برگه:TarikhMashrouteh.pdf/۳۳۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

میخواستند و با آرزو و امید بسیار بآن رو آورده بودند، پیشروان پشتیبانی بسیار نشان میدادند. پس از همه اینها، «مرکز غیبی» بنگهبانی برخاسته آن را هوشیارانه راه میبرد. افزار جنک بدست مردم پراکنده دادن مایه هر گونه بیم تواند بود. برای جلوگیری سردستگان کاردان و هوشیار میباید که از آشوب و خونریزی جلو گیرند و کار را بانجامی رسانند. آن کانون نهانی این شایندگی را از خود نشان میداد.

این کانون بپدید آوردن یکدسته جنگجویانی بنام «مجاهد» میکوشید و راستی را یک سپاهی از میان توده می‌آراست و برای پیشرفت آن خواست خود بود که این داستان تفنک خریدن و مشق تیراندازی کردن را، بدستیاری سخنگویان و دیگران پیش آورده بود و از پشتیبانی و هواخواهی نیز باز نمی‌ایستاد.

پیشرفت مشروطه در شهرهای آذربایجان بدینسان یک بهار بسیار خوش و تاریخی پیش آمده بود. اگر چه از محمد علیمیرزا پاره بد خواهیها نمودار میشد، و در بسیار جاها ناایمنی پدید آمده و دولت از جلوگیری باز می‌ایستاد، و از آنسوی در همین روزها گفتگو از باز گشتن میرزا علی اصغر خان اتابک که محمد علیمیرزا خواسته بود میرفت، و از همه اینها سر گرانی محمد علیمیرزا با مشروطه فهمیده میشد و ناگزیر مایه بیم و اندوه میگردید، با اینهمه یک روزگار خوش و درخشانی میگذشت. در سراسر کشور تکانی پیدا شده و انبوه مردم با امید و دلگرمی به نیکیهایی میکوشیدند و هنوز کشاکش یا دو تیرگی در میان دیده نمی‌شد. گذشته از شهرهای بزرک در شهر های کوچک جنبش و کوشش پیش می‌رفت.

در آذربایجان در همه شهرها، از خوی و ارومی و اردبیل و ساوجبلاغ و سلماس و مراغه و ماکو و بناب و دیگر جاها تکان پدید آمده، و چون در برخی از آنها، در نتیجه ناآگاهی از معنی مشروطه، و یا بانگیزه کینه‌های کهن کشاکش پیدا شده بود انجمن ایالتی بهتر دانست فرستادگانی بآنجاها فرستد و با دست آنان سامانی بکارها دهد.

۳۲۷