برگه:TarikhMashrouteh.pdf/۶۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

مردم بآن، و دیگری در ستایش «سوسیالیزم» و شمردن سودهای آنچنان زندگانی، که نه نویسنده ناسازگاری آن دو راه را باهم دریافته، و نه چاپ‌کننده بآن پی برده.

جز از امین‌السلطان که زیان بحبل‌المتین زده بود، از دیگران هر کسی وزیر شده، چه پیش از مشروطه، و چه در زمان خرده خودکامگی، و چه در زمان التماتوم روس و بسته بودن دارالشوری، این روزنامه او را ستوده و چاپلوسیها گفته.

این بوده چگونگی روزنامه‌ها در آنزمان. نیک و بد را با هم میداشته‌اند، و اگر رویهمرفته را بگیریم سودمند میبوده‌اند، و میتوان یکی از انگیزه‌های تکان توده همین‌ها را شمرد. زیرا گذشته از آنکه برخی از آنها نیک بوده و راهنماییهای سودمند میکرده، بدها نیز این سود را میداشته‌اند که از کشورهای اروپا، و از پیشرفت و نیرومندی آنها، و از دانشها و اختراعها، و مانند اینها سخن میرانده‌اند، و مردم را آگاه میگردانیده‌اند، و همینها مایهٔ تکان و بیداری میشده.

چنین رخ داد که در آن زمان نخست جنک ترانسوال و انگلیس برخاست، و سپس جنک ژاپون و روس پیش آمد. تا چند سال این جنگها در میان بود، و روزنامه‌ها داستانهای آنها را مینوشتند، و بیدارشدگان با خشنودی و دلخوشی آنها را میخواندند و سخت میسهیدند. این داستانها در ایران، کار بسیار کرده. دلیریهای یکمشت ترانسوالی، و ایستادگیهای مردانهٔ آنان در برابر دولت بزرگی همچون انگلیس، و شکستهاییکه چند بار بسپاه این دولت دادند، و همچنین لشکرهای آمادهٔ ژاپون، و کاردانیهای سرداران ایشان، و فیروزیهای پیاپی که می‌یافتند، ایرانیان را تکان سختی میداد. ژاپون که تا چندی پیش گمنام بوده و در سایهٔ مشروطه و تکان توده باین جایگاه رسیده بود، درس بزرگی بایرانیان می‌آموخت، و همه را میسهانید. داستانهای این جنک چندان پراکنده گردید و شناخته شد که نامهای «پورت اتور»، و «مارشال اویاما»، و «جنرال کروپاتگین» و مانند اینها زبانزد مردم گردید، و مثلا اگر کسی برتری فروختی یا بخود بالیدی چنین گفتندی: «مگر پورت

۶۱