱۳۳۷ قمری منتشر شده است. روزنامه میهن هفته دوبار چاپ و پخش می‌شد. و در عنوان هر شماره مرام و مسلک روزنامه بدینقسم معرفی شده است (فرخوئی، میانه جوئی، سیاسی، فرهنگی، سخن سرائی، پیام گستری). میهن از روزنامه‌هایی بوده که در آنموقع طرفدار بکار بردن واژه‌های فارسی سره بوده و جملاتی که در آن بکار می‌برده حتی المقدور بیارسی سره نوشته شده چنانچه سطر فوق شاهد آنست و نیز بجای کلمات مدیر و نگارنده که در عنوان روزنامه‌ها معمولست در این روزنامه (پراهم گرونگارنده) آورده شده نیز بعضی از مقالات روزنامه اطراف چگونگی زبان فارسی و آلودگی آن با زبان عربی می‌باشد.

با وجود این‌ها میهن پیش از یک روزنامه محلی نیست، مبهن با قطع متوسط و با چاپ سربی در مطبعه حبل المتین (اصفهان طبع و در چهار صفحه توزیع شده. علاوه متاله و مقالات دیگر روزنامه اخبار اصفهان و سایر شهر‌های ایران نیز در این روزنامه دیده می‌شود. شعار روزنامه که در عنوان آن نوشته شده جمله (حب الوطن من الایمان) است که بخط نسخ نوشته شده و در زیر آن یکی از اشکال مجسمه‌های تخت جمشید (اسب بالدار و چند ستون از ستون‌های تخت جمشید) و در روی آن اسم روزنامه (میهن) با خط نستعلیق نوشته شده است. بهای میهن: کشور ایران یکساله ۵۰ قران. ششماهه ۲۸ قران. خاک بیگانه. یکساله ۶۰ فران - ششماهه ۳۰ قران. پس از گیل چهار شماره بها دریافت می‌شود. محل اداره. اصفهان، خیابان خوش. شماره ۱۰ سال اول میهن در تاریخ ۸۰ صفر ۱۳۳۸ قمری مطابق ۹ عقرب ۱۲۹۸ شمسی منتشر شده و پس از تاریخ مذکور تا اواسط حمل ۱۲۹۹ شمسی مطابق رجب ۱۳۳۸ قمری باز در اصفهان انتشار یافته و از آن پر تعطیل شده است علت عدم انتشار میهن در اصفهان گرفتاری بوده که برای مدیر آن آقای شیروانی پیش آمده و منتهی بزندانی شدن و پس از خلاصی از زندان عزیمت بطهران وانتشار روزنامه در ظهران شده که از آن جداگانه گفتگو خواهیم کرد.

روزنامه راه نجات چاپ اصفهان در شماره دوم سال پنجم خود مورخ یکشنبه ۲۹ حمل ۱۲۹۹ شمسی شرح دستگیری مدیر میهن را تحت عنوان (اتفاق غیر مترقبه) اینطور می‌نویسد: « در چند روز قبل آقا میرزا ابو طالب خان شیروانی مدیر جریده میهن که شبانه از کلوب ایران و انگلیس مراجعت می‌نموده از طرف مأمورین ژاندارمری حبس و توقیف در آن اداره می‌شود. بعضی اشخاص منافع بر تصور نمودند که از شلان خوردن مدیر میهن افکار آزاد نیز شلاق خورد. اما باید بدانند روح مقدس آزادی شلاق نخورده است. » رئیس ژاندارمری اصفهان در آن هنگام ماژور- فضل اله خان بوده و عمل او در جراید اصفهان و طهران مورد گفتگو واقع شده و باتفاق درخواست مجازات او را نموده‌اند من جمله شرح زیر در شماره ۳۷ روزنامه زبان زنان مورخ ۲۱ ذیقعده ۱۳۳۸ قمری منقل از فوق‌العاده\" روزنامه آسایش نوشته شده است. آیا مازور فضل اله خان به مجازات نمی‌رسد ۲ قابل توجه هیئت محترم دولت • در فوق‌العاده آسایش توجه دولت را با صلاحات بعضی جزئیات که کلیات از آن‌ها مرکب می‌شود جلب می‌نماید و پاس احترامات نظام و مقام ژاندارمری را محترم خوانده و سپس ترقیات برقیه مازور فضل اله خان را باطلاعات مطلعین حوالت داده وعدم استحقاق مشارالیه را در ریاست سه هزار نفر ژاندرم و غیره علنا گفته در پایان خیانتی را که نسبت بمدیر محترم روزنامه میهن مرتکب شده تقاضای محکمه صالحه را نموده که ماژور مذکور بمجازات رسد. عقیده آسایش در مجازات مازور فضل الله خان اقل درجه اخراج وی برای همیشه از صف نظام است. ».

برای استخلاص مدیر میهن از زندان مرحوم عارف قزوینی که در این وقت در اصفهان و در صدر دادن نمایش رستاخیز ایران بوده است اقدام نموده بالاخره نامبرده را در تاریخ یوم پنجشنبه ۲۵ رجب ۱۳۳۸ قمری از زندان ژاندارمری مستخلص می‌گرداند و مدیر میهن پس از چند روز یعنی در شعبان سال مذکور بجانب طهران حرکت می‌نماید. حرکت او را روزنامه راه نجات در شماره ۴ سال پنجم خود تحت عنوان (حرکت مدیر جریده میهن) اینطور مینوید ( مدیر جریده میهن پس از خوردن شلاق و مرخصی از اداره ژاندارمری مجدداً کالسکه برای او گرفته شد و تحت الحفظ بطهرانش روانه نمودند. علت اینگونه اقدامات را از روی قانون ما درک نکرده‌ایم.

روز نامه اختر مسعود چاپ اصفهان مینوید، مطابق تلگرافی که مدیر روز نامه میهن ببرادرش آقای شیروانی (نام برده کارمند اداره ثبت اصفهان و در آن اداره مشغول کار است و اخیراً باز نشسته شده. ) نموده روز جمعه ۱۱ شعبان ۱۳۳۸ بطهران وارد شده و ضمناً از رئیس الوزراء و وزیر داخله در خواست نموده چون عفو از بزرگتر است از گناه مدیر مبهن صرف نظر نماید. همین روز نامه در شماره ۲۰ سال اول خو د مورخ ۲۰ جوزای ۱۲۹۹ شمسی راجع بآزاد شدن مدیر میهن می‌شوید مطابق اطلاعات واصله آقای میرزا ابو طالب خان مدیر محترم روز نامه میهن را از حبس باغ شاه آزاد نمودهاند و حالیه در طهران با کمال آزادی حر مینماید. » پس آزاد شدن مدیر میهن دیگر اصفهان نیامده و همانجا روز نامه میهن را منتشر نموده که از آن جدا‌گانه گفتگو می‌نمائیم.

‌ها نقم که یاد‌آور شدیم پس از آزادی مدیر میهن در طهران دیگر باصفهان بر نگشته و همانجا روز نامه میهن را در اواخر سال ۱۲۹۹ شمسی منتشر نموده است. روز نامه زبان زنان در شماره ۳۷ سال دوم مورخ شنبه. قوس ۱۲۹ شمسی راجع بطلیعه روز نامه میهن در طهران مدیری شیروانی منتشر شده اینطور مینوید.

د پیشاهنگ میهن با این جا بار برگ دوباره درخشانی روز نامه میهن بنگارش میرزا ابوطالب خان بنان السلطان شیروانی با آغاز باین سرواد: ایام هجر را گذراندیم و زنده‌ایم مارا بخت جانی خود این گمان نبود. او طهران بما رسیده است. فرهون ور و سر دبیر جان باز این نامه از درخشندگی دوباره میهن بنام پاک ایران، خامه تازی کرده و در نام‌های بس سنگین را بر سر و چهره آنانیکه در ته زندان بوی سر‌ریزی داشته. افشانده است و نیز از یاری همگاران میهن سیسگذاری نموده و در پایان بازگشت زندگانی نامه میهن را بهمان نخستین روش مزده و پیام می‌دهد روز نامه میهن در طهران جامبو مدیری ا. ب شیروانی) تأسیس و شماره ۹۱ آن در هشت صفحه بقطع بزرگ با چاپ سربی در مطبعه (نهضت شرق) طبع و در تاریخ سه شنبه ۹ جمادی الآخر ۱۳۴۰ قمری مطابق ۱۹ دلو ۱۳۰۰ شمسی و ۷ فوریه ۱۹۲۲ منتشر شده است.

میهن در طهران معمولاً در سان‌های اول و دوم خود در هشت صفحه انتشار می‌یافته و دارای مقالاتی تند و آتشین و یک روز نامه سیاسی و اجتماعی بوده است. سر لوحه روز نامه عبارت از نقشه ایران است که روی آن اسم روز نامه (میهن) چاپ شده و معمولاً برنگ قرمز و یا آبی رنگین است. در گوشه - لوحه تصویر (فروهر) و در بالای آن فرشته آزادی در پرواز است طرز انتشار میهن هفته دو روز شنبه و سه شنبه بوده. جای اداره، تهران خیابان چراغ برق عنوان تلگرافی. میهن بهای میهن، طهران، یکساله ۹۰ قران، شش ماهه ۳۰ قران - ولایات داخله بترتیب ۷۰ قران و ۴۰ مران. خارجه باضافه اجرت پست، وجه اشتراک بعد از ارسال شماره اول دریافت می‌شود تک نمره ۸ شاهی.

ظاهراً اول دمه که کتاب (اعتماد بنفس) تألیف (سموئیل اسمیت) را آقای (دشتی) ترجمه و چاپ نموده بعنوان یا ورقی در همین روز نامه بوده و در صفحات شش و هفت بنام (ترجمه ش. ع. دشتی) طبع شده است. بغیر از این پاورقی کتاب دیگری هم باسم (شصت مسافرت در ایران) بصورت یا ورقی چاپ شده و در شماره ۹۴ قسمت راجع بکاشان بدینقم ملاحظه میگردد: در کاشان مرکب خود را دوباره بکالسکه تبدیل و اول شب بسمت جنوب حرکت نمودیم - بقدری راه‌های اطراف کاشان خواب و پر گرد و خاک است که در تابستان عبور از آن مشکل‌ترین اقدامات است. از مؤلف و مترجم این کتاب ذکری نشده است.

مندرجات مبهن هما قسم که یاد‌آور شدیم عبارت از مقالات تند و آتشین سیاسی و اخبار مرکز ولایات و مقالات مختلف و ترجمه‌های متنوع است و نیز گاهی اشعاری در آن دیده می‌شود شماره اول سال چهارم مبهن در هشت صفحه در تاریخ ۳۰ حوت ۱۳۰۰ شمسی منتشر شده و مقاله آن تحت عنوان (یک نوروز دیگر) نوشته و خبر (مراسم سلام) را در صفحه اول اینطور درج کرده است: « فردا دو ساعت قبل از ظهر مراسم سلام عید نوروز در گلستان در حضور والاحضرت نیابت سلطنت عظمی بعمل خواهد آمد. از مقالات خیلی شیرین روز نامه میهن، مقلا نیست که بامضای (ریزه) چاپ شده و من جمله یکی از این مقالات بعنوان روز نومه حروم است) که در شماره ۱۱۳ ملل چاپ شده است مقاله این شماره بعنوان (روز «مملکت می‌سوزد ولی» می‌باشد و در ۱۷ جوزای ۱۳۰۱ منتشر شده است. میهن مر مرتباً در طهران بطور یومیه و با قطع بزرگ (بقطع روز نامه ایران) چاپ شده و من جمله در سال پنجم بدین نحو بوده است، شماره ۱۲ سال پنجم که دارای نمره مسلسل ۲۳۸ می‌باشد در چهار صفحه بزرگ در تاریخ شنبه ۲۲ قوس ۱۳۰۲ مطابق ۶ جمادی الاولی ۱۳۴۲ قمری انتشار یافته. در این سال دو یا ورقی یکی بنام (میلیون‌های مار سوئن - مترجم علی صادقی) و دیگر (رنکرول وکیل ترجمه عباس انتظامی) در صفحات دوم و سوم چاپ شده است.

آخرین شماره که نگارنده از میهن در دست دارم شماره ۷۷ سال هفتم می‌باشد که دارای نمره مسلسل ۴۰۲ و در چهار صفحه بقطع بزرگ و سر مقاله آن تحت عنوان (نو روز) دارای تمام اخبار خارجه و داخله است. این شماره در تاریخ جمعه ۳۰ اسفند ۱۳۰۴ شمی منتشر شده است. در صفحه چهار این شماره تحت عنوان (اصفهان) اشعاری اثر طبع دولت آبادی چاپ شده که چند شعر اول آن این است:

برای دیدن ارحام خود ز خویش و تبار باصفهان رفتم در یکهزار و سیصد و چار

چند ساعت رفتم باصفهان ارری بیای مرکب خود رو از جاده نیزار

مرا علاقه با اصفهان برون از حد مرا روابط با اصفهان فزون ز شمار

بیادگار صفاهان و دوستان عزیز بمجمع ادبی می‌فر حتم این اشعار

میرزا ابو طالب خان شیروانی- جامع‌ترین شرح حالی که از مدیر روزنامه میهن دیده‌ام شرحی است که در روزنامه جارچی ملت نوشته و ما عیناً آنرا نقل می‌نمائیم. « آقای میرزا ابو طلب خان شیروانی نماینده شهرضا (قمشه) در شوال ۱۳۰۹ قمری در شهر اصفهان متولد در سن هشت سالگی در اولین مدرسه جدیدی که در آنجا دائر شده شروع بتحصیل و در سن ۱۲ سالگی دوره ابتدائی را ختم و وارد مدرسه انگلیس‌ها که بهترین مدرسه آن عصر بود بتحصیلات متوسطه پرداخته و در عین حال در خارج بتکمیل علوم ادبی و دینی و منطق صرف عمر فرموده و در خلال تحصیلات خود مصادف با تغییر رژیم و انقلاب مشروطیت گردیده و علاوه بر فداکاری ‌های بزرگی که در این راه نشان داد تأسیس انجمن و مدرسه رشدیه که سومین مدرسه جدید در اصفهان بوده از آثار معظم لیه است. در سن ۱۹ سالگی بعضویت دفتر انجمن ولایتی اصفهان منتخب و در بمبارد‌مان مجلس و کودتای محمد علی میرزا مورد تعقیب قشون استبداد واقع خانه ایشان عارت و خودشان بمعیت مرحوم حاج سید اسدالله اصفهانی وکیل فارس در دوره اول (خانواده معظم الیه) فرار و بطرف عتبات عالیات رهیار و از آنجا با کسب دستور از مرحوم آیت لله خراسانی بخلیج فارس معاونت و عامل مؤثر انقلاب خلیج در مقابل محمد علی میرزا‌ایشان و مرحوم حاج سید اسداله اصفهانی بوده‌اند.

پس از معاودت از جنوب تا قبل از مهاجرت در اصفهان مشغول خدمات دولتی در ادارات امنیه و نظمیه و مالیه بوده در موقع مهاجرت بمصاحیت آقای چراغعلی خان سردار صولت بختیاری بکمیته دفاع ملی پیوسته و بهمین مناسبت علاقه و خانه و هستی او مورد نهب قشون تزاری و بستگان ایرانی آن‌ها شده و این زد و خورد با اجانب تا موقع قرار داد ۱۹۱۹ و واقعه مولمه ماژور فضل اله و توقیف روز نامه میهن ادامه داشته. پس از استخلاص از حبس قرار داد در طهران رحل اقامت افکنده بلواروز نامه آسایش را اداره نموده و سپس روز نامه رشید میهن را از توقیف خارج ندای تجدد فعلی ایران قبل از همه در صفحات میهن بلند و بعد از کودتا در دوره پنجم به نمایندگی شهرضا و نیز در دوره ششم با یک حسن استقبال بی‌نظیری بنمایندگی محل مزبور منتخب و ضلا یکی از وکلای مبرز این دوره بشمار می‌رود » شماره ۹ و ۱۰ سال بیستم جارچی ملت مورخ ۱۳ تیر ماه ۱۳۰۶ شمسی.

پس از دوره ششم مجلس و در تمام مدت سلطنت اعلی حضرت فقید مدیر میهن از امور سیاسی کنار و تقریباً خانه نشین بود تا پس از وقایع شهریور برای بار دیگر در شهریور ۱۳۲۳ شمی روز نامه میهن را پس از مدت‌ها تعطیل در طهران منتشر نمود و چدی نیز ریاست اداره تبلیغات را بعهده داشت و در دوره پانزدهم و شانزدهم در صدد بر آمد که بنمایندگی شهرضا بمجلس شورای ملی برود ولی در دوره پانزدهم آقای سردار اعظم کاندیدای شهرضا و در دور. شانزدهم دکتر کیان بر او غالب شدند و وی توفیق حاصل ننمود. این بود اجمالی از زندگانی میرزا ابو طالب خلن شیروانی نامبرده مردی فعال و جدی و خدمت‌گزار مردم است. البته دشمنانش نیز برای او عیوبی ذکر می‌کنند که ما از ذکر آن‌ها صرف نظر می‌کنیم. در پایان این شرح مناسبت نیست آنچه را آقای شیروانی تحت عنوان (میهن) در شماره ۴۷۵۸ سال شانزدهم روزنامه اطلاعات مورخ دوشنبه ۱۰ دیماه ۱۳۲۰ شمسی نوشته بعینه نقل نمائیم: «.... روز پنجم سنبله (مردادماه) ۱۲۹۸ خورشیدی یک روزنامه تند خو و عصبانی، در ۸ صفحه با قطع متوسط بنام میهن در اصفهان با بعرصه انتشار نهاد. این روز نامه پس از انتشار شماره دوم، هر روز با زد و خورد و کشمکش و انواع گرفتاری‌ها و بدبختی ‌ها دست و گریبان بوده تا آنکه بالاخره در سی‌ام حمل (اسفند) ۱۲۹۹ با یک حادثه فجیع و خونینی باتفاق نویسنده آن بسیاهچال توقیف و سپس تبعید و حبس باغشاه افکنده شد. روزنامه میهن در سال ۱۳۰۰ بدراً هفتگی و بعد بطور هفتگی و هم یومیه در تهران بتجدید انتشار موفق و درست روز سی‌ام اسفند ۱۳۰۴ یعنی بعد از هفت سال در زیر فشار مانور نظمیه ناتوان شده و بالنتیجه غروب کرد.

سرگذشت پر حادثه این روزنامه تند و منتقد و تاریخ طلوع و غروب آن که در اصفهان منتهی بیک سلسله وقایع سیاسی گردید فعلا از موضوع بحث خارج است. فقط یکی از گناهان کبیره این روزنامه اسم آن میهن بود و روی همان منبری که حکم حکم تکفیر نویسنده آن صادر شد، گفتند اسم این روزنامه هم ( ارمنی ) است و خود یکی از دلائل کفر ناشر است. فراموش می‌کنم که مدتی بین اهل لغت و دانشمندان با نگارنده بر سر کلمه میهن گفتگو و مشاجرات قلمی جریان داشت و آن‌ها نیز زیر بار اینکه میهن بمعنای وطن است نمی‌رفتند.... و گرچه با نهایت تأسف قدرت استفاده از این بازار آزادی قلم را در خود نمی‌بینم و خویشتن را لایق همکاری با اربابان جراید کنونی نمی‌دانم ولی لاعلاج انتشار جدید نام میهن را بوزارت فرهنک اعلام داشته ام که لدی الاقتضا بنشر آن همت گمارم. »

حرف النون

(۱۰۵۶) نادره ایران

روزنامه نادره ایران در طهران بمدیری (میرزا موسی خان) تأسیس و در سال ۱۳۰۴ شمسی بطور هفتگی منتشر شده است و امتیاز این روزنامه در تاریخ خرداد ماه سال مذکور از تصویب شورایعالی معارف گذشته است.

(۱۰۵۷) ناصر المله

روزنامه ناصر المله در طهران بصاحب امتیازی و موسی (میرزا عیسی زنجانی) تأسیس و در سال ۱۳۴۲ قمری منتشر شده است. شماره اول این روزنامه در هشت صفحه بقطع بزرک و با چاپ سربی در (مطبه بوسفور) طبع و در تاریخ یکشنبه سلخ ربیع الثانی ۱۳۴۲ قمری مطابق ۱۷ برج قوس ۱۳۰۲ شمسی و ۹ دسامبر ۱۹۲۲ میلادی توزیع گردیده پست طرز انتشار ناصر المله هفتگی بوده و محل توزیع: خیابان جباخانه مقابل سبزه میدان معین شده است. وجه اشتراک که همه جا قید شده مقدمتاً دریافت می‌شود سالیانه بانضمام یکصد سطر اعلان در طهران ۵ تومان ولایت راحله با اجرت پست. حارجه ۶ تومان است. و برای ارباب معارف و مستخدمین جزء و کارگران نصف است. تنگ شماره هفت شاهی.

اسم روزنامه (ناصر المله) بخط نستعلیق درشت نوشته شده است و در زیر آن سال تأسیس (۱۳۴۲) و در زیر عنوان روزنامه بدینقسم معرفی شده است: « جریده‌ایست مستدل الافکار - سیاسی - اقتصادی - اخلاقی - اجتماعی - ادبی. » مقاله افتتاحی نصر المله تحت عنوان (مقصد و مقصود) نوشته شده و قسمتی از آن بدین قرار است «در موقعی که از یکطرف شغل مهم با افتخار جریده‌نگاری محض دخالت اشخاص تا اهل و قلم‌های نا باک فاقد اهمیت و حیثیت گردیده - از طرف دیگر تنگدستی عمومی بدرجه اعلی رسیده است - مسلماً خوانندگان محترم و واقفان بعقیده و سلیقه بنده از این اقدام بی‌موقع جریده‌نگاری متحیر خواهند گردید بناء علیه لازم است که بدواً مقصود خود را در فرا‌های ذیل عرضه داشته و آنگاه علل جریده‌نگاری و انتشار جریده (ناصر المله) را بطور اجمال شرح داده و بعد شروع بمقصد بنمایم..... » این علل را در چهار چیز شمرده اول نشان دادن نمونه یک جریده وظیفه‌شناس. توم خدمت بتحکیم مرکزیت و تقویت دولت. سوم. کوشش باستقرار حکومت ملی چهارم سعی قلمی بایجاد منابع ثروت.

این سرمقاله تمام صفحه دوم را فرا گرفته است می‌س مقاله دیگری تحت عنوان (مقاله نجات یا وسیله حیات) چاپ شده که آنهم نه صفحه روزنامه را اشغال کرده است. این دو مقاله هر دو بامضای (ناصر المله) می‌باشد یعنی از طرف اداره روزنامه است. بعد (خلاصه اخبار داخله) و (حکایت محیب و فریب) و در خاتمه ترجمه کوتاهی از یکی از جراید اسلامبول چاپ شده است. سرمقاله شماره دوم که بهمان قطع شماره اول در هشت صفحه طبع و در تاریخ ۲۶ برج قوس منتشر شده است تحت عنوان (خرابی مملکت - پریشانی ملت از نفاق است) نوشته شده. در سرمقاله شماره سوم بعنوان (نتیجه مقاله نجات) اقدام دولت راجع بنفت شمال و تهیه لایحه راه آهن برای تقدیم بمجلس را در نتیجه مقاله روزنامه دانسته و برای اینکه خوانندگان خسته نشوند صفحات روز نامه را بچهار صفحه تقلیل داده و در عوض هفته دو شماره نموده است. ناصر المله دارای سر مقاله‌های مفصل و طولانی و در چند شماره از آن بصبا مدیر روزنامه ستاره ایران حمله کرده که چرا نامبرده بملک الشعرای بهار تاخته است این روز نامه از مخالفین سر سخت جمهوریست. از ناصر المله فعلا تا شماره ۱۹ سال اول مورخ جمعه ۸ ذیحجه مطابق ۲۱ سرطان ۱۳۰۳ شمسی در دست است.

(۱۰۵۸) ناصری

روز نامه ناصری در تبریز بمدیری (محمد ندیم باشی مدیر مدرسه مظفری تبریز) تأسیس و در سال ۱۳۱۱ قمری منتشر شده است. این روز نامه در تحت اداره ندیم - السطان وزیر انطباعات بوده و در تقویم ضمیمه کتاب (التدوین فی احوال جبال شروین) تألیف محمد حسنخان اعتماد السلطنه درباره ارباب مشاغل در سال یونت ایل ۱۳۱۱ قمری، روزنامه ناصری منطبعه تبریز را جزء وزارت انطباعات ذکر نموده و تشکیلات مطبعة و روزنامه را بدینقسم ضبط کرده است: «عمل روزنامه و باسم خانه ‌های آذربایجان بریاست نواب والا‌امیر‌زاده عباسقلی میرزا مجرد نفر، فرش دو نفر اداره روزنامه مبار که ناصری منطبعه تبریز بریاست جناب آقا میرزا محمد ندیم باشی حضرت ولایت عهد و رئیس مدرسه مظفریه تبریز جناب صدق الملک منشی مخصوص حصرت ولایت عهد منشی و مدیر».

طرز انتشار روزنامه ناصری هر ده روز یکبار با چاپ سنگی بوده و مدت هشت سال (۱۷-۱۳۱۱) منتشر گردیده است. مندرجات آن نیز مطالب مربوط باقتصاد و فلاحت و صناعت بوده و من جمله در شماره ۲۹ سال دوم مورخ شنبه ۱۱ رجب ۱۳۱۲ قمری مقاله راجع به (کشت کنان) و در شماره ۳۴ مورخ شنبه غره رمضان شرحی راجع باختراع هواپیما نوشته است روزنامه ناصری مدتی هم تحت نظر (اقبال الکتاب) و در سال‌های اخیر بمدیری (حاج میرزا مسعودخان صفاء الممالکه فرزند حاج سیدحسن عدل الملک تبریزی) منتشر گردیده. هر شماره آن در چهار صفحه بقطع شش و سه چهارم در دوازده اینچ بوده است قیمت اشتراک سالیانه آن ۱۶ قران در ایران چهارمنات در روسیه و قفقاز. ۴۰ مجیدیه در ترکستان. ۵ روپیه در هندوستان شماره ۳۲ سال سوم ناصری در تاریخ غره رمضان ۱۳۱۴ قمری منتشر شده است تربیت در فهرست روزنامه‌های آذربایجان بیک سطر درباره این روزنامه قناعت کرده می‌نویسد: « ناصری روزنامه ده روزه منتشر در تبریز با چاپ سنگی بمدیریت محمد ندیم باشی مدیر مدرسه مظفری و بعد از آن مسعود عدل در ۱۷ - ۱۳۱۱»

(۱۰۵۹) ناطق الاسلام

روزنامه ملطبق الاسلام در شهر مشهد بمدیری (آقاشیخ حسین تربته) تأسیس و بطور هفتگی در سال ۱۳۰۵ شمسی منتشر شده است. امتیاز این روزنامه در خرداد ۱۳۰۴ از صرع شورایعالی معارف گذشته است.

(۱۰۶۰) ناقور

روزنامه تاقور در اصفهان مدیری (آقا مسیح تویسرکانی) تأسیس و در سال ۱۳۲۶ قمری منتشر شده است. اسم روزنامه در مربعی که اضلاع آنرا کلمات (عدالت - حریت - مروت - حمیت) تشکیل داده نوشته شده و در بالای آن آیه شریفه: (ماذا نقر فی الناقور فذلک یومئذ یوم عسیر) و در زیر آن (علی الکاثرین غیر یسیر) طبع گردیده. طرز انتشار ناقور هفتگی بوده و آبونه اشتراک سالیانه آن: اصفهان ۱۴ قران: سایر بلاد ۱۷ قران تک نمره اصفهان ۴ شاهی. سایر بلاده شاهی اعلانات سطری دوفران روزنامه ناقور معمولاً در صفحه بقطع شش و یک دوم در یازده و سه چهارم اینچ با چاپ سنگی طبع گردیده و در زیر عنوان بدینة -م معرفی شده است. «جریده‌ایست سیاسی اخباری، علمی، تاریخی اخلاقی و خلاصه مذاکرات انجمن ولایتی در وی درج میشود. »، عنوان مراسلات و محل توزیع: اصفهان تیمچه قهوه اداره آقاسید حسن مؤمن‌زاده.

مندرجات ناقور مانند سایر جراید محلی صدر مشروطیت عبارت از یک سرمقاله واخبار محلی و مقالات مختلف راجع بمشروطه و تظلم از مستبدین می‌باشد. اما مطلب تازه که در روزنامه ناقور دیده می‌شود قسمتی است که در اغلب نمرات آن تحت عنوان (زشت و زیبا) نوشته شده و در حقیقت نظیر (چرند و پرند روزنامه صور اسرافیل) می‌باشد برون در کتاب تاریخ مطبوعات و شعر فارسی م ۱۴۵ که شرح مختصری درباره روزنامه ناقور نوشته راجع باین قسمت مینوید، دقسمتی از مطالب روزنامه ناقور شرحیت انتقادی و کمیک تحت عنوان زشت و زیبا که حکایت از ذوق مطبوع ادبی نویسنده آن می‌نماید. » برای نمونه قسمتی از زشت و زیبا مندرج در نمره ۱۶ ناقور را ذیلا نقل می‌نمائیم.

زشت و زیبا

یکی بود و یکی نبود غیر از شما خد؛ هیچکس نبود چرند و پرند مقدمات است علم حاصل می‌کند خبر مقدم بر مبتدا است صبر داشته باش صغری و کبری است نتیجه بدست می‌دهد بیا در حالت اختیار مجبور نشویم بیا در عین آزادی گرفتار نشویم آخر می‌بینی حسن گول می‌زند از حسین‌اندیشه کن آخر می‌بینی آقا تجاهل می‌کند تو عاقل باش آخر می‌بینی یاروخر است تو آدم شو.

آخوند ملا مورا از یرا نشد از ورا بیا از این مرحله بگذریم آخر تا کی بیکار یکار راه برویم؟ آخر تا کی گرد و غبار کثیف استنشاق کنیم آخر تا کی خرج باشد دخل نداشته باشیم؟ بیا از این مقدمه هم بگذریم؛ آخر تا کی نفاق و رقابت، آخر تا کی دشمنی و عداوت، آخر تا کی تدلیس و شقاوت: سبحان الله. آخر در مملکت آد یافت نمی‌شود؟ آخر این وطن ۱۰ آباد نمیگردد و مگر اهل این مملکت از جرگ آدمیت دورند؟ مگر قوای انسانی از افران ایرانی سلب شده؟ مگر آساش و راحتی برای با مخلوق خلق شده؟ مگر در فضای ایران مهب آدمیت نمی‌وزد؟ ...

بی مناسبت نیست برای مزید اطلاع خوانندگان بقیه مندرجات نمره ۱۶ نقور را که در ۸ صفحه چاپ شده و در تاریخ دوشنبه جمادی الأول ۱۳۲۷ قمری منتشر گردیده نقل نمائیم بعوض سرمقاله (قصیده‌ای که جناب افصح المتکلمین و صدر الواعظین آقای فصیح الزمان شیرازی در احیای مشروطه سروده‌اند) قر کرده و چند شعر اول این قصیده چنین است:

مژده که مشروطه زد لوای مجدد بر زیر طاق نه رواق زبرجد

مژده که افکند باز مجلس شوری بر سر هفت آسمان دو مرتبه مسند

نوبتی طبع کوفت کوس بشارت کالبد ملک یافت روح مجرد

بعد از این اشعار مقاله تحت عنوان (فاصلحوا بین اخویکم باشتی به برای نور دیده گوی فلاح) درباره مشروطیت مجدد سپس (مستدعیات ده‌گانه ملت ایران از دربار معدلت مدار همایونی) و آن شرحیست که سپهدار اعظم و انجمن ولایتی قزوین بهمه جا تلگراف نموده. پس از (آن توضیح و اخطاری است که از طرف جنرال قنسول دولت روس بعنوان انجمن ولایتی ارسال داشته) و (توضیح از طرف اداره مالیه) و (اعلان بلدیه) و در خاتمه (زشت و زیبا) چاپ شده است. نمره اول نافور در تاریخ ۲۱ ذیقعده ۱۳۲۶ قمری و نمره نهم روزنامه در ۲۴ صفر ۱۳۲۷ قمری منتشر شده، روزنامه بخط نسخ خوب است. از بافور جمعاً ۲۵ نمره منتشر گردیده است.

آقا مسیح تویسرکانی- آقا صبح توی کانی مدیر ناقور از عناصر صالح و میهن دوست و از بانیان مشروطیت و خدمت‌گزار مملکت بوده نامبرده در سال‌های ۱۳۲۰ قمری به بعد چندی رئیس معارف و اوقاف یزد و قبل از آن نیز‌امین اوقاف اصفهان بوده و از این راه نیز خدماتی نموده است.

(۱۰۶۱) ناله ایران

روزنامه ناله ایران در طهران در سال ۱۳۰۲ شمسی بطور هفتگی تأسیس و منتشر شده است.

(۱۰۶۲) ناله ملت

روزنامه ناله ملت در تبریز بمدیری (میرزا آقا) تأسیس و در سال ۱۳۲۶ قمری منتشر شده است. روزنامه ناله ملت در چهار صفحه بقطع دوازده و یک چهارم در هشت و یک چهارم اینچ با چاپ سنگی طبع شده و مندرجات آن پس از سرمقاله و یکی دو مقاله دیگر، اخبار ولایت آذربایجان و دادخواهی‌های مردم از ادارات دولتی و اخبار محلی تبریز و شهر‌های ارومیه و سلماس است عنوان مراسلات، تبریز جنب کمسیون اعانه. هیئت تحریریه قیمت اشتراک سالیانه تبریز ۸ قران مسالت داخله ۱۰ قران خارجه ۴ منات. تک نمره صد دینار.

در هر شماره در زیر عنوان ناله ملت اینطور معرفی شده است: «روزنامه‌ایست که در مصالح عامه و منافع ملیه در نهایت آزادی سخن می‌گوید مکاتیب سودمند را با امضاء معروف قبول و درج می‌نماید. ». نمره ۲۸ سال اول روزنامه در چهار صفحه در تاریخ شنبه ۱۸ شهر شوال ۱۳۲۶ قمری منتشر گردیده. لازم است یاد‌آور شویم که برون در تاریخ مطبوعات (ص ۱۴۵) اشتباهاً تاریخ نمره ۳۸ سال اول روزنامه را که در دست داشته ۱۴ محرم ۱۳۲۶ نقل نموده و ناچار شده است که تاریخ تأسیس روزنامه را اواخر سال ۱۳۲۵ قمری بداند نه سال ۱۳۲۱ در صورتیکه سال انتشار همان ۱۳۲۶ می‌باشد و چون طبق نمونه موجود شماره ۲۶ سال اول در شوال ۲۶ منتشر گردید. یقیناً نمره ۳۸ باید در محرم ۱۳۲۷ انتشار یافته باشد. و ممکن است تاریخی که برون نقل کرده در نمره نمونه او اشتباه چاپ شده باشد و برون بدان توجه ننموده است. بهر صورت سال تأسیس و انتشار روزنامه همان ۱۳۲۹ قمریست، تربیت نیز سال ۲۶ را سال انتشار ضبط کرده و می‌نویسد: « روزنامه هفتگی منتشر در تبریز با چاپ سنگی ه بمدیریت میرزا آقا در ۱۳۲۱».

کروی در جلد سوم تاریخ مشروطیت ایران (ص ۲۰۸ چاپ اول) در جائیکه از انجمن تبریز گفتگو نموده شرحی راجع بروزنامه ناله ملت نوشته و معتقد است که شماره اول این روزنامه بنام (نوای ملت) از طبع خارج شده و از شماره دوم نامش را (ناله ملت) گردانیدند اضافه می‌کند، از روزیکه اسلامیه سر برافراشت (منظور انجمن اسلامیه است بدست مخالفین مشروطه. مؤلف) و از شهر ایمنی برخاست روزنامه‌ها بریده شد و چاپخانه‌ها بسته گردید تبریز یک چایخانه سربی بزرگی می‌بود که گویا شادروان سعید سلماسی آنرا برپا گردانیده آنرا نیز روز تاراج مغازم‌های مجید الملک سواران قره داغ و مرند تاراج کردند و بهم زدند.

تاکنون روزنامه نمی‌بود تا (ناله ملت) آغاز یافت. این روزنامه چنانکه از نامش پیدا است بیش از همه بهر نوشتن ستمگری‌های دولتیان و ستمدیدگی توده می‌بود ولی کم کم زمینه دیگر گردیده پیش از همه زبونی دولتیان و فیروزی توده در آن نوشته می‌شد. سپس روزنامه انجمن نیز دوباره منتشر شد و چون این زمان چاپخانه سربی نمی‌بود، آن نیز بروی سنگ چاپ می‌شد هنگامیکه در ایران روزنامه نمی‌بود (جز از روزنامه دولتی در تهران) بدینان در تبریز دو روزنامه نوشته می‌شد. »

مرحوم کسروی پس از بیان شرح مذکور یک قسمت از اشعاری را که آنوقت در تبریز مشهور بوده و در یکی از شماره‌های ناله ملت چاپ شده نقل کرده است:

من ابخدا بتو نالم ززاهدان ریائی که عالمی بفریبند با قباوردائی

این اشعار از جعفر آقا خامنه‌ایست و برای اطلاع از بقیه آن‌ها باصل کتاب تاریخ شروطه ایران رجوع شود. و نیز اشعار دیگری که بزبان ترکیست از ناله ملت نقل شده و با شعر آن‌ها چنین است

ای ستمگر او لما راغب ماشین افنا شد

پادشه سن گیت گلن بیگانه لردعواسنه

آنچه از عبارات کسروی در کتاب تاریخ مشروطیت ایران معلوم می‌شود این است که روزنامه تاله ملت در موقع سختی نان و شوریدگی اوضاع تبریز دیگر منتشر نشده ولی روزنامه انجمن پس از دیری چند شماره بیرون آمده است.

میرزا آقا ناله ملت مدیر روزنامه ناله ملت علاوه بر این روزنامه، روزنامه استقلال را نیز منتشر نموده و برای اطلاع از آن و شرح حال میرزا آقا بجلد اول کتاب ذیل استقلال رجوع شود. در این جا فقط شرحی را که روزنامه چهره نما چاپ مصر در شماره ۵ سال هشتم مورخ ۱۵ ربیع الاول ۱۳۲۹ قمری از قول مخبر خود در تبریز نوشته نقل می‌نمائیم خلاصه شرح مذکور این است: «در حکومت حاج مخبر السلطنه (منظور حکومت آذربایجان اوست. مؤلف) پس از ورود رحیم خان بتبریز عدة عزل مخبر السلطنه را خواسته و نزدیک بود تبریز آشوب شود لذا از طهران تلگراف شد بمخبر السلطنه که هر قسمی هست فتنه را خواباند - مخبر السلطنه عده را گرفتار و محبوس می‌نماید من جمله (مشهدی میرزا آقا مدیر روزنامه) را. » سپس مدیر روزنامه چهره نما اضافه می‌کند که حبس جناب آقا میرزا آقا مدیر ناله ملت و استقلال و (حشرات الارض) که نخستین شماره‌اش این هفته باداره رسیده ما ندانستیم بچه سبب بوده و باید منتظر خبر مفصل مخیر خود باشیم زیرا مخبر السلطنه مرد معارفخواهیست.

(۱۰۶۳) ناهید

در سالنامه ۱۴ - ۱۳۱۰ معارف فارس ذکری از روزنامه ناهید نموده که در سال ۱۳۲۶ قمری در شیراز منتشر شده است وای نگارنده تا کنون نمونه و یا اطلاعی از آن بدست نیاورده‌ام.

(۱۰۶۴) ناهید

روز نامه ناهید در طهران مدیری و سر دبیری (میرزا ابراهیم خان ناهید) تأسیس و در سال ۱۳۰۰ شمسی منتشر شده است. شماره اول ناهید در تاریخ ۲۲ حمل ۱۳۰۰ انتشار یافته و تا اول دیماه ۱۳۰۶ جمعاً سیصد و یک نمره از آن منتشر گردیده و در این مدت چند مرتبه توقیف و سه دفعه تحت عنوان (ستاره صبح افلاک - خلق) انتشار یافته است. ناهید اولین روز نامه کاریکاتوریست که در میان توده مردم رواج پیدا کرده و چون مقالات آن بزبان ساده عوام نوشته شده مورد استفاده عموم طبقات بوده است.

ناهید یک مرتبه در پایان سال اول توقیف شده و در تاریخ سه شنبه ۲۴ شعبان ۱۳۴۱ مطابق حمل ۱۳۰۲ از توقیف خارج گردیده و سر مقاله این شماره تحت عنوان (مرام ناهید) چاپ شده و بدینقم شروع می‌گردد: ناهید یک مرتبه دیگر عرض اندام کرد. برای چه؟ چه مقصودی دارد. » در این شماره مؤسس و صاحب امتیاز ابراهیم ناهید و مدیر حسن علوی معرفی شده است. در شماره ۱۳ سال دوم که در تاریخ شنبه ۱۷ صفر مطابق ۶ میزان ۲ ۱۳ منتشر شد موجد میر‌زا ابراهیم خان ناهید و صاحب امتیاز و مدیر (حسین زبده) تعیین گردیده است، و نیز در شماره ۱۴ سال دوم و ۱۵ سال دوم که دارای نمرات مسلسل ۱۹ و ۲۰ است و در تاریخ ۲۹ سرطان و ۵ اسد ۱۳۰۲، منتشر شده موجد ناهید و صاحب امتیاز و مدیر (حسین زبده) معرفی شده است.


پس از انتشار شماره ۲۴ - ۳۹ بار دیگر ناهید توقیف شده و بهمین مناسبت پس از خروج ۲۹ از توقیف سر مقاله شماره ۲۰ تحت عنوان (ریخت و پاش لوطی‌گری با توقیف روزنامه ناهید) درج شده و برای اینکه نمونه از سبک مندرجات ناهید در دسترس خوانندگان گذاشته باشیم تمام این مقاله را نقل می‌نمائیم.


«روز نامه هفتگی ناهید که در ماتمکده ایران حکم تفرجگاه عمومی را دارد پس از انتشار شماره ۲۴ و ۲۹ توقیف گردید. چرا و بچه جهت؟ درست نمی‌دانیم. اگر هم حرفی گفته و دری از در‌های حقیقت سفته بودیم خیلی سر بسته و مرموز و در حکم عداء و لغز بود. بدرفتاری روزگار دون کج گردی چرخ بوفلمون طوری همه را عصبانی کرده که از مزاج و شوخی هم میر نیند. اگر قارئین گرام ما از تعطیل موقتی ناهید و از حرمان ملال‌آوری که دو سه هفته نصیب آنان شد ملولند خودما با همه خسارات مادی و معنوی چندان دلتنگ و متأثر نیستیم زیرا در این دنیا. خاصه دنیای شرب الیهود ایران بقول مرحوم جواد شله که یکی از معاریف لوطی‌ها و اجلاء خوشمزه‌های عصر ناصری بود هر کاری یک ریخت و پاشی دارد.

مرحوم جواد شله طاب ثراه که از فحول این سلسله و از طراز اول لوطی‌های اصفهان و از اهل فشه بود - بواسطه بیانات شیرین و نمکین و خوشمزگی و حسن محاضره با همه حکام و رجال دولت آشنا و مورد توجه ظل السلطان وصیت فضایل و اشتهارش تا در بار شاه هم رسیده بود. شاهکار‌های این لوطی نامی زیاد و درپیش قدما معروف است.

یک روز از طرف شاه برای ظل السلطان خلعت آوردند، در موقعیکه شاهزاده با کوکه و تشریفات هرچه تمام‌تر بغلمت پوشان می‌رفت در جلو موکب والا نقاره می‌نداختند - پهلوان‌ها گبور که می‌گرفتند - مطرب‌ها میزدند، رقاص‌ها می‌رقصیدند. جواد شله در بین راه تعظیمی کرد. شعری مناسب خواند ظل السلطان اتنائی باو نکرد جواد مکدر شده بصارم الدونه شوهر بانوی عظمی که در حریم شاهزاده حرکت می‌کرد گفت: « برفیقت بگو‌ای بیغیرت مدتی است دستی بر و گوش ما نمالیده‌ای یادی از ما نکرد‌های آیا اینست وفا و عهد یاری! حالا که باین جلال می‌روی درد مارا بتفقدی دواکن ظل السلطان شنید فوراً میر غضب خواست حکم داد گوش‌های جواد را بریده مهارش کرده در بازار بگردانند.

حکم بموقع اجرا گذارده شد میر غضب‌ها طشت و سر مهار را بدست گرفته در کوچه و بازار گرداندند: هر یک از رفقا که بجواد می‌رسید می‌گفت: «آقا جواد خدا بد ندهد. » می‌گفت: «داداش بد نبینی بیماری و لوطی‌گری ریخت و پاش دارد؟ یک روز رفت بانگ شاهنشاهی اصفهان برئیس گفت دوهزار تومان پول می‌خواهم - رئیس بطور تعجب گفت مگر نشنیده‌ای ما پول بدون ضامن و گرو نمی‌دهیم گفت من هم ضامن می‌دهم. پرسید ضامنت کیست! خصیتین خود را نشان داد رئیس متغیر و فوراً سوار شد رفت خدمت ظل السلطان شکایت کرد ظل السلطان هم که دل پری از لوطی داشت و پی بهانه می‌گشت فرستاد جواد را آوردند بدون سؤال و جواب حکم کرد سرش را بریدند.

این است سر نوشت غم‌انگیز یکی از بزرگترین لوطی‌های ایران که بالاخره جان عزیز خود را روی بیماری و خوشمزگی گذاشت. حالا ما بخوانندگان محترم عرض می‌کنیم ریخت و پاش ناهید هم که در چنین محیط هرج و مرج می‌خواهد حرف‌های ناگفته بگوید و راه‌های ترفته بوید تو کوک همه برود حجاب خرافات و موهومات و عادات و رسوم مذموم | بدرد توقیف است. باز جای شکرش باقیست مثل مرحوم جواد شله حکم بریدن گوش و مهار کردن دماغ ظاهری و در بازار گرداندن در باره ما صادر نشد. نمی‌دانم در این باب باید بمقتضیات عصر حاضر دعا گفت یا بجنبه بخشایش و مکارم اخلاق حکمداران چیزی که هست باید بعد از این خیلی دست بصا راه برویم و حتی المقدور از دخالت در سیاست خارجی خود داری کنیم زیرا می‌ترسیم باعث شکایت مقامات خارجی شده و برای حکم قتل و اختناق طوطی شیرین گفتار جامعه ناهید بهانه جوئی بدست زنود افتد. »

این بود یکی از مقالات روز نامه ناهید. همین سبک نگارش سبب گردیده که از همان ابتدا تأسیس روز نامه نفوذ فوق‌العاده در طبقات مختلف مردم بنماید و در تغییر جهت افکار مردم مؤثر واقع شود و عاقبت هم بشرحیگه جداً خواهم نگاشت اداره روزنامه ناهید را آتش زدند. باری در مقاله که عنوان قربون همه پسرای خوب در همین شماره ۲۰ نوشته و یاد‌آور گردیده است که روز نامه ناهید این دفعه سوم است که توقیف شده یکی در کابینه سید ضیاء الدین طبا طبائی ولی چون همان روز دوم توقیف اطلاع داد که این توقیف از روی قانون عدالت و مردانه شده و بمحکمه مراجعه شده داخوش شده ناهید حق دارد با و دعا کند زیرا یک مرد توانائی که در کابینه بود روزهاش هزار‌ها کار خوب کرد اگر یک کارهائی هم مثل توقیف ناهید میکرد می‌خواست حتی الامکان از روی قانون و حساب باشد.

یک دسته هم دائی حسن بچه گذر مستوفی تو پوزی زد که بواسطه بزرگتری و آقائی و پیش کسوتی که دارد گذشت کردم (منظور میرزا حسن خان مشیر الدوله است) اما این دفعه سوم بنامردی و جهود بازی تو پوزی بناهید زدند و معلوم نشد از کی خوردیم دفعه چهارم که روزنامه ناهید توقیف شده در جوزای ۱۳۰۳ شمسی است و خبر توقیف آنرا روز نامه ایران مورخ ۱۰ جوزای ۱۳۰۳ تحت عنوان (توقیف غیر قانونی) اینطور نوشته است: « جریده شریفه ناهید اخیراً مع التأسف توقیف گردیده است ما نمی‌توانیم تأسف خود را از این نوع توقیفاتیکه مبنی بر اساس قانونی و مستند بمحاکمه و صدور حکم قضائی نبوده و فقط تابع نظریات خصوصی اشخاص است کتمان کنیم. ».

از جمله مطالب بکری که در اغلب شماره‌های ناهید دیده می‌شود مقالات تحت عنوان (شهر فرنگ) و نیز (بیسیم ناهید) و بعضی از پاورقی‌های روز نامه از قبیل غیاث خشت مال است. ونیز در هر شماره روزنامه دو صفحه آن مخصوص کاریکاتور می‌باشد که متناسب با اوضاع روز چاپ شده و همین کاریکاتور به پیشرفت روز نامه کمک بزرگی نموده است. گاه گاهی اشعاری نیز در روزنامه چاپ شده است، و من جمله در شماره ۱۰ سال دوم این رباعی از (ح. کرامی) درج است:

امراض بحال لا علاجی تا کی بازار ستم بدین رواجی تا کی

معتاد بخواب ناز غفلت تا چند؟ مشتhق بناکشی مزاجی تا کی.

سرلوحه روزنامه ناهید عبارت از فرشته آزادیست که در مقابل دیو استبداد قرار گرفته و در بالای آن دو اسم روزنامه چاپ شده است در زیر مراوحه که خصوصیات روزنامه نوشته شده ناهید را (هفتگی - اخلاقی - فکاهی - کاریکاتور) معرفی کرده است. محل اداره: چراغ برق کوچه عظیمی - عنوان: طهران. ناهید. قیمت اشتراک سالیانه ۴۰. ششماهه ۲۰ قران تک نمره دهشاهی. اعلانات سطری دو قران.

سال نهم ناهید- با اینکه روز نامه ناهید پس از سال ۱۳۰۶ که در شب جمعه دوم تیر ماه ۱۳۰۶ بافتخار ششمین سال انتشار این جریده جشن با شکوهی در باغ سهم الدوله از طرف رفقای ناهید و کارکنان آن روزنامه برپا شده و عده زیادی از رجال و نمایندگان مجلس

و معاریف در آن حضور داشته و طبق اظهار بعضی از جراید آنوقت اولین جشنی بوده که با این شکوه بنام یک روزنامه در ایران منعقد گردیده، غیر مرتب منتشر شده، شماره اول سال نهم آن صاحب امتیازی و مؤسسی و سردبیری (میرزا ابراهیم خان ناهید) در ۳۶ صفحه بقطع بزرک در تاریخ سه شنبه ۴ تیر ماه ۱۳۰۸ منتشر شده است. در این سال نیز ناهید (جریمه سیاسی و اجتماعی) معرفی شده و سر لوحه آن مانند سنوات سابق است.

سرمقاله این شماره مقاله مفصلی است که با همان سبک مخصوص ناهید تحت عنوان (جشن تیر و ناهید بمناسبت تجدید سال روزنامه نوشته شده و سایر مندرجات آن عبارت است از خلاصه وقایع مملکتی و مجلس شورایلی در مدت یکسال و قسمتی از رمان (گل آقا - گلتاج) و مقالات دیگر از قبیل در محفل بانوان و کنفرانس راجع بفلاحت ونیز آگهی‌های مختلف در ضمن صفحات درج است کاریکاتور این شماره در دو صفحه برنگ قرمز که تصویر (منظومه شمی یا جشن تیر و ناهید) می‌باشد، تصاویر متعددی از السوار و اشرار ارستان در این شماره چاپ شده است.

یکسال پس از انتشار این شماره در اثر حریق ناگهانی اداره روزنامه ناهید با خاک یکان شد و بعضی حریق را صدی و به تیمورتاش وزیر دربار وقت نسبت داده‌اند. روزنامه آینده ایران در شماره سوم سال اول خود مورخ سه شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۰۹ تحت عنوان (اداره ناهید با خاک یکسان شد) اینطور می‌نویسد: «روز جمعه بعد از ظهر روزنامه ناهید براثر حریق ناگهانی با خاک یکسان گردید و با تمام کوششی که در اطفاء حریق نمودند مؤثر نشد وقوع این قضیه علاقمندان بمطبوعات و ناهید را متأسف نمود‌امیدواریم موجبات خسارت و دلجوئی آقای ناهید فراهم آید. » اداره روزنامه ناهید در این هنگام در خیابان لاله‌زار کوچه‌امین السلطان بوده است.

پس از این حریق ظاهراً دیگر روزنامه ناهید منتشر نشده تا اوائل سال ۱۳۱۲ شمسی که بازچند شماره منتشر کرده و تعطیل شده است درباره این انتشار مجدد آقای کوهی کرمانی مدیر مجله نسیم صبا اشعاری بعنوان تقریظ سروده که چند شعر آن چنین است.

خدا را شکر کر لطف شهنشاه برون شد یوسف نامید از چاه

دگر باره فروغ و فر ناهید بما شد پرتو افکن همچو خرشید

دگر ده کرد جنبش کلک ناهید که تا ظاهر کند آثار جاوید

پر واضح است که اوضاع و احوال دیگر بناهید اجازه انتشار نداده و از این جهت تعطیل شده است.

(۱۰۶۵) نامه ادب

نامه ادب در سال ۱۳۰۹ شمسی بطور ماهانه در طهران تأسیس و منتشر شده است.

(۱۰۶۶) نامه آزاد

روزنامه نامه آزاد در طهران مدیری و صاحب امتیازی (افراسیاب آزاد) تأسیس و در سال ۱۳۰۳ منتشر شده است. شماره اول این روزنامه در چهار صفحه بقطع بزرگ در مطبعه سربی (برادران باقرزاده) طبع و در تاریخ شنبه ۲ جمادی مطابق ۷ قوس ۱۳۰۳ انتشار یافته و با سرمقاله زیر شروع می‌شود، د اثر و عقیده آزاد. آنچه سبب ظهور اثری شود قوه باشد اتری بدون وجود قوه وجود نباید.... » پس از این سر مقاله مذاکرات مجلس وبعد اخبار داخله و در یاورفی صفحه دوم (علوم اسرار روحانی) راجع بتسخیر ارواح وعلم مغناطیس چاپ شده است.

محل اداره روزنامه: خیابان سیه. عنوان تلگرافی، تهران آزاد، وجه اشتراک سالیانه: داخله ۴۰، خارجه ۵۰ قران برای کسانیکه از نمره اول تقاضا کنند و برای کسانیکه بعد تقاضا کنند بترتیب ۶۰ و ۷۰ قران خواهد بود، طرز انتشار روز نامه به قمیکه در عنوان روزنامه نوشته (فعلا تا اول حمل ۱۳۰۴ روز‌های شنبه منتشر می‌شود) هفتگی بوده است. کتاب علوه اسرار روحانی اثر آقای بهروزامی است.

(۱۰۶۷) نامه آزادگان

نامه آزادگان در طهران بمدیری و مؤسسی (عزت پور) تأسیس و در سال ۱۳۰۵ شمسی منتشر شده است

شماره اول نامه آزادگان در دو صفحه بقطع وزیری بررک در مطبعه سربی (باقر زاده) طبع و در تاریخ شنبه ۸ بهمن ۱۳۰۵ مطابق ۲۴ رجب ۱۳۴۵ و ۲۹ ژانویه ۱۹۲۷ بصاحب امتیازی و مدیر مستولی (عزت پور) و نگارندگی (میر احمدیان) منتشر شده است. محل اداره طهران - خیابان چراغ برق - کوچه سراج الملک و عنوان تلگرافی: طهران نامه آزادگان معین گردیده. مقاله افتتاحی روزنامه بدین - قسم شروع می‌گردد: «بنام خدا آغاز سخن کرده گولیم برار باب بصیرت پوشیده نیست هر کسی از هر راه و بهر مقدار که بتواند باید بوطن و جامعه خود خدمت.... » شماره دوم روزنامه در تاریخ شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۰۵ و سرماله آن تحت نوان (عقیده ما) نوشته شده. از شماره دهم قطع روز نامه بزرگتر شده شماره ۳۵ سال اول در تاریخ ۲ دیماه ۱۳۰۶ انتشار یافته است.

نامه آزادگان معمولاً در چهار صفحه بقطع بزرک و با چاپ سربی طبع و منتشر شده. نامه آزادگان در مطابع مختلف سربی طهران از قبیل مطبعه (برادران باقر زاده) و (مهر) چاپ شده و این شعر در دو طرف اسم روزنامه بعنوان شعار درج گردیده است: (خوشا مرغی که در بند قفس نیست * بجز آزادگان دلشاد کس نیست) محل اداره: طهران. میدان سرچشمه دست چپ. وجه اشتراک روزنامه: داخله ۶۰ در ممالک خارجه ۷۰ ریال. بخدام معارف تخفیف کلی داده می‌شود. تک شماره ۶ شاهی. طرز انتشار روزنامه هفتگی بوده و روز‌های شنبه منتشر می‌شده است.

شماره ۸ سال دهم نامه آزادگان در چهار صفحه بقطع بزرک و باچاپ سربی در تاریخ شنبه ۸ دیماه ۱۳۱۴ مطابق ۲ شوال ۱۳۵۴ قمری منتشر شده. سر مقاله این شماره تحت عنوان (بوسه) و بقیه مقالات و مندرجات آن عبارت است از مقاله (فطریه) و (گل‌های خوشبو) و (آیا می‌دانید که؟ ) و (اخبار جهان) و مقاله (بمناسبت عزاداری حضرت مولای متقیان علی) و چند خبر داخله و (مسابقه نو مشتمل بر یک جدول) و چند اعلان روزنامه نسیم شمال تجدید سال دهم نامه آزادگان را اینطور تبریک گفته است: «نامه نامی آزادگان که از جراید مصور هفتگی و آبرومند است و همه هفته با مطالب سودمند ادبی و اجتماعی و گراور‌هایی از وقایع روزمره و اخبار مهمه هفتگی منتشر می‌شود در هفته‌های اخیر وارد دهمین مرحله عمر مطبوعاتی خود گردیده و بر مزایای همیشگی آن در این سال نو افزوده شده است ما این موفقیت بزرکر بهم قلم دانشمند خود آقای عزت پور و کارکنان آن تبریک میگوئیم. »

شماره ۱۹ سال یازدهم نامه آزادگان در چهار صفحه با چاپ سربی در تاریخ چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۱ انتشار یافته و تاریخ انتشار آن در هفته روز‌های چهارشنبه معین شده است. سرمقاله این شماره تحت عنوان (شخص عجیب) است. صفحه چهارم روزنامه مشتمل بر یک جدول و شرح حال ) فاتح دریا یاجون سیب زمینی است این‌ها نمونه از مقالات جراید دوره دیکتاتوری رضا شاه است.

(۱۰۶۸) نامه اعمال

امتیاز روزنامه نامه اعمال در طهران مدیری میرزا صادق خان ایران آزاد در تاریخ ششم خرداد ۱۳۰۴ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشته است.

(۱۰۶۹) نامه امروز

نامه امروز در طهران در سال ۱۳۰۶ شمسی تأسیس و هفتۀ سه بار منتشر شده است. این روزنامه قبلاً بنام (صدای اسلام) منتشر می‌شده و شورا‌یه لی فرهنگ در اریخ ۱۷ خرداد ۱۳۰۶ شمسی تصویب نمود که اسم جریده مذکور به نامه امروز) بمدیریت افتخار آشتیانی تبدیل گردد.

(۱۰۷۰) نامه باستان

امتیاز مجله نامه باستان در شیراز بمدیری (میرزا محمدرضا خان احتشام نظام) در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۰۴ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشته است، مدیر این مجله در شیراز روزنامه بنام آثار جم نیز تأسیس و منتشر نموده است. برای اطلاع از آن بحرف الف کتاب ذیل آثار جم مراجعه شود.

(۱۰۷۱) نامه بازرگان

نامه بازرگان که از انتشارات اداره عهود وزارت بازرگا پست در سال ۱۳۰۹ شمسی در طهران تأسیس و منتشر شده. طرز انتشار این روزنامه ماه نه بوده و هر نوبت از آن.. ۵ نسخه بقیمت هر نسخه دوریال منتشر می‌گردد. انتشار آن تا اوائل شهریور ۲۰ بطور غیره تب بوده است.

(۱۰۷۲) بانوان

روزه مه نامه با توان در طهران مدیری و سردبیری (شهناز - آزاد) تأسیس و در سال ۱۲۹۹ شمسی منتشر شده است. شماره اول این روز نامه در هشت صفحه بقطع خشتی و با چاپ سربی در مطبعه (حکیمیان) طهران طبع و در تاریخ روز آدینه • امرداد ۱۱۰۲۰ باستانی مطابق ۱ اسد ۱۲۹۹ شمسی و ۱۲ ذیقعده ۱۳۲۸ قمری و ۲۲ ژوئیه ۱۹۲۰ مسیعی منتشر شده است یک صفحه ضمیمه این شماره باسم (فرهنگ آزاد) تألیف (ابو القاسم آزاد مراغه) چاپ شده و مؤلف در مقدمه فرهنگ آزاد می‌نویسد من ۲۴ سال است برای نوشتن این فرهنگ سمت کشیده‌ام و بواسطه نبودن حروف نازه و مختلف در مطابع طهران ناچار شده‌ام آنرا ضمیمه روزنامه کنم، فرهنگ آزاد بدینقسم شروع می‌شود: (AB) بدر A. FATHER آب (ABB) چشم انداز چراگاه - مرغزار.

مقاله افتتاحی نامه بانوان بدینقسم شروع می‌گرددد: «بنام یزدان دانا و توانا. وجوب تعلیم نسوان یا ششصد کرور زنده بگور، بگفتن آسان و تصورش خارج ا امکان آیا در همه روی زمین یکتن پیدا می‌شود که بتواند این عدد را در مد نظر داشته باشد؟ و آیا هنرمندی در گیتی یافت می‌گردد که بتواند ششصد کرور را بشمارد و آیا سنگدلی در جهان هست که به بیند سیصد میلیون شبیه زنده بگور است دلش ریش نگردد.... » این سرمقاله دو صفحه روزنامه را فرا گرفته است. مندرجات شماره اول بعد از این سرمقاله عبارت است | مقالات مختلف راجع بنسوان و مختصری (اخبار مهمه داخله) و اخبار مهمه خارجه و خلاصه بیشتر مندرجات نامه بانوان طبق آگهی مخصوص بانوان است. در صفحه هفتم شماره اول اشعاری به عنوان (کفن سیاه یا شاهزاده خانم دختر خسروپرویز در خرابه‌های مداین) اثر طبع میرزاده عشقی چاپ شده و قسمت اول اشعار مذکور بدین قرار است:

در تکاپوی سفر گشت ز گردون خورشید دهر بر میم شدو رنگ رخ دشت پرید

دل خونین سپهر از افق غرب پدید

چرخ از رحلت خورشید سیه می‌پوشید

قافله با زمزمه و زنگ رسید

در حوالی مداین بدهی.

ده تاریخی و افسانه کهن.

شماره دوم نامه بانوان بهمان سبک شماره اول در تاریخ ۲۰ اسد ۱۲۹۹ شمسی و شماره ۰ آن در تاریخ ۱۹ میزان ۱۲۹۹ و شماره ۸ و ۹ آن دهم برج دلو سال مذکور منتشر شده است. طرز انتشار نامه بانوان ماهی در بار بوده جای اداره، طهران کلبندک. عنوان تلگرافی نامه بانوان وجه اشتراک سالیانه ۳۰ قران ششماهه ۲۰ قران و قبلاً دریافت می‌شود. در عنوان روزنامه بالای اسم آن جمله (زنان نخستین آموزگار مردانند) بعنوان شعار چاپ شده و زیر آن مقصود از انتشار روز نامه این طور نوشته شده است این روز نامه برای بیداری و رستگاری زنان بیچاره و ستمکش ایران است. ».

خانم شهناز آزاد- خانم شهناز آزاد از زنانی است که در نهضت بانوان ایران پیشقدم بوده و بکمک شوهرش مرحوم آزاد مراغه و با انتشار نامه بانوان خدمات گرانبهائی به پیشرفت طبقه نسوان نموده است و در این راه دچار صدمات و مشقاتی گردیده و مجرم پیشوائی زنان و آزادی زنان و کشف حجاب گرفتار حبس و زندان شده است. مرحوم آزاد نامه که بنگارنده نوشته یاد‌آور شده است که مدت یازده ماه هم همسرم بانو شهناز آزاد نامه بانوان را در طهران منتشر ساخته بد بختانه بر اثر بار‌ها حبس و تبعید من و خانواده‌ام بجرم پیشوائی آزادی زنان و کشف حجاب همه آن‌ها از میان رفته. (برای اطلاع بیشتری از شرح حال مرحوم ابو القاسم آز بجلد اول کتاب ذیل روز نامه آزاد مراجعه شود. )

روز نامه زبان زنان چاپ اصفهان در شماره ۲۰ خود مورخ شوال ۱۳۳۸ قمری در مقاله اول ستون اول شرحی تحت عنوان (نامه بانوان) نوشته که قسمتی از آن چنین است: «پروردگار را شکر کردیم که دوره بدبختی و خواموشی ما زنان سپری شد و خواهران دانشمند برای ترقی نوان راه معارف می‌سازند. این مژده بقدری کارکنان زبان زنان را شاد کرده که یکباره تمام سختی‌ها و فشار‌ها را فراموش کردیم.

خواهر گرامی ما بانو شهناز آزاد یکی از دختران وطن پرست ایران است که در دامن پدر دانشمند بزرگوارشان دانا و برومند و توانا پرورش یافته و خوشبخت‌تر آنکه در رفاقت زندگانی پیمان زناشوئی با دانشمند فرزانه آقای حاج میرزا ابوالقاسم خان آزاد مدیر روز نامه آسایش بسته و اکنون دو عضو در یک روح برای پیشرفت تجدد کار می‌کنند. »

در شماره ۳۳ همین روز نامه، متن طلیعه نامه بانوان را چاپ کرده و این طلیعه که بیش از چند سطر نیست باین سطور ختم می‌گردد و آنچه بر هر فرد یا هیئت اجتماعی آمده از جهل و نادانی خود او بوده است و بس. برای پیش بردن همین مقصود مقدس نامه بانوان اشاعت می‌یابد که در آن تنها نوشته زنان پذیرفته خواهد شد. بزرگترین نقیصه‌ای که در نامه بانوان میباشد همان نبودن سرمایه شخصی که عجلتا نمی‌توان پیش از ماهی دو شماره انتشار داد ولی‌امید واریم که پس از سه چهار ماه هفتگی و پس از آن بیشتر تا رفته رفته بخواست یزدان و همت معارف پروران روزانه گردد. »

(۱۰۷۳) نامه بانوان ایران

نامه بانوان ایران در طهران مدیری و سردبیری خانم) عادل خلعت بری رئیس دبیرستان (بانوان) تأسیس و در سال ۱۳۱۷ منتشر شده است. بهای اشتراک سالیانه پنجاه ریال و نشانی طهران، خیابان شاهپور کوچه دبیرستان بانوان - نامه بانوان ایران معمولاً در هشت صفحه به قطع روزنامه آینده ایران و با کاغذ اعلی و مصور و رنگین چاپ شده و مندرجات آن بقلم بانوان دانشور تهیه گردیده است.

(۱۰۷۴) نامه پارسی

نامه پارسی در طهران بمدیری و صاحب امتیازی (حاجی میرزا ابوالقاسم خان آزاد مراغه) تأسیس و شماره اول آن در روز دوشنبه یکم خرداد ۰۱۳۰ باستانی برابر ۱۷ ماه هشتم تازی ۱۳۳۴ در ۱۶ صفحه بقطع کوچک خشتی در مطبعه سربی (طهران برادران باقر‌زاده) طبع و توزیع شده است.

نامه پارسی چنانچه در عنوان هر شماره آن نوشته (نخستین روزنامه پارسی در ایران) تمام خصوصیات و مندرجات آن بزبان فارسی خالص می‌باشد و منظور از تأسیس و چاپ آن در مقدمه که در شماره اول تحت عنوان (راز و نیاز با مادر میهن) آورده همین است خلاصه از مقدمه مذکور بدین قرار است: « ایران، ‌ای مادر مهربان‌ای نخستین و بهترین کشور‌های جهان‌ای آرامگاه شاهان و کیان. ‌ای پرورش که یلان و شیردلان..... زبان شیوا و شیرین ترا بزبان‌های تلخ بیگانگان آمیخته تیشه بریشه خود زدند بدتر از همه اینکه هنوز هم چشم باز نکرده و هشیار نشده‌اند نمی‌بینند که دیگران برای روایش (ترویج) و پیشرفت زبان خود چه جان فشانی‌ها می‌کنند و خون‌ها میریزند. ‌ای ایران‌ای مادر مهربان می‌دانم که دلت از دست این فرزندان نا هنجارت خون است مگر بدان و دل خوشدار که چنین نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند.... انگیزه (سبب) نگارش نامه پارسی این بنده در هیفده سالگی بنجف اشرف رفته پس از شش سال در آنجا ماندن و دانش‌های تازی را آموختن بایران برگشت و از اینجا به فرنگ و آموختن زبان‌ها و دانش‌های آن سرزمین شتافتم و هیچ در‌اندیشه زبان پارسی نبودم تا اینکه نه سال پیش که در لندن بودم دیدم که انگلیسان برای روایش (ترویج) زبان خود در کشور‌های دیگران چنان می‌کوشند که بگفتن و نوشتن در نگنجد شمار‌ها درست میلیارد‌ها لبره) فراهم آورده در هر یک از گوشه و کنار‌های روی زمین پراکنده شده.... از آن پس آلمان‌ها را دیدم می‌گویند اگرچه لاتین زبان کشیش و آئین ماست... سخن کوتاه اینکه نه تنها در این روزگار همه برای روایش زبان خود می‌کوشند بلکه تا جائیکه داستان (تاریخ) بما نشان می‌دهد می‌بینیم از آغاز تا کنون هر یک از هاوشان (قوم) جهان... این بود از همان هنگام که در لندن بودم باندیشه زنده کردن زبان پارسی و برگردانیدن ایرانیان از این راه نیستی فرجام افتادم و خواستم که نام‌های دوستان را بیارسی سره ((خالص) نگارم دیدم که بسیار دشوار است (در این با نویسنده شرحی نوشته که بر خلاف آنچه تصور می‌رود که زبان پارسی محتاج بزبان بیگانگان است، آنرا احتیاجی نیست و باید فضلا و دانشمندان فرهنگی از نقات پارسی درست کنند و من مدت‌ها بفکر تدوین چنین فرهنگی بودم.) ناچار و نا‌امید روز‌ها و شب‌ها در این‌اندیشه یا سوز و گداز می‌گذارندم و بر پیکی ایران می‌نالیدم تا اینکه خداوند آب و دانه مرا بهندوستان نهفته (حواله) بعلیگر کالج برای آموزگاری انگلیسی فرستاده شدم و خوشبختانه در آنجا بیتکانی (مواجب) هنگفت و روزانه یک (تو) ساعت و نیم یا دو تو بیشتر کار نداشتم. (نویسنده دنباله فن را اینطور ادامه می‌دهد که خوشبختانه فرصت زیاد و دست یافتن بکتابخانه بزرگ آنجا را غنیمت شمرده چنان خانه نشین گشتم که بمیهمانی دوستان گرامی و گردش گلگشت هم نمی‌رفتم. در هنگامیکه ندن بودم و آن پنج سال هندوستان و این یکسال ایران نزدیک هشت هزار لغت گرد آورده فرهنگی بنام فرهنگ نوبهار ایران از تازی بیارسی و انگلیسی نوشتم می‌خواستم همانجا حق الطبعش بکمپانی‌های انگلیسی بفروشم ولی با خود‌اندیشه کردم که آنرا برای برادران ایرانی بایران ارمغان بیرم مگر هزار افسوس که آمدم و دیدم تنگدستی و بی‌پولی ایرانیان را باری چون دیدم کار چاپ کردن فرهنگ نوبهار ایران شاید در زندگی من سر نخواهد گرفت خواستم کم کم بنگارش گفتار‌های پارسی در روزنامه ارشاد گوش مردم را باینکار آشنا نمایم تا اینکه در این انجام‌ها (اواخر) برخی از ایرانیان پاک نژاد و پارسی خواه مرا بنوشتن این نامه پارسی واداشتند و چون‌امیدوارم که ایرانیان رشگمند ( غیور) همراهی پولی باینده کرده نگذارند از یا بیفتم، بتنهایی این کار دشوار را آغاز نمودم و در انجام هر یک از شماره‌های آینده چند چهر (صفحه) از فرهنگ نوبهار ایران خواهم نوشت تا خریداران آنرا گرد نموده سرانجام دارای یک جلتا (جلد) فرهنگ چاپ شده باشند. نیایش بدرگاه یزدان پاک می‌کنیم که مرا در این کار دشوار یارو یاور باشد. » این بود مقدمه و یا مقاله افتتاحی نامه پارسی که چون شرح مختصری از زندگی مرحوم آزاد مراغه در آن یاد شده بتفصیل نقل کرد اینک بذکر بقیه خصوصیات نامه پارسی می‌پردازیم.

در صفحه ۱۵ و ۱۶ شماره اول قطعه از (ریزش خامه تیار حاجی شیخ الرئیس) در مدح و ماده تاریخ نامه یار سی ذکر نموده که چند شعر آن اینست:

ستاره بدرخشاند مردی از رادی که داد تیره دلان را فروغ آزادی

زبان پارسی از نفز نامه‌اش گردید درست و سخته پس از سخت سست بنیادی

سیاس ایزد کز کوشش ابو القاسم رسید سود پس از روزگار بر بادی

چوخواست سال نمودش ز خامه بنده روان نوشت بیائی فروغ آزادی ۱۳۳۴

فرهون (اداره): تهران، پاچنار، سرکار و دارنده (مدیر) ویزش نامه (امتیاز) حاج میرزا ابو القاسم خان آزاد مراغه بهای سالانه پیشگی تهران یک تومان. بیرون تهران ۱۲ قران. ماهی دو شماره شهنش (اشاعت) می‌شود. بهای یک شماره تهران هشت شاهی. بیرون دهشاهی. پس از یک ماه از روزمه (تاریخ) شهنش بهای هر یک شماره دو قران است. گفتار‌های سودمند سپاس‌گزاری پذیرفته شده پس داده نمی‌شود، (لغات داخل پرانتز از خود مجله است). شماره دوم سال اول بهمان سبک وقطع شماره اول در تاریخ ۱۶ تیر ماه ۰۱۳۰ پارسی مطابق ۳ رمضان ۱۳۳۴ تازی در ۱۶ صفحه در (خیابان جبا خانه چایخانه مرکزی) طبع و توزیع شده است.

سال اول مجله نامه پارسی بشماره‌های ۲۲ و ۲۳ که یکجا در یک مجند طبع گردید. و در تاریخ ۲۰ رجب ۱۳۳۰ بازی منتشر شده، خاتمه پیدا می‌کند. در صفحه اول این مجله تحت عنوان (سال دوم نامه پارسی) شرحی مبنی بر سیاسگذاری از خداوند که توفیق اتمام سال اول را داده نوشته و یاد‌آور شده است که چون وجوه اشتراک سال اول بسیارش از بین رفته از کسانیکه قبلاً بهای سال دوم را نفرستاده‌اند دیگر چشم براه نامه پارسی نباشند.

سال اول نامه پارس جمعاً در ۳۶۸ صفحه بقطع کوچک خشتی طبع و توزیع شده. برای اطلاع از نوع مندرجات این سال قسمتی از عناوین مندرجات آنرا نقل می‌نمایم، راز نهان (نگارش تیمسار والاتبار اعتصام الدوله). آنچه خوبان همه دارند ما تنها داریم - اشعار در ستایش آقای حاج شیخ الرئیس - نامه پارسی - اشعار - افسانه پارسی - پیری و جوانی (سرگذشت خاربن) سرگذشت سنک و رود بار. نوشته شهری.

نوع مطالب و مندرجات مجله بیشتر ادبی است. از این مجله نگارند. تا شماره ۲۲ و ۲۳ سال اول را در دست دارم. برای اطلاع از شرح حال مرحوم آزاد مراغه رجوع شود بجلد اول کتاب تاریخ جراید ذیل کلمه آزاد و همچنین بهمین مجلد ذیل روز نامه نامه بانوان. لازم است یاد‌آور شویم که در همه جا نامه پارسی روز نامه قید شده و در عنوان آن نیز نوشته است خستین روز نامه و یا جریده پارسی در ایران وای چون از حیث قطع صفحات و تعداد بیشتر شبیه مجله می‌باشد اذا ما آن را بنام مجله یاد کردنم.

(۱۰۷۵) نامه پزشگان

مجله نامه پزشکان در سال ۱۳۱۳ شمسی بطور ماهیانه تأسیس و منتشر شده است.

(۱۰۷۶) نامه پیام

روز نامه نامه پیام در طهران بمدیری و صاحب امتیازی (سید محمد پیامی) تأسیس و در سال ۱۳۱۳ شمسی منتشر شده است. نامه پیام معمولاً در چهار صفحه بقطع متوسط و با چپ سربی طبع و روز‌های شنبه منتشر شده محل اداره: طهران لاله‌زار. مطبعه مهر. وجه اشتراک: سالیانه طهران ۳۰ ریال. ولایات ۳۵ ریال. خارجه ۴۵ قرانک. ششماهه بترتیب ۱۵ ریال ۰ ۱۸ ریال ۲۰۰ فرانک. بمحصلین و محصلات و نظامیان صدی ده تخفیف داده می‌شود، تک شماره ۳۰ دینار. شعار روزنامه که در شماره بالای اسم آن چاپ شده جمله (خدا پشتیبان ماست) می‌باشد و در زیر اسم روزنامه (نامه پیام) سال تأسیس و کلمات (ادبی، اخلامی، فکاهی) درج گردیده است.

مندرجات نامه پیام بیشتر مقالات مختلف تربیتی، اخلاقی و ادبی و اشعار است. و نیز در بعضی از شماره‌های آن جدول و مسابقه‌های فکاهی طرح شده. داستان و قسمت‌های تفریحی، بخشی ا مندرجات روز نامه را تشکیل می‌دهد.

شماره دهم سال اول پیام در چهار صفحه طبع و در تاریخ شنبه ۱۰ آذر ۱۳۱۳ شمسی مطابق ۲۳ شعبان ۱۳۵۳ قمری منتشر شده است.

سر مقاله این شماره تحت عنوان (تربیت اطفال سرامد آمال است) نوشته شده و مقاله دوم آن بعنوان (باید راه استفاده از وقت را فهمید) بقلم ابو الفضل حاذقی دبیر ادبیات فارسی و عربی، می‌باشد. (ترقی بشر منوط بوجود انبیاء است) بقلم سید محمد انجوی شیرازی و (قربانی) قلم محمد مرتضوی، مقاله سوم و چهارم روزنامه را تشکیل پنجمین مقاله روز نامه تحت عنوان (جنون مقاله‌نویسی) تمام صفحه سوم را گرفته و نویسنده آن بامضای عاریتی (بیغم) است که اسم عاریتی حسن آقای نوری تعفی نویسنده مقالات فکاهی روزنامه است. صفحه چهارم روزنامه (قسمت تفریحی) و اشعار (مایه تنبلی بود کرسی) و داستان (شاش گرگ) و جدول و در اطراف مسابقه مندرجات آنست.

شماره ۲۰ سال دوم نامه پیام در تاریخ جمعه ۲۶ تیرماه ۱۳۱۵ شمسی طبع و توزیع گردیده نویسندگان و مترجمین روزنامه در این سال بغیر از آقایان ابوالفضل حاذقی و مرتضوی، آقای (عنایت الله شکیباپور) است که پاورقی روزنامه (گلنار) بقلم اوست و نیز آقای (طاهری شهاب) ترجمه‌هایی دارد.

پس از وقایع شهریور ۲۰/ نامه پیام صاحب امتیازی و مستولی (سید محمد پیامی) و مدیری (محمود مهین پو) مجدداً با بدایره انتشار گذاشته و شماره اول سال هشتم آن در هشت صفحه بقطع متوسط در تاریخ ۵ شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۲۱ شمسی منتشر شده است. سرمقاله این شماره بعنوان (پیام امروز) و قسمتی از آن چنین است:

د نامه که اکنون بدست خوانندگان گرامی می‌رسد همان نامه‌ایست که پیش بهمین نام در هفته یکبار منتشر می‌شد البته کسانی که شماره‌های آنرا در آنموقع دنده‌اند بخوبی بروش ما آشنائی دارند و می‌دانند که سرلوحه این انتشار فقط و فقط خدمت بمیهن عزیز و هم میهنان گرامی بوده.... بنا بر این این نامه در هشت صفحه بانواع مطالب که شامل قسمت‌های اساسی، دینی، ادبی، فکاهی باشد منتشر که تمام انتظارات گیرندگان پیام را طبق ذوق و خواستاری‌ایشان تأمین و در حقیقت با تمام طبقات گفتگوی خود را سر گرفته باشیم. بیه مندرجات این شماره مقالات مختلف بعناوین (محبت)، (دین واجتماع) و (سه جنابت من) و اشعاری بعنوان (زن و کار یعنی چه؟ ) می‌باشد.

(۱۰۷۷) نامه تمدن

مجله نامه تمدن در شهر مشهد بمدیری آقای (ع. تمدن) تأسیس و در ابتدای سال ۱۳۱۰ شمسی منتشر شده است. نامه تمدن مجله‌ایست علمی، ادبی، اجتماعی، اقتصادی که مطور ماهیانه شماره اول آن در فروردین ۱۳۱۰ انتشار یافته - مجله آرمان چاپ طهران در شماره ۶ و ۷ خود مورخ خرداد ۱۳۱۰ بعنوان مطبوعات جدید می‌نویسد: «نامه تمدن - اسم قشنگی است که در مشهد انتشار یافته و تا کنون به شماره آن باداره آرمان رسیده...

ظاهراً بخیر از مجله مذکور در شهر مشهد روزنامه نیز بنام (نامه تمدن بمدیری ع. تمدن خراسانی منتشر شده است وای نگارنده تا کنون نمونه‌ای از آن بدست نیاورده‌ام. آقای تمدن مدیر مجله چندی مفتش فرهنگ خراسان بوده است.

(۱۰۷۸) نامه جوانان

روزنامه نامه جوانان در طهران بمدیری و صاحب امتیازی (ابراهیم خواجه نوری) تأسیس و در سال ۱۳۰۲ شمسی منتشر شده است نامه جوانان در چهار صفحه بقطع بزرک و باچاپ سربی (مطبعه بوسفور) طبع و هفته یک شمره منتشر می‌شده. این رباعی بعنوان شعار بالای صفحه اول چاپ شده است:

تا کی کفن سیاه در بردارید تا چند نقاب ننک در سر دارید گر طالب آزادی و علم و هنرید ترکانه حجاب جهل را بردارید

آبونمان داخله سالیانه ۵ تومان. ششماهه ۳ تومان. سه ماهه دوتومان خارجه بترتیب ۶ تومان، چهار تومان: تک شماره چهار شاهی شماره اول سال اول نامه جوانان در چهار صفحه بقطع بزرک با چاپ سربی طبع و در تاریخ سه شنبه ۶ صفر ۱۳۴۲ قمری مطابق ۲۶ سنبله ۱۳۰۲ شمسی منشر شده است: مقاله افتتاحی روزنامه بعنوان (امید) نوشته شده و بدینقسم شروع می‌گردد: (‌امید. امروزه مأیوس بودن از زندگی فحش دادن بجنس ایرانی مد شده. هریک از جوان‌ها یا پیر‌ها را به بینی اول حرفی که ( بعد از گفتن امروز هوا گرم است یا سرد است ) می‌زند این است که آما ایران محکوم بزوال است ایرانی آدم نمی‌شود خون ایرانی فاسد شده جز اینکه ریخته شود چاره نیست.... (بقیه این مقاله خطابهائیست بجوانان که مأیوس نباشید و بلکه‌امیدوار باشید. )

از مقاله مذکور، مقاله‌ایست بعنوان (پیشنهاد مهم) راجع بعدم لزوم حجاب و فواید بی‌حجابی، پس از آن مقالات و مکاتیب دیگری درج است. در صفحه چهارم اشعاری بعنوان (داماد ناکام) چاپ شده که چند شعر اول آن اینست:

دکتری سال‌ها اروپا بود عادی رسم و طرز آنجا بود

بعد تکمیل طب بشوق تمام بوطن کرد رجعت آن ناکام

کاملاً یک نفر اروپائی بازمین کوب و چست و غوغائی

و بدین شعر ختم می‌شود:

رفتو نشنید اسم او دیگر من ندانم چه آمدش بر مصر

در همین شماره اعلان (درام عروس ناکام تألیف ابراهیم خواجه نوری که عنقریب نمایش داده می‌شود) چاپ شده است. انتشار این شماره روزنامه و مندرجات آن باعث تعقیب از طرف دولت گردید و طبق رأی محکمه آقای ابراهیم خواجه نوری محکوم بچهار ماه حبس و دویست تومان جزای نقدی و دو سال توقیف روز نامه شده است.

روزنامه ناصر المله در شماره اول مورخ ۱۷ برج قوس ۱۳۰۲ خبر این محکومیت را تحت عنوان (محکومیت) این طور نوشته است:

«محکومیت - ابراهیم خان نام ) مدیر نامه جوانان ( که سابق شرحی در شماره اول روزنامه مزخرف نوشته بود از طرف دولت تعقیب شده و در محکمه مطبوعاتی

محکوم بچهار ماه حبس و دویست تومان جزای نقدی و دو سال توقیف روز نامه شده است و کویا مشارالیه مصمم است که استدعای تمیز نماید.». در زیر این خبر مدیر ناصر المله اینطور اظهار نظر می‌نماید: ( ما نظریات عادلانه و اسلام پرستانه امنای دیوا معالی تمیز را باهمیت موضوع جلب نموده و بنام حفظ اصول اسلام و انتظام مملکت تشدید مجازات مشارالیه را انتظار داریم... نگارنده از روزنامه نامه جوانان بیش از همان شماره اول ندیده‌ام و شاید هم دیگر منتشر نشده است.

(۱۰۷۹) نامه حقیقت

روزنامه نامه حقیقت در شهر اصفهان مدیری (حاج سید احمد دهکردی) تأسیس و در سال ۱۳۲۰ قمری منتشر شده است نامه حقیقت در چهار صفحه که هر صفحه آن مشتمل بر دو ستون میباشد با چاپ سنگی و خط نسخ طبع شده و تاریخ شماره اول آن (لیلة رحمة ۲۲ محرم الحرام ۱۳۲۰ قمری مطابق سنه ۱۲۸۰ هجری شمسی) می‌باشد. عنوان مراسلات: اصفهان - محله پیدا باد. طرز انتشار آن هفتگی بوده است. سرلوحه روزنامه عبارت از اسامی پیغمبر و ائمه علیهم السلام می‌باشد.

علاوه براین مطالب شکل ذوالفقاری رسم شده که در درون آن (القدرة الله جمیعاً) وجمله (لا فتی إلا علی لا سیف الا ذوالفقار) و در زیر آن بسم الله الرحمن الرحیم که روی هیم بسم (یا صاحب ذوالفقار وقت مدد است) طبع گردیده. در دو طرف ذوالفقار این شعر:

ای نهان در پس سرادق اسم * کس بداند بجز تو راز طلسم درج گردیده است

در شماره اول پس از این سرلوحه خطبه زیر بارسی و عربی نوشته شده است: احمدک وسبحانک جل تناؤک من ذا یعرف قدرتک فلا یخافک و من ذا یعلم ما انت فلا یهابک الفت بقدرتک الفرق وفلقت برحمتک الخلق و اثرت بکرمک دیاجی الفسق صل- اللهم علی المصطفی محمد (ص) والمرتضی علی ویتول فاطمة والمجتبی حسن والحسین سید الشهداء وزین العباد علی بن الحسین ومحمد بن علی الباقر وجعفر بن محمد الصادق (ع) وموسی بن جعفر الکاظم (ع) وعلی بن موسی الرضا ومحمد بن علی التقی و علی بن محمد النقی والحسن بن علی از کی العسکری (ع) و محمد بن الحسن الهادی المهدی صاحب العصر والزمان صلوتک علیهم رب اشرح لی صدری ویسر لی أمری واحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی.

آغاز نامه حقیقت

بنام بخشنده مهربان شاهنشاه واجب الوجود آنکه بوده است و هست و خواهد بود سلطان مستقل حقیقی که سلطنت مشروطه ظاهریه منوط باراده سنیه او جل حضرته است مالک الملوکی که بقدرت مطلقه سلطنت مستقله در ملکوت ملک آرائی نمود و با وجود افلاکیان از سلاله خاک اراده جعل خلیفه فرمود مجلس آرائی که در ملاء اعلی با ملائکه بالا مجلس شورای آسمانی چید و مملکت کیانی را بنخستین حدیو کشور کشای عالم حضرت ابوالبشر آدم صفی بخشید تاج ولقد کرمنا بر سرش نهاد و فرمان علم الاسماء بدستش داد خرقه آدمیترا تن پوشش نمود و ردای انسانیت را زیب آغوش فرمود تخت سلطنت ما سوی استوارش کرد و ملائکه را بسجود حضرتش آورد. بوالفضولانه بلیس جهل گفتانی که من * بهترم زادم از آندم رانده در هر جاستی. رب نجنی بمحمد وعلی نامه حقیقت مبنی بر حق پرستی و حاکی از صداقت و راستی صرف در عبودیت خدا و آزادی از ما سوی بدون چون و چرا در حمایت حضرت مولی است. مطلقاً بیان حال و شرح احوال است با کسی غرضی نیست و در دل مرضینی شخصاً بکی نظر ندارد هرگاه یکی از برادران کوشه دید یا توشه برد در خود اوست دخلی بگوینده ندارد ملتفت باشید دم خروس از جیبشان پیدا نباشد اگر باشد در نامه حقیقت باسم و رسم بدون غرض ومرض درج خواهد شد یمیز الله الخبیث من الطیب. روزنامه نگاران هم ملتفت باشند دروغ ننویسند دروغگودشمن خدا است این نامه حقیقت مفتش روزنامه‌ها هم هست راستی را پیشه کنید هر کجا هستیم برادر هستیم ابونا آد والام حواء حق یار همه و حق پرستی کار همه باد. فقیر الی الله سید احمد نوربخش.

پس از این مقدمه (فهرست مندرجات) بخط نسخ درشت بدینقم آورده شده: فهرست مندرجات تحمید وستایش خدا تحمید و نیایش انبیاء واولیاء علیهم السلام تعظیم سلاطین تاجدار، تکریم مجتهدین شرایع مدار - هدیة رساله خراج و مقاسمه حضرت شیخ العلماء حاجی میرزای حبی دام ظله العالی مشاهده بلوای غریب و غوغای عجیب. مقاله علمیه معقوله از رسائل اخوان الصفا در ذیل نامه، پس از این فهرست مقاله (تحمید و ستایش خدا) بدین قسم شروع می‌شود:

بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین حمداً ازلیا با بدیته و ابدیا باز ایته سرمداً فی اطلاقه متجلیاً فی مزایا آفاقه حمد الحامدین دهر الداهرین -‌ای خداوند واحد یکتا‌ای به یکتائیت همه گویا. ‌ای دو تا پشت ماسوی پیشت هست بیگانه کو نشد خویشت، (این مقاله صفحه دو و سه روز نامه را گرفته است. ) پس از این مقاله تحت عنوان (هدیة) چنین نوشته است هدیة. انجمن مقدس ملی و رساله خراج و مقدسمه از تألیفات شریعت آیات حضرت شیخ العلماء و المجتهدین علم الهدی آقای حاجی میرزا یحیی ادام الله ظله العالی است لا ریب فیه هدی للمتقین فی کل سطر منه روض من المنا وفی کل شطر منه عقد من الدرر. حقیقة مرسطرش روض مقصود و هر شطرش عقدی از لؤلؤ منظور است محض خدمت‌گزاری بعلت و ادای حقوق دولت استفراغ وسع و بذل جهد فرمود و از برای اخذ مالیات بطور صحت وعدالت وتسویه عموم رعیت بدون ملاحظه و طرف‌گیری اراحدی این رساله را مر قوم تحفه انجمن مقدس ملی نمودند... (پس از این مقدمه اصل رساله بدینقسم شروع می‌شود: بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین والصلوة والسلم علی خیر خلقه و اشرف بریته محمد وآله الطیبین الطاهرین ولعنة الله علی اعدائهم ومخالفیهم الی یوم الدین و بعد چنین می‌گوید اخل العلماء علما وعملاً یحیی بن محمد شفیع الاصفهانی ملکه الله نواحی الامانی و ذلل له هواجس المعانی که چون در این اوان بخت عامه ایرانیان از خواب بیدار و بالطاف الهیه و توجهات حضرت خلیفة الله صاحب العصر والزمان ارواحنا فداه باب رحمت واسعه الهیه مفتوح و بحکم مرحوم مغفور مظفر الدین شاه البسه الله حلل النور وصحت و امضاء اعلی حضرت شاهنشاه دین پناه محمد علی شاه خلد الله ملکه سامانه مقرر گردیده که نما امور مملکت و مهام مصالح رعیت که ودایع الهیه‌اند باجتماع آراء اهل مجلس مقدس ملی مرکزی باشد که محل اجتماع علماء اعلام وحجج اسلام و از کان و اعیان....

پس از این رساله مقاله مشاهده بلوای غریب وغوغای عجیب بدینقم شروع می‌شود. خدا پناه بتو می‌بریم تا کی در مانده و پریشان و در بدریم نمی‌دانیم این وضع تمهید مقدمه چه قضیه ایست و از تشکیل این صغری و کبری ما را از قضایای قدری چه سه‌ایست، شهر پریشان و شهریار پریشان * روز پریشان و روزگار پریشان کار خلایق با ضطرار کشیده * گشته دل خلق از اضطرار پریشان خاطر شه از مجمع ملک نکوشد * و کار بماند بدین قرار بریشان. خدایا خیر پیش آر و ما را بخود وامگذار‌گر ما مقصریم تو دریای رحمتی....

مطالب روز نامه باین مقاله که با تمام است خاتمه پیدا می‌کند. مقاله علمیه منقوله از رسائل اخوان الصفا از همان صفحه اول بطور یا ورقی درج شده و در صفحه اول و دوم و سوم روزنامه درج است. سال و شماره روز نامه در تمام صفحات در دایره بدینصورت - سال اول - نمره اول قید شده است.

مقاله منقول از رسائل اخوان الصفا آغازش این است: «حمد ببعد سزاوار خدا نیست که واجب الوجود است و هر چیز را از عدم پدید آورده است و هر چیزی را جداگانه از انواع و و اجناس جلتی پدید کرده و هیچ چیز را بی‌علت نیافریده..... »

آبونه روز نامه د اعلان آبونه اعانة الاخوان طبعا. اصفهان سالیانه چهارده قران، سال بلاد ایران بعلاوه اجرت پست. من اعان فقد اعاده الله،. قبل از نوشتن ابونه این سطر نیز چاپ شده است: « انجا نامه حقیقت - سلام حق پرستان جان نثاران محمد و خاکساران علی بروح یاک گذشتگان صلف و روان تابناک آیندگان خلف باد آمین یارب العالمین. ».

برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (ص ۷۸) نام این روز نامه را (حقیقت) نوشته و مختصر شرحی از آن یاد کرده است. در صورتیکه اسم آن (نامه حقیقت) می‌باشد

و بهمین جهت ۱۰ آنرا در حرف نون کتاب نوشتیم. و شاید آنچه را بیرون باسم (نامه حقیقت) ضبط کرده و محل انتشار آنرا طهران قید نموده همین نامه حقیقت باشد.

در نامه حقیقت ذکری از مطبعه آن شد و از بعضی از مردم اصفهان شنیدم که مرحوم حاج سید احمد دهکردی مدیر روز نامه با جمعی از دوستان از خوف ظل السلطان حاکم وقت دستگاه طبع روز نامه را بکوه صفه که در جنوب اصفهان است نقل کرده و روز نامه آنجا چاپ می‌شده است و ذکر تاریخ (لیله ۲۲ محرم) نیز موید این شایعه می‌باشد و معلوم می‌شود. حل طبع و عمل آن خیلی مخفیانه انجام می‌گرفته است. به صورت از نامه حقیقت بیش از یک شماره که همان شماره اول باشد در دست ندارم.

حاج سید احمد دهکردی- در مقدمه دیوانیکه از مرحوم نور بخش چاپ شد. این القاب را برای او نوشته‌اند: حضرت سلطان العارفین برهان الواصلین قطب الموحدین آقای حاج سید احمد نور بخش روح بخش دهکردی. وی در طریق تصوف مقام ارشاد را داشته و جمعی از مردم اصفهان و شهر کرد از او پیروی. می‌نمودند مردی بوده از علایق دنیوی رسته و مقامات اخروی پیوسته. قبرش در محله درب کوشک اصفهان و زیارتگاه خاص و عام است. قسمتی از اشعار او بطبع رسیده و مشهور است. برای اطلاع بیشتری از احوال او بمقدمه کتاب اشعارش مراجعه شود.

(۱۰۸۰) نامه حقیقت

ر زمامه نامه حقیقت در طهران در سال ۱۳۲۹ قدری منتشر شده است. (کتاب مطبوعات و شعر فارسی برون ص ۱۴۶)

(۱۰۸۱) نامه ری

مجله نامهری در طهران بدیری آقای ( عبد العزیز جواهر کلام ) تأسیس و در سال ۱۳۱۳ بطور هفتگی منتشر شده است. آقای عبد العزیز جواهر کلام از فضلا و دانشمندان ایران و دارای تألیفات و تصنیفات فراوان می‌باشد و من جمله دو جلد فهرست برای کتابخانه معارف تألیف و وزارت فرهنگ آن را چاپ کرده و ایز کتاب تاریخ کتابخانه‌های ایران و کتاب آثار الشیعه که جلد ۳ و ۴ آن چاپ شده از تألیفات‌ایشان است مجله نامه وی پیش از چند شماره منتشر نشده است.

(۱۰۸۲) نامه شهربانی

رجوع شود بجلد سوم کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران کلمه (شهربانی)

(۱۰۸۳) نامه شهرداری

نامه شهرداری که از انتشارات شهرداری طهران بوده در سال ۱۳۰۵ شمسی تأسیس و منتشر شده است. طرز انتشار آن ماهانه بوده و هر نوبت ۵۰۰ شماره از آن طبع شده و قیمت هر شماره آن یک قران و بیست و پنج دینار است.

(۱۰۸۴) نامه عمل

روز نامه نامه عمل در طهران برد بیری و صاحب امتیازی (م. ضیاء هشترودی) ومدیر مسئولی (حسن روستا) تأسیس و در سال ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است. نامه عمل در چهار صحه طع بزرک و با چاپ سربی (مطبعه بوسفور) طبع و توزیع گردیده طرز انتشار آن هفته دو روز روز‌های سه شنبه و جمعه بوده. جای اداره: طهران خیابان شاه آباد آدرس تلگرافی: عمل، بهای روزنامه: در طهران سالیانه ۶۰ قران. شش ماهه ۳۵ قران داخله بترتیب ۸۰ قران و ۴۵ قران خارجه بترتیب یکصد قران. ۵۰ قران. تک نمره ۷ شاهی.

شماره اول روزنامه در چهار صفحه بقطع بزرک طبع و در تاریخ سه شنبه ۱۷ ربیع الاول ۱۳۴۱ مطابق ۱۵ عقرب ۱۳۰۱ شمسی و ۷ نوامبر ۱۹۲۲ میلادی مستمر شده است. مقاله افتتاحی روزنامه بعنوان (عمل و عمله) و بدینقسم شروع می‌شود.

«نامه ما بنام عمله مفتوح می‌گردد اسماء شرأفت آهنگر، زارع - کفشدوز وغیره یعنی اسم هر آن کارگری که با دست رنج خود اعاشه می‌کنه ادبیات ما را تزیین می‌نمایند... » این سرمقاله بقلم محمد ضیاء هشترودیست. پس از آن مقاله دیگری بعنوان (اصلاحات لازمه) و و در صفحه دوم اخبار مجلس و اخبار داخله و در با ورقی صفحه دوم و سوم کتاب (آرسن لوین مجادله با شرلوک هولمس تألیف موریس لوبلان ترجمه نصراله فلفسی) چاپ شده است. طبق آگهی مندرج در روزنامه آقای نصراله فلسفی جزو هیئت تحریریه روزنامه بوده است. در صفحه چهارم چند اعلان و اخبار خارجه درج است. شماره نهم نامه عمل در تاریخ شنبه ۱۹ ربیع الثانی ۱۳۴۱ قمری منتشر شده و از این شماره طبق اخطار موجود آقای (حسن روستا) از کار روزنامه کناره گرفته و بجای او نام (میر را حسن خان هشترودی) در عنوان روزنامه باسم مدیر مسئول نوشته شده است. در این شماره مقاله شدید اللحنی بعنوان (شاه می‌آید) نوشته و خلاصه آن این است که شاه ناپلئون و پطر کبیر است که پس از فتوحاتی بر می‌گردد!! شاه پول ‌های ملت را برده اروپا خرج کرده و حالا بر می‌گردد.

در روز نامه ایران مورخ ۲ جدی ۱۳۰۱ شرحی راجع باختلاف روستا و هشترودی نوشته و اشاره کرده است که روز نامه نامه عمل اخیراً توقیف شده است. شرح مذکور از اینقرار است: د نامه عمل - نویسندگان نامه جوان عمل (که اخیراً در نتیجه حق گوئی توقیف گردید با طلاع عموم مشترکین گرام خود می‌رسانند که جزئی سوء تفاهمات بین آقایان هشترودی و روستا مکلی رفع شده و بالنتیجه مجدداً با یک روح قوی و بایک عزم ثابتی با تفاق خدمت جریده‌نگاری را ادامه خواهند داد ضمناً نظر به کثرت مشغله آقای روستا در هیئت تحریریه عضویت داشته و آقای میر را حسن خان هشترودی مستقیماً و رسما مدیر مسئول خواهند بود. (هیئت تحریریه نامه عمل)

(۱۰۷۵) نامه فرهنگ

روزنامه نامه فرهنگ که ابتدا در شهر کرمان منتشر می‌شده، از سال ۱۳۰۴ شمسی بمدیر مسئولی (محمود درگاهی کرمانی) بطهران منتقل و در آنجا منتشر شده است. از روزنامه فرهنگ منتشر در کرمان در حرف ف کتاب گفتگو کرده اکنون بذکر خصوصیات نامه فرهنگ منتشر در طهران. می‌پردازیم. هما نقم که اشاره کردیم نامه فرهنگ در طهران بمدیر مسئولی محمود در گاهی کرمانی تأسیس و شماره سوم سال چهارم آن در هشت صفحه بقطع وریزی بزرگ و با چاپ سربی در مطبعه (برادران باقر زده طبع و در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۳۰۴ شمسی منتشر شده است. جای اداره: خیابان صفیعلی شاه وجه اشتراک داخله ۴۰ قرآن خارج با اجرت بست. تک شماره شاهی. طرز انتشار روزنامه هفتگی بوده است

در عنوان روز نامه بالای اسم آن (نامه فرهنگ) جمله و (من یونی الحکمة فقد او تی خیراً کثیراً) و در زیر آن (توانا بود هر که دانا بود) درج است. مندرجات نامه فرهنک علاء. بر سر مقاله، عبارت است از شرح احوال بزرگان در (شماره سوم شرح حال بودا از یک کتاب انگلیسی ترجمه شده) و (قانون انتخابات) و ترجمه از بعضی از مجلات خارجی (دنیای هزار سال دیگر) و اخبار مجلس و اخبار داخله و حوادث خارجه می‌باشد. از کتب مفیدی که ترجمه آن بصورت پاورقی در این روز نامه چاپ شده کتاب (سر گذشت حاجی بابای اصفهانی در انگلستان) است که آنرا (دکتر خان حکیم الممالک) ترجمه کرده و بتدریج در روزنامه طبع گردیده است. سرمقاله‌های روزنامه، لبا مربوط بمسائل اجتماعی و سیاسی است، و من جمله سرمقاله شماره ششم بعنوان (خط مشی مشترک - ائتلاف احزاب - دفاع از ارتجاع) و شماره هفتم تحت عنوان (پرده جدید شدم حلقه بگوش در می‌خوانه عشق * هر دم آید غمی از نو بمبارک بادم نوشه شده است بمناسبت تغییر تقویم و انتخاب ماه‌های شمس آقای مجتبی مینوی) قطعه زیر را سروده و در شماره ششم مورخ سه شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۰۴ طبع شده است.

چونکه فروردین گذشت آید مه اردیبهشت زان سپس خرداد تیر آنکه امردادش زواژه ناخوانا

بعد شهریور مه مهر و آبان آذر است سال گردد بادی و با بهمن و اسفند طی

شش ماه اول سی و یک پنجاه بعد سی و اخرین را یک زمی کم بشرای فرخنده پی

(۱۰۸۵) نامه قابوس

روز تامه نامه قابوس در شهر گرگان بسدیری و صاحب امتیازی (م. ع. عبهری) تأسیس در سال ۱۳۱۴ شمسی منتشر شده است. این روز نامه در چهار صفحه بقطع متوسط و باچاپ سربی در چاپخانه (گرگان) طبع و توزیع شده. محل اداره آن (چایخانه گرگان) و عنوان تلگرافی (قابوس) وجه آبونمان آن، یکساله داخله ۳ ریال، شش ماهه ۱۸ ریال. خارجه بترتیب ۵۰ ریال ۳۰۰ ریال اعضاء معارف و محصلین ۲۰ ریال تک شماره هشت شاهی. نامه قانوس گر چه در عنوان روز نامه علمی، ادبی، اخلاقی، اجتماعی، فکاهی، اقتصادی معرفی شده ولی این روز نامه نیز مانند سایر جراید محلی که پس از تأسیس ثبت عمومی یا بدایره انتشار گذاشته بو عادات اول و دوم آن بعد از سر مقاله مشتمل بر قسمتی از اخبار داخله و خارجه و حوادث حلی می‌باشد و گاهی نیز از روز نامه‌های مرکز یکی دو مقاله نقل شده و بقیه مخصوص درج اعلانات ثبتی است.

شماره ۲۱ سال اول نامه قابوس در چهار صفحه طبع و در تاریخ دوشنبه ۱۰ دیماه ۱۳۱۴ مطابق ۱۱ شوال ۱۳۵۴ قمری و ۶ ژانویه ۱۹۳۱ میلادی منتشر شده است. سر مقاله این شماره چند خبر خارجی از (آژانس پارس) بنقل از روز نامه اطلاعات است. پس از - مقام مقاله با تمام راجع به (کاغذ ساری) نوشته و در صفحه دوم (قسمت صحی) مطالبی راجع بتعذیه بقلم آقای دکتر سپهری - مقاله دیگر جنوان (دیروز و امروز) و در صفحه سوم و چهارم اعلانات ثبتی و مقاله راجع به (معجزه قرآ ) بنقل از روز نامه شامین درج است. روز نمه توفیق در شماره ۳۸ سال سیزدهم خود مورخ دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۱۴ راجع بطلوع نامه‌ها بوس اینصور نوشته است: « شماره اول روز نامه جدید التأسیس فابوس در گرگان با قطعی مناسب انتشار یافته و باداره واصل گردیده. این نامه مدیریت دانشمند محترم آقای عبهری استر آبادی که یک نفر از ادبای معاصر و آثار گرانبهای‌ایشان سابقاً در توفیق طبع شده منتشر می‌شود. آرزو مندیم که نامه قابوس در عالم مطبوعات رونق بسزائی گیرد. »

(۱۰۸۶) نامه ملی

روز نامه ملی در طهران در سال ۱۲۹۹ شمسی تأسیس و بطور هفتگی منتشر شده است.

(۱۰۸۷) نامه وطن

روز نامه وطن با چاپ سنگی در شهر حیدر آباد دکن مدیری (صحاف باشی که از طهران قراری بوده) تأسیس و در سال ۱۳۲۹ قمری منتشر شده است. برون که شرح مذکور را در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (ص ۱۴۶) نوشته است اضافه می‌کند که من نمره هفتم سال دوم این روز نامه را در دست دارم. این نمره در ماه صفر ۱۳۲۶ قمری توزیع و در ۱۶ صفحه بقطع ۶/۵ در ۱۰/۵ اینچ و با چاپ سنگی طبع گردیده و بخط تعلیق نوشته شده و وجه اشتراک آن قید نگردیده است.

(۱۰۸۸) نامه هنر

مجله نامه هنر که از انتشارات وزارت پیشه و هنر بوده در طهران تأسیس و در سال ۱۳۰۶ شمی بطور ماهانه منتشر شده است از این مجله هر نوبت یکهزار نسخه طبع و بقیمت به ریال منتشر می‌گردیده. نامه هنر تا سال ۱۳۱۶ غیر مرتب انتشار یافته است.

(۱۰۸۹) نجات

روز نامه نجات در طهران بمدیری (میرزا محمد خراسانی) تأسیس و شماره اول آن در تاریخ سوم جمادی الثانی ۱۳۲۸ قمری منتشر شده است. روز نامه حکمت چاپ قاهره در شماره دوم سال هیجدهم خود مورخ ۱۵ شعبان ۱۳۲۷ قمری در جزء اخبار طهران مینوید روز نامه هائی که نسخ اولیه آن‌ها در این هفته رسیده یکی روز نامه نجات است مدیر و محرر جرید. نجات میرزا محمد خراسانی است که تازه یا بمیدان جهاد گذارده و عبارات شیرین روز نامه‌اش بر مطالعین روشن می‌گردد.... روز نامه نجات هفته دو شماره طبع و توزیع شده و شماره ۲۵ آن در تاریخ چهارم شوال ۱۳۲۷ قمری انتشار یافته است.

روز نامه نجات معمولاً از چهار تا هشت صفحه بقطع ۶ و سه چهارم در ۱۲/۵ اینچ طبع گردیده و قیمت اشتراک سالیانه آن، در طهران ۱۰ قرآن در سایر شهر‌های ایران ۱۷ قرآن و در خارج ایران ۱۰ فرانک است. این روز نامه در کابینه سعد الدوله جلت حمله که در آن بمجاهدین شده بود توقیف گردیده و رویهم رفته یکی دوسال منتشر شده است.

میرزا محمد خراسانی- میرزا محمد خراسانی مدیر روز نامه نجات و روز نامه حقوق از طلاب خراسانی مقیم طهران بوده که پس از انتشار روز نامه نجات معروف بنجات شده است در دوره دوم مجلس شورای ملی که در تاریخ دوم ذیقعده ۱۳۲۷ قمری افتتاح و در تاریخ سوم محرم ۱۳۳۰ انفصال یافت، از تبریز بنمایندگی مجلس انتخاب شد وصلک دموکرات داشته است در دوره سوم نیز از شهر بیرجند انتخاب گردیده است شرح احوال مشار الیه را بتفصیل آقای مرتضی مدرسی چهار دهی در شماره پنجم سال اول مجله جلوه نوشته و ما عیناً از آنجا نقل می‌نمائیم د محمد نجات فرزند عبد الکریم ملک التجار خراسانی نواده حاج قاسم طهرانی می‌باشد در سال ۱۲۵۶ شمسی در شهر مشهد تولد یافته تحصیلات مقدماتی خود را در آنجا آموخت و بعد قصد ادامه تحصیل بنجف اشرف رفت و پس از مدتی تحصیل و اقامت در آن صفحات بشهد مراجعت نمود تا اواخر صدارت میرزا علی اصغر خان بامر دولت بطهران آمده در باب آمدن خود به طهران چنین یاد داشت نموده است.

(در اواخر صدارت میرزا علی اصغر خان بواسطه اختلافات ملکی بامر دوات بطهران آمده دو سال تمام در محاکم شرعیه و عرفیه سرگردان و مبتلی بودم و از وضع حکومت استبدادی و رفتار حکام شرع و عرف که کاملاً منافی با اسلام و حقیقت عدالت بود بقدری با ملایمات دید. که عاقبت متنک آمده با جسمی از مظلومین و ستمدیدگان در صدد تخریب حکومت استبدادی بر و شروع بکار نمودم مقارن این احوال جمعی بعنوان عزل عین الدو» و بعضی از مقاصد دیگر از این قبیل بحضرت عبدالعظیم رفته موقع را مغتنم شمرده و با ن‌ها پیوسته متحصنین را بخط عدالت خانه خواستن وا داشته تا آنکه دستخط تأسیس عدالت خانه صادر و متحصنین بشه آمدند چون غرض اصلی و رفتن بحضرت عبد العظیم چیز‌های دیگر بود و پس از آمدن بشهر مسأله عدالت خانه مسکوت ماند لذا مجدانه اقدامات خود را تعقیب و وسائل حاضر نمودن افکار عمومی را بر ضد حکومت فراهم تا اینکه مسأله مسجد جمعه پیش آمد. )

مرحوم نجات بطوریکه خود نوشته و بعضی دوستان وی که هنوز بخاطر دارند در واژگون ساختن حکومت استبدادی زحمات بسیار کشیده در انقلاب مشروطه ایران مدتی روز نامه (حقوق) و سپس روز نامه (نجات) را منتشر و چندین دفعه از طرف جلادان محمد علی میرزا گرفتار زندانی گردید راجع یکی از گرفتاریهان خود چنین نوشته است: ( چهارشنبه سیزدهم ذیحجه هزار و سیصد و بیست و هفت قمری نیم ساعت از شب گذشته غفلة جمعی مسلحانه داخل بنده منزل شده مرا بایک حالت شدید از منزل بیرون کشیده از فحش دادن و ناسزا گفتن بطوریکه رسم ایام قدیم بود که با یک مقصری معمول می‌داشتند کوتاهی نکرده با سرو پای برهنه و پشت گردنی دو نهایت عجله مرا بنظمیه (خیابان جلیل آباد خیام) آوردند و بمحبس انداختند در آن چند روز بقدری صدمه و آزارم دادند که از زندگانی قطع‌امید نمودم تا آنکه مرا بمنزل سعد الدواسه رئیس دولت وقت آوردند هفتاد و پنج روز در منزل او محبوس بودم تا آنکه بی‌گناه بودنم ثابت و مستخلص گردیدم. ».

مرحوم نجات از مؤسین و مروجین افکار حزب دموکرات ایران بوده و برای بقای این حزب زحمات بسیار کشیده است. یکی از خدمات نوع پرستانه آن مرحوم تأسیس مدرسه خریه ایتام در سال مجاعه بود. که عده از صفار و ایتام بی‌بضاعت را جمع‌آوری و بتحصیل و تربیت آن‌ها همت گماشته و تا مدت سه سال از آن‌ها نگاهداری نموده است. مدرسه ایتام را در سال مجاعه ۱۳۴۷ در طهران تأسیس کرد روزنامه حقوق و روزنامه نجات در سال هزار و سیصد و هفت قمری در ظهران تأسیس و یک دوسالی منتشر شد.

نجات چندین دورره متوالی از اوائل مشروطیت ایران بنمایندگی مجلس شورایملی انتخاب دوره اول از آذربایجان و دوره دوم از قاینات و دوره سوم از خراسان و دوره چهارم از مازندران و دوره پنجم از زنجان وکیل شدند و از سال ۱۳۰۱ شمسی نظر بجهات و مقتضیاتی زندگانی اجتماعی و سیاسی خود را بکلی ترک و از مصاحبت و مجالست دوستان کناره‌گیری اختیار و بتدریج خانه نشین و منزوی گردید تا در شب جمعه سوم آذرماه ۱۳۱۲ شمسی در سن پنجاه و شش سالگی دارفانی را وداع گفت آرامگاه نجات در امامزاده عبداله در حضرت عبدالعظیم می‌باشد.

مرحوم نجات با وجود گرفتاری‌های زیاد و اشتغالات سی سی اشعاری که نشانه بارزی بر طبع بند اوست در بعضی مواقع بمناسبتی سروده که از وی بیادگار مانده است.

در اینجا آقای مدرسی یک غزل و یک قطعه از آن مرحوم نقل نموده و غزل به مطلع زیر شروع می‌شود:

آن تجلی‌ها که گل در چشم بلبل می‌کند بادل مسکین من آن روی چون گل می‌کند

مطلع قطعه چنین است:

گر در جهان قیافه زیبای زر نبود جنگ و جدال اینهمه بین بشر نبود

(۱۰۹۰) نجات

روزنامه نجات در شهر خوی در سال ۱۳۲۰ قمری تأسیس و منتشر شده است. مرحوم تربیت در فهرست روزنامه‌های آذربایجان در باره روزنامه نجات می‌نویسد: «نجات - روزنامه هفتگی منتشر در خوی با چاپ سربی در سال ۱۳۲۹ مسلک روزنامه سیاسی و دموکراتیک است.

(۱۰۹۱) نجات

روزنامه نجات با طبع ژلاتین در شهر رشت منتشر شده است. برون که این روز نامه را یاد داشت نموده می‌نویسد انتشار آن محقق بست. (س ۱: ۱)

(۱۰۹۲) نجات ایران

روزنامه نجات ایران در طهران: دیری و نویسندگی (زین العابدین فروزش) تأسیس و در سال ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است. طرز انتشار نجات ایران هفته دو روز روز‌های سه شنبه و جمعه منتشر می‌شده شماره پنجم سال اول نجات ایران روی یک ورق بزرک طبع و در تاریخ جمعه شوال ۱۳۴۰ قمری مطابق ۲ برج سرطان ۱۳۰۱ شمسی منتشر گردیده و نیز شماره ۶۵ سال اول آن بهمان قطع در تاریخ ۵ شنبه ۲۸ جمادی الثانی مطابق ۲۱ برج دلو ۱۳۰۱ انتشار یافته است. نجات ایران تا سال ۱۳۰۰ شمسی بطور غیر مرتب منتشر شده و برای مدت مدیدی تعطیل گردیده است. پس از حوادث شهریور ۲۰ مجدداً نجات ایران با بدایره انتشار گذاشته و شماره ۱۱۳ سال بیستم آن در چهار صفحه بقطع بزرک و با چاپ سربی در تاریخ سه شنبه ۳۱ شهریور ۱۳۲۱ شمسی برابر با ۱۰ رمضان ۱۳۶۱ قمری منتشر شده است. در این شماره عکسی از (مدیر جراید پایتخت در سال ۱۳۰۱) بشرح زیر چاپ شده: «آقای زین العابدین فروزش مدیر روزنامه نجات ایران - آقای نوبخت مدیر بهارستان - آقای علی دشتی مدیر شفق سرخ - میرزا آقاخان عصر انقلاب - مرحوم حسین صبا مدیر ستاره ایران - آقای معدنچی (کیانپور فعلی) - آقای جعفر دادگر - آقای هاشم محیط مدیر روزنامه وطن - مرحوم ندائی مدیر جارچی ملت - آقای سیف آزاد مدیر شرق آزاد - آقای حسن حلاج مدیر حلاج - مرحوم فرخی مدیر طوفان - ابراهیم ضیاء الواعظین مدیر ایران آزاد - آقای لطف اله ترقی مدیر روزنامه ترقی. »

در زیر این عکس، عکس دیگری از (مدیران جراید پایتخت در حال حاضر) بشرح زیر چاپ شده است: «یفیکیان مدیر ایران کنونی - مجید موقر مدیر مهر ایران و مجله مهر - عبد - القدیر آزاد مدیر آزاد رحیم‌زاده صفوی - مدیر قمی مدیر ناهید - عادل خلعت بری مدیر نامه دانشوران - کسروی مدیر پرچم و مجله پیمان -‌امیر ابراهیمی مدیر مردان کار - خلیلی مدیر اطلاعات ایران - وفیق مدیر توفیق محمد تقی عرفان مدیر داخلی کانون شعرا - نوروز مدیر نوروز - عباس نعمت صاحب امتیاز طهران مصور - محمد جواد هوشمند مدیر سعادت بشر حمد پیامی مدیر پیام - شکراله صفوی مدیر روزنامه کوشش - دهقان مدیر طهران مصور جواد مسعودی مدیر زورمان در تهران - طباطبائی مدیر تجدد ایران - عباس مسعودی اطلاعات و مجله اطلاق بازرگانی و اطلاعات هفتگی - مگردیچ مگردیچیان مدیر آلیک - مدیر صدای ایران - پازارگاد مدیر روزنامه خورشید ایران - علی اکبر سلیمی مدیر مربی و گ‌های رنگا - رنگ - حریرچیان ساعی مدیر سیم شمال - مدیر روزنامه بو بوخ - رهسیار مدیر روزنامه آفتاب تابان - احمد ملکی مدیر ستاره و ستاره هفتگی - می‌رسید محمد محبط طباطبائی مدیر مجله محیط عزت پور مدیر آزادگان - ابو الفضل حاذقی سردبیر کانون - سیف پور فاطمی مدیر باختر - مدنی مدیر پرورش - احمد مطیعی - حسین مطیعی مدیر کانون شعرا - محمد علی غمین مدیر نسیم سحر ».

شماره ۱۱۴ روزنامه نجات ایران در تاریخ ۱ شنبه ۲ مهر ماه ۱۳۲۱ منتشر شده در این شماره و شماره‌های قبلی روزنامه بمناسبت شغل وکالت دادگستری که آقای فروزش داشته در دیوان کیفر وکیل مدافع سریاس مختاری رئیس کل شهربانی دوره دیکتاتوری بوده، متن دفاع نامبرده چاپ شده است. بالای اسم روزنامه (نجات ایران) آیة و (بجیناه و من الفم) بعنوان شعار چاپ شده. محل اداره روزنامه خیابان فردوسی و‌های اشتراک روزنامه در دوره دوم بدین قرار است: سالیانه ۱۲۰ ریال، ششماهه ۷۰ ریال. سه ماهه ۴۰ ریال.

هنگامیکه نگارنده در ملایر بودم آقای فروزش مدیر روزنامه، نامه بشماره ۴۶ بتاریخ ۲۱/۱/۹ در پاسخ نگارند. بدین شرح راجع برورنامه خود نوشته‌اند: «انتشار روزنامه نجات ایران از سال ۱۳۰۱ شروع و تا سال ۱۳۰۰ در طهران منتشر می‌گردید. این روزنامه در ترقیات فرهنگی دارای معتقدات و روش خاصی بوده و چنین می‌پنداشت که باید در اصول تربیت و تلیم وتعمیم فرهنک وایجاد روحیه عالی ملی انقلابی در معارف ایجاد نمود و در اینراه کوشش‌های بسیار نمود و از این جهت سبک آن مورد پسند متجددین و ترقیخواهان بود: در سیاست

تصویر مدیران جراید پایتخت در سال ۱۳۰۱ شمسی شرح احوال و تصویر بعضی از این آقایان در محل خود چاپ شده است . نیز متربی تند و اصلاح طلبانه و اصلاح بمعنی واقعی داشت. ضمناً دارای جنبه ادبی بود و غالبا بهترین قطعات نثر و ترجمه‌های بسیار ممتاز از آثار بزرگترین نویسندگان را دارا بود. این روزنامه حامی بالا آمدن سطح لیاقت و شایستگی و طرفداران بود که مقامات و مشاغل را باید برطبقه شایسته ولایق علی قدر مراتبهم رجوع نمود بهر حال از ۱۳۰۵ تا حال بواسطه فشار و تضییق آزادی قهراً تعطیل بوده و اینک باهمان سلیقه و سبک باضافه جنبه تربیت دینی و‌های خاصی منتشر میشود. مدیر مسئول و صاحب امتیاز نجات ایران - ز فروزش. »

(۱۰۹۳) نجات وطن

روز نامه نجات وطن در شهر اصفهان تأسیس و در سال ۱۳۲۷ قمری منتشر شده است. یرون که نام این روز نامه را نوشته اضافه می‌کند که از این روز نامه بیش از هشت یا نه نمره منتشر نشده است.

(۱۰۹۴) نجات وطن

روز نامه نجات وطن در طهران صاحب امتیازی و مدیر مسئولی (س - ح مدنی کاشانی) تأسیس و شماره اول آن در دو صفحه بقطع بزرگ و با چاپ سربی در (مطبعه برادران باقرزاده) طبع و در تاریخ شنبه ۶ ذیحجه ۱۳۴۱ قمری مطابق ۲۹ سرطان ۱۳۰۲ منتشر شده است. مقاله افتتاحی روز نامه که تحت عنوان (پایه و اساس) نوشته شده بدینقسم شروع می‌گردد. د عمده مطالبی که مارا داخل صحنه پر آشوب کرد و بزرگترین جهنی که ما را از زاویه انزواو تماشای این جنگل مولا بمیدان مبارزه حیاتی پرتاب نمود همانا افعال متضاد و اقوال پریشان توده بود.... » در صفحه اول این شماره رباعی زیر درج است:

گویم سخنی‌گر زتومن داری گوش برخیز زخواب جهل منشین خاموش

گر خیر صلاح خویشتن می‌طلبی از بهر نجات وطن خویش بکوش

چاپ این رباعی بمناسبت ذکر کلمه نجات وطن که نام روز نامه است، بباشد. بقیه مندرجات شماره اول عبارت از اخبار داخته و تلگرافات و شکایات مردم ولایات است. ضمنا در همین شماره تکذیبی بامضای (مدنی کاشانی) مدیر روزنامه چاپ شده که خلاصه آن این است که در نمره ۱۲ و ۱۴ روزنامه قلم پاک در سرلوحه آن آقای مدنی کاشانی بعنوان مدیر روزنامه معرفی شده در صورتیکه این روزنامه ارتباطی با‌ایشان ندارد.

شماره دوم نجات وطن در تاریخ شنبه ۱۳ ذیحجه ۱۳۴۱ قدری مطابق • اسد ۱۳۰۲ منتشر شده. محل اداره روزنامه ایران طهران، خیابان ناصریه، روبروی شمس العماره وجه اشتراک سالیانه: طهران ۵۰ قران. ششماهه ۳۰ قران. ولایات اجرت پست اضافه می‌شود خارجه ۶۰ قران تکشماره شش شاهی قیمت اعلانات و لوایح خصوصی با دفتر اداره است، طرز انتشار روزنامه هفتگی است. بالای اسم روز نامه جمله (النجات فی الصدق) بعنوان شعار روز نامه چاپ شد. است. از این روز نامه فلا تا شماره پنجم سال اول در دست است.

(۱۰۹۵) نجف

روزنامه نجف در شهر نجف بمدیری (سید مسلم راون‌زاده) و (حاجی محمد بن حاجی حسین) و (شیخ حسین طهرانی) تأسیس و در سال ۱۳۲۸ قمری بطور هفتگی منتشر شده است. شماره ششم نجف در هشت صفحه بقطع ۶ و یک دوم در ۹ و یک دوم اینچ طبع و در تاریخ ۱۶ جمادی الاول ۱۳۲۸ قمری انتشار یافته، وجه اشتراک آن در نجف ۲۵ روپیه، در ترکستان ۳۰ روپیه، در ایران ۱۵ قران و در سایر ممالک فرانک.

در شماره ۴ سال نوزدهم روز نامه حکمت چاپ قاهره مورخ شوال ۱۳۲۸ قمری شرحی راجع بشیخ حسین طهرانی مدیر روزنامه نجف نوشته که بی‌مناسبت نیست آنرا نقل نمائیم. وی مینوید: «از قرار معلوم شیخ حسین طهرانی مدیر روزنامه (نجف) از نجف بیکی از همدستان خود در محمره نوشته که نامه را برئیس بابیه عکا ببرد و مقداری دینامیت برای قتل آخوند خراسانی یا چند نفر فدائی برای کشتن آخوند که اخیراً نظر خوبی بشروطه نداشته، بفرستد این نامه شیخ حسین بدست آمده و شیخ مذکور گرفتار شده است. »

(۱۰۹۶) نجم باختر

روزنامه نجم باختر در شهر واشنگتن از بلاد ممالک متحده امریکا از طرف (بهائیان امریکا) تأسیس و در سال ۱۹۱۱ میلادی منتشر شده است. این روزنامه هر نوزده روز یکمرتبه طبع و توزیع شده و پس از چندی اسم آن تغییر کرده و بنام (پیامبر باختر) منتشر گردیده.

برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (ص ۵۹) می‌نویسد من از دوره دوم این روزنامه که بنام پیامبر باختر منتشر شده از نمره ۱ تا ۴ و از ۷ تا ۸ و از ۱۴ تا ۱۶ آنرا دارم. نمره اول آن در ۲۱ مارچ ۱۹۱۱ میلادی و نمره آخر آن در ۳۱ دسامبر همین سال منتشر شده.

این روزنامه بدوزبان فارسی و انگلیسی نوشته شده و منظور از انتشار آن ترویج مذهب بهائی بوده است.

(۱۰۹۷) نخستین

روزنامه نخستین دو شهر اراک تأسیس و در سال ۱۳۱۰ شمسی بطور هفتگی منتشر شده است

(۱۰۹۸) ندای اسلام

آقای سید ضیاء الدین طبا طبائی در سال ۱۳۲۰ قمری روز نامه موسوم بندای اسلام را در شیراز انتشار داده و در سال ۱۳۲۸ قمری که بطهران مسافرت کرده روز نامه نیز تعطیل گردیده است. ندای اسلام با چاپ سنگی و بطور هفتگی منتشر شده وعده صفحات آن از چهار تا هشت صفحه می‌باشد. وجه اشتراک روز نامه در شیرار ۳۰ قران در سایر شهر‌های ایران ۳۶ قران. در خارجه ۴۰ قران.

شماره اول روز نامه ندای اسلام در تاریخ ۱۱ صفر ۱۳۲۰ قمری منتشر شده و روز نامه ندای وطن مورخ ۲۰ صفر درباره طلوع این روز نامه می‌نویسد، در شهر شیراز روز نامه باسم ندای اسلام با اسلوبی مرغوب بقلم یگانه دانشمند فرزانه آقا سید صیاء الدین است. » پرون در کتب مطبوعات و شعر فارسی (ص ۱۴۸) می‌نویسد من خرات ۷ و ۱۴ و ۲۵ روزنامه را در دست دارم

در کتاب اسرار سیاسی کودتا - زندگانی آقای سید ضیاء الدین طبا طبائی (صفحات ۱۴ و ۱۵ و ۱۶) د مباره سید ضیاء الدین و انتشار روز نامه ندای اسلام مینوید، « پس از آنکه سید ضیاء الدین با پدرش سید علی یزدی بتبریز رفت در آنجا مادرش که شیرازی بود فوت میکند در نتیجه سید عازم شیراز می‌شود. در شیراز در کوی و برزن در خانه و انجمن همه جا وارد می‌شد و نطق می‌کرد. کم کم برای هدایت توده بفکر انتشار روز نامه افتاد. وارد چهاردهمین مرحله زندگانی شده بود و روز نامه بنام (اسلام) منتشر کرد و با رنگ سبز آنرا نشر داد. پس از قیام مستبدین شیراز بر علیه او و توصیف کردن روز نامه‌اش فوراً با زبان آتشین شروع به انتشار شب نامه‌ها کرد و چند روزی نگذشت که روز نامه (ندای اسلام) را با امنی بسیار تند بیرون داد و بمتنفذین فارس و مخالفین مشروطه بسختی تاخت. مستبدین فارس کمر قتل او را بستند برای شخص ۱۴ ساله اینگونه حوادث فوق‌العاده ناگوار و طاقت‌فرسا بود شبی با یکی دو نفر از کارمندان روز نامه‌اش در دفتر خود نشسته بود که صدای گلوله فضای اتاق را پر کرد سید ضیاء الدین جانش بطور حتم در خطر بود. بالاخره با دلیجان از شیراز بطور ناشناس خارج شد و بطهران رفت و در طهران با پدرش (حاج سید علی آیت الله یزدی) بر علیه استبداد قیام نمود و از پیش آمد‌های تبریز و توپ بستن روس‌ها یحرم حضرت رضا برای تحریک احساسات مردم استفاده نمود تا اینکه محمد علیشاه حکم قتل و غارت خانه حاجی سید علی را می‌دهد ولی ححکم قتل او اجرا نمی‌شود و سید علی را ساری تبعید می‌کنند و سید ضیاء برای مدت دو سال فرانسه تبعید می‌شود. ».

آقای سید ضیاء الدین طباطبائی علاوه بر روز نامه ندای اسلام روز نامه شرق وبرق رانیز منتشر نموده و برای اطلاع از آن‌ها مکلمات به و ش کتاب رجوع شود.

(۱۰۹۹) ندای اسلام

روزنامه ندای اسلام بمدیری (حاج میرزا علی آقا اصفهانی در اصفهان تأسیس و در سال ۱۳۰۴ شمسی بطور هفتگی منتشر شده است. امتیازروز نامه ندای اسلام در چهارم قوس ۱۳۰۴ شمسی از تصویب شورای عالی معارف گذشته است.

(۱۱۰۰) ندای آسمانی

روزنامه ندای آسمانی در طهران بمدیر مسئولی و سردبیری (سید محمد تقی) تأسیس و در سال ۱۳۴۱ فوری منتشر شده است. محل اداره، طهران - خیابان شاه آباد. بهای روزنامه. طهران ماهیانه ۳ قران سالیانه ۳۰ قران در ولایات خرج پست اضافه می‌شود. تک شماره ۴ ناهی برای محصلین و کارگران تخفیف داده می‌شود. طرز انتشار روزنامه بقسمیکه در عنوان آن قید شده روز‌های یکشنبه و سه شنبه و پنجشنبه طبع و نشر می‌شود.

شماره چهارم سال اول ندای آسمانی در دو صفحه بقطع بزرک در مطبعه سربی (ایران) طبع و در تاریخ. شنبه ۱۴ قوس مطابق ۲۶ ربیع الثانی ۱۳۴۱ قمری منتشر شده است. مقا به این شماره تحت عنوان (کابینه و استیضاح) نوشته شده و بدینقسم شروع می‌گردد: «اینک ماه ششم کابینه دوم قوام السلطنه می‌رود بآخر برسد. دو کابینه‌ایشان تشکیل دادند در هیچ یک از این در کابینه و کلای دست چپ یعنی نمایندگان آزاد بخواه بعظم له رأی اعتماد نداده... » پس از این سرمق و دو مقام دیگریکی بعنوان هیئت منصفه) و دوم (معارف باید اصلاح شود و سیس اخبار خارجه چاپ شده است. روزنامه ندای آسمانی از مخالفین سرسخت قوام السلطنه رئیس دولت وقت می‌باشد. از این روزنامه فعلا تا شماره ۹ سال اول مورخ سه شنبه چهارم جدی ۱۳۰۱ مطابق ۷ جمادی الاول ۱۳۴۱ در دست است. سرمقاله این شماره بعنوان (وثوق الدوله تطهیر نمی‌شود) می‌باشد.

(۱۱۰۱) ندای ایران

روزنامه ندای ایران در طهران تأسیس و در سال ۱۳۰۱ شمسی بطور هفتگی منتشر شده است.

(۱۱۰۲) ندای شرق

مجله ندای ترقی در مشهد مقدس بمدیری (دکتر لقمان مبینی) و مؤسسی (میرزا عباسخان عظیم‌زاده) تأسیس و در سال ۱۳۰۸ شمسی منتشر شده است. مجله ندای ترقی ماهی یکشماره بطور غیر مرتب در ۲۴ صفحه بقطع کوچک خشتی با چاپ سربی در مطبعه (نور و ایران) طبع وشماره اول آن در فروردین ۱۳۰۸ انتشار یافته. وجه اشتراک سالیانه آن ۱۸ قران و در خارجه ۵ رویه انگلیسی و تک شماره آن در مشهد یکفران و دهشاهی و در خارج باضافه وجه پست است. محل اداره: مشهد. کوچه ارک.

مندرجات مجله ندای ترقی مطالبی است دینی و ادبی و اخلاقی وطبی و گاهی اشعار و اخبار خراسان و مخصوصاً شهر مشهد در آن درج است. روی جلد مجله ندای ترقی (نامه دینی، علمی. اخلاقی، طبی وادبی) معرفی شده شماره چهار سال اول مجله در ۲۶ صفحه بقطع کوچک در مطبعه سربی نور طبع و در تیرماه ۱۳۰۸ مطابق محرم ۱۳۴۸ قمری وژوئن ۱۹۲۹ میلادی منتشر گردیده مقاله اول این شماره خطبه‌ایست بزبان عربی و بدینقسم شروع می‌شود «بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله الذی شرف الانسان باعظم نعمائه.... » پس از این خطبه که در ۸ سطر نوشته مقاله بعنوان (مبحث اخلاقی - عدالت درج شده و فهرست بقیه مندرجات شماره مذکور از اینقرار است: صفت جور - حقوق پادشاه شیعه مذهب - نتیجه و علت غالی سفارت پیغمبر خاتم - علو معنوی سلطنت شیعی و علمای شیعه مذهب - مبحث طبی - قابل توجه آقایان اطباء.

در سال اول یعنی از فروردین ۱۳۰۸ تا فروردین ۱۳۰۹ پیش از شش شماره از مجله منتشر نشده و شماره هفتم آن بعنوان سال) -دوم- جلد هفتم در فروردین ۱۳۰۹ انتشار یافته و در سال دوم یعنی تا فروردین ۱۳۱۰ نیز پیش از شش شماره منتشر نگردید. در شماره اول سال دوم تمثال اعلیحضرت رضا شاه فقید چاپ شده و در زیر آن نوشته است: « برای مبارکی و می‌منت سال دو مجله ندای ترقی گراور اعلیحضرت را طبع نمودیم که منظور سال دوم تأسیس مجله می‌باشد نه سال دوم انتشار. در سال دوم مدیر مجله حاج سید محمد علی نجفیان رضوی) معرفی شده قیمت اشتراک در این سال: ۱۲ قران خارج مشهد باضافه پست ند و عراق عرب سه روپیه قیمت شماره ۲ قران. در شماره اول سال دوم یک تقویم سال ۱۳۰۹ در چهار صفحه به آخر مجله ضمیمه دارد

مجله دعوت اسلامی مورخ فروردین ۱۳۱۰ شمسی شرحی بدینقسم راجع بمجله ندای ترقی نوشته است: مجله ندای ترقی این مجله که از هر جهت برجسته وفوق‌العاده قابل توجه می‌باشد دو سال است بمدیریت فاضل دانشمند آقای حاج سید محمد علی نجفیان رضوی و بقلم عده از دانشمندان در مشهد مقدس طلوع و انتشار یافته در اثر فشار اقتصادی چند ماهی بود که در محاق تعطیل واقع بود و اخیراً از تعطیل خارج و اولین شماره سال دوم (منظور سال دوم انتشار است. مؤلف) آن با مطالبی وزین زیارت شد. نگارنده قبلاً تا شماره ۸ سال سوم این مجله مورخ ابلن ۱۳۱۰ مطابق جمادی الثانی ۱۳۵۰ قری را در دست دارم.

حاج سید محمد علی نجفیان- در شماره ۴ سال اول مجله ندای ترقی عکس آقای نجفیان چاپ شده و در زیر آن نوشته است که زحمات‌ایشان ترقیات مهمی برای ندای ترقی حاصل کرده است و نیز در شماره ۹ سال دوم مجله دعوت اسلامی شجره نامه نامبرده را چاپ کرده. طبق این شجره نامه نسب‌ایشان بچند واسطه بدینقسم ختم می‌شود، ابن موسی المبرقع ابن الامام الهمام محمد جواد التقی بن علی بن موسی الرضا علیهم السلام. وهم چنین در شماره چهارم ندای ترقی و عکس عظیم‌زاده بعنوان یکی از جوانان معارف پرور که اقدام بتأسیس مجله ندای ترقی نموده چاپ شده است.

ندای جنوب (۱۱۰۳)

روزنامه ندای جنوب در طهران بصاحب امتیازی (میرزا باقرخان معلم ومترجم در تبریز و مدیر مسئولی (محمد باقرخان تنگستانی) تأسیس و در سال ۱۳۲۹ قمری منتشر شده است. شماره اول این روز نامه در شوال و شماره دوم آن در ۲۲ ذیقعده ۳۲۹ در هشت صفحه بقطع ۱۵ در ۸/۵ اینچ انتشار یافته. و چه اشتراک آن ۱۸ قران در طهران. ۲۰ قران در سایر شهرستان‌های ایران و ۲۲ قران در خارج ایران.

(۱۱۰۴) ندای حق

روزنامه ندای حق در شهر خوی بمدیری (کاظم مرندی) تأسیس و در سال ۱۳۳۳ قمری منتشر شده است. طرر انتشار این روزنامه هفتگی است. اسم این روزنامه در فهرست جرایدیکه در مجله پروین چاپ طهران چاپ شده و سال اول انتشار آن‌ها بوده دیده می‌شود ولی در فهرست روزنامه‌های آذربایجان تألیف تربیت نامی از این روز نامه نیست.

(۱۱۰۵) ندای حق

در مجموعه از جراید مختلف نمونه‌ای از روزنامه ندای حق دیده‌ام و در آنجا مدیر روزنامه (جبرئیل اعلامی) معرفی شده ولی از خصوصیات دیگر آن چیزی یاد داشت نکرده‌ام.

(۱۱۰۶) ندای دمقان

روز نامه ندای دهقان در سال ۱۳۰۰ شمسی در طهران بطور هفتگی منتشر شده است.

(۱۱۰۷) ندای رشت

روزنامه ندای رشت در سال ۱۳۲۹ قمری در شهر رشت منتشر شده است. برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (ص ۱۴۸) که نام این روزنامه را نوشته اضافه میکند که از روزنامه ندای رشت فقط دو شماره که شماره اول آن در تاریخ ۲۸ ربیع الاول و شماره دوم آن در تاریخ دوم ربیع الثانی ۱۳۲۹ قمری انتشار یافته است.

(۱۱۰۸) ندای صحت

مجله ندای صحت در طهران بصاحب امتیازی و مدیر مسئول (دکتر سیدرضی صحت طباطبائی) و (تحت نظر هیئت اتحادیه اطباء دیپلمه) تأسیس و در سال ۱۳۰۶ شمسی منتشر شده است مجله ندای صحت با چاپ سربی در ۳۲ صفحه بقطع خشتی طبع و شماره اول آن در تاریخ مرداد ۱۳۰۶ انتشار یافته است. محل اداره: خیابان سپه - چهار راه حسن آباد وجه اشتراک در داخله سالیانه ۳ تومان شش ماهه ۲ تومان سه ماهه یک تومان خارجه و ولایات قیمت تمبر اضافه می‌شود. تک نمره دو قران و دهشاهی این مجله معروف در زیر اسم مجله چاپ شده: العلم علم ان علم الادیان و علم الابدان. »

مجله ندای صحت چنانچه از اسم آن پیدا است و در پشت مجله قید گردیده (از مباحث علمی و اخلاقی بحث می‌نماید) و هما نقسم که یاد‌آور شدیم (تحت نظر هیئت اتحادیه اطباء دیپلمه) منتشر می‌شده است.

در شماره اول پس از چاپ تصویر اعلیحضرت نقید (عکس تاجگذاری) مقاله افتتاحی آن تحت عنوان (و به نستعین) چاپ شده و قسمتی از آن بدین قرار است و بشر چون یا حرصه وجود گذارد و دوران طفولیت بیایان رسد تکلیفی بر عهده دارد که مسامحه در انجام آن خیانت مطلق است - تکلیف انسان در یک اجتماع آنکه نقوی را شعار خود سازد...... اوضاع اسفناک صحی و هجوم امراض گوناگون در افطار مملکت اخبار موحش تلفات سنگین در شهر ‌ها و قصبات تقلیل نفوس هر روزی ساکنین ایران ضعف و بیماری و خمودگی باقیماندگان این ‌ها بلایایی ست که نژاد ایرانی را بدون تعارف و مبالغه بانقراض قطعی سوق می‌دهد. ولی منت خدایرا که از شش سال قبل همینکه ستاره ایران مداری اعلیحضرت اقدس شاهنشاه پهلوی درخشیدن گرفت مردم این مملکت یکباره از خواب غفلت و نومیدی بیدار و جنبشی که مناسب با روح با عظمت ایرانی است در هر طرف پدیدار گردید جمعی از اطباء دیپلمه پایتخت نیز گرد شده و پس از مطالعه بسیار از سایر همکاران دعوت بعمل آمده تا بالاخره در قرب چهار سال قبل اکثریت قریب باتفاق اطباء دیپلمه مجمعی تشکیل و مرامی در ترویج اصول صحی ودعوت عام بمبارزه به امراض جمی تدوین و هم از آن روز شروع کار تهیه وسائل نموده ومن جمله اینک مجله (ندای صحت) را که مفاد ماده (۵) مرامنامه است تأسیس می‌نماید.

اتحاد اطباء دییلم کوشش می‌کند که مندرجات مجله خود را در دسترس فهم عامه گذاشته با زبان بسیار ساده اصول حفظ الصحه را با کنین دهات ایران هم بیاموزد و تا آنجا که مقدور است این وظیفه خود را بیایان رساند که لیس للانسان الا ما سعی وعلیه التکلان. » فهرست مندرجات شماره اول با ذکر اسامی نویسندگان آن‌ها: -۱ علل و موجبات تأسیس اتحادیه اطباء و مجله و شرح مرامنامه اتحادیه اطباء دیپلمه بقلم آقای دکتر سید رضا خان صحت طبا طبائی. ۲ تاریخ طب بقلم آقای دکتر سید ولی اله خلن نصر. ۳- باکتر پولژی و اهمیت این قسمت بقلم آقای دکتر رسولی. ۴- حفظ الصحه اطفال بقلم آقای دکتر رستگار. ۵- مضرات الکل و مسمومیت آن بقلم دکتر علیخان مستشفی ۶- فهرست عملیات یکسال و نیم صبحیه کل مملکتی ۷- راپورت اقدامات صحیه بلدیه ۸- مرض گریپ یا انفلو انزاء یقلم آقای دکتر افضل الدوله ۹- دستور تربیت اطفال شیر خوار بقلم آقای دکتر شفاء الدوله.

(۱۱۰۹) ندای طهران

روز نامه ندای طهران در شهر طهران مدیری اقامین سلطان‌زاده در سال ۱۳۰۴ شمسی تأسیس و بطور روزانه منتشر شده است. شورایعالی معارف امتیاز این روزنامه را در تاریخ آذر ۱۳۰۴ شی تصویب نموده است.

(۱۱۱۰) ندای قدس

مجله ندای قدس در طهران مدیری (حسین قدس) تأسیس و شماره اول آن در مهر ماه

جلالی ۱۳۰۴ شمسی مطابق ربیع الأولی ۱۳۴۴ قمری منتشر شده است. مجله ندای قدس در ۱۱ برج در ۸۲ صفحه بقطع ۱۳ در ۲۰ سانتیمتر طبع و توزیع گردیده و وجه اشتراک آن تا شماره چهار سه ماهه همه جا ده قرآن و برای محصین طهران ۸ قرآن و از شماره چهار مجله تا هفت سه ماهه هشت قرآن و از شماره هفت ببعد برای چهار ماه یک تومان گردیده است. از مجله ندای قدس پیش از ۹ شماره منتشر نگردیده و بشماره ۸ و ۹ که یکجا طبع و توزیع شده گردیده و این شماره متعلق ابان و آذر ۱۳۰۰ است و بنابر این دوره مجله شمار ممذکور شده است. ندای قدس در مطابع مختلف طهران از قبیل سعادت و مجلس چاپ شده و مجموع صفحات آن ۷۹۸ می‌باشد. محل اداره تا انتشار شماره هفتم خیابان ناصریه کوچه دکتر منصور خانه نمره ۳۱ و محل مراجعه مشترکین دواخانه شریف و کتابخانه شرق و کاوه و کتابخانه طهران در لاله‌زار بوده و از شماره ۷ محل اداره خیابان نگارستان جنب مجلس انتقال یافته است

بر طبق مندرجات صفحه سوم شماره اول خارج. طبع و نشر مجلهرا پنجنفر از جوانان که عبارتند از آقایان شریفه نشید، خطیبی، فرزاد، ‌امیری، و کلوه دیپلمه‌های مدارس عالیه و سیاسی دار الفنون و لبانسیه مدرسه حقوق از نظر حسن عقید تیکه بنوشتجات و آثار فکری مدیر مجله داشته عهده گرفته‌اند.

قسمتی از مقاله افتتاحی مجله را برای مزید اطلاع خوانندگان گرام نقل می‌نمائیم: برای خدمت باخلاق، روحیات، ادبیات، حیات اجتماعی، تجدد حقیقی و اصول اساسی تکامل ملی دست بکاری می‌زنم که مخلوط با هزار رنج و مرارت و بی‌ضرر و خسران است. با وجود آن منت خدای را که باین بهترین آرزوی خود رسانیده و اینک عهده دار کاری می‌کند که خدمت با خلاق و معارف ابناء وطن است. من از هر چیز در دوره حیات خود بیشتر خدمتی علاقه‌مند بوده‌ام که در آن یک قدم بلند بطرف اصلاح اخلاق، معارف و ادبیات وطن عزیزم بتوانم برداره و تصور می‌کنم که در نشر این مجموعه اکنون بآرزوی خود رسیده باشم. خاطرم‌های محزونی که از دوره‌های زندگی مجلات و جراید باقیمانده و عواقب حرمان بخش که براثر بی‌علاقگی عموم نسبت بمطبوعات از بی‌یک بوده است می‌خواست که قلوب برادران عزیز را برای لطایف حیات و روح نالایق جلوه دهد و چراغ این‌امید و آرزوی مسعود را در من خاموش نمائید ولی بالاخره غلیان شدید عشق فداکاری و خدمت بهموطنان باین یاد و صر صر پاس و حرمان فائق آمد زیرا وضع ناگوار دیروز بشکر پروردگار بگذشت و کشتی طوفان دیده ما بساحل نجات رسید..... ندای قدس همه ماهه یکبار در هشتاد صفحه الی صد صفحه انتشار می‌باشند و موضوعات گوناگون اخلاقی ادبی اجتماعی و تاریخی را به بهترین طرز دلنشین و زیباترین اسلوب دلپسند به برادران هموطن عزیز خود عرضه می‌دهد. ندای قدس بامید وفاداری احساسات و علاقه هموطن وعده می‌دهد که در این خجسته فصل کامرانی ایران جز با گل و ریحان، طراوت و جوانی، خوبی و زیبائی با هیچ چیز دیگر قرین و مایوس نگردیده و در تمام دو پایداری خود پای از جاده راست و مسلک بی آلایش خود بیرون نگذارد. »

مندرجات مجله ندای قدس عبارت از مطالب مختلف تاریخی، ادبی، اخلاقی است برای اطلاع فهرست مندرجات شماره دوم آنرا نقل می‌نمائیم: -تی و عطا - وطن - بهای درستی و راستی - معدلیه دوره زندگانی - پروزش نفس - ما چه آرزونی امروز باید داشته باشیم؟ - زن - دعای زفاف پارسیان - از اشعار سعدی - برای پسر‌ها - از قصاید ابو الفتح بستی - شکایت دختر جوان صیاد - از کلمات شیلر - هیهات از کلمات حضرت‌امیر کتاب دانش و تقدیر - آلات موسیقی قدیم ایران صفولیت اشخاص مشهور - دختر شاهون - اسب و اهمیت آن در قدیم - داکلس امریکائی - از کتاب من - از نامه‌های نادر افشار - ماهی و از ویک - غذا - کوه کبوتران - غزلیات شاطر عباس - باران خون - قیافه‌شناس - حق بلبل - سوزاندن زن با شوهر - عروس انوج - جندر شرق - انسان قبل از تاریخ - سه هراس - صه کورباس - قد متوسط - ملل - گوناگون - پنجه مریم نکته شایان توجه این است که تمام این مطالب بدون امضاء و بقلم مدیر مجله نوشته شده است.

(۱۱۱۱) ندای کرمان

امتیاز روزنامه ندای کرمان بمدیری (دکتر عیسی خان وزیری) در شهر کرمان در تاریخ ششم خرداد ۱۳۰۴ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گشته است.

(۱۱۱۲) ندای گیلان

روزنامه ندای گیلان بمدیری (م. مدنی) در شهر رشت تأسیس و در سال ۱۳۰۲ شمسی بطور روزانه منتشر شده است. روزنامه ندای بین یکمرتبه در جدی ۱۳۰۲ شمسی توقیف گردیده و پس از چند ماه یعنی در حوت ۱۳۰۲ از توفیف خارج و منتشر گردیده است. روزنامه طلوع چاپ رشت خبر توقیف آنرا در شماره ۲ سال اول مورخ دو شنبه ۹ جدی ۱۳۰۲ و خبر رفع آنرا در شماره ۱۴ سال اول خود مورخ ۲۰ حوت ۱۳۰۲ بدین شرح نوشته است: « تشکر و تأسف - جریده شریفه ندای گیلان نسبت بنامه طلوع ابراز احساسات صمیمانه نموده و در عین حال شنیده می‌شود که در محاق توقیف مستور شده است.

ما بعد از تقدیم عواطف تشکر‌آمیز خود از اظهار تأسف خود داری نکرده بنام آزادی مطبوعات از اولیای محترم امور رفع توقیف آن گرامی نامه را مترصدیم «رفع توقیف - جریده شریفه ندای گیلان که چندی قبل دچار توقیف شده بود اخیراً از توقیف خارج و شماره ۲۵ آن باداره ما رسیده است ما موفقیت مدیر آنرا خواستاریم» و نیز در شماره ۲۴ سال اول طلوع مورخ ۱۶ نور ۱۳۰۳ شرحی بامضای مدیر مدای گیلان درباره توقیف مجدد روزنامه بدینقسم نوشته است: « یکمرتبه دیگر روزنامه ندای گیلان بدون هیچ جهت و عللی از طرف دولت توقیف گردید. این توقیفهای پیایی و خسارات متوالی ارکان انزجار و انتقام میرا نسبت به مسببین واقعی این قضایا به هیچ وجه متزلزل ننموده و در نتیجه حق بحق دار خواهد رسید. مدیر ندای گیلان م. مدنی. ».

(۱۱۱۳) ندای وطن

روزنامه ندای وطن در طهران مؤسسی ومدیری (مجد الاسلام کرمانی) تأسیس و در سال ۱۳۲۴ قمری منتشر شده است. ندای وطن با چاپ سربی در مطابع مختلف از قبیل (مطبعه شرقی) و غیره طبع گردیده و در ابتدا هفته یکبار روز‌های پنجشنبه طبع وجمعه توزیع (در عنوان روزنامه نوشته است ماهی چهار نسخه طبع و یک جلد کتاب هم بمشترکین تقدیم می‌شود.) می‌شده. محل اداره آن ابتدا همان (مطبعه شرقی) بوده و روزنامه همانجا توزیع می‌شده است. آبو » اشتراک سالیانه روزنامه: طهران ۲۵ قران سایر بلاد محروسه ۳ تومان. در عثمانی و مصر ۴ مجیدی در آمریکا و فرنک ۱۴ فرانک. روسیه و نفقاز ۸ منات. در هندوستان ۱۲ روپیه. قیمت یک نسخه سیصد دینار. اجرت اعلانات سطری یک قران و در صورت تکرار دهشاهی است.

در بالای اسم روزنامه (ندای وطن) جمله (حب الوطن من الایمان) و در زیر آن جمله (هل من ناصر ینصرنی) و کلمات (آزادی - آبادی) چاپ شده است. ندای وطن معمولاً در هشت صفحه بقطع وزیری بزرک طبع گردیده و هر صفحه آن مشتمل بر دو ستون است.

شماره اول روزنامه ندای و جان در هشت صفحه بقطع مذکور و با چاپ طبع و در تاریخ پنجشنبه ۱۱ ذیقعده ۱۳۲۴ قمری مطابق ۲۷ دسامبر ماه فرانسه ۱۹۰۶ میلادی و ۱۱ دیماه سال ۸۲۸ جلالی توزیع گردیده است. در صفحه چهارم این شماره تحت عنوان (تشکر و افتخار) شرحی نوشته که خلاصه آن این است: از دو سال خدمت بدولت و ملت و زحمات زیاد اکنون که مجلس شورای ملی تأسیس شده این بنده از محبس کلات با هزاران رنج و ملال عودت نموده قریب ویت نامه از ولایات و دار الخلافه رسیده که اینجانب دو مرتبه بشغل روز نامه‌نگاری مشغول شوم و چون اشتغال باین امر بر حسب درخواست دوستان بود لذا نام آنرا به (ندای وطن) نام گذاردم و مانند همان روزنامه ادب هفته یکنمره طبع و توزیع می‌شود. پس از شرح مذکور چند درخواست از مشترکین و خوانندگان روزنامه نموده است

آنچه در اینجا مجد الاسلام اشاره برورنامه ادب نموده برای این است که قبلا یعنی قبل از تبعید بجانب کلات (شرح آنرا بعداً خواهیم نوشت) بندا با ادیب الممالک مدیر روزنامه ادب همکاری داشته و چندی هم مستقلا روز نامه ادب را منتشر می‌کرده است

قبل از تصویب قانون مطبوعات انتشار روزنامه منوط باجازه صدر اعظم وهم چنین شخص شاه بوده است. و از اینجهت در صفحات دو و سه شماره اول عین فرمان صدارت عظمی و مظفرالدین شاه بدین نحو چاپ شده است: « ابلاغ مبارک از مقام منبع صدارت عظمی - جناب مستطاب شریعتمدار آقای مجد الاسلام. عرض می‌شود عریضه ومدیحه جنابعالی بخاکی مبارک همایون تقدیم و استدعای جنابعالی در خصوص طبع و توزیم روزنامه موسوم بندای و مار در خاک‌های مبارک مقبول و اجاره مرحمت شده البته با کمال‌امید و استظهار بمراحم و الطاف ملوکانه بطوریکه لازمه دولتخواهی و وطن پرستی جنابعالی است و امتحانات کامله داده‌اید مشغول خدمت بدولت و نشر معارف و ایقاظ ملت باشید بوزارت جلیله انطباعات هم نوشته شد که اجازه طبع روز نامه بچنا به لی مرحمت شده است. زیاده چه. نگارد شهر ذیقعده ۱۳۲۴. ». مواد دستخط انجم نقط همایونی - جناب اشرف صدر اعظم اجازه طبع روزنامه. مرحمت شود. شوال ۱۳۲۴.

در صفحه اول اغلب شماره‌های ندای وطن عکس یکی از در بازیان و بزرگان مملکت گراور شده و اطراف آن اشعاری بزبان فارسی و عربی طبع گردیده است در شماره اول عکس مظفر الدین شاه، شاه وقت طبع شده و اطراف آن هشت فرد شعر فارسی و چهار فرد شعر عربی نوشته شده است. شعر اول اشعار فارسی اینست:

شه اساس نیک بختی در جهان محکم نهاد خوش اساسی مرحبا شاهنشه اعظم نهاد

ومصرع اول اشعار عربی چنین است: الأمر شوری بیننا جائنا بها.

و مصرع آخر این است: وز آن بها التاریخ (عدل مظفر) ۱۳۲۴

در شماره دوم تصویر محمد علیشاه قاجار چاپ شده و اطراف آن اشعاری بهر بی‌در مدح او طبع گردیده است. در شماره چهارم تصویر صدر اعظم و در شماره ششم تصویر حاج میرزاعلیخان‌امین الدوله صدر اعظم سابق ایران چاپ شده است. از شماره چهارم سال اول روزنامه هفته دو شماره روز‌های شنبه و سه شنبه و از شماره ۵۸ سال اول ندای وطن عنوان بومیه پیدا نموده و سوری ایام تعطیل همه روزه طبع و توزیع می‌شده است. این شماره در تاریخ سه شنبه ۸ رجب ۱۳۲۵ قمری انتشار یاده و در آن خبر فوت مشیر الدوله صدر اعظم سابق ایران در رستم آباد شهران درج است. چنانچه در شماره سوم سال اول تحت عنوان (مصیبت عظمی) خبر مرک مظفر الدین شاه قاجار نوشته شده است.

در باره مطالب و مسلک روزنامه در هر شماره در زیر عنوان آن این ه سطر چاپ شده: > این روزنامه بکلی آزاد است و از مطالب سیاسی و قوانین اساسی و ملخص آثار و نتایج دار الشورای ملی ایران و کلیه اخبار داخله وخارجه بحث می‌نماید مالات علمی و ادبی تجارتی که مقد بحال ملت و منافی با دین و دولت نباشد پذیرفته و درج می‌شود تصویر بزرگان و مؤسین محترم و و دلای مفخم مجلس شورایملی را تدریجاً باگراور نشان می‌دهد. ». بطور کلی مندرجات ندای وطن مانند سایر جراید صدر مشروطیت عبارت از مذاکرات مجلس شورایلی و اخبار داخله و ایتخت و نظریات جراید خارجی درباره حوادت ایران راجع بمشروطیت و مکاتیبی که از ولایات فرستاده می‌شده و اخبار ولایات می‌باشد. از قسمت‌های جالب و شیرین روزنامه که در سال اول روزنامه چاپ شده (گفتگوی شیخ بهلون وملا نصرالدین) است.

از شماره پنجم سال اول (فهرست مندرجات) روزنامه در بالای ستون اول صفحه اول چاپ شده و برای نمونه فهرست چند شماره را نقل می‌نمائیم: فهرست مندرجات شماره ۱۹:«مجلس مقدس شورایملی - پارسی گور نکه نقز و دلکش است. رابورت انزلی - بقیه گفتگوی شیخ بهلو، وملا نصر الدین - بقیه ناله وطن - مکتوب شهری - اعلمو یا اولوالالباب - وزارت جلیله عدلیه». فهرست مندرجات شماره ۴۸: «توضیحات ندای وطن - العجب ثم العجب بین الجمادی و الرجب - سواد دستخط اعلیحضرت همایونی مکتوب ساری - مکتوب بوشهر. » فهرست مندرجات شماره ۵۶: ۲ مجلس مقدس شورایملی - اما الله و انا الیه راجعون - وطن ما در خطر است - رفع‌اتهام - مکتوب بهبهان - بقیه گفتگوی میرزا عبدالله و میرزا صادق. »

شماره ۱۰۹ روزنامه در تاریخ دوشنبه ۱۱ شوال و شماره ۱۴۶ آن در تاریخ سه شنبه ۲ ذی الحجة ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است.

روزنامه ندای وطن از روزنامه‌های بسیار مفید وکثیر الانتشار اول مشرو طیت ایران بوده و تمام وقایع وحوادث مشروطیت ایران را در بردارد و انتشار آن تا موقع ببا درمان مجلس ادامه داشته است. برای اطلاع بیشتری از مندر جاب مفید آن باید باصل شماره‌های روزنامه مراجعه نمود. مجد الاسلام کرمانی علاوه بر این روزنامه، روز نامه‌های کشکول و محاکمات را نیز تأسیس و منتشر نموده و ما در محل خود ارهریک از این دو روزنامه بتفصیل گفتگو نموده‌ایم. اکنون بذکر شرح حال مرحوم مجدد الاسلام می‌پردازیم و مخصوصاً شرحی که در ضمن نامه راجع بتبعید مشار الیه بکلات نوشته شده عیناً نقل می‌نمائیم:

مجد الاسلام کرمانی- وی ادیبی فاضل و نویسنده مشهور و شاعری عالیمقام بوده در آغاز مشروطیت چند روزنامه مهم در ظهران و اصفهان منتشر نموده و نیز شعر را با کمال سهولت وروانی می‌روده است. منظومه شهر خاموشان را راجع باوضاع عدلیه که در مطبعه تمدن در ۹۰ صفحه در سال ۱۳۰۸ شمسی چاپ شده، او سروده است مجد الاسلام در اواخر عمر در کرمان میزیست و در سال ۱۳۰۲ شمسی در همانجا موت کرده است. شرح احوال آنر حوم بتفصیل در شماره ۲۶۵ مجله خواندنی‌ها چاپ شده اما آنچه کمتر در جانی نقل شده داستان تبعید او بکلات است با تفاق مرحوم رشدیه و میر ا آقا اصفهانی که آنرا از روزنامه حکمت چاپ قاهره نقل می‌نمائیم. قبل از نقل این قسمت شرحی را که مرحوم کسروی درباره علت تبعید مجد الاسلام نوشته ذکر نموده سپس بنقل آن می‌پردازیم. کروی در جلد اول تاریخ مشروطه ایران صفحات ۱۲۳ و ۱۲۴ می‌نویسد: «از آنسوی عین الدوله خواست کسانی را از تند روان از شهر بیرون راند و چشم‌های دیگران را بترساند و باشد که می‌خواست از این راه پرو بال کوشندگان را بکند و همدستان‌ایشان را گرفته و دور گرداند شب شنبه ۲۵ خرداد (۲۴ ربیع الثانی) سه تن را که حاجی میرزا حسن رشدیه و مجد الاسلام کرمانی و میرزا آقا اسپهانی بودند از خانه هاشان دستگیر کردند و هریکی را بدسته دیگری از سواران کشیکخانه سپرده و بکهریزک فرستادند و از آنجا هر سه را بدرشکه نشانده با سوار رو بسوی کلات نادری روانه گردانیدند.

اینان هیچیک از کوشندگان نمی‌بودند. رشد به بنیاد‌گذار دبستان و خود مرد زباندار و بی‌پروایی می‌بود و در اینجا و آنجا از بدگوئی عن الدوله باز نمی‌ایستاد مجد الاسلام یکی از کار کنان عین الدوله و بگفته آنزمان را بر تجی او می‌بود و از دستگاه او نان می‌خورد ولی این وقت کار کرشندگان را در پیشرفت می‌دید می‌خواست جائی هم برای خود در میان اینان باز کند و این بود در اینجا و آنجا نشسته زبان به گوئی از عین الدوله گشاده می‌داشت. ». ناگفته نماند که کسروی نسبت به مجد الاسلام نظر خوبی نداشته و در جای دیگر از تاریخ مشروطه ایران (صفحه ۲۷۲) راجع باو می‌نویسد: « نویسنده ندای وطن مجد الاسلام کرمانی بوده که نامش را در پیش برده ایم. این مرد بد نام می‌بود و سپس به نام‌تر گردید و از روزنامه‌اش با همه آراستگی بیرون آن پیدا است که جز برای نان خوردن نوشته نمی‌شده. ».

همانقسم که یاد‌آور شدیم تفصیل تبعید مجد الاسلام و میرز آقا اسپهانی را، حاج میرزا حسن رشدیه، مدیر روزنامه (مکتب و طهران) که خود نیز جزء تبعید شدگان بوده در نامه خصوصی که از کلات بخانواده خود نوشته شرح داده است. این نامه را بواسطه اشتمالش بر نکات دقیق واقعه تبعید بکلات و از نظر اهمیتی که در تاریخ جراید و مجلات ایران دارد در اینجا نقل می‌نمائیم. «مکتوب از قلعه کلات- خدمت مخادیم یعنی خواتین مجلله واولاد و اطفال معزره در طهران و بدیگر قوم و خویشان میرزا محمد این مکتوب را بخدمت حضرات اهل بیت قرائت نموده تسلیم علویه کند.

عنوان مسافرت - عصر جمعه که از خا» بیرون آمدم، نایب علی اکبر خان را دیدم دم در‌ایستاده منتظر است چون مرا دید گفت که حضرت والا شاهزاده (نیر الدوله) باشما ملاقاتی لازم دارد. من حمل بر قضیه عمل مدرسه و عمارت خانه و مسأله اجاره نموده اجابت کردم چون بدار الحکوم. رفتم شاهزاده تشریف نداشت، با تلفون اطلاع دادند احضار بخانه فرمودند. در خیابان ) پوشان نپه ( عمارت دارند وارد شده پاسی از شب را منتظر تشریف نشسته در ساعت چهار شرفیاب گردیدم. رف شام کرده افتتاح سخن شد. فرمودند صلاح چنین دیده شده که مسافرتی کرده باشید ولی بنطه که بعد از حرکتتان معلوم خواهد شد. عرض کردم من از پیش آمد تقدیر هرگز امتناع قبول نکرده و ملول نشده‌ام لکن همینقدر بدانید که بنیه من ضعیف است و طاقت رکوب ندارد. اگر خطر حرکت را میدانستم از اداره راحله آن راه را حتی با پول خود تهیه می‌کردم. اگر پول نقدی برای ادای وجه کرایه ندارم استهمال میکنم. حضرت والا اندکی تامل کرده با (صدارت عظمی) مخابره تلفون نموده اجازه گرفت که بخرج دولت درشکه بجهت ما بیاورند در ساعت خبر آوردند که راحله حاضر دم در منتظر است.

نواب والا غیر الدوله (وثوق السلطان) را فرمود که سرهنگ را بخواهید بیاید یکعدد سرهنک قرداغی (اسماعیل خان) نام وارد شد. دست در قبضه شمشیر‌ایستاد حضرت معظم فرمودند که آنچه فلانی در جیب و بغل دارد صورت کرده قبض از سرهنک بگیرید و در ضمانت‌ایشان محفوظ بماند. آنچه در جیب و بغل داشتم تصیلش را گفتم نوشتند و با مهر قبض از سرهنگ گرفته و اسباب نزد من و قبض نزد و توق السلطان ماند من جمله بیست تومان که نقد بود و چون سرهنگ قبض ذمه داد عرض کرد که پس پول نزد من باشد که چون قبض مرا تسلیم کردند پول را رد کنم، لهذا پول را به سرهنک تسلیم کردم. بعد فرمودند که مال حاضر است (ارکیو بالسلامة و العفیه) چون با سرهنگ دم در آمدیم پانزده نفر سوار غلام کشیک خانه بایگدستگاه درشکه حاضر دیده سوار شدیم رو بحضرت عبدالعظیم کت کردیم، هنور آفتاب نزده بود که وارد کهریزک شدیم. نماز خوانده صرف چایی نموده خوابیدیم. مقارن ظهر بیدار شده بفکر نهار بودیم که پنج سوار با یک درشکه وارد شد. یکعدد (مجد الاسلام) مدیر روزنامه (ادب) را وارد کردند (در آنوقت هنوز مجد الاسلام روزنامه ندای وطن را منتشر نکرده بوده. مؤلف) در صورتیکه بیچاره مجد الاسلام نه عبا دارد نه عمامه و نه جوراب در پا و نه لباده در بر. ساعت را از بغل و کیف کاغذی را از جیب عبا را از دوش همامه را از سر کفش را از پا در آورده بردند. بحال فلاکتی وارد کردند. درد تنهائی رفت و هیئت شادی و صحبت فراهم گردید. عمامه از سر برداشته نصف کردم هر دو مصمم شدیم. چایی خوردیم و خوابیدیم. بیدار شدیم دیدیم پنج نفر سوار با یک درشکه دیگر وارد شد. یک عدد میرزا آقا تاجر اصفهانی (مجاهد) با یک حالت خنده داری وارد کردند پنج نفر سوار سیمی دستورالعمل جدید که از شهر آورده بودند با دویست تومان پول خرج راه تسلیم سرهنگ نموده مراجعت کردند. درشکه سیری را هم رجعت دادند فقط سه نفر اسیر و یک نفر سرهنک و بیست نفر سوار رد بحضرت عبدالعظیم مراجعت کرده ارپشت شهر بخاتون آباد رفتیم.

در اینجا مقصد بیک درجه معلوم شد که ما بخراسان می‌رویم یا بکلات من باسرهنک در یک درشکه و جناب آقا میرزا و مجد الاسلام در یگدرشکه ولی حرمت من بضل الهی و مرحمت حضرت والا (نیر الدوله) وهم شهری بودن سرهنک ربطی با سارت و گرفتاری نداشت خصوص که وعده‌های خوش آینده هم می‌دادم. همین قدر بدانید که از قوه قلبی که خدا بمن داده حالت و جدی داشتم و رفیق مجدی هر ساعت به پستخانه رسیده اسب عوض کرده چایی خورده راهی می‌شدیم. بعد از هفت روز حرکت شبانه روز وارد ارض اقدس شدیم. چون نمی‌خواستیم کسی ما را به بیند و بتمام دروازه‌های خراسان بلد بودم راهنمایی کردم که از بیرون خندق بدروازه ارک برویم که متصل بدار الحکومه است همانطور وارد شده در عمارت حکومتی در حیاطی که درش بسته و با احدی راه نداشتیم ماندیم تا حضرت اصف الدوله بیدار شده برای ما نهار فرستادند

شب احضار فرمود رسماً اعلان می‌همانی و تعیین می‌همانخانه و مهماندار فرمودند و من منتظر بودم که قبض وثوق السلطان خواهد رسید و تسلیم سرهنگ نموده بیست تومان را خواهم گرفت و چون قبض نرسید همانطور پول در دست سرهنک ماند بجناب شریعتمدار عرض کنید که قبض مرا از وثوق السلطان گرفته در اداره حضرت اجل امیر بهادر جنگ باسماعیل خان سرهنک تسلیم نموده بیست تومان را گرفته شما به رسانند یا از بابت طلب خودش بر می‌دارد و اسماعیل خان حق دارد که توقع خدمت نماید لکن روزیکه از خراسان بوداع نزد من آمد ساعت را تقدیم‌ایشان کردم عذز زحماتشان را خواسته‌ام. بیست تومان فقط فرض‌ایشان است در مقابل قبضشان.

بعد از سه روز توقف در مشهد که تحت الحفظ بودیم و از منزل قدم بیرون نمی‌ گذاشتیم، دستورالعمل جدیدی از طهران رسید عازم قلعه کلات شدیم و در کلات ماندیم چنانچه چنین آسایش را شما هرگز در حق من در حالت حالیه تصور نمی‌کنید. اولا دو نفر هم سفر دارم که یکی جناب (آقا میرزا آقا تاجر اصفهانی مجاهد) باشد و یکی جناب (مجد الاسلام مدیر روزنامه ادب) هر دو عالم، همدرد، مهربان، غمخوار زحمتکش، لطیفه گو، نکته سنج، نکته فهم؛ مؤدب، متین، متقی، محترم، اهل راز، وطن پرست، معارف پرور، صادق و شفیق. منزلی داریم دوازده فرسخ در دوازه فرسخ مضروب آب جاری با اشجار مثمره در هم، میوه‌های متنوعه روی هم، هوای لطیف، منزل، نظیف، آب گوارا، نان گندم خالص، برنج صدری، روغن معطر با بره‌های پرواری، خدام مؤدب، مطیع، مهربان، صاحب خانه حاکم بلد باشد. شخصی است فلک فطرت، برادر خصلت، خدا پرست، غریب نواز، می‌همان دوست. مهربان، بزرک منش، فقیر پرور، سخی طبع؛ کریم، قدر‌دان، اندازه‌شناس، مصاحب؛ گشاده رو و دلوز همینقدر بدانید که الساعه ملالی جز انتظار از اوضاع حالات و گذارشات شما سر مولی نگرانی و ملالی ندارم و وسعت قلبی و تحمل صبری که خدا بر من کرامت کرده است گمانم اینکه بعد از چند روز د گمه پیراهن بجای خود نخواهد ماند و بزودی خواهم آمد. اما تکلیف معاش شما در صفحه مقابل نوشته میشود بهمان دستور رفتار نمائید. (گمان می‌رود این توصیفات و تعریفهائیکه رشدیه از حاکم کلات و اوضاع انجا نموده بیشتر برای تسکین خانوده‌اش بوده است. (مؤلف)

اما آنچه در صفحه مقابل نامه راجع بامر معاش خانواده نوشته عبارت از صورت قبضی است که حاج میرزا حسین رشدیه بموجب آن مبلغ یکصد هزار تومان از مردم قرض می‌کند و بانک استقراضی روسیه در پائین قبض تعهد پرداخت آنرا امضا مینماید صورت قبض این است

سنه ۱۳۲۳
نمره۱۰۰
قرض الحسن

مبلغ یکتومان

اول مؤسس مدارس جدیده ایران حاج میرزاحس تبریزی معروف برشدیه برای بنا و ابقای دائمه یک مکتب شبانه روزی در طهران صدهزار تومان از ملت قرض می‌ کند و در مقابل آن صد هزار چنین قبض می‌دهد و بانک دولتی روس را بموجب امضای ذیل بر ادای آن ضامن می‌سپارد. امضاء......

بانک استقراضی متعهد و ضامن است که در وجه این یکصد هزار تومان دویست هزار تومان نقد در بین سنه ۱۳۲۳ و سنه ۱۳۷۴ بقرار ذیل صاحبان قبوض بپردازد و قبض صاحب قبض را دریافت دارد (ترتیب پرداخت برای خوف از اطاله کلام حذف گردید. مؤلف)

حاج میرزا حسن رشدیه و مجد الاسلام و میرزا آقا اسیهانی در طول مدت صدارت عین الدوله در کلات محبوس بودند تا در آغاز تأسیس مجلس شورایملی؛ در صدارت مشیر الدوله از حبس نجات یافتند و با تشریفات تمام آن‌ها را وارد نمودند.

(۱۱۱۴) ندای هرمز

شورای عالی فرهنگ امتیاز روزنامه ندای هرمز را در اصفهان مدیری (موید گیلانی) در تاریخ هشتم آذرماه ۱۳۰۴ شمسی تصویب نموده است. آقای مؤید گیلانی بر این روزنامه‌های کشف اسرار و لوای اسلام را منتشر نموده است. بحرف کف و لام کتاب مراجعه شود.

(۱۱۱۵) نرخسک - گفتار نو

روزنامه نرخک بمؤسی و مدیری (س. سیمونیان) در طهران تأسیس و تا نمره ۸ آن بزبان رمنی و از نمره ۸ سال اول مورخ ۱۵ تیرماه ۱۳۰۹ شمسی بک صفحه آن بزبان فارسی و سه صفحه بقیه (بغیر از پاورقی صفحه دوم) بزبان ارمنی چاپ و منتشر شده است. روزنامه نرخک معمولاً در چهار صفحه چاپ و راجع به انشار آن بدو زبان فارسی و ارمنی در همین شماره هشت در سر مقاله آن تحت عنوان (سبب انتشار بزبان فارسی و ارمنی) شرحی نوشته که خلاصه آن چنین است:

د در بعضی محافل و حتی در روزنامه تجدد گفتگو می‌شد که چرا ارامنه تألیفات و انتشارت خود را بزبان ارمنی منتشر می‌ارند و در نمره چهارم همین روزنامه نوشتیم که ارامنه و ایرانیان از یک نژادند ولی هیچیک از طرفین همدیگر را آغمی که باید نمی شناسند و لذا برای اینکه بتوانیم این عایق را از میان برداشته و وسیله معاشرت را ایجاد کنیم مبادرت به نشر این روزنامه بفارسی و ارمنی نمودیم، پس مقصود از شر این روز نامه‌شناساندن مدنیت، ادبیات، تفکرات قدیمه وجدیده و ترقیات روز افزون عصر حاضر بکلیه ارامنه دنیا و بالعکس ادبیات و عقاید ومسالک ارامنه و مخصوصاً ارامنه ایرانی ملت با شهامت فارسی زبان ایران می‌باشد. برای اطلاع از سبک مندرجات روزنامه نرخک بادآور می‌شویم که در شماره هشتم پس از سرمقاله مذکور مقاله (یکی از وسائل توسعه اقتصاد) و دیگر مقاله (قالی ایران بقلم عیسی با نس) و بعد (آخرین اخبار) و (اوضاع دنیا) درج شده. پاورقی روزنامه که در صفحه دوم چاپ شده ترجمه از آثار نویسنده فاضل (رافی) تحت عنوان (حرم) است.

محل اداره روزنامه، طهران، جنب مطبعه مدرن آدرس تلگرامی: سیمونیان طهران. طرز انتشار روزنامه هفته دو روز روز‌های یکشنبه و پنجشنبه بوده است. بهای روزنامه: طهران سه ماهه ۲۰ قران ششماهه ۲۵ قران یکساله ۶۰ قران. ولایات ۲۵ و ۴۰ و ۷۰ قران خارجه ۸ دولار تکشماره همه جا یکفران. شماره ۳۸ و ۳۹ نرخک یکجا و در تاریخ ۲ آذرماه ۱۳۰۹ شمسی منتشر شده است. از روز نامه مذکور فعلا تا همین شماره در دست است.

روزنامه آینده ایران درباره جریده نرخک می‌نویسد این روزنامه یک صفحه بفارسی و سه صفحه بزبان ارمنی هفته دو شماره بمدیریت (میسو سیمونیان) که یکی از نویسندگان مطلع ارامنه است منتشر می‌شود. لازم است یاد‌آور شویم که شورای عالی معارف در تاریخ ۱۴ دی ۱۳۰۴ شمسی امتیاز روزنامه بنام (نورخسک بمدیری اودیس بقیایانس) تصویب نموده که در طهران منتشر می‌شود. و ظاهراً این روزنامه همان نرخسک می‌باشد که چند سال بعد انتشار یافته است. مدیر این روز نامه (اودیس بقیایانی) مجله باسم (میهیان) نیز تأسیس نموده که برای اطلاع از آن بحرف می‌م کتاب رجوع شود.

(۱۱۱۹) نسیم سحر

روزنامه نسیم سحر در طهران بمدیری و صاحب امتیازی (میرزا محمد علی غمین) تأسیس و در سال ۱۳۰۴ شمسی بطور هفتگی منتشر شده است. امتیاز این روزنامه در تاریخ ۷ دی ۱۳۰۴ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشته است سیاق مطالب روزنامه نسیم سحر ادبی است. مجله عرفان چاپ اصفهان در شماره دوم سال دوم خود مورخ مرداد ۱۳۰۴ شمسی درباره این روزنامه می‌نویسد نسیم سحر جریده‌ایست ادبی، سیاسی حاوی یک سلسله اشعار آبدار ریخته طبع گهر بار جمعی از شعرای طهران تاکنون چند شماره آن باداره رسیده از قرائت آن بهره‌مند شده‌ایم. ». آقای مطیعی مدیر روزنامه کانون شعرا چندی با این روز نامه همکاری نزدیک داشته است

(۱۱۱۷) نسیم شمال

روزنامه نسیم شمال در شهر رشت بمدیری (سید اشرف) تأسیس و در سال ۱۳۲۵ قدری منتشر شده است. این روزنامه معمولاً در چهار صفحه بقطع وزیری و با چاپ ربی در (رشت مطبعه عروة الوثقی) طبع گردیده شماره اول آن در تاریخ ۲ شعبان ۱۳۲۵ قمری منتشر گردیده است. نسیم شمال روزنامه‌ایست ادبی و مندرجات آن اشعار‌یست از طبع مدیر روزنامه (اشرف الحسینی) انتقادی که بعنوان (ادبیات) چاپ شده است: نمونه‌ای از اشعار مذکور بنقل از شماره چهلم نم شمال که به امضای (اشرف الحسینی) می‌باشد.

درویش نهنگ پلنگ چطو شد آنکه می‌گفت بلی بلی چطو شد

و رد خفی ذکر جلی چطو شد ان لمحات منجل چطو شد

آن جذات عملی چطو شد

نور عدالت تابیده، ‌ای والله بیدق ظالم خوابیده، ‌ای والله

صبح معارف دیده، ‌ای والله وقت چراغان رسیده، ‌ای والله

آن گفتگوی اولی چطو شد‌ های الله رقص کابلی چطو

نسیم شمال عنوان هفتگی داشته ولی بطور غیر مرتب منتشر شده. برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (ص ۱۴۹) که قط از نسیم شمال منتشر در رشت یاد کرده می‌نویسد من نمرات -۹-۱۲-۱۴-۱۶ - ۱۸- ۱۹ - ۲۲- ۲۳ - ۲۷-۳۳ - ۴۵ - ۴۸ و نمرات ۵ - ۷ و ۱۰ سال سوم روزنامه را در دست دارم. نمره آخری در تاریخ دوم شعبان ۱۳۲۹ قمری منتشر گردیده است. و نیز در همین کتاب در صفحات ۲۳۴ از شماره ۷ سال چهارم نسیم شمال اشعاری تحت عنوان (خبر دار) بامضای (فکری بزرگر) و ۲۳۹ و ۲۴۰ اشعاری بامضای (سید نجف بناء) نقل کرده. بند اول اشعار اخیر این است.

این روز نامه بر همه ایران مبارک است بر اهل رشت و مردم دهقان مبارک است
بر زارع گرسنه و عریان مبارک است امسال از برای فقیران مبارک است

سید اشرف الدین مدیر نسیم شمال بقسمیکه بعداً در شرح احوال او یادآور خواهیم شد هنگامیکه از سفر آذربایجان بگیلان رفت روز نامه نسیم شمال را در شهر رشت دایر نمود و روزنامه مذکور تا انحلال مشروطه اولی منتشر می‌شد و در آنوقت توقیف گردید و در سال ۱۳۲۷ قمری از توقیف خارج شد و پس از فتح طهران و غلبه آزادیخواهان نسیم شمال با کمک‌های مادی و معنوی مرحوم محمد ولیخان سپهسالار مجدداً با به دائره انتشار گذاشت و اشرف الدین در یکی از شماره‌های نسیم شمال در فتح گیلان و ورود سپهسالار اشعاری سروده و برون تمام اشعار را ( ص ۲۰۶ ) نقل کرده است

شد گیلان دگر باره پر انوار ز یمن مقدم سعد سپهدار

سزد گیلانیان یکسر نمایند غبار مقدمش را کحل ابصار

جهانگیرا‌امیر دستگیرا که نامت منتشر گشته در اقطار

بغیر خود ندیده است و نبیند چو تو ملت پرستی هیچ دیار

همیشه باد مداح تو اشرف نگهدارت خداوند جهاندار

پس از آمدن اشرف الدین بطهران روزنامه نسیم شمال در سال ۱۳۳۳ قمری در این شهر با بدایره انتشار گذاشته است. سبک مندرجات روزنامه نسیم شمال در طهران نیز مانند رشت انتقاد از اوضاع بزبان شعر است و بیشتر مطالب آنرا اشعار فکاهی و غیر فکاهی در موضوعات مختلف تشکیل می‌دهد. نسیم شمال با چاپ سربی در مطابع مختلف طهران چاپ شده و معمولاً در هشت صفحه بقطع وزیری منتشر گردیده است در هر شماره در عنوان روزنامه این شعر درج است:

خوش خبر باش‌ای نسیم شمال که بما می‌رسد زمان وصال

اسم روزنامه بخط شبیه بخط شکسته و سال انتشار آن در طهران (۱۳۳۳ قمری) در داخل آن چاپ شده است. و نیز جمله (امن یجیب المضطر اذا دعاه) در بالای عنوان روزنامه درج است محل اداره مدتی: لاله‌زار کوچه حاج باقر صراف دائره توزیع کل جراید بوده، عنوان تلگرافی (نسیم شمال) قیمت تک شماره آن از شش تا هشت شاهی و پس از یک هفته یکفران است طرز انتشار روزنامه هفتگی بوده روزهای جمعه طبع و توزیع می‌شده است. نسیم شمال بعلت اشتمال آن بر اشعار سهل و روان درمیان طبقه سوم بخصوص خواننده فراوان داشته و مردم اشعار آنرا در مجالس بزم و طرب می‌خوانده‌اند. خود اشرف الدین مدیر روزنامه در شماره اول سال نهم به عنوان لطیفه می‌گوید:

امروز روح بخش نسیم شمال شد هر صفحه‌اش چو دختر صاحب جمال شد

در روز جمعه باز زمان وصال شد روح روان وقوت دل اهل حال شد

در خواندنش هزاران قال ومقال شد

اشعار دلکش شکرینش روان فزاست شعر نسیم روح روان است و جان ماست

ملت تمام عاشق اشعار پر بهاست کلفند شعر او ز بنفشه شکر ریاست

شماره اول سال نهم نسیم شمال در هشت صفحه بقطع وزیری در مطبعه سربی (کلیمیان) طبع و در تاریخ پنجشنبه ۱۹ جمادی الثانی ۱۳۴۳ قمری مطابق ۲۵ جدی ۱۳۰۳ شمسی انتشار یافته. سرماله این شماره اشعاریت اثر طبع اشرف الدین تحت عنوان (توانا) و درباره ولادت حضرت زهرا علی‌ها سلام سروده است.

از ولادت زهرا آفتاب روشن شد خاک یثرب و بطحا همچو باغ گلش شد

نور شاهد غیبی چون بروز گار آمد از فلک ملک خاک افتخار آمد

در مدینه از هر سو جبرئیل بار آمد از بهشت حور العین با نقش و‌نگار آمد

دیگر از مندرجات این شماره (مولودیه صدیقه طاهره) که در هفت بند گفته شده و از مندرجات این شماره (شکایت واگونچی هاست) که در تأیید آن اشعاری نسیم شمان گفته و باین اشعار ختم می‌گردد:

از برای اهل طهران با وفا اشرف الدین را نگهدار ایخدا

چون بما هر هفته از اشعار او می‌شود حور بهشتی رو برو

دار‌امید اینکه با سعی تمام کار وافون زودگیرد انتظام

بیکه واقونچی باید پیشتر چون شود او را مواجب بیشتر

(امضاء مسافر)

آخرین قسمت از مندرجات شماره اول سال نهم (اشعار دری وری) می‌باشد.

نه ما علم و نه استعداد داریم نه مشروطه نه استبداد داریم

سر مقاله شماره ۱۲ سال نهم بعنوان (ماه صیام) و بشعر است.

این ماه روزه بر همه ایران مبارک است مخصوص از برای مسلمان مبارک است

سرمقاله شماره ۳۰ سال نهم تحت عنوان (گفتگوی کلانمدی با ملانما) می‌باشد

السلام السلام‌ای آخوند شیخ شیرین کلام‌ای آخوند

سال بگذشته من ترا دیدم مطلب خویش را نپرسیدم

مطلب این است اندرین طهران از کجا آمدی شدی اعیان

نسیم شمال بسبک مذکور تا اواخر سال چهاردهم منتشر شده و از سال پانزدهم که مصادف بامرک مرحوم اشرف الدین بوده روزنامه صاحب امتیازی و مدیر مسئولی (ح. حریرچیان) و سردبیری (حریرچیان ساعی) انتشار یافته است. اشرف الدین در اواخر عمر گوشه‌گیری انتخاب نموده و در یکی از حجرات مدرسه طهران مسکن گرفته بود روزنامه فروش‌ها بحجره او رفته و بادادن مختصر پولی اشعاری از او گرفته و بنام نسیم شمال منتشر می‌نمودند در شرح حالی که از آنمرحوم در روزنامه نسیم شمال نوشته در باره سال‌های آخر زندگی اشرف الدین اینطور می‌نویسد: « مرحوم اشرف الدین در اواخر عمر جنبه اعتزال وخمول را بر حشر و معاشرت ترجیح داده و با جنبه آزادی فکر مقتضی شد از مضیف خانه آقای سردار منصور سپهدار رشتی بحجره مدرسه صدر بگریزد واطف ل روزنامه فروش همانجا می‌رفتند و در مقابل تقدیم وجهی بایشان چند فرد شعر و یک وظیفه یا لطیفه اخذ و بنام نسیم شمال منتشر می‌ساختند تا اینکه اخیراً شاعر جوان ما آقای ساعی که یکی از جوانان عفیف نجیب پاکدامن و از خاندان جلیل سادات علویین و بازرگانان معروف پایتخت ما هستند آقای اشرف الدین را در خاتمه عمر مهمانی پذیرائی و شاعر فقید ما تمام مزایای ادبی خود را به ضمیمه نامه عزیز نسیم شمال فرزند روحانی و ادبی خود آقای سید محسن خان حریرچیان ساعی واگذار نموده روح پاکش به شاخسار جنان پرواز کرده و حال تحریر که بنده این سطور یادگار را می‌نویسم‌امید است در آغوش رحمت خداوند و کنار چشمه سلسبیل و نیم پدید آورنده روزنامه نسیم مشغول خوردن مرغ و فسنجان با حور و غلمان باشد. » این شرح حال بقلم آقای فرهنگ نوشته شده است. همانطور که در شرح مذکور نوشته شده مرحوم اشرف الدین در اواخر عمر امتیاز روزنامه نسیم شمال را بآقای محسن خان حریرچیان ساعی واگذار نموده و روزنامه رسما از طرف زیشان منتشر می‌شده است و از این هنگام است که دوره سوم روزنامه نسیم شمال منتشر میگردد ما شرح آنرا جداگانه می‌نویسیم:

سید اشرف الدین الحسینی - سید اشرف الدین حسینی در قزوین بدنیا آمده و در دوران طفولیت پدرش را از دست داده، پس از فرا گرفتن علوم مقدماتی در شهر مولد خود بعتبات عالیات برای تکمیل تحصیلات عزیمت کرده ولی بواسطه پیش آمد‌هایی نتوانسته است در آنجا اقامت نماید و لذا از عتبات مراجعت و رهسپار آذربایجان می‌ گردد. در آذربایجان بخدمت پیری رسیده و درویشی و قلندری را پیشه گرفته است و در این وقت بیش از ۲۱ سال از عمر او نگذشته است. پس از مراجعت از آذربایجان در گیلان توقف نموده و همینکه در سال ۱۳۲۴ قمری اعلان مشروطیت داده شد در شهر رشت روزنامه نسیم شمال را تأسیس و منتشر نمود و انتشار آن ادامه داشت تا انحلال مشروطیت اولی دو چار توقیف گردیده و باز در سال ۱۳۲۷ قمری و پس از فتح طهران و غلبه آزادی خواهان بکمک مادی و معنوی مرحوم محمد ولیخان سپهسالار وجمع دیگر از گیلانیان موفق با انتشار روزنامه گردید و بتدریج صیت شهرت اشرف الدین در داخل و خارج ایران بلند شد و اشعار او را همه جا می‌خواندند و تصنیف‌های او ورد زبان‌ها بود

آثار و تألیفات آن حوم که بعضی در رشت و قسمتی در طهران بطبع رسیده بدین قرار است: کتاب کوچکی است در حکمت که در رشت چاپ شده و زمان شیرین عزیز وغزال و کتاب ظهور امام و تاریخ سلاطین ایران بنظم که در طهران طبع شده است. مهم‌تر از همه دو جلد دیوان اشعار اوست که جلد اول آن در سال ۱۳۰۸ شمسی برای مرتبه سوم در بمبئی در مطبعه صفائی در ۳۰۴ صفحه پستی طبع شده است. جلد دوم بر ۱۳۰۶ شمسی بار در مطبعه نادری بمبئی در ۳۲۰ صفحه پستی طبع گردیده است. قسمت عمده از اشعاریکه در دو جلد دیوان او چاپ شده از روزنامه نسیم شمال گرفته شده است.

سید اشرف الدین از شعرای خوش قریحه و خیلی طرف توجه عامه و توده مردم بوده و مخصوصاً از حیث روانی اشعار در رتبه اول است. ادوارد برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی در جائیکه شرح احوال چند نفر از شعرای جدید ایران را نوشته چند صفحه از کتاب خودرا مخصوص اشعار اشرف الدین قرار داده و قطعاتی از اشعار او را ضمیمه ترجمه‌های انگلیسی آن در صفحات ۲۰۷ تا ۲۱۵ نقل کرده است من جمله قطعه‌ایست که اشرف الدین مناسبت ورود سپهدار بطهران سروده و چند شعر اول آن چنین است:

حاجی بازار رواج است رواج کو خریدار هراج است هراج

میفروشم همه ایران را عرض و ناموس مسلمانان را

رشت و قزوین و قم و کاشانرا بخرید این وطن ارزان را

یرد و خونسار هراج است هراج کو خریدار هراج است هراج

اشرف الدین در فروردین ۱۳۱۳ در طهران بدرودزندگی گفته و مدیر روزنامه توفیق پس از چاپ عکس او تحت عنوان (تأسف از فوت شاعر ملی) قطعه در رثاء او سروده که باین دو شعر شروع می‌شود:

آه که آن سید والا مقام کرد تهی خرقه و برداشت گام

رفت سوی خلد بصد احترام خدمت جدش بی‌ذو الکرام

قطعة مذکور باین شعر ختم می‌شود:

حیف از این سید نیکو خصال رفت سوی خلد نسیم شمال

جدید انتشار روزنامه ادبی نسیم شمال پس از فوت سید اشرف الدین مؤسس آن در خرداد ۱۳۱۳ شی در طهران بمدیری (حریرچیان ساعی) بوده است. نسیم شمال در این دوره نیز سبک سابق خود را حفظ کرده و یکقسمت از اشعار مرحوم اشرف الدین که چاپ شده در این دوره بطبع رسیده است.

در این دوره روزنامه نسیم شمال بصاحب امتیازی و مسئولی (ح - حر برچیان) و سر دیری (محسن الحسینی حریرچیان (ساعی تأسیس و شماره اول آن که مطابق با شماره اول سال پانزدهم روزنامه بوده در هشت صفحه بقطع وزیری و با چاپ سربی در مطبعه (اطلاعات) طبع و در تاریخ پنجشنبه ۱۷ صفر ۱۳۵۳ مطابق ۱۰ خرداد ۱۳۱۳ شمشی منتشر شده است. محل اداره: خیابان عین الدوله. آبونمان سالیانه ۳۰ ریال. شعر او محصلین ۲۰ ریال. سالیانه خارجه ۴۰ ریال. تکشماره هشت شاهی طرز انتشار هفتگی بوده و روز‌های پنجشنبه توزیع می‌شده است.

از ابتدای این دوره در تمام شماره‌ها این شعر در زیراسم روزنامه چاپ شده:

بیاد اشرف دین سید ستوده خصال مشام خویش معطر کن از نسیم شمال

سرمقاله شماره اول سال پانزدهم تحت عنوان (روزنامه‌نگاری و مرام ما) نوشته شده و بدین قرار است و روزنامه‌نگاری در مملکت متمدن امروزی یکی از بزرکترین وظیفه‌ایست که نمی‌توان انرا سر سری پنداشت و اهمیتی از برای آن قائل نشد. روزنامه‌نگار باید در مقالات و سایر مندرجات خود چند چیز را در نظر داشته باشد تا بتواند اولاً مقام خود را حفظ وثانیاً طرف توجه عامه گردد. بعقیده من شرایطی را که نامه‌نگار باید واجد ان باشد اول منظور داشتن خدا و دین دوم (دوستی شاه و مملکت) سوم (شناسائی طبایع توده در نگارش). این دستور بزرگ از مهمترین وظیفه روزنامه‌نگار محسوب می‌شود باری امروز که بحول و قوه الهی در پرتو ذات اقدس شهریاری و اجازه وزارت جلیله معارف نشر روزنامه نسیم شمال را متقبل شده‌ام بغیر از سه منظور فوق که متذکر گردید مرام دیگری نداریم و نخواهیم داشت.

من الله التوفیق وعلیه التکلان. حریرچیان»

این بود مقاله افتتاحی روزنامه نسیم شمال در دوره سوم. پس از این سر مقاله اشعاری از (امیر الشعرا نادری) عنوان (ایران نو) چاپ شده که شهر اول آن چنین است

ایران نورا شد روان در جسم جان دیگری این ملک را آمد بتن از نو روان دیگری

شعرانی که در این شماره از آن‌ها شعر نقل شده بترتیب عبارتند از (امیر الشمرا- نادری) و (فنائی) و (گفتار شیرین شادروان اشرف الدین الحسینی) و (علینقی خان کوثر) و) نسیم شمال و (میرزا غلامعلی خان صافی) و (محسن حریرچیان ساعی) و (فرات منشی انجمن ادبی طهران) و (حسین مجرد) از شاعران اخیر اشعار تفریحی تحت عنوان (دلبر عزیز من) چاپ شده است

در شماره دوم بعوض سر مقاله بحر طویلی راجع بمحاکمه علی اصغر قاتل طبع گردیده است. در شماره ۳۹ سال پانزدهم که در تاریخ پنجشنبه ۷ فروردین ۱۳۱۴ شمسی منتشر شده در صفحه اول آن عکس مرحوم اشرف الدین در لباس عمامه‌گر اور شده و (بمناسبت سال فوت اشرف الدین الحسینی مؤسس نسیم شمال) منظومه اثر طبع‌امیر الشعرای نادری در رثاه آنمرحوم طبع گردیده. چند شعر اول منظومه بدین قرار است:

اشرف الدین یفصل فروردین رفت و دی شد بهار گلشن دین

برخ دین نشست از این غم گرد شد چو عمرش خزان بفروردین

نشکفد بیرخ نسیم شمال از نسیم صبا گل و نسرین

اشرف الدین سلیل پاک رسول سید دین پژوه و پاک آئین

آنکه نثرش چونظم بود فصیح آنکه نظمش چونش بود متین


شعر آخر این منظومه که مشتمل بر ماده تاریخ فوت اشرف الدین می‌باشد چنین است:

سال فوتش دو اشرف الدین است شهری، هجری از شهور و سنین

۱۳۱۲

رویهمرفته نسیم شمال در دوره سوم و همچنین دوره‌های قبل مجموعه اشعاریست از شعرای معاصر که در موضوع‌های مختلف سروده و متضمن اشعار فکاهی وجدی و بحر طویل و غیره می‌باشد. گاه گاهی نیز مقاله نثری نیز در آن چاپ شده و البته خیلی کم است.

روزنامه نسیم شمال تاقبل از حوادث شهریور ۲۰ مرتب چاپ شده و پس از آن بدون ترتیب انتشار یافته است. برای مزید اطلاع خوانندگان بند اول از قطعه شعر که بعنوان (هنگام غذا خوردن برجمله مجو پیشی) در شماره ۲۸ سال شانزدهم چاپ شده نقل می‌نمائیم:

از بهر خوراک شب در سفره کباب اولی هنگام پلو خوردن تعجیل و شتاب اولی

شب گشت چو ساعت ده از بهر تو خواب اولی این خرقه که من دارم در رهن شراب اولی

و پندفتر بی‌معنی، غرق میناب اولی

(۱۱۱۸) نسیم صبا

مجله نسیم صبا در طهران صاحب امتیازی و مدیری (حسین) کوهی کرمانی ) تأسیس و در سال ۱۳۰۲ شمسی منتشر شده است. محل اداره مجله: طهران، خیابان لاله‌زار - کوچه حاج باقر صراف ابونمان یکساله مجله ۴ تومان و تک شماره شش شاهیست، نسیم صبا مجله ایست (ادبی فکاهی - اجتماعی) و در عنوان هر شماره این شعر بعنوان شعر روزنامه چاپ شده است:

چه غنچه سر نهفته نهان کی ماند دل مرا که نسیم صبابت محرم راز -

شماره اول سال دوم نسیم صبا در چهار صفحه بقطع وزیری با چاپ سربی (مطبعه بوسفور شعبه یک ) طبع و در تاریخ ۱۰ حمل ۱۳۰۳ شمسی منتشر شده است. در این شماره حوض سر مقاله اشعاری است تحت عنوان

شد مسخره جمهوری از آقای تدین شد مملکت آشفته زغوغای تدین!

مجله نسیم صبا پس از مدتی تعطیل سال دهم آن در خرداد ۱۳۱۱ شمسی صاحب امتیازی و نویسندگی کوهی کرمانی شروع شده و در سر مقاله این شماره بقلم مدیر مجله نوشته شده در باره تعطیل و انتشار مجدد آن چنین نوشته است:

مدتی این مثنوی تأخیر شد مدتی بگذشت تا خون شیر شد

عشق و علاقه مفرطی که این خادم مطبوعات بمعارف و ادبیات دارم بر آنم داشت که بار

دیگر مجله ادبی نسیم صبارا منتشر نمایم. روش این مجله ادبی است و در اطراف ادب و ادبیات و شعر و شاعری گفتگو می‌نماید و محتوی بر مطالب سودمندی خواهد بود اعم از فکاهی و جدی و در هر شماره یک قصیده از مهمترین قصائد شعرا و اساتید زبان فارس مندرج خواهد بود. ‌امید است بعون خدای متعال این مرتبه موفق شوم بطور ماهانه بحیات ادبی ادامه بدهم و با مشکلات اقتصادی که همواره دامنگیر مطبوعات می‌باشد پافشاری و مقاومت نمایم. همت از ما یاری از خدا و تشویق از اهل فضل و ادب، » در این شماره قصیده معروف‌امیر معزی بنقل از دیوان او که متعلق بآقای ملک الشعرای بهار بوده و باین شعر شروع می‌گردد چاپ شده است.

ای ساربان منزل مکن جز در دیار یار من تیکزمان‌زاری کنم بر ربع اطلال و دمن

مندرجات مجله نسیم صبا عبارت است از اشعا و مقالات ادبی و همچنین در بعضی از شماره‌ها ترانه‌های محلی چاپ شده ولی متأسفانه هیچگاه این مجله مرتب منتشر نشده بقسمیکه در شماره ۴ سال دوازدهم مورخ مرداد ۱۳۱۳ می‌نویسد و بواسطه موانع و مشکلاتی که همه کس مخصوصاً کسانیکه با مطبوعات روکار دارند بدان دچار می‌باشند در سال گذشته نتوانستیم بیش از سه شماره از مجله نسیم صبا منتشر سازیم هر چند بمشترکین سال گذشته دو جلد کتاب لیلی و مجنون مکتبی شیرازی و لوایح جامی تقدیم داشته و عقیده خود تا درجه کسر شماره‌های مجله را جبران کرده‌ایم ولی با وجود این نمی‌توانم از اظهار تأسف بر بی‌ترتیبی انتشار مجله خودداری کنیم و‌امیدواریم در این سال ماهی یکشماره مرتب به مشترکین خود برسانیم. »

آقای حسین کوهی کرمانی - آقای کوهی از شعرا و نویسندگان ایران است و کتاب دتران‌های ملی) را مشتمل بر یکصد و ده دوبیتی که میان اهالی کوهستان و ده نشنان کرمان معمول بوده جمع‌آوری و چاپ کرده است. و نیز کتاب (خلنامه کوهی) اثر قریحه اوست که در سال ۱۳۰۴ در مطبعه مجلس چاپ شده است.

(۱۱۱۹) نسوان شرق

نامه نسوان شرق در بندر پهلوی بمدیری (مرضیه خانم ضرابی) تأسیس و در سال ۱۳۰۴ منتشر شده است طرز انتشار این روزنامه هر ۱۵ روز یکبار بوده و امتیاز آن در تاریخ ۸ آذر ۱۳۰۴ شمسی از تصویب شورایعالی مارف گذشته است.

(۱۱۲۰) نصیحت

روزنامه نصیحت بصاحب امتیازی ومدیر مسئولی (میرزا یحیی واعظ) در شهر قزوین تأسیس و شماره اول آن در چهار صفحه بقطع کوچک در مطبعه سربی (ملی قزوین) چاپ و در تاریخ ۲ شهر رجب ۱۳۴۲ قمری مطابق ۱۹ برج دلو ۱۳۰۲ شمی منتشر شده است. طلوع روزنامه نصیحت را در شماره ۱۰ سال اول روزنامه طلوع بدینقسم نوشته است: « جریده فریده نصیحت تحت مدیریت آقای آقا شیخ یحیی واعظ که از عناصر صالح و آزادیخواه می‌باشد بتازگی از افق مطبوعات قزوین طالع شده و شماره‌های او لیه آن باداره ما واصل گردیده است. ما موفقیت مدیر آنرا خواستاریم. »

محل اداره روزنامه: قزوین خیابان دولت. قیمت اشتراک داخله طبقه اول یگاله ۵۰ قران، شش ماهه ۲۵ قران طبقه دوم و سوم یگاله ۲۰ قران، شش ماهه ۱۵ قران خارجه بعلاوه اجرت پست تک نمره پنج شاهی. اسم روز نامه (نصیحت) باخط نستعلیق و بالای آن جمله (هو المعز) و در زیر آن این شعر درج است

نصیحتی کنمت بشنو بهانه مگیر هر آنچه ناطق مشفق بگویدت‌ پذیر

سرمقاله شماره اول تحت عنوان ( قسمت اقتصادی) بقلم آقای شاهرودی نوشته شده و علاوه بر آن مقالات و اخبار شهری نیز در آن چاپ شده و در صفحه سوم و چهارم روزنامه جغرافیای قزوین بعنوان پاورقی درج است.

شماره ۴ سال دوم روزنامه نصیحت در شش صفحه با چاپ سربی طبع و در تاریخ ۵ شنبه ۲۷ شهر شوال ۱۳۴۳ مطابق ۳۱ اردیبهشت ۱۳۰۴ شمسی منتشر شده است در سال شعار این روزنامه این جمله است (آرزوی ما تعمیم دانش و حفظ منافع طبقه سوم است) که در زیر اسم روز نامه نوشته شده. سرمقاله شماره ۴ سال دوم تحت عنوان (استشمام رایحه موفقیت) نوشته شده و در ضمن آن (لایحه اعطای قرضه ‌های فلاحتی) چاپ گردیده است. در صفحه آخر این شماره تحت عنوان (ادبیات) اشعاری از مدیر روزنامه (واعظ) درج شده و در عنوان اشعار نوشته است (نتیجه یکساعت حیرت من باوضاع آفرینش در ۳۳۷ بعد از جنگ بین‌المللی در دامنه کوه عبدل آباد یکی از دهات قزوین:

عیان شد عاقبت کین بی‌حسابی‌ها در امکان ندارد منشأنی جز کسب دست‌زاده انسان

بر اسلاف‌گر بودی معما بعد از این گردد بر اخلاف ظاهر آنچه اندر پرده بدینمان

عیان گردد که این بی‌اعتدالی‌ها چه یک‌ بندی بشر با دست خود بر پای خود بسته است در کیهان

اشعار فوق چهل بیت است.

پس از انتشار شماره ۲۱ سال دوم نصیحت روزنامه توقیف می‌شود و دنباله همین توقیف بوده که مدیران بطهران رفته که در آنجا برای رفع توقیف تلاش نماید و بشرحیکه بعداً خواهیم نوشت در میدان بهارستان جلوی مجلس گرفتار تیر خطا گشته و بقتل می‌رسد و بنا بر این آخرین شماره منتشره روزنامه نصیحت شماره ۲۱ سال دوم مورخ ابانماه ۱۳۰۴ شمسی بوده است

قبل از آنکه بذکر شرح حال مدیر روزنامه نصیحت و بقتل رسیدن او را بنویسم مناسبت نیست آنچه را در باره آنمرحوم روزنامه صدای قزوین نوشته و نفرینی که یکی از علمای قزوین قبل از شهادت او کرده نقل نموده سپس شرح حال را ذکر نمائیم. روزنامه صدای قزوین در شماره ۱۷۵ سال چهارم خود تحت عنوان (نصیحت مدیر روزنامه رعد قزوین بمدیر نامه نصیحت) اینطور مینوید. «زمانیکه روزنامه کهن سال رعد بمدیریت مرحوم آقاسید علی مجایی در این شهر چاپ و منتشر می‌گردید امتیاز نامه نصیحت هم بنام آقای میرزا یحیی واعظ کیوانی مدیر مدرسه فرهنک صادر و این روزنامه با پشتیبانی یک هیئتی که مرکب از شیرین ارف معاون قنسولگری روس و کام بخش و آقای باقر شاهرودی و فرهودی و چند نفر دیگر بنام هیئت تحریریه با۔ گرفتن عمل عدل کاغذ و ماهی ۳۰۰۰ ریال نقد اقلم آتشین خود شروع حمله نمود بهر عالم، بهر مالک و بهر مقام، هر چه خواست گفت یکی از علمای این شهر که در سخاوت شهرت بسزائی دانت در هر شماره خودبد می‌گفت و اهانت مینود. آن عالم با سخاوت و صبور یعنی مرحوم حاج سید حسین مجتهد حاج سید جوادی صیر را از دست نداد و گفت هر چه می‌خواهی بگو آخر حسابی و کتابی در کار هست. درست در نظر دارم یک روز که آن پیرمرد از در خانه خود بیرون آمد و سوار در شکه شد واعظ مرحوم از نزدیک درشکه عبور نمود سر را از میان درشکه بیرون آورده گفت «واعظ..... » رعد مرحوم که در چند قدمی آن منظره را می‌نگریست از نگارنده سؤال کرد که حاج سید حسین بواعظ چه فحشی داده گفتم فحش نداد بلکه او را کرد. گفت چه نفرینی؟ گفتم بوعظ این سخن را تحویل داد. «واعظ من دید پیرمرد بتو کاری نکرده‌ام ولی‌امید وارم که بتیر غیب گرفتار شوی. اشک در چشمان رعد مرحوم حلقه زد و خیلی متأثر شد

فردا که واعظ برای چاپ روزنامه خود بچاپخانه مراجعه کرد رعد اظهار نمود واعظ بس است و قدری او را نصیحت کرد واعظ در پاسخ گفت: رعد این مردم‌ای هستند که بتوانند در مقابل من‌ایستادگی کنند. من چنین می‌کنم و چنان می‌نمایم. قبول نکرد و مقالات آتشین تحت عنوان گاو انگلیس‌ها، سیاه پوش نقاب دار (مقصودش حجاب بود) سلام بر زارع، عزاداری و غیره نوشت تا اینکه روزنامه‌اش توقیف و رفقائی که زیر پای او پوست خربوزه گذارده بودند یکی بعد از دیگری جازده و تنها ماند. آنوقت دست تأسف می‌سائید و گفت آقای رعد من نسیحت تو را نشنیدم و امروز فهمیدم رعد او را دلداری داد و گفت حالا که فهمیدی و پشیمان شدی من می‌روم کز شاید راه حلی برای تو پیدا شود رعد بطهران رفت واعظ هم صبر نکرد و بمرکز حرکت نمود و چند روزی نکشید که بآن سر نوشت دچار گردید. »

در شماره ۲ سال دوم مجله عرفان اصفهان مورخ ۲۶ ذیحجه ۱۳۴۴ قمری راجع بمدیر جریده نصیحت قزوین شرح حالی نوشته که عیناً نقل می‌شود: بیاد واعظ کیوانی شهید فقید میرزا یحیی واعظ کیوانی مدیر جریده نصیحت که یکی از میرزین آزادی خواهان قزوین بلکه ایران بشمار می‌رفت بر اثر فقدان خود جگر آزادیخواهان را خراشیده محض بقاء نام آن شهید شرح حال او را می‌نویسیم:

یحیی بن ابی القاسم ابن ابراهیم بن معصوم القزوینی مدیر مدرسه فرهنک قزوین ومدیر ومنشی جریده نصیحت قزوین قتیل در راه جامعه و معارف ایران در ۸ آبان ۱۳۰۴ در تهران در استانه مجلس شورای ملی به تیر خطا. جد دومش معصوم که جلد دوم نگارنده نیز هست (عباس کیوان بن اسماعیل بن علی بن معصوم) در قریه سیف آباد که غربی قزوین است ساکن و زارع بود از آن قریه تا شهر قزو بن ۹ فر سخت و ابراهیم و علی پسران معصوم درس خوانده و شرعیات آموخته ملاتی سیف آباد و امور شرعیه را انجام منکمل بودند و در اواخر عمر خود شهر قزوین کوچیده ساکن شدند ملا ابراهیم در محله خود ساکن و معروف بزهد و صدق و‌امانت بود و از او چهار پسر رشید عالم باقی ماند آملا عبد الصمد که آمد بطهران ساکن شهر و منبر رفتن را پیشه خود قرار داد و در آن پیشه سابق اقران و اصدق قاریان شد و ثروتی یافت اما چیزی نیاندوخت بعزت و جاه و تجمل زندگانی نمود و آنچه دخل کرد خرج تجمل و جلال خود نمود چنانکه از او وارثاش که ۳ پسر و دو دختر بودند از ارث هنگفت بی‌بهره شدند.

۲-ملا عبدالاحد که بمعلمی مشغول بود ملا محمد حسین که به استجاره صوم و صلوت معاش می‌کرد ۴ ملا ابو القاسم که بمنبر و وعظ پرداخت اما ثروتی نیافت ورحلت فرمود و از او چند دختر و چند پسر ماند که ارشد آن‌ها ارشد اغلب جوا ان قزوین این جناب پد کدل روشن هوش فخر قراونه آقا میرزا یحیی بود که از خوردی بمنبر آموخته بود ولی چون اول بلوغ و رشد او مصادف شد با خلجان مشروطیت در دل ایرانیان جوان متجدد و جریان لفظ مشروطه از ترس در زبان همه ایرانیان لذا طینت باک آقا میرزا یحیی قبل از این بخرافات سرشته شد بحقایق سیاسی و آداب حیات جامعه و بروشنی فهم دانی چنان در امور سیاسی و حقوق جامعه‌شناسی بار آمد و تکمیل شد که از نقاط برجسته قزوین شد (و نوعاً قزوینیان صمیمی ترند و بی‌حیله ترند در سیاسیات از اغلب بلاد ایران حتی بلاد عظیمه) و در اواخر چون اشتغال بمنبر را مانع از تکمیل خدمت بنوع دید خدمت نوع را با تنگدستی فوق بیان بر منبر برگزید و بکلی چشم از دخل‌های منبر پوشیده چشم براحت جوئی نوع دوخت و استخدام معارفرا برای جریان خدمت بنوع پذیرفت با حقوق غیر کافی و آبرومندی و تجمل خود را در صدق خدمت بجامعه میدانست نه دوخوراک و پوشاک هرگز متمکن نشد که می‌همانی سنگینی از دوستان خود نماید اما خدمت‌های سنگینی که او می‌توانست و می‌کرد بجامعه دیگران نمی‌توانستند و نمی‌کردند تا دو سال قبل از ارتحالش تأسیس روزنامه نصیحت که از جراید نامی باقی شد نمود و این خدمت قلمی برابر خدمات شاقه خود افزود و داد نصیحت را داد و دندان بروی مطلب ننهاد و سخن خیر خواهی جامعه را بکرسی نشاند واز اثر صدقش و درستی عزمش سخنان تلخوشش بکام خود کامان چندان تلخ و زنند نیامد. (نیم صفحه بقیه شرح حال عبارتست از اینکه این بنده عباس کیوان که مقیم اسیهان بودم بقزوین رفتم و آنجوان را دیدم آشفته کمالاتش شدم و نام‌فامیل خود که کیوان بود با و گفتم او هم کیوانی گرفت ربنا شد مقالاتی سودمند برایش بفرستم و هنوز مقالات بده تا نرسیده بود که آن جوان در نیمه عشره چهارم ما را بما تم خود نشاند

(۱۱۲۱) نظامی علمیه و ادبیه

روزنامه نظامی علیه و ادیه در سال ۱۳۹۳تری از طرف میرزا حسین خان سپهسالار

در طهران تأسیس و در مدرسه انا مازر نشر می‌شده است. شماره اول این روزنامه در تاریخ ۲۹ ذی القمده ۱۲۹۳ فری انتشار یافته و گویا تا سال ۱۳۹۶ قمری دائر بوده و در آن سال روزنامه مریخ جاشین آن شده است. در شماره اول روزنامه مریخ اشاره مختصری بروزنامه نظامی نموده و یادآور شده است که مندرجات مریخ همان مطالب روزنامه نظامی است. برای اطلاع از این قسمت بحرف میم کتاب کلمه (مریخ) رجوع شود. برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (صفحه ۹۸) شرح مختصری درباره روزنامه نظامی نوشته و خصوصیات آنرا نقل نکرده است.

(۱۱۲۲) نظمیه

مجه نظمیه در طهران در تحت اداره نظمیه مرکزی (طهران تأسیس و شماره اول آن در ۶۴ صفحه بقطع خشتی متوسط در مطبه سربی اسمی از مطبعه آن نیست طبع و در تاریخ ۱۰ میزان ۱۳۲۸ قمری منتشر شده است.

مجله نظمیه چنانچه در عنوان آن نوشته شده مجله‌ایست نیم رسمی و ماهی یک نسخه طبع و توزیع می‌شده. محل اداره، طهران، اداره مرکزی کل نظمیه ایران. قیمت اشتراک آن یکساله طهران - ۲۴ قران ششماهه ۱۴ قران سه ماهه ۸ قران. ولایات داخته بترتیب ۹٬۱۶۰۲۴ قران وممالک خارجه ۳۶ و ۲۰ و ۱۱ قران است. تکنیره در طهران دو قران و در ولایات داخله دو قران و ده شامی صاحب منصبان اداره پلیس و ژاندارم مجبور از آبونمان هستند.

مجله نظمیه درضمن دو سطریکه در زیر عنوان آن نوشته بدینقم معرفی شده است: «مسلک این مجله درج اخبار مهمه راجعه باداره نظمیه و امنیه و وظایف صاحب منصبان و افراد پلیس و ژاندارم و درج مقالات علمی سیاسی و اخلاقی راجع بامور نظمیه و امنیه ونشر اعلانات وبودجه راجع بنظمیه و امنیه ایران.». در صفحه اول شماره اول مجله حکمی با مضای (یفرم) تحت عنوان (اخطار بعموم صاحب منصبان پلیس و ژاندارم) درج شده که چنین است: « آقایان صاحب منصبان باید این مسأله را در نظر داشته باشند که اصلاح امور و تجدد وطن که بار بسیار گرانی است و ضمناً وظیفه بسیار محترم است بدوش شماهاست شماها که برای خدمت و وظیفه عالی که عبارت از تأمین آسایش ملت است دعوت شده‌اید باید بدانید که یکان یکان شماها مکلف بلکه مسئول راحتی و آسایش ملت اگر چه قیمت و بهای جان شماها باشد - گرد و غبار ایام قدیم را از خود زدوده باستقبال قواعد و رسوم مشروطیت شتابید که آنرا مستحکم نمائید نجات وطن فقط در استقرار و استحکام آن می‌باشد سعی و کوشش نمائید که (آنتریکهای) وطن بر باد ده و غرور جهالت را از خود دور سازید و بخاطر داشته باشید که دولت مشروطه بشریکه حق‌شناس است همانقدر منتقم بوده و پاداش و تنبیه می‌نماید هر یک از شما باید منادی عدل و حقیقت و درستی بوده باشید. شما صاحبان مناسب و تا بین‌های شما باید خوب بدانید که ملت امر آسایش و تأمین خود را بیکف کفایت شماها سپرده شما مجبور هستید که این خدمت عالی را بشرأفت بانجام رسانید که امیدواری ملت از تجدد افزونتر گردد. یقرم.».

پس از این فرمان مقالة تحت عنوان (وظایف اجتماعیه پلیس) مشتمل بر مقررات و نظامات راجع پلیس در ۱۶ صفحه جمله چاپ شده و پس از آن صورت فهرست بودجه اعضاء و دوائر کل عظمیه ومقدار حقوق هر یک از اعضاء در مرکز و ولایات طبع گردیده است. فهرست مندرجات شماره اول بدان قسم که در پشت جلد مجله چاپ شده بدین قرار است: ۱-دستخط رئیس کل ۲- راجع وظایف پلیس ۳- مقاله مخصوص راجع بوظایف ژاندارم ترجمه از کتاب رهبر ژاندارم. ۴- بودجه اداره ژاندارمری کل ممالک محروسه ایران. ۵- بودجه اداره نظمیه کل ممالک محروسه ایران. ۶- راپورت‌های اداره نظمیه مرکزی و ایالات و ولایات ممالک محروسه ۷- نظامنامه موقتی اداره نظمیه. ۸- رمان (مهارت یک پلیس امریکائی) ترجمه از ترکی.

(۱۱۲۳) نظمیه

مجله نظمیه که از انتشارات اداره کل نظمیه در طهران بوده بمؤسی (سرهنگ محمد خان در گاهی رئیس کل تشکیلات نظمیه (ایران و مدیر و نگارندگی میرزا حبیب الله خان رئیس محاکمات اداری نظمیه تأسیس و شماره اول آن در تیر ماه ۱۳۰۴ شمسی در ۰۱ صفحه بقطع خشتی طبع و با چاپ سربی منتشر شده است. طرز انتشار آن ماهانه و وجه اشتراک سالیانه برای مأمورین و اعضای نظمیه مطابق حکم نمره ۴۱ و برای سایرین شش تومان است. روی جلد مجله علامت مخصوص پلیس چاپ شده است.

در شماره اول پس از آنکه شرحی تحت عنوان (وطن) حق‌شناس مردمان بزرک است نوشته و عکس اعلیحضرت رضا شاه فقید را چاپ کرده و مقالة بعنوان (اخلاق و افکار) نوشته، شرح مفصلی بعنوان شمه) (تاریخی از پیدایش نظمیه و اداره پلیس در ایران درج نموده و از روی کار آمدن پیرم و سوئدی‌ها و تشیلات نظمیه ایران تاریخچه مفصلی نوشته در پایان آن (منظور عمده از این مجله را) پس از چند سطر مقدمه اینطور می‌نویسد: «.... علیهذا طبق فرمان و دستور رئیس جدی و فداکار خود بقصد یک خدمت روحی و اداری کمر خدمت میان بسته و برای منظور فوق در هر شماره دو مقاله مخصوص خواهیم داشت یکی در تحت عنوان (رهبر پلیس) و دیگری تحت عنوان (عنوان اطلاعات عمومی اداری)... ونظر باینکه چنانچه می‌خواستیم تمام محتویات مجله را منحصر باصول علمی نمائیم طبعا موجب کسالت خوانندگان می‌گردید یکقسمت آنرا هم درج اخبار احصائیه نظمیه ولایات احکام اداری مرکز کل تشکیلات وترجمه مقالات جراید خارجه که مربوط بنظمیه و امور جنائی باشد و همچنین درج توابعی که مقد بتهذیب اخلاق و حفظ الصحه عمومی باشد قرار دادیم که قرائت آن‌ها نیز هم برای مأمورین نظمیه و هم برای سایرین دارای کمال اهمیت و مورد استفاده خواهد بود. »

بقیه مندرجات شماره اول عبارت است از: رهبر پلیس اطلاعات عمومی اداری - اخبار جنائی مستخرجه از احکام عمومی - حفظ الصحه. پس از چندی که از انتشار مجله نظمیه گذشته نام آن به مجله پلیس تغییر پیدا کرده است. برای اطلاع از آن رجوع شود بعرف ب کلمه پلیس کتاب.

(۱۱۲۴) نظمیه

روزنامه هفتگی مصور نظمیه با چاپ سنگی بمدیری (مشهدی محمود اسکندانی) در تبریز تأسیس و در سال ۱۳۱۶ قمری منتشر شده است. شماره اول این روزنامه که با چاپ سنگی و خط نستعلیق است در چهار صفحه طبع گردیده و تصویر ( اجلال الملک ) رئیس پلیس تبریز در آن درج شده است. وجه اشتراک روزنامه نظمیه در تبریز ۸ قران و در سایر شهر‌های ایران به قران است آقای محمود اسکندانی علاوه بر روزنامه نظمیه روزنامه ابلاغ را نیز در تبریز منتشر نموده است. برای اطلاع از آن رجوع شود بجلد اول کتاب کلمه ابلاغ.

(۱۱۲۵) فتحات

امتیاز مجله نفحات در شهر کرمانشاه بمدیری (میرزا حبیب الله خان) در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۳۰ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشته است.

(۱۱۲۶) نفحه صور

از روزنامه نفعه صور سابقاً نمونه دیده‌ام ولی فعلا برای ذکر خصوصیات آن در دست نیست

(۱۱۲۷) نقش جهان

روزنامه نقش جهان در شهر اصفهان مدیری و صاحب امتیازی (اعتلاء الدواء) مدیر روزنامه اصفهان تأسیس و در سال ۱۳۲۰ قمری منتشر شده است و شماره اول این روزنامه در چهار صفحه بقطع وزیری با چاپ سنگی با خط نستعلیق متوسط (بدون آنکه ذکری از مطبعه آن شده باشد) طبع و در تاریخ ۱۲ شهر شوال ۱۳۲۰ قمری مطابق ۳۰ نوامبر ۱۹۰۷ میلادی منتشر شده است. اداره روز نامه نقش جهان دار السلطنه اصفهان و همان اداره روزیا » اصفهان است. وجه اشتراک سالیانه لن در اصفهان ۱۳ قران و شش ماهه هشت قران و سایر ولایات داخله و خارجه بعلاوه اجرت پست، قیمت هر نسخه پنج شامی اعلانات سطری پنجشاهی

در بالای اسم روز به این عبارت (موافق حال دوم مشروطیت و آزادی و مصادف مکرم و نیست ماه قسم قوی ثیل ترکی) و در زیر آن عبارت (وجه اشتراک همه جا و بهر حال پیش ماخوذ و تنها صاحبان روزنامه اصفهان مجانی داده می‌شود.) چاپ شده و در زیر عنوان این دو سطر عنوان معرف روزنامه درج است: « این جریده بکلی آزاد است و بوجهی رسمیت و مسئولیت ندارد و نقوش مضحک وطرح ومحرر‌اتیکه‌یان سیاق و شیرین در مذاق و مهندب اخلاق بوده باعث بیداری و هوشیاری باشد بامتنان می‌پذیرد و رسم و درج می‌کند.»

مقاله افتتاحی روزنامه بدین قرار است: اول کار‌ها بنام خدا * پس مبارک بود چو فر هما اغنبی از قوانین متن و کار‌های نمکین که بگوش‌ها تازه می‌آید وقتی شخصی درست دقت نماید احکام شرع مقدس اسلا وعادات قدیم همین مملکت ذیقدر و احترام بوده است مثلاً این قبیل روزنامه را که باصطلاح جدید (پریکانور) می‌گویند تقریباً اقتباس از (کلیله و دمنه) و (الفبة و شلفبة) خودمان و باقی هم قیاس بانست. من جمله در عهد عنیقی که جریده و چاپ نبوده وقایع و قوانین و نظایر آنرا که روی سنگ نقش و حجاری می‌نمودهاند در حقیقت بمنزله روزنامه و برای اعلام و بقای در سنین و اعوام بوده است. خلاصه حالا که در هر گوشه انواع جراید منطبع و منتشر می‌شود در این شهر بزرگ که چند صد سال سلاطین ترک آنرا دار سلطنت و مرکز اقامت فرموده و هنوز از درودیوار شکسته آثار پدید است صنادید هجم را‌مانیز خواستیم خواه باصطلاح جدید یارسم قدیم هر کدام باشد بعون اله ویمن اقبال شاهنشاه ترقیخواه چنین روزنامه انتشار و بمختصر خدمات ناچیزانه بمعارف انضام نمائیم و محقر خدمتی نوع بشماریم لهذا بمناسباتی چند نام آنرا (نقش جهان) گذاردیم و بهمه حال از رب مستعان توفیق می‌خواهیم و از مطالعه‌کنندگان عظام در لغزشها‌امید عفو و اغماض داریم. »

پس از این مقاله افتتاحی قسمتی تحت عنوان (تقویم یا مقویم) نوشته که قسمت اول آن چنین است و احوال کواکب در این ماه که اول مرحله مراتب است دلالت دارد بر کلک زدن فلک ووجود خدا و ملک و سلامتی پادشاه عزت خواجه نمایان و خواجگان از سفید و سیاه و کلفتی دم روباه وظهور جریده نقش جهان ( و کادی بازار ظالمان و خورسندی مردمان بیغرض و افسردگی ارباب مرض... » صفحه دوم روزنامه مخصوص کاریکاتور و در آن تصویر دو سرباز یکی (سرباز قدیم) و دیگری (سرباز جدید) که با یکدیگر از وضع خود گفتگو می‌نمایند صفحه چهارم نیز مشتمل بر کاریکاتوریست که در آن عمارت انجمن بلدیه اصفهان رسم شده و مامورین قصابی را که گوشت گران فروخته پایش را در فلک کرده چوب می‌زنند.

دو روزنامه اصفهان و نقش جهان هر دو یک اداره و یک مدیر داشته منتهی نقش جهان برای رسم کاریکاتور تأسیس شده است. برای اطلاع بیشتری از این روزنامه رجوع شود بجلد اول کتاب کلمه اصفهان در شماره ۲۰ سال اول روزنامه اصفهان مورخ شوال ۱۳۲۰ قمری تحت عنوان (اعلان) راجع بروزنامه نقش جهان می‌نویسد: «از آنجا که یکی از وظایف جریده‌نگاری تحصیل استرضا و تطبیق بارضای مطالعه‌کنندگان گرام است علیهذا همچو بهتر دانستیم علی المجالة در هفته یک شماره از ه شماره روزنامه ناچیزانه خودمان را با تصویر و بطور کاریکاتور نشر و طبع و به نقش جهان تسمیه و صاحبان جریده اصفهان مجانی تقدیم و برای آن‌ها که فقط آنرا میخواهند مختصر قیمتی تعیین کنیم و انشااله عما قریب اشاعت می‌دهیم. » برون که در کتاب مطبوعات و شعر فارسی خصوصیات روزنامه نقش جهان را نوشته یاد‌آور شده است که من نمره اول آنرا در دست دارم. نگارنده نیز پیش از نمره اول آن را ندیده‌ام ولذا شاید بیش از همین یک شماره منتشر نشده باشد.

(۱۱۲۸) نمکدان

مجله نمکدان در طهران صاحب امتیازی و مدیری آقای (عبدالحسین آینی) تأسیس و در سال ۱۳۰۸ شمسی منتشر شده است. شماره اول مجله نمکدان در شهر پور سال مذکور انتشار یافته و تا اسفند ۱۳۰۹ دوازده شماره منتشر شده است. شماره ۱۲ سال دوم آن در ۶۴ صفحه در ۶۴ صفحه بقطع ربعی کوچک نشر یافته و سال دوم آن پایان یافته است. در سال‌های سوم و چهارم و پنجم نمکدان بی‌ترتیب و هر چند ماه یک شماره از آن انتشار یافته بقسمیکه شماره چهارم از سال پنجم آن در تیرماه ۱۳۱۵ نشریافته است

نمکدان مجله‌ایست ادبی، تاریخی، انتقادی و مندرجات آن حکایات و قصص تاریخی و اشعار و یک قسمت آن انتقاد از مذهب بهائی است. زیرا بشرحیکه بعداً در شرح حال آقای آیتی ملاحظه خواهید فرمود نامبرده ابتدا از مبلغ بن سر سخت بهائی بوده و بعد از این ملک باز گشته و کتب و مقالای علیه آن‌ها نوشته است. من جمله در دوره‌های نمکدان مقالات زیادی علیه بهائی‌گری نوشته است. محل اداره نمکدان: طهران قلمستان. وجه اشتراک آن در ایران یکساله ۳۰ ریال. ششماهه ۱۵ ریال. خارجه نیم پوند. ذیلا شرح حال آقای آیتی که بقلم خودایشان برای درج در تاریخ جراید و مجلات ایران تهیه شده، نقل می‌گردد:

عبدالحسین آیتی - نامش عبدالحسین نام پدرش محمد (مشهور بحاجی آخوند) سب آیتی از طرف پدر بحاج ملا محمد بزرگ می‌رسد که: افاضل و اعاظم علمای عصر بوده مضجعش در قصبه تفت مرجع مسلمین است و تاریخ وفاتش این است که از قریحه حبیب مسگر مر لوحه تبرش منقور است. (فرد) برکشید (آه) از پی تاریخ و گفت آندم حبیب قدوه ارباب دین شد رونق افزای جنان - ١٢۴٣ و ز طرف مادر منسوب است بتقطب الاولیاء سلطان ابراهیم ادهم تولد آیتی در سال ۱۲۸۸ هجری قمری در تفت یزد واقع شده که قصبه‌ایست خوش هواه در سی کیلو متری شهرستان یزد. آیتی تحصیلات مقدماتی را در مکاتب قدیم انجام داده از پدر و برادر خویش تا اندازه از علوم متداوله زمان خود کسب نموده در اوان جوانی واجد طبع و قریحه انشاء و انشاد بوده نخستین غزلی که در سن ۱۲ سالگی در (۱۳۰۰ه) انشاد کرده مصدر باین مطلع است (فرد) پدرم داد بنورور مرا جامه نو - بردم و بهر می‌کهنه نهادم بگرو. و دومین شعر او که ضبط شده ماده تاریخی است که در حادثه سیل خیز تفت انشاد کرده رحمت یزدان ما زحمت انسان شده - بارش ریزان او آتش سوزان شده... از پی تاریخ آن رفت (یکی) چون برون - گفت به (غرقاب) تفت یکسره ویران شده (۱۳۰۲) و در آنوقت من آیتی ١۴ بوده مجملا آینی در سن ۱۵ سال ۱۳۰۳ هـ از تفت بشهرستان یزد انتقال و در مدرسه خان بزرک اقامت نموده دوره صرف و نحو و منطق ومعانی و بیان را بپایان رسانیده در سال ۱۳۰۵ بعنبات سفر نمود چون وارد تحصیل مقه واصول شد پدرش در تفت در سال ۱۳۰۶ و در گذشت و او بوطن برگشت و در سال ۱۳۱۱ هـ که سن او به بیست و سه رسیده بود بر مسند پدر نشسته با مامت دو مسجد وحل و عقد امور مسلمین و عقد و ایقاعات شرعیه پرداخته پس از نه سال موجباتی دست بدست هم داده ویرا از تنت بطهران فرستاد و از طهران بجهان گردی پرداخته متجاوز از هیجده سال در جهانگردی بود و گذشته از میهن خودش (ایران) که بکرات بهر شهری سفر نموده تمام خاک عثمانی قدیم و ترکیه جدید وهمة شامات و سوریه و فلسطین و بیشتر از شهرهای مصر را از قاهره تا طنطا و دمبوط مفصلاً سیر وسیاحت نموده سفری بار و پا رفته بیشتر از شهرهای انگلستان و فرانسه را دیده باسلامبول رفته از آنجا پور سعید و بار سوم بفلسطین وارد شده از راه بین النهرین بایران باز گشته در طهران فرو نشست و از جمله در طی مسافرت‌های خود دو مرتبه با عبدالبهاء عباس (رئیس دوم بهائی) معاشر ن‌های ممند داشته یکفر یک ماه و سفر دیگر پنجماه با وی مؤانس و مجالس و محرم ومعاشر شبان روزی شده مریدان وی آیتی را که در آنوقت آواره لقب داشت از عمدة امر بهائی میشمردند و رئیس المبلغین می‌خواندند و مقام بسیار مهمی در میان‌ایشان احراز کرده بود و هشتاد لوح بقلم عبد البهاء در مدح و وصف وی صادر شده ولی اخیراً معلوم شد که دل را بدست ایشان سپرده و همواره با قدم مجاهدت و تحقیق مرحله بی‌های مراحل تفحص و تصفح بوده زیرا پس از ورود بطهران که دو سال از وفات عبدالبهاء گذشته بود بنام کشف الحیل کتابی تألیف نموده در سال ۱۳۴۵ هجری منتشر نموده ومتدرجا دنباله سخن را گرفته کشف الحیل را تا سه مجلد انتشار داده و نشر آن مجلدات که قیامت عظمی بود بر بهائیان و حقیقتاً بنیان امر بهاه را بکلی متزلزل ومتزعزع ساخت و بعد از آن مجله نمکدان را که بهترین نمونه نظم و نثر وقوت قلم و تریحه آیتی است در مدت چهار سال و نیم انتشار داد و پس از سی و پنجال بوطن مألوف رفته با دوستان قدیم و اقارب خود تجدید عهدی کرد ضمناً بتألیف کتاب تاریخی در حوادث یزد مبادرت نموده کتابی بنام آتشکده یزدان در ۴۴۰ صفحه باگراور‌های تکی تاریخی در دسترس هموطنان خود گذاشت که حقاً قابل هرگونه تمجید است. »

آقای آیتی هنوز در قید حیات است و پس از شهریور ۲۰ مقالات زیادی در روزنامه‌ها نوشته است. چون اشعار او جداگانه چاپ شده بنقل آن‌ها احتیاجی نیست.

(۱۱۲۹) نوای ملت

شماره اول روزنامه ناله ملت منتشر در تبریز باسم نوای ملت انتشار یافته است. برای اطلاع از آن بهمین مجلد کتاب روزنامه ناله ملت رجوع شود.

(۱۱۳۰) نوبهار

روزنامه نوبهار بمدیری آقای ملک الشعرای بهار) ابتدا در شهر مشهد تأسیس و از شوال ۱۳۲۸ قمری در آن شهر شروع با نتشار گذاشته و در سال ۱۳۳۳ قمری بطهران انتقال یافته و در این شهر با قطع بزرک در چهار صفحه هفته سه شماره نشر شده و بار دیگر در طهران در سال ۱۳۳۵ قمری مجدداً با بدایره انتشار گذاشته است وما ذیلا از هر یک از دوره‌های نوبهار جداگانه گفتگو می‌نمائیم:

نوبهار در مشهد- روزنامه نوبهار در مشهد بمدیری (م. بهار) که همه جا نام خود را در انتهای صفحه چهارم نوشته تأسیس و شماره سوم سال اول آن در ۴ صفحه بقطع بزرگ در مطبعه سربی (مطبعه طوس میر مرتضی الموسوی) چاپ و در تاریخ ۵ شنبه ۱۶ شوال المکرم ۱۳۲۸ قمری مطابق ۳ اکتبر ماه فرنگی ۱۹۱۰ میلادی منتشر شده است. عنوان نوشتجات: مشهد بالا خیابان نامه نوبهار تلگرافی بهار بهای سالیانه در مشهد ۲۵ قران. ششماهه ۱۸ قران: شهر‌های خودی ۳۰ قران و ۲۰ قران. کشور بیگانه ۶ منات و ۴ منات بهای اعلانات سطری یک قران بهای یک شماره ۵ شاهی. طرز انتشار روزنامه هفته در بار بوده است. اسم روزنامه (نوبهار) باخط سفید روی زمینه سیاه چاپ شده و هر صفحه روزنامه سه ستون است

نو بهار در زیر عنوان بدینقسم معرفی شده: « نامه‌ایست سیاسی ادبی سرگذشتی اخباری خواهان یگانگی و فزونی اسلام و اسلامیان و هوادار بزرگی و نیرومندی ایران و ایرانیان. » مندرجات نوبهار پس از درج سرمقاله عبارت است از قسمت‌های ادبی اخبار خراسان و بخصوص مطالب و اخبار راجع بآستانه مقدسه و مختصری اخبار طهران و خلاصه از حیث مندرجات قطع نظر از مقالات آن یکروز نامه محلی است. قسمت عمده مقالات روزنامه که بقلم مدیر روز نامه نوشته شده علیه سیاست روسهات و بهمین جهت هم پس از یکسال نو بهار از طرف روس‌ها توقیف و بعوض آن در ذیحجه ۱۳۲۹ قمری، باهمان قطع بنام (تازه بهار) منتشر شده است. مرحوم بهار در سرمقاله شماره ۳۵ سال اول نوبهار مورخ سه شنبه ۱۹ سه شنبه ۱۹ ربیع الاول ۱۳۲۹ قمری می‌نویسد: «چون روس‌ها ما را بتند‌نویسی اعتراض کرده‌اند لذا ما قصه استارا از روزنامه ایران نو نقل می‌کنیم که به بینند آیا ماتندتر می‌رویم یا دوستان ما، ما آتش مزاجی می‌کنیم با همسایگان ما. » ظاهراً پس از نشر همین شماره نوبهار توقیف شده و به جای آن تازه بهار منتشر شده است.

مرحوم ملک الشعرا در دیباچه نوبهار (سال دوازدهم دوره چهارم) در جائیکه شرح حال خود را نوشته باین قسمت از دوره نوبهار اشاره کرده می‌نویسد: « بعد از فتح طهران و آغاز مداخله اجانب در ایران نوشتجات من در روزنامه (طوس) خراسان وحبل المتین کلکته و و بهار حمایت استلال متزلزل ایران و دفاع از حزب تند رو (دموکرات) منتشر می‌کشت. این سلسله عمرادبی و سیاسی من بعد از طوفان اولتیماتوم ۱۳۲۹ مقطوع و دو سال عمر من در نفی و طرد و صحرا گردی و غربت و مصیبت گذشت. در این مدت که دستم از جراید داخله کوتاه بود غیر از چند قصیده در هویت زمامداران وقت و حالت روحیه طهران وخطا به معروف (سر ادواردگری) و دوازده بند در مصیبت و فاجعه توپ بستن گنبد مطهر حضرت رضا و چند مقاله در وصف تهران که همه این آثار در حبل المتین مندرج است خدمت دیگر در همان دوره کودتای سه ساله؛ باصرار دوستان خراسان و مساعدت بخت، بنشر بگدوره نوبهار در ۱۳۳۲ مبادرت ورزیده و با اینکه در این دوره کوتاه یک ساله نوشتجات من قط در پیرامون مسائل اجتماعی و اخلاقی و ادبی مخصوص نسائیات سیر می‌نمود، مع ذلک حدوث جنک بین‌الملل وطلوع انتخابات اسباب نگرانی خارجیان شده با صرار قنسول‌های دو همسایه نوبهار بعد از یکسال توقیف گردید!! » و نیز در شماره ۱۳ دوره پنجم نوبهار تحت عنوان (بقارئین) می‌نویسد: « در ایران گویا هیچ روز نامه یومیه یا هفتگی نیست که بقدر نوبهار مظلوم واقع شده باشد، نوبهار دوره اول ده روز بآخر سال مانده در شوال ۱۳۲۹ بفشار قنسول روس مشهد توقیف شد و قریب هزار تومان بهای اشتراک نزد مشترکین ماند و نپرداختند. تازه بهار در ذیحجه ۱۳۲۹ دایر شده و در محرم ۱۳۳۰ در نتیجه غوغای اولتیاتوم بامر وزیر خارجه وقت توقیف شده و بگدینار عاید نگشت:

نوبهار دوره دوم - در ۱۳۳۲ شروع شده و بعد از نه ماه انتشار باز به شاردو قنسول روس و انگلیس وتحریک مغرضین داخلی توقیف گردید و ۱۲۰۰ تومان مطالبات ما زمین ماند. »

روزنامه نوبهار در طهران

پس از انتخاب مرحوم ملک الشعرا بنمایندگی مجلس و آمدن بطهران روزنامه نوبهار در سال ۱۳۲۳ قمری در طهران مجدداً منتشر شده است در این دوره نیر یک سال بیشتر منتشر نشده و دو مرتبه توقیف شده است. در شماره ۱۳ دوره پنجم نوبهار وضع اسف‌آور نوبهار را در دوره‌های گذشته شرح داده تا می‌رسد بدوره سوم که می‌نویسد: « دوره سوم در تهران ده روز بآخر سال مانده در نتیجه تصمیم کابینه آقای مستوفی الممالک و تهدید مرکز از قشون روس در محرم ۱۳۳۴ توقیف شده نیمی از مطالبات آن که قریب چهار هزار تومان بوده از بین رفت. دوره چهارم دو ماه بآخر سالش مانده در حمل ۱۳۳۶ باز با مر کابینه آقای مستوفی الممالک ووزارت داخله حاج مخبرالسلطنه در ضمن تمام مطبوعات ملی توقیف گردید. در صورتیکه فشار و تهدیدی از هیچ طرفی نبود و فقط یک سیاست قادرانه بود که دولت اتخاذ کرده و عاقبت باتین مشئوم حکومت نظامی منجر گردید و باز قسمت غالب وجه اشتراک نو بهار زمین ماند. » و نیز در دیباچه نو بهار (سال دوازدهم - دوره چهارم) درباره نوبهار در طهران مینوید « باز در سال ۱۳۳۲ از مقام وکالت ملت، استفاده کرده یگدوره دیگری بر عمر نوبهار در تهران افزو: - مسلک ویسنده در این دوره نظر بنزدیکی مدت احتیاج به تکرار نبوده و همه می‌دانند در این دوره که باز هم بد بختانه یکسال بیش طول نکشید دو بار روزنامه دو چار سیلی بیرحمانه توقیف گردید که آخرین آن ششم ماه محرم ۱۳۳۴ بود. در پایان این عمر کوتاه و پر مشقت، باز یکسال فترت حاصل شد - قسمتی در بستر قسمتی در سفر و تبعید، قسمتی برگشتن از سفر و در این یکسال هم جز قسمت کمی اشعار منثوره و منظومات اجتماعی که معروفترین آن‌ها ( قصیده لوح عبرت) است.

انقلاب روسیه ۱۳۳۵ روح افرده آزادیخواه ایران را جوان و زنده نمود و من در نتیجه انقلاب مزبور باز خود را برای دخول در جامعه نگارندگی حاضر ساخته و تشکیلات سیاسیه دموکرات‌ها نیز بیشتر این اقدام را تسریع نمود. باری عمر یگانه آخری نوبهار ۱۳۳۵-۱۳۳۶ با یک تلخ کامی حکایت ناپذیری که تذکارش نیز دهان جان را تلخ می‌کند بر نویسنده تیره روز گذشت و اشتغال یگان دیگر بطبع و نشر مجله ادبی (دانشکده) جز زبان و بیچارگی نصیب دیگری نبخشود.....

مخصوصاً بعد از پاس از اصلاحات در اواخر زمستان ۳۹ و پیش آمد‌های سوم حوت و جنجال افتتاح مجلس و غوغای مطبوعات در دو سال گذشته بکلی نگارندگی را بدرود گفته و حتی از تکلیف قبول مدیریت روزنامه ایران نیم رسمی هم استنکاف ورزیده در یک انزوای معنوی و افسردگی روحی میزیست. »

آنچه از شماره‌های موجود نوبهار مستفاد می‌شود چنین است که نوبهار از سال ۱۳۳۳ تا بهار سال ۱۳۳۶ انتشار یافته و در طول این مدت چند بار توقیف گردیده و پس از سال ۱۳۳۶ که بنا بنوشته مدیر نوبهار (از شامت پرخاشجونیهای اجتماعی و از تند باد یک بحران عنیفی که نتیجه هرج و مرج آن زمان بود تا کرده گناه از پای درآمد و سرمایه که آن را راه می‌برد، یکباره از دست رفت) نوبهار برای مدت چهار سال منتشر نگردیده تا مجدداً در تاریخ چهارشنبه هفتم سنبله ۱۳۰۱ شنی مطابق ششم محرم ۱۳۴۱ (سال دوازدهم - دوره چهارم) نوبهار شروع گردیده است. و در همین شماره است که تحت عنوان (بعد از چهار سال) تاریخچه از ادوار مختلف نوبهار نوشته و من آنرا فوقاً نقل کردیم. تاریخچه مذکور بدینقسم شروع می‌گردد: «چهار سال می‌گذرد که نوبهار ما فصل روان پرور خویش را ترک نموده و در موصل فصول متواتره اختلال و استبداد و در زیر تیره ابر نا امنی‌های ادبی و اجتماعی و در خلال یخ بندان‌های سیاسی و سیل‌های هرج و مرج و آشفتگی بکلی متروک و محبوس و از یاد رفته است.... »

روز نامه نو بهار از سال ۱۳۳۳ یک روزنامه سیاسی بوده و هر نوبت در چهار صفحه با پنج ستون و هفته سه شماره منتشر می‌شده و در سال ۱۳۳۵ قمری نیز بهمان قطع وسبک و با یک مسلک سیاسی و آزادیخواهی مفرطی انتشار یافته ولی از سنبله ۱۳۰۱ مطابق محرم ۱۳۴۱ که دوره چهارم نوبهار شروع شده قطع وسبک و تعداد صفحات روزنامه عوض شده و مندرجات آن یکقمت مطالب ادبی و اجتماعیست و هر شماره آن در ۱۶ صفحه منتشر گردیده است.

روزنامه نوبهار پس از انتقال بطهران یک روزنامه کاملاً سیاسی و خبری بوده و هفته دو بار روزهای سه شنبه و جمعه در چهار صفحه بقطع بزرگ چاپ و منتشر شده است شماره ۲۴ این دوره که سال چهارم تأسیس بوده و جمعاً تا آن شماره ۱۷۹ شماره از نو بهار منتشر شده در چهار صفحه با چاپ سربی در مطبعه ایران طبع و در تاریخ جمعه ۲۵ شهر ربیع الثانی ۱۳۳۳ قمری انتشار یافته است. محل اداره: طهران خیابان ناصریه - عنوان تلگرافی: تهران - نوبهار بهای اشتراک: تهران یکساله ۴۵ قران - ششماهه ۲۳ قران - شهرهای خودی ۵۵ قران، ۳۰ قران - کشور بیگانه ۷۰ قران و ۳۸ قران - بهای یکشماره در طهران • شاهی - در سایر شهرها ۶ شاهی

مندرجات این شماره عبارت از سرمقاله تحت عنوان (استعفا وسقوط کابینه) اخبار دار الشورای ملی - وقایع جنک بین‌الملل - شهر تهران - مطبوعات حارجه راجع بجنک بین‌الملل - تلگرافات داخله - اخبار داخله. ادبیات - پاورقی (بعنوان سرزمین تمدن قدیم)

همانقسم که یادآور شدیم نوبهار در این دوره یک روز نامه سیاسی و خبریست و مخصوصاً سرمقاله‌های آن که بقلم مرحوم بهار نوشته شده خیلی تند و آتشین است نگارنده از این دوره نوبهار تا شماره ۵۹ مورخ معه شنبه ۷ رمضان ۱۳۳۳ مطابق ۲۸ سرطان و ۲۰ ژوئیه ۱۹۱۵ در دست دارم سرمقاله این شماره تحت عنوان (آیا در بحران کیست؟ ) تدوین شده است

دوره پنجم نوبهار - شماره اول دوره پنجم سال سیزدهم نوبهار مدیری ومؤسسی (. بهار) در ۱۶ صفحه بقطع بزرگ با چاپ سربی و در تاریخ ۲ شنبه ۲ میزان ۱۳۰۱ شمسی مطابق ۳ صفر ۱۳۴۱ قمری و ۲۰ سمتامبر ۱۹۲۲ میلادی منتشر شده است،

تو بهار در این دوره جنبه ادبی و تاریخی آن می‌چر بد و یک قسمت از مقالات تاریخی آن بقلم آقایان اقبال اشتیانی و کسروی تدوین شده است، سرمقاله شماره اول تحت عنوان عشق و اراده) و با این شعر فردوسی شروع می‌شود

بنام خداوند جان و خردکز آن برتر‌اندیشه بر بگذرد

منت خدای را که هنوز قوت در دست و سودا در سر است نه حریق حادثات را در اراده‌ام اثری که آنرا بگدازد و نه تند باد نو می‌دی را بر فضای قلیم گذری که آنرا از عشق تهی سازد، عشق خدمت بوطن مالوف....... »

فهرست مندرجات در دوره پنجم در هر شماره در زیر عنوان روزنامه چاپ شده، فهرست مندرجات شماره اول بدین قرار است.

سپاس‌گزاری - عشق و اراده - اشعار - اجتماعیون اشتراکیون - اهریمن - از اینجا - از انجا - نظری بآسمان - مسائل جاریه - اخطار اداری خصوصیات دیگر نو بهار بدینقرار است جای اداره: طهران لاله‌زار - بهای روزنامه سالانه داخله: قرآن - خارجه ۷ قرآن - شش ماهه بترتیب ۲۵ قران و ۴۰ قرآن - یکماهه در طهران ۶ قرآن • تک نمره یک قرآن. از صفحه پنجم پاورقی روزنامه بعنوان اهریمن اثر می‌خوائیل یوریف ((منتف ترجمه و چاپ شده. شماره دوم نوبهار بهمان سبک و قطع در تاریخ ۲ شنبه ۹ میزان ۱۳۰۱ چاپ و منتشر شده و از اینرو نوبهار هفتگی بوده است. سر مقاله شماره دوم تحت عنوان زبان سعدی نوشته شده است در شماره دوم اشعاری بعنوان تفریط در طلوع نوبهار چاپ شده و من جمله این رباعی از مدیر جریده گل زرد است

امروز نسیم مشکبار آمده است در گلشن عشق گل بیار آمده است:

گفتم بنسیم صبح خرم زچه‌ای خندان شدو گفت: نوبهار آمده است

و نیز در شماره پنجم قطعة اثر طبع ناصح الممالک چاپ شده که دو شعر اول آن چنین است

عالم شگفته گشت و خزان شد ز نوبهار از طبع و نشر نام نامی نوبهار

از پاورقی‌های خوب نوبهار کتاب (دیسیل) شاگرد اثر (پل بورژه) فرانسوی است که انرا رشید یاسمی ترجمه کرده است، نوبهار صفحه شمار جدا‌گانه ندارد رویهمرفته در ۵۴۴ صفحه چاپ شده. آخرین شماره این دوره شماره ۳۴ می‌باشد که در تاریخ شنبه ۴ عقرب ۱۳۰۲ منتشر شده است. در این شماره دفتر نوبهار (اخطاری) چاپ کرده است که قسمت اول آن این است د پس از یکسال نو بهار ما بعد از این شماره عبارت خواهد بود از یک جلد کتاب نفیس ادبی که یکسال تمام در جمع‌آوری و تهیه و طبع و نشر آن صرف وقت شده است...... بهر صورت یکسال زحمت کشیده و سه هزار تومان مقروض شده‌ایم و همین مبلغ نیز وجوه اشتراک ما در نزد مشترکین محترم باقی است - فعلا بنشر یک کتاب که متجاوز از پانصد صحیفه و دارای رساله‌ها - مقاله‌ها و ترجمه‌ها، قصاید و ترانه‌های دلکش است موفق آمده. ». در حقیقت نوبهار در این دوره از صورت روزنامه خارج شده و بی‌شباهت و بلکه بهتر و مفیدتر از مجلدات دوره اول کاره می‌باشد و بهمین دوره هم دوران روزنامه‌نویسی مرحوم بهار خاتمه پیدا کرده‌گر چه دفتر روز با وعده داده است که بعد از یکماه پس از تسویه محاسبات امسال مجدداً نو بهار را منتشر می‌سازیم ولی دیگر نوبهار منتشر نشده و این روزنامه مفید برای همیشه تعطیل شده و شاید علت آن هم ورود مدیران در کشمکت‌های سیاسی و پارلمانی بوده زیرا که از همین ایام است که مقدمات خلع سلطنت قاجاریه و آغاز زمزمه جمهوریت بلند شده است. دوره یکساله نو بهار از بهترین و مفیدترین جرایدیست که تاکنون در ایران منتشر شده است.

ملک الشعرای بهار- شرح احوال بهار در اغلب مجلات و جراید و سالنامه‌ها چاپ شده ومخصوصاً خطابه‌هایی در شرح احوال المرحوم پس از مرگش ایراد شده و من جمله خطابه آقای حبیب یغمائی مدیر محترم مجله یغماست که در شماره دوم وسوم سال ششم مجله چاپ شده است در اینجا بطور اختصار برای خالی نماندن از ذکر شرح حال استاد مختصر شرح خالی از آنمرحوم نقل می‌نمائیم. محمد تقی ملک الشعرا متخاص به بهار در سال ۱۳۰۴ قمری متولد شده پدرایشان مرحوم میرزا کاظم صبوری ملک الشعرای استان قدس رضوی بوده. تحصیلات‌ایشان در خراسان و در سال ۱۳۲۸ بانتشار روزنامه تو بهار در خراسان پرداخته‌اند در سال ۱۳۳۲ از خراسان از ناحیه سرخس - کلات بنمایندگی دوره سوم مجلس انتخاب و بطهران عزیمت نموده و در طهران نیز روزنامه تو بهار را باسلوب بهتری منتشر کرده و در سال ۱۳۳۶ بانتشار مجله دانشکده ۱۳۳۸ بمدیری روزنامه رسمی ایران مشغول گردیده‌اند. در دوره چهارم نمایندگی مجلس را داشته و در ادوار پنجم و ششم و هفتم و پانزدهم از طرف اهالی طهران انتخاب شده‌اند. از ۱۳۰۸ پس از تبعیدهای یزد - اصفهان بطهران باز گشته بخدمت وزارت فرهنگ در دانشسرای عالی مشغول شده و بتصحیح وتعشیه کتب وتدریس پرداخته‌اند تألیفات‌ایشان علاوه بر مقالات و اشعار زیادی که در مجلات و جراید چاپ شده عبارت است از چهار خطا به سه جلد کتاب سبک شناسی مقدمه و تصحیح تاریخ سیستان - مجمل التواریخ والقصص - مطالعه در شهر حال فردوسی مرحوم بهار یک مرتبه بوزارت فرهنک رسیده و چند ماهی بشغل وزارت مشغول بود در اواخر عمر مبتلی بمرض سل گردید و با معالجات زیاد در ایران و سویس مؤثر واقع نشد و عاقبت در مرداد ماه ۱۳۲۹ شمسی دار دنیا را بدرود گفت.

(۱۱۳۱) نور

روزنامه نور در سال ۱۳۰۱ شمسی در طهران تأسیس و بطور هفتگی منتشر شده است

(۱۱۳۲) نور افشان

نامه نور افشان در شهر بوشهر بمدیریت خانم (شوکت سلامی تأسیس و در سال ۱۳۰۹ شمسی منتشر شده است. آغاز انتشار روزنامه نورافشان در شهریور سال مذکور بوده و مجله عالم نسوان در شماره پنجم سال هم خود طلوع آنرا تبریک گفته و قرائت آنرا بخوانندگان توصیه کرده است. این روز نامه در سال ۱۳۱۷ به مدیری محمد) علی (علوی) بطور هفتگی منتشر می‌شده و بهای یکشماره آن سیصد دینار و هر نوبت سیصد شماره منتشر می‌گردیده است.

(۱۱۳۳) نورافکن

روزنامه نورافکن در طهران بمدیری (میرزا مهدی حقیقت) در تاریخ ۴ قوس ۱۳۰۳ شمسی امتیاز آن از تصویب شورایعالی فرهنگ گذشته است.

(۱۱۳۴) نور بالکام

روز نامه نور بالکام در سال ۱۳۰۲ شمسی در طهران تأسیس و زبان ارمنی منتشر شده است

(۱۱۳۵) نور شرق

روزنامه نور شرق در شهر اصفهان بمدیری و نویسندگی (شیخ نوراله دهاقانی) تأسیس و در سال ۱۳۴۴ قمری منتشر شده است. شماره اول نور شرق در چهار صفحه بقطع وزیری متوسط با چاپ سربی (شرکت مطبعه اتحاد) طبع و در تاریخ بیست و دوم شوال ۱۳۴۴ قمری انتشار یافته است، مقاله افتتاحی روزنامه تحت عنوان بیان (حال) نوشته شده و بدینقم شروع می‌گردد «شاید اغلب بدانند که اقدام اینجانب در اینگونه امور تا یک اندازه عادة مخالف مقتضبات خانوادگی است و بعلاوه بغیر از تحمل زحمات و خسارات و حتی بدبینی جمعی کوته نظر نتیجه دیگری ماید نخواهد شد ولی با وجود همه این‌ها در این عصر که کفر و الحاد رائج صد‌ها امراض اجتماعی با ما دستو بغل شده در یک چنین مصری بر هر کسی لازم است جوش بی‌حالی..... »

پس از سرمقاله مذکور، مقاله دیگری بعنوان (عقاید من) که در پایان آن می‌نویسد: «اینک بر حسب وعده خود بذکر یکی از مهم‌ترین رجال روحانی مبادرت جسته هموم قارئین را بعظمت او متوجه می‌سازیم. » و بدنبال این قسمت شرح حال (حاج شیخ عبد الکریم یزدی) را نوشته و آخرین مقاله مندرج در این شماره (سؤالیست از مدیر عصر پهلوی).

قبل از انتشار شماره اول طبق معمول جراید آن ایام طلیعه نور شرق در رمضان سال مذکور انتشار یافته و در آن طلیعه مدیر روزنامه علت تأسیس و انتشار روزنامه را میان کرده و منجمله می‌نویسد: «بدیهیست که دیگر امروز از قصور یا تقصیر اغلب رؤساء دین و زمامدارن امور ثلث مردم حالیه و تمام مردم بیست سال دیگر حس دین که بهترین مربی انسان و دافع شرور است نداشته و نخواهند داشت.... »

عجالتاً این جانب برحسب تأکید و صلاحیتی که یک عده از مقدسین و متدینین از حسن ظن خودشان در من معتقدند امتیاز نور شرق را از وزارت معارف صادر کرده و فرض فقط انتشار مقالات است عوام فهم که مجانی و یا بقیمت خیلی خیلی مختصر با نسخه‌های زیاد در میان عموم بر حسب حب الوطن من الایمان در اطراف نرقی وطن و قطع ایادی بیگانگان کوشش نماید و بعلاوه از خدام دین و وطن تشویق کند؟ .... بایستی در این موقع که اینجانب با اجازات اجتهادی که دارم حاضر برای این امر خطیر شده با کمال خرسندی از مساعدت خود داری نکرده ... » لازم است یاد‌آور شوم که امتیاز مجله نور شرق در اصفهان در ۱۴ دی ۱۳۰۴ شوی از تصویب شورایعالی معارف گذشته است.


روزنامه نور شرق ماهانه دو مرتبه منتشر می‌شده ولی می‌ترتیب محل اداره ابتدا در خیابان چهار باغ و بعد به پشت مسجد شاه انتقال یافته. نور شرق نامه‌ایست دینی و مندرجات آن بیشتر مطالب مربوط بروحانیت و دین اسلام می‌باشد. قیمت سالیانه آن روحانیون و اعیان • تومان - سایر طیات ۴ تومان. اور شرق ابتدا با حمایت و کمک آقایان مسجد شاهی و مخصوصاً شادروان حاج آقا نور الله تأسیس شده و عداهم چون این کمک قطع شده انتشار نور شرق نیز دوچار وقفه و تعطیل گردیده است

نور شرق در سال اول کم و بیش انتشار یافته. شماره ۴ این سال در ۲۰ ذیحجه ۱۳۴۴ و یا سرمقاله (فاجعه مراکش - عرایض ما بپادشاه اسلام پناه واژه ناخوانا یحضرت پهلوی) شروع می‌گردد. شماره ۱۰ سال دوم نور شرق با قطع بزرگتری در چهار صفحه در تاریخ ۵ شنبه ۲۲ رمضان ۱۳۴۶ قمری و شماره دوم سال سوم آن در تاریخ جمعه ۶ ذیقعده انتشار یافته است. سرمقاله شماره اسیر تحت عنوان (لغت یادین) نوشته شده است. همانقم که یادآور شدیم نور شرق نامه‌ایست دینی و از اینجهت خیلی مورد توجه واقع نشده و در سال سوم تعطیل شده است.

شیخ نورالله دهاقانی- شیخ نورالله دهاقانی از یک خانواده روحانی و پدر و جهش از اهل دهاقان واقع در چهار فرسخی شهرضانی اصفهان بوده و خودش نیز در آنجا متولد شده است و بهمین مناسبت تا قبل از انتشار روزنامه دینی نور شرق معروف بدهاقانی بوده و پس از انتشار این روزنامه مشهور شور شرق گردیده است

نور شرق تحصیلات خود را در مدارس قدیمه اصفهان با تمام رسانیده و بزبان فرانسه مختصر آشنایی داشته است. وی بیشتر مطالعاتش در تفسیر قرآن بوده بقسمی که اغلب آیات قر آن را حفظ داشت علوم عربیت وعلم الاجتماع نیز تسلط داشت و اغلب مقالات او که در روزنامه‌ها و مجلات اصفهان چاپ شده در این زمینه است. در نگارش موضوع‌های اجتماعی‌ها با قلم روان و ساده برشته تحریر در می‌آورد. پس از تأسیس مدرسه متوسطه صارمیه بدیری عربی و فارسی مشغول شد و تا آخر عمر در مدارس مختلف اصفهان تدریس می‌کرد - از مرحوم نور شرق تألیف مستقلی چاپ نشده و همانطور که یاد‌آور شدیم قسمت عمده آثار او بصورت مقالات مختلف در روزنامه‌های اصفهان و مخصوصاً روزنامه نقش جهان چاپ شده است. وی در شهریور ۱۳۳۱ شمسی بمرض سکته قلبی دار دنیارا وداع نمود و جنازه‌اش با تجلیل تمام بتخت فولاد حمل و در آنجا بخاک سپردند

(۱۱۳۶) نور کاقاپار

روز نامه نور کاتایار بزبان ارمنی در طهران تأسیس و منتشر شده است ولی نگارنده تا کنون نمونه آنرا بدست نیاورده و از تاریخ و سبک انتشار آن اطلاعی ندارم.

(۱۱۳۷) نور کیانک

روزنامه نور کیانک بزبان ارمنی در طهران تأسیس و ظاهراً در سال ۱۳۰۰ شمسی منتشر شده است. از این روزنامه نیز تاکنون نگارنده نمونه‌ای بدست نیاورده تا بتوانم خصوصیات آنرا ثبت نمایم.

(۱۱۳۸) نوروز

روزنامه هفتگی نوروز با چاپ سنگی مدیری (ناظم الاسلام کرمانی مدیر کو کبدی ناصری) و نویسندگی (میرزا کاظم خان کرمانی) در طهران تأسیس و در سال ۱۳۲۰ قمری منتشر شده است. برون که شرح مذکور را در صفحه مذکور را در (صفحه ۱۵۰) کتاب مطبوعات و شعر فارسی نوشته اضافه میکند که نمره اول روزنامه نوروز در تاریخ ۲۲ ذیحجه ۱۳۲۰ قمری مطابق ۲۲ مارچ ۱۹۰۳ میلادی انتشار یافته و نیز یادآور می‌شود که نمونه این روزنامه را در دست ندارم.

روزنامه نوروز مدت یکسال و نیم منتشر شده و بعد تعطیل گردیده و مجدداً در ماه صفر ۱۳۲۱ قمری بنام (کوکب دری) طلوع نموده است. زیلا شرحی را که در این باره دو روز نامه تمدن و نمای وطن نوشته برای مزید اطلاع نقل می‌نمایم. روز نامه تمدن در شماره ۷ سال اول مورخ ۶ صفر ۱۳۲۵ قمری می‌نویسد: «نوروز بر آمد‌ای منوچهری * با اختر مملو کوکب دری نامه نوروز که سابقا با خامه دانشمند سترک و استاد سخن سنج آقا میرزا محمد ناظم الاسلام منتشر می‌شد دیرگاهی است چهره تابانش در حجاب خموشی متواری گشت و طالبان را از نشر فواید ین و وطن بی‌بهره گذاشت اینک بحمد الله بلبل ناطقهاش آغاز ترنم کرد و نمره اول آن در هفته پیش ماداره رسید. ». روزنامه ندای وطن چاپ طهران در شماره ۱۱ سال اول مورخ سه شنبه ۲۵ شهر صفر ۱۳۲۰ قاری تحت عنوان (تقریظ و اعلان) راجع بروزنامه نوروز و طلوع روزنامه کوکب دری و تمجید از ناظم الاسلام کرمانی اینطور می‌نویسد.

«ستاره بدرخشیدو ماه مجلس شد دل رمیده ما را انیس و مونس شد.

روزنامه شریفه نوروز که دو سال قبل (این قسمت اشتباه است و تاریخ تأسیس نوروز پنج سال قبل بوده است. مؤلف) بهمت یگانه دانشمند فرزانه آقای ناظم الاسلام کرمانی دام علاه تأسیس و یکالو نیم بتمدن مملکت خدمت نموده و بعد عوائق کثیره لنتشار آن در شاهوار را بتأخیر انداخت و دل دانشمندان را در آتش انتظار گداخت و اینک بحمد الله تعالی با جمالی دلربا و کمالی جان فزا باسم (کوکب دری) طلوع نموده و چندین مرتبه بر جلوه و رونق سابق افزوده پوشیده نماند که ناظم الاسلام مردیست عالم و فقیه صاحب تصنیفات فائقه و تألیفات سابقه و لاحقه مصنفات‌ایشان در صرف و نحو در تمام مکاتب و مدارس جدیده متداول علاوه از اینکه سال‌ها در علوم عقلیه و نقلیه و فنون ادبیه درس خواندم و درس گفته چندین سال در محضر مبارک حجة الاسلام آقای آسید محمد استفاضه نموده و از آن منبع فیوضات اصول مسائل سیاسیه و اخلاقیه را بخوبی فرا گرفته تا اینکه از مقربان آن استان و معتمدان مخصوص حضرت رفیع‌ایشان راوی اخبار و محرم اسراز شده. مختصراً ناظم الاسلام روزنامه‌نویس‌امی نیست و ماهم عصر و هم وطن خود را مفتخر أ بضلوع ستاره درخشنده و ماه تابنده کوکب دری تهنت میگوئیم » شرح مذکور را مجد الاسلا کرمانی مدیر روزنامه ندای وطن در باره همشهری خود. ناظم الاسلام کرمانی نوشته و الحق ناظم الاسلام مرد دانشمندی بوده و کتاب تاریخ بیداری ایرانیان گواه فصل و دانش اوست. برای اطلاع از روزنامه کوکب دری بحرف ف کتب ذیل روزنامه مذکور مراجعه شود.

(۱۱۳۹) نوروز

روز نامه نوروز با چاپ سنگی در اصفهان تأسیس و در سال ۱۳۲۵ قمری بطور هفتگی منتشر شده است.

(۱۱۴۰) نوروز

روز نامه نوروز در شهر قزوین بمدیری آقای (میرزا اسدالله خان نوروزی واعظ نوروزی سابق) تأسیس و در سال ۱۳۰۶ شمسی منتشر شده است. امتیاز روزنامه نوروز در ۲۳ فروردین ۱۳۰۶ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشته و شماره اول آن در تاریخ پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۰۶ در شهر قزوین منتشر شده است. شماره ۶۴۴ این روزنامه که آخرین شماره سال نهم آن بوده بصاحب امتیازی (اسدالله نوروزی) و مدیر مسئولی (باقر زعیم) در تاریخ ما شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۱۴ شمسی مطابق ۲۳ ذیحجه ۱۳۵۴ قمری انتشار یافته و انتشار آن تا شهریور ۲۰ و بعد از آن نیز ادامه داشته است. سرمقاله شماره مذکور تحت عنوان (دهمین سال نامه نوروز) نوشته و باین قسم شروع می‌گردد: « همین شماره که بدست دارید آخرین ورنه همین سال است و از تجدید سال جدید و آمدن عید نوروز دهمین سال انتشار نامه نوروز شروع خواهد شد. حالا زشت یا زیبا خوب یا بد نهالی که از ده سال از مرحله سنین عمرش میگذرد قابل نوازش بیشتر... ».

طرز انتشار نورور ابتدا هفتگی و بعد هفته دو تاسه شماره بوده. عنوان تلگرافی قزوین: (نوروزی). محل اداره: قزوین خیابان سپه قیمت اشتراک سالیانه ۶۰ ریال مندرجات روزنامه پس از درج مقاله اساسی عبارت است از اخبار محلی و قسمتی از اخبار خارجه و گاه گاهی اشعار و مقالات اجتماعی و اخلاقی و صفحه چهارم آن مخصوص آگهی‌های ادارات دولتی و ثبتی است.

(۱۱۴۱) نوروز ایران

مجله نوروز ایران بمدیری وصاحب امتیازی (میرزا محمد بدیع تبریزی) در تاریخ ۱۷ ابان ۱۳۰۶ امتیار آن از تصویب شورایعالی معارف گذشته است. نگارنده تاکنون نمونه این مجله را بدست نیاورده‌ام.

(۱۱۴۲) نور‌ها سگر

روزنامه نور‌ها سگر در سال ۱۳۱۲ سال ۱۳۱۲ شمسی در طهران بزبان ارمنی تأسیس و منتشر شده است.

(۱۱۴۳) نوع بشر

روزنامه نوع بشر در شهر رشت تأسیس و هفته دوبار منتشر شده است. شماره اول این روزنامه در بیست و پنجم ربیع الثانی ۱۳۲۹ قمری انتشار یافته و مجموعاتش شماره از آن نشر شده که شماره آخر آن در تاریخ ۲۳ جمادی الاول سال مذکور می‌باشد. برون که شرح مذکور را نوشته ) صفحه ۱۵ تاریخ مطبوعات و شعر فارسی) اضافه می‌کند که من نمرات ۶٬۳٬۱ نوع بشر را در دست دارم. هر شماره آن در چهار صفحه بقطع ۱۱ و سه چهارم در ۹۶ ۳ چهارم اینچ است وجه اشتراک سالیانه آن در رشت ۱۵ قران. در سایر شهر‌های ایران قیمت پست افزوده می‌شود.

(۱۱۴۴) نوید

روزنامه نوید در طهران تأسیس و در سال ۱۲۹۵ شمسی بطور هفتگی منتشر شده است

(۱۱۴۵) نهضت

در سال ۱۳۰۹ شمسی ایرانیان مقیم آلمان روزنامه بزبان فارسی بنام پیکار نتشر نموده و پس از جلو‌گیری از آن روزنامه دیگری در سال ۱۳۱۰ شمسی بنام نهضت در شهر برلین بزبان فارسی تأسیس و منتشر شده است ناشر روزنامه مرحوم فرخی مدیر روزنامه طوفان بوده است. روزنامه نهضت در اسفند سال ۱۳۱۰ توقیف و ناشر آن فرخی تحت تعقیب قرار می‌گیرد و به ماه حبس محکوم می‌شود.

(۱۱۴۶) نهضت اسلام

روزنامه نهضت اسلام صاحب امتیازی و مدیر مسئولی (اسدالله باغ بادرانی) در طهران تأسیس و در سال ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است. شماره دوم سال اول آن روی یک ورق بزرگ با چاپ سربی طبع و در تاریخ چهارشنبه ۲۵ ربیع الأول ۱۳۴۱ قری مطابق ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده در این شماره صاحب امتیاز و مدیر مسئول (اسدالله باغ بادرانی) و سردبیران (سید مهدی رضوی قمی) معرفی شده است. جای اداره: طهران خیابان اسلامبول در اداره قرن بیستم. عنوان تلگرافی نهضت اسلام طرز انتشار روزنامه هفتگی بوده و بالای اسم روزنامه آیه (ان الدین عند الله الاسلام) چاپ شده است. در عنوان روز نامه بهضت اسلام روز با مه دیانتی، اجتماعی، خلاقی، اقتصادی، ادبی معرفی شده و مندرجات آن پس از سرمقاله عبارت از اخبار داخله و یک قسمت اور فی است که در شماره‌های نمونه بعنوان (رد برنیچر) نوشته شده است. از روزنامه نهضت اسلام چاپ طهران نگارنده فعلا تا شماره ۸۱ مورخ بک شنبه ۲۳ رجب ۱۳۴۱ قمری مطاق ۲۰ حوت ۱۳۰۱ در دست دارم.

(۱۱۴۷) نهضت اسلام

روزنامه نهضت اسلام پس از چندی که در طهران منتشر می‌شده، محل طبع و انتشار آن باصفهان انتقال پیدا کرده و شماره اراء این روزنامه که در اصفهان منتشر شده روی بک ورق بزرک با چاپ سنگی در مطبعه حبل المتین طبع و در تاریخ ۸ شعبان ۱۳۴۲ قوری مطاق ۲۴ حوت ۱۳۰۲ منتشر گردیده است. مقاله افتتاحی روز نامه تحت عنوان ( وضعیات حاضره ) و باین قسم شروع می‌شود: « جمهوریت - فی موضوع جمهوریت در مغز حساسین مات ایران جا گرفته و بطوری این جوهر در وجود جامعه ایرانی تولید و تقویت شده که عجالتا نمی‌توان از تعلق و تدقیق تدریجی در افکار عمومی حکمیت نمود. آنچه فعلا مشاهده می‌کنیم این است که ملت ایران یکصدا و یکنواخت تغییر رژیم سلطنت مشروطه ایران را بوضع حکومت جمهوری از دار الشورای ملی تقاضا دارند... » پس از این سرمقاله، مقاله (سلطنت‌های گذشته و حال) و یکی دو مقاله دیگر است. پاوره‌ی صفحه اول و دوم ترجمه کتاب (پس از مرگ تألیف فلاماریون) میباشد که هادی وثیق راده آنرا ترجمه نموده است.

یکی از مقاله‌های این شماره بعنوان (آثار گذشتگان) که در آن از ظل السلطان و قاجاریه بدگوئی کرده می‌باشد. محل اداره: اصفهان خیابان سپه جنب چهلستون عنوان تلگرافی نهضت اسلام، وجه اشتراک روزنامه: داخله ۶۰ قران ولایات بکاله ۷۰ قران - شش ماهه ۴۰ قران. تک شماره ۴ شاهی. باهل علم و شاگردان مدارس تخفیف داده می‌شود.

اسم روزنامه بخط نستعلیق درشت نوشته و بالای آن آیه (ان الدین عند الله الاسلام) بعنوان شعار روزنامه چاپ شده است. مهضت اسلام در اصفهان منحصر أبصاحب امتیازی و مدیر مسئولی (اسد الله باغ بادرانی) منتشر شده است. از این روزنامه بطور نمونه شماره اول در دست است.

میرزا اسدالله باغ بادرانی- نامبرده از اهالی باغ بادران که در فراء نزدیک اصفهان است می‌باشد. آنچه نگارنده از احران او اطلاع دارم این است که در سنوات اخیر در اداره آمار اصفهان خدمت می‌کرد و در سال ۱۳۲۸ شمسی در اصفهان فوت نمود

(۱۱۴۸) نهضت ایران

روزنامه نهضت ایران در طهران بمدیری و نگارندگی آقای (محمد علی سنندجی) تأسیس و شماره اول آن در چهار صفحه بقطع بزرک در مطبعه سربی باقر‌زاده طبع و در تاریخ ۴ شنبه ۲۸ صفر ۱۳۴۱ قمری مطابق ۱۷ میزان ۱۳۰۲ شمسی منتشر شده است

طرز انتشار نهضت ایران ابتدا هفتگی بوده ولی در عنوان آن نوشته است (قریباً هفته دوبار منتشر می‌شود) مرکز جریده: طهران. علاء الدوله. اداره شفق قیمت اشتراک: داخله ۸ تومان. خارجه ۹ تومان. تک شماره ۸ شاهی. قیمت اعلانات با دفتر است.

مقاله افتتاحی روز نامه تحت عنوان (مقدمه یک آتیه مجهول) است و بدینقسم شروع می‌گردد: « هم وطنان. برای اشاعه اصول محکم و افکار مقدسی که میل ندارم بوسیله تذکر تنها که شامل ادعا باشد بعرض برسانم. بتأسیس نامه نهضت ایران موفق گردیده‌ام... » این سرمقاله تمام صفحه اول روزنامه را فرا گرفته و نامضای مدیر روزنامه (محمد علی سنندجی) می‌باشد. در شماره اول صفحه دوم آن چند مقاله و در صفحه سوم زیر عنوان (مطبوعات ایران) از چند روزنامه مطالبی نقل کرده و در همین صفحه اخبار داخله و یک مسابقه اقتصادی چاپ شده است. در ضمن اخبار داخله اولین خبر آن این است: « مدیر رورنامه بهلول. قبل از ظهر روز گذشته در موقعی آزادی مدیر روزنامه بهلول از خیابان ناصریه بسمت میدان توپخانه می‌رفته‌اند جنب تلگرافخانه دو نفر قفقازی غفلتاً بمشاالیه حمله نموده و بعلت غیر معلومی او را سخت کنک می‌زنند بطور یکه مجروح می‌شود آژان رسیده آن‌ها را جلب و بمحاکم مربوطه دوسیه آن‌ها را احاله می‌کنند. مدیر روزنامه فعلا در مریضخانه است. » علت نقل این خبر برای این است که مربوط بمدیریک روزنامه می‌باشد و برای مزید اطلاع خوانندگان راجع بمدیر بهلول بی‌مناسبت نیست. شماره چهار سال اول نهضت ایران در تاریخ سه شنبه ۴ ربیع الثانی ۱۳۴۲ مطابق ۲۰ عقرب ۱۳۰۲ منتشر شده است.

(۱۱۴۹) نهضت شرق

روزنامه نهضت شرق در طهران صاحب امتیازی و مدیر مسئولی (ح. رجائی) و مؤسس آن (ا. آذری) تأسیس و در سال ۱۳۰۰ شمسی منتشر شده است. روزنامه نهضت شرق که باستثنای شماره اول که در ۸ صفحه می‌باشد بقیه در چهار صفحه بقطع بزرک هفته دومرتبه روز ‌های یکشنبه و چهارشنبه طبع و توزیع شده. این روزنامه در مطبعه سربی (نهضت شرق) سابقا موسوم به (باقرزاده) بوده و از سال ۱۳۴۰ قمری پس از تکمیل وسایل و توسعه آن بنهضت شرق موسوم گردیده چاپ شده است. نهضت شرق روی کاغذ بسیار اعلی و با حروف نسبتاً درشت و بطور متوسط هر صفحه‌ای ۴۱ سطر است.

روزنامه نهضت شرق دارای سرلوحه رنگی بسیار عالی است که در جراید. ایران بی‌نظیر است و در مغازه نوبهار طهران تهیه شده و عبارت است از یک مربع مستطیل که در وسط آن بیرق ایران برنگ‌های سرخ و سفیدوسبز ضمیمه شیر و خورشید در یکطرف قرار گرفته و در طرف دیگر بیق قرمز رنک عثمانی ضمیمه ماه و ستاره دیده می‌شود. در روی صفحه بیرق ایران کلمه (نهضت) بخط نستعلیق سفید و روی بیرق عثمانی کلمه (شرق) گذاشته شده روی دسته دو بیق بخط نسخ نیز کلمات هضت و اسلام و در بین این دو کلمه سال تأسیس روزنامه (۱۳۴۰) چاپ شده است. همانقسم که اشاره شد سر لوحه رنگی بنحو مذکور در آن ایام در روزنامه‌های ایران بی سابقه است و انتخاب کامات نهضت شرق اسلام منظور اتحاد ملل شرق و اسلامی بوده است.

محل اداره روزنامه: طهران خیابان لاله‌زار، کوچه‌امین السلطان. قیمت اشتراک روزنامه سالیانه در داخله ایران ۸ قران خارجه ۹۰ قران شش ماهه بترتیب ۴۰ و ۰۰ قران و سه ماهه ۲۰ قران و ۳۰ قران است. قیمت تک نمره باستثنای شماره اول که ۱۰ شاهی است بقیه ده شاهی همین گردیده است. شماره اول نهضت شرن در تاریخ سه شنبه ۳۰ ربیع الثانی ۱۳۴۰ مطابق ۲۸ قوس ۱۳۰۰ منتشر شده آغاز مقاله افتتاحی آن بدین قرار است: بسم الله الرحمن الرحیم. القراء باسم ربک الذی خلق، حق الانسان من علق، اقراء وربک الاکرم الذی علم با القلم، علم الانسان مالم یعلم. در محیطی که مطبوعات رو با نحطاط گذاشته و امراض مهاک اجتماعی شرأفت تلم را از میان برده و نویسندگان دانشمند و ادبای ارجمند نوک خامه را چیده و در گوشه عزلت خزیده‌اند ما خود را موظف می‌دانیم که با انگشتان نحیف و ارزان و سینه تنک زنان قلم را دست گرفته و بند از زبان بگشائیم.. قلم استادی است مسیحادم و معافی است مربی اسم نماینده افتخارات ملل و وثیقه سعادت بشر.... اورانی که ناشر افکار قلم ما خواهد شد بنام نهضت شرق نامیده شده است این اسم مبارک مرام و ملک مارا بصوم جهانیان علام و اخطار می‌نماید این است مسلک حقیقی ما در دو کلمه مختصر و توکلمه مقدس نهضت شرق نهضت اسلام...... » این سرمقاله یک صفحه و نیم روز نامه را فرا گرفته و باین جملات ختم می‌گردد: « واژه ناخوانا می‌رود که خاتمه بخیر خواهی و دلسوزی سائین حریص اروپا و دامن بی‌تقصیر خود را از دست این قیوم‌های گرک شعار ر‌هایی بخشد. اما با چه مسلک و با چه سرنوشت آنرا در نمرات آتیه مطالعه فرموده و خواهید فهمید که فقط آزادی دنیا در زیر پرچم نهضت اسلام تجلی و دنیای خوش بخت و نیک نام را تشکیل خواهد داد»

در شماره اول پس از این سرمقاله، مقاله دیگریست بعنوان مجلس شورایلی که در آن از اصلاح اوضاع اقتصادی کشور گفتگو کرده آخرین اخبار داخله و خارجه قسمتی از مندرجات این روزنامه را تشکیل می‌دهد. موضوعی که روزنامه نهضت شرق را از حیث‌مند رجــات در درجه اول قرار داده مطالبیست راجع بنفت جنوب و اطلاعات مهم در این زمینه چنانچه از همان شماره اول عنوان پاووقی (راپورت مستر اسمیت ارمیتاز راجع بمحاسبات دولت با کمپانی نفت ایران و انگلیس) چاپ شده و در آن بذکر خسارات و حساب‌سازی‌های کمپانی و دعاوی غین ایران پرداخته است.

یک قسمت از مندرجات روزنامه که بقلم آقای (احمد آذری) مؤسس روزنامه نوشته شده مطالب تاریخی است تحت عنوان (یک قطعه تاریخ) که بصورت داستان و خیلی جالب و شیرین است. یک قسمت از مقالات مسلسل روزنامه تحت عنوان (مطالعه در امتیاز نفت شمال) است که مطلب را بخوبی واضح و روشن نموده و برای کسیکه بخواهد مطالعاتی در این باب نماید مقالات بسیار مفیدیست. در شماره ششم سال اول بجای سر مقاله حکمی با مضای وزیر جنگ (رضا) مورخ ۱۳ جدی ۱۳۰۰ راجع بتشکیلات جدید فشون چاپ شده است. قسمت عمده سرمقاله‌های روزنامه بعنوان (پیشنهاد حیاتی) درباره اصلاحات لشکری و کشوری تدوین و درج شده، پاورقی راپورت مستر ارمیتاژ اسمیت تا شماره ۴۵ و. قاله مطالعه در امتیاز نفت شمال تا شماره ۴۷ روزنامه ادامه داشته است. از مقالات ملل دیگر روزنامه مقاله (فروض خارجی ایران یا منبع بد بختی‌های او) می‌باشد که در ۱۶ شماره بتدریج چاپ شده است جدول‌های تحت عنوان (یک صفحه از دفاتر سلطنتی) مشتمل بر شرح قسمتی از جواهرات و‌اشیاء نفیس سلطنتی با ذکر خصوصیات آن‌ها و اینکه چه صورتی در آمده، قسمت دیگر از مندرجات روزنامه نهضت شرق را تشکیل می‌دهد. رویهمرفته روزنامه نهضت شرق از حیث مندرجات یکی از روزنامه‌های بسیار مفید آن ایا است. آخرین شماره که از این روزنامه در دست می‌باشد شماره ۴۸ است که در تاریخ ۲۰ سرطان ۱۳۰۱ شمسی منتشر شده است.

آقای احمد آذری- آقای احمد آذری مؤسس روزنامه نهضت شرق و نویسنده آن تا سال ۱۳۰۹ شمسی عضو وزارت دارائی و از اعضاء عالبرتبه آن وزارتخانه و رئیس دارائی گیلان بوده است: وسپس منتظر خدمت شده و در اواخر عمر و پایان زندگی بقرار اظهار یکی از دوستان در نزدیکی قزوین قلعه مخروبه را آباد و آنرا بنام (فلمه آذری) موسوم و در آنجا بزندگی فلاحتی مشغول بوده است. احمد آذری در سیزدهم مرداد ۱۳۱۶ شمسی بدرود حیات گفته و چند فرزند از او بنام‌های اوژنک، نادر، آذر کیوان باقیمانده است.

(۱۱۵۰) نیکو قایوس

روزنامه نیکو قابوس بمدیری (ماردیر وسیان) در طهران امتیاز آن در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۰۶ از تصویب شوراید لی معارف گذشته است.

(۱۱۵۱) نیر اعظم

روزنامه نیر اعظم در طهران مدیری (معین العلمای اصفهانی) تأسیس و در سال ۱۳۲۰ قمری منتشر شده است. شماره دوم این روز نامه در تاریخ ۱۶ رمضان ۱۳۲۵ قمری انتشار یافته و طرز انتشار آن هفته دو بار بوده است محل اداره روزنامه: طهران، خیابان ناصریه. وجه اشتراک طهران: سالیانه ۱۴ قرآن شش ماهه ۸ قرآن ولایات داخله ۱۶ قرآن. مسالک خارجه ۱۱ فرانک. اعلامات سطری دهشاهی. قیمت یک نسخه در طهران صد دینار در بلاد داخله سه شاهی

بالای عنوان روزنامه این شعر (آفتاب آمد دلیل آفتاب *‌گر دلیلت باید از وی رخ متاب) بعنوان شعار و بالای اسم روزنامه (نیر اعظم) که بخط نستعلیق درشت نوشته شده است جمله (هوالمعین) چاپ شده است مرام و مسلک وسبک مندرجات روز نامه در ضمن دو سطر در زیر عنوان آن اینطور نوشته شده است. (این روزنامه آزاد است و از مطالب علمی وسیاسی و اخلاقی و تاریخی که مقید بحال ملت است سخن میراند و مقالات ولوائح مفیده بإمضاء پذیرفته می‌شود. » شماره. سال اول نیر اعظم در چهار صفحه بقطع وزیری با چاپ سربی در مطبعه شرقی طبع و در تاریخ دو شنبه ۴ شوال ۱۳۲۰ قمری مطابق ۱۱ نوامبر فرانسه ۱۹۰۷ میلادی منتشر شده است سرمقاله این شماره تحت عنوان (سیاسی) بدینقسم شروع می‌شود: «یکی از جراید خرجه را عقیده بر این است که در معامله روس و انگلیس غبن فاحش با انگلیس است اولیای این دولت باهمه علم وشیطنت در این معامله مفیون شدند... » پس از این سرمقاله. مقاله دیگری بعنوان )اینهمه آواز‌ها از ته بود) و بعد مقاله (عالم اتحاد را بشارت) و شرحی بعنوان (قابل توجه انجمن اکابر) ودو خبر ویک اخطار مجموع مندرجات شماره پنجم | تشکیل می‌دهد.

آخرین شماره که از روزنامه نیر اعظم بطور نمونه نگارنده در دست دارم شماره ۱۳ سال اول است که در تاریخ ۱ ذیقعده ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است.

سید عبدالوهاب معین العلمای اصفهانی معین العلماء فرزند مرحوم حاج سید مهدی نحوی که از معاریف علماء زمان خود بوده در سال ۱۲۹۴ قمری بدنیا آمده و در شب جمعه ۶ رمضان ۱۳۰۸ قمری در اصفهان فوت نموده است. روزنامه مظفری چاپ بوشهر در شماره ۴ سال یازدهم خود مورخ ۲۰ شهر جمادی اثانی مطابق ۲۸ جوزای ۱۳۲۹ قمری مختصر شرح حال از آن مرحوم نوشته که ببینه نقل می‌نمائیم:

«جناب ممین العلماء شخصاً از اجله علماء اصفهان و پدر بریدر از علماء نامداران سامان بودهاند - در سنه ۱۳۲۰ هجری از اصفهان طهران هجرت نموده بعد از ورود بطهران مجسی از هواخواهان عالم انسانیت تشکیل داده و اغلب با رؤسای علماء اعلام مذاکرات در امور می‌نمودند تا زمان تحصن آیات باهرات وعلماء اعلام به ضرت عبد العظیم د در آن موقع مطالب حقه را گوشزد علماء اعلام نمودند تا اینکه بدستخط عدالتخانه نائل گردیده و بطهران معاودت فرمودند - بعد از مدتی که معلوم شد دولت باطناً همراهی ندارد باز بآقایان مجالس سری داشته تا موقع مسجد جامع طهران که علماء اچار بهجرت از طهران شدند و رفتند حضرت معصومه قم تا دستخط مشروطیت صادر شد...... در اصفهان پاره شکایات راجع با نتخابات بطهران رسید - حجج اسلام و مجلس شورایملی در آن موقع دفع فادرا از‌ایشان خواسته‌ایشان هم قبول فرموده رفتند و در مدت قلیلی دفع همه گفتگو‌ها شد در هر دوره مشروطه از طرف اصفهان تکلیف وکالت بایشان کردند‌ایشان قبول نکردند - بعد از مراجعت از اصفهان در طهران جریده مرسوم به «نیر اعظم» تأسیس و در آن زمان قوه هیچکس نبود برضد استعمار انطور مطالب را بی‌پرده گفتن و نوشتن و بالجمله در آنموقع از طرف امناء دولت همه روزه بمجلس سخت‌گیری می‌شد که باید چند کرور از خارجه قرض کرد ـ مجلس هم مهلت خواست - جناب‌ایشان ملت را تهیج بدادن‌امانه و قرض بدولت نمودند و ابداع بانک ملی از‌ایشان است که اگر تشکیل شده بود امروز دولت و ملت گرفتار آن خسارات نمی‌شدند تا موقع خرابی کعبه آمال ملت رسید در آنموقع با تبدیل لباس با طراف متواری لکن باز دست از وظیفه مقدس خود بر نداشته با علماء وتجار مذاکرات داشته تا نتیجه اقدامات رفتن بحضرت عبدالعظیم و سفارت عثمانی شد - در موقع توقف سفارت مکاتیب‌ایشان باصفهان رفت و علماء بتوسط‌ایشان حکم بر وجوب مشروطیت دادند تا اینکه کار گذشت و سرداران منت ظهران را فتح کردند و فرق سیاسی هم که در طهران تشکیل شد همه متفقاً وجود‌ایشانرا برخودشان مفتنم دانستند تا مسافرت عتبات برای‌ایشان پیش آمد.

مرحوم سید عبد الوهاب مهدوی (معین العلمای اصفهانی( از ابتدای تأسیس عدایه وارد خدمات دولتی شدند چندی ریاست عدلیه مازندران و زنجان و گیلان و سپس قضاوت معاکم عدلیه فارس و ریاست عدلیه آباده و گلپایگان و در اواخر قضاوت محاکم عدلیه مشهد با‌ایشان بود در سال ۱۳۱۸ شمسی بعدلیه اصفهان منتقل وپس از دوماه در تاریخ ۲۷ مهر ۱۳۱۸ در اصفهان دار فانی را وداع گفتند.

(۱۱۵۲) نیر اعظم

روز نامه نیر اعظم مدیری شیخ علی یزدی در اصفهان در تاریخ، بهمن ۱۳۰۴ شمسی از تصویب شورای عالی معارف گذشته است.

حرف الواو

(۱۱۵۳) ورادزنوند

روزنامه و رادز نوید در سال ۱۳۰۸ شمسی در طهران بزبان ارمنی تأسیس و منتشر شده است

(۱۱۵۴) ورزش

مجله ورزش بطور ماهیانه در طهران تأسیس و در سال ۱۳۰۷ شمسی منتشر شده است.

(۱۱۵۵) وطن

روزنامه وطن در شهر مشهد بمدیری (محیط مافی) مدیر روزنامه طوس تأسیس و در سال ۱۳۳۴ قمری منتشر شده است این روزنامه پس از آنکه روزنامه طوس بزور روس‌های تزاری توقیف شد بجای آن منتشر گردید و مدت انتشار آن یکسال طول کشید و مجدداً مدیر آن بطهران تبعید گردید. از این دوره روزنامه وطن نگارنده نمونه بدست نیاورده‌ام.

(۱۱۵۶) وطن

روزنامه وطن در طهران صاحب امتیازی و مدیری و سردبیری (میرزا هاشم خان محیط) در رمضان ۱۳۳۰ قمری منتشر شده است. پس از تبعید مدیر روزنامه وطن از مشهد بطهران مجدداً این روزنامه در طهران یا بدایره انتشار گذاشته و تقریباً در رمضان ۱۳۲۰ قمری نشر یافته است. روزنامه وطن در طهران با قطع بزرک که حالیه معمول جراید است هفته به بار منتشر شده و یکسالی هم بطور یومیه انتشار یافته ولی بعداً بواسطه خساراتی که از توقیق‌های متوالی بر مدیر آن وارد شده دو مرتبه همان هفته سه شماره منتشر شده و تا سال ۱۳۰۷ شمسی که سال نوزدهم تأسیس آن بوده کم و بیش منتشر می‌شده است. من جمله یک مرتبه در کابینه دیکتاتوری وثوق الدوله بجرم حتی کوئی توفیف و مدیر آن مدت زمانی در باغشاه طهران حبس بود. پس از تشکیل کابینه مشیر الدوله از زندان خلاص شد و در عقرب ۱۲۹۹ مجدداً روزنامه وطن منتشر شده است.

سرلوحه روزنامه وطن عبارت از نقشه ایران قدیم می‌باشد که مشتمل بر ترکستان، افغانستان. بلوچستان و آذربایجان و شهر‌های کنونی است و با خط نستعلیق درشت کلمه (وطن) که نام روزنامه است در وسط نقشه چاپ شده و در زیر نون وطن سال ۱۳۲۷ که سال تأسیس روزنامه در خراسان است دیده می‌شود. محل اداره روزنامه، طهران خیابان لاله‌زار. عنوان تلگرافی وطن - طهران. وجه اشتراک روز نامه، طهران و کلیه بلاد داخله یکساله، : ۶۰ قران. ششماهه ۲۰ قران خارجه یکساله ۷۰ قران - ششماهه ۴۰ قران. قیمت تک نمره ۸ شاهی و بعد از یک هفته ۱۵ شاهی.

روزنامه وطن در سال نهم هفته سه نمره روز‌های یکشنبه و سه شنبه و پنجشنبه طبع و منتشر می‌شده و شماره چهارم سال نهم آن در چهار صفحه بقطع بزرگ در مطبعه مربی (تمدن) طبع و در تاریخ شنبه ششم شوال ۱۳۳۵ قمری مطابق ۴ اسد و ۲۶ ژوئیه ۱۹۱۷ میلادی منتشر شده است.

مندرجات روزنامه وطن پس از درج مقاله اساسی که بیشتر راجع باوضاع اسف‌آور روز است عبارت می‌باشد از مقالات و ترجمه‌های مختلف از اوضاع سیاسی و حوادث ممالک خارجه که بیشتر از مطبوعات خارجه ترجمه شده و نیز حوادث و اخبار و تلگرافات داخلی بتفصیل چاپ شده. آنچه از روزنامه در جنگ بین‌الملل اول شر شده حوادث جنگ و اوضاع اسف‌آوری که در نتیجه توقف قشون اجانب پیش آمده درج گردیده است. در پاورقی صفحه دوم یا سوم مقلات عام المنفعه و در بعضی از شماره‌ها اشعاری تحت عنوان (ادبیات) چاپ شده است. روزنامه وطن از حیث متدرجات وقطع روزنامه یکی از روزنامه‌های بسیار خوب و مفید بوده و در آن ایام دست کمی از روزنامه‌های رعد و برق وسایر روزنامه‌های معروف نداشته است.

شرح حال آقای هاشم محیط در ذیل روزنامه طوس در جلد سوم کتاب تاریخ جراید ومجلات ایران چاپ شده برای اطلاع به آنجا رجوع شود. نگارنده نمونه‌های مختلفی از این روزنامه در دست دارم و من جمله تا شماره ۶۹ سال نهم مورخ • شنبه ۱۷ ربیع الثانی ۱۳۳۹ قمری در دست است.

(۱۱۵۷) وطن دیلی

روزنامه وطن دیلی بزبان ترکی آذربایجانی در شهر تبریز تأسیس و منتشر شده است برون که در تاریخ مطبوعات و شعر فارسی صفحه ۱۰۱ از این روزنامه اسم برده می‌نویسد یک صفحه از یک شماره این روزنامه را دارم که آنهم تاریخ ندارد و بخط نسخ و با چاپ سنگی چاپ شده است قطع این صفحه دوازاه در شش و به چهارم انج است.

(۱۱۵۸) وفا

مجله وفا که موجد و نگذارند آن آقای نظام کاشانی است به دیری (عبد الحسین می‌کده)

در طهران تأسیس و شماره اول آن در برج حمل ۱۳۰۲ شمسی مطابق اردیبهشت ۸۴۵ جلالی منتشر شده است. مجله وفا ماهانه بوده و در پانزدهم هر برج در ۳۱ صفحه بقطع متوسط در مطابع مختلف سربی طهران مانند مطبعه (فاروس) و مطبعه (روشنائی) طبع و توزیع شده است. مجله وفا مجله‌ایست ادبی و بیشتر مندرجات و مقالات و اشعار آن که بقلم ع. می‌کده و ن. وفا نوشته شده عبارت از مطالب ادبی است. در قسمت‌های ادبی گاهی اشعاری از شعرای متقدمین و شعرای متوسط چاپ شده و فی المثل در شماره دوم سال اول (تعزیت نامه که صباحی پس از فوت آذر برای هاتف اصفهانی فرستاده و جواب هاتف) باذکر مختصر شرح حالی از آذر و صباحی درج شده است.

محل اداره مجله: طهران خیابان جنب گلشن. شماره دوم سال اول مجله و فادر تور و شماره سوم آن در جو‌ای سال ۱۳۰۲ شمسی منتشر شده و برای مزید اطلاع خوانندگان از مندرجات مجله فهرست شماره سوم را نقل می‌نمائیم: زندگانی اجتماعی گل منزوی (شعر اثر طبع نظام وفا) - اوژن پوتیه - انسان وخار - دوست - تاریخ شروع نثر فارسی (اقتباس از کتاب تاریخ ادبیات ایران تألیف آقای اقبال آشتیانی) عالم نسوان (بقلم ابوالحسن می‌کده) - ستاره دنباله دار - نقل از دفتر خاطرات من - از آثار بزرگان - خواب.

شماره ۹ و ۱۰ سال اول مجله یکجا در یک مجلد چاپ و در جدی ۱۳۰۲ شمسی منتشر شده. شماره ۹ مجله بواسطه نرسیدن وجه اشتراک در ماه قبل یعنی در موقع مدین چاپ نشده و لذا یکجا با شماره ۱۰ انتشار یافته. شماره صفحات مجله تا شماره ۱۰ ۲۰۰ صفحه می‌باشد. قسمتی از مقالات این دو شماره عبارتست از‌امید - خیام - زمان امید‌های موهوم انزوا - مادام رولات - شیبانی - مرک و مورچه - بیوفائی از گل نیست محمود و ایا زانیی (شعر). مجله وفا همانم که یاد‌آور شدیم در فروردین ۱۳۰۲ تأسیس و تا اسفند ۱۳۰۴ دوسال مرتب ۲۴ شماره منتشر گردیده و برای همیشه تعطیل شده است. مجله وفا یکی از مجلات ادبی ایران و دارای مقالات اجتماعی و تاریخی و علمی بوده است.

نظام وفا - شرح حال آقای نظام وفا در بسیاری از مجلات چاپ شده و اشعار او نیز زینت بخش جراید و مجلات بوده است در اینجا بطور اختصار آنچه را مرحوم رشید یاسمی در کتاب تاریخ ادبیات معاصر در شرح حال‌ایشان نوشته نقل می‌نمائیم: نظام وفا فرزند میرزا محمود امام جمعه کاشان در ۳۰۵ هجری قمری در کاشان متولد و بعد از تحصیل وارد کوشش‌های آزادیخواهی آنزمان گشته بعد از سکونت یافتن در طهران در مدارس به تعلیم ادبیات فارسی پرداخت و اکنون سالی چند است که در اداره کل فلاحت رئیس بازرسی و دفتر کل است. از مؤسسات او مجله و فاست که حاوی اشعار و مقالات لطیف می‌باشد. منظومه حبیب و رباب او بطبع رسیده است. مثنوی حبیب ورباب در ۴۸ صفحه کوچک در سال ۱۳۰۶ در مطبعه مجلس بطبع رسیده است.

علاوه بر این مثنوی دو کتاب دیگر از آقای نظام وفا بهمت آقای‌امید سالار چاپ شده است یکی )پیوند‌های دل) و دوم )یادگار اروپا) است. نمایشنامه‌های (ستار، و فروغ) و (فرور و فرزانه) و (بهرام و ناهید( از آثار قلم‌ایشان است. جامعترین شرح حالی که تاکنون از آقای نظام و فا خوانده‌ام شرحی است که بقلم آقای ابوالحسن احتشامی در شماره ۳۲۸ سال هفتم اطلاعات هفتگی مورخ ۸ آبان ۱۳۲۶ شمسی نوشته و طبع شده است.

(۱۱۵۹) وقایع

روزنامه وقایع در شهر شیراز بمدیری میرزا علیرضاخان مترجم السلطنه) تأسیس و در سال ۱۳۰۴ شمسی منتشر شده و پس از نشر چند شماره تعطیل شده است. امتیاز روزنامه وقایع در شیراز در تاریخ ۴ قوس ۱۳۰۳ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشته است.

(۱۱۶۰) وقایع اتفاقیه

روزنامه وقایع اتفاقیه بمدیری میرزا جبار تذکره چی والد سعدالدوله ومباشرت و مترجمی (برجیس صاحب) وبتشویق و همت میرزا تقیخان‌امیر کبیر در طهران تأسیس ر در سال ۱۲۶۷ قمری منتشر گردیده است. اولین شماره این روزنامه در روز جمعه پنجم شهر ربیع الثانی سال ۱۲۶۷ قمری انتشار یافته و در عنوان آن جمله (با اسدالله الغالب) وشیر و خورشید رقم شده و در طرفین آن صورت دو درخت کشیده و در وسط ورق (روز نامچه اخبار دار العلامه) نوشته شده و در زیر آن دستخطی از ناصر الدین شاه بدین مضمون چاپ کرده‌اند: « از آنجا که همت حضرت اقدس شاهنشاهی مصروف تربیت اهل ایران و استحضار و آگاهی آن‌ها از امورات داخله و وقایع خارجه است لهدا قرار شد که هفته بهفته احکام همایون و اخبار داخله مملکتی و غیره را که در دول دیگر کارت مینامند در دار الطباعة دولتی‌زده شود. در یوم جمعه پنجم شهر ربیع الثانی ایت تیل ۱۲۶۷ باین کار شروع شد. این روز نامه از شماره دوم باسم ( روزنامه وقایع اتفاقیه در هر هفته تا شماره شانزدهم مورخ ۲۱ شهر رجب ۱۲۶۷ روز‌های جمعه و از آن ببعد روز‌های پنجشنبه مرتباً در چهار صفحه و گاهی در ۶ و ۸ صفحه انتشار یافته و از این تاریخ تاسنه ۱۳۲۴ قمری پنجاه و هفت سال بلا فطع وفصل انتشار یافته است. شماره ۴۷۱ باسم (روز نامه وقایع یوم پنجشنبه ۲۶ شهر محرم مطابق سال پیچی ثیل سنه ۱۲۷۷) و شماره ۴۷۲ بنام )روزنامه دولت علیه ایران) نشر شده است قیمت سالیانه آن ۲۴ قران و تک شماره ده شاهی بوده است. در شماره ۶ سال دوم دوره جدید روزنامه کلوه درباره روزنامه وقایع اتفاقیه اینطور می‌نویسد: « سومین روزنامه ایرانی و دومین روزنامه فارسی روزنامه وقایع اتفافیه است. شماره اول این روزنامه بتاریخ جمعه پنجم ربیع الثانی سنه ۱۲۶۷ انتشار یافته. این روزنامه بحکم و تشویق میرزا تقیخان‌امیر نظام و مدیریت حاج میرزا جبار تذکره چی وقول سابق ایران در بغداد وملقب بنظام المهام (که پدر حاج صفر علی خوشی و در میرزا جواد خان سعدالدوله حالیه بود) و مباشرت و مترجمی برجیس صاحب داتر بود. میرزا عبدالله نامی نیز نویسنده روز نامه بوده روز نامه مذکور ظاهراً تا شماره ۴۷۴ بیشتر منتشر نشده و از این پس باسم (روزنامه دولت علیه ایران نامیده شده و باین عنوان تحت مباشرت میرزا ابوالحسن خان غفاری نقاش کاشانی المقب صنیع الملک دائر شده است. »

در ره مباشرت و اداره روز نامه اتفاقیه شرحی در نمره ۱۵ آن مورخ سلخ شهر ربیع الاول مطابق تنگوزتیل ۱۲۶۸ نوشته که عین عبارت آن چنین است: در باب امورات این روزنامه‌ها به بعضی اهالی ولایات اشتباه دست داده است و چنان خیال کرده‌اند که روزنامه کزت و تذکره مرور تنخواهش در یکجا جمع می‌شود و صاحب جمع آن یکی است لهذا اعلان می‌شود که امورات این روزنامه‌ها بهیچوجه با مورات تذکره و کار تذکره بکار روزنامه مدخلتی ندارد و تنخواه این روزنامه‌ها موافق قبوض برجیس صاح مباشر روز نامه کزت و تعلیقجات امنای دولت علیه باید به برجیس صاحب برسد و هر کس کاری متعلق بروزنامه داشته باشد بمشارالیه اعلام نماید. ». در عنوان روزنامه محل اداره آن معین نگردیده ولی محل تک فروشی آن بدینقم قید گردیده است. دهر کس در طهران طالب نسخه از این روزنامه‌ها باشد در بازار جدید در دکان می‌رسید کاظم بلور فروش فروخته می‌شود. » محل اداره روزنامه در بعضی از نمرات اینقسم اعلان شده است. (حسب الحکم امنای دولت علیه جهت این روز نامه‌ها دفتر خانه در میدان ارک سلطانی مشخص گردیده و هر روزه مباشرین وعمله جات روزنامه در آنجا مشغول انجام کار روزنامه می‌باشند و اعلان می‌شود که هر کس با مباشر بن روزنامه شغلی داشته باشد در دفترخانه میدان ارک آن‌ها را می‌بیند ۲۰ نمره ۴۸ پنجشنبه ۹ ربیع الاول، ۱۲۶۸ و نیز در همین مره راجع بمحل تکفروشی روزنامه اینطور نوشته است و دکان میر سید کاظم بلور فروش که از این روزنامه‌ها در آنجا فروخته می‌شود پیش از این در بازار کهنه نزدیک چهارسوق کوچک بود حال در بازار جدید جنب امام‌زاده زید دکان دارد. هر کس از این روزنامه‌ها خریدار باشد در آنجا موجود است. »

درباره محل طبع روزنامه‌ها تقسم که آقای تربیت متذکر شده‌اند روز نامه وقایع اتفاقیه در مطبعه سنگی که بسرکاری و استادی (حاج عبدالمحمد) در نزدیکی دروازه دولاب طهران دائر بوده طبع می‌شده است. و این مطلب را در چندین نمره روز نامه و من جمله در نمره ۶۱ می‌نویسد: «کتاب‌های چاپی در طهران در نزدیکی دروازه دولاب در کارخانه حاج عبدالمحمد استاد دار الطباعه ابن روزنامه‌ها فروخته میشود از این قرار است، کتاب حدیقة الشیعه یک تومان، زینت المجالس، ضول خوارزمی، کتاب کشکول و کتب دیگر با قیمت آن‌ها ذکر شده است. »

روزنامه وقایع اتفاقیه هسته یک شماره روز‌های پنجشنبه طبع و توزیع می‌شده در هر نمره تاریخ انتشار و نمره آن چاپ شده است. معمولاً هر نمره روزانه درشش صفحه و گاهی ۸ تا ۱۰ صفحه و هر صفحه آن مشتمل بر دو ستون است.

سیاق مطالب و مندرجات روزنامه- روزنامه وقایع اتفاقیه مخصوص درج و انتشار اخبار دارالخلافه و شهر‌های دیگر ایران و مختصری از اخبار ممالک خارجه بوده است و لذا در طول مدت انتشار کمتر مقاله سیاسی و ادبی و تاریخی در آن دیده می‌شود و بیشتر منظور از تأسیس آن همان انتشار اخبار دربار و دار الخلافه طهران بوده است معمولاً در روزنامه ابتدا بذکر وقایع دارالخلافه و در حوادث دارالخلافه نیز ابتدا بذکر وقایع مربوط بشاه از قبیل شکار اعلیحضرت، دید و بازدید هائیکه از مؤسسات و اشخاص درباری می‌نموده و القاب وفرامین وعط باتیکه باشخاص مختلف داده می‌شده و از آن از حوادث دیگری که در شهر طهران رخ داده گفتگو نموده و در نقل این اخبار از تعلقات و اغراق‌های بیجا خالی نیست و خیلی مبالغه شده است.

پس از ذکر اخبار دار الخلافه بذکر اخبار سایر ولایات پرداخته و اخبار هر شهری را تحت عنوان آن شهر درج نموده، مدرک نقل اخبار ولایات از روی روزنامه‌هایی بوده که از ولایات فرستاده می‌شده و در ابتدای اخبار هر شهری می‌نویسد: از قراریکه در روزنامه این شهر نوشته شده بود و فی المثل در مر۰ ۵۶ در باره اخبار چند شهر اینطور می‌نویسد: اصفهان از قراریکه در روزنامه اصفهان نوشته شده بود امورات جبه خانه.... خراسان. از قراریکه در روزنامه خراسان نوشته بودند‌امیر افضل خان... عربستان از قراریکه در روز نامه عربستان و لرستان نوشته شده بود عالیجاه... در روزنامه شوشتر و دزفول وحویزه نیز نوشته بودند.... گیلان از قراریکه در روز نامه رشت نوشته شده بود جوانی هیجده ساله.....

لازم است یاد‌آور شویم که مقصود از روزنامه که در اخبار هر شهری می‌نویسد روزنامه معمولی نیست و خلاصه اینطور نبوده که در هر شهری ورقه بنام روزنامه نوشته و چاپ و نسخه از آن برای مرکز فرستاده شود و از روی آن مدیر روزنامه وقایع اتفاقیه اخبار را نقل کند بلکه مقصود از روزنامه اخبار و حوادث هر شهری بوده که حکام وعمال دولت در قلمرو حکومت خود آن‌ها را ثبت و ضبط نموده و برای اطلاع دولت بدار الخلافه می‌فرستاده‌اند. بنا بر این گذارش‌های وقایع نگاران از اخبار جاریه قلمرو خود روزنامه هر شهری را تشکیل می‌داده است و این وضع در قرون اولیه اسلام نیز معمول بوده و خبر نگاران را صاحب البرید مینامیده‌اند.

در روزنامه وقایع اتفاقیه پس از ذکر اخبار ولایات بنحویکه نوشتیم، یکی دو صفحه روزنامه تحت عنوان (اخبار دول خارجه) مخصوص ذکر وقایع ممالک اروپا و امریکا بوده است. در صفحه آخر هر نمره یکی دوستون آن برای اعلانات دولتی و اشخاص است.

اخبار دول خارجه روزنامه از روزنامه‌های خارجی ترجمه می‌شده و مترجم آن همان (برجیس صاحب) مباشر و مترجم روزنامه بوده است. این اخبار در عین حال که مختصر است برای مردم آن زمان از حیث اطلاع بر اوضاع کشور‌های خارجه بسیار مفید است.

برجیس صاحب - این شخص را عباس میرزای نایب السلطنه در سفر فرنگستان همراه خود بایران آورد و مدتی در تبریز مطبعه را که عباس میرزا آورده بود اداره میکرد. بعد از مرک فتحعلیشاه بطهران آمد و در این شهر دکانی باز کرد که در آن اجناس و کالا‌های فرنگی را می‌فروخت. در زمان ناصرالدین شاه با ولقب مترجم دادند و کار ترجمه و مباشرت روزنامه وقایع اتفاقیه بعهده او واگذار شد و با تفاق میرزا ابوالحسن غفاری و دیگران بکار اداره روزنامه می‌پرداخت. برجیس صاحب چون اطلاع زیادی از زبان فارسی داشت ترجمه‌های او در روزنامه خیلی تحت اللفظی و گاهی اصلاً مفاد و معنائی ندارد. برای نمونه چند قسمت از ترجمه‌های او را نقل می‌نمائیم نسه - بعد از وفات پادشاه هنو بر که عموی پادشاه انگلیس بود پسر او که موافق فاعده ارثی وارث تاج و تخت آن مملکت بود بسلطنت آنجا قرار گرفت و امر دولتی آنجا در کمال نظم راه می‌رفت. (نمره ۵۸ وقایع اتفاقیه مورخ پنج شنبه ۱۹ جمادی الاول ۱۲۶۸). بلز - دولت بلز خلق را خبر دار کردهاند و پول قرض می‌خواهند و مبلغی که از خلق می‌خواهند یک کرور و چهارصد هزار تومان پول ایران است و قاعده گذاشته‌اند که هر کس که می‌خواهد پول بدولت قرض بدهد پیش از روز معین خبر یکند و چونکه دولت مزبور خوب معتبر است مبلغی که خلق حاضر کرده بودند که به دولت بدهند بیشتر از آن است که دولت مزبور خواسته بودند و موافق روزنامه‌های فر نه خاق سه کرور و دویست و هفتاد و یکهزار و چهارصد تومان حاضر کرده‌اند. (نمره ۶۱ مورخ پنجشنبه دهم جمادی الآخر ۱۲۶۸)

چون از روزنامه وقایع اتفاقیه نمونه‌های زیادی در دست هست لذا توضیحات بیشتر در باره مندرجات آنرا بمراجعه باصل روزنامه موکول می‌نمائیم. نگارنده از این روزنامه از نمره ۴۶ مورخ یوم پنجشنبه ۲۴ صفر المظفر مطابق سال تنگوزئیل ۱۲۶۸ تا نمره ۶۴ مورخ پنجشنبه دوم ماه رجب مطابق سال سیچقان تیل ۱۲۶۸ و نیز نمرات متفرق دیگر آنرا در دست دارم در کتابخانه دبیرستان صارمیه اصفهان مجموعه از نمرات وقایع اتفاقیه موجود است که صارم الدوله پسر مرحوم ظل السلطان آنرا وقف کتابخانه دبیرستان صارمیه نموده این مجموعه از نمره ۸۰ مورخ روز پنجشنبه ۲۵ شوال المکرم ۱۲۶۸ سیچقان ئیل تا نمره ۲۹۱ مورخ پنجشنبه ۲۶ شهر ذیحجة الحرام ۱۲۷۲ لوی ئیل می‌باشد.

حاج میرزا جبار ناظم المهام خوئی- مرحوم تربیت در کتاب دانشمندان آذربایجان ص ۹۳ درباره حاج میرزا جبار می‌نویسد وی پدر سعدالدوله مرحوم است که مدتی قنسول جنرال بغداد بوده و معروف بمیرزا جبار تذکره چیست. میرزا تقیخان اتابک روز نامه وقایع اتفاقیه را که تأسیس کرد اداره آنرا در ابتدای امر بهمین میرزا جبار واگذار نموده که صاحب مطبعه نیز بوده است. ۱۲۶۷.

برجیس صاحب - علاوه بر آنچه قبلاً در شرح حال برجیس صاحب نوشتیم آنچه را در نمره ۱۵۶ وقایع اتفاقیه مورخ پنجشنبه ۲۶ ربیع الثانی ۱۲۷۰ درباره او نوشته ذیلا نقل می‌نمائیم: چون خدمات برجبس صاحب مباشر روزنامه و مترجم دیوان در نظر اولیای دولت علیه مقبول و مستحسن افتاده خاصه در اوقات نا خوشی و با که اغلب مردم فرار کرده و‌ییلاقات رفته بودند مشار الیه محض پیشرفت خدمت محوله بخود در دار الخلافه مبار که مانده و کار روزنامه را براه برده نگذاشت که عمله جات روزنامه متفرق شوند لهذا در این اوقات از جانب منی الجوانب ملوکانه یک طاقه شال ترمه کشمیری برسم خلعت بمالیجاء مشارالیه مرحمت گردید. و هم چنین میررا عبدالله روزنامه‌نویس چون در خدمت محوله بخود بود یک طاقه شال کرمانی نیز بمشارالیه حلمت داده شد.

(۱۱۶۱) وقت

روزنامه وقت در طهران بصاحب امتیازی و مدیری (حسین کسمائی) تأسیس و شماره اول آن در تاریخ سه شنبه ۱۰ ربیع الاول ۱۳۲۸ قمری مطابق اول فرودین ما مجلالی ۸۳۲ منتشر شده است. طرز انتشار روزنامه وقت یومیه بوده و همه روزه بجز ایام جمعه و تعطیل‌های عمومی انتشار یافته است.

محل اداره روزنامه: طهران خیابان علاما لدوله نمره (۲۴) و هنوان تلگرافی: وقت. قیمت اشتراک آن بدین قرار است: پایتخت سالیانه ۵ تومان. ششماهه ۲۶ قران سه ماهه ۱۲ قران و نیم. سایر ولایات بترتیب شش تومان و سه تومان و نیم و ۱۸ قران. ممالک خارجه ۸ تومان و پنج تومان و سه تومان. بغیر از شماره اول روزنامه که روی بیک ورق چاپ شده بقیه شماره‌های آن در چهار صفحه بقطع بزرک و در مطبعه سربی (شاهنشاهی خیابان ناصریه نمره (۹) طبع گردیده است. قیمت شماره اول دو شاهی و از شماره دوم در طهران ۴ شاهی و در سایر ولایات • شاهی. خصوصیات روز نامه در عنوان صفحه اول و اسم روزنامه (وقت) بخط نسخ درج شده است. مقاله افتتاحی روزنامه که تحت عنوان (وقت است) نوشته شده بطور خلاصه بدین قرار است:

«خدمت‌گزاران اداره روزنامه یومیه وقت بهر یک از اولاد ایران که از حیث نوع و وطن بهره دارند نیز بصاحبان همم عالیه و افکاریکه منافع عمومی را فرض ذمه خود میشمارند و بهواخواهان ترقیات معارف و مطبوعات بالجمله بآن‌ها که در ایران نشوو نما می‌کنند مخصوصاً بهموطنان عزیز با نهایت ادب پس از تقدیم احترامات فائقه با یک آهنگ خاص عرضه می‌دارند اینک که بهت اولیای امور ایران جوان‌های از جان در راه استقلال وطن گذشته حقوق مغصوبه ما ایرانیان مسترد شد و حق بر از جای گرفت و براریکه مملکت داری و رعیت نوازی بجای پادشاه مخلوع شاهنشاه جوانبخت السلطان احمد شاه قاجار دامت رأفته با قوانین مشروطیت متکی گردید و از وجود حضرت اشرف نایب السلطنه‌امین وصدیق حریت دوست و کابینه وزراء دار الشورای کبرای ملی ایران..... در مغز‌های افسرده ایرانیان روحی تازه ورونقی بی‌اندازه نصیب شد... ما نیز باقتضای وقت با‌امید کامل و رجای واثق باثرات جریده‌نگاری این روزنامه یومیه را باسلوبی که پیشنهاد انظار خواص و عوام وطن می‌نمائیم از این ببعد طبع و توزیع خواهیم کرد..... »

مندرجات روزنامه وقت پس از درج سرمقاله عبارت است از مقالات متعدد و اخبار داخله و خارجه به تفصیل و نیز از شماره دوم از صفحه دوم کتاب تاریخ عمومی عالم ترجمه میرزا باقر خان تبریزی تألیف حسین کمالی بعنوان پاورقی چاپ شده است. شماره ۴ وقت در چهار صفحه بقطع بزرک در تاریخ چهار شبیه ۲۵ ربیع الاول ۱۳۲۸ قمری مطابق ۱۶ فروردین ماه جلالی ۸۳۲ طبع و منتشر شده است. سرمقاله این شماره بعنوان (بقیه از یک دوره ایران با یک آنیه درخشان) و بقیه مندرجات آن اخبار و تلگرافات داخله و اخبار خارجه است. تاریخ عمومی عالم در اورقی صفحه دوم و سوم چاپ شده است. از روزنامه وقت مجموعاً ۶۶ شماره منتشر شده و شماره ۶۶ آن در تاریخ یکشنبه ۱۱ جمادی الثانی ۱۳۲۸ هجری قمری انتشار یافته است. نگارنده تا آخرین شماره آن را در دست دارد.

حسین کمائی- شرح احوال شادروان حسین کمالی در روز نامه فکر جوان رشت بتلم فرزند آنمرحوم نوشته شده که ما بعینه چون مشتمل بر نکات دقیقی از زندگانی آنمرحوم است از شماره ۳۱۱ سال‌یستم فکر جوان مورخ دوشنبه ۷ فروردین ۱۳۲۳ نقل می‌نمائیم:

«شادروان میرزاحسین خان کسمایی فرزند آقای محمد ابراهیم ارباب کمائی و نیاکانش از گرجی‌های قفقازند که در تحولات پس از فتح هفده شهر قفقاز بدست آقا محمد خان به آذربادگان و بتدریج از آنحدود هم بسایر نقاط ایران پراکنده شدند طایفه کسمایی در شهر قزوین اقامت اختیار و بامور تجارت پرداختند پسر عموی کمائی هنوز در قزوین در تجارت معتبر و در جامعه سرشناس می‌باشند.

آقای محمد ابراهیم کسمایی از طرف پسر عمو‌هایش نماینده تجارتی در شهر رشت شد و پس از چندی کارش رونق یافت و خود با تسویه نمودن سهام خود از بنی اعمامش مستقلا در رشت بتجارت اشتغال ورزید و با طایفه آقا محمد علی طواف رشتی وصلت کرد و دارای سه پسروشش دختر شد دخترانش هر یک تشکیل خانواده محترم و معتبری در رشت دادند پسر‌هایش یکی شادروان نامبرده و دیگری مرحوم محمد آقا کسمایی که در سال ۱۳۱۱ خورشیدی بسن ۶۴ سالگی بدرود زندگی گفت برادر دیگر آن‌ها علی آقا کسمایی بود که در تفلیس بواسطه نا کامی از وصل معشوقه سست پیمان که بدیگری تسلیم شد به دشته بخود وارد و بهمت برادرش آقای محمد آقا موقتاً معالجه شد ولی در اثر مسافرتی که جهت دیدار برادر بزرگش میرزا حسین خان برشت نمود بخیه عمل دریدگی پهلویش منفجر و ناکام از دنیا چشم پوشید میرزا حسین خان کسمائی مرحوم بنا بمیل پدرش و بسبب نفوذ و اعتبار کلی که روحانیون آن عصر داشتند بتحصیل علم اجتهاد در مذهب اسلام پرداخت چندی در مسجد جامع شهر رشت و بعداً بنجف اشرح اعزام گردید و بتکمیل علوم پرداخت تا اینکه در اثر فوت اولادش که بطور ناگهانی و خیلی اسرار‌انگیز واقع شد برشت وارد و بر پرستی‌فامیل و نماز جماعت و وعظ و خطابه در مسجد صالح آباد سبزه میدان رشت مشغول شد و در بلاغت و نفوذ کلام و صراحت لهجه شهرتی بسزا یافت.

هنگامی که طلیعه آزادی خواهی و مشروطیت ایران عزیز دل و دینش از دست و بود وصبح همان روز‌ها آقاشیخ حسین کسمائی باریش تراشیده و کت و شلوار معمولی و فکل و یقه آهاری لب شکسته آنهم در آن عصر از منزل در آمد و بی‌مهابا بدنبال شاهد آزادی دوید و بقدری شورش از خود بروز داد که نیکر اسوف قنسول ضال ما‌یشاء دولت تراری روسیه وی را تعقیب و ناگزیر از طریق روسیه بفرانسه رفت و پس از آنکه مرض قلوه‌ها را با عمل جراحی معالجه نمود بتحصیل زبان فرانسه و تعقیب لم اجتماع وضمناً صنایع ظریفه در موزه لوور پاریس ادامه داد تا اینکه بمباران شدن مجلس شورای ملی ایران صبر و شکیبائیش بر بود و پروانه‌وار برای سوختن در شمع فروران آمال و آرزو‌های آزادیخواهان ایران از طرف روسیه و فلیس بسوی رشت شتافت در تفلیس و باد کو به رفقای سلحشور و کم گو و پر عملی را انتخاب و با خود برشت کشاند و بازارچه صالح آباد رشت را که نبش مقابل سبزه میدان معروف در خیابان افتاده در آن اوقات برای اجرای منظور مقدس در کمال عجله با نازلترین قیمت بیکی از تجار محترم رشت معروف بجانم بمبلغ دوازده هزار تومان فروخت و بار و برک انقلاب بر علیه مرتجمین و مستبدین پرداخت و پس از تکمیل مقدمات و بمحض وصول خبر وحدت ملی که در طهران بدست آقایان طباطبائی و بهبهانی و در تنکابن و مازندران بهمت سپهدار اعظم تنکابنی خلعت بری معروف) جای صبر و اهمالی باقی نگذاشته بود.

از منزل میرزا ابوالقاسم خان دریابیگی مرحوم واقع در کوی پیر سرای رشت علم استقلال افراشت و آقا: لاخان سردار افخم رأس استبداد گیلان در باغ مدیریه رشت اعدام شد و آستان حکومتی مستبدین بنارنجک و حریق واژگون و میرزا حسینخان کمائی با رفقای مجاهدش بلباس مسلح گرجی درب بقعه آقا سید ابو جعفر رست در بالای توپ ساخت آن زمن بنطق مفصلی پرداخت و بلافاصله در رکاب سپهدار اعظم تنکابنی با مجاهدین بتهران شتافت که منجر بفرار وتحصن محمد علیشاه قاجار در سفارت روس شد و مجلس شورای ملی ایران فاتح و بشور ملی احمد شاه قاجار پادشاه مشروطه ایران را تاجگذاری کردند ولی پس از آنهم آزادیخواهان رشت مورد حمله قنسول گری دولت تزاری روس واقع می‌شدند بطوریکه میرزا حسینخان برای باردوم بپاریس فرار اختیار کرد و بمحض شروع جنک بین‌المللی ۱۹۱۴ اروپا از طریق بغداد باتفاق خانمش شمس الملوک و دخترانش خورشید و صنوبر و پسرش جهانگیر برشت رسید بعد از آنهمه صدمات آنی از تنویر افکار با نطق و خطا به و نگاشتن روزنامه‌های «وقت» در طهرن و (جنگل) در رشت و راهنمائی ملیت حتی سران جنگل و خیرخواهی در باره شهید راه آزادی و میرزا کوچک خان جنگلی فروگذار نکرد در سال ۱۲۹۷ خورشیدی نیز با تفاق عموم گیلانی‌ها که بتهران مهاجرت نموده بودند در آنجا میزیست و سال بعد پس از رفع غائله از طریق کوه‌های الموت و دیلمان و گیلان بقالکسار ورزل رسید چنانچه شماره اول از مجله فروغ سال ۱۳۰۶ خورشیدی بقلم آقای ابراهیم فخرائی در رشت و شماره مخصوص از مجله آزادی شرق بهمت آقای ابراهیم سیف آزاد چاپ سال ۱۳۰۸ برلن و کتاب سخنوران چاپ برلن ببذل هست سیف آزاد نامبرده و شماره دوم از تیر ماه سال اول مجله شمال ۱۳۲۲ خورشیدی بفتوت و معارف پروری و میهن پرستی آقای عباس کدیور بهترین مستند تاریخی برای جانفشانی‌های میرزاحسین خای کمائی مرحوم است که اشعار گیلکی سیاسی و عرفانی ویرا نیز بطبع رسانده‌اند و در سال ۱۲۹۹ خورشیدی بن ۵۱ سالگی در سقالکارورزل ملک شخصی مریض و با پرستاری بهترین خواهرش کافیه خانم حاجیه ارشاد و در دامان عیال و اطفالش در منزل شخصی بازارچه سبزه میدان با دلی نگران از عاقبت ایران چشم از جهان پوشید.

شرح بالا بقلم آقای جهانگیر کمائی فرزند آن شادروان نگارش یافته که ما بدون هیچگونه دخل و تصرف بچاپ آن مبادرت کردیم. »

{وسط|(۱۱۶۲) وقت{ }}

روزنامه وقت در شهر مشهد تأسیس و در سال ۱۳۰۲ شمسی هفته دو بار منتشر شده است.

(۱۱۶۳) وقت

امتیاز مجله وقت در گیلان مدیری (معتمد الاسلام رشتی) در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۰۴ شمسی از تصویب شورایعالی معارف گذشته است.

(۱۱۶۴) وقت

مجله وقت در طهران تأسیس و در سال ۱۳۱۲ شمسی بطور ماهانه منتشر شده است.

(۱۱۶۵) ولدالامین

روزنامه ولد الامین در مشهد تأسیس و در سال ۱۲۸۹ شمسی با چاپ سنگی بطور هفتگی منتشر شده است.

حرف الهاء

(۱۱۶۶) هائئونا' '

روزنامه هائتونا در طهران تأسیس و در سال ۱۳۰۲ شمسی بزبان فارسی و عبری منتشر شده است.

(۱۱۶۷) هایدارارو نیونر

روز نامه‌ها پدارا رونیویر در شهر تبریز تأسیس و در سال ۱۲۸۸ بزبان ارمنی منتشر شده است.

(۱۱۶۸) هدایت

روزنامه هفتگی هدایت در طهران بمدیری میرزا) محمد طهرانی تأسیس و در سال ۱۳۲۵ قمری منتشر شده است برون در کتاب تاریخ مطبوعات و شعر فارسی صفحه ۱۵۲ مینوید شماره اول این روز نامه در تاریخ هفتم رجب ۱۳۲۵ قمری انتشار یافته و روز نامه توقیف گردیده و شماره دوم آن پس از مدتی توقیف در ۵ ربیع الاول ۱۳۲۶ قمری منتشر شده است. وی اضافه می‌کند که من نمرات یک و ۲ و ۴ این روزنامه را در دست دارم هر شماره هدایت در چهار صفحه بقطع دوازده یک چهارم در هفت اینچ می‌باشد. وجه اشتراک روزنامه سالیانه در طهران ۳۴ قران؛ در ولایات ۴۰ قران در روسیه و قفقاز ۹ منات. در سایر قاره‌ها ۲۵ فرانک.

(۱۱۶۹) هدایت

روزنامه هدایت در شهر قزوین بمدیری (میرهادی شیخ الاسلامی) تأسیس و در سال ۱۳۲۶ قمری منتشر شده است. طرز انتشار روزنامه هفتگی بوده و با چاپ سنگی طبع شده است. برون که شرح مذکور را در کتاب تاریخ مطبوعات و شعر فارسی (صفحه (۱۲۵ نوشته اضافه می‌کند که من نمرات ۲ و ۴ هدایت را در دست دارم اولی سوم و دومی ۲۰ ربیع الاول ۱۳۲۶ قمری نشر شده هر شماره آن در چهار صفحه بقطع دوازده و یک دوم در هفت اینچ می‌باشد وجه اشتراک سالیانه رورنامه در قزوین ۸ قران در سایر شهر‌ها ۱۰ قران، ترکستان ومصر ۱۲ مجیدی، در روسیه و قفقاز ۲ منات، در اروپا و امریکا ۶ فرانک.

(۱۱۷۰) هر زن

روز نامه هر زن در طهران بزبان ارمنی تأسیس و در سال ۱۲۹۹ شمسی منتشر شده است.

(۱۱۷۱) هفته

روزنامه هفته در طهران تأسیس و در سال ۱۲۹۰ شمسی بطور هفتگی منتشر شده است.

(۱۱۷۲) هکتولا

رورنامه هکتولا در طهران تأسیس و در سال ۱۲۹۹ شمسی بزبان عبری به طور هفتگی منتشر شده است.

(۱۱۷۳) همایون

مجله همایون در شهر قم بصاحب امتیازی و مسئولی (علی اکبر حکمی‌زاده) و مؤسی و مدیر داخلی (محمد همایون پور) تأسیس و شماره اول آن در ۳۲ صفحه بقطع کوچک خشتی در مطبعه سربی (اقدام) طبع و در تاریخ مهر ماه ۱۳۱۳ مطابق جمادی الثانی ۱۳۵۳، قمری منتشر شده است. مجله همایون نامه ماهانه بوده و چون در شهر قم مطبعه آبرومندی نبوده لذا مجله در طهران طبع و درقم منتشر می‌شده است در شماره اول جای اداره: قم خیابان ارم (جدید) و در طهران خیابان ناصریه کتابخانه علمیه اسلامیه محل مراجات معین گردیده است. مجله همایون در مطابع مختلف سربی طهران از قبیل اقدام و چاپخانه (فرهومند) چاپ شده است.

بهای یکساله مجله در داخل و خارج ۲۰ ریال است. و برای طبقه متوسط تخفیف داده میشود. در پشت جلد شماره اول نوشته است مجله همایون در سال ده شماره منتشر می‌شود و بجای شماره‌های ۱۱ و ۱۲ یک کتاب نشر خواهد شد ولی با این وعده در پشت جلد شماره ۹ مورخ خرداد ۱۳۱۴ این موضوع را باختیار مشترکین گذاشته تا نظر خود را بنویسند و وعده داده است کتاب (دین ودنیا) بقلم علی اکبر حکمی‌زاده که قسمتی از آنهم در مجله چاپ شده بجای دو شماره تقدیم مشترکین گردد. با همه این احوال مجله همایون تا خرداد ۱۳۱۴ شمسی بیشتر منتشر نگردیده و جمعاً ده شماره نشر شده و مجله برای همیشه تعطیل شده است. شعار مجله که در دو شماره بالای عنوان آن چاپ شده این آیه قرآن است: ولتکن منکم امة یدعون الی الخیر.

مقاله افتتاحی مجله که در صفحات اول و دوم شماره اول درج شده بدینقرار است: «بسم الله الرحمن الرحیم. سپاس و ستایش بی‌پایان خداوندی را سزاست که ما را خرد بخشد و گفتن و نوشتن آموخت و درود بیشمار پیغمبری را رواست که ما را از گمراهی ر‌هایی بخشید و راه نیک و بد را بمانشان داد بار خدایا تو فرمودی که د باید درمیان شما گروهی باشند که دیگران را بنیکی بخوانند، اینک این بار سنگین را بدوش گرفتیم ما را یاری کن تا آنرا چنانکه دوست داری بمنزل برسانیم. اکنون بنگارش این نامه آغاز می‌کنیم‌امیدواریم که چنانچه در نظر داریم او را با نجام برسانیم این نامه اکنون کوچک است (ولی می‌دانید که هر چه تاره پا باین جهان گذارد چنین است)‌امید است که پس از این بر همه چیز او بیافزائیم. این نامه بقلم دانشمندان بزرگ نوشته می‌شود این است که بهترین مقالات سودمند و شیرین را در او خواهید دید اینک اگر از مسلک این نامه بخواهید میگوئیم که جراید و مجلات بوستان یا گلستانی را مانند که باید در او همه گونه گل‌ها و میوه‌های رنگارنگ باشد تا هر کس مطابق سلیقه خود از او گلی بچیند ولی آنچه که ما را بنامه‌نگاری برانگیخت همانست که در طلیعه این نامه همایون نگاشتیم یعنی ما می‌توانیم معنی دین را چنانکه هست بنگاریم تا آنانکه ترک دین کرده‌اند بدانند که چه دانه گرانب‌هایی را از دست داده‌اند و آنانکه دارند آگاه شوند که چه گوهر درخشانی رازیر پا گذاشته و عالم خود و دیگران را تاریک کرده‌اند. و نظر باینکه پس از دین داری بزرگترین وسیله آسایش تن درستی است این است که در هر شماره قسمتی از دستور‌های مهم صحی را خواهیم نگاشت و در آخر برای رفع خستگی و کسالت خوانندگان بعضی مطالب شیرین را در زیر عنوان (داستان‌های شیرین) می‌نگاریم. ولی چند چیز است که در تمام نوشته ‌های خود با و علاقه بسیار داریم و از نویسندگان نیز تقاضا می‌کنیم که مراعات آن‌ها را بنمایند» مندرجات مجله همایون بیشتر مطالب دینی و اخلاقیست که بقلم نویسندگان مایه و گمنام نوشته شده و لذا انتشار مجله دوام زیادی نکرده است. برای مزید اطلاع خوانندگان فهرست مندرجات شماره اول را با ذکر اسامی نویسندگان آن‌ها نقل مینمائیم: مقدمه - شکر‌گذاری - تقریظ (میرزا محمد تقی اشراقی) قران (میرزا خلیل الله صیمری) - روحیات (میرزا عبدالحسین ابن الدین) - گفتن و نوشتن (آقای صباح) - مجاهده و تبلیغ (حاج میرزا علی اصفهانی) ایران (سید احمد کسروی) - زبان (حسینعلی حکمی‌زاده) مجله‌نگاری (محمد حسن الموسوی الجزایری) - احترام رن (علوی طالقانی) مسابقه مقبره فروسی (صمصام السلطان) - توحید (محمد همایون پور) - خدا پرستی - بت پرستی - خود پرستی (علی اکبر حکمی‌زاده) - تبلیغات - رنج‌یهوده - دین و دنیا - داستان‌های شیرین (علی اکبر حکمی‌زاده) بیشتر این مقالات کوتاه و مختصر و نویسندگان آن‌ها از فضلا و طلاب حوزه علمیه قم بوده‌اند.

(۱۱۷۴) همه‌دان

روزنامه همه‌دان بطور هفتگی در شهر همدان بمدیری ( حاج حسین ) تأسیس و در سال ۱۳۲۰ قمری منتشر شده است. برون که شرح مذکور را در کتاب تاریخ مطبوعات و شعر فارسی صفحه ۱۰۲ نوشته اضافه می‌کند که نمره ۱۸ روزنامه همه‌دان در تاریخ ۱۹ شوال ۱۳۲۰ انتشار یافته و من نمونه آنرا در دست ندارم.

روزنامه بلدیه چاپ طهران در شماره ۱۲ سال اول خود مورخ پنجشنبه ۸ جمادی الاولی ۱۳۲۰ قری محل فروش روزنامه همه‌دان را در طهران بدینقم نوشته است: «اخطار - روزنامه منطبعه همدان که باسم همدان نیز موسوم است در مدرسه مبارکه تربیت نزد جناب آقامیرزاشریف دفتر دار موجود است طلبین رجوع فرمائید. » از شرح مذکور معلوم می‌شود که روزنامه همه‌دان لا اقل تا جمادی الاول سال ۱۳۲۰ منتشر شده است.

(۱۱۷۵) هنگام

روزنامه هنگام در طهران مدیری (دکتر علیخان احیاءالممالک) در ۲۰ دلو ۱۳۰۳ شمسی امتیاز آن از شورایعالی معارف گذشته است. روزنامه هنگام هفته دوبار منتشر می‌شده است.

(۱۱۷۶) هنگامه

روزنامه هنگامه در طهران تأسیس و در سال ۱۳۰۸ شمسی هفته دوبار منتشر شده است.

(۱۱۷۷) هوا و هوس

روزنامه هوا و هوس باژلاتین بمدیری (حاج حسین) در شهر لاهیجان طبع و در سال ۱۳۲۰ قمری منتشر شده است. برون که شرح مذکور را یادداشت کرده صفحه ۱۰۲ کتاب تاریخ مطبوعات و شعر فارسی) اضافه می‌کند که من این روزنامه را ندیده‌ام.

(۱۱۷۸) هیئت علمیه دانشوران

نشریه در طهران در سال ۱۲۸۸ شمسی بنام هیئت علمیه دانشوران تأسیس و منتشر شده است. ولی نگارنده نمونه آنرا ندیده و از اینکه نشریه مذکور بصورت مجله پاروز نامه بوده است نیز اطلاعی ندارم برون نیز در کتاب خود نامی از این نشریه بمیان نیاورده است.

(۱۱۷۹) هییم

روزنامه هییم در طهران بمؤسسی (ش) - ح - حایم و صاحب امتیازی و مدیر مسئولی (م. م واژه ناخوانا) تأسیس و شماره اول آن در تاریخ شنبه ۲۷ جوزا مطابق ۲۰ شوال ۱۳۴۰ قمری منتشر شده است، این روزنامه معمولاً در چهار صفحه بقطع بزرک بدوزبان فارسی و عبری در مطبعه (مرکزی طهران) طبع و انتشار یافته. وجه آبونمان سالی ۴۰ قران و تکشماره آن ۸ شاهی است عنوان تلگرافی، هییم. طهران، محل اداره: طهران - خیابان پستخانه نمره ۱۵. طرز انتشار آن هفتگی بوده و شعار روزنامه که بالای اسم روزنامه چاپ شده دو کلمه (درستی و‌امانت) می‌باشد.

قسمتی از مقاله افتتاحی روز نامه هییم بدین قرار است، اسباب انتشار - کلیمی‌های ایران از بدو توطن خود در این مملکت خود را مطیع قوانین قرار دادند. این اطاعت در نتیجه اقدامات سیروس و اعطاء استقلال بآن‌ها بوده است. از آنروز تا بحال بایی اعتدالیهائی که نسبت به‌یهود شده است این ملت هیچوقت اقدام مشفقانه سیروس را فراموش نکرده.... برای آشنا ساختن یهود ایران باصول سیاست و شرکت آن‌ها در قضایای ملی که از لوازم آزادی و مشروطیت است ما را وادار نموده (هییم - حیات) را منتشر سازیم و از اینطریق اول بمملکت و بعد بملت‌یهود ایران خدمت کرده باشیم. لاز بتوضیح است که اسم روزنامه عبریست و در فارسی بمعنی حیات است همانقم که یادآور شدیم این روز نامه بدوزبان عبری و فارسی است و حتی خصوصیات روزنامه در عنوان آن بدو زبان نوشته شده و گاهی اخطار‌ها و مطالب مهم در صفحه اول معبری و فارسی چاپ شده است مندرجات روزنامه عبارت از مقالات مربوط بتاریخ‌یهود و مطالبی درباره فلسطین و نیز وقایع شهری و اخبار دار الشوری است. پاورقی روزنامه که در صفحات ۲ و ۴ چاپ شده کتاب (وقایع محکومیت دریفوس و عوامل محرمانه آن تألیف حقی ورشاد بیک - ترجمه علی صادقی) می‌باشد. تصاویر بزرگان دنیا نیز قسمتی از مندرجات روزنامه را تشکیل می‌دهد. در شماره اول تصمیم گرفته شده که قوانین و نظامات مملکتی در روزنامه چاپ گردد. رویهمرفته از حیث مندرجات هییم یکی از روزنامه‌های خوب و مفید است. از این روزنامه نگارنده فلا تا شماره ۴۸ دورخ یکشنبه ۹ تور ۱۳۰۱ مطابق ۱۲ رمضان ۱۴۳۱ را در دست دارم.

حرف الیاء

(۱۱۸۰) یادگار انقلاب

روز نامه یادگار انقلاب بمدیری (معتمد الاسلام (رشتی در شهر قزوین تأسیس و در سال ۱۳۲۷ قمری منتشر شده است. شماره اول یادگار انقلاب در تاریخ اول جمادی الثانی و شماره دوم آن در تاریخ پنجم و شماره پنجم آن در تاریخ هیجدهم جمادی الثانی ۱۳۲۷ قمری انتشار یافته. طرز انتشار روزنامه هفته دوبار بوده و هر نمره آن در چهار صفحه بقطع یازده وسه چهارم در شش و سه چهارم اینچ طبع و توزیع گردیده. قیمت تکشماره آن در قزوین یکصد دینار ووجه اشتراک سالیانه آن در تمام شهر‌های ایران ۱۲ قران است.

یادگار انقلاب هنگام توقیف مجاهدین در شهر قزوین تأسیس و منتشر گردیده و پس از فتح طهران محل انتشار آن بطهران منتقل گردیده است.

(۱۱۸۱) یادگار انقلاب

که فوقا یادآور شدیم روزنامه یادگار انقلاب پس از فتح طهران وعزیمت بدانجا در طهران منتشر شده و اولین شماره منتشر در طهران شماره ۷ سال اول می‌باشد بنا بر این شش شماره یادگار انقلاب در قزوین نشر شده و دنباله آن در طهران منتشر گردیده است، ذیلا خصوصیات این روزنامه در طوران:

روزنامه یادگار انقلاب در طهران مدیری و نگارندگی (معتمد الاسلام رشتی) تأسیس وشماره هفت سال اول آن در چهار صفحه بقطع وزیری در مطبعه سربی طهران - مطبعه حبل المتین ) طبع و در تاریخ دوشنبه ۱۰ شهر رجب ۱۳۲۷ قمری منتشر شده است. طرز انتشار آن چنانچه در عنوان روزنامه یاد‌آور شده دجلت) هفته دو نمره دبع وتوزیع می‌شود. ان تراک سالیانه در طهران دوازده قران، در سایر ولایات ۱۰ قران، روسیه ۲ منات، در اروپا ۸ فرانک، قیمت یکنمره در طهران یکصد دینار در سایر ولایات سه شاهی، عنوان مراسلات: خیابان لاله‌زار نمره ۱۷ اسم روزنامه بخط نستعلیق درشت و در بالای آن این آیه (وسیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون) جنوان شعار درج است. از شماره ۱۹ بآنطرف این آیه حذف شده است. در دو سطریکه در زیر عنوان هر شماره چاپ شده روزنامه بدینقسم معرفی گردیده است جریده آزاد علمی سیاسی اخلاقی تجاری بمناسبت اسم خود از وقایع مهمه شورش و انقلابات درج می‌شود از شماره ۱۴ بآنطرف عبارات مذکور حذف گردیده و بجای آن در عنوان روزنامه اخلاقی، سیاسی، اجتماعی اخباری نوشته شده است

مندرجات یادگار انقلاب مانند سایر جراید آغاز مشروطیت پس از درج مقاله اساسی عبارت از مقالاتی راجع بمشروطیت و اخبار مجلس شورایملی می‌باشد. سرمقاله شماره هفتم باین شعر شروع میشود، لک الحمد یاذا الجود والمجد والعلی * تبارکت تعطی من تشاء وتمنع. شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا * بر منتهای مقصد خود کامران شدم. فهرست بقیه مندرجات این شماره بدین قرار است: راجع بانتخابات - ولکم فی القصاص حیوة یا اولی الالباب - فهرست مندرجات شماره نهم اعتذار - مشروطه طلبان را بشارت باد - بقیه اخبار جنک وفتح طهران - بقیه صورت الزامیه شیخ فضل اله - خیر مقدم.

روز نامه یادگار انقلاب از حیث طبع و کاغذ متوسط وازحیث قطع مانند جراید آغاز مشروطیت می‌باشد. هر صفحه روزنامه مشتمل بر دوستون واسم مدیر روزنامه (معتمد الاسلام) درهنوان روزنامه و انتهای صفحه چهارم درج است. از این روزنامه نگارنده فعلا تا شماره ۱۴ مورخ دوشنبه ۲۷ شهر شعبان ۱۳۲۷ قمری در دست دارم ولی برون شماره بیستم این روزنامه مورخ ۱۰ ذوالقعده ۱۳۲۷ قمری را نیز در دست داشته است.

(۱۱۷۲) یادگار جنوب

روزنامه یادگار جنوب در طهران بمدیری ) تنگستانی ( وسردبیری ( سید یعقوب شیراری تأسیس و در سال ۱۳۲۸ قمری منتشر شده است. شماره اول این روزنامه در شوال ۱۳۲۸ شر شده و طرز انتشار آن هفتگی بوده و درباره مندرجات و مرام و ملک آن در هر شماره در زیر عنوان اینطور معرفی شده است: « این جریده هفتگی ملی سیاسی اخباری اجتماعی اقتصادی اخلاقی طرفدار استقلال و ترقی ایران بدست ایر ادیان است. » محل اداره آن: طهران. خیابان لاله‌زار نمره ۲۶. قیمت اشتراک آن: طهران یکساله ۱۸ قرآن ششماهه ۱۰ قرآن سه ماهه ۶ قران داخله: ۲۰ قرآن ۱۱ قرآن ۶۰ قران خارجه ۳۲ قرآن، ۱۲، قرآن، ۷ قرآن تک نمره طهران ۴ شاهی شماره ششم سال اول یادگار جنوب در هشت صفحه بقطع وزیری در مطبعه سربی (شرقی) طبع و در تاریخ شنبه ۲۶ محرم الحرام ۱۳۲۹ قمری مطابق ۱۶ تیرماه جلالی و ۱۹۱۰ مسیحی منتشر شده است. مندرجات این شماره عبارت است: از مسلک سیاسی - دعوت اتحاد اسلامی جنوب - خلاصه مذاکرات مجلس - اوضاع جنوب - راجع بفارس جنوب - راجع بعربستان - نقل از جریده اصلاح سؤال از وزیر مالیه - اخبار داخله - تلگراف تبریز - تظلم حاج ملا باشی جنوب.

و نیز فهرست مندرجات شماره ۱۳ از این قرار است: واقعه آستارا - وقایع اسلامبول استخدام قوای مملکتی - پایتخت اوضاع جنوب - منابع ثروت نطنز - اخبار کرمان - اخبار بروجرد - تلگرافات برد - اطلاع از بنادر خلیج - لایحه یکنفر دلسوز از ملایر حسن انتخاب اعلان.

فهرست مندرجات هر شماره در ابتدای ستون اول صفحه اول چاپ شده است. از روز نامه یادگار جنوب تا شماره ۱۷ سال اول مورخ سه شنبه ۱۸ ربیع الثانی ۱۳۲۹ قمری در دست است.

(۱۱۸۳) یادگار وطن

روز نامه یاد وطن در شهر نیویورک امریکا بمدیری (رزمی دهلوی) و سردبیری (آقا سید حسین) تأسیس و در سال ۱۳۰۲ شمسی منتشر شده است. اطلاع نگارنده راجع باین روز نامه عبارت از شر حیستکه در شماره دو مروز نامه زبان ایران مورخ چهارشنبه دوم شهر صفر ۱۳۴۲ قمری مطابق سنبله ۱۳۰۲ نوشته و زیلا آنرا نقل می‌نمائیم: د چریده شریفه یاد وطن که بهمت جمعی از اهالی هند و بمدیریت فاضل دانشمند آقای رزمی دهلوی و سر دبیری آقای آقا سید حسین در نیویورک طبع و منتشر می‌شود. شماره آن باداره رسیده است. »

(۱۱۸۴) یزد

روز نامه بزد در سال ۱۳۱۲ شمسی در شهریزد تأسیس و منتشر شده است.

(۱۱۸۵) یغما

مجله یغما در طهران در سال ۱۳۰۱ شمسی تأسیس و بطور ماهانه منتشر شده است.

(۱۱۸۶) یگانگی

مجله یگانگی در طهران در سال ۱۳۰۰ شمسی تأسیس و بطور ماهانه منتشر شده است و باین جا جلد چهارم کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران که آخرین مجلدات کتاب می‌باشد خاتمه می‌یابد.


سپاس و ستایش مر خدای را که پس از بیست سال تحمل رنج و مشقت

کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران خاتمه پذیرفت و آخرین مجلد آن در

دسترس علاقه‌مندان قرار می‌گیرد. و چون عده از علاقه‌مندان در نامه‌های

خود اظهار داشته‌اند که برای کتاب فهرست تهیه گردد برای اطلاع

آنان یادآور می‌شود که چون کتاب بصورت الفابتیک تهیه شده احتیاج زیادی

بفهرست نخواهد داشت مع ذلک در اولین زمان فرصت فهرست جدا‌گانه

طبع و تقدیم خواهد گردید.

اصفهان - مرداد ماه ۱۳۳۲


این اثر در ایران، کشوری که برای اولین بار در آنجا منتشر شده است، در مالکیت عمومی قرار دارد. همچنین در ایالات متحده هم طبق بخشنامه 38a دفتر حق تکثیر ایالات متحده در مالکیت عمومی قرار دارد.
در مورد اشخاص حقیقی این بدین معنا است که مؤلف این اثر قبل از ۳۱ مرداد ۱۳۵۹ درگذشته یا اینکه از تاریخ مرگش بیش از ۵۰ سال گذشته است. در مورد اشخاص حقوقی نیز نشان دهنده این است از تاریخ اولین انتشار اثر بیش از ۳۰ سال گذشته است.