را، بیرون از دبن یا «بابی» مینامیدند، اگر این «فتوا»های علمای نجف نبودی کمتر کسی بیاری مشروطه پرداختی، همان مجاهدان تبریز بیشترشان پیروی از دین میداشتند، و دستاویز ایشان در آن کوشش و جانفشانی این «فتوا»های علمای نجف میبود. همان ستارخان بارها این را بزبان میآورد که من «حکم علمای نجف را اجرا میکنم». همچنین بازرگانان توانگر که پول بنام «اعانه» به تبریز میفرستادند بیشترشان پیروی از «فتوا»های علما میکردند. سود بزرگ تلگرافهای علمای نجفی از این راه میبود.
چنانکه گفتیم انجمن سعادت میانجی در میانه تبریز و نجف میبود، و هر چندروزی یکبار سرگذشت این شهر و حال آنرا با تلگراف بآقایان آگاهی میرسانید. از آن سوی در خود نجف انبوهی از طلبهها که بگرد سر این سه دسته مجتهد میبودند هواداری بسیار از مشروطه میداشتند و به تبریز و پیشامدهای آن دلبستگی نشان میدادند. پس از مشروطه شدن کشور عثمانی حال نجف نیز دیگر گردیده، آن چیرگی که سیدکاظم یزدی و بدخواهان مشروطه داشتند، این زمان نمیبود. از اینرو، گذشته از تلگرافهای علما، خود نجف بک کانون دلگرمی برای تبریزیان شمرده میشد.
همین حال نجف و رفتار علمای سهگانه مایه دللرزی برای محمدعلیمیرزا میبود، و بیگمان او بدلجویی از علما کوششهای نهانی بکار برده و فیروزی نیافته است. حاجی شیخ فضلالله نوری که پس از بستهشدن مجلس دوباره پا بمیان نهاده بود و اینزمان آبرو و شکوه بسیاری میداشت، در نامهای که نویسنده او برای پسرش در نجف (آقاضیاءالدین) فرستاده چنین مینویسد: «شهر در کمال امنیت تمام بلاد ایران بحمدالله در نهایت انتظام عمده توجه باخبارات عتبات عالیاتست، چندی قبل تلگرافی از طرف حجةالاسلام والمسلمین روحی فداه مخابره شده بجنابعالی در کشف اخبارات آنجا تا حالا جواب نرسیده خیلی عجیب است. با آن تأکیدات اکیده چگونه مسامحه فرمودهاید. البته جوابهای صحیح کافی که باعث قوت قلب شاه بوده باشد مخابره فرمایید باکی از قیمت اجرت تلگراف نداشته باشید».
برای آنکه نمونهای در دست باشد یکی از تلگرافهای علمای نامبرده را در پایین میآورم:
«بعموم ملت حکم خدا را اعلام میداریم. الیوم همت در رفع این سفاک جبار و دفاع از نفوس و اعراض و اموال مسلمین از اهم واجبات و دادن مالیات بگماشتگان او از اعظم محرمات و بذل و جهد در استحکام و استقرار مشروطیت بمنزله جهاد در رکاب امام زمان ارواحنا فداه و سرمویی مخالفت و مسامحه بمنزله خذلان و محاربه با آنحضرت صلواتالله و سلامه علیه است اعاذالله المسلمین من ذلک انشاءالله تعالی الاحقر نجل المرحوم میرزا خلیل الاحقر محمدکاظمالخراسانی الاحقر عبدالله مازندرانی»