پیرامون آنها نمینشیند. مگر در جاهایی که بند در جلو رود بسته آب آن را بالاتر بیاورند از اینجا است که موضوع بند در خوزستان اهمیت دارد و پادشاهان نیکوکار باستان هر کدام بندی در آنجا بنیاد مینهادهاند.
شیخ سلمان نیز چون دل بر آبادی بخش جنوبی خوزستان نهاده بوده برای این کار در جایی که بنام سابله معروف است و دهنه جوی قبان نزدیک آنجا بوده بندی در جلو کارون پدید میآورد که آب بالا آمده به انبوهی به جوی قبان درمیآید و آنگاه یک رشته جویهای دیگر از چپ و راست جدا ساخته سراسر آن زمینها را چند فرسنگ در چند فرسنگ فاریاب میگردانند چنانکه هنوز نشانه برخی از آن جویها پیداست.
میجر کینیرا انگلیسی که در زمان فتحعلی شاه چند ماهی در خوزستان نشیمن داشته و گویا شکستههای آن بند شیخ سلمان را دیده مینویسد که اگر کریمخان آن بند را نشکسته بود تا قرنها استوار میایستاد. با آنکه به نوشته مؤلف تذکره که گفتیم خود او نزد شیخ سلمان سفر کرده بنیاد آن بند را چوب و نی خاشاک بوده است شیخ سلمان گوشکی نیز در دیه سابله برای خود داشته است.
لشکرکشی کریمخان بر سر شیخ سلمان
در این زمان که شیخ سلمان به آبادی بخش خوزستان میکوشید و در سراسر قلمرو حکمرانی او مردم ایمن و آسوده به کشتوکار و دادوستد پرداخته بودند در بخشهای دیگر خوزستان (هویزه و شوشتر و دزفول) سختترین شورش و ناایمنی در کار بود چنانکه داستان آن