برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۲۲۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

جهت‌های کندن جوی مسرقان این بوده که زور آب بر بند اهواز دیگر بندها کمتر باشد و گویا یکی از جهت‌های برافتادن بند اهواز که در قرن‌های پنجم و ششم روی داده برگشتن همگی آب به یک جوی بوده چنان‌که شرح این گفتگوها را در پیش داده‌ایم.

حاج نجم‌الملک درباره کشت و کار و کشتیرانی در رودها و درباره پریشان حالی مردم و بیدادگری حکمرانان و بختیاریان و مشایخ و دیگران شرح‌های بسیاری در راپورت‌ها در سیاحت‌نامه خود نوشته گذشته از این‌ها سرشماری‌های از عشایر عرب کرده که اگرچه از روی برآورده است ولی گزافه‌آمیز نیست. زیرا هر عشیره را طایفه به طایفه و دیه به دیه برآورد کرده و باریک‌بینی به کار برده. شاید هم از خود مشایخ آگاهی خواسته بوده. می‌گوید اعراب خوزستان همگی کمتر از بیست هزار خانواده نمی‌باشد.[۱]

حاج نجم‌الملک از مردم شهرها نیز برآوردهایی کرده چنانکه شوشتر را دارای بیست هزار تن کمابیش و دزفول را دارای چهل هزار تن کمابیش می‌انگارد.[۲] درباره محمره می‌نویسد نزدیک به یک هزار


  1. لرد کرزن که نزدیک به همان زمانها به ایران آمده بود شماره اعراب خوزستان را از ۱۷۰ هزار تا ۲۰۰ هزار تن می‌نویسد. این نوشته او با گفته نجم‌الملک چندان فرق ندارد: زیرا هر خانه را که در شهر روی هم رفته دارای پنج تن آدمی می‌گیریم در دیه و بیابان می‌توان آن را دارای هفت یا هشت تن گرفت و از اینجا شماره حاج نجم‌الملک هم به ۱۵۰ هزار کمابیش خواهد رسید که با نوشته کرزن نزدیک بهم می‌باشد.
  2. باید گفت این برآوردها از روی باریک‌بینی نبوده زیرا سرشماری سال ۱۲۸۶ مردم شوشتر را کمتر از چهارده هزار تن و مردم دزفول را کمتر از بیست و هشت هزار تن نوشته و در مدت سیزده سال که تا زمان حاج نجم‌الملک فاصله دارد آن