دیگران گردیده پیش از رسیدن بتهران آسیب بسیاری دیدندی، و پس از همه اینها هنگامی رسیدندی که مجلس از میان برخاسته بودی.
جنبش ملایان و آغاز آشوب تبریزیان هنگامیکه بدینسان سرگرم جوش و خروش میبودند و میخواستند سپاه بتهران فرستند و با دشمنان آزادی بجنگند، ناگهان پرده برخاسته دانسته گردید، که محمدعلیمیرزا در آن نقشه خود تبریز را فراموش نکرده، و برای اینجا نیز دستگاهی درچیده، و تبریزیان باید در شهر خود باین دستگاه پردازند و نیازی برفتن تهران نمیباشد.
آمدن حاجی میرزا حسن و امامجمعه را به تبریز نوشتهایم. آن آمدن برای این بود بود که در هنگامی بهمدستی ملایان و دیگر بدخواهان مشروطه بتلاش برخیزند. این بود روز آدینه بیست و نهم خرداد (۱۹ جمادیالاولی) یک نشست بزرگی در خانه مجتهد برپا گردید. همگی مجتهدان و ملایان بنام در آنجا بودند. همچنین میرهاشم که گفتهایم در دوچی و سرخاب دستگاه فرمانروایی میداشت با پیرامونیانی بآنجا آمد. نیز اجلالالملک رییس شهربانی و کسان دیگری از آزادیخواهان دانسته و نادانسته بآنجا رفتند. چون هنگامش رسید مجتهد پرده از کار برداشته بسخنانی پرداخت در این زمینه که مشروطه با اسلام سازش ندارد، و اکنون که شاه بکندن بنیاد آن برخاسته ما نیز بیاری شاه برخیزیم، و تلگرافی برایش فرستیم. ملایان که خود دشمنان مشروطه میبودند این پیشنهاد را با خوشرویی پذیرفتند، و تلگرافی نوشته شد که همگی بآن دستینه نهادند، و تو گفتیی یک بایای ورجاوندی را بپایان رسانیدهاند بخود بخود بالیدند.
هنگام نیمروز که نشست پایان پذیرفته و باشندگان پراکنده میگردید ناگهان داستانی رخ داد، و آن اینکه یک سیدی با تپانچه بدست آهنگ کشتن میرهاشم کرد و تیری باو انداخت که چون سوار الاغ میبود برانش خورده نکشت. پیرامونیانش آن سید را با تقی مسکر نامی که از همراهان وی میبود دستگیر کردند. و با خود برداشته روانه دوچی گردیدند. بدینسان در تبریز زمینه برای جنگ و خونریزی آماده گردید.
این سید تیرانداز چنانکه میگویند از مردم زنجان و خود یکی از فرستادگان کمیته قفقاز میبود. اینمرد از آنجا برای کشتن سیدهاشم آمده و بیآنکه نژاد سیدی دارد دستار سیاه بسر پیچیده خود را سید میشناسانیده. از دیرباز در پی فرصت میگشته تا امروز بدست آورده. ولی چسود که تیرش بآماج نخورد، و خود که گرفتار شد همانشب در اسلامیه با شکنجه کشته گردید. در روزنامه «ملا عمو» که هنوز پراکنده میگردید، در پایان یک نسخهای رویه بازپرس از تقی مسکر را آورده است که اینک من نیز در پایین میآورم:
«صورت استنطاق که در محضر عموم علمای اعلام و سادات ذویالعز والاحترام