پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۲۸۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

صبروا لهم و الحرب تذکی نارهاو شعارهم ان هلّلوا تهلیلا فأعانهم بالنّصر لمّا اخلفواذو العرش مبتعثا به جبریلا و تزلزلت اقدام اهل الکفر اذصدقوا اللّقاء و قتّلوا تقتیلا خلّوا معسکرهم و ما ذخروا بهو خوادما و شواحنا و خیولا فاجتاحها خیل الإله و احرقتتلک الخیام فعطّلت تعطیلا و ندبت للحصن المنیع ضراغمافأتوه لا ضجرا و لا تعلیلا نصبوا علیه المنجنیق فراغ منفیه و اصبح جمعه مفلولا

ذکر خلاف اصفهبد شهریار با ناصر و آمدن لشکر از بخارا بدفع ناصر


و چون کار ناصر بآمل مستقیم شد عبد اللّه بن الحسن العقیقی بساری علمها سپید کرد و مردم را با دعوت خواند و با حشمی بسیار بخدمت ناصر آمد و برسیدن او ناصر را استظهار افزود، فوجی از گیل و دیلم بدو داد و بحرب اصفهبد شهریار فرستاد، چون بارم رسید شهریار با کولا شد و کمین کرد، عقیقی بدنبال او میشد تا در کمین افتاد اوّلین کشته عقیقی بود، دیگران بگریختند اصفهبد شهریار سر او پیش صعلوک فرستاد.

چون خبر غلبۀ ناصر ببخارا رسید احمد بن اسمعیل سامانی محمّد بن عبد اللّه عزیر را بطبرستان فرستاد، چهل روز مقام کرد، ناصر او را بتاخت و جملۀ طبرستان دشت و کوه بتصرّف گرفت و خواست خراج بردارد و ده یک از همه بستاند، مردم تظلّم کردند، بهمان قرار قدیم بگذاشت، و احمد بن اسمعیل بترکستان فرستاده ده هزار سوار مدد خواسته با سی هزار مرد که او را بود بجمله چهل هزار حشم برگرفت و نیّت کرد که خاک طبرستان با بخارا برد چون دو منزل از بخارا بیامد غلامان نیمشب بخوابگاه سر او ببریدند۱ و این حال چنان بود که او را وزیری بود ابو الحسن دهقان گفتند

________________________________________

(۱) - از اینجا تا سطر ۱۷ صفحۀ ۲۷۲ یعنی تا: «و این خبر پیش المقتدر باللّه» در سایر نسخ نیست و فقط‍ در الف دیده میشود