تمیستوکل جواب داد: وقتی بین روز عید و روز بعد از عید مناظره درگرفت و روز کار بروز عید چنین گفت: «من هیچ فراغت ندارم و حال آنکه تو بجز مشغول کردن مردم بعیش و خوشی کاری نداری، هرچه من جمع کنم تو خرج کنی» روز عید جواب داد: «اگر من نبودم، تو اصلاً وجود نداشتی» . ۴-تمیستوکل پسری داشت، که نزد مادر خیلی عزیز و گرامی و بواسطهٔ او نزد پدرش گستاخ بود.
بنابراین تیمستوکل همواره میگفت: «هیچ یونانی بقدر پسرم بر من مسلّط نیست، زیرا آتنیها بر سایر یونانیها مسلّطاند و من-بر آتنیها و زنم-بر من و پسرم-بر زنم» .
۵-روزی یکی از اهالی سریف[۱] به او گفت، افتخارات تو از خودت نیست، بلکه از وطن تو است. تمیستوکل جواب داد: «صحیح است، ولی، اگر من از اهل سریف بودم، نامی نمیگشتم، چنانکه، اگر تو هم آتنی بودی، به جائی نمیرسیدی»
مبحث سوم-روابط ایران و یونان
مخاصمهٔ یونان با پارسیها
چنانکه از قضیّهٔ تمیستوکل استنباط میشود، اردشیر جنگهائی در مشرق ایران کرده یا شاید اشارهای، که پلوتارک بآن کرده، همان جنگهائی است، که او با برادر بزرگتر خود ویشتاسپ داشته. به هرحال کیفیّات این جنگها را نمیدانیم. بیشتر جالب نظر است، مخاصمهای، که بین یونان و ایران بوده، زیرا مورّخین یونانی اطلاعاتی راجع بروابط یونان و ایران این زمان دادهاند.
اتّحاد دلس[۲]
اگرچه آتن و اسپارت هر دو در زمان خشیارشا با ایران میجنگیدند، ولی اهمیّت آتن در این جنگها بمراتب بیشتر بود.
راست است، که اسپارتیها شجاع و دلیر بودند و موافق قوانین خود، وقتی که به جنگ میرفتند، میبایست فتح کنند یا کشته شوند، ولی، چنانکه از وقایع جنگهای ایران و یونان دیده میشود، فکر آتنیها بیش از قوّه کار میکرد: در جنگ ماراتن طرز