پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۳۶۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

خواجۀ بزرگ منازعان داشت که پیوسته خاک تخلیط‍ در قدح جاه او همی انداختند محمود با آن جماعت تدبیر کرد که فردوسی را چه دهیم گفتند پنجاه هزار درم و این خود بسیار باشد که او مردی رافضی است و معتزلی مذهب و این بیت بر اعتزال او دلیل کند که او گفت:


ببینندگان آفریننده رانبینی مرنجان دو بیننده را

و بر رفض او این بیتها دلیل است که او گفت:


خردمند گیتی چو دریا نهادبرانگیخته موج ازو تند باد چو هفتاد کشتی درو ساختههمه بادبانها برافراخته میانه یکی خوب کشتی عروسبرآراسته همچو چشم خروس پیمبر بدو اندرون با علیهمه اهل بیت نبیّ و وصی اگر خلد خواهی۱ بدیگر سرایبنزد نبیّ و وصی گیر جای گرت زین بد آید گناه منستچنین دان و این راه راه منست برین زادم و هم برین بگذرمیقین دان که خاک پی حیدرم

و سلطان محمود مردی متعصّب بود درو این تخلیط‍ بگرفت [و] مسموع افتاد، در جمله بیست هزار درم بفردوسی رسید۲ ، بغایت رنجور شد و بگرمابه رفت و برآمد فقّاعی بخورد و آن سیم میان حمّامی و فقّاعی قسم فرمود سیاست محمود دانست بشب از غزنین برفت و بهری بدکّان اسمعیل ورّاق پدر ازرقی فرود آمد و شش ماه در خانۀ او متواری بود تا طالبان محمود بطوس رسیدند و بازگشتند و چون فردوسی ایمن شد از هری روی بطوس نهاد و شاهنامه برگرفت و بطبرستان شد بنزدیک سپهبد شهریار۳ که از آل باوند در طبرستان پادشاه او بود و آن خاندانی است بزرگ نسبت ایشان بیزدگرد شهریار پیوندد۴ پس محمود را هجا کرد در دیباجه بیتی صد و بر شهریار خواند و گفت



________________________________________

(۱) - نسخ تاریخ طبرستان: اگر چشم داری

(۲) - تاریخ طبرستان: رسانید

(۳) - تاریخ طبرستان: اصفهبد شهریار بن شروین

(۳-۴) - در نسخ تاریخ طبرستان بجای این جمله چنین آمده: «که ذکر ملکی و بزرگی او در کتاب یمینی عتبی نوشته است و خال شمس المعالی قابوس بود و ایشانرا با همدیگر مصافات و مکاتبات»