فوجهای آنها بود روزیکه نواب والا تشریف آوردند زیاد از حد بامیرزاده التفات فرمودند و نوازش بسرتیپها فرمودند که بارک اللّه ابراهیم میرزا در حقیقت معنی قشونکشی و سرداری این است عجب جایی اردو را انداخته است عجب قسمی انداخته است.
امیرزاده هم عرض کرد جای این اردو را محمد مراد خان مشخص و معین کرده است قدری هم نواب والا التفات و نوازش بمحمد مراد خان فرمودند او هم بنا کرد تعریف و توصیف کردن که یک جای این اردو چندین حسن دارد از جمله این اردو اینست که قربانت شوم اگر صد هزار توپ از میان شط بیندازی ابدا گلوله بنزدیک این اردو نمیآید و باین اردو نمیرسد.
نواب والا از حاجی جابر خان پرسید که گلوله توپ از نخل میگذرد یا خیر حاجی جابر خان عرض کرد گلوله توپ هرقدر کمقوت باشد از سه چهار نخل میگذرد اگر باروتش پرقوت باشد از هشت نه نخل هم میگذرد از آنجا که قرار نواب والا بود که حرف کسی را قبول نفرماید فرمودند این قسم که تو میگویی نمیشود محمد مراد خان چونکه جای اردو را خودش مشخص کرده بود او هم عرض کرد مشکل است که توپ هشت نه نخل را قطع کند حاجب جابر خان عرض کرد الان آن نخلها که در دعوای ما و روم قطع شده است حاضر است نواب والا را برد میان نخلستان نشان داده عرض کرد که هر روز دعوا بشود اول اردو میشکند و بعد سنگرها اگر چنانچه این اردو را اینجا انداختهاید که نخلستان محافظت اردو را بکند خاطر جمع نشوید و اردو را حرکت بدهید بالاتر در یکجا جمع بیندازید و سنگری دورش بسازید.