پرش به محتوا

برگه:Tarikhe Now.pdf/۱۹۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

فرموده به دفع‌الوقت امر را می‌گذرانیدند و شاهزادگان عراق بعضی با ظل‌السلطان و بعضی با فرمانفرما راه و داد و اتحاد گشوده و محمد حسین‌میرزای حشمت‌الدوله حاکم کرمانشاهان به دارالخلافه رفته ظل‌السلطان به سبب شنیدن جواب خلاف مقصود که از اولاد نایب‌السلطنه به او رسیده بود برای انقطاع فیمابین خود و اولاد نایب‌السلطنه صبیۀ خود را که در همین سفر آخر نایب‌السلطنه برای امیرزاده خسرومیرزا نامزد نموده بود به حشمت‌الدوله و در همین بین عزا به این عروسی اقدام نموده خیال فرمودند که از این راه پشت دولت خود را قوی ساختند.

محمدحسین‌میرزا بعد از مراجعت به کرمانشاهان به جهت اظهار یگانگی و اتحاد به ظل‌السلطان سلیمان‌خان گورانی را که از مخلصین نایب‌السلطنه بود گیرانیده چشم جهان‌بین او را به نشتر قهر کند و این حرکت شوم را مایۀ قوام دولت خود دانست و چون سال گذشته چنان‌که مذکور شد بدیع‌الزمان‌میرزا حاکم استرآباد که پسر ملک‌آرا بود در محاصرۀ قوچان به خدمت نایب‌السلطنه رسیده بود محمد تقی‌خان مازندرانی که از سرکردگان لشکر مازندران و در آن سفر همراه و مورد نوازش نایب‌السلطنه آمده بود بعد از وفات نایب‌السلطنه ملک‌آرا نیز او را از دیدن عاجز ساخت.

خاقان مغفور این احوالات را از اولاد خود مشاهده فرموده اعتنایی به این جوره حکایات نمی‌فرمودند و در همین سال که واقعۀ وفات نایب‌السلطنه اتفاق افتاد سه بار کسوف و خسوف واقع شده یک بار آفتاب و دو بار ماه گرفته شد و در احکام ماه جمادی الآخره منجمان نوشته بودند که اوضاع ملکی دال است بر وفات شخص بزرگ در خراسان و برهم‌خوردگی آذربایجان.

ذکر احوالات آذربایجان بعد از رسیدن خبر این قضیۀ جان‌سوز تا اوایل بهار

خاقان مغفور آقا علی اکبر برادر آقا حسن پیشخدمت خاصۀ شریف را مأمور فرمودند که خبر این واقعۀ ناگزیر را در دارالسلطنۀ تبریز به امیرزاده بهرام‌میرزا و به امیرزاده فریدون‌میرزا رسانیده و به خوی آمده این دعاگوی دولت را نیز از این خبر مستحضر