در اردبیل که گفتیم حیدریان و نعمتیان هر یک انجمن دیگری برپا کردند و در میانه زد و خورد و تاراج رخ داد انجمن حاجی اسمعیل آقا امیر خیزی را با دو تن دیگر روانه گردانید، و اینان چون باردبیل رسیدند، بدستیاری نقیخان رشیدالملک که بفرمانروایی آنجا آمده بود هر دو انجمن را بهم زده و یک انجمن درست دیگری برپا گردانیدند. شش تن که بنمایندگی برگزیده شدند حاجی میرزا فخرالدین شیخالاسلام، حاجی میرزا ابراهیم، و حاجی میرزا یعقوب، و حاجی محمد حسین، و میرزا ابراهیم ارباب، و آقا عبدالخالق بودند. رشیدالملک بکسانی از سر دستگان که مایه کشاکش شده بودند چوب زد و از شهر بیرونشان گردانید. بدینسان در اردبیل جنبش براه خود افتاد.
در مراغه که انجمنی بر پا کرده بودند و در آنجا هم رنجیدگی در میان میبود، انجمن ایالتی شیخ اسماعیل هشترودی را بآنجا فرستاد. این نیز انجمن پیشین را بهم زده و دوباره انجمن درستی برپا گردانید. از کسانی که برگزیده شدند یکی میرزا محمد حسن مقدس و دیگری میر آقا صدرالسادات بود. شادروان مقدس که ملای پاکدامن و غیرتمندی میبود دلسوزانه بپیشرفت مشروطه میکوشید. چنانکه گفتهایم یکی از آزادیخواهان روشنفهم اینجا حاجی میرزا حسن شکوهی میبود.
در بناب میانه انجمن و سیفالعلماء رنجیدگی پیدا شده بود و هشترودی ببرداشتن آن هم کوشید. از مشروطهخواهان در اینجا حاجی سیفالله (یکی از بازرگانان) میبود.
بزرگتر از همه کشاکش ماکو بود. در اینجا هم مردم بتکان آمده و آرزوی کوشش میداشتند. ولی اقبالالسلطنه که خودش و پدرانش سالیان دراز فرمان رانده و در آنجا ریشه دوانیده بودند خرسندی نداده از باز کردن انجمن جلو میگرفت. خواهرزاده او عزتالله خان هواداری از مشروطهطلبان نموده دشمنی با دایی خود نشان میداد. با اینهمه بر پا کردن انجمن نمییارستند و ناگزیر گردیده از انجمن ایالتی چاره خواستند.
انجمن میرزا جواد ناطق را بآنجا فرستاد، و این نخست بخوی