که خودشان بیاری مشروطه ایران بیابند، و از استانبول نیز این اندیشه خام را دنبال کردند. از آنسوی شیخ سلیم، که پس از در آمدن رحیمخان بدرون شهر گریخته و از بیراهه خود را بنجف رسانیده بود، در آن باره پافشاری نشان داد، ولی شادروان آخوند مرد دوراندیش و بافهمی میبود این را خام شمارده نپذیرفت، و برای آنکه خواهش شیخ سلیم و دیگران را ببکباره نادیده نانگارد، با آن دو تن دیگر سگالیده چنین نهادند که حاجی سیدعلی تبریزی (برادر حاجی سیفالعلماء خیابانی) که یکی از شاگردان بنام آخوند شمرده میشد، با گروهی از طلبه آهنگ ایران کنند، و این نهش را با تلگراف باستانبول و تبریز آگاهی فرستادند. از آنسوی حاجی سیدعلی نیز با همراهان خود تا خانقین که مرز ایران و عثمانی میبود پیش آمده از آنجا گذشتن نتوانست و در همانجا درنک کرد.
امید او این میبود که چون آوازه آهنگ او بایران برسد مردم بتکان آمده به پیشواز خواهند شتافت و او را با یارانش بایران خواهند آورد و در پیشروی او با دولتیان بجنگ خواهند پرداخت، ولی از مردم چنین تکانی دیده نشد. از اینرو او نیز از خانقین باینسو نگذشت هرچه هست همان اندازه نیز مایه دلگرمی برای تبریزیان میبود.
بدینسان از چند راه به تبریز پشتیبانی رفت. از آنسوی در خود انجمن تبریز یا جانشین مجلس شهر بنیاد کار از هر باره استوار میبود. زیرا چنانکه بارها گفتهایم مجاهدان با سرهای پرشور و دلهای پاک بکوشش برخاسته جز پیشرفت کار را نمیخواستند و از جانفشانیها باز نمیایستادند. سردستگان که در پشت سر سنگر میکوشیدند و پول و نان و افزار میبسیجیدند همگی دلبستگی بمشروطه داشته بهر خود سودی نمیخواستند. ستارخان و باقرخان با یکدیگر برادرانه راه میرفتند و دویی در میان ایشان نمیبود. اینها چیزهاییست که اگر نباشد هیچ کاری پیش نرود.
در نتیجه پشتیبانیها از بیرون و این استواربها از درون میبود که مشروطهخواهان خود را نیرومند دانسته از عینالدوله و لشگرهای او باک نمیداشتند و با دلهای استوار در پی کارهای خود میبودند.
در این روزها چون انبوه ایرانیان که بیرون از کشور میبودند، و همچنین علمای سهگانه تجف و باهمادهای آزادیخواه قفقاز، تنها تبریز را کانون قانونی ایران میشناختند و همگی رو بسوی اینجا میداشتند، انجمن ایالتی تبریز، در نبودن مجلس شوری ، خود را جانشین او گردانیده، و این عنوان را بهمهجا شناسانید، و از همهجا آن را پذیرفته براست داشتند. از این پس تبریز عنوان دیگری پیدا کرده تنها در پی نگهداری خود نبوده در پی آن نیز میبود که مشروطه را بایران بازگرداند، و از چیرگی بیگانگان جلوگیرد، و رشته کارهای کشور را در دست دارد. در اندک زمانی تا اینجا