برگه:TarikhMashrouteh3.pdf/۱۹۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
تاریخ مشروطهٔ ایران
۷۶۸
 

چندروزه که آوازه بازگشت سپاه ماکو افتاده هرروزه آگاهی تازه‌ای میرسید ستارخان دسته‌ای را از سواران به آنا خاتون میفرستد که اگر سپاه ماکو بآنجا رسید آگاه شوند و جلوگیری کنند و این سواران در پیرامون آنا خاتون میبودند که پیش از درآمدن آفتاب چهارصد تن کمابیش سواره را می‌بینند رو بآنجا میآیند. اینست بجنگ بر می‌خیزند. از آنسوی رحیمخان و شجاع‌نظام با دسته‌هایی از سواره از دوچی بیاری سواران دولتی میرسند. ازاینو نیز مجاهدان سرپل بیاری سواران آزادی میشتابند. تا پس از ظهر جنگ سختی در میان می‌بود و از سنگر امیرخیز توپهایی نیز انداخته شد.

چنانکه گفتیم محمدعلیمیرزا بعین‌الدوله فشار می‌آورد که شهر را التماتوم عین‌الدوله بگیرد و پرخاشها میکرد. پیاپی تلگرافهاازو میرسید. از سوی دیگر ملایان اسلامیه‌نشین که بخون مردم شهر تشنه میبودند، پیاپی پیام داده از عین‌الدوله گرفتن شهر را میخواستند. عین‌الدوله از روزیکه آمد آنچه توانسته کرده و آنچه زور میداشت بکار برده بود، ولی ملایان که از جنگ و چگونگی آن ناآگاه می‌بودند و محمدعلیمیرزا که از آندور به پیشامدها نگهبانی می‌کرد چنین میدانستند که عین‌الدوله هنوز همه توانایی خود را بکار نبرده، و با تبریزیان نرمرویی نموده است و این بود آن فشار را میآوردند. هرچه بود عین‌الدوله خود را ناچار دید که یکبار دیگر زورآزمایی کنند و با شهر بجنگد، و بویژه که سپاه ماکو نیز بازگشته بشهر نزدیک شده بود.

لیکن بهتر دید که این کار خود را برویه دیگری اندازد و بمردم شهر التماتومی فرستاده چنین وانماید که تاکنون دست نگه داشته و آنچه تواند نکرده است. ولی اگر شهریان پشیمانی ننمایند و گردن بفرمان او نگذارند آنچه تواند خواهد کرد، و این بود چنانکه گفتیم روز دوشنبه سی‌ام شهریور (۲۴ شعبان) آگاهی‌نامه‌ای نویسانیده در در سی و شش نسخه بکسانی در شهر فرستاد، در این زمینه که در آن یکماه او هرچه خواسته است «رأفت ملوکانه» را بمردم تبریز برساند و آنان را با زبان پند براه آورد نتیجه نداده و مردم دست از نافرمانی نکشیده و با سپاهیان دولت بجنگ دلیری نموده‌اند، و اینست دولت ناچار شده تبریزیان را بگردن‌کشی شناسد و بآنان گوشمال دهد و اینست او آگاهی میفرستد که اگر از سر دسته فردا که روز سه‌شنبه بیست و پنجم شعبانست تا چهل و هشت ساعت تفنگ و فشنگی را به کنار نهادند و ارک دولتی را سپردند کار خوبی کرده‌اند وگرنه لشکرهای دولتی بشهر درآمده آنچه می‌باید درباره گردنکشان خواهند کرد . کسانیکه بی‌یکسو هستند و بالای خانه‌های خود ببرق سفید افرازند، و یا در باغ شمال و یا در مسجدها گرد آیند که لشکریان ایشان را شناخته گزند نرسانند، و هرکسی که با تفنگ و افزار جنگ در برابر لشکریان ایستادگی نماید هرگز آمرزیده نشده کشته خواهد گردید.