پرش به محتوا

برگه:Tarikhe Now.pdf/۱۱۰

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

محل اعتبار باشد و بی‌فایده نشود ژنرال بسقویچ کاغذ وکالت نایب‌السلطنه را از طرف دولت ایران خواسته و نوشتۀ وکالت خود را از طرف دولت خود اظهار نمود.

نایب‌السلطنه چون کاغذی چنین در دست نداشتند در جواب فرمودند که کسان ما به دارالخلافه رفته‌اند و در این چند روز وکالت‌نامچۀ دولتی خواهد رسید تا رسیدن کاغذ وکالت‌نامچه شروط و قراردادهای دیگر را وکلای طرفین گفتگو نموده در دفاتر مصالحه نوشته موجود نمایند که بعد از رسیدن وکالت‌نامه معطلی دیگر حاصل نشده صورت قرارداد را طرفین ممهور کرده به یکدیگر سپارند و بعد از انعقاد مصالحه چنان‌که قانون است مصالحه نامچه به مهر پادشاه هر دو دولت مزین شده ایلچیان طرفین به همدیگر رسانند و به جهت رسیدن وکالت‌نامچه دو هفته مهلت خواسته شد، ژنرال بسقویچ قبول این معنی را نموده و وکلای جزو در مجالس مختلفه گفتگو می‌نمودند در مجلس اول ملاقات ژنرال بسقویچ با نایب‌السلطنه پنج کرور از بیست کرور را به عوض تعارف و هدیه گذشت نمودند چون بر ژنرال بسقویچ واضح شده که تأخیر در فرستادن وکالت‌نامچه از طرف خاقان مغفور به جهت سنگینی تنخواه است پول‌کنیکی را که موسوم به بدالخسکی بود با عریضه مشتمل به ترتیبات و تبیینات و ترغیبات و تزیین مصالحه به خدمت خاقان مغفور به چاپاری فرستاد و خاقان مغفور نیز فرستادۀ مزبور را نوازشات فرموده مقرر داشته بودند که میرزا ابو الحسن‌خان وزیر دول خارجه از طرف ما به خدمت نایب‌السلطنه می‌رسد و در مجلس صلح او نیز باید مستمع گفتگوی مجلس باشد و ژنرال بسقویچ یک دو هفته به انتظار میرزا ابو الحسن‌خان نشسته و میرزا ابو الحسن‌خان نیز بعد از تأخیرات غیر متوقع وارد دهخوارقان شده و وکالت‌نامه همراه آورده ولی در دادن وکالت‌نامه شرط شده بود که در باب کرورات گفتگوی تازه شود و قرار دیگری در میان آید. ژنرال بسقویچ دو کرور و نیم هم در دیدوبازدید امیرزاده خسرومیرزا گذشت و تعارف کرده و به این جهت به امیرزاده خسرومیرزا «یارم عباس» می‌گفت ترجمۀ فارسی آن: نصف عباس القصه به گفتگوهای بسیار و ابرام‌های بی‌شمار و بهانه‌های مختلف دو کرور و نیم دیگر معفو شده قرار به ده کرور داده شد به این نوع که در وقت تحویل سه کرور عقد مصالحه منعقد شود و بعد از تحویل سه کرور دیگر تبریز