برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۳۱۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

کرد باید حفاظی برای قورخانه درست کرد نواب والا فرمودند هر قسم می‌دانی درست کن عرض کرد باید خندق کنده شود از سرباز افواج فراهان ده بیست نفر آوردند طراحی کردند یک ذرع نیم عرض خندق را قرار دادند بعضی جاها یکذرع گود کرده بودند بعضی جاها نیم ذرع و کمترک کنده بودند زیاده نشد چرا که بیل و کلنگ نبود که زیاد بکنند بعد از آن بنای این شود که جای سنگرهای افواج فراهان را مشخص نمایند چند روز نواب والا خودشان سوار شده می‌گردیدند تا آخر جای سنگر دو فوج فراهان را در چلفی «؟» محمره قرار دادند بنای ساختن سنگر شده چند روز بود که یکروز دو ساعت از ظهر گذشته کشتی نمایان شد خبر برای نواب والا آوردند حکم فرمودند سربازان را سر سنگرها حاضر نمائید سرباز سر سنگرها حاضر شد اول بخیال اینکه از کشتی‌های انگلیس است بعد معلوم شد که سرکرده‌ایست مال دولت فرانسه سه سال بوده است که مأمور بسیاحت دریا بوده است در آن اوقات رفته بود بندر بوشهر چندی هم در آنجا مانده اینجا که نواب والا را ببیند آدم فرستاد خدمت نواب والا که چون من دوست هستم طالب هستم شما را دیدن کنم رفتم بوشهر کسی را ندیدم از قشون عجم آمده‌ام اینجا اگر اذن می‌دهید بیایم والا فلا نواب والا هم محمد مراد خان سرتیپ را با محمد رحیمخان فرستاد رفتند میان کشتی تعارف کردند اذن آمدن هم دادند دو ساعت از شب رفته آنها مراجعت کرده آدم فرستاده سربازها را از سر سنگرها مرخص کرده آمدند چادر صبحی یک فوج فراهان را حاضر کرده باستقبال رفتند صد نفر هم از فوج بهادران با موز کانچی و طبال و نی چی در پیش سنگر ایستاد وقتی که کشتی او آمد جلو سنگر از کشتی پیاده شد توپ