برگه:Tarikh-e Mashruteh-ye Iran.djvu/۴۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
تاریخ مشروطه ایران
 

صلاح دولت روس در مشرق زمین آنست که علی الدوام با دولت ایران در مسالمت و مواده و مجامله برآید و سخت گیری و مخاصمت ننماید و در ضمن همه وقت منح و سماح اعلیحضرت شاهنشاه اسلام پناه را در اترک و اراضی ترکمانیه و جایهای دیگر خاطرنشان ایشان می نمودم چون دانستم که اینمطلب اصلی نسجل شد و مقبول گردید و از برای ایشان انحراف رای روی داد و آتش غضبشان فرونشست در آنوقت مقاصد جناب وزیر اعظمرا پیش نهاده گفتم وزیر اعظم بنفس خود در مونیک بمن گفتند بشما تبلیغ کنم که ایشان حاضرند اگر شما طریقی نشان دهید که موجب حرب و سبب غرامت نگردد مسئله کارون و بانک و معادنرا حل نمایند و موازنه سابقه که در میان دولت روس و ایران و انگلیس بود دوباره برقرار کنند و در تلو این مطلب اینقدر که ممکن بود در تبرئه ذمه جناب وزیر اعظم و حسن مقاصد ایشان در حق دولت روسیه کوشیدم چنانکه دوباره هم این این مطالب را از پطرزبورغ بایشان نوشتم مسیو کیرس و مستشارهای ایشان پس از آنکه مکرر از حسن مقاصد و نیات عزم جناب وزیر اعظم پرسیدند گفتند که ما باید در این مسئله با وزیر جنگ و وزیر مالیه اولا مشورت کنیم و به امپراطور حاصل مشورت خود را عرضه نماییم . بعد از آن اگر طریق سیاسی یافت شد که بدان توان حل مسئله را نمود بشما شفاها خواهیم گفت که بنهج بجناب وزیر اعظم برسانید البته اگر این مسئله بنهجی حل شود که موجب مخامصه در میان دولت ما و دولت ایران نگردد بهتر است پس از چندین بار مشورت دو مسلک پلتیک یکی از برای خود و یکی از برای جناب وزیر اعظم تعیین نموده و بمن گفتند که اگر جناب وزیر اعظم میخواهند ابواب خطرهای آینده را ببندند در جواب رسالت این دو مسلک را بدیشان از طرف ما تبلیغ کن و چون هریک از ما از خط حرکت پلتیک خود را بر آندو مسلک معین قرار دهیم مسئله بخودی خود بلاغرامت و بلاجدال حل شده سبب رضایت همه خواهد بود این عاجز شادان و خرسند شدم که بفوت الهیه بتنهایی توانستم پس از اطلاع تام از مسالک سیاسیه خفیه روس در مشرق زمین خدمتی به دولت اسلام نمایم و وزیر اعظم را از خود خشنود کرده باشم چون بطهران رسیدم خارج شهر توقف نموده بجناب وزیر اعظم اطلاع دادم جناب ایشان خانه حاجی محمدحسن امین الضرب را معین نمودند که در آنجا فرود آیم و نجل ایشانرا مهماندار مقرر نمودند و این عاجز مدت سه ماه تمام از جای خود حرکت نکردم بغیر از یکبار و آن هم بعد از یکماه عز شرف حضور حاصل شد و بدان نویدهای ملوکانه مفتخر گردیدم و در اینمدت جناب وزیر اعظم بهیچگونه از این عاجز سئوال نکردند که در پطرزبورغ چه واقع شد و جواب آنمسئله که تو را برای آن بدانجا فرستادم چه شد بلی در این مدت چندبار بعضی از حاشیه خود را برای احوال پرسی فرستادم وعده ملاقات مفصل میدادند چون مدت طول کشید از کیفیت مسئله سوال شد در جواب گفتم که تا هنوز از وزیر اعظم استفسار نشده است و سببرا هم نمیدانم در وقتی که اهمال جناب وزیر اعظم بوزارت روس معلوم گردید با آن همه محابات