برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۳۱۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

نواب امیرزاده در وسط بود قورخانه هم در وسط بود بقسمی قورخانه را در وسط اردو قرار داده بودند که هرگاه وقتی آتش زده بودند قورخانه را تمام اردو آتش می‌گرفت و محافظت قورخانه را بطوری می‌کردند که هرگاه منظور داشت کسی درصدد این برآید که قورخانه را آتش بزند هر وقت از اوقات شب یا روز که می‌خواست برایش ممکن بود چرا که حفاظی نداشت که کسی نزدیک نرود یا قراولی نداشت دیواری کشیده بودند که اطرافش از همه طرف باز بود پس دیوار که اطراف قورخانه باشد قراول نداشت.

همان در قورخانه قراول داشت هرگاه کسی از پشت آتش می‌انداخت هیچکس خبر نمی‌شد از قورخانه تا چادر امیرزاده شصت هفتاد قدم فاصله داشت تا چادرهای آقا جان خان و محمد مراد خان و علینقی بتفاوت بود بعضی پنجاه قدم بعضی کمتر بود این جای قورخانه و محل اردو بود باصطلاح خودشان.

امیرزاده و سرکرده‌ها خواسته بودند که دور از اردو را سنگری بسازند که احیانا شاید یکروزی اتفاق بیفتد که قشون انگلیس بخشکی بیرون بیاید اردو بزند و شبیخون بسر اردو بیاورد طریقی کردند که دور اردو را دیوار باید کشید مثل قلعه و در گذاشت که از همه جای اردو نتوان داخل شد.

دو سمت اردو را که بطرف نخلستان و شط بود گفتند که این دو طرف ضرور نکرد که دیوار بکشند همین نخلستان صد مراتب بهتر از دیوار است و بعضی جاهاش هم دیواری که قدیم برای حفظ نخلستان که مال نرود کشیده بودند روز اول بلندی دیوار یکذرع نیم بوده بمرور ایام که باران خراب کرده است الان بقدر نیم ذرع سه چارک قد دیوار