برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۸۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

گفت یکی دیگر از جهت‌های کندن مسرقان نگهداری بند اهواز از زور و فشار سیل‌های بنیادافکن بوده بدینسان که خواسته‌اند بخش انبوه آب از جوی مسرقان روان گردیده در جوی نخستین رود که به بند اهواز می‌رسد آب کمتر باشد تا بهنگام بهار و پائیز که سیل‌های بنیادافکن برمی‌خیزد زور و فشار آن بر بند بیش از اندازه نباشد.

بهر حال باید دید کی بوده که مسرقان از دیار بریده شده و راه خود را عوض کرده که امروز در نزدیکی بند قیر به شاخه شتیت می‌پیوندد؟. باید دانست که از این موضوع در جائی سخن رانده نشده ولی ما از جستجوهای خود تاریخچه آنرا بدست می‌آوریم:

چنانکه نوشته‌اند در آن زمان‌ها که مسرقان یکسره به دریا می‌ریخته در نزدیکی لشکر مکرم در همانجا که اکنون دو رود بهم می‌رسد جویی با دست میانه مسرقان با دجیل کنده بودند. و گویا این جوی برای آن بوده اگر کشتی از یک رود به دیگری رفتن می‌خواست راه داشته باشد ولی از نرمی که خوزستان دارد کم‌کم آن جوی بزرگتر می‌شده و آب از رود بدین جوی گردیده و در جوی پیشین خود بسوی دریا جز آب اندکی روان نمی‌شده.

در اینجا نوشته‌ای از استخری و ابن حوقل در دست هست که موضوع را روشن می‌گرداند. استخری که در آغاز قرن چهارم به خوزستان رفته چنین می‌نگارد: «مسرقان از شوشتر آغاز کرده به عکس مکرم و سپس به اهواز می‌رسد[۱] پایان آن اهواز است که از آنجا نمی‌گذرد. در عسکر مکرم بر روی آن جسر بزرگی است که از بیست کشتی کمابیش پدید آورده‌اند کشتیهای بزرگ در این رود روان


  1. عبارتها بی‌غلط نیست ترجمه به معنی شده.