بادهٔ محبت لبریز و محبت طرفین باده ایست در بزم وفا نشائه ریز، ارادهٔ ازل این دو دولت پایدار را بیکدیگر پیوسته و علاقهٔ لم یزل میانهٔ این دو عقد مطابقت بسته، بنای این الفت مصون از رخنهٔ کلفت آن و اینست، و گلزار این مودت آسوده از دستبرد هر گلچین و چنانکه از اوضاع این حدود و تحریرات مجدت و نجدت پناه نبالت و جلالت انتباه اختیارالابرار والامراء جنرال غاردان‌خان[۱] و تقریرات کیاست و فراست اکتناه مهندس هوشمند آگاه موسیو لامی بر رای ملک‌آرای او معلوم و هویدا خواهد شد، اگر روزی بنا بر مصلحتی تأسیس اساس مواساتی با انگریز شده باز بملاحظه اینست که درین مدت از آن طرف همت بلند آن خسرو ارجمند بانتظام مناظم اسپانیا و دیگر امور مقصور بوده و فرصتی ننمودند که بمقتضای عهد مودت میان دولت ایران و روس دفع مواد خصومت فرمایند و ازین طرف نیز الی الان فراغتی از مجادله و ستیز روسیه دست نداده که بفراغ خاطر و وسع بال ابواب باس و نکال بر چهرهٔ فتنه‌انگیزان انگریز گشایند و اگر چه اطمینانی تمام براستی گفتار و درستی کردار آن خسرو اسکندر احتشام حاصل و یقینی کاملست که خلاف عهد مودت و ایتلاف از طرف زاهرالشرف ایمپراطوری نسبت باین دولت ظاهر نخواهد شد لیکن چون بمشاغل چند که شاغل همت بلند آن شهریار نیکوکار بوده هنوز اثری از عهد دوستی ظاهر نگردیده سواران جرار و سربازان آتشبار این دولت پایدار نیز که نمودار آتش و آبند با دلهای قوی حفظ سرحدات مملکت را از تعرض روس و انگریز مهیا و آماده‌اند که از هر طرف آتش بلایی شعله‌ور گردد بآب تیغ آتشبارش فرو نشانند و از هر سو سیل بلالایی منحدر آید با سد آهنین حسامش منصرف سازند و مترصدست که عنقریب آثار مودت از طرف اشرف ایمپراطوری ظاهر گردیده فوایدی که برای دولتین فرانسه و ایران در ضمن این مطابقت متصورست جلوه‌گر و آثار آن فایض و منتشر شود و چون فطانت همراه زبدة الاشتباه مهندس کارآگاه موسیو لامی درین مدت بمقتضای اتحاد دو دولت فرانسه و ایران رنج و مشقت بی‌نهایت در خدمت محوله بخود کشیده مترقبست که محض یگانگی دولتین او را بزیادی جاه و منصب مخصوص فرمایند که نشانی از غایت مواحدت دو دولت خواهد بود و همه اوقات نیز مترصدست که از مژدهٔ فتوحات لشکر منصور خاطر هواداران را خرم و مسرور سازند. تا آسمان محیط زمین را آرایش از اردی‌بهشت و فروردین است تخت فیروزبخت دولت از وجود همایون با تزیین باد».
پیداست که این نامه را هم عباس میرزا نایب السلطنه در توصیهٔ لامی سروان مهندس که از طرف هیئت نظامی ژنرال گاردان مامور لشکرگاه او در آذربایجان بوده است در موقعی که وی از نزد او بفرانسه بازمی‌گشته نوشته است. چون درین نامه عباس میرزا می‌کوشد از نزدیک شدن ایران با انگلستان و تجدید روابط که برای رضای ناپلئون قطع
- ↑ پیداست که مراد ژنرال گاردانست
