پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۳۵۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

ذکر منوچهر بن قابوس


امیر منوچهر سه روز بر قاعدۀ دیلم ماتم ساخت و بعد از سه روز در منصب امارت بنشست و بیعت از سر گرفت و قابوس را فراموش کردند،


کان لم یکن بین الحجون الی الصّفاانیس و لم یسمر بمکّة سامر

و از دیوان خلافت بامیر منوچهر مثالی نبشتند مشتمل بر تعزیت و تولیت ملک و امیر المؤمنین القادر باللّه او را فلک المعالی لقب داد و توفیق سعادت مساعد او شد تا بمتابعت و مشایعت سلطان اعتصام ساخت و ثلمۀ حادثۀ پدر بقوۀ اشبال و اشفاق در ظلّ حمایت او مسدود گردانید و جمعی از معارف حضرت خویش ببارگاه او فرستاد و بمبارّ موفور و نفایس مذخور و رغایب نامحصور بدو تقرّب نمود و از صدق نیّت در مطاوعت حضرت سلطنت اعلام داد و سلطان آن وسایل و ذرایع بنظر قبول ملاحظه فرمود و عیار موالات او بر محک اختبار و اعتبار زد و مثال داد که تا در ولایت خویش خطبه و سکّه بالقاب همایون او مطرّز گرداند و ابو محمّد بن مهران را بسفارت بدو فرستاد با خلعتی و نوازشی لایق و امیر منوچهر آن مثال را بسمع طاعت مقابل داشت و بر منابر ممالک جرجان و طبرستان و قومش شعار دعوت سلطان ظاهر گردانید و پنجاه هزار دینار بر سبیل اتاوت ملتزم شد که هرسال بخزانه میرساند و در وقت نهضت سلطان بغزوۀ ناردین ازو لشکر خواست و هزار مرد از خواصّ دیلم و خلاصۀ حشم که در فراز چون گوزن و در نشیب چون سیل بودند بخدمت فرستاد و همه را در تربیت و معونت بر مؤنت سفر و اقامت مواجب مکفی المؤنة و مراح العلّة گردانید و معتمدی از بهر قضای حاجات و قیام بمهمّات ایشان نصب کرد، چون آثار مساعی او در حضرت سلطان بموقع احماد رسید و حقوق خدمت متأکّد شد ابو سعد شولکی رئیس جرجان را که در حسب و نسب اکرم و اعظم عصر خود بود بحضرت سلطان فرستاد تا معاقد مصادقت بمرایر مواصلت مستحکم گرداند و از کرایم حجرۀ سلطنت بخطبۀ کریمۀ قیام نماید سلطان باسعاف سؤول و انجاح مأمول او سمح العنان شد و حقّ کفایت فلک المعالی بایجاب پیوست و چون آن بزرگ عود کرد و آنچه از اکرام و انعام سلطان در اجابت دعوت یافته بود بازراند فلک المعالی او را دیگر بار بازفرستاد و قاضی جرجان را که شیخ علم و راویۀ حدیث و علاّمۀ روزگار بود رفیق او گردانید تا با نمام مهمّ و