این بود کوتاهشده گفتگوهای دو سو.
این گفتگوها در میان میبود و از آنسوی دستههای سواره و پیاده پشتیبانیهایی که به تبریز مینمودند با توپخانه و قورخانه، از تهران میرسیدند و به نیروی عینالدوله میپیوستند. سپاه ماکو نیز روانه گردیده در راه میبود. بدینسان دولتیان نیروی بزرگی میبسیجیدند، و خود پیدا میبود که بجنگهای بزرگتر و سختتری خواهند برخاست. چیزی که هست مشروطهخواهان نیز این زمان بسیار نیرومند میبودند. گذشته از آنکه مجاهدان روزبروز آزمودهتر میگردیدند و بشمارهشان میافزود، و گذشته از آنکه کارها سامانی بخود گرفته بود، یک رشنه پشتیبانیهای ارجداری از بیرون نموده میشد که میباید در اینجا آنها را نیز بازنمایم:
در تهران چون مجلس با آن زبونی از میان رفت و با یک تکانی دستگاه مشروطه از همهجا برچیده شد، در اروپا و دیگر جاها، نام ایران خوار گردید ، و ایرانیان نزد مردم سرافکنده گردیدند. لیکن چون در پی آن آگاهی از ایستادگیهای مردانه تبریز رسید، این مژدهای به ایرانیان بود و در همهجا از هندوستان و شهرهای قفقاز و خاک عثمانی و کشورهای اروپا ایرانیان بجنبش آمدند و بهواداری تبریز برخاستند. بویژه که کمکم تبریز فیروزی بافت و روزبروز پادآواز گردیهای ستارخان و دیگران بروزنامههای اروپا افتاد. اینها در همه جا مایه شادمانی ایرانیان غیرتمند گردید. بویژه در استانبول و قفقاز که چون ایرانیان در این دوجا بسیار میبودند تکانی در میان ایشان پدید آمده و نتیجههایی پیدا شد.
در استانبول ایرانیان انجمنی بنام «انجمن سعادت ایران» بنیاد نهادند، که این انجمن، در بیرون از ایران خود را نماینده انجمن ایالتی آذربایجان شناسانیده، میانه تبریز و نجف و شهرهای اروپا و دیگر جاها میانجی گردید. بدینسان که هر آگاهی که از انجمن تبریز میرسید آنرا بهمهجا میپراکند، و هر درخواستی که انجمن تبریز میکرد آنرا بپارلمانهای اروپا میرساند. گذشته از اینها از ایرانیانی که در شهرهای عثمانی با در کشورهای اروپا و یا در هندوستان میبودند پول «اعانه» برای تبریز گرد میآورد و آنرا با تلگراف میرسانید.
این کارها هرکدام پشتیبانی ارجداری میبود و مایه دلگرمی تبریزیان میشد. باید نام «انجمن سعادت» در تاریخ مشروطهٔ ایران بماند. جای افسوسست که ما نامهای بنیادگزاران و راهبران آنرا نمیدانیم و از برخی که پرسیدهایم آگاهی استواری نشنیدهایم و رویهمرفته بیشتر کار را بازرگانان آذربایجان میکردهاند.
آنچه بکوششهای انجمن سعادت یاوری میکرد، این بود که در عثمانی نیز آزادیخواهان چیره درآمده و مشروطه در آنجا روان گردیده بود. از اینرو هیچگونه