پرش به محتوا

برگه:Tarikhe Now.pdf/۱۶۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

بودند که در میان سنگرها اکثری از سرباز را به ضرب گلوله مقتول ساختند و چند نفر از معلمان فرنگیه را که در میان لشکر نظام بود به ضرب گلولۀ تفنگ به راه عدم فرستادند.

سرکار نایب‌السلطنه را آتش غیرت برافروخته با توپ‌های بزرگ حکم به هدم بنیان قلعه فرموده در نصف روز یک طرف قلعه را با یک باستیون که نقب به زیر او رسانیده و به باروت انباشته بودند آتش زده از هم ریخته خندق را با سطح زمین مساوی ساختند و سربازان جان‌فشان را به لب خندق رسانیده در روز روشن حکم یورش صادر شد از همه طرف طبل‌ها کوبیده و شیپورها کشیده و علم‌ها برافروخته و لوله و غلغله در گنبد گردون انداختند و از غرش توپ آتشفشان و صدای تفنگ اندرونیان و برونیان و دود و گرد و غبار قلعۀ امیر آباد را ظلمت فروگرفت و سربازان جانفشان دست از جان شیرین شسته دسته‌دسته و فوج‌فوج از سنگرها بیرون دویده خود را به بالای بروج و باره‌ها رسانیده به نصب علم‌های فتح کوشیدند و یوسف‌خان توپچی باشی در این اثنا به ضرب گلولۀ قلعگیان به قتل رسید.

سرکار نایب‌السلطنه قاسم‌خان سرتیپ فوج خاصه را با فوج خاصه به جای یوسف‌خان به مدد امیرزاده بهرام‌میرزا فرستادند، قلعگیان را از مشاهدۀ این احوال دست از کار و پا از رفتار ماند و چاره‌ای به جز امان و استیمان نیافتند، تفنگ‌ها را ریخته خود را از بروج و بارو به زیر انداخته صدای الأمان الأمان به اوج آسمان رسانیدند و سربازان جانفشان از همه طرف داخل قلعه شده قلعه را به نیروی پادشاه جهان به تصرف درآورده یوسف‌خان تاتار را با بقیۀ تفنگچیان که زنده مانده بودند اسیر و دستگیر نموده به خدمت نایب‌السلطنه رسانیدند و توقف اردوی همایون در کنار قلعۀ امیرآباد زیاده از دو هفته طول نکشید که کار به این بزرگی را از پیش بردند و قلوب اهالی خراسان ترسان و لرزان شد و این واقعه در ماه صفر سنۀ هزار و دویست و چهل و هشت واقع گردید.

در پنجشنبۀ بیست‌وهشتم ماه صفر به خط مبارک پادشاه مرحوم ملاحظه شد از قلعۀ امیرآباد حرکت به سمت قوچان واقع گردید و رضا قلی‌خان در قلعۀ قوچان قریب به دوازده هزار نفر از طوایف بجنورد به سرکردگی جعفر قلی‌خان ولد نجف قلی‌خان و از طایفۀ خفاجۀ بلوچ و زعفرانلوی چناران و بغایری و انبارلوی خراسان و اهل شهر و محال