برگه:Zendegani-man.pdf/۸۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۳۲) خبرش خیابانی و آزارهایی که به من رسید

پس از آن نشست امید آشتی از میان رفت. ما نیز پی کارهای خود را گرفتیم. میخواستیم با نیک و بد خیابانی و یارانش کاری نداشته خود به کوششهایی پردازیم. خیابانی آماده خیزش می‌شد و چون زمینه را آماده گردانید، روز سه شنبه هفدهم فروردین ۱۲۹۸ به آن برخاست.

خیزش خیابانی را با همه پیرامونش در جای دیگری نوشته‌ام و در اینجا به آن نمی‌پردازم. در اینجا آنچه باید بنویسیم آن است که همان روز که خیزش خیابانی رخ داد ما در کانون خودمان گرد آمده به سُکالش[۱] نشستیم و چون میدیدیم که اگر دسته ما برپا باشد در میانه برخورد رخ خواهد داد باهماد[۲] را بهم زدیم و آگهی نوشته پراکندیم و خانه که اجاره کرده بودیم به دارنده‌اش سپردیم.

ولی خیابانی ما را فراموش نگردانیده به هر یکی از دکتر و من و دیگران بازجویی گماشت که همیشه در دنبالش باشد. آنگاه روز پنجشنبه مرا آگاهی رسید که روز شنبه کسانی از اوباش به عدلیه آمده در آنجا به آزارم خواهند برخاست. این آگاهی را رکن‌الملک به من فرستاد. از این رو روز شنبه من به عدلیه نرفتم و بهتر دانستم زمانی در خانه نشینم. ولی اوباش به عدلیه رفته به خازن‌زاده آزار رسانیده و او را از اداره بیرون رانده بودند.

چند روزی در خانه نشستم و تنها یکبار به دیدن دکتر رفتم. برخی شبها کسانی از اوباش به در خانه آمده بیمهایی می‌دادند و می رفتند. باز کسانی از سرجنبانان[۳] دموکراتها که با من نیز دوستی می‌داشتند، پیامی از سوی کمیته آوردند. کمیته یادآوری می کرد که یکی از پیشگامان آزادیخواهان و از سران نیکنام دموکراسی بوده‌ام. ولی فریب «مرتجعین» را خورده و ارج خود را نشناخته بکارهای «خارج از دیسپلین[۴]» پرداخته‌ام. من بجای پاسخ به گفتگوهای دوستانه به آنان پرداخته پاسدارانه بازگردانیدم.

پس از چند روز میرزا علی آقا، خویشِ خازن‌زاده، ما را به فخرآباد که دیهی در دو فرسخی تبریز است برد، و چون طلیعه نیز میبود و چند تن از افسران قزاقخانه آمدند، یک هفته که در آنجا ماندیم بسیار خوش گذشت.

روزی که از آنجا بازگشته بودیم دیدم کربلایی حسین آقا فشنگچی که هم مدیر روزنامه تبریز و هم نماینده ویژه وثوق الدوله (سروزیر)[۵] در تبریز می بود، کارتی بخانه ما داده و چنین نوشته: «آمدم، به دیه

  1. سکالش (بر وزن گشایش) = مشورت (ویراینده)
  2. باهماد= جمعیت (ویراینده)
  3. سرجنبانان= افراد دارای ادعا و بی‌ارج در گروه (ویراینده)
  4. دیسپلین= نظم و انضباط (ویراینده)
  5. سروزیر= نخست وزیر، رییس کابینه (ویراینده)