پسند داریوش شاه شد». چنین بود آثاری، که سازندۀ پل از خود گذاشت و داریوش پس از دادن هدایا به ماندروکل از پل به اروپا گذشت. قبل از آن به ینیانها امر کرد، به کشتیها نشسته و دریای سیاه را گرفته بالا بروند، تا به ایستر[۱] برسند و در آنجا منتظر او باشند، تا بعد پلی روی رود مزبور بنا کنند. بحریه مرکب بود از ینیانها و االیانها و اهالی هلّسپونت. این کشتیها از مردم کیانی گذشته به ایستر رسید و داخل رود مزبور گردیده به مسافت دو روز راه از دریا دور شد. در جائی، که رود به شعبههائی تقسیم میشود، یونانیها پلی ساختند. اما داریوش پس از عبور از بوسفور به تراکیه داخل شده و از اینجا به سرچشمههای رود تآر رسیده در این محل برای مدّت سه روز اردو زد. بقول مردم حولوحوش آب این چشمهها خواصّ طبی دارد و بر ضدّ خارش بدن انسان و اسب استعمال میشود. عدّۀ چشمهها ۳۱ است و همه از یک سنگ بیرون میآیند. در اینجا داریوش اردو زده در میان فراوانی استراحت کرد. بعد فرمود در این محل ستونی برپاکنند و این کتیبه را بنویسند: «از تمام رودها، آب سرچشمههای تآر گواراتر و سالمتر است. نامیترین کس، داریوش پسر هیستاسپ، شاه پارسیها و تمام قارّه، با قشون خود به کنار این چشمهها آمد». بعد داریوش حرکت کرده برود دیگر موسوم به آرتسک، که از اراضی (اودریس) ها جاری است، رسید.
در اینجا محلی را به قشون خود نشان داده امر کرد، هریک از سپاهیان، که از آن محل میگذرند، سنگی بگذارند. سپاهیان چنین کردند و، وقتی که داریوش حرکت کرد، تلهای بزرگی از سنگ بر جا ماند. قبل از اینکه داریوش به ایستر برسد، گتها را به اطاعت درآورد. اینها مردمی هستند، که به جاویدان بودن روح اعتقاد دارند. تراکیهای سالمیدس و آنهائی که بالاتر از دو شنر آپپلنی[۲] و مسامبری[۳]سکنی دارند و موسوماند به مردم کیرمیان و نیپسی خودشان مطیع شدند، امّا گتها و نیز از تراکیها آنان، که رشیدتر و درستتر بودند، جنگ کردند، ولی