برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۲۱۸

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

کعبیانی که از محمره تا اهواز نشیمن داشتند با عشیره با وی سپرده حاج جابر خان بود. کعبیان فلاحیه و آن پیرامون‌ها شیخ دیگری داشتند که شیخ المشایخ لقب می‌گرفتند عشایر هویزه و آن پیرامون‌ها زیر سرپرستی خاندان مشعشع بودند آل‌کثیر در میانه شوشتر دزفول و آل خمیس در نزدیکی‌های رامهرمز هر یکی شیخ جداگانه داشتند. این پنج شیخ سردستگان عشایر عرب بودند و هر یکی شیخ‌های دیگری را زیر دست خود داشت.

چنانکه گفته‌ایم در میان همه اینها حاج جابر خان به هواخواهی دولت سرشناس بود و روز بروز کارش بالا می‌گرفت، پس از داستان جنگ انگلیس که فداکاری‌ها در راه ایران نمود در سال ۱۲۷۴ بود که خانلر میرزا اختیار عشیره باوی را نیز به دست او داد. در فرمانی که از خانلر میرزا در این باره در دست است می‌نویسد: «طایفه باوی را که بی‌ادب‌ترین اعراب می‌باشد به او واگذاردیم و این: حکم را به خط خود می‌نویسیم که حاج جابر خان میرپنج «لا تأخذ بهم رأفه» باید چنان این طایفه را مؤدب کند که بی‌ادبی را بالمرة از خاطر فراموش نمایند در عزل و نصب مشایخ باوی و تنبیه و تأدیب و قتل و غارت این طایفه مختار است صریح‌تر می‌نویسم که اگر حاج جابر خان کل طایفه باوی را قتل عام کند از جانب من مرخص و مآذون است»

در فرمان دیگری که خود ناصرالدین شاه در سال ۱۲۸۴ نگاشته از حاج جابر خان رضایت‌ها نمود. و او را از میرپنجگی به رتبه سرتیپ اول رسانیده است.

پس از حاج جابر خان والی هویزه نزد دولت جایگاهی داشت دیگران هیچیک با دولت نزدیک نمی‌آمدند. هر یک از این مشایخ هم