ورزیده بشود حرفی واگر باید دیگری را به قالب تازهای در آورد تا بهتر بشود، شناختش و سادهاش کرد و قابل فهم تا در دسترس داشتش که گرچه خوشا به سعادت شما - بازهم حرفی. اما اگر برای این است که ما قالب شما را بپذیریم - یا هر قالب دیگری را - که زهی زود باوری این قالبها به درد کلاسهای کریتکس و شورت استوری رایتینگ میخورد که ارزانی جوانهای از فرنگ برگشته. چون اینجاها باب نیست مردك انگریزی یا فنارسوی با ادبیات سیصد سالهاش می خواهد به من ادب چیز نوشتن بیاموزد که خلیل احمدم هزار وسیصد سال پیش صرف و نحو زبان عربی را درست کرد؛ و تازه رسولشان این جوانهای دو کلاس در فرنگ درس خوانده و سقشان را با تکنیک و اومنی سیانس برداشته این شامورتی بازیها را بدهید خانلری در کلاس ادبیات درس بدهد. که ما چینه خودمان را با دست هامان زدهایم. و قالبها برای خشت زنها خسته نباشید.
در این شماره یك كتاب تاریخ دبیرستانی دادهاند به دست آغداشلو که غلطهای تاریخی مراکشف كند و یك كتاب دستور هم دادهاند دست کیانوش که مرا به انگ زبان سخن در بیاورد. حضرات ما خواستیم نشان بدهیم که تاریخ گود خوش مجران شکمبارهها نیست و زبان نه آن چیزی که دستور میرزا عبدالعظیم خان میگوید. ولی گویاحتی این آب قلیل، بزرگتر از کوزه شما بود اما من حتم دارم که شما هم روزی بالغ خواهید شد.
و جالبتر از همه خود وثوقی است که باورش شده. مدتها در نقد اقتصاد و اجتماع و سیاست قلم زد اما دید فایده ندارد. چرا که