مردونیه در یونان و تفوق قوای او بر قوای یونانی، آنها توجّهی بخارج یونان نخواهند کرد. بنابراین بعضی درصدد بودند، که آسیبی به دشمن برسانند و برخی با نهایت مراقبت انتظار خاتمۀ مأموریت مردونیه را داشتند. بودن مردونیه در تسّالی و رسیدن بهار باعث تشویش یونانیها گردید. قشون برّی آنها هنوز جمع نشده بود، ولی بحریۀ یونان، که عبارت از یکصد و ده فروند کشتی بود عازم اژین شد (از اینجا معلوم میشود، که بیش از دو ثلث کشتیهای یونانی در جنگ سالامین تلف شده بود زیرا هرودوت عدۀ کشتیهای یونانی را قبل از جنگ سالامین، غیر از کشتیهای ۵۰ پاروئی، ۳۸۰ فروند قلمداد کرده. م). رئیس آن لاتیخید[۱] بود و فرماندۀ آتنیها کسانتیپ[۲]. پس از ورود بحریۀ یونان به اژین قاصدهائی از طرف ینیان (مستعمرات ینیانی در آسیای صغیر) رسیدند. اینها قبلا به اسپارت رفته کمک اسپارت را برای جدا شدن از پارس خواسته بودند و اکنون نیز همین مقصود را داشتند. با وجود اصرار آنها یونانیها از جزیرۀ دلس دورتر نرفتند، چه بواسطه بیاطلاعی از محلها از عاقبت کار بیمناک بودند و تصوّر میکردند، که محلها پر از قشون پارسی است. پارسیها هم بملاحظۀ یونانیها از سامس حرکت نکردند و بنابراین محلهای زیاد بواسطه نگرانی طرفین از یکدیگر مأمون بودند.
کارهای مردونیه
هرودوت گوید (کتاب هشتم، بند ۱۳۳-۱۴۴): زمانی که یونانیها در جزیرۀ دلس بودند، مردونیه پس از گذرانیدن زمستان در تسّالی قشون خود را حرکت داد و قبل از حرکت، میس[۳] نامی را، که از مردمان اروپا بود، نزد غیبگوهای آن زمان بهر طرف فرستاد. مقصود او چه بوده، معلوم نیست و کسی هم ندانست، ولی گمان میکنم، که سؤالاتی راجع باوضاع آن زمان میکرد. این شخص مأموریتهای زیاد انجام داد و از جمله بمعبد آپلّن موسوم به پتواوس[۴] درآمد و غیبگو، همینکه او را دید، بزبان غیر یونانی کلماتی گفت. همراهان میس، که از اهل تب بودند، متحیّر