«اجتماعیون عامیون» یاوری میکرد، که کسانی از باشندگان آن از جان خود گذشته از بیراهه تفنگ به تبریز میرسانیدند، و یکی از این باشندگان مشهدی اسماعیل میابی میبود که با اند بسیاری از تفنگ و بومب همراه دو تن دیگر به تبریز میآمد، و در میان میان راه با دست کسان شجاع نظام گرفتار گردید که بمرند برده بزندان انداختند و پس از دیر زمانی او را با شکنجه کشتند، و بدینسان مرد دلیر جان خود را در راه آزادی، از دست داد. از یکسو نیز برخی از بازرگانان قرهباغی، با انگیزش ستارخان، بقفقاز رفته و تفنگ بسیار بار کرده با هر دشواری میبود به تبریز میرسانیدند، و اینان اگر چه جز در پی بازرگانی خودشان نمیبودند چون بکار آزادیخواهان میخوردند ستارخان ارجشناسی و پشتیبانی از آنان دریغ نمیگفت.
از هر باره قفقازیان بیاوری میکوشیدند. در جایی که از شهرهای خود ایران کمترین پروایی دیده نمیشد از شهرهای بیگانه این پرواها میرفت.
یک پشتیبانی بجای دیگری که در اینهنگام به تبریز کرده شد، از پشتیبانی که علمای نجف نمودند سوی علمای نجف بود. چنانکه گفتهایم پیش از آنکه محمدعلی میرزا مجلس را بتوپ بندد تلگرافی بنجف فرستاد و از نجف پاسخ تندی رسید. سپس علمای نجف در هواداری از مشروطه پا فشارده «فتوا» فرستادند که سرباز و سوار و قزاق و سرکردگان فرمانبری باو ننمایند و آشکار نوشتند: «همراهی با مخالفین مشروطه و اطاعت حکمشان در تعرض بمجلس خواهان بمنزله اطاعت یزید بن معاویه است»، و این را با تلگرافهای پیاپی بهمهجا رسانیدند.
پس از بمباران مجلس علما سخت رنجیدند و باز تلگرافهای درازی میانه ایشان با دربار رفت، و این بار علما بسخنان تندتری برخاسته ناخشنودی خود را از شاهی محمدعلیمیرزا، بلکه از خاندان قاجاری، به آشکار آوردند.
در این میان چون آوازه ایستادگی تبریز، و اینکه محمدعلیمبرزا پیاپی سپاه بسر آنشهر میفرستد پنجف رسید، علمای سهگانه فرصت را از دست نداده بیاری تبریز برخاستند و باز «فتوا»ها فرستادند، در این زمینه که رفتن بسر تبریز «بمنزله جنگ با امام زمان»، و بستن راه خواروبار برای آنشهر «در حکم بستن آب فرات بروی اصحاب سیدالشهداء» میباشد.
این تلگراقها در سواران و سربازان نهنایید و آنانرا از فرمانبری بشاه و بسرکردگان خودشان باز نداشت، و چه بسا که بگوشهای ایشان که مردم بیسوادی میبودند نرسید. از این باره سودی از آنها دیده نشد سود اینها از راه دیگر بود.
در آنروز ها انبوه مردم ایران، بویژه در شهرها، پیروی از کیش میداشتند. چون ملایان در تبریز و دیگر شهرها بدشمنی با مشروطه برخاسته بودند و مشروطهخواهان