جلوگیری دیده نمیشد. نیروی انجمن تا بآنجا رسید که ارفعالدوله که ما میشناسیم چه دشمنی با مشروطه میداشت، از ترس خود مشروطهخواهی مینمود و بدرخواستهای انجمن گردن میگزاشت. سههزار منات هم «اعانه» برای تبریز پرداخت.
یکی از کارهای ایرانیان در استانبول آن بود که روزنامهای بنام «شمس» با زبان فارسی بنیاد نهادند که اگرچه ناشایندگی از خود نمود، و همانا دارنده و نویسنده آن (سید حسن تبریزی ) زود فریب میخورده و بپاس خواهش بچشمداشت سود از هر کسی بستایش میپرداخته، (چنانکه از حاجی صمدخان نیز بستایش برخاسته و گناههای او را شسته و پاک گردانیده)، با اینحال در آن هنگام در استانبول بیکروزنامه فارسی نیاز بسیار میبود، و این روزنامه نیز یاوری به پیشرفت کار تبریز کرده است.
اما در قفقاز، چنانکه گفتهایم: در این هنگام گذشته از دیگر ایرانیان که از سالهای پیش بفراوانی در قفقاز میبودند، گروهی از آزادیخواهان تهران و گیلان گریخته و خود را بآنجا رسانده بودند، از آنسوی چنانکه گفتهایم ایرانیان در اینجا باهمادی (حزبی) بنام «اجتماعیون عامیون» میداشتند که پیشواشان نریمان نریمانوف میبود، و این باهماد است که دستههایی از باشندگان خود را برای پیشرفت دادن بجنبش مشروطه به تهران و تبریز و دیگر جاها فرستاده بود، که هماکنون یکدسته از آنان بنام «مجاهدان قفقازی» در تبریز جنگ میکردند.
از اینرو این باهماد بجنبش مشروطهخواهی ایران هرگونه دلبستگی میداشت، و چون ایستادگیهای تبریز را شنید جوانمردانه بکوششهایی برخاست که یاوریهایی کند. همچنین آزادیخواهان تازهرسیده از ابران، و دیگر ایرانیان بکوشش پرداختند. اینان از یکسو پول (اعانه) گرد میآوردند. از یکسو باهماد میکوشید که با دست کسانی تفنگ و فشنگ و تپانچه و بمب به تبریز برساند. نیز میکوشید که دیگر باهمادهای آزادیخواه و شورشطلب قفقاز را به پشتیبانی از تبریزیان برانگیزد.
این کوششهای باهماد به نتیجههای روشن و سودمندی رسید، زیرا یاوریهایی که دیگران کردند کسانی از آزادیخواهان قفقازی (که جز ایرانی میبودند) بیاوری تبریز شتافتند. ما از آنان آیدینپاشا و برادرش ابراهیمآقا را شناختهایم که از مردم قارس میبودند و در همان روزها به تبریز درآمدند و در اینجا از سردستگان گردیدند.
گذشته از اینها باهماد «سوسیال دموکرات» روسی که از سالها در آن کشور
پیکره ۲۲۶ نشان میدهد ابراهیم آقای قارسی را با دسته مجاهدان خود (این پیکره در سال ۱۲۹۰ برداشته شده، در آن روز این دسته که بیشترشان از مجاهدان برگزیده میبودند در جنگ شام غازان فیروز درآمده بودند و بیادبود آن این پیکره را برداشتهاند. ما چون از ابراهیمآفا پیکر دیگری در دست نمیداریم آن را در اینجا آوردیم)