برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۱۲۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

نمی‌آمد با آنکه بیشتر کشت‌های خوزستان دیمی است که اگر سالی باران نیاید پاک خشک گردیده و نایابی مردم را دچار گرسنگی می‌گرداند.

بیچاره مردم سال‌ها به تنگی تاب آورده چشم به راه بارندگی می‌دوختند و چون سال خوشی می‌رسید و بارانی آمده گندم و جو فراوانی می‌رویید ناگهان از یک سوی فتنه‌ای برخاسته لشکرها به جنبش آمده همه کشت‌ها پایمال سم ستور می‌گردید.

بیشتر ویرانی شوشتر را نیز از انسان‌ها باید دانست. زیرا گذشته از شکستن بند میزان که گفتیم مایه خشکیدن روستای میاناب گردید و گذشته از خشکسالی‌های پیاپی که آتش به خرمن هستی مردم می‌زد از سوی دیگر فتنه و آشوب در آن شهر لانه ساخته بارها کار به جنگ و خونریزی می‌کشید و مردم بیسروپا به فتنه‌انگیزی خو گرفته بودند که همیشه به زیانکاری می‌کوشیدند چنانکه همه اینها را یکایک یاد خواهیم کرد.

شوریدن مولا مطلّب

نخستین کسی که در این‌باره در خوزستان راه فتنه را باز کرد مولی مطلب خان مشعشعی نوۀ سید فرج‌اللّه حاکم دورق بود. چنانکه گفتیم نادرشاه دستگاه این خاندان را بهم زده و تنها دورق را بدست سید فرج‌اللّه خان نامی از ایشان سپرده بود. انجام کار سید فرج‌اللّه خان دانسته نیست. همچنین از پسر او سیدمحمدخان آگاهی نداریم. اما مولی مطلّب پسر سیدمحمدخان او در سال ۱۱۶۰ که هنوز نادرشاه زنده بود از شوریدگی که در کارهای ایران پیدا شده و مردم از دست