برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۱۷۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

پیداست که دولت قاجاری از این کارها آگاهی نداشته و دخالتی نمی‌کرده و کعبیان خودسرانه به آن کارها برمی‌خاسته‌اند.

به سخن خود برگردیم یکی از حوادث زمان شیخ غیث شوریدن کعبیان بر اوست که در سال ۱۳۳۱ او را بیرون کرده عبد العلی پسر شیخ محمد را به جای او به شیخ پذیرفتند. ولی عبداللّه هفت ماه و چند روز بیش نبوده و شیخ غیث دوباره به شیخی بازگشت.

یکی دیگر از حوادث شیوع وباست در خوزستان در سال ۱۳۳۶ شیخ غیث را در سال ۱۲۴۴ کعبیان بکشتند پس از او برادرش شیخ مبادر پیشوا گردیده از کشندگان برادر خود کینه بازجست و همه آنان را بکشت.

در زمان شیخ مبادر بود که ۱۳۴۵ که فتحعلی شاه به خوزستان درآمد.[۱]

آمدن فتحعلی شاه به خوزستان

در سال ۱۲۴۵ که فتحعلی شاه به فارس آمده بود از آنجا از راه بهبهان آهنگ خوزستان کرد. شیخ مبادر با پیشکش‌ها به پیشواز شتافته در میان بهبهان و رامهرمز پیش شاه رسید از آنجا فتحعلی شاه به شوشتر و از شوشتر به دزفول رفته از راه خرم‌آباد به پایتخت بازگشت و جز از گردش و تماشا کاری نکرد.

شگفت است که کارکنان دربار فتحعلی شاه بودن کعبیان را با آن زور و نیرو با آن حال خودسری که شرح آن را داده‌ایم زیان کار خود نمی‌شمارند و هرگز به روی خود نمی‌آوردند که بودن این مردم در این


  1. تاریخچه کعب سیاحتنامه بارون دبود جغرافی میجر کینیرا