برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۳۰۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

آنان ایمن و دل‌آسوده میبودند. زیرا گذشته از آنکه خود یک گروه بس انبوهی میبودند و بسیاری از آنان تپانچه و تفنک همراه میداشتند، دسته‌هایی از قزاق و سرباز، با توپها در پیرامون آنها پاسبانی مینمودند. در اینجا نیز دیگهای پلو بر سر بار و خوراک فراوان میبود. در بیشتر چادرها دستگاه باده خواری برپا و با سرگرمی و بیخودی بسر میبردند. گاهی نیز کسانی تیر بهوا شلیک میکردند.

فردا دوشنبه انبوهی در مجلس دیگر فزونتر گردید. مردم دسته دسته رو بآنجا آوردند. بهارستان و مدرسه سپهسالار پر گردیده گروهی نیز در جلوخان مجلس ایستادند. انجمنها در مدرسه جا گرفته هر یکی اطاقی را برای خود برگزیدند. نیز شماره تفنگها بیشتر گردیده تفنک داران در پشت بامها و بر سر مناره ها و خانه های پیرامون سنگر بستند. نیز کمیسیونها برای جنک و خوار و بار برگزیدند و رشته را بدست آنان سپردند. در این روز درفش بزرک مجلس را بر سر در افراشته، یک پارچهٔ سفیدی نیز بنام آسایش خواهی بروی آن کشیدند. چون نشست مجلس آغاز یافت، باز گفتگوی فرستاده فرستادن را بمیان آورده، همان شش تن دیروزی را با نوشته‌ای از سوی مجلس بار دیگر روانه گردانیدند. مردم در بهارستان و جلوخان و مدرسه انبوه میبودند جوش و خروش از خود نشان میدادند و کسانی باآنان گفتارها میراندند.

پس از نیمروز، آن شش تن همراه عضدالملک، باز گشته از شاه نوشته آوردند، در این زمینه که انجمنها بهم خورد و نمایندگان پراکنده گردند، تا شاه نیز اوباشان را پراکنده گرداند، و پس از آن نشسته رویه‌ای بکارها دهند. میخواست بدینسان نیروی مشروطه‌خواهان را از میان برد، و بآنان چیره گردد.

شگفت است که کسانی از نمایندگان پیشنهاد میکردند که خواهش شاه پذیرفته شود. چنین میگفتند: «حسب الامر خوبست اطاعت شود تا فتنه و فساد مرتفع گردد». دیگران آنرا نمی‌پذیرفتند. چنین نهادند که در کمیسیونی گفتگو شود، و این کمیسیون یک اندیشه بیخردانه‌ای بیرون داد، بدینسان که انجمنها بهم خورد و نمایندگان شب را بخانه‌های

۳۰۵