از ایالات ایران گردیده (توسیدید، همانجا). بهرهمندی ایرانیان در جنگ دوّم خود با مصریها و آتنیها نشان داد، که ایرانیان، اگر سرداران لایق داشته باشند، از عهدهٔ یونانیها بر میآیند، چه تردیدی نیست، که شکست اوّلی ایرانیها در این شورش از عدم ورزیدگی قشون ایران بود و، همینکه این قشون در مدّت یک سال مشق کرده دارای سرداری مانند مگابیز گردید، تفوّق با ایرانیها شد. بعض مورّخین جدید باین عقیدهاند، که اگر اردشیر شخصی بود بااراده، میتوانست پس از این بهرهمندی آتنیها را از مستعمرات یونانی آسیای صغیر هم رانده از نو حکومت ایران را در آنجاها استوار و حتّی خود یونان را تهدید کند.
آمیرته در باتلاقهای مصبّ نیل بماند و ایرانیها بواسطه سختی موقع متعرّض او نشدند، ولی ظنّ قوی این است، که او هم بعدها معدوم یا دستگیر شده، زیرا هرودوت گوید (کتاب ۳، بند ۱۵) پارسیها عادتاً با احترام باولاد شاهان مینگرند. موارد زیاد نشان میدهد، که این رفتار قاعدهایست در نزد آنها. از جمله تانّیراس[۱] پسر ایناروس بود و پوسیریس[۲] پسر آمیرته. اینها بهمان حکومت پدرانشان برقرار شدند، و حال آنکه کسی بقدر ایناروس و آمیرته به پارسیها زیان نرسانید. از این جملات معلوم میشود، که ایرانیها پسر را بجای پدر به حکومت باتلاقهای مصبّ نیل برقرار کردهاند. راجع به مگابیز، که فاتح مصر در دفعهٔ سوّم بود، بالاتر گفته شده، که او پسر زوپیر بود و نوهٔ مگابیزی، که در کشتن بردیای دروغی شرکت داشت و، چنانکه گذشت در زمان داریوش تراکیّه و مقدونیّه را فتح کرد.
یاغیگری مگابیز
کتزیاس گوید بنا بر شرائط تسلیم شدن ایناروس و پنجاه نفر آتنی مگابیز (بغابوخش) آنها را به دربار شوش برد. در ابتداء آمستریس مادر هخامنش خواست، که به تلافی قتل پسرش، والی سابق مصر، ایناروس و یونانیها را تماماً بکشد. بغابوخش مانع شده گفت من به یونانیها قول دادهام، که در امان خواهند بود و باین شرط تسلیم گشتهاند. این بود،