که مردمان هند و اروپائی و سامی در عهدی، که معلوم نیست کی بوده، از یک منشأ بشمار میرفتند. بنابراین حکایتی را، که هرودوت از قول یونانیهای قدیم ذکر کرده، اگرچه افسانه است، ولی تا یک درجه حاکی از حقیقتی است. امّا اینکه هرودوت گوید، پارسیها را همسایگان آنها آرتیانی مینامیدند، این لفظ شاید مصحّف آریانی باشد. کلیّة باید این افسانهها را بخاطر داشت، زیرا، چنانکه در جای خود بیاید، گاهی پارسیها در روابطشان با یونانیها از این افسانهها استفاده میکردند. م.). [۱] - مادیها اسلحهشان مانند پارسیها بود، چه اسلحهای، که شکلش را بیان کردیم در واقع اسلحه مادی است نه پارسی (بنابراین، اطلاعی که هرودوت از لباس مادی میدهد، مهمّ است، زیرا سایر مورّخین لباس مادی را با این تفصیل توصیف نکردهاند. م.). فرمانده مادیها تیگران هخامنشی بود، مادیها را در عهد قدیم همه آریانی مینامیدند و فقط، پس از آنکه مد[۲] کلخیدی از آتن نزد آنها رفت، مادیها را باین اسم نامیدند. چنین گویند مادیها دربارۀ خودشان (کلخید ولایتی بود در قسمت غربی قفقازیه در کنار دریای سیاه، لازستان قرون بعد. مد موافق افسانههای یونانی دختر یکی از پادشاهان کلخید و جادوگر بود. وقتی که یونانیها در جستجوی پشم زرّین به کلخید رفتند، این ساحره با ژازن[۳] سرکردۀ یونانیها مربوط شد و بواسطه سحر او یونانیها بهرهمند گردیدند. بعد مد با ژازن به یونان رفته در آنجا کارهای محیر العقول انجام داد. سپس، چون شوهرش او را ترک کرد، این زن از راه انتقام اطفال خود را سر برید و پس از آن به آتن رفته زن پادشاه آن، اژه[۴] گردید و از او پسری آورد مد[۵] نام. در اواخر عمر خود مد به کلخید برگشته بروایتی پسر خود مد را بتخت این مملکت نشاند و پس از این مادیها خود را چنین نامیدند. این حکایت، اگرچه افسانه است، ولی ممکن است که حاکی از حقیقتی باشد، یعنی از اینکه مادیها از طرف قفقازیه و کلخید به ایران آمدهاند و بعلاوه قرابت نژادی، یعنی هند و اروپائی را، با یونانیها میرساند. م.). [۶] - کیسسیها اسلحهشان