باب هند چنین نوشته (کتاب چهارم، بند ۴۴): «قسمت بزرگ آسیا بواسطه داریوش کشف شده و این در زمانی بود، که او میخواست بداند، رود سند در کجا بدریا میریزد. این رود پس از نیل یگانه رودی است، که در آن بزمجه یافت میشود.
در میان اشخاصی، که داریوش از آنها انتظار اطلاعات صحیح داشت و برای کشف این موضوع فرستاد، اسکیلاس نامی بود از اهل کاریاند. این هیئت از شهر کاسپاتیر از اراضی پاکتیا[۱] حرکت کرد و سرازیر شده بطرف مشرق و دریا رفت.
بعد فرستادگان بطرف مغرب رفته در ماه سیام به جائی رسیدند، که پادشاه مصر سابقا، چنانکه من گفتم، فینیقیها را مأمور کرده بود دور لیبیا بگردند (هرودوت، بجز مصر، جاهای دیگر افریقا را لیبیا گوید. م.). پس از آنکه آنها (یعنی هیئت ایرانی. م.) لیبیا را دور زدند، داریوش هندیها را به اطاعت درآورد و از آن زمان از این دریا استفاده میکرد. بنابراین تحقیقات معلوم شد، که آسیا به استثنای قسمت شرقی آن، به لیبیا شبیه است». مقصود از آسیای هرودوت آسیای غربی و قسمتی از هند است، زیرا در آن زمان از چین و سایر جاهای آسیا بیاطلاع بودند.
سابقا راجع باین نوشتۀ هرودوت تردید داشتند، چه تصوّر میکردند، که اوّل کسی، که هیئتی برای تحقیقات به دریاها فرستاد، اسکندر بوده، ولی بعدها صحت روایت هرودوت ثابت شد، زیرا معلوم گردید، که اسکیلاس یونانی شرح مسافرت خود را نوشته و ارسطو آن را دیده بود (سیاست نامۀ او کتاب ۷، فصل ۱۴، بند [۲])[۳]. بنا به روایت هرودوت باید گفت، که این هیئت از رود سند سرازیر شده و سواحل بلوچستان و مکران امروزی را پیموده، بعد بسواحل عربستان گذشته و از باب المندب داخل بحر احمر گردیده و، پس از طی آن، از ترعهای، که بحکم داریوش ساخته بودند، بمصر سفلی وارد شده و از آنجا به دریای مغرب رفته. موافق گفتۀ هرودوت، این هیئت تحقیقات خود را دنبال و در سواحل افریقا مشاهداتی