پرش به محتوا

برگه:Tarikhe Now.pdf/۷۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

صورت انداخته به عزم ملحق شدن به اردوی خاقان مغفور روانۀ قراجه‌داغ شدند. اما حسین‌خان سردار با لشکر ایروان که در مقابل لشکر روس در لری نشسته بود بعد از شنیدن خبر گنجه از مقابل لشکر روس برخاسته به مملکت ایروان عود نمود و آن سال نیز حاصل مملکت ایروان را به روی اندوخته‌های دیگر گذاشته سال را به فراغت و مدّعای خود به پایان رسانید.

ذکر احضار نمودن خاقان مغفور نایب‌السلطنه را به اردوی همایون و مأمور نمودن به حفظ سرحدات و عود فرمودن به دارالخلافه

چون واقعۀ گنجه و گذشتن نایب‌السلطنه از رود ارس به طریقی که مذکور شد به عرض خاقان مغفور رسید برای دلداری و رفع حزن از نایب‌السلطنۀ مرحوم او را احضار به اردوی مبارک فرموده که قراری در امور دولتی داده شده و حبر و نقصانی که واقع شده حاصل شود. نایب‌السلطنۀ مرحوم نیز متصرفات لشکری را که فی‌الجمله جمع شده بودند با محمدخان امیر نظام در لب رودخانۀ ارس گذاشته و در همۀ معبرها از معبر یدّی‌بلوک تا معبر جواد سوار و قراول تعیین فرمودند و به شیخ الملوک و به لشکر نظامی که همراه او بود حکم صادر شد که در معبر جواد مانده منتظر حکم ثانی از اردوی خاقان مغفور باشند و به میر حسن‌خان طالش نیز حکم شد که با لشکرهای نظام طالش و مغان به حفظ کنار رودخانۀ کر از معبر جواد تا جایی که رودخانۀ کر به دریای خزر می‌ریزد پردازد و خود نایب‌السلطنه و شاه مرحوم و امیرزاده بهرام‌میرزا و این دعاگوی دولت شاهی را همراه برداشته با آصف‌الدوله و سپهدار روانۀ اردوی خاقان مغفور شدند و در جنگلی که در سر راه بود نزول فرموده بودند که بایست فردا از آنجا به اردوی خاقان مغفور ملحق شوند و چند روز بود که پادشاه مرحوم و امیرزادگان رکاب که از گنجه تا اینجا به طورهای مختلف آمده بودند طعام نخورده بودند و نایب‌السلطنۀ مرحوم نیز به نان خشک که همراه بود قناعت کرده شاه مرحوم به این دعاگوی دولت فرمود که بایست امشب به هر نحوی که باشد طبخی ساخته شود و مقرر فرمودند که هیمه حاضر و افروخته شده و اجاق بسته شده این دعاگو را برای تحصیل دیگ و برنج روانه فرمود و