پرش به محتوا

برگه:Tarikhe Now.pdf/۳۱۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

موکب همایون با جاه و جلال و شوکت و اقبال به دارالخلافه رسیده سه روز در قریۀ یافت آباد توقف واقع شده در ساعت سعد وارد دارالخلافه شدند و جلوس ثانی به تعیین منجمان و اخترشناسان در دارالخلافه واقع شد. خبر بهجت‌اثر این جلوس همایون را به اطراف و اکناف ولایات نوشته ارسال داشتند و همۀ اهالی مملکت ایران قبای تعزیت پادشاه مرحوم را از تن کنده لباس شادی و تهنیت پوشیده به عیش و نشاط کوشیدند.

ذکر وقایعاتی که در دارالخلافۀ تهران قبل از مأمور شدن امیرزاده سلطان مرادمیرزا به مملکت خراسان واقع شد

چون در آن ایام میرزا نصراللّه صدر الممالک جمعی را با خود هم‌داستان کرده و منصب وزارت و صدارت دولت علیۀ ایران را به استحقاق از خود دانسته تا آن مقام که منازل حاجی‌میرزا آقاسی را که از دولت علیۀ ایران برای صدراعظم و کارگزار دولت علیه مشخص و معین شده است برای خود بدون اذن پادشاهی فراش فرستاده فرش انداخته مستعد تفویض این منصب ایستاده بودند حضرت شهریاری از ملاحظۀ این خودخواهی‌ها و خودسری‌ها که در دولت‌داری مفاسد عظیمه را منتج است نقار خاطر از میرزا نصراللّه صدرالممالک پیدا نموده روزبه‌روز از نظر التفات مهجورش ساختند و نظر به ظهور استعداد و وفور اخلاص و قابلیت خداداد که از ناصیۀ امیرنظام با احتشام مشهود پادشاه جهان می‌شد او را به منصب صدارت اعظم و وزارت کافۀ امم منصوب فرموده دستخط همایون صادر شده به خلاع آفتاب مثالش در میان جمیع اهالی ایران معزز فرمودند و به خطاب اتابیک اعظم مفتخر ساختند و حکم همایون به شرف نفاد پیوست که در ورود اردوی همایون از یافت آباد به دارالخلافه در منازل حاجی‌میرزا آقاسی منزل نمایند و ایشان نیز به حکم مأموریت متکفل این خدمت بزرگ شده به لوازم امورات منصب عظیم خود قیام و اقدام نمودند و چون در بین راه که اردوی همایون رو به دارالخلافه می‌آمد بعضی مکاتیب از خودخواهان دارالخلافه که غافل از حقیقت کار بودند و خود را همه کاره می‌پنداشتند به نظر همایون پادشاهی رسیده بود از آن جمله میرزا ابراهیم لشکرنویس وزوائی عریضه عرض کرده بود به این مضمون که موکب