لازم است اشارهای هم بکتاب (پرر) و (شیپیه) کنیم. این کتاب راجع به صنایع مشرق است[۱] و در باب ایران و آسور اطلاعات مهمی میدهد، ولی بعد از طبع این کتاب اکتشافات زیاد راجع به صنایع مشرق قدیم روی داده و باید کتابی جدید در این باب بنویسند. بیموقع نیست گفته شود که علمائی هم مانند (اپپر) فرانسوی کتابهائی در باب علوم مشرق قدیم نوشتهاند، مثلا راجع بریاضیات در نزد مصریها، هیئت در آسور و بابل، طب در مشرق.
مرحلۀ سوّم
در اواخر قرن نوزدهم میلادی کشفیات غیر مترقبه در صفحاتی که تمدّن بابلی داشتند روی داد، در مصر آثار قبل از تاریخ این مملکت بدست آمد و نیز آثار ممالک درجه دوّم مشرق قدیم در آسیای غربی کشف شد. تمام این اکتشافات باز انقلابی را در تاریخ مشرق قدیم باعث گردیده آن را در مرحلۀ سوّم داخل کرد. در این مرحله علماء آلمانی محرّک شدند، حفریّاتی بواسطه هیئت علمی آلمانی موسوم به «شرکت شرقی»[۲] در جاهای مختلف مشرق قدیم بعمل آمد و نفوذ بابل در تمدّن بشر روشنتر گردید. در این اوان اسنادی باز بدست آمد و علماء توانستند راجع باقتصادیات و سیاسیات و طرز تشکیل دولتهای مشرق قدیم مطالعاتی کنند. حالا تاریخ مشرق قدیم دارد تاریخ واقعی میشود و علماء شعبههای مختلف، مانند علم آثار عتیقه، زمینشناسی، فقه اللغه، زبانشناسی و غیره، به خاورشناسها کمک میکنند و مسائل زیاد راجع به نژادها، زبانها، آثار اعصار قبل از تاریخ و غیره روشن میگردد. در ابتدای این مرحله، افق نظر علماء وسعت یافت و این مسئله طرح شد که تمام تمدّنهای شرقی از کجا آب میخورند و چه ارتباطی با یکدیگر دارند. بعضی دارای این عقیده شدند که سرچشمۀ تمدّن بشر در مصبّ رود فرات جوشیده و بعد از اینجا بسائر جاهای عالم جاری شده. در این مسئله در تحت تأثیر کشفیات جدید، باز یک نوع عجله و شتابندگی ایجاد شد و علمائی، مانند (وین کلر)، (شتوکن) و غیره خیلی دور رفته گفتند که تمدّن تمام عالم،