پرش به محتوا

برگه:Tarikhe Now.pdf/۱۱۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

و قراجه داغ و مشکین و خلخال و محال ثلاثۀ سراب و گرمرود و هشت‌رود و شهر مراغه تخلیه شود و خوی و ارومیه در عوض دو کروه مرهون مانده به رسیدن کرور هفتم ارومیه تخلیه شود و به رسیدن کرور هشتم از خوی بیرون روند و دو کرور دیگر تمسک دولتی سپرده شود که مدتی مطالبۀ آن موقوف باشد و پس از آن عند المطالبه بدون عذر کارسازی شود و سایر شروط قراردادها از جزئیات تعیین محل سرحد و احترامات ایلچیان طرفین و قرارداد فراریان به نوعی که در مصالحه‌نامچۀ دولتی مذکور است داده شده بود که مجلس دهخوارقان به سبب‌هایی که مذکور می‌شود به هم خورد.

ذکر اسبابی که باعث برهم خوردگی مجلس دهخوارقان شد و منعقد شدن مجلس صلح در قریۀ ترکمانچای

شاهزاده حسنعلی‌میرزا از مشهد مقدس هفتصد نفر شمخالچی و چهارصد پانصد سوار و سه چهار علم سیاه همراه برداشته می‌گفت که علم‌های حضرت رضا صلوات‌الله علیه است که در خواب به من مرحمت کرده و فرموده است که روس را به ضرب شمشیر از مملکت بیرون کن و با این گفتگوها و این سخن‌ها وارد دارالخلافۀ تهران شد و امنای دولت خاقانی که ساز مخالفت نایب‌السلطنه را راست کرده بودند و به راه عراق می‌زدند حسنعلی‌میرزا را سرمایۀ نتیجۀ خیالات خود ساخته و تحریک نمودند که عوام دارالخلافه فوج‌فوج و دسته به دسته به دیدن او رفته اظهار دوستی و خدمت نمایند و او را صاحب‌السلطنه نامیده چنین وانمودند که اگر فی‌الجمله خاقان مغفور پر و بالی به حسنعلی‌میرزا دهند شاید که قرار مصالحه به اسهل از این داده شود.

خاقان مغفور نیز به این ملاحظه حسنعلی‌میرزا را نواخته و سخنانی که مشعر بر فی‌الجمله کم‌التفاتی بود نسبت به نایب‌السلطنه بر زبان آورده و شاهزادگان را به احترام داشتن حسنعلی‌میرزا امر فرمودند و مقرّر شد که حسنعلی‌میرزا با جنود دارالخلافه از دارالخلافه حرکت کرده تا به قزوین و خمسه برود و خاقان مغفور که همۀ امور جهان در آیینۀ ضمیر ایشان واضح و هویدا بود و این نوع اسباب را اسباب مقابله با لشکر روس هرگز تصور نمی‌فرمودند شش کرور زر مسکوک بار نموده به صحابت منوچهرخان