پرش به محتوا

برگه:Tarikhe Now.pdf/۳۲۸

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

غلام حسین‌خان سپهدار که در عمارت هفت دست که خارج شهر است نشسته بود از این آشوب مستحضر شده محمد حسین‌خان خلج را به خدمت امام جمعه می‌فرستند که در تسکین این فتنه و آشوب سعی نموده و عذر سربازان را از امام جمعه بخواهند، محمد حسین‌خان که به خدمت امام جمعه می‌رسد جمعی از نوابان اصفهان در مجلس امام جمعه حاضر بودند و میرزا عبدالحسین نامی نیز که از عمال اصفهان و اصل و مصدر این فساد گشته بود حضور داشت. یکی از نوابان با محمد حسین‌خان خلج بنای خشونت و درشت‌گویی گذاشته محمد حسین‌خان نیز با او درشتی می‌نماید که در این بین یکی از اهل مجلس حربه کشیده به محمد حسین‌خان می‌اندازد و محمد حسین‌خان را زخمدار می‌نماید و محمد حسین‌خان از هول جان خود را به میان حوض آبی که در مقابل اطاق بود می‌اندازد و یک نفر غلام سیاه از عقب خود را به حوض انداخته دو سه زخم دیگر به محمد حسین‌خان می‌زند و محمد حسین‌خان را از حوض بیرون می‌آورد.

امام جمعه جراح آورده مشغول به علاج می‌شوند، زخم‌ها علاج‌پذیر نشده بعد از دو روز او را نیم‌جان به میان تابوت گذاشته نزدیک کسان غلام حسین‌خان سپهدار می‌آورند و تابوت را گذاشته می‌روند. کسان سپهدار محمدخان را نیم‌جان به خدمت سپهدار می‌آورند و محمد حسین‌خان بعد از دو ساعت وفات می‌نماید و اهل اصفهان به هم بر آمده بالکلیه سر از اطاعت باز می‌زنند.

چون این خبر به دارالخلافه رسید پادشاه جهان جمعی از لشکریان را به مدد سپهدار نامزد فرموده حکم مطاع صادر شد که سپهدار به عنف اصفهان را مطیع و منقاد نماید و سپهدار به مقتضای مصلحت دولتی یک دو محله را تنبیه و گوشمال تمام داده و امام جمعه در خدمت سپهدار متعذر شده نوابان و میرزا عبدالحسین بنای فرار را گذاشتند و به اسم این‌که به دارالخلافه به عرض می‌رویم جمعیت نمودند و جناب میرزا سید اسداللّه مجتهد پسر مجتهدالعصر و الزمانی حاجی سید محمد باقر اعلی اللّه مقامه از این نوع حرکات اصفهانیان تبری نموده با جمعی تا گلپایگان و خوانسار آمدند. امنای دولت علیه او را نوازش نموده اشاره فرمودند که به اصفهان مراجعت نماید.

میرزا عبدالحسین و نوابان به اجتماع تمام از شهر بیرون آمده ظاهراً به عزم