برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۶۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

ولی شاه آنچه را که بر سید مبارک بخشید بر افشاریان نبخشید به اللّه ویردی خان بیگلربیگی فارس فرمان فرستاد که به کهکیلویه رفته به افشاریان سرکوب و گوشمالی دهد. اللّه‌ویردی خان با سپاهی به کهکیلویه رفته نه تنها افشاریان را کشتار نمود از لران هم گروه انبوهی را بکشت.

اسکندربیگ می‌نویسد: «بی‌دولتان بدبخت سرکشان افشار و الوار آنچنان گوشمالی یافتند که بعد از آن خیال فساد پیرامون خاطر ایشان نگشت.»[۱]

برانداختن سید مبارک کیش مشعشعیان را

چنانکه گفتیم مبارک مرد بی‌باک و ناپاکی بود و از او کارهای ناستوده فراوان سر می‌زد. گذشته از راهزنیهای او، و داستان چقاشیران این سیاهکاری هم از او سر زد که به چشم برادر خود خلف میل کشیده کورش ساخت.

خلف پسر دیگر مولی مطلب و مادر او از بنی تمیم بود. در زمان‌هایی که مبارک در چقاشیران پیشه راهزنی داشت خلف به نام برادری نزد او رفته و در جنگ‌ها دلیری فراوان می‌کرد. سپس هم که مبارک به فرمانروایی رسید خلف یاور بزرگ او بود و در جنگ‌ها دلیری بسیار می‌نمود.

با این همه مبارک کور دل او را کور ساخت. سیدعلی می‌نویسد هنگامی خلف در رفتن به نزد مبارک دیر کرد مبارک شکایت او را به پدرش نموده اجازه خواست که گوشمالی به او بدهد پدرش که از قصد


  1. «ان الخارجی الذی بیننان واجب علینا ان نرفعه»