اما وقت به دست آوردن خاک طلا را طوری معین میکنند، که هوا باعلی درجه گرم باشد، زیرا در این موقع مورچهها زیر زمین پنهان میشوند. همینکه بمحل رسیدند، شکارچیها کیسهها را پر از خاک میکنند و به خانههایشان برمیگردند.
شتاب آنها در مراجعت از این جهت است، که بقول پارسیها، مورچهها با شامه از ورود آنها آگاه شده شکارچیان را تعقیب میکنند. حیوانی در دویدن سریعتر از این مورچهها نیست و اگر هندیها، در زمانی، که مورچهها جمع میشوند، فرار نمیکردند، ممکن نبود یک نفر هم از دست آنان نجات یابد. شترهای ماده از شترهای نر تندتر میروند و بهمین جهت شترهای نر را از عرابه باز میکنند، ولی این کار را یکدفعه نمیکنند. اما شترهای ماده، برای بازگشت نزد بچههایشان هیچگاه از سرعت دو نمیکاهند. چنین است بقول پارسیها ترتیب به دست آوردن بیشتر طلا در هند. مقدار کمتر را از معادن استخراج میکنند».
بعد هرودوت شرحی از ممالک گوناگون، که در کنار دنیای آن روزی واقع بودند ذکری کرده. این شرح بطور روشن میرساند، حدود دنیای آن زمان را مورّخ مذکور، که کتب زیاد خوانده و سیاحتها کرده بود، چگونه تصوّر میکرده: او گوید (کتاب ۳، بند ۱۰۶) کنارهای زمینی، که مسکون است، به عقیدۀ من، دارای چیزهای قیمتی است: یونان بهترین آبوهوا را داراست. هند، که شرق اقصی است، دارای حیوانات و چهارپایان و طیوری است، که از حیث بزرگی در سایر جاها مثل و مانند ندارند، ولی اسبهای هندی از اسبهای نیسایه (مادی) پستتراند.
ثانیا در هند طلای زیادی است، که از زمین و رودخانهها، چنانکه بالاتر گفتم، بدست میآورند. در اینجا درختانی است خودرو، که میوۀ آنها پشم است و از حیث قشنگی و خوبی از پشم گوسفند بهتر. هندیها از این پشم لباس تهیه میکنند (گویا مقصود هرودوت پنبه است، که در عهد قدیم بهند اختصاص داشته. م.). بعد هرودوت از عربستان سخن میراند و آن را هم یکی از ممالک کنار زمین بشمار میآورد.
در این مملکت کندر، مُرّمکّی، زغالاخته، دارچین و لادن بعمل میآید. سپس کنار زمین از طرف جنوب غربی حبشه است. در اینجا طلا فراوان است و این