هرگاه سرکردهها ده یک او را ایستادگی کرده بودند ابداً شکست نمیخورد.
این قسم و اینطور بود حالت قشون و سرکردهها در این مدت و این قسم از دعوا و سلوک رفتار نواب والا نسبت بمردم و از مردم نسبت بنواب والا در عرض این مدت که سنگر میبستند و همه روز تشریف میآوردند سر سنگرها یکدفعه نفرمودند بارک اللّه یا یکدفعه یک صاحبقران بکسی انعام نداد یا اینکه اگر کسی حرکت خلاف میکرد مؤاخذه و سیاست نمیکردند و در عرض این مدت که در محمره توقف داشت اردو یکدفعه چاپار نواب والا که آمد ابراز نداد که از تهران چه نوشتهاند مگر اینکه یکدفعه فرمودند از تهران نوشتهاند که اگر اذن بدهید سرداری بفرستیم من در جواب نوشتم که این سرکردهها که در اینجا هستند هر یکی یک سردار هستند در حضور نواب والا عرض نکردند. اما بعد از آن که سروکار والا تشریف بردند آقا جانی خان گفت به سرکردهها که حضرات شما چه میگویید در اینکه اگر یک نفر دیگر بیاید سرتیپها گفتند کدام سردار است که از نواب والا بهتر یعنی محمد حسن خان و محمد مراد خان علینقی خان از بعد از آنکه آنروز در سنگر نواب والا آن ضرب را از دیگر هیچ کجا حرف نمیزد آقا جانی خان گفت معلوم است که نواب والا از همهکس بهتر است اما تفاوت اینقدر هست که اگر چیزی بعقل ماها برسد باید بهزار ترس و لرز بگوییم که مبادا نواب والا کجخلق شوند بعد از آنکه عرض کردیم هر فرمایش بفرمایند کسی قادر آن نیست گوید این قسم نیست که میفرمایید بلکه قسم دیگر است لابد هرچه بفرمایند باید عرض کرد بلی قربانت شوم درست است اما اگر کسی دیگر باشد میرویم کنده