برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۲۷۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۲۳۳

دول مغرب اروپا و از آن جمله لوئی پانزدهم پادشاه فرانسه را جلب کنند، اما از آنطرف نتیجه‌ای نبردند و راهی جز توسل بروسیه درپیش نبود. روسیه هم پس از پتر کبیر باندازه‌ای نیرومند شده بودکه برای گرجستان راهی جزین که تحت‌الحمایهٔ امپراطوری تزارها بشود باز نبود.

سرانجام وقتیکه هراکلیوس یا ایراکلی دوم پادشاه کارتیل و کاخت بپادشاهی رسید گرجستان تسلیم روسیه شد. ایراکلی پسر تیموراز دوم نخست پادشاه کاخت بود و در ۱۷۴۴ میلادی مطابق با ۱۱۵۷ قمری بپادشاهی کاخت نشست. در ۱۷۶۲ مطابق با ۱۱۷۵ سلطنت کارتیل را ضمیمهٔ کار خود کرد و تا ۱۷۹۸ مطابق ۱۲۱۳ هم زنده بود. پس از مرگ وی کئورگی دوازدهم که در اسناد ایرانی نامش را «گرگین» نوشته‌اند تا ۱۸۰۰ یا ۱۲۱۵ و پس ازو ایوان دوازدهم تا ۱ ۱۸۰ یا ۱۲۱۶ سلطنت کردند.

ایراکلی در اواخر سلطنت خود جداً متمایل بروسیه بود و سرانجام در ۲۴ ژویه ۱۷۸۳ مطابق با ۲۳ شعبان ۱۱۹۷ در دژ «گورگیوسک» در سرحد قفقاز در میان فلدمارشال پاتیمکین همه کارهٔ دربار یکاترین دوم امپراطریس معروف روسیه و شاهزاده «باگراتیون» گرجی نمایندهٔ پادشاه گرجستان عهدنامه‌ای بامضا رسیدکه در تاریخ جهان اهمیت خاصی دارد، زیرا که درین عهدنامه پادشاه گرجستان کشور خود را در حمایت امپراطوری روسیه قرار داد و این اولین کشور تحت‌الحمایه در تاریخ جهانست و بعدها دول اروپا این راه را دنبال کردند و کشورهای تحت الحمایهٔ دیگر در جهان پیدا شد.

این عهدنامه دارای سیزده ماده و یک مقدمه بود و در مادهٔ اول آن تصریح شده بودکه ازین ببعد دیگر پادشاه گرجستان «والی» آنکشور نخواهد بود بلکه «متحد» روسیه شمرده خواهد شد. معنی این ماده صریحست، یعنی پادشاه گرجستان که از چهارصدسال پیش دست نشاندهٔ ایران بود و پادشاهان ایران رسماً عنوان «والی» گرجستان باو میدادند ازین پس دست نشاندهٔ تزارهای روسیه خواهد بود.

شش سال پس از امضای این عهدنامه یعنی در ۱۷۸۹ مطابق با ۱۲۰۳ قمری انقلاب فرانسه درگرفت و نخستین نتیجه آن وحشت فوق‌العاده‌ای بودکه بر همهٔ پادشاهان اروپا و از آن جمله یکاترین دوم امپراطریس که از ۱۷۶۲ تا ۱۷۹۶ میلادی (۱۱۷۵ - ۱۲۱۰ هجری) پادشاهی میکرد چیره شد و ناچار یکاترین موقع را مناسب نمییافت که در قفقاز جهانگیری کند، وانگهی تازه از جنگ دوم با ترکیه در ۱۷۹۱ (۱۲۰۵ ه‍.) فارغ شده بود و میبایست لشکریان خود را اندکی آرام بگذارد.

در ۱۷۹۶ (۱۲۱۰ ه‍.) که چند ماه بمرگ یکاترین مانده بود اختیار وی و کشورش در دست پلاتن زوبف معروف بود. وی بهمدستی برادرش والریان زوبف نقشهٔ بسیار