برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۱۲۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۱۰۱

که پادشاه فرانسه در خاطر داشت که با دولت ایران ساز موالات طراز کند و طریق وداد بازدارد، چنانکه در سال شهادت آمحمد شاه[۱] دوتن رسول از دولت فرانسه با سواد عهدنامهٔ سلاطین صفویه که در میان دولتین رفته بود بدارالملک طهران آمدند. وقتی پرسیدند که هنوز بعد از شهادت آقا محمد شاه شهریار نامدار فتحعلی شاه از شیراز باز طهران نشده و بر تخت جلوس نفرموده بود. لاجرم حاجی ابراهیم خان اعتمادالدوله ایشانرا بمعاذیر دلپذیر بازفرستاد و همچنان بعد از قتل سکنهٔ کربلا، چنانکه مذکور شد، اسمعیل بیک بیات سفیر بغداد گشت. یک تن از بازرگانان ارامنه که داود نام داشت و تجارت فرانسه میگذاشت بنزدیک او رفته و مکتوبی چند بخط فرانسه بنمود و خود را از جانب آن دولت سفیر خواند و و باتفاق اسمعیل‌بیک بطهران آمد، اولیای دولت ایران سخن او را استوار نداشتند وکتاب او را بکذب پنداشتند. این هنگام که سلطنت مملکت فرانسه را ناپلئون داشت و با دولت روس کار به معادات میگذاشت موسی ژوبر را بدولت ایران رسول فرستاد و پیام داد که خصمی روسیان با شمار روشن است و خصومت ما با ایشان مبرهن، همانا دشمن دشمن را دوست گیرند، خاصه این وقت که وداد و اتحاد دولت ایران و فرانسه موجب استیصال و اضطرار روسیانست. چون موسی ژوبر طی مسافت کرده وارد اراضی بایزید شد، محمود پاشا که حاکم بایزید بود برعایت دولت روسیه و عثمانیه او را گرفته محبوس داشت و دوتن ملازمان او را مقتول نمود. چون این خبر در اردبیل معروض حضرت نایب‌السلطنه افتاد درحال مکتوبی بحاج یوسف پاشا که ایالت ارزن‌الروم داشت فرستاده او را گسیل ساخت و موسی ژوبر بدرگاه نایب‌السلطنه آمد و از آنجا در چمن سلطانیه حاضر حضرت پادشاه شد و رسالت خوی بگذاشت و خواستار شد که شاهنشاه ایران در پاسخ نامهٔ ناپلیون او را ایمپراطور خطاب فرماید که بمعنی پادشاهست تا در میان دول فرنگستان بدین نام بلندآوازه شود. ملتمس او مقبول افتاد. پس برحسب فرمان پاسخ نامهٔ او نگار شد و میرزا رضای قزوینی منشی، که روزگاری وزارت شاهزاده محمد علی میرزا را داشت، به اتفاق او بسفارت فرانسه مامور گشت … ».

پیداست شرحیکه مولف ناسخ‌التواریخ دربارهٔ امپراطوری ناپلئون و برسمیت شناختن او نوشته مبالغه آمیزست و همین بیان مختصر روحیات مردم آن زمانرا نشان میدهد.

برای اجرای عهدنامهٔ فینکن شتاین ناپلئون مصمم شد سفیری بایران بفرستد که درضمن ریاست هیئت نظامی فرانسه را هم داشته باشد. برای این کار ژنرال کلود ماتیو کنت دو گاردان[۲] را برگزید. این ژنرال چهل و یک ساله در ۱۱ ژویه ۱۷۶۶ در


  1. دراصل چنینست.
  2. Claude-Mathieu Comte de Gardane