پرش به محتوا

برگه:Tarikhe Now.pdf/۲۸۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

غلطهای نحوی بسیار دارد و مریدان او عذر این غلطها را چنان می‌خواستند که حق تعالی به سبب گناهانی که از حروف عوامل در ابتدای خلقت واقع شده ایشان را به سزا و جزای آن گناهان مقید و محبوس به یک عمل فرموده بودند و چون سید علی محمد پا به دایرهٔ وجود گذاشت شفیع گناهان حروف عوامل شده حق تعالی شفاعت او را در باب حروف عوامل قبول فرموده ایشان را از قید و حبس به یک عمل اطلاق داده حال به سبب این شفاعت حروف مطلق العنان شده‌اند و مقید به عملی نمی‌باشند و این چند کلمه را از کلمات او می‌فرمودند که آیه‌ای از آیات قرآن ایشان می‌باشد که در شأن دختر قزوینی که قرة العین می‌نامند گفته است: «ایتها الفتاة القزوینیة لا تمشطی شعرک فان الملائکة یفتنون بک»: ترجمهٔ به فارسی آن‌که ای دختر قزوینی مکن شانه مویت را به درستی که فرشتگان عاشق تو می‌شوند.

القصه مجتهد مذکور انکار بلیغی از طریقهٔ ایشان می‌نمودند و همچنین از جانب حاجی سید صادق که مذاق اخباریین دارند احوال سید علی محمد پرسیده شد بسیار دلتنگی از او فرمودند و بعضی نوشتجات او را که مریدانش قرآن می‌گویند می‌خواندند و اسناد الحاد و زندقه به او می‌دادند و همچنین از جناب مجتهد العصر و الزمانی ملا صادق قمی سلمه اللّه انکار بلیغ از طریقهٔ او استماع نموده و طریقهٔ او را به طریقهٔ الحاد و ضلال مستند می‌فرمود، و همچنین از ملاذ الانام حجة الاسلام جناب حاجی ملا اسد اللّه بروجردی استماع نمود که طریقهٔ ایشان را به جز ضلال و الحاد به طریقهٔ دیگر اصلاًً منسوب نمی‌فرمودند.

القصه سید علی محمد مذکور به مقامات بسیار عالی مدعی شده چندی در عراق عرب به این دعوی مشغول بود و ضعیفه‌ای از مریدان او که ملقبه به قرة العین شده بود در عراق عرب محبوس آمده پس از چندی به دست مصلحت‌گزار دولت ایران از قید خلاصی یافته به قزوین رفت.

سید مشارالیه از آنجا به دارالعلم شیراز رفته حاکم مملکت فارس از کثرت مریدان و افساد در مملکت فارس اندیشید و محبوسش ساخته پس از چندی او را مطلق العنان نمود، سید از آنجا به اصفهان رفته باز به سبب کثرت و غلو مریدان منوچهرخان حاکم آن