پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۳۷۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

[حسام الدّوله شهریار بن قارن]


.....۱ روزی از دیوان و حضرت سلطان خواجه نظام الملک نوشته بود که ورا خبر کردند که چند از شبانروز هست که صوفی صاحب خرقۀ مجتهد متهجّد در این سرایست که نه سخنی گفت و نه بآب و نان و رغبت نمود، خواجه نظام گفت زودتر او را پیش من آرند تا ببینم، حسن صبّاح را چون پیش او بردند سلام نکرد خواجه بر پای خاست برو سلام کرد و خواست که او را در کنار گیرد دستی بر سینۀ خواجه زد که دور شو از من، نباید که بآتش معرفت من بسوزی، خواجه از آن در طیره شد و سیلی چند بر گردن او فرمود نهاد، او را دور کرد، او از آنجا بالموت آمد و دعوت خویش آشکارا کرد و ملحدان باصفهان فرستاد و آن خواجۀ بزرگ مرتبۀ عالی همّت را شهید گردانیدند و هم در آن مدّت ملکشاه نیز درگذشت (۲) و میان سلطان محمّد بن ملکشاه و برادر او بر کیارق خلاف افتاد، ملاحده سر کوهها بگرفتند و آتش فتنۀ ایشان بالا گرفت و

________________________________________

(۱) - در نسخۀ الف پس از ختم قسم اوّل و ذکر خاتمه و تاریخ کتابت آن (چنانکه آنها را عینا نقل کرده‌ایم) بدون ذکر هیچ عنوان و تشخیص در قریب یک ورق و نیم بزرگ عین همان شرحی را که در باب بنای شهر آمل در قسم اوّل آمده (صفحۀ ۶۲ از سطر ۱۳ تا صفحۀ ۷۲ سطر ۹) کاتب از نو نوشته است باختصار و حذف اشعار عربی و پس از تمام شدن آن حکایت چهار مقالۀ عروضی را راجع بفردوسی نقل کرده و چون این حکایت تمام شد بنقل عبارات مذکور در متن که ما این قسم سوّم را از همانجا شروع می‌کنیم می‌پردازد. این عبارات از ابتدا تا قسمتی که بشمارۀ (۲) نموده شده فقط‍ در الف دیده میشود و نسخ دیگر همان مطالبی را دارند که از جهانگشای جوینی برداشته و ما آنها را در آخر قسم دوم نقل کردیم. از شمارۀ (۲) ببعد تمام نسخه‌ها در عبارات و مطلب یک صورت پیدا میکنند. اختیار عنوان «قسم سوّم» در پشت صفحه چنانکه در مقدّمه نوشته‌ایم از خود ماست چونکه مطابق نقشۀ اصلی مؤلّف این قسمتها یقینا جزء قسم یا مجلّد سوم از کتاب او بوده ولی بعلّت از دست رفتن قسمتی از کتاب امروز درست نمیدانیم که مؤلّف این قسم اخیر را از کجا شروع نموده بوده، تقسیم کتاب بچهار قسم هم چنانکه در دیباجۀ اصل کتاب آمده ظاهرا از خود مؤلّف نیست و تصرّفی است از دیگران.